تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۵۴
کد مطلب : ۴۱۰۰۵۷
رضا رفیعی رئیس انجمن هنرهای نمایشی کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با کبنا:
بودجه عرصه فرهنگ و هنر کم است / مدیرکل فرهنگ و ارشاد آینده استان نباید با کوپنهای حمایتی منصب را بپذیرد
۰
کبنا ؛خالی بودن صندلی مدیریتی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فرصتی را ایجاد کرده است که پیرامون موضوع مدیریت فرهنگی، آسیبهای اداره فرهنگ گفتگوهایی شکل بگیرد و قطعاً این فرصت طلایی را باید مغتنم شمرد تا اتفاقات اخیر در عرصه مدیریت فرهنگ و ارشاد اسلامی، (ضمن آنکه تلاشهای مدیران پیشین ارج نهاده میشود) تلنگری باشد برای آنکه مدیران این حوزه به نحوی شایسته انتخاب شوند. در واقع مسئله مهم در عرصه فرهنگ «نهانی» بودن آن است، باید لایههای عمیق یک جامعه را کالبدشکافی کرد و آن را شبیه آناتومی بدن انسان تشریح کرد تا به این درک برسیم که فرهنگ در استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از آنکه به این مسائل پنهانی بپردازد به ظواهر پرداخته، و این نشأت گرفته از نگاه سطحی در مدیریت فرهنگی است. بنابراین آنچه در این برهه اهمیت دارد این است که در انتخاب مدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از هر چیزی جستجو و تعمق بیشتری صورت گیرد.
با رضا رفیعی از پیشکسوتان عرصه تئاتر استان و رئیس انجمن هنرهای نمایشی کهگیلویه و بویراحمد حول و حوش موضوع «فرهنگ در استان و تغییر مدیرکل فرهنگ و ارشاد کهگیلویه و بویراحمد» گفتوگویی کوتاه ترتیب دادیم که شرح آن در زیر آورده شده است.
استان کهگیلویه و بویراحمد ظرفیتهای بی نظیری در حوزه فرهنگ و هنر دارد در رشتههای مختلف، چرا آنطوری که شاید و باید هست از این ظرفیت استفاده نشده است؟
استان کهگیلویه و بویراحمد بیشتر از آنکه بر اساس شایسته سالاری، مدیریت علمی و صحیح اداره شود، به صورت عشیرهای مدیریت میشود، از طرف دیگر دخالت بیش از حد نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سیاسیون در اداره امور و توقعات گاها بیجایشان برای راضی نگه داشتن آرای حوزههای انتخابیهشان مسئلهای است که شایسته سالاری را در حاشیه قرار میدهد.
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر دستگاههای فرهنگی چرا از ظرفیتهای فرهنگی و هنری استان کمترین بهره را میبرند؟
کمیت و کیفیت را باید سنجید، موضوعی که وجود دارد و باعث میشود شما فکر کنید از ظرفیتهای فرهنگی و هنری بهره برداری نمیشود این است که در نظام بودجه ریزی مملکت کمترین اعتبار برای فرهنگ و هنر در نظر گرفته میشود و به تبع آن اعتبار اختصاص یافته به استانها نیز کم است و کمبود اعتبارات و توقعات اقشار از دستگاههای فرهنگی باعث عملکرد نامطلوب دستگاههای فرهنگی است. ما فکر میکنیم فرهنگ فقط ارشاد اسلامی است در صورتیکه فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی فرهنگ و هنر است و دستگاههایی هم هست که بصورت موازی در حوزه فرهنگ و هنر سهیم هستند.
