تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۶
کد مطلب : ۴۲۹۳۷۳
تلاشها براي حمايت از كانديداتوري زنان در انتخابات 1400؛
سهيلا جلودارزاده: شنيدهام برخي احزاب قصد دارند از خانم ابتكار حمايت كنند
۰
کبنا ؛چند ماهی تا انتخابات ریاست جمهوری 1400 باقی مانده و جریانهای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا در حال آمده شدن برای حضور در این رقابت مهم سیاسی هستند. نظریهپردازان این دو جریان برای جذب نظر مردم فعلاً در حال تز دادن هستند. کاندیداتوری زنان از سوی هر دو جریان سیاسی اصلاحطلبان و اصولگرایان کلید خورده که به نظر میآید، خیلی این نظریه دوام نیارد و در نطفه خشکیده شود.
به گزارش کبنا، هنوز هيچ زني نتوانسته از فيلتر شوراي نگهبان براي انتخابات رياستجمهوري عبور كند ولي با اين وجود تاكنون زنان مختلفي ازجمله مرحوم اعظم طالقاني بارها اعلامكانديداتوري كردهاند تا مگر روزي اين سد كنار رود و سرانجام «ديوار شيشهاي» ديگر مانع از پيشرفت زنان به سطوح بالاي اجرايي چون مقام رياستجمهوري نباشد. حالا در آستانه انتخابات رياستجمهوري 1400، دوباره بحث حضور زنان در اين مقام بالاگرفته است. هرچند كه برخي از فقهاي شوراي نگهبان نظرمخالف خود را در اين باره اعلام كردهاند ولي با وجود اين، برخي اصلاحطلبان همچنان در تدارك آنند كه از يك زن سياستمدار در انتخابات رياستجمهوري پيشرو حمايت كنند و البته اميدوار تا او از فيلتر نظارت استصوابي شوراي نگهبان عبور كند. تاكنون البته پيام مثبتي از شوراي نگهبان دريافت نشده اما گفته ميشود برخي احزاب اصلاحطلب درصدد حمايت از «معصومه ابتكار» در انتخابات پيشرو هستند. سهيلا جلودارزاده، چهره سياسي اصلاحطلب و نماينده پيشين مجلس در اين باره به «اعتماد» گفته است: «حضور زنان در انتخابات به عنوان كانديدا كه ضرر ندارد! خانمها در همه دورههاي انتخابات رياستجمهوري شركت كردهاند؛ چون بههرحال نحوه برخورد با حقوق سياسي- اجتماعي زنان برايشان مهم است و به اين ترتيب ميتوانند در اين عرصه اثرگذاري كنند و به اين ترتيب ميتوانند چگونگي مواجهه با حقوق زنان را رصد كنند. اما اينكه در انتخابات 1400 چقدر احتمال دارد كه زنان كانديدا بتوانند از فيلتر شوراي نگهبان عبور كنند، محل بحث است و شخصا فكر نميكنم اين اتفاق رخ دهد!» نماينده ادوار پنجم، ششم، هفتم و دهم مجلس شوراي اسلامي درباره امكان استقبال عمومي جامعه از زنان در انتخابات رياستجمهوري نيز گفته كه پيشبيني رفتار سياسي ايرانيان بسيار دشوار است و با اين همه گفته است: «بعضي مواقع اتفاق افتاده مردم براي ابراز مخالفت خود با موضوعي وارد صحنه شده و مثلا شاهد بوديم در شهرستانها بهخاطر مخالفت با نماينده قبلي يا كانديدايي ديگر به رقيب او راي دادهاند. ولي اينكه زني وارد ميدان شود، تاييدصلاحيت شده، رأي بياورد و در اين شرايط دشوار، كشور را مديريت كند، بايد بگوييم كه به لطف پروردگار بستگي دارد.» جلودارزاده ميگويد: «در اين وضعيت، به يك شيرزن نياز است و همچنين به جامعه شيرزنان كشور كه پاي كار بيايند و به او رأي بدهند. از طرفي به شخصي هم كه كانديدا ميشود، بستگي دارد. اينكه چقدر كاريزما دارد كه بتواند حرف دل مردم را مطرح كند. ولي اگر واقعا يك گزينهاي خيلي خوب بيايد و اين كار را انجام دهد، بسيار عالي خواهد شد.» اين نماينده پيشين مجلس در عين حال گفته كه از ماهها پيش كه نام چند نفر از زنان شاخص عرصه سياست براي كانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري مطرح شد، تخريب اين افراد هم در سطح جامعه كليد خورد و به بهانههاي مختلف عليهشان اقداماتي صورت گرفت و همين نشان ميدهد كه عزمي جزم وجود دارد تا مانع حضور زنان در سطح رياستجمهوري شود. او همچنين به «اعتماد» خبر داده است: «شنيدهام برخي احزاب اصلاحطلب قصد دارند از خانم ابتكار در انتخابات رياستجمهوري حمايت كنند. حالا جزييات بيشتر را بهتر است از خود خانم ابتكار بپرسيد ولي همزمان تخريب ايشان هم قوت گرفته و عدهاي تلاش ميكنند تا مانع اين حمايتها شوند.»
