تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۴۶
کد مطلب : ۴۲۷۴۸۹
هر هفته با یک شهید؛
خواب جالب روحانی کهگیلویه و بویراحمدی قبل از شهادت
۰
کبنا ؛یکی از روحانیون جاویدالاثر اهل استان کهگیلویه وبویراحمد قبل از شهادتش خواب جالبی میبیند و آن را در وصیت نامهاش ذکر میکند.
به گزارش کبنا به نقل از مرکزحفظ آثار شهدای سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد، روحانی شهید جاوید الاثر حجت الاسلام و المسلمین سید خدایار دالهن در ۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ هجری شمسی، در روستای چغل از توابع شهرستان کهگیلویه دیده به جهان گشود و در خانوادهای رشد کرد که در عبادت و تقوا و پرهیزگاری زبانزد خاص و عام بود.
وی پدرش (محمد دالهن) را در همان دوران کودکی از دست داد و از نعمت مهر پدری محروم گشت.
یکی از دوستان شهید چنین میگوید: اولین معلم برای تعلیم و تربیت به عنوان سپاه دانش در سال ۱۳۵۳ هجری شمسی به روستا آمد.
ما گروهی از بچههای روستا که شهید خدایار هم یکی از آنها بود برای دانش اندوزی روانه مدرسه شدیم. اولین روز مدرسه را خوب به یاد دارم که در زیر درخت کناری حوالی روستا در فضای باز، اولین روزهای مهرماه را آغاز کردیم.
شهید دالهن دوران ابتدایی را تا کلاس چهارم در روستا گذراند و در کنار تحصیل برای امرار معاش و خرج زندگیش از کار و تلاش غافل نبود و همراه عمویش که سرپرستی ایشان را بعهده داشت به کار و تلاش میپرداخت.
چون پایه پنجم در روستایمان وجود نداشت برای ادامه تحصیل به روستای همجوار «کوشک» آمد و این پایه را هم پشت سرگذاشت. دوران راهنمایی را باز در یکی از روستاهای همجوار «راک» آغاز نمود. سال اول راهنمایی و چندماهی از دوره دوم راهنمایی را در روستای راک گذرانید.
به سبب علاقه و ارادت خود وخانواده به ائمه اطهار و عطش سرشار از معنویت و بهرهمندی از مکتب معارف فرهنگی ائمه اطهار، وارد حوزه علمیه مرتضوی بهبهان شد و با ورود به این حوزه تحولات فکری و روحی در زندگیاش بیشتر شد.
شهید خدایار در راه تهذیب و تزکیه و صعود به سوی قله رفیع الهی به حوزه علمیه اکتفا ننمود و با توجه به جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه کشورمان تقاضای اعزام به جبهه کرد.
دوران مقدمات آموزش نظامی را در پادگان شهید بخردیان بهبهان گذرانید و با عدهای از دوستانش راهی جبهههای جنگ شد.
قبل از عملیات بزرگ خیبر برای زیارت حضرت معصومه (س) و دیدار با یکی از دوستانش راهی قم میشود. بعد از پایان عملیات خیبر، خبر شهادت ایشان به خانواده و دوستان رسید ولی بدن مبارکشان هیچ گاه پیدا نشد و جاویدالاثر شدند.
وی در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در منطقه طلائیه آسمانی شد.
چند نکته از زندگی شهید
در ماه مبارک رمضان، اهالی روستا با نوای دلنشین او روزه خود را افطار میکردند؛ به همین خاطر مورد احترام مردم منطقه بودند.
خاطراتی از همرزمان شهید
سید اصغر موسوی همرزم شهید دالهن میگوید: سال ۱۳۶۲ در منطقه جنگی آبادان، در تیررس دشمن و خمپاره و توپخانه و بمباران هوایی، در لشکر ولیعصر خوزستان تیپ امام حسن مجتبی (ع) که در منطقه مارد آبادان لشکرها و تیپها و گردانها خود را برای عملیات خیبر آماده کرده بودند، با شهید سید خدایار دالهن هم صحبت شدم. نماز شبشان ترک نمیشد و هنگامی که برای نماز عاشقانه قامت میبست، آنچنان در نماز غرق میشد که در دل میگفتیم شهادت برازنده وی است.
