تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۴۷
کد مطلب : ۴۷۱۱۷۱
در گفتوگو با کبنانیوز مطرح شد
آیتالله نبویزاده، استاد دانشگاه: کسانی که به واسطه نفع شخصی یا نگاه طایفهای و قشری رأی میدهد، حق اعتراض ندارند / وضعیت موجود ناشی از همین نگاههایی بود که سالها بر مردم تحمیل شده است / قطعاً انسانهای عاقل از گذشته عبرت میگیرند
۲
کبنا ؛ آیتالله نبویزاده؛ قاضی دادگستری، استاد دانشگاه، و مدرس دورههای آموزشی ویژهی قضات و وکلاء و اعضای شورای حل اختلاف که سابقه فعالیت در معاونت راهبردی قوه قضاییه و فعالیت در حوزه تنظیم و تنقیح لوایح قضایی را دارد. وی صاحبنظر و صاحب تألیف در موضوعات حقوقی است و سالهاست در برنامه تلویزیونی مشاور شما که از سیمای شبکه استانی دنا پخش میشود سؤالات حقوقی مردم و جامعه را پاسخ میدهد. همچنین در سوابق وی به دادرس شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شهر یاسوج، دبیر نشستهای علمی قضات دادگستری شهرستان بویر احمد، قاضی کمیسیون ماده ٣٨ شهرداری شهر یاسوج و قاضی کمیسیون ماده ١٠٠ شهرداری یاسوج میتوان اشاره کرد. نبویزاده صاحبنظر در مباحث حقوق بیمه و بانک است و عضو هیئتاندیشه ورز حقوقدانان استان کهگیلویه و بویراحمد و مسئول بنیاد حقوقی میباشد و هم اکنون ریاست شعبه هشتم دادگاه عمومی حقوقی یاسوج بر عهده وی است. کبنا نیوز با آیتالله نبویزاده گفتوگویی انجام داده که در ادامه آن را میخوانید.
مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانونگذار در قانون اساسی چه جایگاهی دارد؟
در هر کشوری معیار سنجش دموکراسی و مردم سالاری به جایگاه مجلس قانونگذاری ان بستگی دارد یعنی رابطه مستقیمی بین جایگاه و اعتبار مجلس قانونگذاری و میزان اعتناء حاکمیتها به عامه مردم وجود دارد خوب این دلیل دارد زیرا که مجلس قانونگذاری در هر کشور (تحت هر عنوانی که وجود داشته باشد) مظهر و مرکز ثقل یک دموکراسی واقعی است و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود را تضمین میکند.
در کشور ما مجلس شورای اسلامی به عنوان یکی از قوای سهگانه کشور، نقش اصلی در راستای ایجاد یک مردم سالاری دینی دارد.
مجلس شورای اسلامی اختیار قانونگذاری در همه شوون کشور و تفسیر قانون را دارد. البته قانون مصوب مجلس نمیتواند مغایر قانون اساسی یا اصول مذهب رسمی کشور باشد و تشخیص این مغایرت به عهده شورای نگهبان قانون اساسی است.
یکی دیگر از وظایف مهم مجلس شورای اسلامی بررسی و احراز شایستگی کسانی است که در رأس قوه مجریه قرار میگیرند یعنی احراز صلاحیت و شایستگی همکاران رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه با مجلس شورای اسلامی است.
مکانیسم و ابزارهای قانونی متعددی برای نظارت بر اجرای قانون در دسترس مجلس شورای اسلامی است.
سؤال از وزراء و استیضاح آنها، تعبیه دیوان محاسبات کشور، کمیسیون اصل نود قانون اساسی و حق تحقیق و تفحص در همه امور کشور از ابزارهایی است که مجلس شورای اسلامی در جهت نظارت بر قانون مصوب دارد.
تنظیم روابط خارجی و بینالمللی کشور با مجلس شورای اسلامی است زیرا بر اساس اصل هفتاد و هفتم قانون اساسی، عهدنامهها، مقاوله نامهها قراردادها و موافقت نامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
بنابراین وظایف مجلس شورای اسلامی متعدد، متنوع و با اهمیت است.
