تاریخ انتشار
جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۴
کد مطلب : ۴۱۷۸۱۷
کبنا گزارش میدهد
حمایت فرزند «آیت الله آمیر احمد تقوی» از سردار هاشمیپور؛ استمرار نمایندگی هاشمی پور را به صلاح و منفعت جامعه می دانم
۱
کبنا ؛ «سید مصطفی تقوی فرزند آیت الله آمیر احمد تقوی (ره) با انتشار بیانیهای حمایت قطعی و رسمی خود از سردار هاشمی را اعلام کرد.»
به گزارش کبنا، این بیانیهای که نسخهای از آن در اختیار پایگاه خبری کبنا نیوز قرار گرفت، به شرح زیر است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و احترام خدمت مردم شریف و فهیم کهگیلویه بزرگ
در آغاز سخن، یاد پدر معنوی کهگیلویه، مرحوم آیت الله آمیر احمد تقوی را که به عنوان یک عالم دینی، نقش تعیین کننده ای در هدایت عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی استان به ویژه منطقه کهگیلویه بزرگ و انتخابات ادوار مختلف، از جمله هدایت انتخابات دوره گذشته داشتند، گرامی میدارم. اکنون جای ایشان خالی است، روحش شاد.
مجلس، رکن رکین نظام و تجلی مردم سالاری و مشارکت مردم در تعیین سرنوشتشان است. البته ملت ایران به برکت انقلاب اسلامی کشور را از نظام سلطنتی به جمهوریت و مردم سالاری ارتقا داد، اما طبیعی است که تا تحقق کامل مردم سالاری دینی هنوز راه طولانی در پیش داریم.
انتظار این بود که در در دهه پنجم انقلاب و نظام اسلامی و در گام دوم آن، انتخابات عرصه رقابت سالم همه گفتمانهای زیرمجموعه نظام باشد. اما اکنون که خارج از اراده ما و به هر علت، انتخابات کهگیلویه بزرگ، به جای رقابت گفتمانها، به رقابت اشخاص یک گفتمان محدود شد، اینجانب به حکم واقع بینی و عملگرایی ناشی از حدود 30 سال پژوهش در حوزه علوم سیاسی و مسائل کشور و انقلاب و تجارب کسب شده از تحولات ایران معاصر، بر این باورم که همچنان باید حضور در صحنه را بر انفعال ترجیح داده و حتی در شرایط نامطلوب نیز مناسبترین اقدام را به صلاح جامعه انجام داد.
در شرایط کنونی منطقهی ما، بحث از نماینده ای که بتواند در سطح ملی برای کشور ایفای نقش کند تا با انتخاب آن، مجلسی تشکیل بشود که جایگاه حقیقی خود را در نظام سیاسی باز یافته و به تعبیر حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری، در رأس امور قرار بگیرد، آنطور که باید مورد توجه عموم مردم نیست.
حال باید دید در شرایط کنونی منطقهی ما، مناسبترین اقدام چه میتواند باشد؟
در انتخابات جاری، برخی از نامزدها میکوشند تا سخنگوی نسل جوان باشند و مطالبات به حق آنان را نمایندگی کنند. ضمن تقدیر و تحسین چنین رویکردی، واقع بینانه باید گفت که زیرساختهای اجتماعی لازم برای توجه عمومی به این رویکرد هنوز در جامعه ما فراهم نشده است. واقعیت میدانی انتخابات این دوره بیانگر این است که رقابت اصلی میان دو نامزد است که اگرچه هر دو متعلق به یک گفتمان هستند، اما دو الگوی متفاوت از نمایندگی را پی میگیرند که بهطور طبیعی، پیامدهای متفاوتی برای سرنوشت مردم خواهند داشت.
یکی از این دو الگو، رویکردی خدماتی به مقوله نمایندگی دارد که عمده وقت و توان نماینده صرف حل مسائل موردی موکلین میگردد و دیگری، مبتنی بر رویکرد توسعه ای و توجه اساسی به راه اندازی زیرساختها و پروژههای راهبردی است و از این طریق به دنبال حل مشکلات موکلین بهطور ریشه ای و در سطحی گسترده تر است.
