تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۷
کد مطلب : ۴۱۵۶۸۹
مطلب روز کبنا درباره انتخابات مجلس 98؛
خاموش نباشیم، کهگیلویه و بویراحمد را بسازیم
«رانت طایفه» فرهنگ سیاسی جدید کهگیلویه و بویراحمد
۴
کبنا ؛
در انتخابات پیش رو وظیفه سنگینی بر دوش مردم است، مردمی که میتوانند بجای دست زدن و سوت زدن بخاطر تهییج احساساتشان در نشستهای انتخاباتی وظیفه واقعی خود، یعنی تیزبینی، رفتارمنطقی و مطالبه گری را پیشه کنند، در غیراینصورت برنده بازی نامزدهایی هستند که بدون آنکه عرق سرد بر پیشانیشان بنشیند و ترسی از مردم داشته باشند وارد مجلسی میشوند، چند جمله در مدح خود، و چندجمله در ذم دیگری میروند، مردم هم از این شیوه سخن گفتن احساساتی میشوند و بعد از مدتی میبینیم همان فرد به صندلی سبز بهارستان تکیه داده است، این ما بودهایم که به او رأی دادیم و ما مسئول بخشی از ندانم کاریهای او هستیم.
عموم مردم اگر مطالبه گری را مدنظر داشته باشند، و به جای تعصب این و آن، حق خود را از کاندیدای محبوبشان مطالبه کنند کاندیداها نیز به مسیر بهتری قدم میگذارند. آنها باید با صراحت برای مردم توضیح دهند که چه برنامه و طرح برای برون رفت جامعه از این شرایط اقتصادی دارند؟ چه برنامههایی برای رفع بیکاری از جامعه دارند؟
زمانی که نامزد انتخاباتی وارد مجلسی میشود تنها اتفاقی که می افتد این است که علیه رقیب خود کری میخوانند، آقایان در صده بیست و یک و در عصر اطلاعات که همه چیز بر مدار علم و منطق و واقعیات باید بگردد، به دوره رستم دستان و شاهنامه بازگشتهاند و برای هم کری میخوانند. جالب آن است که مردم فقط تماشاچی هستند، مردمی که باید نسبت به چنین برنامههایی معترض باشند.
نامزدهای انتخاباتی به جای اینکه از شرایط و وضعیت شهرستانها، منطقی حرف بزنند، نشستهای طایفهای و خانه به خانه راه میاندازند، حرفهای دور از شأن میزنند، همدیگر را به تمسخر میگیرد و به باد تخریب میدهند، در باره ملخ و بال ملخ و ... حرف میزنند. در این بین این مردم هستند که از این وضعیت ضربه میخورند.
کاندیداها اگر واقعاً قصد ورود به بهارستان را با هدف تغییر وضعیت مردم و احقاق حق مردم دارند، بیایند بگویند که چه برنامهای برای برقراری عدالت اجتماعی دارند؟ چه برنامهای برای اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی دارند؟
متاسفانه فرهنگی انتخاباتی در میان مردم شکل گرفته، اینکه نامزد انتخابات وارد هر طایفهای میشود مردم طایفه از او پست و منصب میخواهند، یا تقاضای استخدام دارند، متاسفانه چنین روشی منجر به بی عدالتی شده است، از طرفی ارتباطاتی میان مدیران و نماینده شکل میگیرد که آن مدیر منصب خود را هدیه و پیشکش نماینده میداند، و فرایندی شکل میگیرد که طی آن، بده بستانهایی بی ضابطه شکل میگیرد. «همه اینها یعنی رانت طایفه شکل گرفته است». همچنین چنین روشی در استخدامیها باعث ایجاد تبعیض و بی عدالتی در استخدام میشود، بسیار اتفاق افتاده که از یک طایفه تعداد زیادی به واسطه نماینده استخدام شدهاند و از طایفه دیگر هیچ کسی استخدام نشده است. همینطور اینکه در شکل پذیرش نیرو از طریق پیمانکار، پیمانکار نقش اصلی را بازی میکند، پیمانکار به واسطه همین نمایندگان، به عنوان دلال واسطه میان شرکت میشود، حال آنکه این پیمانکاران علاوه بر مشکلاتی که ایجاد میکنند، در فرایند جذب نیرو خلل ایجاد میکنند، افراد را بدون ظابطه استخدام میکنند.