در سالهای اخیر قانونگذاری توسط سایر مراجع باعث شده که برخی بر این عقیدهاند که شأن مجلس شورای اسلامی تنزل پیدا کرده است نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظرم کم رنگ کردن نقش مجلس شورای اسلامی در وضع قانون امر بسیار خطرناکی است که مغایر قانون اساسی است. ایجاد شوراهای عالی جهت وضع قانون، نهادهای موازی با مجلس شورای اسلامی است در حالی که اراده ملت صرفاً از طریق وضع قانون توسط مجلس و با لحاظ سیاستهای کلی کشور موضوع بند یک اصل یکصد و دهم قانون اساسی(که توسط مقام معظم رهبری اعلام میشود)قابل اعمال است و نباید اجازه داد نقش محوری مجلس شورای اسلامی به عنوان عصاره ملت(به قول امام راحل)در اداره امور کشور مخدوش شود.
آیا قانونگذاری مناسب در سطح ملی میتواند وضعیت مردم را بهبود بخشد؟
قطع و یقین، البته مشروط به این که قانون خوب وضع گردد؛ قانون خوب به قانونی اطلاق میشود که جامع و مانع باشد یا به تعبیری قانون خوب دربرگیرنده تمام مسائل لازم و مانع رانت و فساد تبعیض شود.
واقعیت این است که ما در تنظیم قوانین خوب و مناسب جامعه، موفق نبودهایم یا قوانین مصوب عمق و دوراندیشی لازم را بعضاً ندارند. شما وقتی میبینید که روزنههای فساد در سیستم اداری هست باید قوانین محکم و مناسب برای فساد و مبارزه قاطع با آن را تصویب نمود. اساساً کار مجلس ریلگذاری است. این ریلگذاری باید حساب شده و با بهرهگیری از بهترینهای کشور انجام شود. در تنظیم طرحها و لوایح قانونی کار کارشناسی حرف اول را میزند. استفاده از تجارب سایر کشورها میتواند مفید باشد؛ بنابراین این سخن که گفته میشود که ما قوانین خوبی داریم ولی موفق نشدهایم، به نظرم دقیق نیست و ما میتوانیم بهتر عمل کنیم.
برگردیم به وضعیت منطقه و ظرفیتهای موجود در کهگیلویه بزرگ، آیا شما توصیفی از کهگیلویه بزرگ دارید؟
بله قطعاً؛ کهگیلویه بزرگ که شامل شهرستانهای کهگیلویه، چرام، لنده و بهمئی است دارای پتانسیلهای فراوانی جهت توسعه است. آب مناسب که البته تضییقاتی برای ما درست کردهاند، خاک مطلوب کشاورزی، معادن متعدد و کارآفرین، نیروی انسانی باسواد و دانش و تلاشگر، آثار تاریخی و طبیعی که میتواند موجب رونق صنعت توریسم شود، وجود زمینههای مناسب برای صنعتی شدن با لحاظ توجه به محیط زیست، وجود گونههای گیاهان دارویی که میتوان قطب داروسازی باشیم و جنگلهای بلوط که سرمایههای بینظیری هستند. در زمینه دام پروری که صنعت حیاتی برای کشور است ما بستر مناسب تاریخی و طبیعی داریم. بنابراین منطقه بسیار غنی داریم.
با همه این ظرفیتهایی که اشاره کردید کهگیلویه بزرگ وضعیت مناسبی ندارد.
بله همینطوره، متأسفانه با همه این ظرفیتها که اشاره شد عملاً در این منطقه توسعهای اتفاق نیفتاده، کشاورزی ما به جهت سنتی بودن و آب ناکافی عملاً زیان ده است. معادن ما به نحو خام از مناطق این حوزه خارج میشود و عملاً امتیازی برای منطقه، نداشته بلکه باعث آسیب به محیط زیست شده است.