رييس اتحاديه زنان كارگر و عضو شوراي مركزي خانه كارگر تأكيد ميكند: «با توجه به انتخابات پيشرو به خود، آحاد ملت و اعم از احزاب سياسي اصلاحطلب و مردم متذكر ميشوم كه بهواقع در شرايطي بسيار نامناسب قرار داريم كه بيراه نيست اگر بگوييم ايران شايد تاكنون در چنين لبه پرتگاهي قرار نگرفته است.»
عزم ملي براي عبور از بحران
واقعا عزمي ملي لازم است تا برخوردي صحيح و منطقي با انتخابات داشته باشيم و بتوانيم از اين مشكلات عبور كنيم. امروز احزاب متحد و بهم پيوسته گذشته را نداريم كه برنامه داشته باشند و ساختار سياسي هم به شكلي نيست كه يك نفر بيايد كشور را پيش ببرد؛ در نتيجه بايد براي بهبود اين ساختار تلاش كنيم و با انتخابي مناسب شرايط كشور را به سمت بهبودي پيش ببريم.» اين سخنان درحالي مطرح ميشود كه اصلاحطلبان هنوز به نتيجه مشخصي براي حضور در انتخابات رياستجمهوري نرسيدهاند. هرچند به نظر ميرسد برخي احزاب تلاش ميكنند تا اينبار با حمايت از يك زن اصلاحطلب، وارد عرصه انتخابات شوند.
دورهمي زنان اصلاحطلب
در همين راستا فعاليت احزاب زنان هم بيشتر شده اما آنان نيز هنوز موضع مشخصي در اين باره نگرفتهاند. به تازگي ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب، با رياست دورهاي مجمع زنان اصلاحطلب تشكيل جلسه داده و فاطمه راكعي، دبيركل جمعيت زنان مسلمان نوانديش در تشريح جزييات نشست اخير اين ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب به «اعتماد» ميگويد: «در اين جلسه ابتدا به بررسي مهمترين اخبار روز ايران و جهان در حوزه زنان پرداختيم. همچنين اخبار شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات و هيات 5 نفره اين شورا براي برگزيدن اعضاي حقيقي نهاد اجماعساز مورد بحث و بررسي قرار گرفت. تصويب لايحه حفظ كرامت و حمايت از زنان برابر خشونت در هيات دولت، از موارد مطروحه در اين جلسه بود و موضوع انتخابات 1400 و تأكيد بر فراهم كردن زمينههاي همكاري در موارد پژوهشي، مطالعاتي و آموزشي با محور فعال كردن زنان در احزاب مختلف كشور نيز مورد بحث و بررسي قرار گرفت.» او ادامه ميدهد: «در اين نشست با حضور رييس كميسيون زنان حزب اتحاد ملت در ارتباط با فعاليتهاي اين كميسيون و امكان تعريف پروژههاي تحقيقاتي مشترك صحبت شد. ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب (صدف) علاوه بر اينكه نهادي متشكل از احزاب اصلاحطلب زنان است، با ديگر زنان فعال در احزاب نيز همكاري و همفكري دارد و براساس همين همفكري و همكاري، رييس كميسيون زنان حزب اتحاد ملت در جلسه حاضر شده و نكاتي را مطرح كرد.»
