تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۰
کد مطلب : ۴۵۲۱۶۲
گفتوگوی کبنانیوز با فعال محیط زیستی و مدیرعامل آب منطقهای کهگیلویه و بویراحمد؛
بخش اول) مرادی: مسأله آب بویراحمد، حکمرانی نادرست آب است / سهم استان کهگیلویه و بویراحمد از 11 میلیارد متر مکعب آب، صفر است / من نه با احداث سد تنگ سرخ، بلکه با انتقال غیرکارشناسی آب آن مخالفم / آب شرب، شعار زیبای مافیای آب است
۱۱
کبنا ؛
کبنا نیوز به منظور شفاف سازی در حوزه آب و به ویژه سد سازی در کهگیلویه و بویراحمد با یوسف مرادی فعال محیط زیستی و آرش مصلح مدیرعامل آب منطقهای استان گفتوگوهایی ترتیب داده است که در بخش اول، صحبتهای یوسف مرادی و در بخش دوم، صحبتهای آرش مصلح منتشر خواهند شد. یوسف مرادی فعال زیستمحیطیِ کهگیلویه و بویراحمدی با حضور در دفتر کبنا نیوز به توضیح مواردی در مورد سد تنگ سرخ و موضوعات وابسته به آن پرداخت.
به گزارش کبنا، مرادی گفت: قرار بود سد تنگ سرخ در دهه 40 برای بوشهر و توسط آمریکاییها ایجاد شود. اما در آن دوره به این نتیجه رسیدند که به دلایلی همچون ارتفاع و مواردی از این دست، امکان آن وجود نداشت. در نهایت این پروژه کنسل شد و در دهههای 70 و 80 دوباره ماجرای ساخت آن از سر گرفته شد.
در این دوره در کشور با خشکسالیهای متعددی به ویژه در شهرستان درودزن مواجه شد. از سوی دیگر، استان فارس و مرکز آن شیراز به سمت صنعتی شدن رفت و نیاز به آب داشت. البته این استان شروع به ساختن سدهایی کرد، ولی باز هم آب کم میآورد. به همین دلیل از دهه 80 به دنبال منابع آبی جدید گشت. اولین منبع آبی که از استان ما برد، سرشاخههای رود کر بود و در پی آن رود کر را از استان ما جدا کرد. سپس متوجه یکی دیگر از سرشاخهها، یعنی رود بشار شدند.
این موارد در خاطره تاریخی مردم کهگیلویه و بویراحمد، جدا کردن مارگون از استان است. اما هدف، جدا کردن سرشاخههای رود کر از استان ما بود. آنموقع استاندار وقت هم گفت هدف از جدا کردن مارگون، آبشار مارگون نبوده بلکه دسترسی به بستر رود مارگون است.
از همان موقع مطالعات سد تنگ سرخ هم انجام گرفت. کاری که انجام گرفت این بود که گفتند سرشاخه اصلی رود بشار که در منطقه تننگ سرخ است، چند تا سرچشمه دارد. گفتند ما سد را در تنگ سرخ احداث میکنیم و بعد از احداث سد در تنگ سرخ، هم سرتنگ، هم تیزاب و هم آب گردوکنگ و خرمناز را که پایین دست است پمپاژ به سد میکنیم.
مرادی گفت: ارتفاع سد تنگ سرخ 68 متر است که سازمان محیط زیست در آن زمان، با آن مخالف میکند. با این استدلال که پارک ملی دنا منبع آبیاش را از دست میدهد. در نهایت در سال 95 سازمان محیط زیست میگوید ارتفاع سد باید 25 متر کاهش پیدا کند. در نهایت پروژه میخوابد. تا اینکه در سال 1400 دوباره ساخت آن از سر گرفته میشود. در این سال در اوایل تیرماه انتخابات برگزار میشود. عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست نیز بازنشسته میشود و این سازمان تا 10 مهر آن سال، مسئول ندارد. اما در همین بازه زمانی یعنی در 30 شهریور 1400، به یکباره مجوز سد تنگ سرخ صادر میشود؛ یک مجوز مشکوک که بعدها کمیسیون اصل نود گفت نباید به آن بودجه دهید چرا که مشکوک است.
این فعال محیط زیستی در ادامه با اشاره به وجود مافیای آب در کشور گفت: مافیای آب همچون مافیای خودرو در کشور است. همانطور که هیچکس نمیتواند وجود مافیای خودرو را انکار کند، مافیای آب نیز انکارنشدنی هستند. مافیا همیشه از شعارهای زیبا و تمیز و ارزشمند استفاده میکند؛ مافیای خودرو در پشت شعار زیبا و تمیز خودروی ملی خود را قایم میکند. مافیای آب هم پشت همین شعارهای زیبا مخفی میشود؛ یکی از این شعارهای زیبا، تأمین آب شُرب است.
