تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۶
کد مطلب : ۴۲۷۴۵۰
در گفت و گو با دبیر جبهه پایداری در شهرستان گچساران؛
در سیستم های حزبی منسجم، کسب قدرت اولویت چهارم و پنجم حزب است / حزب اصلاح طلب در گروه خانوادگی تاجگردون هضم شده / توانستیم در بحث ظلم ها، بی عدالتی ها، تصرفات کنش هایی از طریق رسانه ها داشته باشیم / در انتخابات گذشته مجلس نفوذ پدرخوانده های سیاسی کمتر شد
۰
کبنا ؛مسائل سیاسی و انتخابات در استان کهگیلویه و بویراحمد همواره دستخوش مسائل قومی و طایفهای یا کنشهایی متأثر از هیجان و احساسات بوده است، تحلیل گران سیاسی معتقدند توسعهی جامعه از راه توسعهی سیاسی میگذرد، بر همین مبنا سواد سیاسی مردم، آگاهی و مطالبهی حقوق، بر کنش سیاسی آنها مؤثر واقع میشود. یکی از گفت وگوهای کبنا نیوز با محور توسعه سیاسی در خصوص «حزبهای سیاسی و انتخابات» را در ادامه میخوانید؛ با مصطفی جوزانی دبیر جبهه پایداری گچساران به گفت و گو نشستیم، جوزانی در خصوص ایرادات احزاب میگوید: بیشتر احزابی که در کشور شکل میگیرند «احزاب فصلی» هستند و چند ماه پس از انتخابات گم میشوند. جوزانی در خصوص طیف اصلاح طلب در گچساران نظر متفاوتی دارد، او میگوید «حزب اصلاح طلب در گروه خانوادگی تاجگردون هضم شده، از قدیم الایام تا الان همیشه جریان چپ همراه با نام تاجگردون ها بوده است». این گفت و گو را در ادامه بخوانید؛
در گچساران فعالیتهای سیاسی و حزبی حول محور یک کاندیدا شکل میگیرد که پیامدهای خود را دارد، نظر شما در خصوص این فعالیتهای تشکیلاتی چیست؟ آیا احزاب باید در منزل کاندیداها و لیدرهای سیاسی شکل بگیرند یا در حوزههای عمومی و در تعاملات سیاسی و در جهت پیگیری مطالبات مردم؟
انفعال، قوی نبودن احزاب و فقر تشکیلات سازماندهی شده در کشور ما از مشکلات احزاب است. ما از نبود احزاب قدرتمند سازماندهی شده رنج میبریم. در شهرها و استانهای ما احزاب فصلی و انتخاباتی شکل میگیرد، احزاب فصلی کوتاه مدتی مثل جمنا و شانا شکل میگیرند و نهایتاً بعد از هر انتخابات در جامعه گم میشوند، توسعه و مطالبه گری و آگاهی بخشی و توسعه فرهنگی و سیاسی و اجتماعیشان را هم فراموش میکنند، چون نیت و هدف خاصی جز قدرت یافتن ندارند. در سیستمهای حزبی منسجم، کسب قدرت اولویت چهارم و پنجم حزب است، اولویتهای اول آنها آگاهی بخشی، فعالیتهای عمومی و اجتماعی، توسعه بخشی فرهنگی و سیاسی و بحثهای عدالت است، در نهایت اگر بتوانند مردم را اقناع کنند مردم هم به سمت آنها میآیند و قدرت را در دست میگیرند. احزاب شهرهای کوچک هم تابع و شبیه سیستمهای حزبی کشور است. سیستم و ساختار احزاب قدرتمند در ایران مشکل دارند و بعضی احزاب کوچکتر هم هستند که در کسب قدرت فشل هستند و قدرت اقناع مردم را ندارند.
تجربه نشان داده که بعد از هر کسب قدرتی مرام نامه و اساس نامه حزب به کلی فراموش میشود، این یک مشکل است، و مثلاً در شهرهای کوچکی مثل شهر ما همیشه دو جریان شکل میگیرند، یک گروه خانوادگی میراث دار و میراث خوار کسب قدرت است و یک گروه هم از اول انقلاب داعیه انتخاب کاندیداها و نامزدهای انتخاباتی را دارند و اصلاً مردم را در این تصمیمات دخالت نمیدهند، چون دغدغهای جز کسب قدرت ندارند. ساختار حزبی تشکیلات قوی در کشورهای غربی این هست که اول آگاهی بخشی را ایجاد کنند و بعد کسب قدرت را اولویت قرار میدهند.
از طیف اصلاح طلب نام نبردید!