به نظر شما چه ساختاری باید برای فرهنگ و هنر کهگیلویه و بویراحمد تعریف شود؟
متاسفانه فرهنگ و هنر در استان کهگیلویه و بویراحمد از نیازهای اولیه به شمار نمیآید و نمونهاش عدم استقبال از سینما به عنوان صنعت فرهنگ و هنر است، از برنامههای فرهنگی و هنری استقبالی نمیشود و در اولویت نیستند. هم اصحاب فرهنگ و هنر و هم مسئولین باید با برنامهریزی نسبت به تولید برنامههای فرهنگی و هنری تلاش نمایند و فرهنگ و هنر را به منازل ببرند. از طریق ورک شاپ های خیابانی و میدانی هنرهای تجسمی، نمایشی، شاهنامه خوانی، موسیقی محیطی و کارگاههای آموزشی تئاتر خیابانی در قالب آسیبهای اجتماعی و فرهنگی در مناطق کمتر توسعه یافته میتواند باعث تحرک شود.
شنیده میشود مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان تغییر میکند؟ شما به عنوان کسی که سالها در حوزه هنر نقش آفرینی میکنید در این رابطه چه نظری دارید؟
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی حتماً نیاز نیست هنرمند باشد ولی میتواند از افراد آگاه به مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و جامعه شناختی باشد. مدیریت فرهنگ و هنر باید جامعه شناس، روانشناس، اهل مراودههای اجتماعی، سیاسی و مذهبی باشد و توانمند در توسعه فرهنگ و هنر در سطح استان و آگاه به تمام اقلیمهای استان و مطالبه گر باشد و شجاعت در به چالش کشاندن مدیران ارشد استان و کشور را داشته باشد و با کوپنهای حمایتی این منصب را نپذیرد که فردا باعث شود در انتصابها و اصول مدیریتی وامدار سیاسیون باشد و نتواند عامل محرکه تعامل مردم، مسئولین و اصحاب فرهنگ و هنر باشد.
آیا دخالتها در انتصاب مدیرکل این دستگاه فرهنگی و هنری آسیبی هم به فرهنگ و هنر میرساند؟ گاهی نمایندگان و مسئولان سیاسی هم در این رابطه دخالت میکنند؟ نظر شما چیست؟
قطعاً این دخالتها آسیب زا است، از کسانی که توانایی مدیریت فرهنگی و مطالبه گری را ندارند و فقط دنبال تکمیل کردن رزومه مدیریتی و راضی نگه داشتن سیاسیون هستند خواهشمندم به وجدانشان رجوع کرده و کناره گیری کنند و بگذارند فرهنگ و هنر را کسی به دست گیرد که دلسوز باشد و توانایی اینکار را داشته باشد.
مدیرکل به نظر شما چه کسی باید باشد؟
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی باید آگاه به مسائل فرهنگی و هنری استان باشد و در مورد معیشت فرهنگی استان متخصص باشد و بتواند نسخههای خوبی تجویز کند تا نظاره گر رونق فرهنگی در استان باشیم. سکانداری فرهنگ و هنر یعنی دمیدن روح تحرک پذیری در جامعه و تزریق لبخند به جامعه.
با رضا رفیعی از پیشکسوتان عرصه تئاتر استان و رئیس انجمن هنرهای نمایشی کهگیلویه و بویراحمد حول و حوش موضوع «فرهنگ در استان و تغییر مدیرکل فرهنگ و ارشاد کهگیلویه و بویراحمد» گفتوگویی کوتاه ترتیب دادیم که شرح آن در زیر آورده شده است.
استان کهگیلویه و بویراحمد ظرفیتهای بی نظیری در حوزه فرهنگ و هنر دارد در رشتههای مختلف، چرا آنطوری که شاید و باید هست از این ظرفیت استفاده نشده است؟
استان کهگیلویه و بویراحمد بیشتر از آنکه بر اساس شایسته سالاری، مدیریت علمی و صحیح اداره شود، به صورت عشیرهای مدیریت میشود، از طرف دیگر دخالت بیش از حد نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سیاسیون در اداره امور و توقعات گاها بیجایشان برای راضی نگه داشتن آرای حوزههای انتخابیهشان مسئلهای است که شایسته سالاری را در حاشیه قرار میدهد.