البته طبیعی است که هم نامزد خدمات محور شعار مسائل زیربنایی را سر میدهد و هم اینکه نماینده توسعه محور از توجه به خدمات موردی نیز غافل نمیماند. اما در عمل، واقعیت این است که نماینده خدمات محور با وعده خدمات موردی و جزئی، خود را متعهد به امور فردی حدود 200 هزار موکل و ملزم به پیگیری توقعات گسترده و سطحی آنان کرده و در صورت توفیق، در دوره 4 ساله نمایندگی، در عمل، نماینده مجلس که باید امور کلان مملکتی و منطقه ای را پیگیری نماید و سامان دهد، به یک ماشین امضای انبوه توصیه نامههای مفید و غیر مفید تبدیل میشود! در نتیجه، چنین رویکردی، نه تنها موجب سستی در انجام سایر وظایف نمایندگی و برزمین ماندن مسائل کشور میگردد، بلکه از پیگیری اساسی نیازهای زیربنایی حوزه انتخابیه نیز باز میماند و موجب عقب افتادن جامعه از مسیر توسعه و ایجاد مجلسی ضعیف خواهد بود که خود باعث بسیاری از مشکلات دیگر برای کشور میشود. اگر به مسائل کشور به دیدهی کارشناسی نگریسته شود، معلوم میشود که بخش مهمی از مشکلات کنونی کشور نتیجه چنین نمایندگی و چنین مجلسی است.
در مقابل، یک نماینده توسعه محور بر آن است تا با اجرای طرحهای زیربنایی و فراهم ساختن مسیر توسعه و تولید و اشتغال، بسیاری از نیازهای شخصی موکلان در سطحی گسترده تر مرتفع شده و آنان از ذلت مراجعه و التماس به نماینده و پایمال شدن عزت و کرامت انسانی خود رها شوند.
البته طبیعی است چنین نماینده ای، با هدف پیگیری چنین امور مهمی و حل ریشه ای مشکلات جامعه، (نسبت به نماینده ای که عمده توجه اش به حل مسائل شخصی است) از تعامل حضوری گسترده با موکلان و ارائه خدمات فردی به آنها تا حدودی باز بماند و در این مسیر متحمل عوارض رنجش تعدادی از موکلان خود نیز بشود؛ ولی اگر با دیدی کلان نگر و غیر سیاست زده به مصالح جامعه بنگریم، باید گفت اگر قرار باشد فاصله زیاد کهگیلویه بزرگ با استانهای توسعه یافته تر جبران شود، قطعاً این فاصله با انجام کارهای موردی تا صدها سال جبران نخواهد شد! و راهی جز نگاه توسعه محور و توجه اساسی و تلاش متخصصانه و بی امان جهت هرچه زودتر به ثمر نشستن پروژههای کلان و اشتغالزا برای زدودن چهرهی فقر و محرومیت از کهگیلویه بزرگ نداریم.
تاریخ انتخابات این منطقه نشان میدهد که مردم کهگیلویه بزرگ، در ادوار گذشته رویکرد خدمات محور را که شاید در آن زمان مفید هم بود، تجربه کرده و سرانجام در سال 94 آن دوره را پشت سر گذاشته و با انتخاب جناب آقای هاشمی پور، تجربه جدیدی را رقم زدند و مسیری را انتخاب کردند که منجر به احیاء و فعال سازی طرحهای زیرساختی مهمی گردید که بی تردید، بدون انجام آنها توسعه منطقه و اجرای دیگر طرحهای بزرگ صنعتی و کشاورزی و اشتغال جوانان و رهایی خانوادهها از بلای بیکاری و فقر میسر نخواهد شد.
خوشبختانه جناب آقای هاشمی پور، در اولین دوره حضورشان در مجلس، توانست در مقام نایب رئیس کمیسیون مهم انرژی قرار گرفته و کمک شایانی به احیاء و فعال سازی و پیشبرد طرحهای راهبردی منطقه کند و آنها را از سالها رکود و سکون خارج کرده و تحرک ببخشد.
از آنجا که وزارتخانههای مهم نفت و نیرو که بیشترین ارتباط مستقیم و تاثیر پذیری را از کمیسیون انرژی مجلس دارند، در اجرای اغلب طرحهای زیربنایی منطقه ما (سد، پتروشیمی، خطوط انتقال حق آبه های کشاورزی و آشامیدنی، نیروگاه برق، و حتی برخی معادن و جادههای مواصلاتی و ...) نقش کلیدی دارند، به نظر میآید استمرار حضور ایشان در جایگاه مذکور در دوره آینده مجلس، بزرگترین کمک برای پیشبرد و به نتیجه رسیدن هرچه سریعتر این زیرساختهای توسعه و رونق اقتصادی و اشتغالزایی در منطقه باشد.
