تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۴
کد مطلب : ۴۱۴۴۴۲
سخنان خرامین در دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج درباره «برجام»، «اشرافیت سیاسی» و «دور جدید انتخابات»
اگر سفارت آمریکا تسخیر نمی شد کودتای 28 مرداد تکرار می شد/علیه تشریفات جنگیدیم حالا مسئولان ما شدهاند تشریفاتی
۰
کبنا ؛جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج به همت جامعه اسلامی دانشجویان این دانشگاه برگزار شد.
به گزارش کبنا، عصر امروز (یکشنبه 12 آبان ماه 98) جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج با حضور دکتر علی خرامین عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان به مناسبت روز 13 آبان ماه برگزار شد. خرامین بعد از سخنرانی به سئوالات دانشجویان پاسخ داد.
خرامین ضمن سخنان خود به تاریخ مبارزه با آمریکا، جنایات و دخالت ها در امور ایران اشاره کرده و گفت: قانون پزشک بین المللی این است که هیچ کشوری حق منع دارو را ندارد ولی آمریکا دارو را تحریم کرد، آیا حق نداریم مرگ بر آمریکا بگوییم؟ هواپیمای مسافربرای را در دریا با 192 نفر بی گناه کشته میشود و جالب است که به قاتل اینها مدال افتخار میدهند. یعنی نه تنها نمیگویند اتفاق سهوی بوده و اشتباهی رخ داده بلکه می گویند دستت هم درد نکنه. حتماً باید تا زمانی که در این کشور نفس میکشیم مرگ بر آمریکا بگوییم! پا بگذاریم روی پرچمی که نماد جنایت است! آیا حق داریم یا نه؟
خرامین در ادامه گفت: جنگ تحمیلی را به ما تحمیل کردند. به نظام مظلوم و نوپایی که تازه در حال شکل گیری بود حمله کردند. بالای 200 هزار نفر در جنگ کشته شد و مواد شیمیایی بر سر مردم ریختند. معتقدم امروز راهی بجز ستیز و استقامت نداریم، ستیز به معنی ایستادگی است؛ که اگر ایستادگی کنیم پیروزیم. نشان دادهایم که اگر با منطق بمانیم و استقامت کنیم پیروز میشویم.
خرامین در ادامه در پاسخ به پرسشی در رابطه با «استکبارستیزی افراطی» گفت: استکبارستیزهای افراطی همان افرادی هستند که در دامن غرب دارند کار میکنند. آقای خاوری را حاصل استکبارستیزی نمیدانم، بلکه اینها تاوان ضعف داخلی و مشکلات داخلی است. آمریکا زمانی که قطعنامه را پاره کرد تا زمانی که دلار 21 هزار تومان شد، دو شرکت را تحریم کرد. بی تدبیری ما است که مشکلات اقتصادی داخلی را ایجاد کرد. استکبار دشمن ماست ولی آیا استکبار ما را به دلار 21 هزارتومانی رساند؟ در زمان جنگ تحمیلی مردم جلوی عراق ایستادند و شهید تقدیم انقلاب کردند، اما همین مردم همان زمانی که قطعنامه را ترامپ پاره کرد، خیابان فردوسی تهران شلوغ شد، و خبرنگار آلمانی میگوید آنقدر جمعیت زیاد بود که نمیشد از میان جمعیت رد شد. بی تدبیری چه کسانی باعث چنین شلوغیهایی شد؟ هم بی تدبیرها باید پاسخگو باشند و هم کسانی که افراطی تصمیم گرفتند.
