تاریخ انتشار
شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۷
کد مطلب : ۴۱۷۵۱۱

«خواهرطاهره» از شکنجه ساواک تا پیام به گورباچف

۰
«خواهرطاهره» از شکنجه ساواک تا پیام به گورباچف
کبنا ؛مرضیه حدیدچی( دباغ) از آن زنان مجاهد انقلاب است که در جریان مبارزه با رژیم شاه دستگیر، زندانی، شکنجه و حتی تبعید شد، بعد از پیروی انقلاب نیز در مصدر امور مختلف با اطاعت از ولی فقیه در راه خدمت به کشور قدم برداشت و ۲۷ آبان ۹۵ بر اثر بیماری دارفانی را وداع گفت.
 اگر به بررسی نقش زنان و مردان در طول تاریخ انقلاب نگاهی بیاندازیم به طور قطع به این نتیجه می‌رسیم که مردان تنها نقش‌آفرینان انقلاب اسلامی ایران نبودند و نقش زنان در پیروزی انقلاب و حفظ دستاوردها و اهداف بعد از آن بسیار پررنگ و چشمگیر است.
 زنان در دوران قبل از انقلاب، جریان پیروزی آن و بعد از انقلاب به شکل‌های مختلف چون چاپ و تکثیر و توزیع اعلامیه و نوار و کتاب، برگزاری کلاس‌های اعتقادی و دینی حتی در حد یک روضه خانگی ساده و عضوگیری از این مجالس و آموزش به آنها،‌ سخنرانی در محافل‌ مختلف، حضور گسترده در راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها و انجام کارهای عملیاتی و مسلحانه به ایفای نقش پرداختند و در این مسیر پرفراز و نشیب دستگیر، زندانی، شکنجه و حتی تبعید شدند.
البته نباید از نقش مهم و موثر آنها در تربیت فرزندانی انقلابی و بصیر و یاری و همکاری با همسر برای مبارزه و پر کردن جای خالی همسری که در زندان بوده یا شهید شده است غافل شد از این رو پرداختن به زوایای مختلف نقش زنان در تاریخ انقلاب اسلامی ایران یک ضرورت است که بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد و به آن پرداخته شود و این زنان قهرمان و نقش آنها برای دختران و زنان امروز جامعه برای ادامه راه انقلاب به عنوان الگو معرفی شود.
یکی از بانوان پیشرو در مبارزه که سختی‌های و رنج‌های فراوانی را هم تحمل کرد، مرحوم مرضیه حدیدچی معروف به «خواهردباغ» است که در این گزارش به طور مختصر با او و فعالیت‌های انقلابی‌اش آشنا می‌شویم.
مرضیه حدیدچی در سال ۱۳۱۸ در خانواده‌ای مذهبی در همدان متولد شد. او در سال ۳۳ با محمد دباغ ازدواج کرد و این ازدواج سرآغازی برای تحولات زندگی‌اش شد؛ بعد از ازدواج به تهران مهاجرت کرده و به ادامه تحصیل پرداخت و از محضر اساتید بزرگی چون آیت‌الله سعیدی، خوانساری و... بهره‌مند شد.
او مادر هشت فرزند بود و همانگونه که در تربیت فرزندانش کوشا بود به فعالیت‌های سیاسی خود مبادرت داشت و می‌توان گفت حرکت‌ها و مبارزات او از سال ۴۱-۴۰ با پخش اعلامیه شروع شد و در همین دوران با دانشجویان مبارز همکاری داشت.
مبارزات خانم دباغ بعد از شهادت استادش، آیت‌الله سعیدی در سال ۴۹ شدت یافت تا اینکه در سال ۵۲ توسط ساواک دستگیر شد و در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجه‌ها را تحمل کرد.
مبارزات خانم دباغ بعد از شهادت استادش، آیت‌الله سعیدی در سال ۴۹ شدت یافت تا اینکه در سال ۵۲ توسط ساواک دستگیر شد و در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجه‌ها را تحمل کرد. او بعد از مدتی از زندان آزاد شد در حالی سخت بیمار شده بود.
وی پس از چند ماه آزادی دوباره دستگیر و زندانی شد و در این دوران در زندان به مبارزه با تفکرات گروه‌های مارکسیستی پرداخت و بر روی مسائل اعتقادی زنان زندانی کار می‌کرد.
خانم دباغ در سال ۵۳ برای ادامه مبارزاتش به خارج از ایران رفت و در پایگا‌ه‌های نظامی در مرز لبنان و سوریه آموزش‌های رزمی و چریکی را دید و تا سال ۵۷ یعنی پیروزی انقلاب دور از کشور به سر می‌برد. وی به سبب مأموریت‌ها و برنامه‌هایی که به او محول می‌شد به کشورهایی چون انگلیس، فرانسه، عراق و عربستان تردد داشت و در فعالیت‌ها، راهپیمایی‌ها و تظاهرات مبارزان خارج از کشور شرکت فعال داشت.

