تاریخ انتشار
يکشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۱
کد مطلب : ۴۲۳۶۷۱
یادداشتی از علي صارميان:
ايران بعد از كرونا
علي صارميان
۰
کبنا ؛
كرونا در اوج خود قرار دارد. سلطان كوچكي كه حالا جوانان را در گور مينشاند. گويي حساسيتها «به از بين رفتن سرمايه انساني» از ميان برداشته شده و آنان كه كرونا را فرصت بيدين كردن جامعه ميدانند، مطلع نيستند در هفته گذشته بسياري از جوانان درجه يك مذهبي كه آنها را جوانان مومن انقلابي خطاب ميشوند در تساهل از دست رفتند. قطعا اين فشارها از بياطلاعي است. آن تلاش غيورانه تا مقدار زيادي شكست خورده است. در مشهد تا 300 درصد و در تهران كه معلوم نيست، عفريت مرگ بر سينه مردم نشسته است. به گردن آن كساني كه ماهيگير اوضاع آشفتهاند. اين جانها، فردا يقه خواهند گرفت. اما صحبتم اين نيست. به فرض كه ما از اين مرحله گذشتيم. اگر اين روزهاي تلختر از زهر بگذرد ما چه برنامهاي براي ايران بعد از كرونا داريم؟ قبل از هر چيز با ديدن تلاش فداكاران از سويي و رعايت قاطبه مردم ايران بايد اين شعور جمعي و مسووليتپذيري را قدر دانست. سالهاست عدهاي مردم را از خودشان ميترسانند. از رسانههاي اجتماعي كه هنوز فيلتر است و براساس پلتفرمي امنيتي و اشتباه، هزينه تامين امنيت مردم را بر ساختارهاي ناكارآمد پرهزينه انداخته است. «يك توضيح بدهم. بودجه دولتها 3 قسم است. الف: بخش جاري براي حقوق و دستمزد و بهداشت و آموزش و بدنه دولتها ب: عمراني: جهت ايجاد كار و عمران كشور و جلوگيري از كهنگي كشور و تامين كار ج: امنيتي و نظامي براي تامين امنيت داخلي و خارجي.
اين كيك بودجه محدود است. كم كردن از بودجه جاري و عمراني ضمن كاهش سطح زندگي مردم به سمت فقر و بيكاري، هزينه امنيتي را بالا ميبرد.
لذا بايد بودجه امنيتي كم شود چون امريكا با رقابت تسليحاتي و امنيتي، هزينه امنيتي بلوك شرق را بالا برد و بودجه جاري و عمراني اين كشورها كاهش يافت و نارضايتي بالا رفت».
اما چگونه ميتوان از اين نقشه كه متاسفانه پلتفرم امنيت ملي ما بر آن فرار گرفته، دوري كرد و به يك سطح مطلوب در توازن هزينه- فايده رسيد؟
- با كاهش تهديدات بالقوه و تدبير امور و كمك بدنه متخصصين داراي راهحل واقعي و جايگزين تغييرات چابك به جاي افراط بر راهحلهاي قديمي.
- آشتي ملي و كاهش جدال مردم و حكومت.
- رويه مذاكره و صلح با منطقه و دنيا(گارد بسته فعلي اعراب را با كاهش تنش با امريكا ميتوان باز كرد چون هراس از نزديكي ايران و امريكا دارند و به محض پالس مثبت طرفين و احتمال تباني ايران و امريكا؛ خود را به ايران نزديك ميكنند).
- گسترش كار نهادي و فردي داوطبانه افراد توانمند براي تامين نيازمندان.
- تقويت نهادهاي مدني و احزاب از سوي حاكميت و مشورت با آنها براي تصميم كه زبان مردم و تمايلاتشان باشند و طرف مذاكره با حاكميت شوند.
- گسترش ميانه روي براي طرد گروههاي الهامبخش منازعه در دو قطب مدافع سرسخت راهحلهاي جنگ داخلي.
- تعادل بين بخش انتخابي و انتصابي و پايان جنگ آنها با مذاكره نتيجهبخش.
- تعطيل ساختارهاي تضادساز و نگاه و روش آزار و تهديد و حبس و حصر مخالفين و مذاكره و توافق براي اداره كشور با راهحلهاي مشترك.
- احساس امنيت نخبگان براي نقد علمي و اقناع آنان در موارد امنيتي خاص با مذاكره نه نمادهاي مبارزات چون زندان و حصر.
