تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۷
کد مطلب : ۴۲۱۴۹۳
یادداشت ارسالی؛
تحقق حکمرانی شبکهای، در زمینه مدیریت بحران الزامی است
سعید رشیدی
۰
کبنا ؛ بحران از نظر سازمان بهداشت جهانی، درهم ریختگی شدید زیست محیطی و روانی- اجتماعی است که بسیار فراتر از ظرفیت انطباقی جامعه مبتلابه است. در طرح امداد و نجات کشور که مستند قانونی در زمینه مدیریت بحران است، بحران به حوادثی گفته می شود که در اثر آن رخدادها و عملکردهای طبیعی و انسانی، به طور ناگهانی بروز می کند و سختی را به یک مجموعه یا جامعه انسانی تحمیل می کند و برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اضطراری، فوری و فوق العاده دارد.
مطابق سالهای گذشته امسال بخصوص در دو هفته گذشته، آتش سوزی های گسترده ای در مراتع و ارتفاعات استان کهگیلویه و بویراحمد، صورت گرفت که در این رابطه دو فرضیه بدبینانه و خوشبینانه وجود دارد: فرضیه بدبینانه این است که عامل این آتش سوزی ها، خطاهای انسانی و فرضیه خوشبینانه این است که این آتش سوزی ها در نتیجه گرمی هوا و بدون دخالت و خطاهای انسانی در طبیعت بوده است.
در رابطه با فرضیه اول می توان آسیب پذیری استان کهگیلویه و بویراحمد در برابر بحران هایی مانند آتش سوزی را از سه منظر علل زمینه ای، فشارهای محرک و شرایط غیرایمن بررسی کرد:
علل زمینه ای ایجاد آتش سوزی های در منابع طبیعی استان، دلایل ریشه ای برای بحران است، مانند ضعف فرهنگی افراد در مواجهه با طبیعت، گردش، تفریح یا شکار است، چرا که بعضی افراد در استان بعلت بی مسئولیتی در هنگام سفر به کوهستان و یا مراتع طبیعی بخصوص در فصولی که پوشش گیاهی خشک و با کوچکترین بی احتیاطی و جرقه ای بحرانی گسترده از نظر زیست محیطی، روانی و اجتماعی ایجاد می نماید، آنچنان سهل انگارانه با طبیعت رفتار می کنند که نتیجه ای جز چنین آتش سوزی های گسترده در پی ندارد.
با توجه به بارندگی های خوب سال زراعی جاری، حجم پوشش گیاهی در مراتع و کوهستان های استان به اندازه ای است که این عامل بعنوان فشار محرک جهت ایجاد بحران های طبیعی می تواند در استان عمل کند، که با توجه به این موضوع، لازم بود دستگاههای اجرایی مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی مراقبت ها و پیش بینی های لازم را جهت پایش و رصد انجام می دادند.
کوهستانی و صعب العبور بودن نقاط مورد آتش سوزی در استان شرایط غیرایمنی را ایجاد کرده است که جز با فرهنگ سازی، آموزش و مانورهای شبکه ای کاربردی، داشتن ابزارها و تجهیزات لازم از جمله هلیکوپتر مجهز به آبپاش، حکمرانی مشارکتی در زمینه بحران با مشارکت بخش دولتی، خصوصی و سازمان های غیردولتی مردم نهاد بخصوص نیروهای بسیجی، نمی توان بحران های طبیعی این چنینی را مدیریت نمود.
در چند روز گذشته اظهارنظر احساسی و بدور از رعایت ضوابط مدیریت بحران از طرف یک مقام مسئول در استان در رابطه با مدیرکل محترم بحران استان که الحق و الانصاف شبانه روز پای کار بودند و هستند، موجب گردید که فضای استان ملتهب گردد. اینکه چرا این مقام مسئول که از نظر چارت سازمانی و از نظر ساختار ستاد بحران استان بطور مستقیم ربطی به مدیرکل بحران استان که از نظر ساختار سازمانی نفر سوم در زمینه مدیریت بحران استان هستند، با ادبیاتی خارج از عرف و توهین، حمله می کند، جای سوال بسیار دارد که تحلیلگران بخوبی علت ها و ریشه های آن را می دانند. از آنجا که بحران لحظات ناپایداری است که نوع و نحوه تصمیم گیری برای مدیریت آن لحظات، خیر یا شر بودن آن موقعیت را مشخص می کند که متأسفانه سعی شد از بحران برای تسویه حساب های شخصی و سیاسی استفاده گردد. مسائلی که آرامش، رفاه و زندگی انسانها را تهدید میکند به تنهایی توسط یک بازیگر مانند مدیرکل بحران قابل حل نبوده و مستلزم مشارکت شبکه گستردهای از سازمانهای دولتی، سیاسی، غیرانتفاعی، بشر دوستانه و کسب و کارها است. در رابطه با مدیریت بحران های طبیعی اول شخص استاندار بعنوان رئیس ستاد بحران استان، بعد معاون محترم عمرانی و بعد مدیرکل بحران استان پاسخگو هستند. چیزی که در این بین حداقل در فضای رسانه ای خلأ آن به چشم خورد، نبودن اظهارنظری از معاون عمرانی استاندار بود که مدیرکل بحران استانداری بطور مستقیم زیرنظر ایشان بود، این فرضیه را تقویت می کند که مجموعه مدیریتی استانداری استان از انسجام و هماهنگی لازم برای مدیریت بحران های اینچنینی برخوردار نیست. از طرف دیگر بعضی از نمایندگی های احزاب کاسب کار که داعیه اصلاح طلبی هم دارند، فرصت را غنیمت شمردند، سعی کردند از این وضعیت عقده های فروخورده خود را علیه نماینده محترم و خدوم مردم شریف شهرستان های گچساران و باشت، به نمایش بگذارند، غافل از اینکه همگان بخوبی می دانند این نمایندگی های کاسب کار که در اغلب مواقع فقط خودشان با مهرشان هستند، نه برای رضای خدا و نه در راستای منافع مردم قلم می زنند بلکه نرسیدن به مناصب مدیریتی در استان که بدنبال آن بوده اند و به باور خویش آقای دکتر تاجگردون مانع از رسیدن وی به پست مدیریتی شان شده است، با صدور متنی علیه نماینده شریف مردم گچساران و باشت موضعگیری می کند.