از آثار تاریخی که معرف تمدن و قدمت تاریخی است هیچ استفادهای که نشده بلکه روز به روز مخروبهتر میشوند و طبیعت فوقالعاده ما و ظرفیتهای توریستی ما معرفی نشده حتی مردم استان خودمان بعضاً اطلاعی ندارند در بخش صنعت، عملاً صنایعی وجود ندارد و حتی برخی از مشاغل درآمدزا مثل دامپروریهای سنتی هم تعطیل شده است.
وجود فقر، افزایش آمار خودکشی، رشد فزاینده طلاق در این منطقه، اعتیاد و روی آوردن به موادفروشی، مهاجرت شدید نخبگان و سرمایهداران از این منطقه، همگی محصول بهره نگرفتن از امکانات موجود و عدم شکوفاسازی ظرفیتهای مناسب این منطقه است که به تبع آن معضل اصلی یعنی بیکاری را تشدید نموده است.
با توجه به وظایف نمایندگان مجلس که شما اشاره فرمودید آیا انتخابات مجلس میتواند در بهبود شرایط این منطقه مؤثر باشد؟
همانطور که میدانید تفکیک قوا به عنوان دستاورد سیاسی بشر برای جلوگیری از تمرکز قدرت بوده و قاعدتاهر یک از قوای تقنینی، اجرائی و قضایی وظایف خاص خود را عهده دارند لیکن نماینده مجلس میتواند در توزیع بودجه نقش مؤثری برای رفع محرومیتها داشته باشد و همچنین میتواند در جذب سرمایهگذاری، مسئولین اجرایی را یاری دهد.
با تعامل با دولت میتواند نقش تسهیلکنندهای برای توسعه و آبادانی را ایفا و به عهده گیرد.
مهمترین نقش نماینده در وضعیت کنونی، ترسیم وضعیت واقعی حوزه انتخابیه خود برای حاکمیت است. مردم کهگیلویه بزرگ سالهاست به دلایل مختلف درگیر محرومیتهای عمیق و دردهای مزمنی است که باید به گوش سیاستگذاران و نمایندگان مجلس رسانده شود؛
متأسفانه بعضاً کسانی که انتخاب شدهاند از وظایف قانونی خود بیخبرند و همه همت خود را به کار میگیرند تا احیاناً اگر مدیر با آنها در حوزه انتخابیه همسو نباشد تغییر دهند و خدمات نظام را در زمینه نیازهای اولیه مثل آب و برق و گاز و تلفن به نفع خود مصادره کنند.
آیا به عنوان یک حقوقدان و فعال اجتماعی توصیهای به مردم درخصوص انتخابات دارید.
توصیه هر شخص خیرخواه این است که مردم با صندوق رأی قهر نکنند و فعالانه در انتخابات مشارکت نمایند. ممکن است به جهت مشکلات اقتصادی و وضعیت بد معیشت، اقشار جامعه از ایجاد تغییر ناامید شده باشند لیکن ناامیدی مساوی با مرگ است. جامعهٔ ناامید جامعهای مرده است؛ ما باید باامید کشور را جلو ببریم، ما ظرفیتهای فراوانی داریم، نیروی انسانی کم نظیری داریم باید تلاش کرد موانع را به حداقل برسانیم و با تلاش برای رونق تولید با واسطهگری و دلالی مبارزه کرد.
ولی آنچه حائز اهمیت است حضور آگاهانه ما در انتخابات است. کسانی که به واسطه نفع شخصی یا نگاه طایفهای و قشری رأی میدهد، حق اعتراض ندارند چرا که متأسفانه وضعیت موجود ناشی از همین نگاههایی بود که سالها بر مردم تحمیل شده است.
بنده به عنوان یک شهروند از دلسوزان و نخبگان انتظار دارم که نسبت به روشنگری در جهت مشارکت در انتخابات و مهمتر از آن، انتخاب گزینه اصلح و شایسته همت نمایند و قطعاً این بزرگترین خدمت به منطقه و کشور است؛ زیرا که حکمرانی خوب با حکمرانان دانا و عالم، دلسوز و مخلص و شجاع و جسور تحقق مییابد.
