تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۹
کد مطلب : ۴۰۹۴۱۴
یادداشت|
روزهای سخت حناچی با دو بیمار
عارف لایق زاده
۰
کبنا ؛حناچی روزهای سختی را در پیش دارد، چرا که هم باید در نقش یک جراح چیره دست ظاهر شود و هم در قامت یک پرستار متعهد به تیمار دو بیمار رنجور اما امیدوار همت جدی گمارد، آن هم در روزگاری که پایتخت بدهکار، گران اداره میشود و شوربختانه چرخ مالیه شهر به خوبی نمیچرخد.
آری؛ حناچی روزهای سختی در پیش دارد، با دو بیماری که با دردهای مزمن و بی شماری دست و پنجه نرم میکنند. اگر آلودگی هوا، ترافیک، بحران فرونشست زمین، خطر لرزه خیزی، بافتهای فرسوده نا پایدار، مهاجرت، حاشیه نشینی، رشد نامتوازن و بد قواره شهر، وابستگی شهر به درآمدهای ناپایدار و سمی، کودکان کارو دست فروشان را مهمترین دردهای پایتخت بدانیم نیک در مییابیم تهران بیمار است و حال روز خوبی ندارد. بسیار ساده انگارانه است اگر همه مشکلات حناچی طی سالهای آتی، در تهران را محدود به روح و کالبد شهر کنیم، چرا که پژواک در ساختار، وضعیت نیروی انسانی و اقدامات مدیریت شهری در حوزههای مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در طی سالهای گذشته به استناد پژوهشهای علمی صورت گرفته بیانگر این مهم است که مدیریت شهری خود بیمارتر و رنجورتراز شهر است، شواهد این مدعا وضعیت فساد و سلامت اداری، فقر نیروی متخصص و تراکم نیروی انسانی، فرهنگ غیر حرفه ای حاکم بر مدیریت شهری، عدم شفافیت و مهمتر از همه این مسائل بحران سرمایه اجتماعی مدیریت شهری است.
شروع بیماریهای پایتخت را در دهه چهل و رؤیاپردازیهای پهلوی دوم و اقدامات نمایشی و روزمینی شهردار وقت مرحوم نیک پی میباید ریشه یابی نمود، همچنانکه تشدید و تنوع دردهای تهران را به صورت ویژه در دهههای هفتاد و نود شمسی خاصه در دوران صدارت آقایان کرباسچی و قالیباف باید واکاوی و مورد پژوهش قرار داد.
حال نوبت به معمار همیشه معترض و منتقد سرسخت قالیباف رسیده، کار حناچی در تهران دشوار اما درمان دردهای شهر شدنی است اگر ایشان نسبت به طرح ریزی برای بازساخت هوشمندانه مدیریت شهری غیر شفاف، فربه، بی انگیزه و... شهر تهران اقدام عاجل نماید، بی شک اگر چنین نشود شاهد تشدید بحران سرمایه اجتماعی مدیریت شهری، تعمیق دردهای شهر و عدم توفیق تیم مدیریتی جدید در رفع و کاهش بیماریهای پایتخت طی سالهای آتی خواهیم بود، زیرا جنس دردهای تهران به گونه ای است که درمانشان در گرو مشارکت و اعتماد شهروندان به مدیریت شهری (سرمایه اجتماعی) است، اسناد این مدعا رجوع به تجارب موفق شهرهای مکزیکوسیتی و لندن در کاهش چشمگیر آلودگی هوا، موفقیت چشم گیر شهر توکیو در ارتقاء سطح تاب آوری در برابر زلزله، تجربه شهر نیویورک در ساماندهی دست فروشان و تجارب بی شمار بسیاری از شهرهای جهان در قطع وابستگی اقتصادی شهر به درآمدهای ناپایدار و سمی است.
آری؛ شهر تهران شهرداری در قامت یک مدیر دوراندیش میخواهد نه شهرداری در قامت یک ناجی و امیرکبیر، باور کنیم بسیاری از دردهای شهر حاصل چنین تفکراتی بوده است.
عارف لایق زاده
شهرساز
آری؛ حناچی روزهای سختی در پیش دارد، با دو بیماری که با دردهای مزمن و بی شماری دست و پنجه نرم میکنند. اگر آلودگی هوا، ترافیک، بحران فرونشست زمین، خطر لرزه خیزی، بافتهای فرسوده نا پایدار، مهاجرت، حاشیه نشینی، رشد نامتوازن و بد قواره شهر، وابستگی شهر به درآمدهای ناپایدار و سمی، کودکان کارو دست فروشان را مهمترین دردهای پایتخت بدانیم نیک در مییابیم تهران بیمار است و حال روز خوبی ندارد. بسیار ساده انگارانه است اگر همه مشکلات حناچی طی سالهای آتی، در تهران را محدود به روح و کالبد شهر کنیم، چرا که پژواک در ساختار، وضعیت نیروی انسانی و اقدامات مدیریت شهری در حوزههای مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در طی سالهای گذشته به استناد پژوهشهای علمی صورت گرفته بیانگر این مهم است که مدیریت شهری خود بیمارتر و رنجورتراز شهر است، شواهد این مدعا وضعیت فساد و سلامت اداری، فقر نیروی متخصص و تراکم نیروی انسانی، فرهنگ غیر حرفه ای حاکم بر مدیریت شهری، عدم شفافیت و مهمتر از همه این مسائل بحران سرمایه اجتماعی مدیریت شهری است.
شروع بیماریهای پایتخت را در دهه چهل و رؤیاپردازیهای پهلوی دوم و اقدامات نمایشی و روزمینی شهردار وقت مرحوم نیک پی میباید ریشه یابی نمود، همچنانکه تشدید و تنوع دردهای تهران را به صورت ویژه در دهههای هفتاد و نود شمسی خاصه در دوران صدارت آقایان کرباسچی و قالیباف باید واکاوی و مورد پژوهش قرار داد.
حال نوبت به معمار همیشه معترض و منتقد سرسخت قالیباف رسیده، کار حناچی در تهران دشوار اما درمان دردهای شهر شدنی است اگر ایشان نسبت به طرح ریزی برای بازساخت هوشمندانه مدیریت شهری غیر شفاف، فربه، بی انگیزه و... شهر تهران اقدام عاجل نماید، بی شک اگر چنین نشود شاهد تشدید بحران سرمایه اجتماعی مدیریت شهری، تعمیق دردهای شهر و عدم توفیق تیم مدیریتی جدید در رفع و کاهش بیماریهای پایتخت طی سالهای آتی خواهیم بود، زیرا جنس دردهای تهران به گونه ای است که درمانشان در گرو مشارکت و اعتماد شهروندان به مدیریت شهری (سرمایه اجتماعی) است، اسناد این مدعا رجوع به تجارب موفق شهرهای مکزیکوسیتی و لندن در کاهش چشمگیر آلودگی هوا، موفقیت چشم گیر شهر توکیو در ارتقاء سطح تاب آوری در برابر زلزله، تجربه شهر نیویورک در ساماندهی دست فروشان و تجارب بی شمار بسیاری از شهرهای جهان در قطع وابستگی اقتصادی شهر به درآمدهای ناپایدار و سمی است.
آری؛ شهر تهران شهرداری در قامت یک مدیر دوراندیش میخواهد نه شهرداری در قامت یک ناجی و امیرکبیر، باور کنیم بسیاری از دردهای شهر حاصل چنین تفکراتی بوده است.
عارف لایق زاده
شهرساز