حزب اصلاح طلب در گروه خانوادگی تاجگردون هضم شده، از قدیم الایام تا الان همیشه جریان چپ همراه با نام تاجگردون ها بوده است. یک دورهای برخی از اصلاح طلبان مثل شریفی و رحیمی قصد حضور داشتند ولی مسائلی پیش آمد. آقای تاجگردون هم درست است که حدود 300 عکس را در صفحه شخصیشان منتشر کردند ولی در نهایت ساسان تاجگردون برای کاندیداتوری از بین این افراد بیرون آمد. در جریان راست نیز به غیر از مرحوم نبی زاده، در این چند سالهی اخیر همیشه یا نام آقای علیمراد جعفری در میان بوده یا نام آقای سیدقدرت حسینی. هیچوقت حرف از گزینه سوم در میان نبوده است. در دورهای آقای فولادی را به عنوان گزینه اصولگرا انتخاب کردند ولی در نهایت از فولادب حمایت نکردند و به سمت تاجگردون رفتند. آقای جعفری و حسینی این اشتراک نظر را دارند که غیر از خودشان فرد دیگری نباید وارد جریانات انتخاباتی شود.
شما را به عنوان فعال سیاسی و دبیر جبهه پایداری در گچساران میشناسند، تا چه اندازه فعالیتهای حزبی در شهرستان دارید؟ و مردم چقدر استقبال کردهاند؟
یک سری تشکیلات داخلی داریم که مرام نامهشان هنوز به یک سطح فرهنگ سیاسی نرسیده که بخواهیم این تشکیلات را گسترش دهیم، تشکیلاتی که اول پیگیر بحث مطالبه گری، آگاهی بخشی عمومی، بحث برابری و عدالت هستند
جبهه پایداری، حزب به معنای تمام کلمه نیست، از سال 89 با اعلام موجودیت، جبهه پایداری برای گرفتن مجوز به مشکل برمی خورد، در قانون احزاب باید به اسم حزب شکل بگیرد ولی چون حزب ساختار مشخص و متحدی دارد «پایداری» این موضوع را نمیپذیرفت، چرا که پایداری خودش را یک جریان فراگیر و گستردهای میدانست که هر کسی بتواند داد بی عدالتی و عدالت را سر بدهد فرای از هر اندیشه و تفکری میتوانست عضو جبهه پایداری باشد لازم هم نبوده و نیست که کارت جبهه پایداری داشته باشد.
ما در گچساران توانستیم در بحث ظلمها، بی عدالتیها، استخدامیها، تصرفات، کنشهایی را از طریق رسانهها داشته باشیم. در بحث تصرفات و زمین خواری فضای به شدت مطلوب و مثبتی دارد شکل میگیرد و مردم را حساس میکند که پیگیر بحث بی عدالتیها باشند.
این نوید را بدهیم که در انتخابات گچساران، ناامیدی نداشته باشیم، در کل کشور شاهد شکل گیری روندی هستیم که شاید نفوذ دو جریان سنتی در آن کمتر شده باشد. در مجلس جدید هم میبینیم که مثل مجلسهای گذشته همه چیز به رئیس مجلس ختم نمیشود که گاها با میل و لابیهای شخصی قانونی را تصویب میکردند. در بعضی از مباحث، نمایندگان به دور از دستور پدرخواندهها تصمیمهایی که به نفع مردم و کشور باشد میگیرند، فارغ از موضع رئیس مجلس، نمایندههای جدیدی هستند که خودشان تصمیم میگیرند، درخواستهایی قانونی میدهند و ممکن است باب میل رئیس یا باب میل جریانات سیاسی مجموعهشان نباشد، اما این افراد منافع مردم و کشور را در نظر میگیرند. در انتخابات گذشته مجلس نفوذ پدرخواندههای سیاسی کمتر بوده و این نوید را میدهد که شاید به سمتی میرویم که یک گروه از افراد در مجلس نقش پدرخواندهها را در مجلس بازی کنند.
تحلیلتان از رفتار انتخاباتی در گچساران چیست، تفاوت کنشهای سیاسی مردم شهر گچساران با شهرهای توسعه یافتهای مثل اصفهان را چطور میبینید؟
شرایط کشوربه گونهای است که مردم درگیر گرانی، تورم و مشکلات دیگری هستند، در کل 90 درصد مردم از فضای انتخابات دور هستند، پیگیری نمیکنند و اخبار انتخابات را دنبال نمیکنند، شاید فقط در خصوص اینکه انتخاباتی پیش رو است و دو کاندیدای شاخص جریان تاجگردون و جریان اصولگرا قرار است در انتخابات شرکت کنند چیزهایی بدانند، ولی بطور کلی مردم درگیر مشکلات اقتصادی هستند. ولی تفاوتی که شهر و استان ما با شهرهای دیگر دارد این است که بحثهای قومی و طایفهای باعث میشود زودتر وارد فضای سیاسی شویم، شهرهای بزرگ مثل اصفهان و شیراز و تهران درگیر این موضوعات نیستند، فقط با یک لیست انتخاباتی 30 نفره رأی میدهند ولی در شهرهای کوچک چند ماه پیش از انتخابات به شدت فضا انتخاباتی و سیاسی میشود.