بنا به فرموده خداوند حکیم در قرآن کریم، سرنوشت و آینده هر قومی به دست خود آنها و با انتخابهایشان رقم خواهد خورد. اکنون در این انتخابات، جامعه ما مجدداً بر سر دو راهی یک انتخاب سرنوشت ساز قرار گرفته است. یکی بازگشت به نگاه خدمات محور که تمرکز عمدهاش بر مسائل شخصی و موردی موکلین است؛ و دیگری استمرار نگاهی که تمرکز عمدهاش بر تامین زیرساختها برای توسعه پایدار و رفع ریشههای محرومیت از کهگیلویه بزرگ است.
البته آن روز که مرحوم آمیر احمد تقوی آقای موحد را به صحنه آورد، از نظر ایشان وی در آن شرایط، خیرالموجودین و مناسبترین بود و او هم در ادوار نمایندگی خود زحمات زیادی کشید و خدمات بسیاری به این منطقه کرد؛ واقعیت این است که ایشان برای دهههای 60 و 70 فرد مناسبی بودند اما در طول 30 سال گذشته، هم جامعه ما تفاوت اساسی کرده و هم نیازها و مطالبات آن نیز تغییر اساسی کردهاند.
به برکت خدمات نظام جمهوری اسلامی، که البته معمولاً نمایندگان این خدمات را به نام خود مصادره میکنند! جامعه از مرحله نیازها و خدمات اولیه عبور کرده و اکنون برای ایجاد تولید و اشتغال و رهایی از بیکاری و فقر، نیازمند اجرای طرحهای راهبردی و زیرساختی است.
در عصر ارتباطات، به جای پاسخ تلفنی به موکلان، راههای ارتباطی موثرتری ایجاد شده است و در هر جایی که برنامه مدونی برای توسعه وجود داشته باشد، دوران به صف کردن ارباب رجوع و یا اشتغال فردی بنا به سفارش نماینده رو به پایان است! از طرفی، برای کاهش فاصله کهگیلویه بزرگ با استانهای برخوردارتر، اقتضا میکند بجای بازگشت به گذشته، مسیری را برگزینیم که بتوان گامهای بزرگتری در راه توسعه برداشت.
بنابر آنچه عرض شد، فارغ از گرایشهای سیاسی و علایق قومیتی، از آنجا که آقای موحد را فاقد برنامه جدید و فردی خدمات محور می دانم، و این امر را مانعی برای پیگیری حداکثری زیرساختهای حیاتی کهگیلویه بزرگ می دانم؛ که در صورت کسب کرسی نمایندگی مجلس، فقط در کمیسیون اصل نود میتواند حضور پیدا کند، ولی آقای هاشمی پور را دارای رویکرد توسعه محور و خبره در اجرای طرحهای یاد شده می دانم و در مجلس نیز در جایگاهی مهم و مرتبط با این امور قرار دارد که به رغم وجود تحریمهای بی سابقهی تاریخی، بنا به اقرار دشمن، و وخامت اوضاع اقتصادی و ناهمسویی سیاسی دولت، در همین مدت کوتاه نمایندگی توفیقات قابل توجهی در احیاء و فعال سازی طرحهای یاد شده داشته، و با اطمینان به اینکه امکان پیگیری و تکمیل چنین طرحهایی، از جایگاه نایب رئیسی کمیسیون انرژی بسیار بهتر و موثر تر از کمیسیونهایی مانند اصل نود و امثال آن، قابل انجام است، استمرار نمایندگی جناب آقای هاشمی پور را در این دوره بیش از سایر کاندیداهای محترم به صلاح و منفعت جامعه می دانم.
