تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۸
کد مطلب : ۴۰۰۰۰۴
در گفتوگوی اختصاصی با کبنانیوز مطرح شد
گفتوگوی داغ با «دهرابپور» / متهم هستم، اما جای «پایم» یکجا بوده / پرده برداشتن از یک اقدام «تاجگردون» در بویراحمد
۰
کبنا ؛محمدرحیم دهرابپور از چهرههای شاخص اصولگرا میباشد، او سابقه طولانی در شورای شهر یاسوج و شورای اسلامی شهرستان بویراحمد دارد، همچنین مشاور استاندار در امور اقتصادی و سرمایهگذاری، رئیس مرکز تربیت معلم شهید ایزدپناه یاسوج و رئیس مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان یاسوج، رئیس آموزشکده عالی فنی و حرفهای یاسوج، مدیر عامل بنگاه تعاون و حرفهآموزی و صنایع زندانیان استان کهگیلویه و بویراحمد، رئیس هیئت مدیره کارخانه قند یاسوج، نماینده بازرسی ویژه رئیس جمهوری در استان کهگیلویه و بویراحمد و نماینده بازرسی ویژه وزارت آموزش و پرورش در استان کهگیلویه و بویراحمد را در کارنامه مدیریتی خود دارد. با وی گفتوگویی انجام دادهایم که از نظر خوانندگان گرامی میگذرد، (*)
به گزارش کبنا نیوز از یاسوج، متن این گفتوگو به شرح زیر است؛
ابتدا عرض تبریک داریم ایامالله را، اعیاد شعبانیه، میلاد علی اکبر(ع) و روز جوان، جوانان سرمایه عظیم نیروی انسانی هستند و نقش آنها در جامعه برای آینده بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
۹ اردیبهشت روز شوراهای اسلامی را تبریک میگویم، روز ملی خلیج فارس و روز جهانی کارگر را نیز تبریک میگویم.
روز ۱۲ اردیبهشت، روز بزرگی است روز شهادت شهید مطهری و گرامیداشت مقام معلم، هر کدام از این مناسبتها ارزش خاص خودش را دارد و می طلبد به صورت کامل مورد بررسی قرار گیرد.
عضو کوچکی از جامعه هستم و خدا را شکر میکنم که از سرزمین پر افتخار ایران و از قومیت نجیب و شریف لر و به عنوان مردم همیشه سرافزار و دلیر استان کهگیلویه و بویراحمد که بازماده همان قوم ایران اصیل است، میباشم.
سرزمین ایران بهترین سرزمین خداست از همه لحاظ در هر کجای این قطعه از جهان جا قدم بگذاریم، نعمت است، مردم ولایتمداری که وفاداری خودمان را به دین و ولایت به اثبات رساندیم.
گاهی سکوت اختیار کردیم و کنار ایستادیم، اما هیچگاه تکلیف را برخود ساقط نمیدانم، گاهی اوقات شرایط زمان به گونهای است که باید در برخورد با مسائل جامعه به گونهای عمل کنیم که ضرر و لطمهای به دین و شرع مقدس اسلام وارد نکند.
جامعه نیاز مبرم به آرامش دارد و اعتقاد ما بر این است که مشکلات را باید در سایه گفتمان حل کنیم.
امروزه یکی از خلاءهای جامعه ما تشکلهای سیاسی و احزاب است و به شرط اینکه تشکلات سیاسی در چارچوب مسائل دین، مصالح نظام و تحت رهنمودهای مقام عظمای ولایت پیش بروند.
خودمان را همیشه سرباز دین، ولایت و انقلاب میدانیم و آماده دستورهستیم که به وظایف خودمان عمل کنیم.
مشکلات و مسائل باید در سایه گفتمان حل و فصل شود.
کارها و برنامههای ما باید در چارچوب و آنچه که خیر جامعه است، شکل بگیرد و پیش برود.
