تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۸
کد مطلب : ۴۱۲۰۷۸
بیانیه مجمع هماهنگی تشکلهای اسلامی دانشجویی استان کهگیلویه و بویراحمد منباب اتفاقات شوم دیشموک
درخواست ضربالاجلی برای پیشگیری از اتفاقات دیشموک
۴
کبنا ؛ماجرای خلخال و زن یهودی را همه ما شنیدهایم که امیرالمؤمنین (ع) پس از اطلاع از ظلمی که بر یک زن یهودی شده بود، سخت منقلب شدند و فرمودند: اگر مرد مسلمانی از شنیدن این خبر دق کند و جان را به جانآفرین تسلیم نماید رواست.
آنچه از این کلام مولا امیرالمؤمنین (ع) استنباط میشود آن است که ملاک مردانگی و سنجه ایمان، حساسیت شدید در مقابل ستم و بیعدالتی است.
به قیاس اولویت، این حساسیت میبایست در خصوص همکیشان بهمراتب، افزونتر باشد چراکه در منطق اسلامی، مؤمنین خواهران و برادران یکدیگرند.
هدف از ذکر این مقدمه، این بود که به بیان خبری تلخ و جانکاه بپردازیم. متأسفانه در ماههای اخیر شاهد شیوع پدیده نامیمون خودکشی در دیشموک بودیم، اینکه استان کهگیلویه و بویراحمد جزو کم برخوردارترین مناطق کشور است و نرخ بیکاری آن، سر به آسمان میساید به طبع دیشموک بهعنوان یکی از محرومترین مناطق این استان وضعیت بغرنجتری نسبت به سایر مناطق این استان دارد.
خودکشی بهعنوان «نابود کردن آگاهانهی خویش برای رهایی از موقعیت غیرقابلتحمل» تعریفشده است؛ خودکشی، یکی از پدیدههای تأسفآوری است که دارای ابعاد روانی، اجتماعی، فرهنگی، بیولوژیک و پیامدهای متعدد اقتصادی و انسانی میباشد. درواقع، خودکشی بیش از آنکه امری فردی و روانی باشد، امری جمعی و اجتماعی است.
اقدام به خودکشی به روش خودسوزی، خشنترین و دردناکترین روش، جهت پایان دادن به زندگی است که نظر به خطر فوت ناشی از آن اقدام فوری برای پیشگیری از آن ضروری و امکانپذیر است.
لازم به ذکر است که برقراری ملازمه میان فقر و میزان خودکشی در دیشموک، یک گمانه ژورنالیستی نیست بلکه رابطه مستقیم این دو امر در پژوهشهای علمی بهعملآمده در جوامع بشری به اثبات رسیده است.
جدا از موارد گفتهشده نمیتوان بهراحتی از کنار ارتباط خودکشی و فقر در اشکال مختلف آن گذشت. دستوپنجه نرم کردن مردمان این خطه از سرزمین گهر خیز ایران با فقر که دارنده منابع، معادن و مواهب بیشمار است، نشانهای بیّن از جولان ظلم و بیعدالتی و تبعیض در مناطق محروم کشور است.
ظلم، آری ظلم، همان پدیدهای که امیر مؤمنان فرمود در مواجهه با آن دق کردن رواست؛ اما موضع ما مدعیان انقلاب و آرمانهایش در قبال این نا عدالتیها چه بوده است جز توجیه و چشم فروبستن و دم برنیاوردن؟
سالهاست به نام مصلحت، عدالت را به مسلخ بردهایم و با تمسک به بهانههایی همچون «جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان»، «عدم سیاه نمایی »، «تکمیل نکردن پازل استکبار » و ... در برابر این بیعدالتیها و تبعیضها، سکوت اختیار نمودیم.
خودکشی بهوسیلهی خودسوزی، در کشورهای کمتر توسعهیافته و مناطق دورافتاده و محروم، بیشتر دیده میشود. طبق مطالعات انجامشده، عللی همچون افسردگی، برچسب ناموسی و اخلاقی، محرومیت یا وابستگیهای اقتصادی و مالی و الگوهای جنسیتی سنتی، خودسوزی را در بین زنان و دختران جوان، بیش از گروههای دیگر افزایش داده است.