مرادی در ادامه با اشاره به وضعیت آب شرب شیراز و یاسوج گفت: شهر شیراز دو میلیون نفر جمعیت دارد. کل آب مصرفی شیراز در طول سال، حتی اگر بیشترین مصرف را داشته باشند، یعنی روزی 200 لیتر، نهایتاً کل مردم این شهر در طول یک سال 200 میلیون متر مکعب آب مصرف میکنند.
وی گفت: بر اساس آمار وزارت نیرو، هر ایرانی در طول روز 170 لیتر آب مصرف میکند، اگر آن را در جمعیت هر شهر ضرب کنیم و سپس عدد به دست آمده را در 365 روز سال ضرب کنیم و در نهایت تقسیم بر هزار، میزان آب مصرفی یک شهر در طول یک سال به دست میآید. بر اساس این فرمول نهایتاً آب مصرفی شهر شیراز در طول یک سال، 200 میلیون متر مکعب خواهد بود. در اطراف شیراز هم چند سد وجود دارد که حدود سه میلیارد متر مکعب آب دارند که برای همه این سدها آب شرب در اولویت است. در واقع، این سدها 15 برابر مصرف آب شربِ شیراز، آب دارند. پس طرح مسأله کمبود آب شرب در شیراز یک دروغ است.
اما در مورد یاسوج؛ همین چند روز پیش، فرماندار بویراحمد گفته بود 55 درصد آب یاسوج از لولهها هدر میرود. 40 میلیون متر مکعب آب در لولهها وجود دارد ولی 20 میلیونِ آن هم به دست مردم نمیرسد. مشکل از لولهکشیِ این شهر است. در واقع، مشکل در اینجا در سیستم توزیع است. یاسوج دومین مرکز استان پربارش کشور است. اما آب در آن جیرهبندی است؛ در یاسوج، مسأله کمبود آب وجود ندارد. اما در حکمرانی آب مشکل دارد.
مرادی اضافه کرد: پس زیر لوای شعار تمیز و قشنگِ شرب، آب را برای صنعت و کشاورزی انتقال میدهند؛ مثل همان کاری که در چهارمحال و بختیاری، کرمان و یزد انجام شد.
مرادی با بیان اینکه در سایت وزارت نیرو کاربرد سد درودزن، کشاورزی و صنعت است، گفت: از همان موقع به این فکر کردند که چطور آب سد تنگ سرخ را به شیراز انتقال دهیم. از تنگ سرخ تا کومه که سرشاخه رود کُر هست که به درودزن میریزد، 5 کیلومتر فاصله هست. قرار است با یک تونل آب را از اینجا به درودزن انتقال دهند. اسناد آن هم موجود است. پس آب را به درود زن میبرند. کاربرد آن هم صنعت و کشاورزی است نه شرب.
وی اضافه کرد: در سالهایی که آب کم شده بود، تعدادی از سرمایهداران شیراز در مرودشت و کامفیروز باغویلا زدند و آب کم آمد، اینها هم به آب نیاز دارند. از سوی دیگر، گردشگریِ فارس هم اعلام کرد که قرار است یک شهر گردشگری در زیر دروزدن بزنند که به آب نیاز دارد. آب آن هم قرار است از تنگ سرخ ببرند.
مرادی تصریح کرد: همیشه بر روی کاغذ، همه چیز مافیای آب، تمیز و قشنگ است؛ 30 سال پیش آمدند کهگیلویه و گفتند یک میلیارد و 200 میلیون متر مکعب حجم سد مارون است که 400 میلیونِ آن، حقآبه کهگیلویه، 300 میلیونِ آن مربوط به بهبان و مابقی آن هم سهم تالاب شادگان خواهد بود. اما از آن تاریخ تاکنون 30 سال گذشته، ولی حق کهگیلویه داده نشده است. از طوی دیگر، نماینده شادگان هم چند وقت پیش گفت که حق تالاب شادگان داده نمیشود. در واقع، همه این آب سهم زمینهای زراعی بهبهان، امیدیه و رامهرمز شده است.
مرادی با اشاره به چند سد دیگر در کهگیلویه و بویراحمد گفت: وقتی سد کوثر را در گچساران زدند، گفتند این سد گچساران را نجات میدهد. با وجود اینکه دو سد بزرگ کوثر و چمشیر در گچساران هست، از 53 هزار هکتار زمین زراعی در گچساران، تنها چندهزار هکتارِ آن، زیر آب است.
وی گفت: 150 میلیون متر مکعب آب چمشیر مال گچسارانیهاست اما حالا مشخص شده به دلایل فنی، امکان انتقال آب چمشیر به گچساران وجود ندارد. این سد قرار است 110 هزار هکتار زمین را در شهرهای دیگر آبیاری کند، درحالی که جوانان باشت و گچساران زمین هایشان آب ندارد.
