تاریخ انتشار
جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۱۸
کد مطلب : ۴۲۵۴۳۷
بررسی وضعیت اردوگاه اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ در گفتگو با دو فعال سیاسی؛
چالشهای اصولگرایان برای انتخابات؛ یک مینیبوس در راه پاستور!
۰
کبنا ؛حسین کنعانیمقدم اظهار کرد: کسانی میتوانند در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند و مطرح شوند که شاخصهای لازم را داشته باشند اینکه کسی سلبریتی سیاسی باشد و به همین بهانه بخواهد وارد عرصه انتخابات شود در حالی که نه کار اجرایی بلد است نه توان شکلگیری یک دولت منسجم و کارآمد را دارد به نظرم وقت تلف کردن نظام و مردم است.علی دورانی در گفتگو با فرارو گفت: این توقع وجود دارد که بعد از چند دور که ما در جمعبندیهای نهایی دچار مشکل بودیم تلاش بشود که کاندیداهایی که در واقع میدانند نمیتوانند کاندیدای نهایی باشند یا اینکه توان اداره کشور را با پیچیدگیهایی که وجود دارد ندارند وارد انتخابات نشوند. خوب است یک نهضت و کمپینی آغاز بشود که از جریانات مختلف درخواست کند که به انتخابات وارد نشوند و درواقع احساس وظیفه نکنند که باید در انتخابات حضور داشته باشند. ما در طول این سالها از احساس وظیفه اضافی بسیاری از شخصیتهای اصولگرا دچار خسرانهای بزرگی شدیم.
فهرست کاندیداهای احتمالی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری، بلندبالا است؛ از نظامیانی، چون محسن رضایی و حسین دهقان و حتی سعید محمد تا پرویز فتاح با افشاگریهایش درباره مسئولین سابق و فعلی تا سعید جلیلی، قالیباف و رییسی و چند نفر دیگر که آمدن یا نیامدنشان محل بحث این روزهاست.
کمتر از ده ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری هر چهره شناختهشدهای از میان اصولگرایان یک کاندیدای احتمالی ریاستجمهوری است، تعدد نامزدهای احتمالی موجب شده تا محمدرضا باهنر برای مزاح بگوید: «باتوجه به تعداد زیاد اشخاصی که برای کاندیداتوری ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ مطرح میشوند، ما باید تعدادی از این اشخاص را به کشورهای تازه استقلالیافته، صادر کنیم.»
تکثر نامزدها یا به قول عزت الله ضرغامی یک مینی بوس نامزد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چالش پیش روی اصولگرایان است. گزینههایی گاه دانه درشت که هر کدام خود را یک رییسجمهور میدانند و در برخی مواقع به غیر از کرسی ریاست جمهوری، به هیچ کرسی دیگری هم رضایت نمیدهند.
در انتخابات دو دهه اخیر نیز بزرگترین مشکل اصولگرایان بهویژه از آغاز دهه ۹۰ اختلاف، تشتت و چندرایی بوده است و وحدت را به گمشده اصولگرایان بدل کرده است. مشکلی که شاید بهار ۱۴۰۰ بار دیگر گریبان اصولگرایان را بگیرد.
رقابت پیش از انتخابات را به درون انتخابات نکشانیم
حسین کنعانیمقدم فعال سیاسی اصولگرا دراین باره اظهار کرد: اگر یک جریان سیاسی پیش از انتخابات رقابتی را درون خود به صورت هدایت شده و کنترل شده صورت بدهد میتواند از میان افراد باقی مانده در رقابت نهایی، بهترین گزینهها را انتخاب کند، اما اگر این رقابت به انتخابات کشیده شود، نامزدهای متعددی در انتخابات شرکت کنند و هیچ کدام هم کنار نروند و یک انتخاباتی شکل بگیرد که درون جریانی باشد این به ضرر جریان اصولگرایی است. باید سعی کنیم نگذاریم چنین اتفاقی شکل بگیرد.
وی افزود: درعینحال کسانی میتوانند در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند و مطرح شوند که شاخصهای لازم را داشته باشند اینکه کسی سلبریتی سیاسی باشد و به همین بهانه بخواهد وارد عرصه انتخابات شود در حالی که نه کار اجرایی بلد است نه توان شکلگیری یک دولت منسجم و کارآمد را دارد به نظرم وقت تلف کردن نظام و مردم است.