خرامین ابراز کرد: اما هر گاه انقلابی تصمیم گرفتیم موفق شدیم. مقام معظم رهبری تعریف زیبایی از انقلابی گری دارد، میگوید «انقلابی گری هوچی گری و احساساتی بودن نیست، انقلابی گری یعنی سفت و محکم و عاقلانه بودن». جایی که مقابل اینها ایستادیم و خواستیم، انقلابی بودیم و پیروز شدیم. در جریانات مختلفی این انقلابی گری را داشتیم مثلاً در جریان ملوانان آمریکایی. یا در جریان داعش؛ چه کسی باور میکرد که داعش ریشه کن شود؟ هیچکس از مفسران این پیش بینی را نتوانستند کنند که داعش زیر 30 سال از بین برود. ولی یک تدبیر مقام معظم رهبری طی 6 تا 7 سال داعش را ریشه کن کرد، که تمام مجلات خارجی تیتر «سردار بی سرباز» را با تصویر رهبر انقلاب کار کرده بودند. من معتقدم باید انقلابی تصمیم بگیریم، بر اساس شرایط زمان و با استقامت و بدون ترس.
خرامین در پاسخ به پرسش دیگری، به گام دوم انقلاب، مسائل فرهنگی و اشرافیت در میان مدیران اشاره کرده و گفت: نظر بنده نسبت به گام دوم انقلاب این است که الان در خرج دوم انقلاب هستیم، به نظر بنده، رهبر احساس کرد توان خرج اول انقلاب دارد کم میشود و از رغبت انقلابی دارد کم میشود، جرقه خرج دوم را زد و جالب این است که آن را به دست جوانان داده است. گام دوم خط مشی دوم انقلاب است. ولی اینکه استکبار چه ابزاری دارد؛ چند ابزار دارد، یکی نظامی. دومی سیاسی است. گماشتههایی در کشورها میگذارد، افرادی شبیه بن سلمان، شاه اردن و ... . ولی همین هم رو به افول است. اما سومین ابزار استکبار ابزار فرهنگی است؛ همان جنگ نرمی که ما مینامیم. بجای گرفتن خاکها دلها و باورها را میگیرد. بزرگترین سرمایه در مقابل استکبار انتخابات است. در انتخابات خبرگان دور قبل مقام معظم رهبری معیارهایی داد: انگلیس از چه کسی حمایت میکند؟ سنگ چه کسی را به سینه می زند؟ چه کسی اگر رأی بیاورد غرب ناراحت است؟ جالب است که یکی از مسئولان مملکت میگوید «من از غرب توقع دارم اگر دست ما را نگیرید ما در برجام شکست میخوریم». من از این حرف خجالت میکشم و باید هوشیار باشیم، این افراد هم کم کم هویت خودشان را مشخص میکنند.
وی نسبت به ضعف مدیران دولتی تصریح کرد: امام خمینی عبارتی ذکر کرده اند با عنوان «اسلام آمریکایی». اما من می گویم ما الان «مسئول آمریکایی» داریم و با این مسئولانی روبروییم که فرزندانشان پاسپورت آمریکایی دارند. مگر میشود یک مسئول ارشد کشوری خودش اینجا باشد، زن و فرزندش در استرالیا باشد. ننگ بر این هنرپیشه و بازیکن و نماینده و رئیس مجلس که بخواهد به آمریکایی بودن فرزندش افتخار کند. من شرمندهام. من معتقدم انقلاب به دست اینها به تاراج رفته است. به نظر من دور بعدی انتخابات بازپس گرفتن امور مملکت از این آدمهای ناشایست است.
خرامین در پاسخ به پرسشی دیگر در باره برجام گفت: من مترجم برجام در مجلس بودم و در مورد برجام بی سواد نیستم. برخی آقایان بلندپایه و افرادی که با موضوع برجام درگیر بودهاند حتی یک بار برجام را نخواندهاند. آماری که گرفته شد و آقای لاریجانی در قوه قضاییه به آن استناد کرد این بود که 95 درصد مقامات بلندپایه ما یک بار هم برجام را نخواندند.ساعتها در تلویزیون از آن دفاع میکنند. کتاب وندی شرمن آمریکایی را بخوانید، نوشته است «آقای عراقچی بسیار آدم رئوف و مهربانی است و بسیار با من صمیمی شد بطوری که برای تولد نوهام هدیه آورد، هر عید کریسمس برای من پیام تبریک میفرستد ولی نمیداند که من یهودی هستم.» در روانشناسی داریم که برای مذاکره، باید اطلاعات کاملی از طرف مقابل داشته باشیم ببینید آقای عراقچی چه اطلاعاتی از آمریکاییها داشته است. وندی شرمن میگوید ما با کلمات سر ایرانیها کلاه گذاشتیم و شرح ماجرا را میدهد. وقتی تیم مذاکره کننده بخاطر غرور کاذب مترجم همراهش نمیبرد آخر سر همین میشود که آقای شرمن گفته است.