وی اضافه کرد: بعد گفتند سد شیو را بزنیم، اما بعداً ادعا کردند که شیو آبش کم است و بهتر است که زده نشود. اما حالا مشخص شده داستان چیز دیگری است. داستان این بود که با احداث این سد آورد چمشیر کم میشود. یعنی ارادهای در این کشور وجود دارد که از 11 میلیارد متر مکعب آب استان کهگیلویه و بویراحمد، مردم این استان حتی یک متر مکعب سهم نداشته باشند.
این فعال محیط زیستی در مورد مافیای آب گفت: اسامی معاونت آب وزارت نیرو را در سایت وزارت نیرو نگاه کنید. 30 سال است که برخی از آنها هیچ تغییری نکردهاند. با وجود تغییرات اساسی در دولتهای مختلف در دوره خاتمی، احمدینژاد، روحانی و رئیسی، هنوز این مدیران تغییری نکردهاند. مدیرانی که به خاطر حکمرانی غلط آنها، مردمِ استانهای مختلف با هم درگیر شدهاند، هنوز هم هستند.
وی در ادامه با مقایسه دو سد مارون دو و تنگ سرخ گفت: سد مارون 2 درون استان است و آب آن مال کهگیلویه است، اما تنگ سرخ قبل از ورود به بویراحمد است. ارادهای که وجود دارد معتقد است که سد نباید درون استان احداث شود. اما سر مرز، هر چه میخواهد احداث شود. چون اگر درون استان باشد نمیتوان آب آن را انتقال داد. ولی وقتی سد، سر مرز باشد، مرز را بهراحتی با یک امضای وزارت کشور میتوان جابهجا کرد. تغییر مرزها دست وزارت کشور است. این تغییرات سابقه داشته است. وقتی سد مارون را احداث کردیم، 4 کیلومتر تا مرز ما فاصله داشت. اما الأن مرز را در گوگل نگاه کنید؛ خوزستان آمده در شکم سد و پشت سد الأن مال بهبهان است نه کهگیلویه.
سال 88 نیز مطالعاتی روی سد خرسان انجام دادند. سد خرسان درون استان ما رد میشد و 3 کیلومتر بعد از امامزاده محمود، قوسی میخورَد و از استان ما عبور میکند. اما الأن آن بخش را از استان ما جدا کردهاند. این 11 کیلومتر همان جایی است که قرار است سد خرسان را بزنند. منطقه کومر و مارگون هم در استان ما بود، اما وزارت کشور با امضای نامهای آن را از استان ما جدا کرد.
مرادی با بیان اینکه من مخالف ساخت سد نیستم و مخالفت من با انتقال آب آن است، گفت: ما 11 میلیارد متر مکعب آب در استان کهگیلویه و بویراحمد داریم. اگر 8 میلیاردِ آن را محیط زیست بدانیم، باید 3 میلیارد آن را درون استان مهار کنیم. با مهار این مقدار آب، 270 هزار هکتار زمین زیر کشت میرود و 175 هزار شغل ایجاد میشود.
وی گفت: مسأله من با تنگ سرخ، مسأله انتقال غیرکارشناسی آب است نه ساخت سد. اما مافیا در رسانههایش اینطور القا میکند که ما مخالف احداث سد هستیم.
مرادی اظهار داشت: ما میگوییم سه میلیارد متر معکعب آن را به استان بدهید. بقیه را هر کاری که میخواهید بکنید. از مدیر آب منطقهای استان بپرسید چند متر مکعب آب استان را مهار میکنید؟ صفر.
وی در بیان دلایل مخالفتش با سد تنگ سرخ گفت: حقآبه مارون را نمیدهند. در گچساران میخواهیم نیروگاه بزنیم، اما آب نداریم. سد تنگ سرخ هم فقط روی کاغذ قشنگ است. در واقع این سد نیست. بند انحرافی است.سد تعریف دارد.
مرادی گفت: سد تنگ سرخ چند مشکل دارد. قرار است بعد از جمعآوری تمام سرشاخههای رود بشار، پمپاژ آبهای زیردست و بالادست آن، با بارش باران این که 300 میلیون متر مکعب آورده دارد، از طریق تونل به درودزن متقل شود. از سوی دیگر، تنگ سرخ در نقطهای قرار گرفته که بعد از خالی شدن از سکنه با یک امضای وزارت کشور از استان جدا میشود. بشار کاملاً خشک خواهد شد. این سد، روی رود کبکیان هم تأثیر دارد. کلیه سفرههای زیرزمینی ما نیز تخریب میشوند؛ مثل همان اتفاقی که در بقیه استانها افتاد.