این فعال سیاسی ادامه داد: تجربه انتخابات قبلی ریاست جمهوری نشان داد که آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی در آخرین مرحله کنار رفت و اصولگرایی با دو نامزد، انتخابات را ادامه داد یکی آقای میرسلیم بود که تا آخر ماند و یکی هم آقای رئیسی، اما اگر این بار تعدد نامزد وجود داشته باشد قطعاً سازوکار وحدت قبل از آغاز انتخابات باید شکل بگیرد و نباید بگذاریم دو یا سه نفر در عرصه انتخابات حضور داشته باشند و نخواهند کنار بروند، چون باعث شکسته شدن آراء میشوند.
کنعانیمقدم بیان کرد: قطعاً اگر انتخابات رقابتی نباشد دیگر معنی انتخابات نمیدهد. قاعدتاً باید جناحهای مختلف نامزد داشته باشند. به نظر نمیرسد رئیس جمهور اقلیتی بتواند رئیسِ جمهور باشد. ما نیاز به یک رئیس جمهور با رأی حداکثری داریم نه حداقلی؛ بنابراین باید رقابت انتخاباتی سنگین و شفاف باشد. به نظر میآید در ۱۴۰۰ چارهای جز این نداریم که برای بالا بردن مشارکت مردم یک مقدار فضا را بازتر و رقابتها را بیشتر کنیم. باید فضا را برای حضور جناحهای مختلف فراهم بکنیم به طوری که بتوانیم مشارکت حداکثری را شکل بدهیم. در انتخابات یکقطبی شدن دیگر انتخابات معنی و مفهوم خودش را از دست میدهد.
وی افزود: ممکن است اصولگرایان بتوانند به وحدت برسند و یک نامزد را هم معرفی کنند و در عرصه انتخابات هم برنده شوند، اما ما وقتی در انتخابات برنده واقعی هستیم که مشارکت حداکثری اتفاق بیفتد و همه سلایق در عرصه انتخابات وارد شوند مردم هم حضور پیدا کنند آن وقت ما پیروزیم و گرنه انتخاب رئیس جمهور حداقلی نمیتواند مشکلی از کشور حل کند و بر مشکلات کشور اضافه میکند. ما رئیسجمهوری میخواهیم که مشکلات را حل کند نه اینکه مشکلی بر مشکلات نظام اضافه کند.
او درباره چگونگی افزایش مشارکت با توجه به فضای مشارکت گریز حاکم بر جامعه گفت: ما در انتخابات از یک سو انتخابکننده و سوی دیگر انتخابشونده را داریم. باید برای مشارکت سیاسی انتخابکنندگان که مردم هستند فضا را باز کنیم رقابت را جدی و واقعی کنیم موانع را برداریم و با ایجاد گفتمان غالبی که بتواند مردم را به خصوص آرای خاکستری را جذب کند کار را پیش ببریم.
وی افزود: در این باره احزاب و جناحهای مختلف باید در تعیین آنها و معرفیشان به مردم دقت کنند و دنبال این نباشند که فقط سلبریتیهای سیاسی را مطرح کنند در حالی که برنامه و یک گروه کاری قوی مثل هیئت دولتی که از قبل مورد چالش و ارزیابی قرار گرفته باشد؛ ندارند. مردم اگر ببینند کسانی در صحنه سیاسی در حال فراهم کردن این سازوکارها هستند مشتاق میشوند بیایند. شورای نگهبان هم باید نسبت به صلاحیت نامزدهای انتخاباتی فضا را بازتر بکند و اجازه بدهد که همه سلایق و جناحها نمایندهای در انتخابات داشته باشند تا در انتخابات رقابت واقعی و جدیتری اتفاق بیفتد.
احساس وظیفه شب انتخاباتی نکنیم
علی دورانی دیگر فعال سیاسی اصولگرا در این باره گفت: در انتخابات گذشته بیشتر از اینکه رقبای اصولگرایان و انقلابیون، رقبای توانمندی باشند ضعف بینش و نگاه اصولگرایان و انقلابیون موجب پیروزی جناح رقیب شد. مخصوصاًدر انتخابات ۹۲ و ۹۶ اگر که اصولگرایان عقلانیت به خرج میدادند و بهترین کاندیدای خود را حمایت میکردند ما هشت سال گرفتار دولت آقای روحانی نبودیم.