زمانی که چنین اشکالی از استخدام افراد صورت بگیرد، مسئولیت اجتماعی این افرد هم پایین میآید، زمانی که مدیری به این روش استخدام میشود نه به واسطه شایستگیها، ممکن است همین فرد عامل بسیاری از مشکلات و بی قانونیها شود، همینطور اینکه مسئولیتی برای خود به آنصورتی که باید و شاید قائل نیست، چون گوشه چشمی به آن افرادی دارد که او را در عین بی قانونی مدیر کردهاند. لذا چنین فرهنگی در میان طوایف و مطالبه حق شخص، بجای درنظر گرفتن مصلحت عموم، ضربه به جامعه، سازمان و فرایند انجام کارها می زند و در نهایت فرهنگ ارباب و رعیتی بجای قانون قرار میگیرد. یک سیستم مدرن، رفتار مدرن هم میخواهد، در غیراینصورت این سیستم دچار انحراف و کج روی میشود.
ریش سفیدان و بزرگان و معتمدین طوایف، مناطق و استان، زمانی که نامزدهای انتخاباتی مجلس به سراغ شما میآیند سئوال کنند که چه برنامهای برای اشتغال همه جوانان این دیار دارید؟ چه برنامهای برای توسعه گردشگری، اقتصادی و فرهنگی این منطقه دارید؟ چه طرحی برای کاهش آسیبهای اجتماعی دارید؟ چه طرحی در چنته خودتان برای کاهش طلاق و خودکشی در جامعه و مناطق دور افتاده این استان دارید؟
دانشگاهیان و نخبگان جامعه که نقش مهمی در تحولات هر جامعهای باید داشته باشند، از نامزدهای انتخاباتی مجلس بخواهند که به جای خانه به خانه گشتن و وعدههای دروغ، برنامه ارائه بدهند؟ از نامزدهای انتخاباتی بخواهند که پروپزال خودشان را برای توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد ارائه دهند؟ اجازه ندهند با وعده ریاست به فلان و فلان طایفه، وعده مدیری به این و آن، وعده فرمانداری به فلانی، و وعده استانداری و معاونین استانداری به کس دیگری پا به مجلس بگذارد و بعد آش همان آش و کاسه همان کاسه باشد و مشکلات سر جای خودشان باقی باشد؟
آقایان دانشگاهی، بازاری، صنعتگر و دانشجو و فرهنگی و ... بیاید دست به دست هم بدهیم و سطح انتخابات مجلس را در این استان به سطح عالی برسانیم و از رأیهای قومی و طایفهای بپرهیزیم، نمایندگان را بر اساس شایسته سالاری، توانمندی و اجرایی و طرح و برنامه انتخاب کنیم.
آیا وضعیت اسف بار جوانان بیکار، وضعیت دردناک واحدهای راکد و غیر فعال تولیدی، استخدامهایی که با عناوین مختلف و با پیمانکاریها صورت میگیرد، وضعیت فرهنگ که متولیان آن کاری نمیکنند، مدیرانی که پشتشان به تعریف و تمجید از نمایندگان گرم است نه به عملکردشان، وجود رانت در همه ابعاد جامعه و آشنابازی، نداری و فقر سرپرست خانوار، بدبختی دانش آموز بدون کیف، کفش و قلم و کاغذ، شرایط بازار، شرایط جوانان بدون شغل جامعه نباید درس عبرت باشد؟ آیا وقتی چنین جلساتی نامزدهای انتخاباتی برگزار میکنند توان این را دارند مشکلات استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان، منطقه و بخش ما را مرتفع نمایند.
روحانیت معزز، بیاید برای مردم تشریح کنید چه کسی واقعاً میتواند مشکلات مردم را برطرف نماید. بیاید برای مردم توضیح دهید که دیگر خودمان و خودمان فقط میتوانیم، با همکاری هم کسانی را به نمایندگی از مردم به مجلس بفرستیم که دغدغه کل استان، همه شهرستان و همه مردم را داشته باشد. نه کسی را به مجلس بفرستیم که تنها به فکر طایفه، دور بریهای خودش است. تنها میرود مجلس و پاسخگوی همان کسانی هستند که حلقه اول او هستند و دیگران را نمیبیند. میرود مجلس و فقط مدیریت برای نزدیکان خود ردیف میکند.