گفتم: سید خدایار، اگر میشود در این عملیات شرکت نکنید. گفتند: من خود را برای این عملیات آماده کردهام و از این تصمیم بر نمیگردم. در عملیات شرکت کرد و به آرزوی دیرینهاش که شهادت بود، رسید.
سید خلیل توحیدی هم میگوید: سال ۱۳۶۲ در حوزه علمیه مرتضویه بهبهان، هم اتاق بودیم. بسیار اهل تواضع و تضرع و پرهیزگاری بود. به نماز اهمیت میداد و نماز شب میخواند. یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار بود و در کتابخانه، نماز شب را میخواند. به او میگفتم: نمازت در اتاق بخوان. میگفت: میترسم شما را بیدار کنم.
اسامی مومنان را که در قنوت نماز شب میخواند در پهنای دستش از آرنج تا مچ دست مینوشت و میگفت باید از یاد نروند رو به روی چشمم باشند تا مبادا فراموش شوند.
قطرهای از خصوصیات شهید
علاقهای بسیار به امام خمینی (ره) داشت و او را نائب برحق امام زمان (عج) میدانست. به اهل بیت علیهم السلام بالاخص مادرسادات حضرت فاطمه زهرا (س) عشق و علاقه خاصی داشت.
با قرآن مأنوس بود و سوز و گداز او در شب، هنگام نیایش همه را شیفته میکرد و مصلحت اسلام را به هر چیز دیگری ترجیح میداد.
بخشی از وصیت نامه شهید
من به این علت به جبهه آمدم که در عالم خواب و رؤیا، امام خمینی و دکتر بهشتی را نزد امام زمان (عج) دیدم. از همان زمان فهمیدم که این انقلاب بر حق است وادامه دهنده راه اولیاء خداست.
روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
به گزارش کبنا به نقل از مرکزحفظ آثار شهدای سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد، روحانی شهید جاوید الاثر حجت الاسلام و المسلمین سید خدایار دالهن در ۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ هجری شمسی، در روستای چغل از توابع شهرستان کهگیلویه دیده به جهان گشود و در خانوادهای رشد کرد که در عبادت و تقوا و پرهیزگاری زبانزد خاص و عام بود.
وی پدرش (محمد دالهن) را در همان دوران کودکی از دست داد و از نعمت مهر پدری محروم گشت.
یکی از دوستان شهید چنین میگوید: اولین معلم برای تعلیم و تربیت به عنوان سپاه دانش در سال ۱۳۵۳ هجری شمسی به روستا آمد.
ما گروهی از بچههای روستا که شهید خدایار هم یکی از آنها بود برای دانش اندوزی روانه مدرسه شدیم. اولین روز مدرسه را خوب به یاد دارم که در زیر درخت کناری حوالی روستا در فضای باز، اولین روزهای مهرماه را آغاز کردیم.
شهید دالهن دوران ابتدایی را تا کلاس چهارم در روستا گذراند و در کنار تحصیل برای امرار معاش و خرج زندگیش از کار و تلاش غافل نبود و همراه عمویش که سرپرستی ایشان را بعهده داشت به کار و تلاش میپرداخت.
چون پایه پنجم در روستایمان وجود نداشت برای ادامه تحصیل به روستای همجوار «کوشک» آمد و این پایه را هم پشت سرگذاشت. دوران راهنمایی را باز در یکی از روستاهای همجوار «راک» آغاز نمود. سال اول راهنمایی و چندماهی از دوره دوم راهنمایی را در روستای راک گذرانید.
