تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۷
کد مطلب : ۴۲۲۹۹۰
سید احسان عسکری فعال سیاسی اصولگرا:
«منتظریان» نشانگر برنامههای پشت پرده بود / دلیل اختلاف روشنفکر و اصولگرایان
۰
کبنا ؛«معرفی «نادر منتظریان» به عنوان کاندیدای نهایی که به مدت ده سال در استان کهگیلویه و بویراحمد حضور نداشته نشانگر برنامههای پشت پرده بود، در هر صورت ما نتوانستیم از مکانیزمهای پشت پرده عبور کنیم، از ابتدا شکست آقای منتظریان پیشبینی میشد.» این بخشی از سخنان سید احسان عسکری یکی از کاندیداهای اصولگرایان در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بود.
به گزارش کبنا، سید احسان عسکری دارای مدرک تحصیلی دکتری اقتصاد در گرایشات پولی و ریاضی، استاد دانشگاه، کارشناس رسمی دادگستری، عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور، معاون و مدیرکل دفتر برنامه ریزی و امور اقتصادی استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد، معاون پژوهشی دانشگاه پیام نور و یکی از کاندیداهای دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در حوزه بویراحمد و دنا که بعد از ثبت نام به دلایلی، انصراف داد، او در گفتوگویی نظرات خود را پیرامون مسائل روز کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد مطرح کرده که از نظر خوانندگان میگذرد.
نظر شما به عنوان فردی که قصد ورود به انتخابات مجلس را داشته درباره مجلس یازدهم چیست؟
مجلس یازدهم کار سختی را پیش رو خواهد داشت، اگر به عملکرد مجلس دهم نگاته کنیم متوجه خواهیم شد که آن مجلس دچار سیاست زدگی شده بود و مجلس جایگاه خود را از دست داده بود، برخی از نمایندگان مجلس دهم که در انتخابات مجلس یازدهم نیز حضور داشتند میزان آرایشان با دور قبل اختلاف فاحشی داشت، و این نشان از ضعف عملکردی مجلس دهم و رویگردانی مردم از شعار سرایی و اعتراض به عملکرد مجلس و نا امیدی از بهبود اوضاع دارد
متاسفانه در اکثر ادوار در مجلس شورای اسلامی نگاه تخصصی حاکم نبوده است، واگر ما تاکنون آنچنان که باید و شاید به توسعه و اهداف مد نظر نرسیدیم غیر تخصصی بودن کمیسیونها در مجلس، سیاست زدگی، وکیل الدوله بودن برخی از نمایندگان در ادوار مختلف مجلس و…. بوده است، مجلسی که وظیفهاش قانونگذاری و نظارت است و قتی خود دچار زد وبند شد دیگر توان عمل به وظابف قانونی و به چالش کشیدن دولتها در عمل به آنچه به عنوان وظیفه برایشان تعریف شده را ندارند
متأسفانه در مجلس یازدهم نیز ترکیب اکثر کمیسیونها غیر تخصصی هست و این عدم تخصص و ورود افراد غیر متخصص به مجلس نتیجهاش میشود حال روز امروز حاکم بر جامعه برخی از کشورها در جهان گامهای توسعه یافتگی را برداشتهاند و هر روز کشورها برای بهتر شدن وضعیت حیات و رفاه جامعه خود تلاشهای گسترده ایرا انجام میدهند، و توسعه بدون تکیه بر علم و تخصص معنایی ندارد و هرگز محقق نخواهد شد.
تخصص به معنای اشراف علمی بر موضوعات میباشد، تخصص یک امر فانتزی وشکلی نیست و یک امر ماهوی هست و مشکلات نیز ماهوی هستند، برای حل مشکلات باید درمان آن را پیدا کرد ومیتوان بر مبنای علم و تجربه به حل مشکلات برسیم وعلم چیزی غیر از تجربه بشر نیست، علم کشف قانونمندیهای طبیعت در طول زمان است، پس نگاه تخصصی به موضاعات مهمترین رکن حل معضلات هست، در مجلس یازدهم نیزدر ابتدا به موضوع تخصص گرایی توجه نشده است، اگر مجلس یازدهم نتواند انتظارات مردم را بر آورده کند مردم از آن عبور خواهند کرد مردم با کسی عهد اخوت نبستهاند، همانطور که از مجلس دهم و اصلاحطلبان عبور کردند.
فرآیند انتخابات مجلس اشتباه میباشد و باید اصلاح شود، ورود افراد به مجلس براساس شایسته سالاری نیست، در قرن ۲۱ زندگی میکنیم باید رفتار ما حرفهای باشد، قرن ۲۱ پرورش استعدادهاست و این پرورش استعدادها قابلیت ایجاد میکند و باید افراد قابل و حرفهای پرورش بدهیم و به علم مصلح کنیم و متخصص پرورش بدهیم و در موارد نیاز از حضورشان استفاده کنیم.