قطعاً انسانهای عاقل از گذشته عبرت میگیرند. گذشته و عملکرد هر فرد معرف خوبی برای شناسایی و توانمندی شخص است. صرف این که یک شخص آدم خوبی است ملازمهای با این که نمایندهٔ خوبی است ندارد. ما باید بدانیم که شهروند خوب، شهروندی است که برای رأی خود به عنوان هویت، شخصیت، مرام و عقیده احترام قائل است و رای خود را در تعیین سرنوشت خود و جامعه و آیندگان مؤثر میداند و خود را صاحب تکلیف در مقابل رأی خود و پاسخگو میداند.امیدوارم مردم در این وضعیت خاص و تاریخی به رسالت خود آگاهانه و دلسوزانه و بدون لحاظ تعصبات بیمبنا و ویرانگر عمل نمایند.
در آخر هم از رسانهها به خصوص شما که صادقانه فعالیت میکنید، تشکر میکنم و آرزوی توفیق دارم.
مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانونگذار در قانون اساسی چه جایگاهی دارد؟
در هر کشوری معیار سنجش دموکراسی و مردم سالاری به جایگاه مجلس قانونگذاری ان بستگی دارد یعنی رابطه مستقیمی بین جایگاه و اعتبار مجلس قانونگذاری و میزان اعتناء حاکمیتها به عامه مردم وجود دارد خوب این دلیل دارد زیرا که مجلس قانونگذاری در هر کشور (تحت هر عنوانی که وجود داشته باشد) مظهر و مرکز ثقل یک دموکراسی واقعی است و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود را تضمین میکند.
در کشور ما مجلس شورای اسلامی به عنوان یکی از قوای سهگانه کشور، نقش اصلی در راستای ایجاد یک مردم سالاری دینی دارد.
مجلس شورای اسلامی اختیار قانونگذاری در همه شوون کشور و تفسیر قانون را دارد. البته قانون مصوب مجلس نمیتواند مغایر قانون اساسی یا اصول مذهب رسمی کشور باشد و تشخیص این مغایرت به عهده شورای نگهبان قانون اساسی است.
یکی دیگر از وظایف مهم مجلس شورای اسلامی بررسی و احراز شایستگی کسانی است که در رأس قوه مجریه قرار میگیرند یعنی احراز صلاحیت و شایستگی همکاران رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه با مجلس شورای اسلامی است.
مکانیسم و ابزارهای قانونی متعددی برای نظارت بر اجرای قانون در دسترس مجلس شورای اسلامی است.
سؤال از وزراء و استیضاح آنها، تعبیه دیوان محاسبات کشور، کمیسیون اصل نود قانون اساسی و حق تحقیق و تفحص در همه امور کشور از ابزارهایی است که مجلس شورای اسلامی در جهت نظارت بر قانون مصوب دارد.
تنظیم روابط خارجی و بینالمللی کشور با مجلس شورای اسلامی است زیرا بر اساس اصل هفتاد و هفتم قانون اساسی، عهدنامهها، مقاوله نامهها قراردادها و موافقت نامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
بنابراین وظایف مجلس شورای اسلامی متعدد، متنوع و با اهمیت است.
در سالهای اخیر قانونگذاری توسط سایر مراجع باعث شده که برخی بر این عقیدهاند که شأن مجلس شورای اسلامی تنزل پیدا کرده است نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظرم کم رنگ کردن نقش مجلس شورای اسلامی در وضع قانون امر بسیار خطرناکی است که مغایر قانون اساسی است. ایجاد شوراهای عالی جهت وضع قانون، نهادهای موازی با مجلس شورای اسلامی است در حالی که اراده ملت صرفاً از طریق وضع قانون توسط مجلس و با لحاظ سیاستهای کلی کشور موضوع بند یک اصل یکصد و دهم قانون اساسی(که توسط مقام معظم رهبری اعلام میشود)قابل اعمال است و نباید اجازه داد نقش محوری مجلس شورای اسلامی به عنوان عصاره ملت(به قول امام راحل)در اداره امور کشور مخدوش شود.
