تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۵
کد مطلب : ۴۲۹۶۵۶
یادداشت ارسالی؛
اصولگرایی قدیم با مانیفیست نواصول گرایی
۰
کبنا ؛لیلا حسین زاده فعال سیاسی و اجتماعی در یادداشتی نوشت: خیلی سیاسی نیستم، معلم هستم و سرسوزن ذوق فرهنگی و نگاه اجتماعی دارم. از کودکی تاحال از دور و نزدیک شاهد مشاجرات سیاسی و فرهنگی و گاها غلطت انقلابی در خانه، دانشگاه و محل کار بودم، آنچه تاکنون متوجه شدهام این است که اصلاح طلبی و اعتدال؛ جهش یافتهی همان چپ قدیم هستند.
اصول گرایی هم جهش یافته همان راست قدیم هست هرچند که با کمال تأسف و البته در برخی جاهای کشور واژه مقدس انقلابی را هم مصادره به مطلوب همان راست قدیم و جریان سیاسی اصول گرایی نمودند.
اما اخیراً از انتخابات اخیر مجلس به این طرف دوباره اصطلاح دیگری اضافه شده به نام نواصولگرایی، سئوال این هست با خودتون چند چند هستید؟ و ما آحاد جامعه را چه فرض کردهاید؟
وقتی آدمهایی این دو جریان همان آدمهایی ۴۰ سال پیش هستند و نه خودشون و نه تفکرشان عوض نشده، و در نا کارآمدی، تضعیف کشور؛ رواج اشرافی گری و لاکچری بازی؛ ثروتهای باد آورده؛ پدیده آقازادگی؛ دوری از مستضعفین و عدم درک طبقات پایین و سایر مشکلات کنونی همه هم باهم و با اندکی تفاوت سهیم و شریک هستید و هستند و در اغلب موارد اساساً پشت پرده خود این آدمها تابلوها را کنار میگذارند و یکی میشوند؛ چه لزومی دارد که به جان این واژههای ادبی خوب بیافتید و واژهها را هم به کاممان تلخ کنید (ببخشید رشتهام ادبیات هست) شما وقتی آدم هاتون تکراری هستند و حتی سرور مرکزی و مغز افزار حزب و جریانتان همان چهرههای تکراری و قدیمی و امتحان شده هستند؛ چگونه از واژه نو استفاده میکنید؟ اصول گرایی با مانیفیست نواصول گرایی چه جوری محقق میشود وقتی شما آدم هاتون همان افراد قدیمی هستند؟
اصول گرایی هم جهش یافته همان راست قدیم هست هرچند که با کمال تأسف و البته در برخی جاهای کشور واژه مقدس انقلابی را هم مصادره به مطلوب همان راست قدیم و جریان سیاسی اصول گرایی نمودند.
اما اخیراً از انتخابات اخیر مجلس به این طرف دوباره اصطلاح دیگری اضافه شده به نام نواصولگرایی، سئوال این هست با خودتون چند چند هستید؟ و ما آحاد جامعه را چه فرض کردهاید؟
وقتی آدمهایی این دو جریان همان آدمهایی ۴۰ سال پیش هستند و نه خودشون و نه تفکرشان عوض نشده، و در نا کارآمدی، تضعیف کشور؛ رواج اشرافی گری و لاکچری بازی؛ ثروتهای باد آورده؛ پدیده آقازادگی؛ دوری از مستضعفین و عدم درک طبقات پایین و سایر مشکلات کنونی همه هم باهم و با اندکی تفاوت سهیم و شریک هستید و هستند و در اغلب موارد اساساً پشت پرده خود این آدمها تابلوها را کنار میگذارند و یکی میشوند؛ چه لزومی دارد که به جان این واژههای ادبی خوب بیافتید و واژهها را هم به کاممان تلخ کنید (ببخشید رشتهام ادبیات هست) شما وقتی آدم هاتون تکراری هستند و حتی سرور مرکزی و مغز افزار حزب و جریانتان همان چهرههای تکراری و قدیمی و امتحان شده هستند؛ چگونه از واژه نو استفاده میکنید؟ اصول گرایی با مانیفیست نواصول گرایی چه جوری محقق میشود وقتی شما آدم هاتون همان افراد قدیمی هستند؟
اصولگرایی قدیم به مراتب نوتر و جدیذ تر از اصولگرایی جدید است...
این واژه سازی های بی محتوا را ملت می دانند.