او درباره چگونگی عبور از این چالش بیان کرد: اگر که شورای ائتلاف توانمندی ایجاد بشود و با شفافیت کارها را پیش ببرد و پشت درهای بسته جمعبندی خود را انجام ندهد مسئله حل میشود. از طرف دیگر علاوه بر اینکه شرایط کاندیداها را به ویژه برای این بازه زمانی مهم کشور و انقلاب احصاء میکند باید به آرای سرمایههای اجتماعی اصولگرایان و نیروهای انقلابی توجه کند و حتماً حساسیت داشته باشد که به شکل معقول و واقعی سیستمی ایجاد کند که بتواند نظر سرمایههای اجتماعی و لایههای تشکیلاتی همسو با خودش را بدون هیچگونه شائبهای مورد توجه قرار بدهد، بازخورد بگیرد و با روش درست به کاندیدای اصلح برسد.
این فعال سیاسی اضافه کرد: این توقع وجود دارد که بعد از چند دور که ما در جمعبندیهای نهایی دچار مشکل بودیم تلاش بشود که کاندیداهایی که در واقع میدانند نمیتوانند کاندیدای نهایی باشند یا اینکه توان اداره کشور را با پیچیدگیهایی که وجود دارد ندارند وارد انتخابات نشوند. خوب است یک نهضت و کمپینی آغاز بشود که از جریانات مختلف درخواست کند که به انتخابات وارد نشوند و درواقع احساس وظیفه نکنند که باید در انتخابات حضور داشته باشند. ما در طول این سالها از احساس وظیفه اضافی بسیاری از شخصیتهای اصولگرا دچار خسرانهای بزرگی شدیم.
وی افزود: خوبست که دوستان به نگرانیهایی که در طول این هشت سال به خاطر از دست رفتن فرصتهای کشور جهت آبادانی و توسعه وجود داشت توجه کنند همه اینها را برای شب انتخابات خلاصه بکنند و آنجا بهترین تصمیم را بگیرند. بر این اساس در ۱۴۰۰ انتخاباتی داشته باشیم که بارقههای امید جهت اصلاح مدیریت و توسعه کشور همراه با عدالت را ایجاد کند.
دورانی درباره احتمال انتخاباتی تک قطبی و درون گروهی بیان کرد: پیشبینی میشود که اصلاحطلبان نتوانند در انتخابات حضور جدی داشته باشند و برایش دلایل خوبی هم وجود دارد. سرلیست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در تهران رأی کمی آوردند بنابراین اینها آنقدر نمیتوانند در انتخابات پیش رو سربلند باشند. همچنین آقای روحانی با عملکرد عجیب و ضعیف خودش همه کارتهای جناح مطلوب خودش را سوزاند. به همین دلیل اصلاحطلبان به همین راحتی نمیتوان خودشان را بازیابی کنند.
او ادامه داد: اینکه انتخابات همیشه دوقطبی باشد و این دو قطبی بودن به سمتی برود که بستر انتخابات را هم دوقطبی بکند کار درستی نیست. رقابت میتواند در میان نیروهای انقلابی و اصولگرا خلاصه شود گرچه فضای کشور دارد به سمت مدیریت شسته و رفته میرود. به نظر میرسد هرچه به انتخابات نزدیک میشویم احتمال تفاهم روی کاندیدای اصلی زیاد میشود و انشاءالله این تفاهم به دولت جوان و کوشا و فعال منجر شود.
این فعال اصولگرا اظهار کرد: فکر میکنم مدل انتخابات پیش روی ما مدلی از همراهی و همسویی دلسوزان و بزرگان نظام باشد نه به این معنا که همهشان بروند کاندیدا بشوند بلکه کسانی که درصدد کاندیداتوری هستند همهشان به سود یک مدیر توانمند و کارآمد کنار بروند و کمکش کنند تا یک دولت و فعال و جوان مستقر شود. اگر اصولگرایان عقلانیت به خرج بدهند و دچار بعضی احساس مسئولیتهای غلط شب انتخاباتی نشوند میتوانند در بازه زمانی نزدیک به انتخابات این جمعبندی را داشته باشند که اصولگرایان و کاندیدای برترشان پیشبرنده انتخابات باشند.
وی همچنین به هم مسلکهای اصولگرای خود توصیه کرد: کسانی که دغدغه حفظ انقلاب را دارند و علاقمند به رهبری و نظام اسلامی هستند به این توجه کنند که انجام وظیفه و عمل به مسئولیت در رئیسجمهور شدن خلاصه نمیشود و میتوانند در لایههای مختلف مدیریتی دولت اعم از وزرا و استاندارها فعالیت بکنند و به ایجاد یک دولت توانمند کمک کنند. به نظر من اینکه همه دغدغههای مدیریتی داشته باشند و بخواهند کاندیدا شوند و بعد هم سهمخواهی کنند این خیلی غلط است. کسی که توانمندی دارد میتواند به جای اعلام کاندیداتوری در دولت آینده انقلابی و اصولگرایی که تشکیل میشود نقش خودش را به خوبی ایفا کند.