انتظار میرود که فرهیختگان و نخبگان سیاسی و فرهنگی، در جهت تحقق امور اساسی جامعه روشنگری و فرهنگ سازی کنند تا سقف و سطح مطالبات جامعه از درخواستهای نازل شخصی، به مسائل بنیادین اقتصادی و سیاسی ارتقاء یابد. همچنین انتظار میرود جریانهای سیاسی فعالی که اکنون بنا به وضعیت پیش آمده، ممکن است نامزد مطلوب خود را در صحنه نبینند، فارغ از علائق و گرایشات جریانی، با هدایت افکار جامعه به سوی مسائل راهبردی، خدمت خود به جامعه را تکمیل کنند.
علاوه بر این، به سادات محترم به ویژه سادات رضاتوفیق یادآور میشوم که عزت و اعتبار یک قوم در فرستادن نماینده به مجلس نیست! بلکه عزت سادات در قناعت و کمک به مردم برای زندگی در یک جامعه پیشرفته و سلوک بر سیره سلف صالح و حفظ حرمت و شئون سیادت است.
از این رو، متواضعانه از آنان میخواهم که رشد فرهنگی و مذهبی خود را به نمایش گذاشته و فارغ از علایق سیاسی و یا تعصبات قومی، منافع و مصالح بنیادین جامعه را بر هر امر دیگری ارجحیت دهند.
در مجموع، همهی ما معتقدیم انتخابی که در سرنوشت عمومی تاثیرگذار است، یک "حق الناس بزرگ" است و در صورت انتخاب نامناسب و تضییع حقوق جامعه، در پیشگاه خداوند و در برابر نسلهای آینده مسئول خواهیم بود.
به امید روزی که از انجام زیرساختهای توسعه نیز عبور کنیم و در رشدی دیگر، سطح نگاه عموم مردم جامعه مان از مشکلات منطقه ای به مشکلات ملی معطوف شود و در یک رقابت سالم و فراگیر، با مشارکت همهی سلایق، نماینده ای برای تحقق اهداف ملی و بنیادین به مجلس بفرستیم.
آنچه که به ذهن این حقیر میآمد در جهت خیر و صلاح جامعه با برادران و خواهرانم مطرح کردم، اما تشخیص اکثریت شما مردم در دوم اسفند است که سرنوشت آینده شما را رقم خواهد زد؛ و البته منتخب دوم اسفند، نمایندهی همهی مردم بوده و برای همه محترم خواهد بود. از خداوند متعال میخواهم که همه ما را به انتخابی که در جهت تامین صلاح و سعادت دنیا و آخرت جامعه باشد، هدایت فرماید.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
--------------------------------------------------------
25 بهمن 1398
برادر کوچک شما – سید مصطفی تقوی
به گزارش کبنا، این بیانیهای که نسخهای از آن در اختیار پایگاه خبری کبنا نیوز قرار گرفت، به شرح زیر است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و احترام خدمت مردم شریف و فهیم کهگیلویه بزرگ
در آغاز سخن، یاد پدر معنوی کهگیلویه، مرحوم آیت الله آمیر احمد تقوی را که به عنوان یک عالم دینی، نقش تعیین کننده ای در هدایت عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی استان به ویژه منطقه کهگیلویه بزرگ و انتخابات ادوار مختلف، از جمله هدایت انتخابات دوره گذشته داشتند، گرامی میدارم. اکنون جای ایشان خالی است، روحش شاد.
مجلس، رکن رکین نظام و تجلی مردم سالاری و مشارکت مردم در تعیین سرنوشتشان است. البته ملت ایران به برکت انقلاب اسلامی کشور را از نظام سلطنتی به جمهوریت و مردم سالاری ارتقا داد، اما طبیعی است که تا تحقق کامل مردم سالاری دینی هنوز راه طولانی در پیش داریم.
انتظار این بود که در در دهه پنجم انقلاب و نظام اسلامی و در گام دوم آن، انتخابات عرصه رقابت سالم همه گفتمانهای زیرمجموعه نظام باشد. اما اکنون که خارج از اراده ما و به هر علت، انتخابات کهگیلویه بزرگ، به جای رقابت گفتمانها، به رقابت اشخاص یک گفتمان محدود شد، اینجانب به حکم واقع بینی و عملگرایی ناشی از حدود 30 سال پژوهش در حوزه علوم سیاسی و مسائل کشور و انقلاب و تجارب کسب شده از تحولات ایران معاصر، بر این باورم که همچنان باید حضور در صحنه را بر انفعال ترجیح داده و حتی در شرایط نامطلوب نیز مناسبترین اقدام را به صلاح جامعه انجام داد.