به سوي اجماع زنان اصلاحطلب
راكعي ميگويد: «قرار بر اين شده تا ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب درباره رياستجمهوري زنان به نظر واحد و مشتركي برسند و بر اين اساس موضعي واحد اتخاذ كنند. در حال حاضر هركدام از احزابِ عضو ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب در بحث و بررسيهايي كه داشتهاند، به نظري در اين باره رسيدهاند. مثلا جمعيت زنان مسلمان موضع خود را در اين باره مشخص كرده يا مثلا حزب اتحاد ملت يك موضعگيري خاص خود را دارد. ولي براي بحث ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب، هنوز نتيجه قطعي حاصل نشده و قرار است در جلسه آينده به اين مهم بپردازيم.» دبيركل جمعيت زنان مسلمان تأكيد دارد: «ما به عنوان حزب جمعيت زنان مسلمان معتقديم كه با توجه به زنان توانمندي كه در عرصه حاضر داريم، زنان نيز اعلام كانديداتوري كنند و وارد عرصه شوند. ولي بههرحال ما عضو «صدف» هستيم و «صدف» هم ازجمله نهاد اجماعساز است. ما همه معتقد به كار تشكيلاتي هستيم، مخصوصا موضعگيري نهايي در كار سياسي به اين بستگي دارد كه چه شرايطي بر جامعه و كشور حاكم ميشود و در نهايت تشكيلات بالادستي چه تصميم در اين باره اتخاذ ميكند.»
شيرزن مصلح به پشتوانه شيرزنان ايراني
بر اين اساس به نظر ميرسد زنان اصلاحطلب براي دستيابي به اجماع در انتخابات 1400 موانعي پيشرو دارند و ابتدا بايد احزاب مختلف با آن كنار بيايند و دربارهاش به اجماع برسند و سپس نهاد اجماعساز درباره آن تصميمگيري كند و درنهايت نيز منتظر تأييد شوراي نگهبان بمانند و تنها در آن صورت است كه ميتوانند وارد رقابت انتخاباتي شوند؛ اگر اگه همه اين موانع كنار روند و آنطور كه جلودارزاده گفته، «شيرزني» به قول شاعر «از خويش برون آيد و كاري بكند» و نيز «جامعه شيرزنان ايراني» بهتعبير جلودارزاده، پشت آن شيرزنِ مصلح بايستند، ميتواند به فرداي ايران اميدوار بود.
مرضیه وحیددستجردی نامزد 1400؟
این پیشنهادی است که حسن غفوریفرد، عضو حزب مؤتلفه، در راستای افزایش مشارکت مردم در 1400 میدهد. به نظر میرسد که باقی اصولگرایان هم ایدههایی بهتر از این ندارند. اگرچه غلامرضا مصباحیمقدم قبلا پیشنهاد داده بود که برای افزایش مشارکت در انتخابات و ترغیب مردم به رأیدادن باید یک دوقطبی ایجاد کرد و برای ایجاد دوقطبی نیز نیاز به حضور همهجانبه اصلاحطلبان است! فحوای کلام او این بود که لزوم حضور اصلاحطلبان برای پرشورشدن انتخابات است نه بردن نتیجه! این در حالی است که در همه این سالها، گلایه عمده اصلاحطلبان در وهله نخست به ردصلاحیتها بازمیگردد، ولی تا این لحظه شنیده نشده هیچ اصولگرایی خواهان این باشد که برای پرشور برگزارشدن انتخابات، اجازه حضور سلایق مختلف چه اصلاحطلب و چه مستقل داده شود. حسن غفوریفرد در گفتوگو با خبرآنلاین گفته است: «مشارکت مردم در انتخابات قبلی بسیار ضعیف بود و زنگ خطری را به صدا درآورد. برای یک نظام مردمی که سرمایه اصلی آن و بنا بر فرمایش مقام معظم رهبری (زیدعزه) بمب اتمی آن نیروی مردمی است، این سطح مشارکت بههیچوجه قابل پذیرش نیست و در مرحله اول باید کاری کرد که سطح مشارکت مردم بهشدت افزایش یابد». اشتباه تاکتیکی دیگری که اصولگرایان میکنند، این است که تصورشان بر این است که عدم اقبال مردم ناشی از حضور چهرههای ناشناخته