وی ادامه داد: من معتقدم در برجام کلاه سر ما رفته است. اما با برجام مخالف نیستم. اول به دلیل تدبیر مقام معظم رهبری. دوم اینکه من معتقدم نحوه پذیرش برجام اشتباه بود، ما میتوانستیم بهترین نحو و با بهترین شرایط برجام را بپذیریم. من معتقدم تیم مذاکره کننده ما خیانت نه، ولی سادگی کرد، چون بارها هم دیدهاید که مقام معظم رهبری از تیم مذاکره کننده حمایت کرد. آمریکاییها معتقدند بزرگترین رمز پیروزی جمهوری اسلامی «استراتژی پیش بینی» است. یکی از این پیش بینیها لانه جاسوسی بود، آمریکاییها می گویند اگر تا شش ماه بعد ایرانیها سفارت آمریکا را نمیگرفتند کودتای 28 مرداد 32 تکرار میشد و لاغیر. یکی دیگر از اینها قبل از برجام بود. تجربه تاریخی میگوید وقتی خیال آمریکا از نبود انرژی هستهای در ایران راحت شد، از موشک هم خیالش راحت شد حمله میکند. بزرگترین چیزی که ایران را مانع حمله شده است ترس از این است که ایران انرژی هستهای دارد.
وی در انتها به تفصیل به شرایط کنونی مجلس، انتخابات، ضعف وزرا و اشرافیت در دولت اشاره کرده و بیان کرد: وزرای ما دنیاطلب شدهاند؛ ما برگشتهایم به همان چیزی که علیه آن جنگیدیم. ما علیه تشریفات جنگیدیم و حالا مسئولان ما شدهاند تشریفاتی. مقام معظم رهبری میگوید: وزیر ما باید شبانه بگردد و مشکلات را ببیند و حل کند، نه اینکه الان وزیرانی داریم که درگیر تشریفات شدهاند.
به گزارش کبنا، عصر امروز (یکشنبه 12 آبان ماه 98) جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج با حضور دکتر علی خرامین عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان به مناسبت روز 13 آبان ماه برگزار شد. خرامین بعد از سخنرانی به سئوالات دانشجویان پاسخ داد.
خرامین ضمن سخنان خود به تاریخ مبارزه با آمریکا، جنایات و دخالت ها در امور ایران اشاره کرده و گفت: قانون پزشک بین المللی این است که هیچ کشوری حق منع دارو را ندارد ولی آمریکا دارو را تحریم کرد، آیا حق نداریم مرگ بر آمریکا بگوییم؟ هواپیمای مسافربرای را در دریا با 192 نفر بی گناه کشته میشود و جالب است که به قاتل اینها مدال افتخار میدهند. یعنی نه تنها نمیگویند اتفاق سهوی بوده و اشتباهی رخ داده بلکه می گویند دستت هم درد نکنه. حتماً باید تا زمانی که در این کشور نفس میکشیم مرگ بر آمریکا بگوییم! پا بگذاریم روی پرچمی که نماد جنایت است! آیا حق داریم یا نه؟
خرامین در ادامه گفت: جنگ تحمیلی را به ما تحمیل کردند. به نظام مظلوم و نوپایی که تازه در حال شکل گیری بود حمله کردند. بالای 200 هزار نفر در جنگ کشته شد و مواد شیمیایی بر سر مردم ریختند. معتقدم امروز راهی بجز ستیز و استقامت نداریم، ستیز به معنی ایستادگی است؛ که اگر ایستادگی کنیم پیروزیم. نشان دادهایم که اگر با منطق بمانیم و استقامت کنیم پیروز میشویم.