آیا قانونگذاری مناسب در سطح ملی میتواند وضعیت مردم را بهبود بخشد؟
قطع و یقین، البته مشروط به این که قانون خوب وضع گردد؛ قانون خوب به قانونی اطلاق میشود که جامع و مانع باشد یا به تعبیری قانون خوب دربرگیرنده تمام مسائل لازم و مانع رانت و فساد تبعیض شود.
واقعیت این است که ما در تنظیم قوانین خوب و مناسب جامعه، موفق نبودهایم یا قوانین مصوب عمق و دوراندیشی لازم را بعضاً ندارند. شما وقتی میبینید که روزنههای فساد در سیستم اداری هست باید قوانین محکم و مناسب برای فساد و مبارزه قاطع با آن را تصویب نمود. اساساً کار مجلس ریلگذاری است. این ریلگذاری باید حساب شده و با بهرهگیری از بهترینهای کشور انجام شود. در تنظیم طرحها و لوایح قانونی کار کارشناسی حرف اول را میزند. استفاده از تجارب سایر کشورها میتواند مفید باشد؛ بنابراین این سخن که گفته میشود که ما قوانین خوبی داریم ولی موفق نشدهایم، به نظرم دقیق نیست و ما میتوانیم بهتر عمل کنیم.
برگردیم به وضعیت منطقه و ظرفیتهای موجود در کهگیلویه بزرگ، آیا شما توصیفی از کهگیلویه بزرگ دارید؟
بله قطعاً؛ کهگیلویه بزرگ که شامل شهرستانهای کهگیلویه، چرام، لنده و بهمئی است دارای پتانسیلهای فراوانی جهت توسعه است. آب مناسب که البته تضییقاتی برای ما درست کردهاند، خاک مطلوب کشاورزی، معادن متعدد و کارآفرین، نیروی انسانی باسواد و دانش و تلاشگر، آثار تاریخی و طبیعی که میتواند موجب رونق صنعت توریسم شود، وجود زمینههای مناسب برای صنعتی شدن با لحاظ توجه به محیط زیست، وجود گونههای گیاهان دارویی که میتوان قطب داروسازی باشیم و جنگلهای بلوط که سرمایههای بینظیری هستند. در زمینه دام پروری که صنعت حیاتی برای کشور است ما بستر مناسب تاریخی و طبیعی داریم. بنابراین منطقه بسیار غنی داریم.
با همه این ظرفیتهایی که اشاره کردید کهگیلویه بزرگ وضعیت مناسبی ندارد.
بله همینطوره، متأسفانه با همه این ظرفیتها که اشاره شد عملاً در این منطقه توسعهای اتفاق نیفتاده، کشاورزی ما به جهت سنتی بودن و آب ناکافی عملاً زیان ده است. معادن ما به نحو خام از مناطق این حوزه خارج میشود و عملاً امتیازی برای منطقه، نداشته بلکه باعث آسیب به محیط زیست شده است.
از آثار تاریخی که معرف تمدن و قدمت تاریخی است هیچ استفادهای که نشده بلکه روز به روز مخروبهتر میشوند و طبیعت فوقالعاده ما و ظرفیتهای توریستی ما معرفی نشده حتی مردم استان خودمان بعضاً اطلاعی ندارند در بخش صنعت، عملاً صنایعی وجود ندارد و حتی برخی از مشاغل درآمدزا مثل دامپروریهای سنتی هم تعطیل شده است.
وجود فقر، افزایش آمار خودکشی، رشد فزاینده طلاق در این منطقه، اعتیاد و روی آوردن به موادفروشی، مهاجرت شدید نخبگان و سرمایهداران از این منطقه، همگی محصول بهره نگرفتن از امکانات موجود و عدم شکوفاسازی ظرفیتهای مناسب این منطقه است که به تبع آن معضل اصلی یعنی بیکاری را تشدید نموده است.
