تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۱
کد مطلب : ۴۱۲۰۰۹
پاسخی به یادداشت «حمیده هدایتخواه»؛
بی اعتنایی به پدر یا تمسخر 40 هزار رأی؟
ابراهیم شجاعی پور
۸
کبنا ؛در پاسخ به صحبتها و یادداشتهای اخیر خانم هدایت خواه [کلیک کنید] باید به عرض برسانم:
که ابتدا به ساکن در یادداشت (خودکشی به سبک اصولگرایی) نکات و افاضاتی مشهود است که منافی و مغایر سخنان شما در دیگر یادداشتهایتان است.
چرا که شما در یادداشت اولتان مرقوم کردهاید که اصولگرایان برای ادامه حیات خویش میبایست اقدام به کادر سازی کنند و نیروهایی جوان و نوگرا به بدنه خود تزریق کنند که این نکته بجا و منطقی است و اما در جای دیگر با این حال که حلقهٔ به قول خودتان شبه کلونی و محصور، وقتی فرخیانی را خروجی خود قرار میدهند شما با انگهای مختلف تصمیمشان را نشان ترس و یاس تلقی میکنید و آنها را به افسردگی و انسداد سیاسی متهم میکنید و فرخیانی را صدای سوت پایان بازی اصوگرایان و خروجی انحصارخطاب کردهاید و اصلاً جریانی را که بر گزینه فرخیانی به اجماع رسید را جریان ندانستهاید! که این خود تناقض محض است یا باید تابع نظر جمع و جریان بود یا نباید مدعی خرد و عقل جمعی میبود که خود شما به آن اذعان کردهاید!
و از آن طرف عده زیادی از اصولگرایان جمله روشنفکر همانند شما بر همین عقیده بوده و هستند و نظر مساعد بلکه مخالف به برخی تصمیات و رویکردهای حلقه انحصار طلب میبود با این تفاوت که نه الان بلکه از چهار سال قبلتر و به دلایل اتخاذ تصمیمات خاص و خودراییشان و...که در واقع این مهم نقطه عطف و اشتراک و دلیلی است پر واضح در بین حامیان روشنفکر و حتی مخالفانش...! میتوان گفت یکی از علل انشقاق، نارضایتی و حتی ایجاد تعدد کاندیدا از دل اصولگرایان همین موضوع میباشد.
و حال سئوال این است که چطور میشود شما هم منتقد تصمیمات پدر خود میشوید؟ هم منتقد تصمیمات شورای اصولگرایی میشوید؟ و هم منتقد خروجی جریان اصولگرایی میشوید؟ حتی شما به کسی که خودش به عنوان منتقد و معترض نسبت به برخی از تصمیمات همان حلقهای که اشاره شد قد علم کرد! و توانست آراء نزدیک به 40 هزار نفر را با وجود آن همه نا ملایمات حلقه دوستان شورا، با خود همراه کند انتقاد میکنید؟ شاید با مطرح ساختن و دامن زدن به چنین گزارهها و انتقادات، به دنبال تشدید اختلاف و شکاف بین اصولگرایان باشید.
خود شما هم در جایی دیگر روشنفکر را خوش شانش، خوش اقبال و فاقد برنامه و هدف دانستهاید و ایشان را به تن ندادن و تبری جستن به تصمیم و عقل جمعی حلقهای که خود شما هم آن را قبول ندارید و منتقدشان هستید، متهم کردهاید!! که در واقع این روی صحبت شما توهین به شعور و تشخیص نزدیک به 40 هزار نفر از کسانی است که اولاً پای صندوقهای رأی این نظام آمدند و در ثانی بی احترامی به همین تعداد افرادی هست که نام روشنفکر را در برگه رأی خود نوشتند! هرگز اینطور نیست چرا که قطعاً هر کسی پای در این کارو زار سیاسی مینهد حتماً تجاربی دارد و یا کمبودی احساس کرده است و حتماً اهداف و چشم اندازی هم برای هرچه بهتر شدن ترسیم کرده و برنامههایی مد نظر دارد اما شاید متفاوت با دیگران!! عدهای در این میان کارنامهای دارند که یقیناً در معرض و محضر دید مردم است که در واقع خود مردم باید برگههای امتحان آنها را تصحیح کنند و عدهای هم دارای برنامهاند که در وقت خود ارائه داده و میدهند. در سطری دیگر موضوعی را به زبان آوردهاید نگفتنش به صلاح بود، چطور میشود مردم میباید 16 سال و یا چه بسا بیشتر در هر شرایط به پدر شما هدایت خواه و یا حسینی و... یا دیگر کاندیدای اصولگرا بیاندیشند، رأی دهند، پشتیبانی کنند و حتی شکست بخورند و اما بعد ککی نگزد و خیالی نباشد!! آن وقت شما با بی توجهی و بی اعتنایی می گویید که برایتان خنده دار است فکر کردن یا حمایت کردن از فلان کاندید اصولگرا!!