است. مثلا غفوریفرد در توجیه باخت اصولگرایان در برخی انتخاباتها به ناشناختهبودن لیست اشاره کرده است. این درحالی است که لیست اصولگرایان مجلس دهم در تهران بسیار شناختهشدهتر از لیست اصولگرایان مجلس یازدهم بود، اما در مجلس دهم باختند؛ چون مردم به لیست اصلاحطلبانی رأی دادند که ازقضا خیلی از آنها هم برای مردم ناشناخته بودند. او گفته است: «بعضی وقتها ما دچار خوشبینی افراطی میشویم و فکر میکنیم هر فردی را معرفی کنیم، رأی خواهد آورد. نتایج دردناک آن را در یکی، دو انتخابات قبلی شاهد بودیم. مثلا در انتخابات مجلس هفتم افراد کاملا ناشناسی را در لیست قرار دادیم که مردم شناختی نداشتند و آنها هم رأی بالایی نیاوردند». این در حالی است که در انتخابات 84 هم احمدینژاد ناشناخته بیش از نامزدهای شناختهشده اصولگرا رأی آورد! نکتهای که اصولگرایان متوجه آن نیستند، این است که آنها همواره در سالهای اخیر زمانی رأی آوردهاند که یا رقیب غایب بوده یا بدنه مردمی رقیب.
غفوریفرد مدام در این گفتوگو از بازگشت به مردم، آشتی با مردم و شنیدن حرف مردم سخن میگوید، اما وقتی به راهحل فکر میکند، چیزی در بساط ندارد بهجز اشاره به همان نامزدهای معمول و مطرح اساسا اصولگرا و یکی، دو اصلاحطلب- اعتدالی آزمودهشده! مثلا گفته است: «الان دو گروه از کاندیداها مطرح هستند؛ گروه اول بزرگانی همچون محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، میرسلیم، علی لاریجانی، جلیلی، عارف، اسحاق جهانگیری که چهرههای شناختهشده و قدیمی هستند و در چند انتخابات اخیر به نحوی فعال بودند. گروه دوم دوستان و بزرگان جدید و شاید کمترشناختهشده هستند مانند سردار حسین دهقان، سعید محمد، اردکانیان، عزتالله ضرغامی، آذریجهرمی و شاید عباس آخوندی و دیگران و فریدون عباسی که برای اولینبار در این سطح مطرح میشوند. در این میان، یک نفر استثناست و آن هم آیتالله سیدابراهیم رئیسی است که بهخصوص با توجه به اقدامات بسیار شجاعانه ایشان در قوه قضائیه، ظرفیت ایجاد سونامی رأی به قول شما را دارد». او گفته که اگر شهید حاج قاسم سلیمانی حضور داشت، ایشان هم یقینا ظرفیت ایجاد سونامی را داشتند، اما اگر تنها چهرههای قدیمی حضور داشته باشند یا تکثر کاندیداها باشد، احتمالا رأیها شکسته خواهد شد و از سونامی خبری نخواهد بود. یک راهحل دیگر هم از سوی او ترکیب قدیمیها و جدیدیهای اصولگراست تا سونامی ایجاد شود! «همچنین میتوان یک حالتی را تصور کرد که ترکیبی از مجموعه قدیمیها و چهرههای جوان مانند حضرات رئیسی، قالیباف، علی لاریجانی، محسن رضایی، جلیلی، سیدعزتالله ضرغامی، حسین دهقان و سعید محمد با معرفی یک کابینه مرکب از بزرگان و جوانان، مدیران گذشته و مدیران جهادی بیایند و مردم با توجه به مجموعه و امید به کارآمدی این مجموعه، هم در مشارکت بکوشند و هم در رأیدادن به کابینه اصولگرایان یا حداقل کاندیدای اصلی معاوناول خود را معرفی کند». او البته یک سورپرایز دیگر هم دارد و آن اینکه در این مدل ترکیبی از بزرگان و جوانان مثلا یک زن هم باشد؛ «شاید سرکار خانم وحیددستجردی بتواند جاذبه بزرگی برای رأیدهندگان و امید زیادی برای همه علاقهمندان به انقلاب و ایران اسلامی ایجاد کند و انگیزه برای مشارکت را افزایش دهد... تا یک سرمایه عظیم اجتماعی ایجاد شود و مردم مجددا با صندوقهای رأی آشتی کنند».