ای مردم استان، بیاییم برای یک بار هم شده است، فارغ از هر گونه مسائل سیاسی و جناحی دست به دست هم دهیم و بهترینها را به مجلس بفرستیم، آدمهای کارآمد، کاربلد، آدمهای با دانش و علم که میتواند حرف ما را بزند، میتواند برای ما امید را شعله ور کند، میتواند جوانان این دیار را به آینده امیدوار کند. میتوانند پدری را از شرمندگی خانوادهاش نجات دهد؟ میتوانند آبادانی به ارمغان بیاورند، میتوانند کاری انجام بدهند که همه ما در کنار هم به شادی زندگی کنیم.
اجازه ندهیم کاندیداهایی که تنها به فکر طایفه، قوم، قبیله و اطرافیان خودشان هستند، به مجلس راه پیدا کنند. باید کسانی به مجلس راه پیدا کنند که معیار، اصول و هم و غمشان مردم و کار برای مردم باشد که این هم از برآیند دین اسلام است و هم اینکه توانایی و علم و تخصص ورود به مجلس را داشته باشند.
اساتید دانشگاه در کنج خانهها و کلاسهای درس ننشینند و نسبت به جامعه بی تفاوت نباشند. بیاید وسط میدان، کاندیداهای اصلح را شناسایی کنند و به مرد معرفی کنند؟ بیاید با مردم حرف بزنید. با جوانان درد دل کنید؟ به فکر آینده و آیندگان باشید؟ به فکر سربلندی جامعه باشید؟ به فکر این باشید که فردی نماینده مجلس باشد که فعالیتش خارج از چارچوبهای منطقهای و قومی باشد. نمایندهای به مجلس راه پیدا کند که شهرستانها را با یک چشم، مردم را با یک نگاه، ببیند. تا کی باید دست بر روی دست بگذاریم و اجازه بدهیم که موجهای کاذب ما را با خودش به این طرف و آن طرف ببرد و آخر سر، همان کلاه گشادی که باید بر سرمان برود، برود.
لذا مردم نباید خود را در تغییر وضعیت بدون نقش بدانند. مردم در قبال بدبختی خود و جامعه خود مسئولند و نباید بی تفاوت رفتار کنند، نباید به اگر کاندیدایی را اصلح میدانند، او را مورد آزمایش قرار دهند، از او مطالبه کنند، بگویند باید پیمانکاریها و استخدامیها بر اساس قانون باشد، باید ببینند آیا این فرد شایستگی و توانایی و علم ورود به مجلس را دارد یا خیر؟
انتخابات مجلس، شبیه هیچ کدام از انتخابات دیگر نیست، انتخابات مجلس انتخاب مردم است، و انتخاباتی است که مردم میتوانند نقش مهمی در فرستادن یک فرد غیراصلح ی یک فرد اصلح داشته باشند، جلسات و نشستها باید به سمت بده و بستانهای اطلاعاتی و منطقی و مطالبه گری شکل بگیرد، نه بصورت تهییج احساسات و کری خواندن و دست زدن و آهنگهای محلی. در نهایت مردم در قبال رأی و انتخاب خود مسئول هستند.
عموم مردم اگر مطالبه گری را مدنظر داشته باشند، و به جای تعصب این و آن، حق خود را از کاندیدای محبوبشان مطالبه کنند کاندیداها نیز به مسیر بهتری قدم میگذارند. آنها باید با صراحت برای مردم توضیح دهند که چه برنامه و طرح برای برون رفت جامعه از این شرایط اقتصادی دارند؟ چه برنامههایی برای رفع بیکاری از جامعه دارند؟
زمانی که نامزد انتخاباتی وارد مجلسی میشود تنها اتفاقی که می افتد این است که علیه رقیب خود کری میخوانند، آقایان در صده بیست و یک و در عصر اطلاعات که همه چیز بر مدار علم و منطق و واقعیات باید بگردد، به دوره رستم دستان و شاهنامه بازگشتهاند و برای هم کری میخوانند. جالب آن است که مردم فقط تماشاچی هستند، مردمی که باید نسبت به چنین برنامههایی معترض باشند.
نامزدهای انتخاباتی به جای اینکه از شرایط و وضعیت شهرستانها، منطقی حرف بزنند، نشستهای طایفهای و خانه به خانه راه میاندازند، حرفهای دور از شأن میزنند، همدیگر را به تمسخر میگیرد و به باد تخریب میدهند، در باره ملخ و بال ملخ و ... حرف میزنند. در این بین این مردم هستند که از این وضعیت ضربه میخورند.