دست آخر به نظر میآید که این عده محدود و تصمیم گیر که پدر بزرگوارتان در بین حضرات هم جایگاه ویژهای دارد اگر گزینهٔ به قول خودشان فرخیانی است پس باید به نظر جمع احترام گذاشت و تابع بود و اگر دوباره و یا چند باره قصدی هست که تا دقیقه 90 صبر توشه کند و یا با اکراه و اجبار عدهای اقلیت راهها را به جو غوره ختم کنند بحثی دگر است! که هم در واقع نوعی تخفیف در حق فرخیانی خواهد بود!! و یقیناً اقدام به چنین تصمیماتی باعث ظهور رقبا درون گروهی شده و میشود که شما هم اشاره داشتهاید ولی به صلاح میباشد که به دنبال آسیب شناسی و علت یابی ظهور افراد متعدد از گروه اصولگرایی میبود هر چند هم وقت تنگ شده است اما میتوان حتی با یک حساب سر انگشتی با توجه به فاکتورها و شرایط کاندیداهای دور اخیر و آرا مأخوذه آنها و همچنیین با کوتاه آمدن برخی از افراد حلقه دوستان ازمواضع منفعت طلبی وانحصار طلبی خود و پذیرفتن و شایسته دانستن دیگر گزینههای کاندیدا و توجه به عقبه آنها در دور گذشته میتوان راهی جست در جهت پیروزی همه اصوگرایان با یک کاندید واحد. چرا که قطعاً تعدد افراد در این زمان به صلاح اصولگرایان نخواهد بود و بدون شک شکست را رقم خواهند زد و باید گفت که شکست هر یک از کاندیدای اصولگرا بیش و پیش از آنکه متوجه شخص کاندیدا باشد متوجه عقبه و حامیان آن شخص خواهد بود و قریب به یقین اگر این روند را اصلاح نکنند و تجدید نظر نکنند راهی که حلقه دوستان پیش رو گرفتهاند ره به جایی نبرد.
ترسم نرسی به کعبهای اعرابی این ره که تو میروی به ترکستان است.
----------------------------------------
ابراهیم شجاعی پور
که ابتدا به ساکن در یادداشت (خودکشی به سبک اصولگرایی) نکات و افاضاتی مشهود است که منافی و مغایر سخنان شما در دیگر یادداشتهایتان است.
چرا که شما در یادداشت اولتان مرقوم کردهاید که اصولگرایان برای ادامه حیات خویش میبایست اقدام به کادر سازی کنند و نیروهایی جوان و نوگرا به بدنه خود تزریق کنند که این نکته بجا و منطقی است و اما در جای دیگر با این حال که حلقهٔ به قول خودتان شبه کلونی و محصور، وقتی فرخیانی را خروجی خود قرار میدهند شما با انگهای مختلف تصمیمشان را نشان ترس و یاس تلقی میکنید و آنها را به افسردگی و انسداد سیاسی متهم میکنید و فرخیانی را صدای سوت پایان بازی اصوگرایان و خروجی انحصارخطاب کردهاید و اصلاً جریانی را که بر گزینه فرخیانی به اجماع رسید را جریان ندانستهاید! که این خود تناقض محض است یا باید تابع نظر جمع و جریان بود یا نباید مدعی خرد و عقل جمعی میبود که خود شما به آن اذعان کردهاید!
و از آن طرف عده زیادی از اصولگرایان جمله روشنفکر همانند شما بر همین عقیده بوده و هستند و نظر مساعد بلکه مخالف به برخی تصمیات و رویکردهای حلقه انحصار طلب میبود با این تفاوت که نه الان بلکه از چهار سال قبلتر و به دلایل اتخاذ تصمیمات خاص و خودراییشان و...که در واقع این مهم نقطه عطف و اشتراک و دلیلی است پر واضح در بین حامیان روشنفکر و حتی مخالفانش...! میتوان گفت یکی از علل انشقاق، نارضایتی و حتی ایجاد تعدد کاندیدا از دل اصولگرایان همین موضوع میباشد.