مدیریت بحران شامل چهار مرحله مدیریتی: پیش گیری، آمادگی، مقابله و احیاء می باشد. نمی توان اصول حکمرانی شبکه ای در زمینه مدیریت بحران را در مراحل پیشگیری و آمادگی انجام نداد، ولی انتظار داشت همکاری و هماهنگی بین سازمکانی خوبی در مرحله مقابله با بحران های طبیعی صورت گیرد. آتش سوزی کوه خامی گچسان، دیل، خائییز و غیره اولین آتش سوزی ها نبوده و نخواهد بود، طرح پژوهشی خوبی در رابطه با مدیریت بحران های طبیعی از طرف مدیریت بحران استان توسط دو نفر از محققین این حوزه در استان صورت گرفته است و مجموعه مدیریتی استان اگر چشم انداز مدیریتی درازمدت دارند باید از نتایج این طرح ها بخصوص در زمینه آتش سوزی، استفاده نمایند. البته لازم به ذکر است ساختار مدیریت بحران استان در کل کشور ما نیاز به بازتعریف مجدد، ایجاد زیرساخت های لازم از جمله: اتاق مدیریت بحران با داشتن فضای مناسب و تجهیزات اداری و ارتباطی کافی، سازماندهی گروه های عملیاتی ثابت و ویژه، تحقق حکمرانی مشارکتی در زمینه مدیریت بحران و بکارگیری ابزارهای نوین در مدیریت بحران از جمله: سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای تخصصی مدیریت بحران است که در اغلب نقاط کشور و بخصوص در استان، مدیریت بحران از این ابزارهای نوین، بی بهره است.
-------------------------------------------
سعید رشیدی
مدیر مسئول آوای گچساران
مطابق سالهای گذشته امسال بخصوص در دو هفته گذشته، آتش سوزی های گسترده ای در مراتع و ارتفاعات استان کهگیلویه و بویراحمد، صورت گرفت که در این رابطه دو فرضیه بدبینانه و خوشبینانه وجود دارد: فرضیه بدبینانه این است که عامل این آتش سوزی ها، خطاهای انسانی و فرضیه خوشبینانه این است که این آتش سوزی ها در نتیجه گرمی هوا و بدون دخالت و خطاهای انسانی در طبیعت بوده است.
در رابطه با فرضیه اول می توان آسیب پذیری استان کهگیلویه و بویراحمد در برابر بحران هایی مانند آتش سوزی را از سه منظر علل زمینه ای، فشارهای محرک و شرایط غیرایمن بررسی کرد:
علل زمینه ای ایجاد آتش سوزی های در منابع طبیعی استان، دلایل ریشه ای برای بحران است، مانند ضعف فرهنگی افراد در مواجهه با طبیعت، گردش، تفریح یا شکار است، چرا که بعضی افراد در استان بعلت بی مسئولیتی در هنگام سفر به کوهستان و یا مراتع طبیعی بخصوص در فصولی که پوشش گیاهی خشک و با کوچکترین بی احتیاطی و جرقه ای بحرانی گسترده از نظر زیست محیطی، روانی و اجتماعی ایجاد می نماید، آنچنان سهل انگارانه با طبیعت رفتار می کنند که نتیجه ای جز چنین آتش سوزی های گسترده در پی ندارد.
با توجه به بارندگی های خوب سال زراعی جاری، حجم پوشش گیاهی در مراتع و کوهستان های استان به اندازه ای است که این عامل بعنوان فشار محرک جهت ایجاد بحران های طبیعی می تواند در استان عمل کند، که با توجه به این موضوع، لازم بود دستگاههای اجرایی مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی مراقبت ها و پیش بینی های لازم را جهت پایش و رصد انجام می دادند.