به سبب علاقه و ارادت خود وخانواده به ائمه اطهار و عطش سرشار از معنویت و بهرهمندی از مکتب معارف فرهنگی ائمه اطهار، وارد حوزه علمیه مرتضوی بهبهان شد و با ورود به این حوزه تحولات فکری و روحی در زندگیاش بیشتر شد.
شهید خدایار در راه تهذیب و تزکیه و صعود به سوی قله رفیع الهی به حوزه علمیه اکتفا ننمود و با توجه به جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه کشورمان تقاضای اعزام به جبهه کرد.
دوران مقدمات آموزش نظامی را در پادگان شهید بخردیان بهبهان گذرانید و با عدهای از دوستانش راهی جبهههای جنگ شد.
قبل از عملیات بزرگ خیبر برای زیارت حضرت معصومه (س) و دیدار با یکی از دوستانش راهی قم میشود. بعد از پایان عملیات خیبر، خبر شهادت ایشان به خانواده و دوستان رسید ولی بدن مبارکشان هیچ گاه پیدا نشد و جاویدالاثر شدند.
وی در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در منطقه طلائیه آسمانی شد.
چند نکته از زندگی شهید
در ماه مبارک رمضان، اهالی روستا با نوای دلنشین او روزه خود را افطار میکردند؛ به همین خاطر مورد احترام مردم منطقه بودند.
خاطراتی از همرزمان شهید
سید اصغر موسوی همرزم شهید دالهن میگوید: سال ۱۳۶۲ در منطقه جنگی آبادان، در تیررس دشمن و خمپاره و توپخانه و بمباران هوایی، در لشکر ولیعصر خوزستان تیپ امام حسن مجتبی (ع) که در منطقه مارد آبادان لشکرها و تیپها و گردانها خود را برای عملیات خیبر آماده کرده بودند، با شهید سید خدایار دالهن هم صحبت شدم. نماز شبشان ترک نمیشد و هنگامی که برای نماز عاشقانه قامت میبست، آنچنان در نماز غرق میشد که در دل میگفتیم شهادت برازنده وی است.
گفتم: سید خدایار، اگر میشود در این عملیات شرکت نکنید. گفتند: من خود را برای این عملیات آماده کردهام و از این تصمیم بر نمیگردم. در عملیات شرکت کرد و به آرزوی دیرینهاش که شهادت بود، رسید.
سید خلیل توحیدی هم میگوید: سال ۱۳۶۲ در حوزه علمیه مرتضویه بهبهان، هم اتاق بودیم. بسیار اهل تواضع و تضرع و پرهیزگاری بود. به نماز اهمیت میداد و نماز شب میخواند. یک ساعت قبل از اذان صبح بیدار بود و در کتابخانه، نماز شب را میخواند. به او میگفتم: نمازت در اتاق بخوان. میگفت: میترسم شما را بیدار کنم.
اسامی مومنان را که در قنوت نماز شب میخواند در پهنای دستش از آرنج تا مچ دست مینوشت و میگفت باید از یاد نروند رو به روی چشمم باشند تا مبادا فراموش شوند.
قطرهای از خصوصیات شهید
علاقهای بسیار به امام خمینی (ره) داشت و او را نائب برحق امام زمان (عج) میدانست. به اهل بیت علیهم السلام بالاخص مادرسادات حضرت فاطمه زهرا (س) عشق و علاقه خاصی داشت.
با قرآن مأنوس بود و سوز و گداز او در شب، هنگام نیایش همه را شیفته میکرد و مصلحت اسلام را به هر چیز دیگری ترجیح میداد.
بخشی از وصیت نامه شهید
من به این علت به جبهه آمدم که در عالم خواب و رؤیا، امام خمینی و دکتر بهشتی را نزد امام زمان (عج) دیدم. از همان زمان فهمیدم که این انقلاب بر حق است وادامه دهنده راه اولیاء خداست.
روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.