در شرایط کنونی منطقهی ما، بحث از نماینده ای که بتواند در سطح ملی برای کشور ایفای نقش کند تا با انتخاب آن، مجلسی تشکیل بشود که جایگاه حقیقی خود را در نظام سیاسی باز یافته و به تعبیر حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری، در رأس امور قرار بگیرد، آنطور که باید مورد توجه عموم مردم نیست.
حال باید دید در شرایط کنونی منطقهی ما، مناسبترین اقدام چه میتواند باشد؟
در انتخابات جاری، برخی از نامزدها میکوشند تا سخنگوی نسل جوان باشند و مطالبات به حق آنان را نمایندگی کنند. ضمن تقدیر و تحسین چنین رویکردی، واقع بینانه باید گفت که زیرساختهای اجتماعی لازم برای توجه عمومی به این رویکرد هنوز در جامعه ما فراهم نشده است. واقعیت میدانی انتخابات این دوره بیانگر این است که رقابت اصلی میان دو نامزد است که اگرچه هر دو متعلق به یک گفتمان هستند، اما دو الگوی متفاوت از نمایندگی را پی میگیرند که بهطور طبیعی، پیامدهای متفاوتی برای سرنوشت مردم خواهند داشت.
یکی از این دو الگو، رویکردی خدماتی به مقوله نمایندگی دارد که عمده وقت و توان نماینده صرف حل مسائل موردی موکلین میگردد و دیگری، مبتنی بر رویکرد توسعه ای و توجه اساسی به راه اندازی زیرساختها و پروژههای راهبردی است و از این طریق به دنبال حل مشکلات موکلین بهطور ریشه ای و در سطحی گسترده تر است.
البته طبیعی است که هم نامزد خدمات محور شعار مسائل زیربنایی را سر میدهد و هم اینکه نماینده توسعه محور از توجه به خدمات موردی نیز غافل نمیماند. اما در عمل، واقعیت این است که نماینده خدمات محور با وعده خدمات موردی و جزئی، خود را متعهد به امور فردی حدود 200 هزار موکل و ملزم به پیگیری توقعات گسترده و سطحی آنان کرده و در صورت توفیق، در دوره 4 ساله نمایندگی، در عمل، نماینده مجلس که باید امور کلان مملکتی و منطقه ای را پیگیری نماید و سامان دهد، به یک ماشین امضای انبوه توصیه نامههای مفید و غیر مفید تبدیل میشود! در نتیجه، چنین رویکردی، نه تنها موجب سستی در انجام سایر وظایف نمایندگی و برزمین ماندن مسائل کشور میگردد، بلکه از پیگیری اساسی نیازهای زیربنایی حوزه انتخابیه نیز باز میماند و موجب عقب افتادن جامعه از مسیر توسعه و ایجاد مجلسی ضعیف خواهد بود که خود باعث بسیاری از مشکلات دیگر برای کشور میشود. اگر به مسائل کشور به دیدهی کارشناسی نگریسته شود، معلوم میشود که بخش مهمی از مشکلات کنونی کشور نتیجه چنین نمایندگی و چنین مجلسی است.
در مقابل، یک نماینده توسعه محور بر آن است تا با اجرای طرحهای زیربنایی و فراهم ساختن مسیر توسعه و تولید و اشتغال، بسیاری از نیازهای شخصی موکلان در سطحی گسترده تر مرتفع شده و آنان از ذلت مراجعه و التماس به نماینده و پایمال شدن عزت و کرامت انسانی خود رها شوند.
البته طبیعی است چنین نماینده ای، با هدف پیگیری چنین امور مهمی و حل ریشه ای مشکلات جامعه، (نسبت به نماینده ای که عمده توجه اش به حل مسائل شخصی است) از تعامل حضوری گسترده با موکلان و ارائه خدمات فردی به آنها تا حدودی باز بماند و در این مسیر متحمل عوارض رنجش تعدادی از موکلان خود نیز بشود؛ ولی اگر با دیدی کلان نگر و غیر سیاست زده به مصالح جامعه بنگریم، باید گفت اگر قرار باشد فاصله زیاد کهگیلویه بزرگ با استانهای توسعه یافته تر جبران شود، قطعاً این فاصله با انجام کارهای موردی تا صدها سال جبران نخواهد شد! و راهی جز نگاه توسعه محور و توجه اساسی و تلاش متخصصانه و بی امان جهت هرچه زودتر به ثمر نشستن پروژههای کلان و اشتغالزا برای زدودن چهرهی فقر و محرومیت از کهگیلویه بزرگ نداریم.