دورانی همچنین درباره احتمال جذب نیروهای کارآمد از جریان اعتدالی و میانه افزود: ائتلاف سیاسی تعریف خودش را دارد و صورت نمیگیرد. اما ائتلافی که براساس کارآمدی و تعهد به خدمت به مردم باشد میتواند همه نیروهای دلسوز و علاقمند که محتوای انقلاب را قبول دارند در بر بگیرد.
فهرست کاندیداهای احتمالی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری، بلندبالا است؛ از نظامیانی، چون محسن رضایی و حسین دهقان و حتی سعید محمد تا پرویز فتاح با افشاگریهایش درباره مسئولین سابق و فعلی تا سعید جلیلی، قالیباف و رییسی و چند نفر دیگر که آمدن یا نیامدنشان محل بحث این روزهاست.
کمتر از ده ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری هر چهره شناختهشدهای از میان اصولگرایان یک کاندیدای احتمالی ریاستجمهوری است، تعدد نامزدهای احتمالی موجب شده تا محمدرضا باهنر برای مزاح بگوید: «باتوجه به تعداد زیاد اشخاصی که برای کاندیداتوری ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ مطرح میشوند، ما باید تعدادی از این اشخاص را به کشورهای تازه استقلالیافته، صادر کنیم.»
تکثر نامزدها یا به قول عزت الله ضرغامی یک مینی بوس نامزد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چالش پیش روی اصولگرایان است. گزینههایی گاه دانه درشت که هر کدام خود را یک رییسجمهور میدانند و در برخی مواقع به غیر از کرسی ریاست جمهوری، به هیچ کرسی دیگری هم رضایت نمیدهند.
در انتخابات دو دهه اخیر نیز بزرگترین مشکل اصولگرایان بهویژه از آغاز دهه ۹۰ اختلاف، تشتت و چندرایی بوده است و وحدت را به گمشده اصولگرایان بدل کرده است. مشکلی که شاید بهار ۱۴۰۰ بار دیگر گریبان اصولگرایان را بگیرد.
رقابت پیش از انتخابات را به درون انتخابات نکشانیم
حسین کنعانیمقدم فعال سیاسی اصولگرا دراین باره اظهار کرد: اگر یک جریان سیاسی پیش از انتخابات رقابتی را درون خود به صورت هدایت شده و کنترل شده صورت بدهد میتواند از میان افراد باقی مانده در رقابت نهایی، بهترین گزینهها را انتخاب کند، اما اگر این رقابت به انتخابات کشیده شود، نامزدهای متعددی در انتخابات شرکت کنند و هیچ کدام هم کنار نروند و یک انتخاباتی شکل بگیرد که درون جریانی باشد این به ضرر جریان اصولگرایی است. باید سعی کنیم نگذاریم چنین اتفاقی شکل بگیرد.
وی افزود: درعینحال کسانی میتوانند در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند و مطرح شوند که شاخصهای لازم را داشته باشند اینکه کسی سلبریتی سیاسی باشد و به همین بهانه بخواهد وارد عرصه انتخابات شود در حالی که نه کار اجرایی بلد است نه توان شکلگیری یک دولت منسجم و کارآمد را دارد به نظرم وقت تلف کردن نظام و مردم است.
این فعال سیاسی ادامه داد: تجربه انتخابات قبلی ریاست جمهوری نشان داد که آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی در آخرین مرحله کنار رفت و اصولگرایی با دو نامزد، انتخابات را ادامه داد یکی آقای میرسلیم بود که تا آخر ماند و یکی هم آقای رئیسی، اما اگر این بار تعدد نامزد وجود داشته باشد قطعاً سازوکار وحدت قبل از آغاز انتخابات باید شکل بگیرد و نباید بگذاریم دو یا سه نفر در عرصه انتخابات حضور داشته باشند و نخواهند کنار بروند، چون باعث شکسته شدن آراء میشوند.
