تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۲۱
کد مطلب : ۴۲۸۷۹۲
انتشار کتابی درباره محافظ احمدی نژاد
۰
کبنا ؛بعضی انسانها تیپ نیستند، شخصیت هستند. این آدمها شبیه ندارند و به همین علت نمیشود پیشبینیشان کرد.
به گزارش کبنا نیوز روزنامه «وطن امروز» نوشت: شخصیت اصلی کتاب «بادیگارد» از این دسته انسانهاست؛ انسانی هم خشن و جدی، هم رئوف و شوخ و شنگ. انسانی که در کار آنقدر جدی میشود که همه از او حساب میبرند و در وقت استراحت، همین انسان آنقدر دیگران را میخنداند که نفس کم میآورند. فردی که گاهی آنقدر بیرحم میشود که شوخیهایش با برادر و رفیقش رنگ و بوی شکنجه میگیرد و گاهی آنقدر رقیقالقلب، که مادر تمام گربههای کوچه میشود. جرات و جسارتش آنقدر زیاد است که اگر رهایش کنند در دهان شیر میرود و همین انسان گاهی ساعتها با ماهیهای آکواریومش وقت میگذراند و حرف میزند. همه این خصوصیتها در وجود یک نفر جمع شده است؛ در شخصیت عبدالله باقری و او را به جمع اضداد مبدل کرده است.
عبداللهی که نوید آمدنش را در خواب و بیداری به مادرش میدهند: «دامنت سبز میشود» و نامش را در خواب خواهر شهیدی در محلهشان به مادرش متذکر میشوند. عبداللهی که از کودکی محافظ میشود. محافظ پدر و مادر و برادرهایش، بعد هم محافظ رئیسجمهور و همسر و فرزندان و حتی دوستان و رفقایش. بسیاری در حریم حفاظتش هستند و او همه را زیر بال و پرش دارد.
عبدالله باقری از پاسداران سپاه حفاظت انصار بود که به دلیل تواناییهای بالای فردی، قدرت تصمیمگیری بالا و سرعت عمل بسیار خوبش، محافظت از شخص اول اجرایی کشور یعنی رئیسجمهوری را سالها بر عهده داشت و بودنش در کنار رئیسجمهوری او را به چهرهای آشنا برای همه تبدیل کرده بود. همین موضوع سبب شده بود خانه او هم به یک شعبه از دفتر ریاست جمهوری تبدیل شود و در و همسایه، دوست و آشنا نامههای خود را تحویل او بدهند و پیگیر جواب درخواستهایشان میشدند. عبداللهای که با وجود در مضیقهبودن از لحاظ اقتصادی از فرصت ویژه شغلش به نفع خویش هیچ وقت استفاده نکرد. تفاوت عبدالله در کارش با محافظ روسای جمهوری در سایر کشورها به وضوح مشهود بود. اگر در دیدارهای مردمی و سفرهای استانی در انبوه جمعیت دستش به صورت یک نفر میخورد یا ناخواسته کسی را هل میداد، پیدایش میکرد و از او عذرخواهی میکرد و حلالیت میگرفت، در حالی که محافظان روسای جمهور در سایر کشورها در زمان بروز فشار جمعیتی با خشونت مردم را کتک زده و پراکنده میکنند.
کتاب «بادیگارد» شرح دلدادگیهاست؛ دلدادگی مادر و پدر به فرزند، دلدادگی برادر به برادرش، دلدادگی زن به شوهرش، دلدادگی فرزندی به پدرش، دلدادگی دوستی به دوستش، دلدادگی همرزمی به همرزمش و دلدادگی یک انسان به یک مقصود. عبدالله دلداده اباعبدالله (ع) بود و به همین خاطر برای محافظت از حریم حرم حضرت زینب (س) راهی سوریه شد و در تاسوعای سال ۱۳۹۴ - پس از رشادتهای بیمثال در کفر عبید که بعد به افتخار او نامش به تل حاج عبدالله تغییر پیدا کرد - به شهادت رسید.
این دلدادگی سبب شد تمام مراسم عبدالله با مراسم امام حسین (ع) متقارن و نامش برای همیشه تاریخ ماندگار شود.