به گزارش کبنا، هنوز هيچ زني نتوانسته از فيلتر شوراي نگهبان براي انتخابات رياستجمهوري عبور كند ولي با اين وجود تاكنون زنان مختلفي ازجمله مرحوم اعظم طالقاني بارها اعلامكانديداتوري كردهاند تا مگر روزي اين سد كنار رود و سرانجام «ديوار شيشهاي» ديگر مانع از پيشرفت زنان به سطوح بالاي اجرايي چون مقام رياستجمهوري نباشد. حالا در آستانه انتخابات رياستجمهوري 1400، دوباره بحث حضور زنان در اين مقام بالاگرفته است. هرچند كه برخي از فقهاي شوراي نگهبان نظرمخالف خود را در اين باره اعلام كردهاند ولي با وجود اين، برخي اصلاحطلبان همچنان در تدارك آنند كه از يك زن سياستمدار در انتخابات رياستجمهوري پيشرو حمايت كنند و البته اميدوار تا او از فيلتر نظارت استصوابي شوراي نگهبان عبور كند. تاكنون البته پيام مثبتي از شوراي نگهبان دريافت نشده اما گفته ميشود برخي احزاب اصلاحطلب درصدد حمايت از «معصومه ابتكار» در انتخابات پيشرو هستند. سهيلا جلودارزاده، چهره سياسي اصلاحطلب و نماينده پيشين مجلس در اين باره به «اعتماد» گفته است: «حضور زنان در انتخابات به عنوان كانديدا كه ضرر ندارد! خانمها در همه دورههاي انتخابات رياستجمهوري شركت كردهاند؛ چون بههرحال نحوه برخورد با حقوق سياسي- اجتماعي زنان برايشان مهم است و به اين ترتيب ميتوانند در اين عرصه اثرگذاري كنند و به اين ترتيب ميتوانند چگونگي مواجهه با حقوق زنان را رصد كنند. اما اينكه در انتخابات 1400 چقدر احتمال دارد كه زنان كانديدا بتوانند از فيلتر شوراي نگهبان عبور كنند، محل بحث است و شخصا فكر نميكنم اين اتفاق رخ دهد!» نماينده ادوار پنجم، ششم، هفتم و دهم مجلس شوراي اسلامي درباره امكان استقبال عمومي جامعه از زنان در انتخابات رياستجمهوري نيز گفته كه پيشبيني رفتار سياسي ايرانيان بسيار دشوار است و با اين همه گفته است: «بعضي مواقع اتفاق افتاده مردم براي ابراز مخالفت خود با موضوعي وارد صحنه شده و مثلا شاهد بوديم در شهرستانها بهخاطر مخالفت با نماينده قبلي يا كانديدايي ديگر به رقيب او راي دادهاند. ولي اينكه زني وارد ميدان شود، تاييدصلاحيت شده، رأي بياورد و در اين شرايط دشوار، كشور را مديريت كند، بايد بگوييم كه به لطف پروردگار بستگي دارد.» جلودارزاده ميگويد: «در اين وضعيت، به يك شيرزن نياز است و همچنين به جامعه شيرزنان كشور كه پاي كار بيايند و به او رأي بدهند. از طرفي به شخصي هم كه كانديدا ميشود، بستگي دارد. اينكه چقدر كاريزما دارد كه بتواند حرف دل مردم را مطرح كند. ولي اگر واقعا يك گزينهاي خيلي خوب بيايد و اين كار را انجام دهد، بسيار عالي خواهد شد.» اين نماينده پيشين مجلس در عين حال گفته كه از ماهها پيش كه نام چند نفر از زنان شاخص عرصه سياست براي كانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري مطرح شد، تخريب اين افراد هم در سطح جامعه كليد خورد و به بهانههاي مختلف عليهشان اقداماتي صورت گرفت و همين نشان ميدهد كه عزمي جزم وجود دارد تا مانع حضور زنان در سطح رياستجمهوري شود. او همچنين به «اعتماد» خبر داده است: «شنيدهام برخي احزاب اصلاحطلب قصد دارند از خانم ابتكار در انتخابات رياستجمهوري حمايت كنند. حالا جزييات بيشتر را بهتر است از خود خانم ابتكار بپرسيد ولي همزمان تخريب ايشان هم قوت گرفته و عدهاي تلاش ميكنند تا مانع اين حمايتها شوند.»
