تاریخ انتشار
يکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۵۸
کد مطلب : ۴۲۸۷۴۱
یادداشتی از ایرج اقبال‌فر

هزار وعده خوبان یکی وفا نکند

ایرج اقبال‌فر
۱
۱
هزار وعده خوبان یکی وفا نکند
کبنا ؛«ویکتور هوگو» می‌گوید:
«من عشق را در خیابان‌ها و در یک مرد جوان فقیر که عاشق بود دیدم. کلاهش کهنه بود، کتش مندرس بود، آب از کفش‌هایش عبور می‌کرد و ستاره‌ها از روحش.»
شرایط این روزهای جامعه پرستاری بی شباهت به توصیف ویکتور هوگو از عشق نیست.
قریب یکسال است که مصیبت جدیدی گریبان بشر را گرفته است و رهایش نمی‌کند. کرونا ویروس، چیزی نبود که انتظارش را داشتیم. هیچگاه در ذهن هیچکدام از ما تصور چنین شرایطی، خطور نمی‌کرد. اساس زندگی بشر دگرگون شد و عرصه‌های مختلف زندگی را زیر و رو کرد، شخم زد و در خیلی از نقاط، به آتش کشید. گذشته از تهدید سلامتی و جان بشر، کرونا، اقتصاد و سیاست و روابط اجتماعی و آموزش و در واقع همه چیز را به شدت تحت تأثیر گذاشت.
و بی تردید، اولین خاکریزی که مورد تهاجم این دشمن بشری قرار گرفت، کارکنان عرصه سلامت و بویژه، حوزه پرستاری بود. پیش از کرونا، جامعه پرستاری، آسیب پذیری از بیماریهای واگیری چون هپاتیت و ایدز و آنفلوانزا و… را تجربه کرده بود. اما این بار، شدت و سطح درگیری، بسیار فراتر از حد تصور بود.
در طی سیصد روز گذشته، چهل و پنج هزار پرستار به کرونا مبتلا شدند. ده‌ها پرستار جان خود را از دست دادند و بسیاری از پرستاران، تا آخر عمر با عوارض کرونا دست به گریبان خواهند بود. خانواده‌های بسیاری از جامعه پرستاری، به کرونا مبتلا شدند و بالاتر از همه اینها، امنیت روانی آنها به شدت دچار اختلال شد.
تصور کنید که یک انسان، هر لحظه مرگ را بالای سر خود احساس کند و مجبور باشد چنین وضعیتی را برای روزهائی که پایانی بر آنها متصور نیست را تحمل کند.

   

تا اینجای کار کرونا، برای جامعه پرستاری یک تراژدی عمیقاً غمبار بود. اما گاهی این تراژدی، شکل کمدی به خودش گرفته است.
کمپین راه انداختند، ستادها تشکیل شد؛ وزیر بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و با چهره‌ای اشک آلود و ادبیاتی رمانتیک، ملتمسانه از مردم خواست تا هم برای سلامتی خودشان و هم برای اینکه جامعه پرستاری بتواند نفسی بکشد و تجدید قوائی کند، در خانه بمانند. ادارات و بازار را تعطیل کردند تا مردم در خانه بمانند. اما پیامد این تعطیلی، صف دراز اتومبیل هائی از تهرانی‌های خود متمدن پنداری بود که راهی شمال می‌شدند و ازدحامی انسانی را رقم زدند و سرعت بیماری را چند برابر نمودند و چه جانها که نستاندند و چه انرژی عظیمی که از جامعه پرستاری نگرفتند.
خیلی وقتها برای پرستاران دست زدند؛ تعریف و تمجید کردند و پرستار را قهرمان نامیدند. اما اینها هیچکدام، درد جامعه پرستاری را درمان نمی‌کنند. سالهاست که پرستاران، در روز پرستار با این الفاظ دهن پر کن خطاب می‌شوند.
نمی‌توان از کنار برنامه‌های خوب دولت در سال جاری برای پرستاران گذشت. فوق العاده ویژه، یک گام مؤثر برای احقاق حقوق جامعه پرستاری است.
   