مدتی حضرتعالی همانند گذشته حضور فعال در عرصههای سیاسی ندارید؟ دلیل خاصی دارد.؟
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا کنون، در تمام پدیدههای اجتماعی و سیاسی که در جامعه ما رخ داد، به ویژه انتخابات حضور فعال داشتم، چه به عنوان حمایت از کاندیداهای انتخابات در دورههای مختلف و چه به عنوان کاندیدا.
در راستای حرکتهای اجتماعی در قالب تشکلهای سیاسی ضرورت دیدم که فعالیت کنم، و از زمان تشکیل حزب جمهوری اسلامی ایران توسط شهید عزیز بهشتی که امام(ره) فرمودند، او برای من یک ملت بود، به عنوان عضو مرکزی شورای حزب در یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد فعالیت کردم.
در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ و کاندیداتوری حجتالاسلام ریشهری مسوول ستاد انتخاباتی ایشان بودم.
حضور بسیار فعال در دوره نهم ریاست جمهوری داشتم که آن زمان تشخیص ما بر این بود که بین کاندیداهای آن روز دکتر احمدینژاد مستقل و مردمی بود.
در آن زمان ما نیز با حرکت جریانی مردم همسو شدیم و بر اساس حرکت مردم از این شخص حمایت کردیم و حضور خودمان را در این جریان مردمی بسیار ضروری میدانستیم.
و در تمام تصمیمات و موقعیتهای که قرار گرفتم، در هیچجا پشیمان نیستم و به تکلیف خودم در قبال جامعه و مطالبات مردم و نظام اسلامی عمل کردهام.
گاهاً در سطح جامعه و محافل سیاسی و گاهی هم رسانهها مطرح میشود که حضرتعالی فردی هستی که گاهی این طرف و گاهی هم آن طرف هستید؟ نظرتان چیست؟
درست میفرماید؛ بنده متهم به این هستم که هر از گاهی این طرف و آن طرف هستم، اما از روزی که در مسائل سیاسی قرار گرفتهام، جای پایم، یکجا پابوده و همیشه مسیرم یکی، نگاهم به این بوده که انقلاب، نظام و جایگاه ولایت را ببینم و در دورههای مختلف افرای را به عنوان کاندیدای مجلس حمایت کردم، حمایتم نه به معنای مخالفت با دیگری.
قاعدتاً حمایت از یکی، مخالفت با دیگری است، اما انتخابات فرصتی است که مردم جایگاه را به افراد دلخواه خود میدهند و اگر این افراد خوب عمل کردند، مردم جایگاه فرد و یا افراد را تثبیت میکنند، در غیر این صورت جایگاه را به کس دیگری میگذرد، همیشه بنده در مسیر مردم و انقلاب و دفاع از ارزشها بودهام، لذا این مهرهها [افراد] بودند که جا به جا میشوند.
در سال ۸۷ که اوج حاکمیت و درخشش جریان اصولگرایی بود، یعنی هم دولت و هم مجلس از اصولگرایان بودند از همان موقع منتقد بودم و حتی یک مقالهای دادم به رسانهها که جریان اصولگرایی نیاز به تجدید نظر در شکلگیری خودشان دارند.
در اوج قدرت و حاکمیت اصولگرایان، اعتقاد داشتم که آنها از خاستگاه و ارزشهای انقلاب اسلامی عدول کردهاند و نیاز به تجدید نظر در برنامه و جهت گیریها و نیروسازی دارد و آن موقع کسی حرف مرا باور نداشت.
بالاخره حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی را تکلیف اجتماعی و شرعی میدانم و همواره نیروهای مطلوب مدنظر خودم را مورد حمایت قرار دادهام.
در دوره قبل مجلس آقایانی از طرف جریان اصولگرایی حضور فعال پیدا کردند، همان افرادهای قبلی بودند، هر کسی که از فیلتر شورای محترم نگهبلن میگذرد، او را محترم میشمارم و اعتقاد دارم که باید مردم را آزاد بگذاریم تا بنا به اختیار خودشان رأی بدهند.
حضور بنده در انتخابات گذشته به این دلیل کمرنگ دیده میشود، چرا که همان افراد قبلی بودند و به نوعی عملکردشان هم مشخص بود.