به گزارش کبنا، حرف و حدیثهایی در مورد یوسف مرادی فعال زیستمحیطی وجود دارد که وی تخصصی در حوزه آب و سدسازی ندارد که در پاسخ به آنها گفت: من حدود 9 سال است که در حوزه حکمرانی کار میکنم؛ یعنی تنظیم مقررات و قوانین کشور در مرکز پژوهشهای مجلس. تحصیلاتم هم در زمینه هوش مصنوعی، حکمرانی آب بود. بعد هم در دانشگاه تهران حکمرانی محیط زیست خواندم. از آن طرف هم در حکمرانی در حوزههای مختلف کار کردهام.
در مرتبه بعد، صحبت کردن در مورد آب تخصص نمیخواهد؛ حتی یک حیوان هم ارزش آب را میفهمد. وقتی یک کشاورز در مورد حقآبهاش دعوا میکند آیا باید تخصص آب داشته باشد؟ او زندگیاش وابسته به این آب است.
از طرف دیگر، متخصصین آبِ ما اگر سواد داشتند که وضعیت آب کشور اینگونه نبود که شهرکرد پرآبترین استان ایران دو هفته و خوزستان ده سال آب نداشته باشد.
وی گفت: ما در وزارت نیرو تعدادی مأمور داریم که فیش آب و برق توزیع میکنند. باید به آنها گفت حکمرانی آب با سدسازی تفاوت دارد.
مرادی عنوان کرد: من سدهای چمشیر، مارون و کوثر را دیدهام، پس میتوانم تنگ سرخ را هم پیشبینی کنم. من طرح سد را دارم که توشته است با تونل انتقال پیدا میکند. من میدانم انتقال آب حوزهای یعنی چه. آیا اینها تخصص میخواهد؟
این فعال محیط زیستی گفت: یک بار گفته شد که سد را در قلات بزنید، اما وزارت نیرو به شدت مخالفت کرد. اگر آنجا میزدند 700 هکتار باغ زیر آب نمیرفت، 13 روستا از بین نمیرفت و دو هزار و 500 نفر آواره نمیشدند.
اگر سد در قلات زده میشد، دو اتفاق رخ نمیداد؛ چون ارتفاع زمین در قلات بسیار پایینتر از تنگ سرخ است و باید آب را پمپاژ میکردند و نمیتوانستند این منطقه را از نظر جغرافیایی تغییر دهند. چون سکنه داخل آن است و چندین روستای کهگیلویه و بویراحمد آنجاست.
جاهای متعددی برای سد وجود دارد، اما منطقه تنگ سرخ را انتخاب کردند. تا هم بتوانند آب آن را انتقال دهند و هم اینکه بعداً بتوانند تنگ سرخ را جزئی از فارس کنند. به همین دلیل است که فارس خود را 13 سال است که معطل سد تنگ سرخ کرده است.
مرادی با اشاره به اینکه سد مجوز زیست محیطی دارد، گفت: اما ولی ننوشته چند متر است. در مجوز دقیقاً نوشته شده سامانه انتقال آب به فارس فاقد مجوز است؛ یعنی مجوز ندارد. اما سازمان محیط زیست زرنگی کرده و آب را اختصاص داده است. در واقع، محیط زیست این زرنگی را کرده که میگوید الأن مجوز میدهیم که سد را بسازید. بعداً مجوز انتقال را هم میدهیم. چون الأن مردم اجازه نمیدهند. اما وقتی سد را ساختی دیگر کاری از دست مردم برنمیآید.
مرادی با اشاره به فعالیتهای خود در حوزه محیط زیست گفت: برای من سیستان، خوزستان، شهرکرد و کهگیلویه و بویراحمد تفاوتی ندارند. مسأله برای من یکپارچگی روز به روز و بیشتر ایران است. در مورد سد تنگ سرخ باید گفت: در بشار یک مسأله مهم، پارک ملی دنا است. این پارک از جمله ذخیرهگاههای ثبت شده در سازمان یونسکو است و ما وظیفه داریم طبق سیاستهای کلی نظام از آن دفاع کنیم.
مرادی اظهار داشت: ما مجوز نهاد مردمیِ امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه محیط زیست در سطح کشور گرفتیم که در حوزه محیط زیست امر به معروف و نهی از منکر کنیم. اصل 50 قانونی اساسی هم به صراحت میگوید حفاظت از محیط زیست یک وظیفه همگانی است. از طرف دیگر، ماده 13 سیاستهای کلی نظام میگوید فعالیت در حوزه محیط زیست، نوعی امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی رهبری نظام، جنبه شرعی به آن میدهد. خود مقام معظم رهبری گفته است فعالیت در محیط زیست در این چارچوب است. من هم از جمهوری اسلامی برای این کار مجوز گرفتهام.
مرادی با بیان اینکه ما در مورد محیط زندگی مردم صحبت میکنیم، گفت: پس من اینجا وظیفه شرعی، قانونی و ایرانی خود را انجام میدهم.