کاندیداها اگر واقعاً قصد ورود به بهارستان را با هدف تغییر وضعیت مردم و احقاق حق مردم دارند، بیایند بگویند که چه برنامهای برای برقراری عدالت اجتماعی دارند؟ چه برنامهای برای اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی دارند؟
متاسفانه فرهنگی انتخاباتی در میان مردم شکل گرفته، اینکه نامزد انتخابات وارد هر طایفهای میشود مردم طایفه از او پست و منصب میخواهند، یا تقاضای استخدام دارند، متاسفانه چنین روشی منجر به بی عدالتی شده است، از طرفی ارتباطاتی میان مدیران و نماینده شکل میگیرد که آن مدیر منصب خود را هدیه و پیشکش نماینده میداند، و فرایندی شکل میگیرد که طی آن، بده بستانهایی بی ضابطه شکل میگیرد. «همه اینها یعنی رانت طایفه شکل گرفته است». همچنین چنین روشی در استخدامیها باعث ایجاد تبعیض و بی عدالتی در استخدام میشود، بسیار اتفاق افتاده که از یک طایفه تعداد زیادی به واسطه نماینده استخدام شدهاند و از طایفه دیگر هیچ کسی استخدام نشده است. همینطور اینکه در شکل پذیرش نیرو از طریق پیمانکار، پیمانکار نقش اصلی را بازی میکند، پیمانکار به واسطه همین نمایندگان، به عنوان دلال واسطه میان شرکت میشود، حال آنکه این پیمانکاران علاوه بر مشکلاتی که ایجاد میکنند، در فرایند جذب نیرو خلل ایجاد میکنند، افراد را بدون ظابطه استخدام میکنند.
زمانی که چنین اشکالی از استخدام افراد صورت بگیرد، مسئولیت اجتماعی این افرد هم پایین میآید، زمانی که مدیری به این روش استخدام میشود نه به واسطه شایستگیها، ممکن است همین فرد عامل بسیاری از مشکلات و بی قانونیها شود، همینطور اینکه مسئولیتی برای خود به آنصورتی که باید و شاید قائل نیست، چون گوشه چشمی به آن افرادی دارد که او را در عین بی قانونی مدیر کردهاند. لذا چنین فرهنگی در میان طوایف و مطالبه حق شخص، بجای درنظر گرفتن مصلحت عموم، ضربه به جامعه، سازمان و فرایند انجام کارها می زند و در نهایت فرهنگ ارباب و رعیتی بجای قانون قرار میگیرد. یک سیستم مدرن، رفتار مدرن هم میخواهد، در غیراینصورت این سیستم دچار انحراف و کج روی میشود.
ریش سفیدان و بزرگان و معتمدین طوایف، مناطق و استان، زمانی که نامزدهای انتخاباتی مجلس به سراغ شما میآیند سئوال کنند که چه برنامهای برای اشتغال همه جوانان این دیار دارید؟ چه برنامهای برای توسعه گردشگری، اقتصادی و فرهنگی این منطقه دارید؟ چه طرحی برای کاهش آسیبهای اجتماعی دارید؟ چه طرحی در چنته خودتان برای کاهش طلاق و خودکشی در جامعه و مناطق دور افتاده این استان دارید؟
دانشگاهیان و نخبگان جامعه که نقش مهمی در تحولات هر جامعهای باید داشته باشند، از نامزدهای انتخاباتی مجلس بخواهند که به جای خانه به خانه گشتن و وعدههای دروغ، برنامه ارائه بدهند؟ از نامزدهای انتخاباتی بخواهند که پروپزال خودشان را برای توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد ارائه دهند؟ اجازه ندهند با وعده ریاست به فلان و فلان طایفه، وعده مدیری به این و آن، وعده فرمانداری به فلانی، و وعده استانداری و معاونین استانداری به کس دیگری پا به مجلس بگذارد و بعد آش همان آش و کاسه همان کاسه باشد و مشکلات سر جای خودشان باقی باشد؟
آقایان دانشگاهی، بازاری، صنعتگر و دانشجو و فرهنگی و ... بیاید دست به دست هم بدهیم و سطح انتخابات مجلس را در این استان به سطح عالی برسانیم و از رأیهای قومی و طایفهای بپرهیزیم، نمایندگان را بر اساس شایسته سالاری، توانمندی و اجرایی و طرح و برنامه انتخاب کنیم.