خرامین در ادامه در پاسخ به پرسشی در رابطه با «استکبارستیزی افراطی» گفت: استکبارستیزهای افراطی همان افرادی هستند که در دامن غرب دارند کار میکنند. آقای خاوری را حاصل استکبارستیزی نمیدانم، بلکه اینها تاوان ضعف داخلی و مشکلات داخلی است. آمریکا زمانی که قطعنامه را پاره کرد تا زمانی که دلار 21 هزار تومان شد، دو شرکت را تحریم کرد. بی تدبیری ما است که مشکلات اقتصادی داخلی را ایجاد کرد. استکبار دشمن ماست ولی آیا استکبار ما را به دلار 21 هزارتومانی رساند؟ در زمان جنگ تحمیلی مردم جلوی عراق ایستادند و شهید تقدیم انقلاب کردند، اما همین مردم همان زمانی که قطعنامه را ترامپ پاره کرد، خیابان فردوسی تهران شلوغ شد، و خبرنگار آلمانی میگوید آنقدر جمعیت زیاد بود که نمیشد از میان جمعیت رد شد. بی تدبیری چه کسانی باعث چنین شلوغیهایی شد؟ هم بی تدبیرها باید پاسخگو باشند و هم کسانی که افراطی تصمیم گرفتند.
خرامین ابراز کرد: اما هر گاه انقلابی تصمیم گرفتیم موفق شدیم. مقام معظم رهبری تعریف زیبایی از انقلابی گری دارد، میگوید «انقلابی گری هوچی گری و احساساتی بودن نیست، انقلابی گری یعنی سفت و محکم و عاقلانه بودن». جایی که مقابل اینها ایستادیم و خواستیم، انقلابی بودیم و پیروز شدیم. در جریانات مختلفی این انقلابی گری را داشتیم مثلاً در جریان ملوانان آمریکایی. یا در جریان داعش؛ چه کسی باور میکرد که داعش ریشه کن شود؟ هیچکس از مفسران این پیش بینی را نتوانستند کنند که داعش زیر 30 سال از بین برود. ولی یک تدبیر مقام معظم رهبری طی 6 تا 7 سال داعش را ریشه کن کرد، که تمام مجلات خارجی تیتر «سردار بی سرباز» را با تصویر رهبر انقلاب کار کرده بودند. من معتقدم باید انقلابی تصمیم بگیریم، بر اساس شرایط زمان و با استقامت و بدون ترس.
خرامین در پاسخ به پرسش دیگری، به گام دوم انقلاب، مسائل فرهنگی و اشرافیت در میان مدیران اشاره کرده و گفت: نظر بنده نسبت به گام دوم انقلاب این است که الان در خرج دوم انقلاب هستیم، به نظر بنده، رهبر احساس کرد توان خرج اول انقلاب دارد کم میشود و از رغبت انقلابی دارد کم میشود، جرقه خرج دوم را زد و جالب این است که آن را به دست جوانان داده است. گام دوم خط مشی دوم انقلاب است. ولی اینکه استکبار چه ابزاری دارد؛ چند ابزار دارد، یکی نظامی. دومی سیاسی است. گماشتههایی در کشورها میگذارد، افرادی شبیه بن سلمان، شاه اردن و ... . ولی همین هم رو به افول است. اما سومین ابزار استکبار ابزار فرهنگی است؛ همان جنگ نرمی که ما مینامیم. بجای گرفتن خاکها دلها و باورها را میگیرد. بزرگترین سرمایه در مقابل استکبار انتخابات است. در انتخابات خبرگان دور قبل مقام معظم رهبری معیارهایی داد: انگلیس از چه کسی حمایت میکند؟ سنگ چه کسی را به سینه می زند؟ چه کسی اگر رأی بیاورد غرب ناراحت است؟ جالب است که یکی از مسئولان مملکت میگوید «من از غرب توقع دارم اگر دست ما را نگیرید ما در برجام شکست میخوریم». من از این حرف خجالت میکشم و باید هوشیار باشیم، این افراد هم کم کم هویت خودشان را مشخص میکنند.
