تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۱۹
کد مطلب : ۴۰۰۷۳۰
یادداشت ارسالی:
«جعفری» همانند دیگر اصولگرایان به رأی بالای رئیسی در باشت دل خوش است
سید مصطفی خادمی
۲
کبنا ؛متن ارسالی
بسیاری تصور می کنند با اتفاقی که در افطاری دیل رخ داد و پوشش گسترده کانال منتسب به جعفری وی این توانایی را داشته است که از تاجگردون عبور کند و راه خود را جدا کند و باز به راست سنتی باز گردد تا مورد شماتت راست رادیکال جدید قرار نگیرد اما جعفری مدت هاست که مورد عبور واقع شده است و در تقلای بازگشت است.
جعفری این روزها کاملا با جعفری 86 و 90 و 94 متفاوت است، او زمانی تیتر یک اخبار مهم بود و امروز در تقلای برای بقای در سیاست است و این روزها بیش از هر زمانی از قرار دادن خود در آغوش تاجگردون و کنار آمدن با او پشیمان است گرچه در آن روزها راهی نداشت و تاجگردون با وجود جعفری یا نبود جعفری پیروز حوزه بویراحمد گرمسیر بود جایی که روزی بزرگان آن در کنار جعفری می نشستند و استراتژی انتخابات را بررسی می کردند حال پشت تاجگردون راه می روند و سیاست جذب مخالف تاجگردون را بیش از پیش به رخ می کشاند.
جعفری این روزها فقط تفنگ دارد با تعدادی فشنگ که از قضای حادثه مشقی اند و دیگر کسی را هم آنچنان ندارد که برایش دست به ماشه انتخاباتی ببرد و نتیجه را به گونه ای دیگر رقم بزنند حتی نزدیک ترین یاران فکری وی از کنارش پراکنده شده اند و خود مدعی ورود هستند یا در شقه آن طرف اصولگرایی قرار گرفته اند.
جعفری مانند شیری تنها در بیشه مانده است و ترس از آن دارد که بیشه را هم از دست دهد.
جعفری 86 از حسینی اصولگرا شکست میخورد نه به واسطه قدرت سید قدرت بلکه به خواست دولت مستقر کما اینکه وجود جعفری به مراتب در آن دو سال و نیم مثمر ثمر تر بود تا 4 سال حضور حسینی و رای آوری تاجگردون هم می ترسد ولی عزم خود را جزم می کند تا در سال 90 با شکست حسینی خود را بزرگ اصولگرایی بخواند حال آنکه همین خودخواهی جعفری باعث می شود تا جریان راست شکست سختی با وجود دو کاندیدای مطرح از تاجگردون جوان پذیرا شود و باخت سنگینی باشد در کارنامه جعفری.
هنگامه انتخابات 94 فرامی رسد اما نه نامی از حسینی می آید و نه جعفری و به ناگاه جعفری از شیراز قدعلم می کند تا به نوعی از پیش اعلام شکست خود و جریان اصولگرایی را با زبان بی زبانی اعلام کند، در این اثنا حافظ فال بدشانسی جعفری را رو می کند و در شیراز هم رای نمی آورد تا مرد روزهای نفسگیر انتخابات گچساران در شیراز کاملا خلع سلاح شود.
جعفری بعد از خلع سلاحی سکوت می کند و در چند جا اشارات کوچکی می کند و عملا راه خود را از تاجگردون و حسینی جدا می کند و دیگر سخنی از شنیدن صدای واحد در گچساران نمی زند و از ارثیه رسیدن بویراحمد گرمسیر از بزرگان دیل به خود سخن می کند و باعث می شود تا اذهان به سمت تفکر خطرناک قومیتگرایی سوق داده شود اما این اشاره کوچک جعفری لازم بود تا نگارنده با نوشتن یادداشت "بویراحمد گرمسیر ارث پدری هیچکس نبوده و نیست" به جعفری گوشزد کند که دیگر حرفش و سخنش در نسل جدید بویراحمد گرمسیر کارگر نیست.
اگر روزی دیل مرکز ثقل تصمیم گیری ها در بویراحمد گرمسیر بود حال این مرکز در جایی دیگر و به گونه ای دیگر شکل گرفته و عمل می کند، مرکزی که بدون توجه به مرزهای قومیتی و جغرافیایی عمل می کند و دیگر بویی از تشکیلات سازمان یافته راست سنتی با تکیه بر بزرگان اصولگرا نبرده است.
جعفری مانند دیگر اصولگرایان به رای بالای رئیسی در باشت دل خوش کرده است سعی می کند بیشتر بر باشت تکیه کند تا یا تاجگردون به زیر بکشد یا پیروزی اش را چون وزارت ربیعی خدشه دار کند پس تمام تلاش خود را می کند که از دو و نیم سال نمایندگی و خدماتش به باشت بگوید و آن گونه که دیده می شود از بویراحمد گرمسیر نمی گوید چرا که خود خوب می داند عملا هیج کاری برای این حوزه جز زادگاه خود نکرده است بنابراین اکنون به بویراحمدگرمسیر نمی پردازد و منتظر است فرصتی به دست بیاورد چون اعتراض جوانان دیلی در افطاری 97 تا بر آن سوار شود و ضد تاجگردون از آن استفاده کند و بتواند همچنان خود را موثر بداند.