کنعانیمقدم بیان کرد: قطعاً اگر انتخابات رقابتی نباشد دیگر معنی انتخابات نمیدهد. قاعدتاً باید جناحهای مختلف نامزد داشته باشند. به نظر نمیرسد رئیس جمهور اقلیتی بتواند رئیسِ جمهور باشد. ما نیاز به یک رئیس جمهور با رأی حداکثری داریم نه حداقلی؛ بنابراین باید رقابت انتخاباتی سنگین و شفاف باشد. به نظر میآید در ۱۴۰۰ چارهای جز این نداریم که برای بالا بردن مشارکت مردم یک مقدار فضا را بازتر و رقابتها را بیشتر کنیم. باید فضا را برای حضور جناحهای مختلف فراهم بکنیم به طوری که بتوانیم مشارکت حداکثری را شکل بدهیم. در انتخابات یکقطبی شدن دیگر انتخابات معنی و مفهوم خودش را از دست میدهد.
وی افزود: ممکن است اصولگرایان بتوانند به وحدت برسند و یک نامزد را هم معرفی کنند و در عرصه انتخابات هم برنده شوند، اما ما وقتی در انتخابات برنده واقعی هستیم که مشارکت حداکثری اتفاق بیفتد و همه سلایق در عرصه انتخابات وارد شوند مردم هم حضور پیدا کنند آن وقت ما پیروزیم و گرنه انتخاب رئیس جمهور حداقلی نمیتواند مشکلی از کشور حل کند و بر مشکلات کشور اضافه میکند. ما رئیسجمهوری میخواهیم که مشکلات را حل کند نه اینکه مشکلی بر مشکلات نظام اضافه کند.
او درباره چگونگی افزایش مشارکت با توجه به فضای مشارکت گریز حاکم بر جامعه گفت: ما در انتخابات از یک سو انتخابکننده و سوی دیگر انتخابشونده را داریم. باید برای مشارکت سیاسی انتخابکنندگان که مردم هستند فضا را باز کنیم رقابت را جدی و واقعی کنیم موانع را برداریم و با ایجاد گفتمان غالبی که بتواند مردم را به خصوص آرای خاکستری را جذب کند کار را پیش ببریم.
وی افزود: در این باره احزاب و جناحهای مختلف باید در تعیین آنها و معرفیشان به مردم دقت کنند و دنبال این نباشند که فقط سلبریتیهای سیاسی را مطرح کنند در حالی که برنامه و یک گروه کاری قوی مثل هیئت دولتی که از قبل مورد چالش و ارزیابی قرار گرفته باشد؛ ندارند. مردم اگر ببینند کسانی در صحنه سیاسی در حال فراهم کردن این سازوکارها هستند مشتاق میشوند بیایند. شورای نگهبان هم باید نسبت به صلاحیت نامزدهای انتخاباتی فضا را بازتر بکند و اجازه بدهد که همه سلایق و جناحها نمایندهای در انتخابات داشته باشند تا در انتخابات رقابت واقعی و جدیتری اتفاق بیفتد.
احساس وظیفه شب انتخاباتی نکنیم
علی دورانی دیگر فعال سیاسی اصولگرا در این باره گفت: در انتخابات گذشته بیشتر از اینکه رقبای اصولگرایان و انقلابیون، رقبای توانمندی باشند ضعف بینش و نگاه اصولگرایان و انقلابیون موجب پیروزی جناح رقیب شد. مخصوصاًدر انتخابات ۹۲ و ۹۶ اگر که اصولگرایان عقلانیت به خرج میدادند و بهترین کاندیدای خود را حمایت میکردند ما هشت سال گرفتار دولت آقای روحانی نبودیم.
او درباره چگونگی عبور از این چالش بیان کرد: اگر که شورای ائتلاف توانمندی ایجاد بشود و با شفافیت کارها را پیش ببرد و پشت درهای بسته جمعبندی خود را انجام ندهد مسئله حل میشود. از طرف دیگر علاوه بر اینکه شرایط کاندیداها را به ویژه برای این بازه زمانی مهم کشور و انقلاب احصاء میکند باید به آرای سرمایههای اجتماعی اصولگرایان و نیروهای انقلابی توجه کند و حتماً حساسیت داشته باشد که به شکل معقول و واقعی سیستمی ایجاد کند که بتواند نظر سرمایههای اجتماعی و لایههای تشکیلاتی همسو با خودش را بدون هیچگونه شائبهای مورد توجه قرار بدهد، بازخورد بگیرد و با روش درست به کاندیدای اصلح برسد.