او در خارج از کشور با عناوینی چون «خواهردباغ»، «خواهر زینت احمدی نیلی» و «خواهر طاهره» شناخته می‌شد
زمانی که امام خمینی(ره) به پاریس مهاجرت کردند نزد ایشان رفت و وظایف اندرونی بیت امام(ره) را بر عهده داشت، امام ایشان را همواره «خواهر طاهره» صدا می‌کردند. او بادیگارد شخصی امام(ره) نیز بود. بعد از پیروزی انقلاب به کشور بازگشت و با تشکیل «کمیته انقلاب اسلامی» به آن پیوست و به همراه برخی از افراد انقلابی برای برگرداندن آرامش به جامعه و مقابله با هر توطئه‌ و شناسایی کانون‌های خطر اقدامات وسیعی انجام داد.
خانم دباغ بعد از استقرار سپاه در شهرهای کرمانشاه،‌ ایلام، کردستان به پیشنهاد آیت‌الله مدنی فرمانده سپاه همدان شد
در سال ۵۸ که سپاه تشکیل شد، طی حکمی به خانم دباغ مأموریت داده شد تا به همراه آقای لاهوتی،‌ نماینده امام(ره) در سپاه و برخی دیگر از برادران انقلابی برای تشکیل سپاه غرب کشور اقدام کند و بعد از استقرار سپاه در شهرهای کرمانشاه،‌ ایلام، کردستان به پیشنهاد آیت‌الله مدنی فرمانده سپاه همدان شد و در طول دوره فرماندهی خود فعالیت‌ها و عملیات‌های مختلفی انجام داد که یکی از آنها برگزاری کلاس‌های آموزشی برای زنان شهر همدان به منظور بکارگیری از این نیرو برای شناسایی منافقان و توطئه‌گران بود.

او در این راه موفق بود تا آنجا که تعدادی از این بانوان انقلابی به گزارشگران و مخبرین مجربی تبدیل شده و گزارش‌هایی را به گوش خانم دباغ می‌رساندند و همین اطلاعات باعث کشف و متلاشی کردن خانه‌های تیمی و لانه‌های فساد بسیاری در شهر شد. همچنین ایشان در جمع‌آوری اسلحه و مبارزه با مواد مخدر در شهر همدان سابقه درخشانی دارند.
وی زمانی که مسؤولیت زندان‌های زنان تهران را برعهده داشت، امام خمینی(ره) مأموریت مهمی را به ایشان محول کرد. خانم دباغ در دی سال ۱۳۶۷ به عنوان عضوی از نمایندگان اعزامی امام خمینی(ره) برای ابلاغ پیام آن حضرت به گورباچف انتخاب شد و به همراه حکیم آیت‌الله جوادی آملی به شوروی رفت.
خانم دباغ در دی سال ۱۳۶۷ به عنوان عضوی از نمایندگان اعزامی امام خمینی(ره) برای ابلاغ پیام آن حضرت به گورباچف انتخاب شد و به همراه حکیم آیت‌الله جوادی آملی به شوروی رفت.
او در خاطرات خود گفته‌ است: «به حاج احمدآقا زنگ زدم و ایشان پس از احوال‌پرسی به من گفتند که حضرت امام دارند نامه‌ای برای گوباچف می‌نویسند و دو نفر را هم برای ابلاغ پیام و نامه انتخاب کرده‌اند که شما و آیت‌الله جوادی آملی هستید...»؛ از این رو خانم دباغ به همراه محدود به مسکو رفته و با گورباچف دیدار کرده و پیام امام را به او ابلاغ می‌کنند.

امام با فرستادن یک زن به مسکو و دیدار با امپراطور شرق می‌خواست یک پیام شفاهی به تمام دنیا دهد که ما در عمل بیش از هر مکتبی دیگر به جایگاه واقعی زنان ارج می‌نهیم و برایش ارزش قائلیم ارزشی معنایی نه ابزاری. امام می‌خواست با اعزام خانم دباغ به مسکو به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنی بر محدودیت و معذوریت زن در جامعه اسلامی پایان دهد آن هم در آن زمان که در غرب رسانه‌های گروهی مرتب از محصور کردن زنان در جمهوری اسلامی قلم‌فرسایی می‌کردند.
امام می‌خواست با اعزام خانم دباغ به مسکو به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنی بر محدودیت و معذوریت زن در جامعه اسلامی پایان دهد
خانم دباغ بعد از پیروزی انقلاب در مصدر بسیاری از امور علاوه بر فرماندهی سپاه همدان و مسؤولیت بسیج خواهران قرار گرفت. او سه دوره نمایندگی مردم تهران و همدان در مجلس، مدرس دانشگاه علم و صنعت و مدرسه عالی شهید مطهری، قائم مقام جمعیت زنان ایران و... را برعهده داشت.

مرحوم مرضیه حدیدچی پس از عمری مجاهدت، صبحگاه پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ پس از گذراندن دوره‌ای بیماری در سن ۷۸ سالگی در بیمارستان خاتم‌الانبیاء(ص) دار فانی را وداع گفت.
"خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)" عنوان کتابی است که به کوشش محسن کاظمی که خاطرات این بانوی مبارز را از طریق گفت‌وگو و مصاحبه با ایشان و منابع دیگر جمع‌آوری کرده، به سامان رسیده است. (فارس)

 
نام شما

آدرس ايميل شما

اصلاح‌طلبان در سه راهی انتخاب

اصلاح‌طلبان در سه راهی انتخاب

حزب ندای ایرانیان هم یک طیف نواصلاح‌طلب محسوب می‌شود خواهان حضور در رقابت‌های انتخاباتی ...
جنجال فحاشي به عربستانی‌ها

جنجال فحاشي به عربستانی‌ها

ناراحتیم؛ از بازی ناجوانمردانه‌ای که پشت پرده صورت گرفته، عصبانی هم می‌شویم، ولی آیا ...
دیپ‌ فیک «ایران من» همایون شجریان و هنرنمایی جمعی از قهرمانان ایران زمین

دیپ‌ فیک «ایران من» همایون شجریان و هنرنمایی جمعی از قهرمانان ایران زمین

جعل عمیق تصاویر و فیلم‌های موجود را بر روی تصاویر یا فیلم‌های منبع قرار می‌دهد و از یک ...
1