ملاک و معیار بنده در حمایت از کسی این است که آیا آن فرد در میدان مجلس میتواند به خوبی از عهده وظایف خودش بر آید.
دنبال مسائل جناحی و قومی نیستم و هر کسی را که تشخیص میدهم ازعهده وظایفش در عرصه خدمت به مردم و انقلاب بر میآید، او را مورد حمایت قرار میدهم، در دوره نهم مجلس موثرترین فرد هم در گزینه و هم راه یافتن او به مجلس بودم.
آن چیزی که خاستگاه مردم است، بنده هم او را میخواهم، و جایی که شکلگیری مدیریتها مطلوب و مدنظر مردم نباشد، بنده هم نیستم.
در دوره نهم یکی از آقایان کارنامهاش را ارائه نداده بود و دیگری هم هنوز به مجلس راه نیافته بود که ما بخواهیم ببینیم توانش چقدر است.
در این دوره هیچ کدام از آقایان عملکردشان مطلوب نبود. ما در انتخابات افراد را در جایگاهها عوض میکنیم نه اینکه از اصل و اصول خودمان تغییر مکان میدهیم.
در چارچوب دیدگاه رهبر معظم انقلاب ما نیز حرکت خواهیم کرد و همانطوریکه در جمع دانشجویان کرمانشاه بیان فرمودند که دو صف مخالف به عنوان اصولگرایی و اصلاحطلبی هر دو خودیی هستند و باید مکمل همدیگر باشند، بنده هم معتقد به اصولگرای اصلاحطلب هستم.
هر دو گروه اصولگرایی و اصلاحطلبی دم از شایستهسالاری میزنند، اما شایستهسالاری شکل نگرفته است.
اصولگرایی سر کار میآید، عدهای جلودار میشوند و کسی را نمیبینند و برای دیگران و حتی مخالفین فکری خودشان احترام قائل نیستند.
اصلاحطلبان همشدیدتر اینگونه هستند، هیچ احترامی برای جریان مخالف خودشان قائل نیستند و بر هر دو جریان اشکال وارد است.
اصولگرایی واصلاحطلبی این روزها، اصولگرایی واصلاحطلبی واقعی نیستند. و کسانی هستند که خودشان را وصل می کنند به این دو جریان و مزایا و منفعتها را برای خودشان میخواهند.
اصولگرا و اصلاحطلب واقعی جایگاه خاصی را برای نر اکثریت دارند و در سایه تعامل و تفاهم گام بر میدارند که خبری از این مقولهها نیست.
جریان سومی وجود دارد، که این جریان کسانی هستند که کاملاً اعتقاد دارند به انقلاب و همه تلاششان را میکنند که بین مردم تبعیض قائلی نشوند و اینها همان انقلابیها هستند.
در حاکمیت اصولگرایی چرا این فرصت را از دست دادند، آنهایی که در مسند کار بودند، وزیر و استاندار شدند، اگر اصولگرای واقعی بودند، چرا این فرصت را از دست دادند، و فرصت را تبدیل به تهدید و فرصتسوزی شد.
حضرتعالی گاهاً هم نشان دادید که از کسانی که مخالف فکریتان هست، حمایت کردید؟ چرا؟
بارها بیان کردم، هر جا به فردی برسم که در جایگاه مدیریتی صداقت، تعهد و دلسوزی دارد و به انقلاب و مردم خدمت میکند، این مدیر را حمایت میکنم ولو که آن فرد مخالف تفکرات سیاسی و یا از هر قوم و قبیلهای باشد و حتی اگر بنده را قبول نداشته باشد، او را حمایت میکنم.
کفش جفتکن آن فرد میشوم.
اگر فردی و یا افرادی به من وابستگی داشته باشد، اما توان خدمت را نداشته باشد و با استفاده از جریان قومیتی بخواهد، جایگاه مدیریت را بر عهده بگیرد، سپردن سرنوشت مردم به اینها خیانت و گناه است.
