تاریخ انتشار
سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۸
کد مطلب : ۴۱۱۴۹۱
شاهنامه و سابقه ی آیین شاهنامه خوانی در کهگیلویه و بویراحمد
۳
کبنا ؛
امروز کلیپی بدستم رسید از قسمتی از برنامه های یکی از شبکه های فارسی زبان خارجی، که در آن به شاهنامه و داستان هایی از شاهنامه که در کهگیلویه و بویراحمد اتفاق افتاده، پرداخته بود. بسیار زیبا داستان کیخسرو در شاهنامه به «تلخسرو» در یاسوج ارتباط داده شد، و رودخانه بشار همان رودخانه «بشو»، شخصیت «بیژن» به منطقه «بیژن» در اطراف یاسوج و «سی سخت» نیز نامی است که از «سی تن» از یاران بیژن گرفته شده است.
اسطوره سفر کیخسرو پادشاه عادل کیانی به دنا، برخلاف اغلب اسطوره ها، از چنان نظمی در خط وسیر مکانی وقوع حوادث برخوردار است که تمامی بخش های داستان را برای شنونده و خواننده موزون و قابل قبول می سازد.اهالی شهرستانهای بویراحمد و دنا در کهگیلویه و بویراحمد بر این باورند که:کیخسرو پادشاه دادگستر ایران،پس از پاک نمودن سرزمین ایران و ممالک مرتبط و همسایه باآن از جرثومه های فساد و ظلم و اقسام شرارت ها و ناپاکی ها ؛بر سراسر امپراطوری خود صلح و امنیت و عدالت را حکمفرما ساخت.او سپس به این نتیجه می رسد که این جهان و محتویات آن به مردم تعلق دارد و همه باید از آن بهره مند گردند و بهترین عمل را واگذاری قدرت به مردم دانست.بنابراین تصمیم گرفت که امور مردم را به خودشان واگذار کند و سلطنت و قدرت را رها نموده و به مکانی دور از چشم مردمان به عبادت بپردازد.کیخسرو به ابلاغ تصمیم خویش به درباریان وسرداریان سپاه ؛به رغم اصرار و پافشاری درباریان وسران در انصراف او از تصمیمش سفر خویش را به سمت کوه دنا آغاز نمود.
دکتر یوسف نیک روز در مقاله ای می نویسد شاهنامه به زبان پارسی میانه نوشته شده است و گویش لری کهگیلویه و بویراحمد به نسبت سایر لهجه های لری(لرستانی، چهارمحال و بختیاری)، پیوند عمیق و نزدیکی با فارسی میانه دارد. نیک روز چند واژه را به عنوان مثال در مقاله خود اورده است که در آن شباهت واژه های لری، واژه های فارسی میانه و معادل فارسی امروزی آن آورده شده است.
اسطوره سفر کیخسرو پادشاه عادل کیانی به دنا، برخلاف اغلب اسطوره ها، از چنان نظمی در خط وسیر مکانی وقوع حوادث برخوردار است که تمامی بخش های داستان را برای شنونده و خواننده موزون و قابل قبول می سازد.اهالی شهرستانهای بویراحمد و دنا در کهگیلویه و بویراحمد بر این باورند که:کیخسرو پادشاه دادگستر ایران،پس از پاک نمودن سرزمین ایران و ممالک مرتبط و همسایه باآن از جرثومه های فساد و ظلم و اقسام شرارت ها و ناپاکی ها ؛بر سراسر امپراطوری خود صلح و امنیت و عدالت را حکمفرما ساخت.او سپس به این نتیجه می رسد که این جهان و محتویات آن به مردم تعلق دارد و همه باید از آن بهره مند گردند و بهترین عمل را واگذاری قدرت به مردم دانست.بنابراین تصمیم گرفت که امور مردم را به خودشان واگذار کند و سلطنت و قدرت را رها نموده و به مکانی دور از چشم مردمان به عبادت بپردازد.کیخسرو به ابلاغ تصمیم خویش به درباریان وسرداریان سپاه ؛به رغم اصرار و پافشاری درباریان وسران در انصراف او از تصمیمش سفر خویش را به سمت کوه دنا آغاز نمود.