وی اضافه کرد: آن کسی تشویش اذهان عمومی میکند که با پروژه های انتقال آب، مردم را به جان هم میاندازد. کسانی که تشویش اذهان عمومی میکنند، مافیای آب هستند. مافیای آب ضد امنیت ملی است و با پروژههای انتقال آب به دنبال اهداف خودشان هستند و خدای نکرده آنها با برنامه و اختلاف افکنی به دنبال تجزیه ایران است. البته ایران همیشه مردم فهیم و یکپارچه دارد و وحدت بین مردم مثال زدنی است. انتهای پروژههای انتقال آب غیرکارشناسی، چیزی جز تجزیه ایران نیست. ولی من برای یکپارچگی ایران میجنگم؛ همانطور که پدرم جانش را فدای اهداف نظام اسلامی ایران کرد.
به گزارش کبنا، مرادی گفت: قرار بود سد تنگ سرخ در دهه 40 برای بوشهر و توسط آمریکاییها ایجاد شود. اما در آن دوره به این نتیجه رسیدند که به دلایلی همچون ارتفاع و مواردی از این دست، امکان آن وجود نداشت. در نهایت این پروژه کنسل شد و در دهههای 70 و 80 دوباره ماجرای ساخت آن از سر گرفته شد.
در این دوره در کشور با خشکسالیهای متعددی به ویژه در شهرستان درودزن مواجه شد. از سوی دیگر، استان فارس و مرکز آن شیراز به سمت صنعتی شدن رفت و نیاز به آب داشت. البته این استان شروع به ساختن سدهایی کرد، ولی باز هم آب کم میآورد. به همین دلیل از دهه 80 به دنبال منابع آبی جدید گشت. اولین منبع آبی که از استان ما برد، سرشاخههای رود کر بود و در پی آن رود کر را از استان ما جدا کرد. سپس متوجه یکی دیگر از سرشاخهها، یعنی رود بشار شدند.
این موارد در خاطره تاریخی مردم کهگیلویه و بویراحمد، جدا کردن مارگون از استان است. اما هدف، جدا کردن سرشاخههای رود کر از استان ما بود. آنموقع استاندار وقت هم گفت هدف از جدا کردن مارگون، آبشار مارگون نبوده بلکه دسترسی به بستر رود مارگون است.
از همان موقع مطالعات سد تنگ سرخ هم انجام گرفت. کاری که انجام گرفت این بود که گفتند سرشاخه اصلی رود بشار که در منطقه تننگ سرخ است، چند تا سرچشمه دارد. گفتند ما سد را در تنگ سرخ احداث میکنیم و بعد از احداث سد در تنگ سرخ، هم سرتنگ، هم تیزاب و هم آب گردوکنگ و خرمناز را که پایین دست است پمپاژ به سد میکنیم.
مرادی گفت: ارتفاع سد تنگ سرخ 68 متر است که سازمان محیط زیست در آن زمان، با آن مخالف میکند. با این استدلال که پارک ملی دنا منبع آبیاش را از دست میدهد. در نهایت در سال 95 سازمان محیط زیست میگوید ارتفاع سد باید 25 متر کاهش پیدا کند. در نهایت پروژه میخوابد. تا اینکه در سال 1400 دوباره ساخت آن از سر گرفته میشود. در این سال در اوایل تیرماه انتخابات برگزار میشود. عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست نیز بازنشسته میشود و این سازمان تا 10 مهر آن سال، مسئول ندارد. اما در همین بازه زمانی یعنی در 30 شهریور 1400، به یکباره مجوز سد تنگ سرخ صادر میشود؛ یک مجوز مشکوک که بعدها کمیسیون اصل نود گفت نباید به آن بودجه دهید چرا که مشکوک است.
این فعال محیط زیستی در ادامه با اشاره به وجود مافیای آب در کشور گفت: مافیای آب همچون مافیای خودرو در کشور است. همانطور که هیچکس نمیتواند وجود مافیای خودرو را انکار کند، مافیای آب نیز انکارنشدنی هستند. مافیا همیشه از شعارهای زیبا و تمیز و ارزشمند استفاده میکند؛ مافیای خودرو در پشت شعار زیبا و تمیز خودروی ملی خود را قایم میکند. مافیای آب هم پشت همین شعارهای زیبا مخفی میشود؛ یکی از این شعارهای زیبا، تأمین آب شُرب است.
مرادی در ادامه با اشاره به وضعیت آب شرب شیراز و یاسوج گفت: شهر شیراز دو میلیون نفر جمعیت دارد. کل آب مصرفی شیراز در طول سال، حتی اگر بیشترین مصرف را داشته باشند، یعنی روزی 200 لیتر، نهایتاً کل مردم این شهر در طول یک سال 200 میلیون متر مکعب آب مصرف میکنند.