هفته شوراها را داریم و از برنامههای خود و این روز کمی صحبت بفرمایید؟
برنامهها و انگیزههای خاصی برای خودم جهت حضور در شوراهای اسلامی داشتم، تجربیاتی که از دوره های دوم و سوم کسب کردم، برای حضور در شورای اسلامی دوره پنجم اعلام آمادگی کردم و به دنبال این بودم که شورای اسلامی بر مبنای علم، دانش و تجریه و توانمندیها شکل بگیرد، متأسفانه فعلاً این را نمیبینم
شوراهای اسلامی بازوی شهردار است.
شوراهای اسلامی دو وظیفه دارند؛ سیاستگذاری، برنامهریزی و ارائه راحل برای مشکلات و نظارت بر حسن اجرای امور شهر.
شورای فعلی در این زمان ایده دلسوزانه و ایده کارآمدی حتی نسبی، وهمچنین اراده قوی در این دوره شورا که باید نسبت به گذشته قدمهای بزرگتری برداریم و شهرمان که در قلب زیبایی طبیعت قرار دارد و بهترین بهترین شهر دنیا است و از این حالت خارج کنیم، ندارد.
وضع موجود شورا مطلوب نیست و در این مدت که هنر شورا سیاست گذاری و انجام برنامهریزی است برای اینکه یک قدم به جلوتر حرکت کنیم، اینگونه نیست.
در باره نحوه انتخاب شهردار توضیح دهید؟
برای شخص شهردار گزینههای قویتر و کارآمدتر وجود داشت که حداقل ۱۰ و ۱۵ نفر گزینه بسیار قوی با سلایق مختلف وجود داشت.
باید تلاش میشد که شهرداری قوی که استقلال وتعهد بیشتری داشت، انتخاب میشد.
انتخاب شهردار مستقل و قوی باعث میشد که کسی در کارش دخالت نمیکرد و شورا هم خیالش راحت بود.
اگر آقایان شورای فعلی بهتر از این عمل کنند، قطعاً ما هم دعا میکنیم، خدمتشان هستیم و آنان را همراهی میکنیم.
در باره سرمایهگذاری وزارت نفت نظرتان چیست؟
توسعه شهر یاسوج در گرو این است که در آن سرمایهگذاری کلان داشته باشیم. شهرداری یاسوج خود این توان را ندارد که شهر را با این اعتبارات نامحدود به لحاظ ایجاد زیرساختهای شهری و فضای سبز اداره کند، لذا باید از توان بخش خصوصی و دولتی و هر گونه سرمایهگذاری استفاده کند، اما به شرط اینکه در راستای سرمایه گذاری و خدمت رسانی و همه مردم از آن بهرهمند باشند.
هر نوع پروژه سرمایهگذاری هم باید مورد استفاده عمومی مردم قرار بگیرد و به خاصه اشتغال برای جوانان ایجاد کند.
بیان شده که حضرتعالی قصد دارید در انتخابات مجلس دوره آینده شرکت کنید؟ نظرتان در این باره چیست؟
همیشه در جامعه ما با یک هرج و مرج ساختگی روبر هستیم. ما باید یک نظم زمانی داشته باشیم و هر کاری یک وقتی دارد.
یک سال و نیم مانده تا مقدمات دوره بعدی انتخابات مجلس فراهم شود.
هنوز مشخص نیست که چه کسانی شرایط ثبتنام دارد و چه افرادی ندارند، هر کاری را باید در موقع خودش، سراغش رفت.
در هیچ زمانی تکلیف را برخود ساقط نکردم و نخواهم کرد، در هر عرصهای با توجه به شرایط خودش حضور داشتهام.
چهار دهه از انقلاب را با همه فراز و نشیب پست سر گذاشتیم و همیشه فعال بودم.
من همواره در صحنههای مختلف انقلاب از جمله انتخابات حضور پر رنگی داشتهام. در انتخابات آینده مجلس با حساب و کتاب و سازکارهای مشخص حضور پیدا میکنم و در این دوره حضور پررنگی خواهم داشت چه به عنوان کاندیدا و یا چه به عنوان حامی از یک کاندیدا.
ما تا آخر ایستادهایم و تا تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران و منویات مقام معظم رهبری پرچم را در دست گرفتهایم و آن را بر زمین نخواهیم گذاشت.