کتاب «بادیگارد» به قلم افروز مهدیان روایت زندگی شهید مدافع حرم عبدالله باقری در ۲۴۸ صفحه توسط انتشارات روایت فتح چاپ شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
به گزارش کبنا نیوز روزنامه «وطن امروز» نوشت: شخصیت اصلی کتاب «بادیگارد» از این دسته انسانهاست؛ انسانی هم خشن و جدی، هم رئوف و شوخ و شنگ. انسانی که در کار آنقدر جدی میشود که همه از او حساب میبرند و در وقت استراحت، همین انسان آنقدر دیگران را میخنداند که نفس کم میآورند. فردی که گاهی آنقدر بیرحم میشود که شوخیهایش با برادر و رفیقش رنگ و بوی شکنجه میگیرد و گاهی آنقدر رقیقالقلب، که مادر تمام گربههای کوچه میشود. جرات و جسارتش آنقدر زیاد است که اگر رهایش کنند در دهان شیر میرود و همین انسان گاهی ساعتها با ماهیهای آکواریومش وقت میگذراند و حرف میزند. همه این خصوصیتها در وجود یک نفر جمع شده است؛ در شخصیت عبدالله باقری و او را به جمع اضداد مبدل کرده است.
عبداللهی که نوید آمدنش را در خواب و بیداری به مادرش میدهند: «دامنت سبز میشود» و نامش را در خواب خواهر شهیدی در محلهشان به مادرش متذکر میشوند. عبداللهی که از کودکی محافظ میشود. محافظ پدر و مادر و برادرهایش، بعد هم محافظ رئیسجمهور و همسر و فرزندان و حتی دوستان و رفقایش. بسیاری در حریم حفاظتش هستند و او همه را زیر بال و پرش دارد.
عبدالله باقری از پاسداران سپاه حفاظت انصار بود که به دلیل تواناییهای بالای فردی، قدرت تصمیمگیری بالا و سرعت عمل بسیار خوبش، محافظت از شخص اول اجرایی کشور یعنی رئیسجمهوری را سالها بر عهده داشت و بودنش در کنار رئیسجمهوری او را به چهرهای آشنا برای همه تبدیل کرده بود. همین موضوع سبب شده بود خانه او هم به یک شعبه از دفتر ریاست جمهوری تبدیل شود و در و همسایه، دوست و آشنا نامههای خود را تحویل او بدهند و پیگیر جواب درخواستهایشان میشدند. عبداللهای که با وجود در مضیقهبودن از لحاظ اقتصادی از فرصت ویژه شغلش به نفع خویش هیچ وقت استفاده نکرد. تفاوت عبدالله در کارش با محافظ روسای جمهوری در سایر کشورها به وضوح مشهود بود. اگر در دیدارهای مردمی و سفرهای استانی در انبوه جمعیت دستش به صورت یک نفر میخورد یا ناخواسته کسی را هل میداد، پیدایش میکرد و از او عذرخواهی میکرد و حلالیت میگرفت، در حالی که محافظان روسای جمهور در سایر کشورها در زمان بروز فشار جمعیتی با خشونت مردم را کتک زده و پراکنده میکنند.
کتاب «بادیگارد» شرح دلدادگیهاست؛ دلدادگی مادر و پدر به فرزند، دلدادگی برادر به برادرش، دلدادگی زن به شوهرش، دلدادگی فرزندی به پدرش، دلدادگی دوستی به دوستش، دلدادگی همرزمی به همرزمش و دلدادگی یک انسان به یک مقصود. عبدالله دلداده اباعبدالله (ع) بود و به همین خاطر برای محافظت از حریم حرم حضرت زینب (س) راهی سوریه شد و در تاسوعای سال ۱۳۹۴ - پس از رشادتهای بیمثال در کفر عبید که بعد به افتخار او نامش به تل حاج عبدالله تغییر پیدا کرد - به شهادت رسید.
این دلدادگی سبب شد تمام مراسم عبدالله با مراسم امام حسین (ع) متقارن و نامش برای همیشه تاریخ ماندگار شود.
کتاب «بادیگارد» به قلم افروز مهدیان روایت زندگی شهید مدافع حرم عبدالله باقری در ۲۴۸ صفحه توسط انتشارات روایت فتح چاپ شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.