و حال سئوال این است که چطور میشود شما هم منتقد تصمیمات پدر خود میشوید؟ هم منتقد تصمیمات شورای اصولگرایی میشوید؟ و هم منتقد خروجی جریان اصولگرایی میشوید؟ حتی شما به کسی که خودش به عنوان منتقد و معترض نسبت به برخی از تصمیمات همان حلقهای که اشاره شد قد علم کرد! و توانست آراء نزدیک به 40 هزار نفر را با وجود آن همه نا ملایمات حلقه دوستان شورا، با خود همراه کند انتقاد میکنید؟ شاید با مطرح ساختن و دامن زدن به چنین گزارهها و انتقادات، به دنبال تشدید اختلاف و شکاف بین اصولگرایان باشید.
خود شما هم در جایی دیگر روشنفکر را خوش شانش، خوش اقبال و فاقد برنامه و هدف دانستهاید و ایشان را به تن ندادن و تبری جستن به تصمیم و عقل جمعی حلقهای که خود شما هم آن را قبول ندارید و منتقدشان هستید، متهم کردهاید!! که در واقع این روی صحبت شما توهین به شعور و تشخیص نزدیک به 40 هزار نفر از کسانی است که اولاً پای صندوقهای رأی این نظام آمدند و در ثانی بی احترامی به همین تعداد افرادی هست که نام روشنفکر را در برگه رأی خود نوشتند! هرگز اینطور نیست چرا که قطعاً هر کسی پای در این کارو زار سیاسی مینهد حتماً تجاربی دارد و یا کمبودی احساس کرده است و حتماً اهداف و چشم اندازی هم برای هرچه بهتر شدن ترسیم کرده و برنامههایی مد نظر دارد اما شاید متفاوت با دیگران!! عدهای در این میان کارنامهای دارند که یقیناً در معرض و محضر دید مردم است که در واقع خود مردم باید برگههای امتحان آنها را تصحیح کنند و عدهای هم دارای برنامهاند که در وقت خود ارائه داده و میدهند. در سطری دیگر موضوعی را به زبان آوردهاید نگفتنش به صلاح بود، چطور میشود مردم میباید 16 سال و یا چه بسا بیشتر در هر شرایط به پدر شما هدایت خواه و یا حسینی و... یا دیگر کاندیدای اصولگرا بیاندیشند، رأی دهند، پشتیبانی کنند و حتی شکست بخورند و اما بعد ککی نگزد و خیالی نباشد!! آن وقت شما با بی توجهی و بی اعتنایی می گویید که برایتان خنده دار است فکر کردن یا حمایت کردن از فلان کاندید اصولگرا!!
دست آخر به نظر میآید که این عده محدود و تصمیم گیر که پدر بزرگوارتان در بین حضرات هم جایگاه ویژهای دارد اگر گزینهٔ به قول خودشان فرخیانی است پس باید به نظر جمع احترام گذاشت و تابع بود و اگر دوباره و یا چند باره قصدی هست که تا دقیقه 90 صبر توشه کند و یا با اکراه و اجبار عدهای اقلیت راهها را به جو غوره ختم کنند بحثی دگر است! که هم در واقع نوعی تخفیف در حق فرخیانی خواهد بود!! و یقیناً اقدام به چنین تصمیماتی باعث ظهور رقبا درون گروهی شده و میشود که شما هم اشاره داشتهاید ولی به صلاح میباشد که به دنبال آسیب شناسی و علت یابی ظهور افراد متعدد از گروه اصولگرایی میبود هر چند هم وقت تنگ شده است اما میتوان حتی با یک حساب سر انگشتی با توجه به فاکتورها و شرایط کاندیداهای دور اخیر و آرا مأخوذه آنها و همچنیین با کوتاه آمدن برخی از افراد حلقه دوستان ازمواضع منفعت طلبی وانحصار طلبی خود و پذیرفتن و شایسته دانستن دیگر گزینههای کاندیدا و توجه به عقبه آنها در دور گذشته میتوان راهی جست در جهت پیروزی همه اصوگرایان با یک کاندید واحد. چرا که قطعاً تعدد افراد در این زمان به صلاح اصولگرایان نخواهد بود و بدون شک شکست را رقم خواهند زد و باید گفت که شکست هر یک از کاندیدای اصولگرا بیش و پیش از آنکه متوجه شخص کاندیدا باشد متوجه عقبه و حامیان آن شخص خواهد بود و قریب به یقین اگر این روند را اصلاح نکنند و تجدید نظر نکنند راهی که حلقه دوستان پیش رو گرفتهاند ره به جایی نبرد.
ترسم نرسی به کعبهای اعرابی این ره که تو میروی به ترکستان است.
----------------------------------------
ابراهیم شجاعی پور