انتخاباتی کردن فضای جامعه اصلاً به صلاح جامعه امروز نیست.
به گزارش کبنا، بخش دوم این مصاحبه به زودی منتشر میشود که در آن دهرابپور از یکی از اقدامات «غلامرضا تاجگردون» و محمدعلی افشانی شهردار تهران در بویراحمد و دنا پرده برداشته و همچنین او واقعیتهای در باره استاندار شدن سید مسعود حسینی و واکنش سید محمد موحد نماینده اسبق کهگیلویه بزرگ و دیگر مسائل استان را مطرح کرده است.
ادامه دارد...
به گزارش کبنا نیوز از یاسوج، متن این گفتوگو به شرح زیر است؛
ابتدا عرض تبریک داریم ایامالله را، اعیاد شعبانیه، میلاد علی اکبر(ع) و روز جوان، جوانان سرمایه عظیم نیروی انسانی هستند و نقش آنها در جامعه برای آینده بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
۹ اردیبهشت روز شوراهای اسلامی را تبریک میگویم، روز ملی خلیج فارس و روز جهانی کارگر را نیز تبریک میگویم.
روز ۱۲ اردیبهشت، روز بزرگی است روز شهادت شهید مطهری و گرامیداشت مقام معلم، هر کدام از این مناسبتها ارزش خاص خودش را دارد و می طلبد به صورت کامل مورد بررسی قرار گیرد.
عضو کوچکی از جامعه هستم و خدا را شکر میکنم که از سرزمین پر افتخار ایران و از قومیت نجیب و شریف لر و به عنوان مردم همیشه سرافزار و دلیر استان کهگیلویه و بویراحمد که بازماده همان قوم ایران اصیل است، میباشم.
سرزمین ایران بهترین سرزمین خداست از همه لحاظ در هر کجای این قطعه از جهان جا قدم بگذاریم، نعمت است، مردم ولایتمداری که وفاداری خودمان را به دین و ولایت به اثبات رساندیم.
گاهی سکوت اختیار کردیم و کنار ایستادیم، اما هیچگاه تکلیف را برخود ساقط نمیدانم، گاهی اوقات شرایط زمان به گونهای است که باید در برخورد با مسائل جامعه به گونهای عمل کنیم که ضرر و لطمهای به دین و شرع مقدس اسلام وارد نکند.
جامعه نیاز مبرم به آرامش دارد و اعتقاد ما بر این است که مشکلات را باید در سایه گفتمان حل کنیم.
امروزه یکی از خلاءهای جامعه ما تشکلهای سیاسی و احزاب است و به شرط اینکه تشکلات سیاسی در چارچوب مسائل دین، مصالح نظام و تحت رهنمودهای مقام عظمای ولایت پیش بروند.
خودمان را همیشه سرباز دین، ولایت و انقلاب میدانیم و آماده دستورهستیم که به وظایف خودمان عمل کنیم.
مشکلات و مسائل باید در سایه گفتمان حل و فصل شود.
کارها و برنامههای ما باید در چارچوب و آنچه که خیر جامعه است، شکل بگیرد و پیش برود.
مدتی حضرتعالی همانند گذشته حضور فعال در عرصههای سیاسی ندارید؟ دلیل خاصی دارد.؟
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا کنون، در تمام پدیدههای اجتماعی و سیاسی که در جامعه ما رخ داد، به ویژه انتخابات حضور فعال داشتم، چه به عنوان حمایت از کاندیداهای انتخابات در دورههای مختلف و چه به عنوان کاندیدا.
در راستای حرکتهای اجتماعی در قالب تشکلهای سیاسی ضرورت دیدم که فعالیت کنم، و از زمان تشکیل حزب جمهوری اسلامی ایران توسط شهید عزیز بهشتی که امام(ره) فرمودند، او برای من یک ملت بود، به عنوان عضو مرکزی شورای حزب در یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد فعالیت کردم.
در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ و کاندیداتوری حجتالاسلام ریشهری مسوول ستاد انتخاباتی ایشان بودم.
