تاریخ انتشار
سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۵۵
کد مطلب : ۴۲۰۳۳۷
تشدید اختلاف در بین اصلاح طلبان؛
کرباسچی: کار سیاسی رودربایستی ندارد/ کسی که توان نه گفتن ندارد باید حذف شود، عارف و خاتمی ندارد/ بالاخره پوستاندازی انجام میشود، حالا یا حذف فیزیکی یا حذف سیاسی/ جریان بیخاصیت سرمایه اجتماعیاش را از دست میدهد/ احتمال حمایت از لاریجانی در انتخابات!
۱
کبنا ؛کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا.
ماجرای اختلافات درون جبهه ای اصلاحات پس از ناکامی بزرگ در انتخابات دوم اسفند و البته با استعفای موسوی لاری از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، ضمن اوج گیری، وارد فاز جدیدی شده است و طی روزهای گذشته بخش های عمده ای از مصاحبه ها و گزارشات رسانه های این جریان را که هرکدام به نوعی در طرفی از این دعوا هستند را به خود اختصاص داده است. در همین باره غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران که از چندی پیش به عنوان یکی از چهره های اصلی کارگزاران تیغ نقدش را مقابل رهبری محمد خاتمی بر جریان اصلاحات کشیده بود، در گفتگویی پیرامون لزوم اصلاح ساختارهای درونی جریان اصلاحات صریحا گفته است: «هر کس که توان نه گفتن ندارد باید حذف شود، عارف و خاتمی و ... ندارد». وی همچنین در پاسخ به سوال «کاندیدای اجارهای» دانستن حسن روحانی در سال 92 گفته است: «کاندیدای اجارهای نداشته باشیم باید در خیابان بمانیم» و برای انتخابات پیش رو از هر کسی که توانایی توسعه کشور را داشته باشد حمایت میکنیم، مانند لاریجانی.
بخش های مهم گفتگوی کرباسچی را در ادامه خواهید خواند:
*بحث سرمایه اجتماعی جدای از موضوع سازوکار نیست. اصلاحطلب و اصولگرا ندارد؛ وقتی سازوکار ناکارآمد باشد و یک سری افراد ناکارآمد در آن حضور داشته و هیچ کاری نکنند، سرمایه اجتماعی از دست میرود. یک مجموعه سیاسی وقتی که حرکتی از خود نشان داده و کاری کند سرمایه اجتماعی هم کسب میکند اما وقتی که خاصیت نداشته باشد، سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهد بنابراین این دو بحث از هم جدا نیست.
*بازگرداندن امید و اعتماد خیلی کار سختی است. وقتی یک جامعه امیدوار با آن شور وحرارت میآید و با استقبال خود در انتخاباتهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ پای کار اصلاحطلبان میایستند و بعد مجموعه دولت، مجلس، شورای شهر و همه مجموعه نیروهای اصلاحطلب و معتدل کاری میکنند که آنها ناامید شوند؛ بازیابی سرمایه اجتماعی کار سادهای نیست که گمان کنیم با دوتا شعار و چهارتا مصاحبه و… میتوان امید را به مردم برگرداند.
*قبلاً هم بارها گفتهام که اصلاحطلبان باید اول بگویند که تعریف اصلاحطلبی چیست؟ کجا را میخواهند درست کنند؟ بناست از چه مسیری عبور کنند؟ فاصله اصلاحطلبی با دیگر تحولخواهان چقدر است؟ وضعیت جامعه و توقعات مردم به خصوص نسل جدید که به تدریج کل نیروهای فعال سیاسی جامعه را پوشش میدهند چیست؟ بالاخره یک پوستاندازی انجام میشود و همه نیروهای گذشته حذف میشوند. حالا یا حذف فیزیکی یا اینکه حذف سیاسی. یک نسل جدید و آدمهای جدید در کار هستند.
*کاندیدای اجارهای یعنی چی؟ باید ببینیم چه کسی در صحنه سیاست ایران است. سیاست عرصه عملکرد ایدهآلهای ناممکن نیست... در سال ۹۲ هم اگر آقای هاشمی تایید میشد همه نیروها سمت او میرفتند اما خب نشد، باید چه کار میکردیم؟ اجاره نمیکردیم هم باید در خیابان مینشستیم. اینکه کاندیدای اجارهای نداریم حرف معقولی نیست.
*کرباسچی در پاسه به سوال «با این نگاه ممکن است اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ از آقای علی لاریجانی یا علی مطهری و… هم حمایت کنند» گفت: من فکر میکنم باید از هر کسی که در جهت توسعه توانایی بیشتری دارد، کمک گرفت.
*اینکه آقای دکتر عارف یک وقتی نامزد ریاستجمهوری شدند و اصلاحطلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کنیم و بگوییم که او حتما رییس شورایعالی باشد. آقای عارف اگر میتواند در شورایعالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هر جایی نقش برجسته ایفا کند باید از او حمایت کنیم اما اگر در عمل دیدیم که شخصیت اجرایی با توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد باید تعارف را کنار بگذاریم.
*کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیتهای بزرگوار و خصلتهای قابل تحسینی که دارند، به خاطر اینکه نمیتوانند به هیچکسی نه بگویند و… نباید تعارف داشته باشیم. (جهان نیوز)
ماجرای اختلافات درون جبهه ای اصلاحات پس از ناکامی بزرگ در انتخابات دوم اسفند و البته با استعفای موسوی لاری از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، ضمن اوج گیری، وارد فاز جدیدی شده است و طی روزهای گذشته بخش های عمده ای از مصاحبه ها و گزارشات رسانه های این جریان را که هرکدام به نوعی در طرفی از این دعوا هستند را به خود اختصاص داده است. در همین باره غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران که از چندی پیش به عنوان یکی از چهره های اصلی کارگزاران تیغ نقدش را مقابل رهبری محمد خاتمی بر جریان اصلاحات کشیده بود، در گفتگویی پیرامون لزوم اصلاح ساختارهای درونی جریان اصلاحات صریحا گفته است: «هر کس که توان نه گفتن ندارد باید حذف شود، عارف و خاتمی و ... ندارد». وی همچنین در پاسخ به سوال «کاندیدای اجارهای» دانستن حسن روحانی در سال 92 گفته است: «کاندیدای اجارهای نداشته باشیم باید در خیابان بمانیم» و برای انتخابات پیش رو از هر کسی که توانایی توسعه کشور را داشته باشد حمایت میکنیم، مانند لاریجانی.
بخش های مهم گفتگوی کرباسچی را در ادامه خواهید خواند:
*بحث سرمایه اجتماعی جدای از موضوع سازوکار نیست. اصلاحطلب و اصولگرا ندارد؛ وقتی سازوکار ناکارآمد باشد و یک سری افراد ناکارآمد در آن حضور داشته و هیچ کاری نکنند، سرمایه اجتماعی از دست میرود. یک مجموعه سیاسی وقتی که حرکتی از خود نشان داده و کاری کند سرمایه اجتماعی هم کسب میکند اما وقتی که خاصیت نداشته باشد، سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهد بنابراین این دو بحث از هم جدا نیست.
*بازگرداندن امید و اعتماد خیلی کار سختی است. وقتی یک جامعه امیدوار با آن شور وحرارت میآید و با استقبال خود در انتخاباتهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ پای کار اصلاحطلبان میایستند و بعد مجموعه دولت، مجلس، شورای شهر و همه مجموعه نیروهای اصلاحطلب و معتدل کاری میکنند که آنها ناامید شوند؛ بازیابی سرمایه اجتماعی کار سادهای نیست که گمان کنیم با دوتا شعار و چهارتا مصاحبه و… میتوان امید را به مردم برگرداند.
*قبلاً هم بارها گفتهام که اصلاحطلبان باید اول بگویند که تعریف اصلاحطلبی چیست؟ کجا را میخواهند درست کنند؟ بناست از چه مسیری عبور کنند؟ فاصله اصلاحطلبی با دیگر تحولخواهان چقدر است؟ وضعیت جامعه و توقعات مردم به خصوص نسل جدید که به تدریج کل نیروهای فعال سیاسی جامعه را پوشش میدهند چیست؟ بالاخره یک پوستاندازی انجام میشود و همه نیروهای گذشته حذف میشوند. حالا یا حذف فیزیکی یا اینکه حذف سیاسی. یک نسل جدید و آدمهای جدید در کار هستند.
*کاندیدای اجارهای یعنی چی؟ باید ببینیم چه کسی در صحنه سیاست ایران است. سیاست عرصه عملکرد ایدهآلهای ناممکن نیست... در سال ۹۲ هم اگر آقای هاشمی تایید میشد همه نیروها سمت او میرفتند اما خب نشد، باید چه کار میکردیم؟ اجاره نمیکردیم هم باید در خیابان مینشستیم. اینکه کاندیدای اجارهای نداریم حرف معقولی نیست.
*کرباسچی در پاسه به سوال «با این نگاه ممکن است اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ از آقای علی لاریجانی یا علی مطهری و… هم حمایت کنند» گفت: من فکر میکنم باید از هر کسی که در جهت توسعه توانایی بیشتری دارد، کمک گرفت.
*اینکه آقای دکتر عارف یک وقتی نامزد ریاستجمهوری شدند و اصلاحطلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کنیم و بگوییم که او حتما رییس شورایعالی باشد. آقای عارف اگر میتواند در شورایعالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هر جایی نقش برجسته ایفا کند باید از او حمایت کنیم اما اگر در عمل دیدیم که شخصیت اجرایی با توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد باید تعارف را کنار بگذاریم.
*کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیتهای بزرگوار و خصلتهای قابل تحسینی که دارند، به خاطر اینکه نمیتوانند به هیچکسی نه بگویند و… نباید تعارف داشته باشیم. (جهان نیوز)