دکتر یوسف نیک روز در مقاله ای می نویسد شاهنامه به زبان پارسی میانه نوشته شده است و گویش لری کهگیلویه و بویراحمد به نسبت سایر لهجه های لری(لرستانی، چهارمحال و بختیاری)، پیوند عمیق و نزدیکی با فارسی میانه دارد. نیک روز چند واژه را به عنوان مثال در مقاله خود اورده است که در آن شباهت واژه های لری، واژه های فارسی میانه و معادل فارسی امروزی آن آورده شده است.
واژه های فارسی میانه (پهلوی) | واژه لری کهگیلویه و بویراحمدی | معادل فارسی امروزی |
ورم (varm) | برم (barm) | آبگیر |
برک (bruk) | برگ (borg) | ابرو |
کلک (kulak) | کله (kulo) | ملخ |
وینگشت(vinjisk) | بنجشت (benjisk) | گنجشک |
وجود مکان ها و مناطق زیادی در استان و نسبت دادن این مکان ها و مناطق به شخصیت های شاهنامه، وجود طوایفی مثل «کی گیوی»، «گودرزی»، «گشتاسبی»، «بهمن یاری» و منسوب کردن این طوایف به پهلوانان شاهنامه باعث شده که شاهنامه فردوسی پس از قرآن کریم، یکی از گران سنگ ترین کتب در میان مناطق لرنشین می باشد که به مناسبت حجم گسترده مطالب و کثرت داستان های پهلوانی به «هفت لشکر» شناخته می شد.
اما علاوه بر اینکه داستان های شاهنامه در کهگیلویه و بویراحمد به واقعیت نزدیک است و به نظر می آید پهلوانانی در این منطقه بوده اند که اسم آنها در شاهنامه امده است، خواندن شاهنامه از دیرباز مورد علاقه عشایر لر بوده است.
میرزا فتاح گرمرودی درباره لرهای کهگیلویه و بویراحمدی می گوید: « شغل انها از اعلا و ادنی شاهنامه خواندن است. اطفالشان بعد از ختم قرآن شروع به خواندن شاهنامه می نمایند و از این راه است که اغلب آنها جنگجو و جنگ آور می باشند.»
جواد صفی نژاد درباره ارزش و جایگاه شاهنامه در میان عشایر می گوید: « در کهگیلویه و بویراحمد جهت دست یافتن به شاهنامه خوانان، در غارت ها گاه دیده می شد که آدم های باسوادی را می دزدیدند تا برایشان در جنگ ها شاهنامه خوانی کنند و به او زن و مال و دارایی می داده اند. اما در زمان رضاشاه که عشایر با سلاح شاهنامه مسلح شده بودند، در سال 1312ه.ش دستور منع شاهنامه را در ایلات و عشایر صادر کردند و امنیه ها به تفتیش چادرها و خانه ها پرداختند و هر خانه ای که شاهنامه در ان بود توسط امنیه ها محاصره می گردید و زد و خورد آغاز می شد و در صورت پیروزی، شاهنامه را می بردند و این کار تا شهریور 1320 ه.ش ادامه داشت. در ان زمان سه شاهنامه را به شرح زیر در منطقه بویراحمد علیا گرفتند و بردند 1. شاهنامه شیرزاد نگین تاجی 2. شاهنامه سیدکرامت زمانی 3. شاهنامه ملا بهمن دشت رومی که جهت بردن شاهنامه در جنگ با امنیه ها کشته شد.
حقی که این مطلب می خواهد ادا کند این است که شاهنامه خوانی در این استان عقبه ای چندین و چند ساله دارد، خوب است این رسم زیبا و دیرین نه فقط در مراسم و مجالس بلکه در خانه ها نیز رواج یابد و این فرهنگ غنی و اشعار حماسی و زیبای فردوسی در یادها طنین انداز باشد و نسل جوان کهگیلویه و بویراحمد این را بدانند که این سرزمین و حتی ریشه واژه «کهگیلویه و بویراحمد» عقبه ای دارد که باید آن را شناخت، این رسم را به دیگران معرفی کرد و در حفظ و رواج آن کوشید.