حضور بسیار فعال در دوره نهم ریاست جمهوری داشتم که آن زمان تشخیص ما بر این بود که بین کاندیداهای آن روز دکتر احمدینژاد مستقل و مردمی بود.
در آن زمان ما نیز با حرکت جریانی مردم همسو شدیم و بر اساس حرکت مردم از این شخص حمایت کردیم و حضور خودمان را در این جریان مردمی بسیار ضروری میدانستیم.
و در تمام تصمیمات و موقعیتهای که قرار گرفتم، در هیچجا پشیمان نیستم و به تکلیف خودم در قبال جامعه و مطالبات مردم و نظام اسلامی عمل کردهام.
گاهاً در سطح جامعه و محافل سیاسی و گاهی هم رسانهها مطرح میشود که حضرتعالی فردی هستی که گاهی این طرف و گاهی هم آن طرف هستید؟ نظرتان چیست؟
درست میفرماید؛ بنده متهم به این هستم که هر از گاهی این طرف و آن طرف هستم، اما از روزی که در مسائل سیاسی قرار گرفتهام، جای پایم، یکجا پابوده و همیشه مسیرم یکی، نگاهم به این بوده که انقلاب، نظام و جایگاه ولایت را ببینم و در دورههای مختلف افرای را به عنوان کاندیدای مجلس حمایت کردم، حمایتم نه به معنای مخالفت با دیگری.
قاعدتاً حمایت از یکی، مخالفت با دیگری است، اما انتخابات فرصتی است که مردم جایگاه را به افراد دلخواه خود میدهند و اگر این افراد خوب عمل کردند، مردم جایگاه فرد و یا افراد را تثبیت میکنند، در غیر این صورت جایگاه را به کس دیگری میگذرد، همیشه بنده در مسیر مردم و انقلاب و دفاع از ارزشها بودهام، لذا این مهرهها [افراد] بودند که جا به جا میشوند.
در سال ۸۷ که اوج حاکمیت و درخشش جریان اصولگرایی بود، یعنی هم دولت و هم مجلس از اصولگرایان بودند از همان موقع منتقد بودم و حتی یک مقالهای دادم به رسانهها که جریان اصولگرایی نیاز به تجدید نظر در شکلگیری خودشان دارند.
در اوج قدرت و حاکمیت اصولگرایان، اعتقاد داشتم که آنها از خاستگاه و ارزشهای انقلاب اسلامی عدول کردهاند و نیاز به تجدید نظر در برنامه و جهت گیریها و نیروسازی دارد و آن موقع کسی حرف مرا باور نداشت.
بالاخره حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی را تکلیف اجتماعی و شرعی میدانم و همواره نیروهای مطلوب مدنظر خودم را مورد حمایت قرار دادهام.
در دوره قبل مجلس آقایانی از طرف جریان اصولگرایی حضور فعال پیدا کردند، همان افرادهای قبلی بودند، هر کسی که از فیلتر شورای محترم نگهبلن میگذرد، او را محترم میشمارم و اعتقاد دارم که باید مردم را آزاد بگذاریم تا بنا به اختیار خودشان رأی بدهند.
حضور بنده در انتخابات گذشته به این دلیل کمرنگ دیده میشود، چرا که همان افراد قبلی بودند و به نوعی عملکردشان هم مشخص بود.
ملاک و معیار بنده در حمایت از کسی این است که آیا آن فرد در میدان مجلس میتواند به خوبی از عهده وظایف خودش بر آید.
دنبال مسائل جناحی و قومی نیستم و هر کسی را که تشخیص میدهم ازعهده وظایفش در عرصه خدمت به مردم و انقلاب بر میآید، او را مورد حمایت قرار میدهم، در دوره نهم مجلس موثرترین فرد هم در گزینه و هم راه یافتن او به مجلس بودم.
آن چیزی که خاستگاه مردم است، بنده هم او را میخواهم، و جایی که شکلگیری مدیریتها مطلوب و مدنظر مردم نباشد، بنده هم نیستم.