آیا وضعیت اسف بار جوانان بیکار، وضعیت دردناک واحدهای راکد و غیر فعال تولیدی، استخدامهایی که با عناوین مختلف و با پیمانکاریها صورت میگیرد، وضعیت فرهنگ که متولیان آن کاری نمیکنند، مدیرانی که پشتشان به تعریف و تمجید از نمایندگان گرم است نه به عملکردشان، وجود رانت در همه ابعاد جامعه و آشنابازی، نداری و فقر سرپرست خانوار، بدبختی دانش آموز بدون کیف، کفش و قلم و کاغذ، شرایط بازار، شرایط جوانان بدون شغل جامعه نباید درس عبرت باشد؟ آیا وقتی چنین جلساتی نامزدهای انتخاباتی برگزار میکنند توان این را دارند مشکلات استان کهگیلویه و بویراحمد، شهرستان، منطقه و بخش ما را مرتفع نمایند.
روحانیت معزز، بیاید برای مردم تشریح کنید چه کسی واقعاً میتواند مشکلات مردم را برطرف نماید. بیاید برای مردم توضیح دهید که دیگر خودمان و خودمان فقط میتوانیم، با همکاری هم کسانی را به نمایندگی از مردم به مجلس بفرستیم که دغدغه کل استان، همه شهرستان و همه مردم را داشته باشد. نه کسی را به مجلس بفرستیم که تنها به فکر طایفه، دور بریهای خودش است. تنها میرود مجلس و پاسخگوی همان کسانی هستند که حلقه اول او هستند و دیگران را نمیبیند. میرود مجلس و فقط مدیریت برای نزدیکان خود ردیف میکند.
ای مردم استان، بیاییم برای یک بار هم شده است، فارغ از هر گونه مسائل سیاسی و جناحی دست به دست هم دهیم و بهترینها را به مجلس بفرستیم، آدمهای کارآمد، کاربلد، آدمهای با دانش و علم که میتواند حرف ما را بزند، میتواند برای ما امید را شعله ور کند، میتواند جوانان این دیار را به آینده امیدوار کند. میتوانند پدری را از شرمندگی خانوادهاش نجات دهد؟ میتوانند آبادانی به ارمغان بیاورند، میتوانند کاری انجام بدهند که همه ما در کنار هم به شادی زندگی کنیم.
اجازه ندهیم کاندیداهایی که تنها به فکر طایفه، قوم، قبیله و اطرافیان خودشان هستند، به مجلس راه پیدا کنند. باید کسانی به مجلس راه پیدا کنند که معیار، اصول و هم و غمشان مردم و کار برای مردم باشد که این هم از برآیند دین اسلام است و هم اینکه توانایی و علم و تخصص ورود به مجلس را داشته باشند.
اساتید دانشگاه در کنج خانهها و کلاسهای درس ننشینند و نسبت به جامعه بی تفاوت نباشند. بیاید وسط میدان، کاندیداهای اصلح را شناسایی کنند و به مرد معرفی کنند؟ بیاید با مردم حرف بزنید. با جوانان درد دل کنید؟ به فکر آینده و آیندگان باشید؟ به فکر سربلندی جامعه باشید؟ به فکر این باشید که فردی نماینده مجلس باشد که فعالیتش خارج از چارچوبهای منطقهای و قومی باشد. نمایندهای به مجلس راه پیدا کند که شهرستانها را با یک چشم، مردم را با یک نگاه، ببیند. تا کی باید دست بر روی دست بگذاریم و اجازه بدهیم که موجهای کاذب ما را با خودش به این طرف و آن طرف ببرد و آخر سر، همان کلاه گشادی که باید بر سرمان برود، برود.
لذا مردم نباید خود را در تغییر وضعیت بدون نقش بدانند. مردم در قبال بدبختی خود و جامعه خود مسئولند و نباید بی تفاوت رفتار کنند، نباید به اگر کاندیدایی را اصلح میدانند، او را مورد آزمایش قرار دهند، از او مطالبه کنند، بگویند باید پیمانکاریها و استخدامیها بر اساس قانون باشد، باید ببینند آیا این فرد شایستگی و توانایی و علم ورود به مجلس را دارد یا خیر؟
انتخابات مجلس، شبیه هیچ کدام از انتخابات دیگر نیست، انتخابات مجلس انتخاب مردم است، و انتخاباتی است که مردم میتوانند نقش مهمی در فرستادن یک فرد غیراصلح ی یک فرد اصلح داشته باشند، جلسات و نشستها باید به سمت بده و بستانهای اطلاعاتی و منطقی و مطالبه گری شکل بگیرد، نه بصورت تهییج احساسات و کری خواندن و دست زدن و آهنگهای محلی. در نهایت مردم در قبال رأی و انتخاب خود مسئول هستند.