وی گفت: بر اساس آمار وزارت نیرو، هر ایرانی در طول روز 170 لیتر آب مصرف میکند، اگر آن را در جمعیت هر شهر ضرب کنیم و سپس عدد به دست آمده را در 365 روز سال ضرب کنیم و در نهایت تقسیم بر هزار، میزان آب مصرفی یک شهر در طول یک سال به دست میآید. بر اساس این فرمول نهایتاً آب مصرفی شهر شیراز در طول یک سال، 200 میلیون متر مکعب خواهد بود. در اطراف شیراز هم چند سد وجود دارد که حدود سه میلیارد متر مکعب آب دارند که برای همه این سدها آب شرب در اولویت است. در واقع، این سدها 15 برابر مصرف آب شربِ شیراز، آب دارند. پس طرح مسأله کمبود آب شرب در شیراز یک دروغ است.
اما در مورد یاسوج؛ همین چند روز پیش، فرماندار بویراحمد گفته بود 55 درصد آب یاسوج از لولهها هدر میرود. 40 میلیون متر مکعب آب در لولهها وجود دارد ولی 20 میلیونِ آن هم به دست مردم نمیرسد. مشکل از لولهکشیِ این شهر است. در واقع، مشکل در اینجا در سیستم توزیع است. یاسوج دومین مرکز استان پربارش کشور است. اما آب در آن جیرهبندی است؛ در یاسوج، مسأله کمبود آب وجود ندارد. اما در حکمرانی آب مشکل دارد.
مرادی اضافه کرد: پس زیر لوای شعار تمیز و قشنگِ شرب، آب را برای صنعت و کشاورزی انتقال میدهند؛ مثل همان کاری که در چهارمحال و بختیاری، کرمان و یزد انجام شد.
مرادی با بیان اینکه در سایت وزارت نیرو کاربرد سد درودزن، کشاورزی و صنعت است، گفت: از همان موقع به این فکر کردند که چطور آب سد تنگ سرخ را به شیراز انتقال دهیم. از تنگ سرخ تا کومه که سرشاخه رود کُر هست که به درودزن میریزد، 5 کیلومتر فاصله هست. قرار است با یک تونل آب را از اینجا به درودزن انتقال دهند. اسناد آن هم موجود است. پس آب را به درود زن میبرند. کاربرد آن هم صنعت و کشاورزی است نه شرب.
وی اضافه کرد: در سالهایی که آب کم شده بود، تعدادی از سرمایهداران شیراز در مرودشت و کامفیروز باغویلا زدند و آب کم آمد، اینها هم به آب نیاز دارند. از سوی دیگر، گردشگریِ فارس هم اعلام کرد که قرار است یک شهر گردشگری در زیر دروزدن بزنند که به آب نیاز دارد. آب آن هم قرار است از تنگ سرخ ببرند.
مرادی تصریح کرد: همیشه بر روی کاغذ، همه چیز مافیای آب، تمیز و قشنگ است؛ 30 سال پیش آمدند کهگیلویه و گفتند یک میلیارد و 200 میلیون متر مکعب حجم سد مارون است که 400 میلیونِ آن، حقآبه کهگیلویه، 300 میلیونِ آن مربوط به بهبان و مابقی آن هم سهم تالاب شادگان خواهد بود. اما از آن تاریخ تاکنون 30 سال گذشته، ولی حق کهگیلویه داده نشده است. از طوی دیگر، نماینده شادگان هم چند وقت پیش گفت که حق تالاب شادگان داده نمیشود. در واقع، همه این آب سهم زمینهای زراعی بهبهان، امیدیه و رامهرمز شده است.
مرادی با اشاره به چند سد دیگر در کهگیلویه و بویراحمد گفت: وقتی سد کوثر را در گچساران زدند، گفتند این سد گچساران را نجات میدهد. با وجود اینکه دو سد بزرگ کوثر و چمشیر در گچساران هست، از 53 هزار هکتار زمین زراعی در گچساران، تنها چندهزار هکتارِ آن، زیر آب است.
وی گفت: 150 میلیون متر مکعب آب چمشیر مال گچسارانیهاست اما حالا مشخص شده به دلایل فنی، امکان انتقال آب چمشیر به گچساران وجود ندارد. این سد قرار است 110 هزار هکتار زمین را در شهرهای دیگر آبیاری کند، درحالی که جوانان باشت و گچساران زمین هایشان آب ندارد.
وی اضافه کرد: بعد گفتند سد شیو را بزنیم، اما بعداً ادعا کردند که شیو آبش کم است و بهتر است که زده نشود. اما حالا مشخص شده داستان چیز دیگری است. داستان این بود که با احداث این سد آورد چمشیر کم میشود. یعنی ارادهای در این کشور وجود دارد که از 11 میلیارد متر مکعب آب استان کهگیلویه و بویراحمد، مردم این استان حتی یک متر مکعب سهم نداشته باشند.
