یادداشت|
ضرورت توجه علمی بهاصلاح ارزشها و آسیبهای اجتماعی
دکتر سید علیسینا رخشندهمند
1 دی 1399 ساعت 13:54
حتی در فیلمها و سریالها، افراد متشخص، پیشرفته و آدابدان، خانه و ماشین لوکس دارند، که به نوعی «قرعه قسمت همه برعیش زده اند!» در مقابل کسانی قرار دارند که «دل غمدیده {آنها} بر غم زده است!»، افراد طبقه پایین، ناهنجار، کمسواد و منحرف که در بیغوله و آلونک و حلبی آبادها بهسر میبرند! و معمولا مجرم و تحت تعقیب هستند!
از جمله وظایف حکومتها (دولتها)، ایجاد بسترهای درخور و لازم برای فراهمسازی رفاه و امنیت اجتماعی، ترقی و ارتقای کیفیت زندگی مردم، توسعه و رونق شاخصهای سلامت اجتماعی است. یکی از مباحثی که قادر است این وظیفه را مخدوش و مختل کرده و تحت تاثیر قرار دهد، گسترش جرایم و آسیبهای اجتماعی است. درباره عوامل شیوع و بروز ناهنجاریها و جرایم اجتماعی، فراوان سخن گفتهاند، در مشابهت کالبد انسانی با کالبد جامعه «نظریه انداموارگی»، میتوان آسیبشناسی اجتماعی را مطالعه و ریشهیابی بینظمیهای اجتماعی، تعریف نمود، بهقول سعدی علیهالرحمه:
چو عضوی بهدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
«آسیب اجتماعی»، شیوع یک نوع بیماری- مثل کرونا- در ارکان مختلف اجتماع است که روند معمول و سلامت جامعه را برهم زند. این بیماری ناشی از تضاد و تغییرات اجتماعی است. در واقع میتوان گفت آسیبشناسی اجتماعی، مطالعه ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی -نظیر، حاشیهنشینی که آلونک، زاغه، حلبی آباد نیز نامیده میشود،- خشونت، اعتیاد، فقر، سرقت، قتل، خودکشی، طلاق، بیکاری، کودکان خیابانی، رشد آمار آسیبهای اجتماعی، عدم توجه کافی بهمسائل اجتماعی در کنار مسائل اقتصادی و سیاسی و...- همراه با علل و شیوههای پیشگیری و درمان آنها است. علت و عامل اساسی بسیاری از جرایم، نابسامانی اجتماعی است. دلایلی چون دگرگونیهای فرهنگی در دهههای اخیر، تضعیف کارایی نهاد خانواده، ضعف و ناتوان کردن تعهد خویشاوندی و ریشسفیدی - مصلحی، بهعنوان نیرویهای غیررسمی مهار و کنترل اجتماعی، تقلیل نظاممند سنتی اجتماعی که حاصل رشد شتابزده شهرنشینی و صنعتی شدن است، بیمهری و خطکشیها و مرزهای افراط و تفریطی نامربوط، عدم وجود اعتذار هنگام اشتباه، ترویج روابط در انجام وظایف، دوری از وحدت کلمه و مشارکت عمومی، نابرابری در نظام اقتصادی، آموزشی و سیاسی و... مسبب افزایش بسیاری از جرایم و آسیبهای اجتماعی است که در چند سطر قبل، بیان شد.
ارزش و ارزشهایی که خود جامعه برای افراد تعریف میکند! گاهی بانی و مسبب «آنومی» (بیهنجاری) میشود! بهعنوان مثال؛ امروزه داشتن زندگی لوکس، خانه مجلل، اتومبیل گرانقیمت و بهقول بعضیها «ژن خوب!» از مفاهیم و مصادیقی است که -به شکل ضمنی، ولی به غایت تاثیرگذار،- بهعنوان ارزش اجتماعی معرفی میشود! حتی در فیلمها و سریالها، افراد متشخص، پیشرفته و آدابدان، خانه و ماشین لوکس دارند، که به نوعی «قرعه قسمت همه برعیش زده اند!» در مقابل کسانی قرار دارند که «دل غمدیده {آنها} بر غم زده است!»، افراد طبقه پایین، ناهنجار، کمسواد و منحرف که در بیغوله و آلونک و حلبی آبادها بهسر میبرند! و معمولا مجرم و تحت تعقیب هستند! وقتی چنین مسائلی مصادیق «ارزش اجتماعی» معرفی میشوند! و در عین حال دستیابی به این امکانات، برای خیلیها، با روشهای متعارف، قانونی و مشروع میسر نیست، انسانها ترغیب و تحریک میشوند که از طریق غیر مشروع برای احراز و حصول این ارزشها مبادرت کنند و به شیوههای ابتکاری چنگ یازند که خود آنها جرم است. سرقت مسلحانه، کلاهبرداری، اختلاس و... مصادیق این روشهای خلاقانه نامشروع هستند.
در دوران بحران اقتصادی نیز، بحران همه جوانب و ابعاد جامعه را تحث تاثیر قرار میدهد و ازجمله نشانههای آن، رفتار خودخواهانهای است که در جامعه توسعه مییابد و جامعه قادر بهساماندهی آن نیست. در چنین شرایطی افراد دچار حالت «آنومی» (بیهنجاری) و جامعه دچار بیسازمانی میشود، اعمال مجرمانه افزایش مییابد، آنگونه که نظم اخلاقی جامعه سست و متلاشی میشود و انسانها در وضع همچشمی و رقابت سخت و شدید نسبت به همدیگر قرار میگیرند، فردگرایی، منافع شخصی و منفعت طلبی، جایگزین منافع عمومی میشود! تغییرات سریع اجتماع، هنجارها و قواعد تنظیم کننده اجتماع را مختل میکند و جامعه دچار بیسازمانی میشود، آنگونه که مرزهای میان رفتار مشروع و نامشروع از بین میرود و جرم و بزهکاری افزایش مییابد. در این حالت از مهمترین عواملی که میتواند این رفتار را کنترل و محدود سازد، سیاستگذاری اجتماعی مناسب، تنقیح قوانین موجود کشور در حوزه آسیبهای اجتماعی و تصویب قانون جامع در اینحوزه، نقش بسیار مهم و اساسی مددکاری اجتماعی-که متاسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفته است-! ارتقای شاخصهای سلامت روانی و اجتماعی، استفاده از ظرفیتهای مردمی، مبارزه همهجانبه با مواد مخدر و روانگردانهاو... میتوان نام برد. بهعلاوه مذهب و اخلاق دو پتانسیل بسیار مهمی است که –چنانچه بهباور درونی تبدیل شود- بدون شک نقش بسیار ویژهای در پیشگیری از انواع انحرافات و جرایم دارد. وگرنه در قشر و سطح صوری، چندان موثر نخواهد بود. اینجا است که «عمق» بخشیدن به اصول و مضامین اندیشه مذهبی در میان نسل جوان و درونی کردن آن، اهميت مییابد.
______
«بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم...»
-----------------------------------
دکتر سید علیسینا رخشندهمند
عضو بنیاد ملی نخبگان ایران
مدرس دانشگاههای تهران
کد مطلب: 428760