در دوره نهم یکی از آقایان کارنامهاش را ارائه نداده بود و دیگری هم هنوز به مجلس راه نیافته بود که ما بخواهیم ببینیم توانش چقدر است.
در این دوره هیچ کدام از آقایان عملکردشان مطلوب نبود. ما در انتخابات افراد را در جایگاهها عوض میکنیم نه اینکه از اصل و اصول خودمان تغییر مکان میدهیم.
در چارچوب دیدگاه رهبر معظم انقلاب ما نیز حرکت خواهیم کرد و همانطوریکه در جمع دانشجویان کرمانشاه بیان فرمودند که دو صف مخالف به عنوان اصولگرایی و اصلاحطلبی هر دو خودیی هستند و باید مکمل همدیگر باشند، بنده هم معتقد به اصولگرای اصلاحطلب هستم.
هر دو گروه اصولگرایی و اصلاحطلبی دم از شایستهسالاری میزنند، اما شایستهسالاری شکل نگرفته است.
اصولگرایی سر کار میآید، عدهای جلودار میشوند و کسی را نمیبینند و برای دیگران و حتی مخالفین فکری خودشان احترام قائل نیستند.
اصلاحطلبان همشدیدتر اینگونه هستند، هیچ احترامی برای جریان مخالف خودشان قائل نیستند و بر هر دو جریان اشکال وارد است.
اصولگرایی واصلاحطلبی این روزها، اصولگرایی واصلاحطلبی واقعی نیستند. و کسانی هستند که خودشان را وصل می کنند به این دو جریان و مزایا و منفعتها را برای خودشان میخواهند.
اصولگرا و اصلاحطلب واقعی جایگاه خاصی را برای نر اکثریت دارند و در سایه تعامل و تفاهم گام بر میدارند که خبری از این مقولهها نیست.
جریان سومی وجود دارد، که این جریان کسانی هستند که کاملاً اعتقاد دارند به انقلاب و همه تلاششان را میکنند که بین مردم تبعیض قائلی نشوند و اینها همان انقلابیها هستند.
در حاکمیت اصولگرایی چرا این فرصت را از دست دادند، آنهایی که در مسند کار بودند، وزیر و استاندار شدند، اگر اصولگرای واقعی بودند، چرا این فرصت را از دست دادند، و فرصت را تبدیل به تهدید و فرصتسوزی شد.
حضرتعالی گاهاً هم نشان دادید که از کسانی که مخالف فکریتان هست، حمایت کردید؟ چرا؟
بارها بیان کردم، هر جا به فردی برسم که در جایگاه مدیریتی صداقت، تعهد و دلسوزی دارد و به انقلاب و مردم خدمت میکند، این مدیر را حمایت میکنم ولو که آن فرد مخالف تفکرات سیاسی و یا از هر قوم و قبیلهای باشد و حتی اگر بنده را قبول نداشته باشد، او را حمایت میکنم.
کفش جفتکن آن فرد میشوم.
اگر فردی و یا افرادی به من وابستگی داشته باشد، اما توان خدمت را نداشته باشد و با استفاده از جریان قومیتی بخواهد، جایگاه مدیریت را بر عهده بگیرد، سپردن سرنوشت مردم به اینها خیانت و گناه است.
هفته شوراها را داریم و از برنامههای خود و این روز کمی صحبت بفرمایید؟
برنامهها و انگیزههای خاصی برای خودم جهت حضور در شوراهای اسلامی داشتم، تجربیاتی که از دوره های دوم و سوم کسب کردم، برای حضور در شورای اسلامی دوره پنجم اعلام آمادگی کردم و به دنبال این بودم که شورای اسلامی بر مبنای علم، دانش و تجریه و توانمندیها شکل بگیرد، متأسفانه فعلاً این را نمیبینم
شوراهای اسلامی بازوی شهردار است.
شوراهای اسلامی دو وظیفه دارند؛ سیاستگذاری، برنامهریزی و ارائه راحل برای مشکلات و نظارت بر حسن اجرای امور شهر.