این فعال محیط زیستی در مورد مافیای آب گفت: اسامی معاونت آب وزارت نیرو را در سایت وزارت نیرو نگاه کنید. 30 سال است که برخی از آنها هیچ تغییری نکردهاند. با وجود تغییرات اساسی در دولتهای مختلف در دوره خاتمی، احمدینژاد، روحانی و رئیسی، هنوز این مدیران تغییری نکردهاند. مدیرانی که به خاطر حکمرانی غلط آنها، مردمِ استانهای مختلف با هم درگیر شدهاند، هنوز هم هستند.
وی در ادامه با مقایسه دو سد مارون دو و تنگ سرخ گفت: سد مارون 2 درون استان است و آب آن مال کهگیلویه است، اما تنگ سرخ قبل از ورود به بویراحمد است. ارادهای که وجود دارد معتقد است که سد نباید درون استان احداث شود. اما سر مرز، هر چه میخواهد احداث شود. چون اگر درون استان باشد نمیتوان آب آن را انتقال داد. ولی وقتی سد، سر مرز باشد، مرز را بهراحتی با یک امضای وزارت کشور میتوان جابهجا کرد. تغییر مرزها دست وزارت کشور است. این تغییرات سابقه داشته است. وقتی سد مارون را احداث کردیم، 4 کیلومتر تا مرز ما فاصله داشت. اما الأن مرز را در گوگل نگاه کنید؛ خوزستان آمده در شکم سد و پشت سد الأن مال بهبهان است نه کهگیلویه.
سال 88 نیز مطالعاتی روی سد خرسان انجام دادند. سد خرسان درون استان ما رد میشد و 3 کیلومتر بعد از امامزاده محمود، قوسی میخورَد و از استان ما عبور میکند. اما الأن آن بخش را از استان ما جدا کردهاند. این 11 کیلومتر همان جایی است که قرار است سد خرسان را بزنند. منطقه کومر و مارگون هم در استان ما بود، اما وزارت کشور با امضای نامهای آن را از استان ما جدا کرد.
مرادی با بیان اینکه من مخالف ساخت سد نیستم و مخالفت من با انتقال آب آن است، گفت: ما 11 میلیارد متر مکعب آب در استان کهگیلویه و بویراحمد داریم. اگر 8 میلیاردِ آن را محیط زیست بدانیم، باید 3 میلیارد آن را درون استان مهار کنیم. با مهار این مقدار آب، 270 هزار هکتار زمین زیر کشت میرود و 175 هزار شغل ایجاد میشود.
وی گفت: مسأله من با تنگ سرخ، مسأله انتقال غیرکارشناسی آب است نه ساخت سد. اما مافیا در رسانههایش اینطور القا میکند که ما مخالف احداث سد هستیم.
مرادی اظهار داشت: ما میگوییم سه میلیارد متر معکعب آن را به استان بدهید. بقیه را هر کاری که میخواهید بکنید. از مدیر آب منطقهای استان بپرسید چند متر مکعب آب استان را مهار میکنید؟ صفر.
وی در بیان دلایل مخالفتش با سد تنگ سرخ گفت: حقآبه مارون را نمیدهند. در گچساران میخواهیم نیروگاه بزنیم، اما آب نداریم. سد تنگ سرخ هم فقط روی کاغذ قشنگ است. در واقع این سد نیست. بند انحرافی است.سد تعریف دارد.
مرادی گفت: سد تنگ سرخ چند مشکل دارد. قرار است بعد از جمعآوری تمام سرشاخههای رود بشار، پمپاژ آبهای زیردست و بالادست آن، با بارش باران این که 300 میلیون متر مکعب آورده دارد، از طریق تونل به درودزن متقل شود. از سوی دیگر، تنگ سرخ در نقطهای قرار گرفته که بعد از خالی شدن از سکنه با یک امضای وزارت کشور از استان جدا میشود. بشار کاملاً خشک خواهد شد. این سد، روی رود کبکیان هم تأثیر دارد. کلیه سفرههای زیرزمینی ما نیز تخریب میشوند؛ مثل همان اتفاقی که در بقیه استانها افتاد.
به گزارش کبنا، حرف و حدیثهایی در مورد یوسف مرادی فعال زیستمحیطی وجود دارد که وی تخصصی در حوزه آب و سدسازی ندارد که در پاسخ به آنها گفت: من حدود 9 سال است که در حوزه حکمرانی کار میکنم؛ یعنی تنظیم مقررات و قوانین کشور در مرکز پژوهشهای مجلس. تحصیلاتم هم در زمینه هوش مصنوعی، حکمرانی آب بود. بعد هم در دانشگاه تهران حکمرانی محیط زیست خواندم. از آن طرف هم در حکمرانی در حوزههای مختلف کار کردهام.
در مرتبه بعد، صحبت کردن در مورد آب تخصص نمیخواهد؛ حتی یک حیوان هم ارزش آب را میفهمد. وقتی یک کشاورز در مورد حقآبهاش دعوا میکند آیا باید تخصص آب داشته باشد؟ او زندگیاش وابسته به این آب است.