رييس اتحاديه زنان كارگر و عضو شوراي مركزي خانه كارگر تأكيد ميكند: «با توجه به انتخابات پيشرو به خود، آحاد ملت و اعم از احزاب سياسي اصلاحطلب و مردم متذكر ميشوم كه بهواقع در شرايطي بسيار نامناسب قرار داريم كه بيراه نيست اگر بگوييم ايران شايد تاكنون در چنين لبه پرتگاهي قرار نگرفته است.»
عزم ملي براي عبور از بحران
واقعا عزمي ملي لازم است تا برخوردي صحيح و منطقي با انتخابات داشته باشيم و بتوانيم از اين مشكلات عبور كنيم. امروز احزاب متحد و بهم پيوسته گذشته را نداريم كه برنامه داشته باشند و ساختار سياسي هم به شكلي نيست كه يك نفر بيايد كشور را پيش ببرد؛ در نتيجه بايد براي بهبود اين ساختار تلاش كنيم و با انتخابي مناسب شرايط كشور را به سمت بهبودي پيش ببريم.» اين سخنان درحالي مطرح ميشود كه اصلاحطلبان هنوز به نتيجه مشخصي براي حضور در انتخابات رياستجمهوري نرسيدهاند. هرچند به نظر ميرسد برخي احزاب تلاش ميكنند تا اينبار با حمايت از يك زن اصلاحطلب، وارد عرصه انتخابات شوند.
دورهمي زنان اصلاحطلب
در همين راستا فعاليت احزاب زنان هم بيشتر شده اما آنان نيز هنوز موضع مشخصي در اين باره نگرفتهاند. به تازگي ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب، با رياست دورهاي مجمع زنان اصلاحطلب تشكيل جلسه داده و فاطمه راكعي، دبيركل جمعيت زنان مسلمان نوانديش در تشريح جزييات نشست اخير اين ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب به «اعتماد» ميگويد: «در اين جلسه ابتدا به بررسي مهمترين اخبار روز ايران و جهان در حوزه زنان پرداختيم. همچنين اخبار شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات و هيات 5 نفره اين شورا براي برگزيدن اعضاي حقيقي نهاد اجماعساز مورد بحث و بررسي قرار گرفت. تصويب لايحه حفظ كرامت و حمايت از زنان برابر خشونت در هيات دولت، از موارد مطروحه در اين جلسه بود و موضوع انتخابات 1400 و تأكيد بر فراهم كردن زمينههاي همكاري در موارد پژوهشي، مطالعاتي و آموزشي با محور فعال كردن زنان در احزاب مختلف كشور نيز مورد بحث و بررسي قرار گرفت.» او ادامه ميدهد: «در اين نشست با حضور رييس كميسيون زنان حزب اتحاد ملت در ارتباط با فعاليتهاي اين كميسيون و امكان تعريف پروژههاي تحقيقاتي مشترك صحبت شد. ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب (صدف) علاوه بر اينكه نهادي متشكل از احزاب اصلاحطلب زنان است، با ديگر زنان فعال در احزاب نيز همكاري و همفكري دارد و براساس همين همفكري و همكاري، رييس كميسيون زنان حزب اتحاد ملت در جلسه حاضر شده و نكاتي را مطرح كرد.»