این فعال سیاسی اضافه کرد: این توقع وجود دارد که بعد از چند دور که ما در جمعبندیهای نهایی دچار مشکل بودیم تلاش بشود که کاندیداهایی که در واقع میدانند نمیتوانند کاندیدای نهایی باشند یا اینکه توان اداره کشور را با پیچیدگیهایی که وجود دارد ندارند وارد انتخابات نشوند. خوب است یک نهضت و کمپینی آغاز بشود که از جریانات مختلف درخواست کند که به انتخابات وارد نشوند و درواقع احساس وظیفه نکنند که باید در انتخابات حضور داشته باشند. ما در طول این سالها از احساس وظیفه اضافی بسیاری از شخصیتهای اصولگرا دچار خسرانهای بزرگی شدیم.
وی افزود: خوبست که دوستان به نگرانیهایی که در طول این هشت سال به خاطر از دست رفتن فرصتهای کشور جهت آبادانی و توسعه وجود داشت توجه کنند همه اینها را برای شب انتخابات خلاصه بکنند و آنجا بهترین تصمیم را بگیرند. بر این اساس در ۱۴۰۰ انتخاباتی داشته باشیم که بارقههای امید جهت اصلاح مدیریت و توسعه کشور همراه با عدالت را ایجاد کند.
دورانی درباره احتمال انتخاباتی تک قطبی و درون گروهی بیان کرد: پیشبینی میشود که اصلاحطلبان نتوانند در انتخابات حضور جدی داشته باشند و برایش دلایل خوبی هم وجود دارد. سرلیست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در تهران رأی کمی آوردند بنابراین اینها آنقدر نمیتوانند در انتخابات پیش رو سربلند باشند. همچنین آقای روحانی با عملکرد عجیب و ضعیف خودش همه کارتهای جناح مطلوب خودش را سوزاند. به همین دلیل اصلاحطلبان به همین راحتی نمیتوان خودشان را بازیابی کنند.
او ادامه داد: اینکه انتخابات همیشه دوقطبی باشد و این دو قطبی بودن به سمتی برود که بستر انتخابات را هم دوقطبی بکند کار درستی نیست. رقابت میتواند در میان نیروهای انقلابی و اصولگرا خلاصه شود گرچه فضای کشور دارد به سمت مدیریت شسته و رفته میرود. به نظر میرسد هرچه به انتخابات نزدیک میشویم احتمال تفاهم روی کاندیدای اصلی زیاد میشود و انشاءالله این تفاهم به دولت جوان و کوشا و فعال منجر شود.
این فعال اصولگرا اظهار کرد: فکر میکنم مدل انتخابات پیش روی ما مدلی از همراهی و همسویی دلسوزان و بزرگان نظام باشد نه به این معنا که همهشان بروند کاندیدا بشوند بلکه کسانی که درصدد کاندیداتوری هستند همهشان به سود یک مدیر توانمند و کارآمد کنار بروند و کمکش کنند تا یک دولت و فعال و جوان مستقر شود. اگر اصولگرایان عقلانیت به خرج بدهند و دچار بعضی احساس مسئولیتهای غلط شب انتخاباتی نشوند میتوانند در بازه زمانی نزدیک به انتخابات این جمعبندی را داشته باشند که اصولگرایان و کاندیدای برترشان پیشبرنده انتخابات باشند.
وی همچنین به هم مسلکهای اصولگرای خود توصیه کرد: کسانی که دغدغه حفظ انقلاب را دارند و علاقمند به رهبری و نظام اسلامی هستند به این توجه کنند که انجام وظیفه و عمل به مسئولیت در رئیسجمهور شدن خلاصه نمیشود و میتوانند در لایههای مختلف مدیریتی دولت اعم از وزرا و استاندارها فعالیت بکنند و به ایجاد یک دولت توانمند کمک کنند. به نظر من اینکه همه دغدغههای مدیریتی داشته باشند و بخواهند کاندیدا شوند و بعد هم سهمخواهی کنند این خیلی غلط است. کسی که توانمندی دارد میتواند به جای اعلام کاندیداتوری در دولت آینده انقلابی و اصولگرایی که تشکیل میشود نقش خودش را به خوبی ایفا کند.
دورانی همچنین درباره احتمال جذب نیروهای کارآمد از جریان اعتدالی و میانه افزود: ائتلاف سیاسی تعریف خودش را دارد و صورت نمیگیرد. اما ائتلافی که براساس کارآمدی و تعهد به خدمت به مردم باشد میتواند همه نیروهای دلسوز و علاقمند که محتوای انقلاب را قبول دارند در بر بگیرد.
مرجع : فرارو