اینکه زنی که تن به خودسوزی میدهد، نشان از نهایت استیصال اوست، ولی چرا چنین میشود و برای پیشگیری از این رویداد زنجیروار تلخ و دردناک در استان چه باید کرد؟
بدیهی است تا زمانی که راهحلی برای مشکلات زنان و دختران چنین مناطقی پیدا نشود و اقدامات اساسی جهت رفع اینگونه مشکلات و محرومیتها نشود، همچنان شاهد چنین مرگهای ناگوار و دلخراشی خواهیم بود. آموزش مهارتهای زندگی، جرئت ورزی، حل مسئله و مداخلات خانوادگی در پیشگیری از این ناهنجاری اجتماعی بسیار مؤثر است.
حال با توجه به وجود اینهمه خودسوزی که برای استان کوچک و کمجمعیت ما واقعاً به یک معضل بسیار بزرگ اجتماعی تبدیلشده است، مجمع هماهنگی تشکلهای اسلامی دانشجویان استان (مهتاد) بهعنوان قشر نخبه و دانشگاهی فعال در سطح کشوری و استان، خود را مسئول پیگیری این مسئله دیده است.
لذا این مجمع از دکتر کلانتری استاندار محترم استان تقاضامند است در وهله اول تمام تلاش خود را برای فراهم کردن زیرساختهای حداقلی ازجمله تأمین مالی و تخصیص منابع فوقالعاده جهت اجرای برنامههای هرچند کوتاهمدت جهت مقابله موقت با این معضل را انجام دهند. همچنین این مجمع از تمامی دستاندرکاران استانی ازجمله روسای محترم دانشگاههای یاسوج جنابان دکتر عریان و دکتر یزدانپاه این درخواست را دارد تا هر چه سریعتر کارگروههای تخصصی و مدنی پیشگیری و مقابله علمی با این پدیده را در کنار گسیل گروهی متخصصین و مشاورین زبده و بهکارگیری آنان جهت بررسی، آموزش زنان و کودکان این منطقه و شناخت علل اصلی این اتفاقات را در دستور کار خود قرار دهند.
والسلام
مجمع هماهنگی تشکلهای اسلامی دانشجویان (مهتاد)
آنچه از این کلام مولا امیرالمؤمنین (ع) استنباط میشود آن است که ملاک مردانگی و سنجه ایمان، حساسیت شدید در مقابل ستم و بیعدالتی است.
به قیاس اولویت، این حساسیت میبایست در خصوص همکیشان بهمراتب، افزونتر باشد چراکه در منطق اسلامی، مؤمنین خواهران و برادران یکدیگرند.
هدف از ذکر این مقدمه، این بود که به بیان خبری تلخ و جانکاه بپردازیم. متأسفانه در ماههای اخیر شاهد شیوع پدیده نامیمون خودکشی در دیشموک بودیم، اینکه استان کهگیلویه و بویراحمد جزو کم برخوردارترین مناطق کشور است و نرخ بیکاری آن، سر به آسمان میساید به طبع دیشموک بهعنوان یکی از محرومترین مناطق این استان وضعیت بغرنجتری نسبت به سایر مناطق این استان دارد.
خودکشی بهعنوان «نابود کردن آگاهانهی خویش برای رهایی از موقعیت غیرقابلتحمل» تعریفشده است؛ خودکشی، یکی از پدیدههای تأسفآوری است که دارای ابعاد روانی، اجتماعی، فرهنگی، بیولوژیک و پیامدهای متعدد اقتصادی و انسانی میباشد. درواقع، خودکشی بیش از آنکه امری فردی و روانی باشد، امری جمعی و اجتماعی است.
اقدام به خودکشی به روش خودسوزی، خشنترین و دردناکترین روش، جهت پایان دادن به زندگی است که نظر به خطر فوت ناشی از آن اقدام فوری برای پیشگیری از آن ضروری و امکانپذیر است.