تاریخ انتخابات این منطقه نشان میدهد که مردم کهگیلویه بزرگ، در ادوار گذشته رویکرد خدمات محور را که شاید در آن زمان مفید هم بود، تجربه کرده و سرانجام در سال 94 آن دوره را پشت سر گذاشته و با انتخاب جناب آقای هاشمی پور، تجربه جدیدی را رقم زدند و مسیری را انتخاب کردند که منجر به احیاء و فعال سازی طرحهای زیرساختی مهمی گردید که بی تردید، بدون انجام آنها توسعه منطقه و اجرای دیگر طرحهای بزرگ صنعتی و کشاورزی و اشتغال جوانان و رهایی خانوادهها از بلای بیکاری و فقر میسر نخواهد شد.
خوشبختانه جناب آقای هاشمی پور، در اولین دوره حضورشان در مجلس، توانست در مقام نایب رئیس کمیسیون مهم انرژی قرار گرفته و کمک شایانی به احیاء و فعال سازی و پیشبرد طرحهای راهبردی منطقه کند و آنها را از سالها رکود و سکون خارج کرده و تحرک ببخشد.
از آنجا که وزارتخانههای مهم نفت و نیرو که بیشترین ارتباط مستقیم و تاثیر پذیری را از کمیسیون انرژی مجلس دارند، در اجرای اغلب طرحهای زیربنایی منطقه ما (سد، پتروشیمی، خطوط انتقال حق آبه های کشاورزی و آشامیدنی، نیروگاه برق، و حتی برخی معادن و جادههای مواصلاتی و ...) نقش کلیدی دارند، به نظر میآید استمرار حضور ایشان در جایگاه مذکور در دوره آینده مجلس، بزرگترین کمک برای پیشبرد و به نتیجه رسیدن هرچه سریعتر این زیرساختهای توسعه و رونق اقتصادی و اشتغالزایی در منطقه باشد.
بنا به فرموده خداوند حکیم در قرآن کریم، سرنوشت و آینده هر قومی به دست خود آنها و با انتخابهایشان رقم خواهد خورد. اکنون در این انتخابات، جامعه ما مجدداً بر سر دو راهی یک انتخاب سرنوشت ساز قرار گرفته است. یکی بازگشت به نگاه خدمات محور که تمرکز عمدهاش بر مسائل شخصی و موردی موکلین است؛ و دیگری استمرار نگاهی که تمرکز عمدهاش بر تامین زیرساختها برای توسعه پایدار و رفع ریشههای محرومیت از کهگیلویه بزرگ است.
البته آن روز که مرحوم آمیر احمد تقوی آقای موحد را به صحنه آورد، از نظر ایشان وی در آن شرایط، خیرالموجودین و مناسبترین بود و او هم در ادوار نمایندگی خود زحمات زیادی کشید و خدمات بسیاری به این منطقه کرد؛ واقعیت این است که ایشان برای دهههای 60 و 70 فرد مناسبی بودند اما در طول 30 سال گذشته، هم جامعه ما تفاوت اساسی کرده و هم نیازها و مطالبات آن نیز تغییر اساسی کردهاند.
به برکت خدمات نظام جمهوری اسلامی، که البته معمولاً نمایندگان این خدمات را به نام خود مصادره میکنند! جامعه از مرحله نیازها و خدمات اولیه عبور کرده و اکنون برای ایجاد تولید و اشتغال و رهایی از بیکاری و فقر، نیازمند اجرای طرحهای راهبردی و زیرساختی است.
در عصر ارتباطات، به جای پاسخ تلفنی به موکلان، راههای ارتباطی موثرتری ایجاد شده است و در هر جایی که برنامه مدونی برای توسعه وجود داشته باشد، دوران به صف کردن ارباب رجوع و یا اشتغال فردی بنا به سفارش نماینده رو به پایان است! از طرفی، برای کاهش فاصله کهگیلویه بزرگ با استانهای برخوردارتر، اقتضا میکند بجای بازگشت به گذشته، مسیری را برگزینیم که بتوان گامهای بزرگتری در راه توسعه برداشت.