شورای فعلی در این زمان ایده دلسوزانه و ایده کارآمدی حتی نسبی، وهمچنین اراده قوی در این دوره شورا که باید نسبت به گذشته قدمهای بزرگتری برداریم و شهرمان که در قلب زیبایی طبیعت قرار دارد و بهترین بهترین شهر دنیا است و از این حالت خارج کنیم، ندارد.
وضع موجود شورا مطلوب نیست و در این مدت که هنر شورا سیاست گذاری و انجام برنامهریزی است برای اینکه یک قدم به جلوتر حرکت کنیم، اینگونه نیست.
در باره نحوه انتخاب شهردار توضیح دهید؟
برای شخص شهردار گزینههای قویتر و کارآمدتر وجود داشت که حداقل ۱۰ و ۱۵ نفر گزینه بسیار قوی با سلایق مختلف وجود داشت.
باید تلاش میشد که شهرداری قوی که استقلال وتعهد بیشتری داشت، انتخاب میشد.
انتخاب شهردار مستقل و قوی باعث میشد که کسی در کارش دخالت نمیکرد و شورا هم خیالش راحت بود.
اگر آقایان شورای فعلی بهتر از این عمل کنند، قطعاً ما هم دعا میکنیم، خدمتشان هستیم و آنان را همراهی میکنیم.
در باره سرمایهگذاری وزارت نفت نظرتان چیست؟
توسعه شهر یاسوج در گرو این است که در آن سرمایهگذاری کلان داشته باشیم. شهرداری یاسوج خود این توان را ندارد که شهر را با این اعتبارات نامحدود به لحاظ ایجاد زیرساختهای شهری و فضای سبز اداره کند، لذا باید از توان بخش خصوصی و دولتی و هر گونه سرمایهگذاری استفاده کند، اما به شرط اینکه در راستای سرمایه گذاری و خدمت رسانی و همه مردم از آن بهرهمند باشند.
هر نوع پروژه سرمایهگذاری هم باید مورد استفاده عمومی مردم قرار بگیرد و به خاصه اشتغال برای جوانان ایجاد کند.
بیان شده که حضرتعالی قصد دارید در انتخابات مجلس دوره آینده شرکت کنید؟ نظرتان در این باره چیست؟
همیشه در جامعه ما با یک هرج و مرج ساختگی روبر هستیم. ما باید یک نظم زمانی داشته باشیم و هر کاری یک وقتی دارد.
یک سال و نیم مانده تا مقدمات دوره بعدی انتخابات مجلس فراهم شود.
هنوز مشخص نیست که چه کسانی شرایط ثبتنام دارد و چه افرادی ندارند، هر کاری را باید در موقع خودش، سراغش رفت.
در هیچ زمانی تکلیف را برخود ساقط نکردم و نخواهم کرد، در هر عرصهای با توجه به شرایط خودش حضور داشتهام.
چهار دهه از انقلاب را با همه فراز و نشیب پست سر گذاشتیم و همیشه فعال بودم.
من همواره در صحنههای مختلف انقلاب از جمله انتخابات حضور پر رنگی داشتهام. در انتخابات آینده مجلس با حساب و کتاب و سازکارهای مشخص حضور پیدا میکنم و در این دوره حضور پررنگی خواهم داشت چه به عنوان کاندیدا و یا چه به عنوان حامی از یک کاندیدا.
ما تا آخر ایستادهایم و تا تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران و منویات مقام معظم رهبری پرچم را در دست گرفتهایم و آن را بر زمین نخواهیم گذاشت.
انتخاباتی کردن فضای جامعه اصلاً به صلاح جامعه امروز نیست.
به گزارش کبنا، بخش دوم این مصاحبه به زودی منتشر میشود که در آن دهرابپور از یکی از اقدامات «غلامرضا تاجگردون» و محمدعلی افشانی شهردار تهران در بویراحمد و دنا پرده برداشته و همچنین او واقعیتهای در باره استاندار شدن سید مسعود حسینی و واکنش سید محمد موحد نماینده اسبق کهگیلویه بزرگ و دیگر مسائل استان را مطرح کرده است.
ادامه دارد...