- آزادي فكر در دانشگاه و تعهد احزاب و بسيج به عدم دخالت در گفتوگوهاي دانشجويي و عدم آشنايي اين قشر با تجربه زندانهاي امنيتي و محدوديتهاي قهري
- احترام و حمايت از فعالان معلم و كارگر و كشاورز و عدم مجازات امنيتي آنها به جهت اكرام ايشان و به رسميت شناختن آنها و طرف گفتوگو قرار دادن براي تاسيس قانونهاي مرتبط يا تغيير اين قوانين و لوايح و شبه قانونها.
- التزام به دادرسهاي سياسي و ملغي كردن و تنقيح و شفافيت قانون با فاصلهگذاري جرم سياسي از جرم ضد امنيت. زيرا هر فعال و نخبه سياسي را ميتوان مخرب امنيت دانست و هر تروريستي با تعريف قعلي ميتواند خود را مجرم سياسي بداند.
- به رسميت شناختن اپوزيسيون داخلي و همزمان درخواست مسووليت از آنان براي تعهد به برونرفت از شرايط سخت به شرايط عادي.
- توافق بر اصولي كه همه با هر گرايش يك وحدت بر آن داشته باشند، درست مثل مساله پيشگيري از كرونا.
- بالا بردن ضريب گفتوگوي جمعي با باز شدن پاي منتقدان داخلي به صداوسيما و رعايت پروتكلي جديد در گفتوگو براي رسيدن به راهحل و كاهش ضريب نفوذ رسانههاي خارجي.
- ايجاد نشاط عمومي و دوري و عدم تسري خصالهاي شاد محيطهاي بسته حكومتي به كل جامعه.
- عدم تبعيض در اعطاي حقوق يا خواستن تكاليف بين همه شهروندان ايراني و مناطق مختلف كشور
- تعطيل مراكز رانتخواري شبيه صندوقهاي بيصاحب كه اقتصاد را به لب پرتگاه بردند و كسي صاحبان حسابهاي كلان را نشناخت و تسهيلگري توسعه با شفافيت و دوري از رانت و تبديل ايران به كارگاه بزرگ توليدات خرد و كلان و بهرهگيري از فضاي باز مجازي براي جوانان.
- پايش دوباره وضعيت توليد و بازرگاني و شكستن حلقههاي خودي، عيببابي و كشف عارضه در صنعت و توليد شركتهاي دولتي به جاي واگذاري به بخشهاي خصولتي و خصوصيسازيهاي ضد امنيتي.
- تغيير اتمسفر جوانان پاك انقلابي كه منظور قشر خاصي از وفاداران هستند كه گلخانهاي رشد ميكنند و گسترش نگاه مساواتطلبانه به همه جوانان با هر سبك زندگي با افزايش ثروت دانش ساخته به جاي مافياهاي انحصاري از درآمدهاي ناشفاف
القصه؛ ايران بعد از كرونا ميتواند جاي ديگري براي همه باشد.
با كاهش هزينههاي امنيتي؛ كارآمد كردن بودجه جاري و عمراني و تغيير اتمسفر فعلي، ايران امنتر و قابل اتكاتر براي همميهنان از هر تفكر و قشري خواهد بود.
---------------------------------
علي صارميان
اين كيك بودجه محدود است. كم كردن از بودجه جاري و عمراني ضمن كاهش سطح زندگي مردم به سمت فقر و بيكاري، هزينه امنيتي را بالا ميبرد.
لذا بايد بودجه امنيتي كم شود چون امريكا با رقابت تسليحاتي و امنيتي، هزينه امنيتي بلوك شرق را بالا برد و بودجه جاري و عمراني اين كشورها كاهش يافت و نارضايتي بالا رفت».
اما چگونه ميتوان از اين نقشه كه متاسفانه پلتفرم امنيت ملي ما بر آن فرار گرفته، دوري كرد و به يك سطح مطلوب در توازن هزينه- فايده رسيد؟
- با كاهش تهديدات بالقوه و تدبير امور و كمك بدنه متخصصين داراي راهحل واقعي و جايگزين تغييرات چابك به جاي افراط بر راهحلهاي قديمي.
- آشتي ملي و كاهش جدال مردم و حكومت.