به سوي اجماع زنان اصلاحطلب
راكعي ميگويد: «قرار بر اين شده تا ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب درباره رياستجمهوري زنان به نظر واحد و مشتركي برسند و بر اين اساس موضعي واحد اتخاذ كنند. در حال حاضر هركدام از احزابِ عضو ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب در بحث و بررسيهايي كه داشتهاند، به نظري در اين باره رسيدهاند. مثلا جمعيت زنان مسلمان موضع خود را در اين باره مشخص كرده يا مثلا حزب اتحاد ملت يك موضعگيري خاص خود را دارد. ولي براي بحث ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب، هنوز نتيجه قطعي حاصل نشده و قرار است در جلسه آينده به اين مهم بپردازيم.» دبيركل جمعيت زنان مسلمان تأكيد دارد: «ما به عنوان حزب جمعيت زنان مسلمان معتقديم كه با توجه به زنان توانمندي كه در عرصه حاضر داريم، زنان نيز اعلام كانديداتوري كنند و وارد عرصه شوند. ولي بههرحال ما عضو «صدف» هستيم و «صدف» هم ازجمله نهاد اجماعساز است. ما همه معتقد به كار تشكيلاتي هستيم، مخصوصا موضعگيري نهايي در كار سياسي به اين بستگي دارد كه چه شرايطي بر جامعه و كشور حاكم ميشود و در نهايت تشكيلات بالادستي چه تصميم در اين باره اتخاذ ميكند.»
شيرزن مصلح به پشتوانه شيرزنان ايراني
بر اين اساس به نظر ميرسد زنان اصلاحطلب براي دستيابي به اجماع در انتخابات 1400 موانعي پيشرو دارند و ابتدا بايد احزاب مختلف با آن كنار بيايند و دربارهاش به اجماع برسند و سپس نهاد اجماعساز درباره آن تصميمگيري كند و درنهايت نيز منتظر تأييد شوراي نگهبان بمانند و تنها در آن صورت است كه ميتوانند وارد رقابت انتخاباتي شوند؛ اگر اگه همه اين موانع كنار روند و آنطور كه جلودارزاده گفته، «شيرزني» به قول شاعر «از خويش برون آيد و كاري بكند» و نيز «جامعه شيرزنان ايراني» بهتعبير جلودارزاده، پشت آن شيرزنِ مصلح بايستند، ميتواند به فرداي ايران اميدوار بود.
مرضیه وحیددستجردی نامزد 1400؟
این پیشنهادی است که حسن غفوریفرد، عضو حزب مؤتلفه، در راستای افزایش مشارکت مردم در 1400 میدهد. به نظر میرسد که باقی اصولگرایان هم ایدههایی بهتر از این ندارند. اگرچه غلامرضا مصباحیمقدم قبلا پیشنهاد داده بود که برای افزایش مشارکت در انتخابات و ترغیب مردم به رأیدادن باید یک دوقطبی ایجاد کرد و برای ایجاد دوقطبی نیز نیاز به حضور همهجانبه اصلاحطلبان است! فحوای کلام او این بود که لزوم حضور اصلاحطلبان برای پرشورشدن انتخابات است نه بردن نتیجه! این در حالی است که در همه این سالها، گلایه عمده اصلاحطلبان در وهله نخست به ردصلاحیتها بازمیگردد، ولی تا این لحظه شنیده نشده هیچ اصولگرایی خواهان این باشد که برای پرشور برگزارشدن انتخابات، اجازه حضور سلایق مختلف چه اصلاحطلب و چه مستقل داده شود. حسن غفوریفرد در گفتوگو با خبرآنلاین گفته است: «مشارکت مردم در انتخابات قبلی بسیار ضعیف بود و زنگ خطری را به صدا درآورد. برای یک نظام مردمی که سرمایه اصلی آن و بنا بر فرمایش مقام معظم رهبری (زیدعزه) بمب اتمی آن نیروی مردمی است، این سطح مشارکت بههیچوجه قابل پذیرش نیست و در مرحله اول باید کاری کرد که سطح مشارکت مردم بهشدت افزایش یابد». اشتباه تاکتیکی دیگری که اصولگرایان میکنند، این است که تصورشان بر این است که عدم اقبال مردم ناشی از حضور چهرههای ناشناخته است. مثلا غفوریفرد در توجیه باخت اصولگرایان در برخی انتخاباتها به ناشناختهبودن لیست اشاره کرده است. این درحالی است که لیست اصولگرایان مجلس دهم در تهران بسیار شناختهشدهتر از لیست اصولگرایان مجلس یازدهم بود، اما در مجلس دهم باختند؛ چون مردم به لیست اصلاحطلبانی رأی دادند که ازقضا خیلی از آنها هم برای مردم ناشناخته بودند. او گفته است: «بعضی وقتها ما دچار خوشبینی افراطی میشویم و فکر میکنیم هر فردی را معرفی کنیم، رأی خواهد آورد. نتایج دردناک آن را در یکی، دو انتخابات قبلی شاهد بودیم. مثلا در انتخابات مجلس هفتم افراد کاملا ناشناسی را در لیست قرار دادیم که مردم شناختی نداشتند و آنها هم رأی بالایی نیاوردند». این در حالی است که در انتخابات 84 هم احمدینژاد ناشناخته بیش از نامزدهای شناختهشده اصولگرا رأی آورد! نکتهای که اصولگرایان متوجه آن نیستند، این است که آنها همواره در سالهای اخیر زمانی رأی آوردهاند که یا رقیب غایب بوده یا بدنه مردمی رقیب.