و اما مصاحبه اخیر جعفری را بعداً به آن خواهم پرداخت.
----------------------------
سید مصطفی خادمی
----------------------------
بسیاری تصور می کنند با اتفاقی که در افطاری دیل رخ داد و پوشش گسترده کانال منتسب به جعفری وی این توانایی را داشته است که از تاجگردون عبور کند و راه خود را جدا کند و باز به راست سنتی باز گردد تا مورد شماتت راست رادیکال جدید قرار نگیرد اما جعفری مدت هاست که مورد عبور واقع شده است و در تقلای بازگشت است.
جعفری این روزها کاملا با جعفری 86 و 90 و 94 متفاوت است، او زمانی تیتر یک اخبار مهم بود و امروز در تقلای برای بقای در سیاست است و این روزها بیش از هر زمانی از قرار دادن خود در آغوش تاجگردون و کنار آمدن با او پشیمان است گرچه در آن روزها راهی نداشت و تاجگردون با وجود جعفری یا نبود جعفری پیروز حوزه بویراحمد گرمسیر بود جایی که روزی بزرگان آن در کنار جعفری می نشستند و استراتژی انتخابات را بررسی می کردند حال پشت تاجگردون راه می روند و سیاست جذب مخالف تاجگردون را بیش از پیش به رخ می کشاند.
جعفری این روزها فقط تفنگ دارد با تعدادی فشنگ که از قضای حادثه مشقی اند و دیگر کسی را هم آنچنان ندارد که برایش دست به ماشه انتخاباتی ببرد و نتیجه را به گونه ای دیگر رقم بزنند حتی نزدیک ترین یاران فکری وی از کنارش پراکنده شده اند و خود مدعی ورود هستند یا در شقه آن طرف اصولگرایی قرار گرفته اند.
جعفری مانند شیری تنها در بیشه مانده است و ترس از آن دارد که بیشه را هم از دست دهد.
جعفری 86 از حسینی اصولگرا شکست میخورد نه به واسطه قدرت سید قدرت بلکه به خواست دولت مستقر کما اینکه وجود جعفری به مراتب در آن دو سال و نیم مثمر ثمر تر بود تا 4 سال حضور حسینی و رای آوری تاجگردون هم می ترسد ولی عزم خود را جزم می کند تا در سال 90 با شکست حسینی خود را بزرگ اصولگرایی بخواند حال آنکه همین خودخواهی جعفری باعث می شود تا جریان راست شکست سختی با وجود دو کاندیدای مطرح از تاجگردون جوان پذیرا شود و باخت سنگینی باشد در کارنامه جعفری.
هنگامه انتخابات 94 فرامی رسد اما نه نامی از حسینی می آید و نه جعفری و به ناگاه جعفری از شیراز قدعلم می کند تا به نوعی از پیش اعلام شکست خود و جریان اصولگرایی را با زبان بی زبانی اعلام کند، در این اثنا حافظ فال بدشانسی جعفری را رو می کند و در شیراز هم رای نمی آورد تا مرد روزهای نفسگیر انتخابات گچساران در شیراز کاملا خلع سلاح شود.
جعفری بعد از خلع سلاحی سکوت می کند و در چند جا اشارات کوچکی می کند و عملا راه خود را از تاجگردون و حسینی جدا می کند و دیگر سخنی از شنیدن صدای واحد در گچساران نمی زند و از ارثیه رسیدن بویراحمد گرمسیر از بزرگان دیل به خود سخن می کند و باعث می شود تا اذهان به سمت تفکر خطرناک قومیتگرایی سوق داده شود اما این اشاره کوچک جعفری لازم بود تا نگارنده با نوشتن یادداشت "بویراحمد گرمسیر ارث پدری هیچکس نبوده و نیست" به جعفری گوشزد کند که دیگر حرفش و سخنش در نسل جدید بویراحمد گرمسیر کارگر نیست.
اگر روزی دیل مرکز ثقل تصمیم گیری ها در بویراحمد گرمسیر بود حال این مرکز در جایی دیگر و به گونه ای دیگر شکل گرفته و عمل می کند، مرکزی که بدون توجه به مرزهای قومیتی و جغرافیایی عمل می کند و دیگر بویی از تشکیلات سازمان یافته راست سنتی با تکیه بر بزرگان اصولگرا نبرده است.
جعفری مانند دیگر اصولگرایان به رای بالای رئیسی در باشت دل خوش کرده است سعی می کند بیشتر بر باشت تکیه کند تا یا تاجگردون به زیر بکشد یا پیروزی اش را چون وزارت ربیعی خدشه دار کند پس تمام تلاش خود را می کند که از دو و نیم سال نمایندگی و خدماتش به باشت بگوید و آن گونه که دیده می شود از بویراحمد گرمسیر نمی گوید چرا که خود خوب می داند عملا هیج کاری برای این حوزه جز زادگاه خود نکرده است بنابراین اکنون به بویراحمدگرمسیر نمی پردازد و منتظر است فرصتی به دست بیاورد چون اعتراض جوانان دیلی در افطاری 97 تا بر آن سوار شود و ضد تاجگردون از آن استفاده کند و بتواند همچنان خود را موثر بداند.
و اما مصاحبه اخیر جعفری را بعداً به آن خواهم پرداخت.
----------------------------
سید مصطفی خادمی
----------------------------