کوهستانی و صعب العبور بودن نقاط مورد آتش سوزی در استان شرایط غیرایمنی را ایجاد کرده است که جز با فرهنگ سازی، آموزش و مانورهای شبکه ای کاربردی، داشتن ابزارها و تجهیزات لازم از جمله هلیکوپتر مجهز به آبپاش، حکمرانی مشارکتی در زمینه بحران با مشارکت بخش دولتی، خصوصی و سازمان های غیردولتی مردم نهاد بخصوص نیروهای بسیجی، نمی توان بحران های طبیعی این چنینی را مدیریت نمود.
در چند روز گذشته اظهارنظر احساسی و بدور از رعایت ضوابط مدیریت بحران از طرف یک مقام مسئول در استان در رابطه با مدیرکل محترم بحران استان که الحق و الانصاف شبانه روز پای کار بودند و هستند، موجب گردید که فضای استان ملتهب گردد. اینکه چرا این مقام مسئول که از نظر چارت سازمانی و از نظر ساختار ستاد بحران استان بطور مستقیم ربطی به مدیرکل بحران استان که از نظر ساختار سازمانی نفر سوم در زمینه مدیریت بحران استان هستند، با ادبیاتی خارج از عرف و توهین، حمله می کند، جای سوال بسیار دارد که تحلیلگران بخوبی علت ها و ریشه های آن را می دانند. از آنجا که بحران لحظات ناپایداری است که نوع و نحوه تصمیم گیری برای مدیریت آن لحظات، خیر یا شر بودن آن موقعیت را مشخص می کند که متأسفانه سعی شد از بحران برای تسویه حساب های شخصی و سیاسی استفاده گردد. مسائلی که آرامش، رفاه و زندگی انسانها را تهدید میکند به تنهایی توسط یک بازیگر مانند مدیرکل بحران قابل حل نبوده و مستلزم مشارکت شبکه گستردهای از سازمانهای دولتی، سیاسی، غیرانتفاعی، بشر دوستانه و کسب و کارها است. در رابطه با مدیریت بحران های طبیعی اول شخص استاندار بعنوان رئیس ستاد بحران استان، بعد معاون محترم عمرانی و بعد مدیرکل بحران استان پاسخگو هستند. چیزی که در این بین حداقل در فضای رسانه ای خلأ آن به چشم خورد، نبودن اظهارنظری از معاون عمرانی استاندار بود که مدیرکل بحران استانداری بطور مستقیم زیرنظر ایشان بود، این فرضیه را تقویت می کند که مجموعه مدیریتی استانداری استان از انسجام و هماهنگی لازم برای مدیریت بحران های اینچنینی برخوردار نیست. از طرف دیگر بعضی از نمایندگی های احزاب کاسب کار که داعیه اصلاح طلبی هم دارند، فرصت را غنیمت شمردند، سعی کردند از این وضعیت عقده های فروخورده خود را علیه نماینده محترم و خدوم مردم شریف شهرستان های گچساران و باشت، به نمایش بگذارند، غافل از اینکه همگان بخوبی می دانند این نمایندگی های کاسب کار که در اغلب مواقع فقط خودشان با مهرشان هستند، نه برای رضای خدا و نه در راستای منافع مردم قلم می زنند بلکه نرسیدن به مناصب مدیریتی در استان که بدنبال آن بوده اند و به باور خویش آقای دکتر تاجگردون مانع از رسیدن وی به پست مدیریتی شان شده است، با صدور متنی علیه نماینده شریف مردم گچساران و باشت موضعگیری می کند.
مدیریت بحران شامل چهار مرحله مدیریتی: پیش گیری، آمادگی، مقابله و احیاء می باشد. نمی توان اصول حکمرانی شبکه ای در زمینه مدیریت بحران را در مراحل پیشگیری و آمادگی انجام نداد، ولی انتظار داشت همکاری و هماهنگی بین سازمکانی خوبی در مرحله مقابله با بحران های طبیعی صورت گیرد. آتش سوزی کوه خامی گچسان، دیل، خائییز و غیره اولین آتش سوزی ها نبوده و نخواهد بود، طرح پژوهشی خوبی در رابطه با مدیریت بحران های طبیعی از طرف مدیریت بحران استان توسط دو نفر از محققین این حوزه در استان صورت گرفته است و مجموعه مدیریتی استان اگر چشم انداز مدیریتی درازمدت دارند باید از نتایج این طرح ها بخصوص در زمینه آتش سوزی، استفاده نمایند. البته لازم به ذکر است ساختار مدیریت بحران استان در کل کشور ما نیاز به بازتعریف مجدد، ایجاد زیرساخت های لازم از جمله: اتاق مدیریت بحران با داشتن فضای مناسب و تجهیزات اداری و ارتباطی کافی، سازماندهی گروه های عملیاتی ثابت و ویژه، تحقق حکمرانی مشارکتی در زمینه مدیریت بحران و بکارگیری ابزارهای نوین در مدیریت بحران از جمله: سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای تخصصی مدیریت بحران است که در اغلب نقاط کشور و بخصوص در استان، مدیریت بحران از این ابزارهای نوین، بی بهره است.
-------------------------------------------
سعید رشیدی
مدیر مسئول آوای گچساران