بنابر آنچه عرض شد، فارغ از گرایشهای سیاسی و علایق قومیتی، از آنجا که آقای موحد را فاقد برنامه جدید و فردی خدمات محور می دانم، و این امر را مانعی برای پیگیری حداکثری زیرساختهای حیاتی کهگیلویه بزرگ می دانم؛ که در صورت کسب کرسی نمایندگی مجلس، فقط در کمیسیون اصل نود میتواند حضور پیدا کند، ولی آقای هاشمی پور را دارای رویکرد توسعه محور و خبره در اجرای طرحهای یاد شده می دانم و در مجلس نیز در جایگاهی مهم و مرتبط با این امور قرار دارد که به رغم وجود تحریمهای بی سابقهی تاریخی، بنا به اقرار دشمن، و وخامت اوضاع اقتصادی و ناهمسویی سیاسی دولت، در همین مدت کوتاه نمایندگی توفیقات قابل توجهی در احیاء و فعال سازی طرحهای یاد شده داشته، و با اطمینان به اینکه امکان پیگیری و تکمیل چنین طرحهایی، از جایگاه نایب رئیسی کمیسیون انرژی بسیار بهتر و موثر تر از کمیسیونهایی مانند اصل نود و امثال آن، قابل انجام است، استمرار نمایندگی جناب آقای هاشمی پور را در این دوره بیش از سایر کاندیداهای محترم به صلاح و منفعت جامعه می دانم.
انتظار میرود که فرهیختگان و نخبگان سیاسی و فرهنگی، در جهت تحقق امور اساسی جامعه روشنگری و فرهنگ سازی کنند تا سقف و سطح مطالبات جامعه از درخواستهای نازل شخصی، به مسائل بنیادین اقتصادی و سیاسی ارتقاء یابد. همچنین انتظار میرود جریانهای سیاسی فعالی که اکنون بنا به وضعیت پیش آمده، ممکن است نامزد مطلوب خود را در صحنه نبینند، فارغ از علائق و گرایشات جریانی، با هدایت افکار جامعه به سوی مسائل راهبردی، خدمت خود به جامعه را تکمیل کنند.
علاوه بر این، به سادات محترم به ویژه سادات رضاتوفیق یادآور میشوم که عزت و اعتبار یک قوم در فرستادن نماینده به مجلس نیست! بلکه عزت سادات در قناعت و کمک به مردم برای زندگی در یک جامعه پیشرفته و سلوک بر سیره سلف صالح و حفظ حرمت و شئون سیادت است.
از این رو، متواضعانه از آنان میخواهم که رشد فرهنگی و مذهبی خود را به نمایش گذاشته و فارغ از علایق سیاسی و یا تعصبات قومی، منافع و مصالح بنیادین جامعه را بر هر امر دیگری ارجحیت دهند.
در مجموع، همهی ما معتقدیم انتخابی که در سرنوشت عمومی تاثیرگذار است، یک "حق الناس بزرگ" است و در صورت انتخاب نامناسب و تضییع حقوق جامعه، در پیشگاه خداوند و در برابر نسلهای آینده مسئول خواهیم بود.
به امید روزی که از انجام زیرساختهای توسعه نیز عبور کنیم و در رشدی دیگر، سطح نگاه عموم مردم جامعه مان از مشکلات منطقه ای به مشکلات ملی معطوف شود و در یک رقابت سالم و فراگیر، با مشارکت همهی سلایق، نماینده ای برای تحقق اهداف ملی و بنیادین به مجلس بفرستیم.
آنچه که به ذهن این حقیر میآمد در جهت خیر و صلاح جامعه با برادران و خواهرانم مطرح کردم، اما تشخیص اکثریت شما مردم در دوم اسفند است که سرنوشت آینده شما را رقم خواهد زد؛ و البته منتخب دوم اسفند، نمایندهی همهی مردم بوده و برای همه محترم خواهد بود. از خداوند متعال میخواهم که همه ما را به انتخابی که در جهت تامین صلاح و سعادت دنیا و آخرت جامعه باشد، هدایت فرماید.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
--------------------------------------------------------
25 بهمن 1398
برادر کوچک شما – سید مصطفی تقوی