- رويه مذاكره و صلح با منطقه و دنيا(گارد بسته فعلي اعراب را با كاهش تنش با امريكا ميتوان باز كرد چون هراس از نزديكي ايران و امريكا دارند و به محض پالس مثبت طرفين و احتمال تباني ايران و امريكا؛ خود را به ايران نزديك ميكنند).
- گسترش كار نهادي و فردي داوطبانه افراد توانمند براي تامين نيازمندان.
- تقويت نهادهاي مدني و احزاب از سوي حاكميت و مشورت با آنها براي تصميم كه زبان مردم و تمايلاتشان باشند و طرف مذاكره با حاكميت شوند.
- گسترش ميانه روي براي طرد گروههاي الهامبخش منازعه در دو قطب مدافع سرسخت راهحلهاي جنگ داخلي.
- تعادل بين بخش انتخابي و انتصابي و پايان جنگ آنها با مذاكره نتيجهبخش.
- تعطيل ساختارهاي تضادساز و نگاه و روش آزار و تهديد و حبس و حصر مخالفين و مذاكره و توافق براي اداره كشور با راهحلهاي مشترك.
- احساس امنيت نخبگان براي نقد علمي و اقناع آنان در موارد امنيتي خاص با مذاكره نه نمادهاي مبارزات چون زندان و حصر.
- آزادي فكر در دانشگاه و تعهد احزاب و بسيج به عدم دخالت در گفتوگوهاي دانشجويي و عدم آشنايي اين قشر با تجربه زندانهاي امنيتي و محدوديتهاي قهري
- احترام و حمايت از فعالان معلم و كارگر و كشاورز و عدم مجازات امنيتي آنها به جهت اكرام ايشان و به رسميت شناختن آنها و طرف گفتوگو قرار دادن براي تاسيس قانونهاي مرتبط يا تغيير اين قوانين و لوايح و شبه قانونها.
- التزام به دادرسهاي سياسي و ملغي كردن و تنقيح و شفافيت قانون با فاصلهگذاري جرم سياسي از جرم ضد امنيت. زيرا هر فعال و نخبه سياسي را ميتوان مخرب امنيت دانست و هر تروريستي با تعريف قعلي ميتواند خود را مجرم سياسي بداند.
- به رسميت شناختن اپوزيسيون داخلي و همزمان درخواست مسووليت از آنان براي تعهد به برونرفت از شرايط سخت به شرايط عادي.
- توافق بر اصولي كه همه با هر گرايش يك وحدت بر آن داشته باشند، درست مثل مساله پيشگيري از كرونا.
- بالا بردن ضريب گفتوگوي جمعي با باز شدن پاي منتقدان داخلي به صداوسيما و رعايت پروتكلي جديد در گفتوگو براي رسيدن به راهحل و كاهش ضريب نفوذ رسانههاي خارجي.
- ايجاد نشاط عمومي و دوري و عدم تسري خصالهاي شاد محيطهاي بسته حكومتي به كل جامعه.
- عدم تبعيض در اعطاي حقوق يا خواستن تكاليف بين همه شهروندان ايراني و مناطق مختلف كشور
- تعطيل مراكز رانتخواري شبيه صندوقهاي بيصاحب كه اقتصاد را به لب پرتگاه بردند و كسي صاحبان حسابهاي كلان را نشناخت و تسهيلگري توسعه با شفافيت و دوري از رانت و تبديل ايران به كارگاه بزرگ توليدات خرد و كلان و بهرهگيري از فضاي باز مجازي براي جوانان.
- پايش دوباره وضعيت توليد و بازرگاني و شكستن حلقههاي خودي، عيببابي و كشف عارضه در صنعت و توليد شركتهاي دولتي به جاي واگذاري به بخشهاي خصولتي و خصوصيسازيهاي ضد امنيتي.
- تغيير اتمسفر جوانان پاك انقلابي كه منظور قشر خاصي از وفاداران هستند كه گلخانهاي رشد ميكنند و گسترش نگاه مساواتطلبانه به همه جوانان با هر سبك زندگي با افزايش ثروت دانش ساخته به جاي مافياهاي انحصاري از درآمدهاي ناشفاف
القصه؛ ايران بعد از كرونا ميتواند جاي ديگري براي همه باشد.
با كاهش هزينههاي امنيتي؛ كارآمد كردن بودجه جاري و عمراني و تغيير اتمسفر فعلي، ايران امنتر و قابل اتكاتر براي همميهنان از هر تفكر و قشري خواهد بود.
---------------------------------
علي صارميان