با توجه به وظایف نمایندگان مجلس که شما اشاره فرمودید آیا انتخابات مجلس میتواند در بهبود شرایط این منطقه مؤثر باشد؟
همانطور که میدانید تفکیک قوا به عنوان دستاورد سیاسی بشر برای جلوگیری از تمرکز قدرت بوده و قاعدتاهر یک از قوای تقنینی، اجرائی و قضایی وظایف خاص خود را عهده دارند لیکن نماینده مجلس میتواند در توزیع بودجه نقش مؤثری برای رفع محرومیتها داشته باشد و همچنین میتواند در جذب سرمایهگذاری، مسئولین اجرایی را یاری دهد.
با تعامل با دولت میتواند نقش تسهیلکنندهای برای توسعه و آبادانی را ایفا و به عهده گیرد.
مهمترین نقش نماینده در وضعیت کنونی، ترسیم وضعیت واقعی حوزه انتخابیه خود برای حاکمیت است. مردم کهگیلویه بزرگ سالهاست به دلایل مختلف درگیر محرومیتهای عمیق و دردهای مزمنی است که باید به گوش سیاستگذاران و نمایندگان مجلس رسانده شود؛
متأسفانه بعضاً کسانی که انتخاب شدهاند از وظایف قانونی خود بیخبرند و همه همت خود را به کار میگیرند تا احیاناً اگر مدیر با آنها در حوزه انتخابیه همسو نباشد تغییر دهند و خدمات نظام را در زمینه نیازهای اولیه مثل آب و برق و گاز و تلفن به نفع خود مصادره کنند.
آیا به عنوان یک حقوقدان و فعال اجتماعی توصیهای به مردم درخصوص انتخابات دارید.
توصیه هر شخص خیرخواه این است که مردم با صندوق رأی قهر نکنند و فعالانه در انتخابات مشارکت نمایند. ممکن است به جهت مشکلات اقتصادی و وضعیت بد معیشت، اقشار جامعه از ایجاد تغییر ناامید شده باشند لیکن ناامیدی مساوی با مرگ است. جامعهٔ ناامید جامعهای مرده است؛ ما باید باامید کشور را جلو ببریم، ما ظرفیتهای فراوانی داریم، نیروی انسانی کم نظیری داریم باید تلاش کرد موانع را به حداقل برسانیم و با تلاش برای رونق تولید با واسطهگری و دلالی مبارزه کرد.
ولی آنچه حائز اهمیت است حضور آگاهانه ما در انتخابات است. کسانی که به واسطه نفع شخصی یا نگاه طایفهای و قشری رأی میدهد، حق اعتراض ندارند چرا که متأسفانه وضعیت موجود ناشی از همین نگاههایی بود که سالها بر مردم تحمیل شده است.
بنده به عنوان یک شهروند از دلسوزان و نخبگان انتظار دارم که نسبت به روشنگری در جهت مشارکت در انتخابات و مهمتر از آن، انتخاب گزینه اصلح و شایسته همت نمایند و قطعاً این بزرگترین خدمت به منطقه و کشور است؛ زیرا که حکمرانی خوب با حکمرانان دانا و عالم، دلسوز و مخلص و شجاع و جسور تحقق مییابد.
قطعاً انسانهای عاقل از گذشته عبرت میگیرند. گذشته و عملکرد هر فرد معرف خوبی برای شناسایی و توانمندی شخص است. صرف این که یک شخص آدم خوبی است ملازمهای با این که نمایندهٔ خوبی است ندارد. ما باید بدانیم که شهروند خوب، شهروندی است که برای رأی خود به عنوان هویت، شخصیت، مرام و عقیده احترام قائل است و رای خود را در تعیین سرنوشت خود و جامعه و آیندگان مؤثر میداند و خود را صاحب تکلیف در مقابل رأی خود و پاسخگو میداند.امیدوارم مردم در این وضعیت خاص و تاریخی به رسالت خود آگاهانه و دلسوزانه و بدون لحاظ تعصبات بیمبنا و ویرانگر عمل نمایند.
در آخر هم از رسانهها به خصوص شما که صادقانه فعالیت میکنید، تشکر میکنم و آرزوی توفیق دارم.