رستگارفسایی شاهنامه پژوه درباره اهمیت خواندن شاهنامه گفته است: اینک بیش از هرزمان دیگر به شاهنامه خوانی نیاز داریم چون در هر خانه ای شاهنامه وجود دارد و این کتاب ارزشمند هزاران سال است که از زبان ،فرهنگ دینی و بسیاری از ارزشهای انسانی وهویت تاریخی جامعه ایرانی پاسداری می کند. هرکجایی که برنامه فردوسی پژوهی برگزارمی شود،داخل و خارج از کشور جلوه ای از غنای زبان و ادبیات فارسی جلوه گری می کند.
...................................
سیده زهرا حسینی فر
اما علاوه بر اینکه داستان های شاهنامه در کهگیلویه و بویراحمد به واقعیت نزدیک است و به نظر می آید پهلوانانی در این منطقه بوده اند که اسم آنها در شاهنامه امده است، خواندن شاهنامه از دیرباز مورد علاقه عشایر لر بوده است.
میرزا فتاح گرمرودی درباره لرهای کهگیلویه و بویراحمدی می گوید: « شغل انها از اعلا و ادنی شاهنامه خواندن است. اطفالشان بعد از ختم قرآن شروع به خواندن شاهنامه می نمایند و از این راه است که اغلب آنها جنگجو و جنگ آور می باشند.»
جواد صفی نژاد درباره ارزش و جایگاه شاهنامه در میان عشایر می گوید: « در کهگیلویه و بویراحمد جهت دست یافتن به شاهنامه خوانان، در غارت ها گاه دیده می شد که آدم های باسوادی را می دزدیدند تا برایشان در جنگ ها شاهنامه خوانی کنند و به او زن و مال و دارایی می داده اند. اما در زمان رضاشاه که عشایر با سلاح شاهنامه مسلح شده بودند، در سال 1312ه.ش دستور منع شاهنامه را در ایلات و عشایر صادر کردند و امنیه ها به تفتیش چادرها و خانه ها پرداختند و هر خانه ای که شاهنامه در ان بود توسط امنیه ها محاصره می گردید و زد و خورد آغاز می شد و در صورت پیروزی، شاهنامه را می بردند و این کار تا شهریور 1320 ه.ش ادامه داشت. در ان زمان سه شاهنامه را به شرح زیر در منطقه بویراحمد علیا گرفتند و بردند 1. شاهنامه شیرزاد نگین تاجی 2. شاهنامه سیدکرامت زمانی 3. شاهنامه ملا بهمن دشت رومی که جهت بردن شاهنامه در جنگ با امنیه ها کشته شد.
حقی که این مطلب می خواهد ادا کند این است که شاهنامه خوانی در این استان عقبه ای چندین و چند ساله دارد، خوب است این رسم زیبا و دیرین نه فقط در مراسم و مجالس بلکه در خانه ها نیز رواج یابد و این فرهنگ غنی و اشعار حماسی و زیبای فردوسی در یادها طنین انداز باشد و نسل جوان کهگیلویه و بویراحمد این را بدانند که این سرزمین و حتی ریشه واژه «کهگیلویه و بویراحمد» عقبه ای دارد که باید آن را شناخت، این رسم را به دیگران معرفی کرد و در حفظ و رواج آن کوشید.
رستگارفسایی شاهنامه پژوه درباره اهمیت خواندن شاهنامه گفته است: اینک بیش از هرزمان دیگر به شاهنامه خوانی نیاز داریم چون در هر خانه ای شاهنامه وجود دارد و این کتاب ارزشمند هزاران سال است که از زبان ،فرهنگ دینی و بسیاری از ارزشهای انسانی وهویت تاریخی جامعه ایرانی پاسداری می کند. هرکجایی که برنامه فردوسی پژوهی برگزارمی شود،داخل و خارج از کشور جلوه ای از غنای زبان و ادبیات فارسی جلوه گری می کند.
...................................
سیده زهرا حسینی فر