الان شاید به دلیل مشکلات اقتصادی و کرونا مردم خیلی خواهان ورود به مسائل انتخاباتی نباشند. ولی انتخابات گچساران مثل قبل نیست که دو سر چپ و الیگارشی سنتی قدیمی و بسته داشته باشد، انتخابات جدید سه ضلع خواهد بود، شاید قوم قشقایی هم کاندیدایی داشته باشد. اگر قوم قشقایی را یک طیف قومی هست را کنار بگذاریم، یک سر دیگر جریانات سیاسی گچساران جریان نویی است که داعیه تغییر و عبور دارد، داعیه عدالت خواهی دارد، و شاید مردم احساس کند تغییراتی رخ خواهد داد و درد و رنج مردم را التیام ببخشد.
در گچساران فعالیتهای سیاسی و حزبی حول محور یک کاندیدا شکل میگیرد که پیامدهای خود را دارد، نظر شما در خصوص این فعالیتهای تشکیلاتی چیست؟ آیا احزاب باید در منزل کاندیداها و لیدرهای سیاسی شکل بگیرند یا در حوزههای عمومی و در تعاملات سیاسی و در جهت پیگیری مطالبات مردم؟
انفعال، قوی نبودن احزاب و فقر تشکیلات سازماندهی شده در کشور ما از مشکلات احزاب است. ما از نبود احزاب قدرتمند سازماندهی شده رنج میبریم. در شهرها و استانهای ما احزاب فصلی و انتخاباتی شکل میگیرد، احزاب فصلی کوتاه مدتی مثل جمنا و شانا شکل میگیرند و نهایتاً بعد از هر انتخابات در جامعه گم میشوند، توسعه و مطالبه گری و آگاهی بخشی و توسعه فرهنگی و سیاسی و اجتماعیشان را هم فراموش میکنند، چون نیت و هدف خاصی جز قدرت یافتن ندارند. در سیستمهای حزبی منسجم، کسب قدرت اولویت چهارم و پنجم حزب است، اولویتهای اول آنها آگاهی بخشی، فعالیتهای عمومی و اجتماعی، توسعه بخشی فرهنگی و سیاسی و بحثهای عدالت است، در نهایت اگر بتوانند مردم را اقناع کنند مردم هم به سمت آنها میآیند و قدرت را در دست میگیرند. احزاب شهرهای کوچک هم تابع و شبیه سیستمهای حزبی کشور است. سیستم و ساختار احزاب قدرتمند در ایران مشکل دارند و بعضی احزاب کوچکتر هم هستند که در کسب قدرت فشل هستند و قدرت اقناع مردم را ندارند.
تجربه نشان داده که بعد از هر کسب قدرتی مرام نامه و اساس نامه حزب به کلی فراموش میشود، این یک مشکل است، و مثلاً در شهرهای کوچکی مثل شهر ما همیشه دو جریان شکل میگیرند، یک گروه خانوادگی میراث دار و میراث خوار کسب قدرت است و یک گروه هم از اول انقلاب داعیه انتخاب کاندیداها و نامزدهای انتخاباتی را دارند و اصلاً مردم را در این تصمیمات دخالت نمیدهند، چون دغدغهای جز کسب قدرت ندارند. ساختار حزبی تشکیلات قوی در کشورهای غربی این هست که اول آگاهی بخشی را ایجاد کنند و بعد کسب قدرت را اولویت قرار میدهند.
از طیف اصلاح طلب نام نبردید!
حزب اصلاح طلب در گروه خانوادگی تاجگردون هضم شده، از قدیم الایام تا الان همیشه جریان چپ همراه با نام تاجگردون ها بوده است. یک دورهای برخی از اصلاح طلبان مثل شریفی و رحیمی قصد حضور داشتند ولی مسائلی پیش آمد. آقای تاجگردون هم درست است که حدود 300 عکس را در صفحه شخصیشان منتشر کردند ولی در نهایت ساسان تاجگردون برای کاندیداتوری از بین این افراد بیرون آمد. در جریان راست نیز به غیر از مرحوم نبی زاده، در این چند سالهی اخیر همیشه یا نام آقای علیمراد جعفری در میان بوده یا نام آقای سیدقدرت حسینی. هیچوقت حرف از گزینه سوم در میان نبوده است. در دورهای آقای فولادی را به عنوان گزینه اصولگرا انتخاب کردند ولی در نهایت از فولادب حمایت نکردند و به سمت تاجگردون رفتند. آقای جعفری و حسینی این اشتراک نظر را دارند که غیر از خودشان فرد دیگری نباید وارد جریانات انتخاباتی شود.