لازم به ذکر است که برقراری ملازمه میان فقر و میزان خودکشی در دیشموک، یک گمانه ژورنالیستی نیست بلکه رابطه مستقیم این دو امر در پژوهشهای علمی بهعملآمده در جوامع بشری به اثبات رسیده است.
جدا از موارد گفتهشده نمیتوان بهراحتی از کنار ارتباط خودکشی و فقر در اشکال مختلف آن گذشت. دستوپنجه نرم کردن مردمان این خطه از سرزمین گهر خیز ایران با فقر که دارنده منابع، معادن و مواهب بیشمار است، نشانهای بیّن از جولان ظلم و بیعدالتی و تبعیض در مناطق محروم کشور است.
ظلم، آری ظلم، همان پدیدهای که امیر مؤمنان فرمود در مواجهه با آن دق کردن رواست؛ اما موضع ما مدعیان انقلاب و آرمانهایش در قبال این نا عدالتیها چه بوده است جز توجیه و چشم فروبستن و دم برنیاوردن؟
سالهاست به نام مصلحت، عدالت را به مسلخ بردهایم و با تمسک به بهانههایی همچون «جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان»، «عدم سیاه نمایی »، «تکمیل نکردن پازل استکبار » و ... در برابر این بیعدالتیها و تبعیضها، سکوت اختیار نمودیم.
خودکشی بهوسیلهی خودسوزی، در کشورهای کمتر توسعهیافته و مناطق دورافتاده و محروم، بیشتر دیده میشود. طبق مطالعات انجامشده، عللی همچون افسردگی، برچسب ناموسی و اخلاقی، محرومیت یا وابستگیهای اقتصادی و مالی و الگوهای جنسیتی سنتی، خودسوزی را در بین زنان و دختران جوان، بیش از گروههای دیگر افزایش داده است.
اینکه زنی که تن به خودسوزی میدهد، نشان از نهایت استیصال اوست، ولی چرا چنین میشود و برای پیشگیری از این رویداد زنجیروار تلخ و دردناک در استان چه باید کرد؟
بدیهی است تا زمانی که راهحلی برای مشکلات زنان و دختران چنین مناطقی پیدا نشود و اقدامات اساسی جهت رفع اینگونه مشکلات و محرومیتها نشود، همچنان شاهد چنین مرگهای ناگوار و دلخراشی خواهیم بود. آموزش مهارتهای زندگی، جرئت ورزی، حل مسئله و مداخلات خانوادگی در پیشگیری از این ناهنجاری اجتماعی بسیار مؤثر است.
حال با توجه به وجود اینهمه خودسوزی که برای استان کوچک و کمجمعیت ما واقعاً به یک معضل بسیار بزرگ اجتماعی تبدیلشده است، مجمع هماهنگی تشکلهای اسلامی دانشجویان استان (مهتاد) بهعنوان قشر نخبه و دانشگاهی فعال در سطح کشوری و استان، خود را مسئول پیگیری این مسئله دیده است.
لذا این مجمع از دکتر کلانتری استاندار محترم استان تقاضامند است در وهله اول تمام تلاش خود را برای فراهم کردن زیرساختهای حداقلی ازجمله تأمین مالی و تخصیص منابع فوقالعاده جهت اجرای برنامههای هرچند کوتاهمدت جهت مقابله موقت با این معضل را انجام دهند. همچنین این مجمع از تمامی دستاندرکاران استانی ازجمله روسای محترم دانشگاههای یاسوج جنابان دکتر عریان و دکتر یزدانپاه این درخواست را دارد تا هر چه سریعتر کارگروههای تخصصی و مدنی پیشگیری و مقابله علمی با این پدیده را در کنار گسیل گروهی متخصصین و مشاورین زبده و بهکارگیری آنان جهت بررسی، آموزش زنان و کودکان این منطقه و شناخت علل اصلی این اتفاقات را در دستور کار خود قرار دهند.
والسلام
مجمع هماهنگی تشکلهای اسلامی دانشجویان (مهتاد)