از طرف دیگر، متخصصین آبِ ما اگر سواد داشتند که وضعیت آب کشور اینگونه نبود که شهرکرد پرآبترین استان ایران دو هفته و خوزستان ده سال آب نداشته باشد.
وی گفت: ما در وزارت نیرو تعدادی مأمور داریم که فیش آب و برق توزیع میکنند. باید به آنها گفت حکمرانی آب با سدسازی تفاوت دارد.
مرادی عنوان کرد: من سدهای چمشیر، مارون و کوثر را دیدهام، پس میتوانم تنگ سرخ را هم پیشبینی کنم. من طرح سد را دارم که توشته است با تونل انتقال پیدا میکند. من میدانم انتقال آب حوزهای یعنی چه. آیا اینها تخصص میخواهد؟
این فعال محیط زیستی گفت: یک بار گفته شد که سد را در قلات بزنید، اما وزارت نیرو به شدت مخالفت کرد. اگر آنجا میزدند 700 هکتار باغ زیر آب نمیرفت، 13 روستا از بین نمیرفت و دو هزار و 500 نفر آواره نمیشدند.
اگر سد در قلات زده میشد، دو اتفاق رخ نمیداد؛ چون ارتفاع زمین در قلات بسیار پایینتر از تنگ سرخ است و باید آب را پمپاژ میکردند و نمیتوانستند این منطقه را از نظر جغرافیایی تغییر دهند. چون سکنه داخل آن است و چندین روستای کهگیلویه و بویراحمد آنجاست.
جاهای متعددی برای سد وجود دارد، اما منطقه تنگ سرخ را انتخاب کردند. تا هم بتوانند آب آن را انتقال دهند و هم اینکه بعداً بتوانند تنگ سرخ را جزئی از فارس کنند. به همین دلیل است که فارس خود را 13 سال است که معطل سد تنگ سرخ کرده است.
مرادی با اشاره به اینکه سد مجوز زیست محیطی دارد، گفت: اما ولی ننوشته چند متر است. در مجوز دقیقاً نوشته شده سامانه انتقال آب به فارس فاقد مجوز است؛ یعنی مجوز ندارد. اما سازمان محیط زیست زرنگی کرده و آب را اختصاص داده است. در واقع، محیط زیست این زرنگی را کرده که میگوید الأن مجوز میدهیم که سد را بسازید. بعداً مجوز انتقال را هم میدهیم. چون الأن مردم اجازه نمیدهند. اما وقتی سد را ساختی دیگر کاری از دست مردم برنمیآید.
مرادی با اشاره به فعالیتهای خود در حوزه محیط زیست گفت: برای من سیستان، خوزستان، شهرکرد و کهگیلویه و بویراحمد تفاوتی ندارند. مسأله برای من یکپارچگی روز به روز و بیشتر ایران است. در مورد سد تنگ سرخ باید گفت: در بشار یک مسأله مهم، پارک ملی دنا است. این پارک از جمله ذخیرهگاههای ثبت شده در سازمان یونسکو است و ما وظیفه داریم طبق سیاستهای کلی نظام از آن دفاع کنیم.
مرادی اظهار داشت: ما مجوز نهاد مردمیِ امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه محیط زیست در سطح کشور گرفتیم که در حوزه محیط زیست امر به معروف و نهی از منکر کنیم. اصل 50 قانونی اساسی هم به صراحت میگوید حفاظت از محیط زیست یک وظیفه همگانی است. از طرف دیگر، ماده 13 سیاستهای کلی نظام میگوید فعالیت در حوزه محیط زیست، نوعی امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی رهبری نظام، جنبه شرعی به آن میدهد. خود مقام معظم رهبری گفته است فعالیت در محیط زیست در این چارچوب است. من هم از جمهوری اسلامی برای این کار مجوز گرفتهام.
مرادی با بیان اینکه ما در مورد محیط زندگی مردم صحبت میکنیم، گفت: پس من اینجا وظیفه شرعی، قانونی و ایرانی خود را انجام میدهم.
وی اضافه کرد: آن کسی تشویش اذهان عمومی میکند که با پروژه های انتقال آب، مردم را به جان هم میاندازد. کسانی که تشویش اذهان عمومی میکنند، مافیای آب هستند. مافیای آب ضد امنیت ملی است و با پروژههای انتقال آب به دنبال اهداف خودشان هستند و خدای نکرده آنها با برنامه و اختلاف افکنی به دنبال تجزیه ایران است. البته ایران همیشه مردم فهیم و یکپارچه دارد و وحدت بین مردم مثال زدنی است. انتهای پروژههای انتقال آب غیرکارشناسی، چیزی جز تجزیه ایران نیست. ولی من برای یکپارچگی ایران میجنگم؛ همانطور که پدرم جانش را فدای اهداف نظام اسلامی ایران کرد.