بروز شدن پرداخت مطالبات هم گام مهم دیگری بود. اما اینها کافی نیستند. عمده مطالبات پرستاران، مغفول مانده‌اند. طرح تعرفه گذاری خدمات پرستاری، قریب دوازده سال است که از تصویبش می‌گذرد اما به بهانه‌های مضحک، از اجرای آن سر باز می‌زنند. تعرفه گذاری خدمات پرستاری، مهم‌ترین و محوری‌ترین خواست جامعه پرستاران کشور است. تبدیل وضعیت پرستاران شرکتی و قراردادی و پیمانی، خواسته‌ای دیگر است که هربار پشت وعده‌های هرساله روز پرستار گم شده است که «هزار وعده خوبان یکی وفا نکند.»
در حالیکه در توسعه نایافته‌ترین کشورها، اهتمامی جدی برای خرید و تهیه واکسن کرونا از شرکتهای معتبر را می‌توان دید، مسئولان ما هر کدام موضعی دارند. یکی خرید واکسن را قطعی می‌داند و فردای آن از موانع جدی بر سر راه خرید می‌گوید. بانک مرکزی از تأمین ارز لازم برای خرید واکسن کرونا می‌گوید و فلان مسئول وزارتخانه از ناتوانی در تأمین فرانک… رئیس جمهور دستور خرید می‌دهد و مصاحبه می‌کند اما عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا، از منتفی شدن خرید می‌گوید. جناب وزیر شاعر هم حداقل در سه نوبت وعده داده است که بزودی جهانیان را شگفت زده کند و ما در انتظار این شگفتی عظیم.

   

به هر حال جامعه پرستاری نیازمند حمایتی جدی است. اگر نوع نگاه به جامعه پرستاری و خدماتش به جامعه عوض شود، اولین گام در این حمایت جدی برداشته شده است. پرستار، قهرمان نیست؛ جنگجو و رزمنده و مبارز هم نیست. نیازمند متنهای حماسی و دست زدنهای ممتد و لوح‌های تقدیر نیست. پرستار به اینکه روزش به هفته تبدیل شود و شبکه‌های مختلف تلویزیون در وصفش برنامه پخش کنند دل خوش نمی‌شود.
پرستار، نیاز دارد که ابتدا مشکلاتش کارشناسی شده دیده شوند و سپس اهتمامی جدی در حل این مشکلات را لمس کند.
پرستار، شرایط کشور را درک می‌کند. کمبودها را می‌داند اما از تبعیض ناروا، دلخور است. به حقوق و مزایای یک کارشناس در شرکت نفت نگاه کنید. به اعضا هیئت مدیره شرکتهای زیرمجموعه شستا نگاه کنید. به حقوق یک کارشناس در بقیه ادارات نگاه کنید. به حجم کار یک پرستار و خطراتی که پرستار را تهدید می‌کنند هم نگاه کنید.
هرجا لازم باشد پرستار ایثار هم می‌کند؛ اما افسوس که در کشور ما تماشای ایثار دیگران کار بسیار آسانی است؛ برای یکبار هم که شده، ایثار پرستار را تماشا نکنید؛ اقدام کنید.
----------------------------------------
ایرج اقبال فر
کارشناس اتاق عمل

نام شما

آدرس ايميل شما

Iran, Islamic Republic of
این حرف ها به شما نمیاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همه چيز درباره واكسن كرونا

همه چيز درباره واكسن كرونا

  سخنگوي دولت : در حال حاضر واكسن ساخت ستاد اجرايي به تست انساني رسيده است. موسسه رازي ...
عطش برای دیده شدن / یا بمیریم یا مشهور شویم

عطش برای دیده شدن / یا بمیریم یا مشهور شویم

: فضای مجازی فضایی است که به‌عنوان قلمرو سایه فرض شده و به کناری گذاشته شده است. امروز ...
تصويرگراني سبد غذايي در پايان پاييز

تصويرگراني سبد غذايي در پايان پاييز

روز دوشنبه مركز آمار نرخ تورم در آذرماه را اعلام كرد كه بر اساس آن نرخ تورم ماهانه، نقطه ...
1