غفوریفرد مدام در این گفتوگو از بازگشت به مردم، آشتی با مردم و شنیدن حرف مردم سخن میگوید، اما وقتی به راهحل فکر میکند، چیزی در بساط ندارد بهجز اشاره به همان نامزدهای معمول و مطرح اساسا اصولگرا و یکی، دو اصلاحطلب- اعتدالی آزمودهشده! مثلا گفته است: «الان دو گروه از کاندیداها مطرح هستند؛ گروه اول بزرگانی همچون محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، میرسلیم، علی لاریجانی، جلیلی، عارف، اسحاق جهانگیری که چهرههای شناختهشده و قدیمی هستند و در چند انتخابات اخیر به نحوی فعال بودند. گروه دوم دوستان و بزرگان جدید و شاید کمترشناختهشده هستند مانند سردار حسین دهقان، سعید محمد، اردکانیان، عزتالله ضرغامی، آذریجهرمی و شاید عباس آخوندی و دیگران و فریدون عباسی که برای اولینبار در این سطح مطرح میشوند. در این میان، یک نفر استثناست و آن هم آیتالله سیدابراهیم رئیسی است که بهخصوص با توجه به اقدامات بسیار شجاعانه ایشان در قوه قضائیه، ظرفیت ایجاد سونامی رأی به قول شما را دارد». او گفته که اگر شهید حاج قاسم سلیمانی حضور داشت، ایشان هم یقینا ظرفیت ایجاد سونامی را داشتند، اما اگر تنها چهرههای قدیمی حضور داشته باشند یا تکثر کاندیداها باشد، احتمالا رأیها شکسته خواهد شد و از سونامی خبری نخواهد بود. یک راهحل دیگر هم از سوی او ترکیب قدیمیها و جدیدیهای اصولگراست تا سونامی ایجاد شود! «همچنین میتوان یک حالتی را تصور کرد که ترکیبی از مجموعه قدیمیها و چهرههای جوان مانند حضرات رئیسی، قالیباف، علی لاریجانی، محسن رضایی، جلیلی، سیدعزتالله ضرغامی، حسین دهقان و سعید محمد با معرفی یک کابینه مرکب از بزرگان و جوانان، مدیران گذشته و مدیران جهادی بیایند و مردم با توجه به مجموعه و امید به کارآمدی این مجموعه، هم در مشارکت بکوشند و هم در رأیدادن به کابینه اصولگرایان یا حداقل کاندیدای اصلی معاوناول خود را معرفی کند». او البته یک سورپرایز دیگر هم دارد و آن اینکه در این مدل ترکیبی از بزرگان و جوانان مثلا یک زن هم باشد؛ «شاید سرکار خانم وحیددستجردی بتواند جاذبه بزرگی برای رأیدهندگان و امید زیادی برای همه علاقهمندان به انقلاب و ایران اسلامی ایجاد کند و انگیزه برای مشارکت را افزایش دهد... تا یک سرمایه عظیم اجتماعی ایجاد شود و مردم مجددا با صندوقهای رأی آشتی کنند».