شما را به عنوان فعال سیاسی و دبیر جبهه پایداری در گچساران میشناسند، تا چه اندازه فعالیتهای حزبی در شهرستان دارید؟ و مردم چقدر استقبال کردهاند؟
یک سری تشکیلات داخلی داریم که مرام نامهشان هنوز به یک سطح فرهنگ سیاسی نرسیده که بخواهیم این تشکیلات را گسترش دهیم، تشکیلاتی که اول پیگیر بحث مطالبه گری، آگاهی بخشی عمومی، بحث برابری و عدالت هستند
جبهه پایداری، حزب به معنای تمام کلمه نیست، از سال 89 با اعلام موجودیت، جبهه پایداری برای گرفتن مجوز به مشکل برمی خورد، در قانون احزاب باید به اسم حزب شکل بگیرد ولی چون حزب ساختار مشخص و متحدی دارد «پایداری» این موضوع را نمیپذیرفت، چرا که پایداری خودش را یک جریان فراگیر و گستردهای میدانست که هر کسی بتواند داد بی عدالتی و عدالت را سر بدهد فرای از هر اندیشه و تفکری میتوانست عضو جبهه پایداری باشد لازم هم نبوده و نیست که کارت جبهه پایداری داشته باشد.
ما در گچساران توانستیم در بحث ظلمها، بی عدالتیها، استخدامیها، تصرفات، کنشهایی را از طریق رسانهها داشته باشیم. در بحث تصرفات و زمین خواری فضای به شدت مطلوب و مثبتی دارد شکل میگیرد و مردم را حساس میکند که پیگیر بحث بی عدالتیها باشند.
این نوید را بدهیم که در انتخابات گچساران، ناامیدی نداشته باشیم، در کل کشور شاهد شکل گیری روندی هستیم که شاید نفوذ دو جریان سنتی در آن کمتر شده باشد. در مجلس جدید هم میبینیم که مثل مجلسهای گذشته همه چیز به رئیس مجلس ختم نمیشود که گاها با میل و لابیهای شخصی قانونی را تصویب میکردند. در بعضی از مباحث، نمایندگان به دور از دستور پدرخواندهها تصمیمهایی که به نفع مردم و کشور باشد میگیرند، فارغ از موضع رئیس مجلس، نمایندههای جدیدی هستند که خودشان تصمیم میگیرند، درخواستهایی قانونی میدهند و ممکن است باب میل رئیس یا باب میل جریانات سیاسی مجموعهشان نباشد، اما این افراد منافع مردم و کشور را در نظر میگیرند. در انتخابات گذشته مجلس نفوذ پدرخواندههای سیاسی کمتر بوده و این نوید را میدهد که شاید به سمتی میرویم که یک گروه از افراد در مجلس نقش پدرخواندهها را در مجلس بازی کنند.
تحلیلتان از رفتار انتخاباتی در گچساران چیست، تفاوت کنشهای سیاسی مردم شهر گچساران با شهرهای توسعه یافتهای مثل اصفهان را چطور میبینید؟
شرایط کشوربه گونهای است که مردم درگیر گرانی، تورم و مشکلات دیگری هستند، در کل 90 درصد مردم از فضای انتخابات دور هستند، پیگیری نمیکنند و اخبار انتخابات را دنبال نمیکنند، شاید فقط در خصوص اینکه انتخاباتی پیش رو است و دو کاندیدای شاخص جریان تاجگردون و جریان اصولگرا قرار است در انتخابات شرکت کنند چیزهایی بدانند، ولی بطور کلی مردم درگیر مشکلات اقتصادی هستند. ولی تفاوتی که شهر و استان ما با شهرهای دیگر دارد این است که بحثهای قومی و طایفهای باعث میشود زودتر وارد فضای سیاسی شویم، شهرهای بزرگ مثل اصفهان و شیراز و تهران درگیر این موضوعات نیستند، فقط با یک لیست انتخاباتی 30 نفره رأی میدهند ولی در شهرهای کوچک چند ماه پیش از انتخابات به شدت فضا انتخاباتی و سیاسی میشود.
الان شاید به دلیل مشکلات اقتصادی و کرونا مردم خیلی خواهان ورود به مسائل انتخاباتی نباشند. ولی انتخابات گچساران مثل قبل نیست که دو سر چپ و الیگارشی سنتی قدیمی و بسته داشته باشد، انتخابات جدید سه ضلع خواهد بود، شاید قوم قشقایی هم کاندیدایی داشته باشد. اگر قوم قشقایی را یک طیف قومی هست را کنار بگذاریم، یک سر دیگر جریانات سیاسی گچساران جریان نویی است که داعیه تغییر و عبور دارد، داعیه عدالت خواهی دارد، و شاید مردم احساس کند تغییراتی رخ خواهد داد و درد و رنج مردم را التیام ببخشد.
سیاست هم بچه بازی شده