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر دستگاههای فرهنگی چرا از ظرفیتهای فرهنگی و هنری استان کمترین بهره را میبرند؟
کمیت و کیفیت را باید سنجید، موضوعی که وجود دارد و باعث میشود شما فکر کنید از ظرفیتهای فرهنگی و هنری بهره برداری نمیشود این است که در نظام بودجه ریزی مملکت کمترین اعتبار برای فرهنگ و هنر در نظر گرفته میشود و به تبع آن اعتبار اختصاص یافته به استانها نیز کم است و کمبود اعتبارات و توقعات اقشار از دستگاههای فرهنگی باعث عملکرد نامطلوب دستگاههای فرهنگی است. ما فکر میکنیم فرهنگ فقط ارشاد اسلامی است در صورتیکه فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی فرهنگ و هنر است و دستگاههایی هم هست که بصورت موازی در حوزه فرهنگ و هنر سهیم هستند.
به نظر شما چه ساختاری باید برای فرهنگ و هنر کهگیلویه و بویراحمد تعریف شود؟
متاسفانه فرهنگ و هنر در استان کهگیلویه و بویراحمد از نیازهای اولیه به شمار نمیآید و نمونهاش عدم استقبال از سینما به عنوان صنعت فرهنگ و هنر است، از برنامههای فرهنگی و هنری استقبالی نمیشود و در اولویت نیستند. هم اصحاب فرهنگ و هنر و هم مسئولین باید با برنامهریزی نسبت به تولید برنامههای فرهنگی و هنری تلاش نمایند و فرهنگ و هنر را به منازل ببرند. از طریق ورک شاپ های خیابانی و میدانی هنرهای تجسمی، نمایشی، شاهنامه خوانی، موسیقی محیطی و کارگاههای آموزشی تئاتر خیابانی در قالب آسیبهای اجتماعی و فرهنگی در مناطق کمتر توسعه یافته میتواند باعث تحرک شود.
شنیده میشود مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان تغییر میکند؟ شما به عنوان کسی که سالها در حوزه هنر نقش آفرینی میکنید در این رابطه چه نظری دارید؟
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی حتماً نیاز نیست هنرمند باشد ولی میتواند از افراد آگاه به مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و جامعه شناختی باشد. مدیریت فرهنگ و هنر باید جامعه شناس، روانشناس، اهل مراودههای اجتماعی، سیاسی و مذهبی باشد و توانمند در توسعه فرهنگ و هنر در سطح استان و آگاه به تمام اقلیمهای استان و مطالبه گر باشد و شجاعت در به چالش کشاندن مدیران ارشد استان و کشور را داشته باشد و با کوپنهای حمایتی این منصب را نپذیرد که فردا باعث شود در انتصابها و اصول مدیریتی وامدار سیاسیون باشد و نتواند عامل محرکه تعامل مردم، مسئولین و اصحاب فرهنگ و هنر باشد.
آیا دخالتها در انتصاب مدیرکل این دستگاه فرهنگی و هنری آسیبی هم به فرهنگ و هنر میرساند؟ گاهی نمایندگان و مسئولان سیاسی هم در این رابطه دخالت میکنند؟ نظر شما چیست؟
قطعاً این دخالتها آسیب زا است، از کسانی که توانایی مدیریت فرهنگی و مطالبه گری را ندارند و فقط دنبال تکمیل کردن رزومه مدیریتی و راضی نگه داشتن سیاسیون هستند خواهشمندم به وجدانشان رجوع کرده و کناره گیری کنند و بگذارند فرهنگ و هنر را کسی به دست گیرد که دلسوز باشد و توانایی اینکار را داشته باشد.
مدیرکل به نظر شما چه کسی باید باشد؟
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی باید آگاه به مسائل فرهنگی و هنری استان باشد و در مورد معیشت فرهنگی استان متخصص باشد و بتواند نسخههای خوبی تجویز کند تا نظاره گر رونق فرهنگی در استان باشیم. سکانداری فرهنگ و هنر یعنی دمیدن روح تحرک پذیری در جامعه و تزریق لبخند به جامعه.