وی نسبت به ضعف مدیران دولتی تصریح کرد: امام خمینی عبارتی ذکر کرده اند با عنوان «اسلام آمریکایی». اما من می گویم ما الان «مسئول آمریکایی» داریم و با این مسئولانی روبروییم که فرزندانشان پاسپورت آمریکایی دارند. مگر میشود یک مسئول ارشد کشوری خودش اینجا باشد، زن و فرزندش در استرالیا باشد. ننگ بر این هنرپیشه و بازیکن و نماینده و رئیس مجلس که بخواهد به آمریکایی بودن فرزندش افتخار کند. من شرمندهام. من معتقدم انقلاب به دست اینها به تاراج رفته است. به نظر من دور بعدی انتخابات بازپس گرفتن امور مملکت از این آدمهای ناشایست است.
خرامین در پاسخ به پرسشی دیگر در باره برجام گفت: من مترجم برجام در مجلس بودم و در مورد برجام بی سواد نیستم. برخی آقایان بلندپایه و افرادی که با موضوع برجام درگیر بودهاند حتی یک بار برجام را نخواندهاند. آماری که گرفته شد و آقای لاریجانی در قوه قضاییه به آن استناد کرد این بود که 95 درصد مقامات بلندپایه ما یک بار هم برجام را نخواندند.ساعتها در تلویزیون از آن دفاع میکنند. کتاب وندی شرمن آمریکایی را بخوانید، نوشته است «آقای عراقچی بسیار آدم رئوف و مهربانی است و بسیار با من صمیمی شد بطوری که برای تولد نوهام هدیه آورد، هر عید کریسمس برای من پیام تبریک میفرستد ولی نمیداند که من یهودی هستم.» در روانشناسی داریم که برای مذاکره، باید اطلاعات کاملی از طرف مقابل داشته باشیم ببینید آقای عراقچی چه اطلاعاتی از آمریکاییها داشته است. وندی شرمن میگوید ما با کلمات سر ایرانیها کلاه گذاشتیم و شرح ماجرا را میدهد. وقتی تیم مذاکره کننده بخاطر غرور کاذب مترجم همراهش نمیبرد آخر سر همین میشود که آقای شرمن گفته است.
وی ادامه داد: من معتقدم در برجام کلاه سر ما رفته است. اما با برجام مخالف نیستم. اول به دلیل تدبیر مقام معظم رهبری. دوم اینکه من معتقدم نحوه پذیرش برجام اشتباه بود، ما میتوانستیم بهترین نحو و با بهترین شرایط برجام را بپذیریم. من معتقدم تیم مذاکره کننده ما خیانت نه، ولی سادگی کرد، چون بارها هم دیدهاید که مقام معظم رهبری از تیم مذاکره کننده حمایت کرد. آمریکاییها معتقدند بزرگترین رمز پیروزی جمهوری اسلامی «استراتژی پیش بینی» است. یکی از این پیش بینیها لانه جاسوسی بود، آمریکاییها می گویند اگر تا شش ماه بعد ایرانیها سفارت آمریکا را نمیگرفتند کودتای 28 مرداد 32 تکرار میشد و لاغیر. یکی دیگر از اینها قبل از برجام بود. تجربه تاریخی میگوید وقتی خیال آمریکا از نبود انرژی هستهای در ایران راحت شد، از موشک هم خیالش راحت شد حمله میکند. بزرگترین چیزی که ایران را مانع حمله شده است ترس از این است که ایران انرژی هستهای دارد.
وی در انتها به تفصیل به شرایط کنونی مجلس، انتخابات، ضعف وزرا و اشرافیت در دولت اشاره کرده و بیان کرد: وزرای ما دنیاطلب شدهاند؛ ما برگشتهایم به همان چیزی که علیه آن جنگیدیم. ما علیه تشریفات جنگیدیم و حالا مسئولان ما شدهاند تشریفاتی. مقام معظم رهبری میگوید: وزیر ما باید شبانه بگردد و مشکلات را ببیند و حل کند، نه اینکه الان وزیرانی داریم که درگیر تشریفات شدهاند.