برداشت ما این است که بنظر شما تخصص حلقه گمشدهی مجلس است؟
بله، شما توجه کنید که در مجلس کنونی چند نماینده متخصص در زمینه حقوقی، کشاورزی، عمرانی، اقتصادی، اجتماعی، و…. وجود دارد و اصلاً در کمیسونها افراد متخصص وارد شدهاند و اصلاً مبنای ورود افراد برای ورود به کمیسیونها چیست؟
فرآیند انتخاب نمایندگان در کمیسیونها باید به نحوی باشند که افراد متخصص وارد شوند چرا که یکی از وظایف مجلس قانونگذاری است واگر افراد حاضر در مجلس غیر متخصص باشند چگونه میتوانیم قوانین قوی داشته باشیم؟
در برگزاری انتخابات اندیشه احزاب حاکم نیست و اکثراًانتخابها براساس دوستی و گروهی و.. انتخاب میشوند و انتخابات ما عاقلانه نیست چگونه انتظار داریم که مجلس پویا داشته باشیم؟
تغییر نحوه انتخابات باید یر چه مبنایی باشد؟
تغییر انتخابات باید بر مبنای اندیشه باشد، تا اندیشه سالم نباشد ما به نتیجه مطلوب در حل مشکلات نخواهیم رسید، در طول تاریخ بشر در حیات خود یک سیر و تحولات متفاوتی داشته است، مکاتب فلسفی شکل گرفته در تاریخ بشر نظیر سوسیالیسم و لیبرالیسم بر اساس اندیشه بودهاند، واگر بشر امروز جایگاهی فراتر از موجودات دارد و هروز بر پیشرفت ومدرن بودنش میافزاید ناشی از همان متکی بودن بر اند یشه هاست.
جمهوری اسلامی هدفش پیاده کردن اندیشه وساحت مقدس وحدانی در زندگی بشر بوده است و نواقص هم دارد و نیاز به نظزیه پردازی دارد، جمهوری اسلامی بعداز گذشت ۴۲ سال دارد اندیشه مقدس وحدانی را به جهان صادر میکند، بر این اساس مجلس ما نمیتواند یک مجلس غیر حرفهای و غیر علمی باشد که اندیشمندان در آن حضور نداشته باشند، جمهوری اسلامی در صدد اندیشه نووطرح نو بوده است وگر نه که میتوانست با کپی برداری از دیگر نظامها همان تفکرات و اندیشهها را پیاده کند، هر گز نمیتوان با اندیشه لیبرالی و نظام سرمایه داری بیایم نسخه اسلامی پیاده کنیم، منکر دستاوردهای دیگر نظامها نیستیم و معتقدیم که باید از آن دستاوردها در جنبه مثبت استفاده کنیم.
در جایگاه یک کارشناس امور اقتصادی تحلیلتون درباره نظام بانکی و ارائه تسهیلات در ایران چیست؟
نظام بانکی در ایران یک نظام بانکی مریض و مبتنی بر ربا میباشد، نظام بانکی ما ذاتاً مریض است، توجه کنید که متناظزاً پرداخت تسهیلات ۲۰ درصد به همان اندازه هم بیکاری آفرین هست، اکثر طرحهای تعطیل ما به دلیل عدم تناسب بین سود تسهیلات و درآمد در طرح است، در اکثر مواقع نرخ سود تسهیلات بیشتر از سود عایدی برای متقاضی هست.
در پرداخت تسهیلات بانکی به ایجاد طرح وکارآفرینی دقت لازم صورت نمیگیرد و اکثر طرحها محکوم به شکست خواهند بود.
بر اساس معادلات اثباتی معادل نرخ بهره بانکی تورم داریم، اساساً نرخ بهرههای بانکی هستهی تورم هستند
در جمهوری اسلامی ما سه معضل اساسی داریم؛ ۱-تورم ۲-بیکاری ۳-فاصله طبقاتی.
ایجاد تورم باعث میشود که اخلاقیات نابود شود، بشر ایستاده بر آبشخور لیبرالیسم در عرصه موجودیت تورم درنده میشود و اخلاقیات از بین میرود.
جمهوری اسلامی بر اساس همان اندیشه وحدانی باید به این مسائل ژرف نگاه کند، رشد قارچ گونه بانکها باعث ایجاد یک پدیده و معضل پولی بنام تورم هست، نرخ بهره در غرب خیلی کمتر از ایران هست، نرخ بهره تسهیلات پرداختی در غرب تا ۲۵ صدم درصد و حتی صفر نیز میباشد در صورتیکه در ایران نرخ بهرههای عجیب و غریب وجود دارد.
در ایران دراکثر طرحهای با بازده کم که سرمایه گذار احتمال با شکست مواجه شدن را میدهد، ابنیه و امکانات را به فروش میگذارد و پول حاصله در بانک برای اخذ سود سپرده میکند که این خود باعث مشکلات فراوانتری میشود.
یعنی بنظر شما سپرده گذاری پول برای کسب سود اشتباه است؟
صد در صد غلط است، پول نباید راکد باشد، پول باید چرخه ایجاد کند و در گردش کار باعث ایجاد رشد شود و فعالیت اقتصادی هست که رشد ایجاد میکند، اساساً اشتباه فاحشی هست که پول در حسابها برای کسب سود راکد باشد.
به طور کلی بهرهی پولی تمام وظایف پول را مختل میکند، تشکیل و ایجاد نهادی بنام بانک صرفاًجهت سولت در مبادلات بوده است، اما با شکا گیزی بهره پول ماهیت و اصالت بانک نقض میشود
وقتی چگالی پول کم شود تورم در حال ایجاد شدن است و چگالی پول در حالی صورت میگیرد که حجم پولی زیاد باشد.
وضعیت اقتصادی امروز کشور را باتوجه به تحریمها چگونه میبینید؟
تحریم را ما خیلی بزرگ کردیم، مشکل اساسی درون اقتصاد ماهست، نظام پولی و بانکی اگر اصلاح شود ۸۰ تا ۸۵ از مشکلات اقتصادی ما حل خواهد شد.
در ایران برعکس خیلی از کشورها دردر حالت رکود اقتصادی بهره افزایش و یا به همان نرخ ثابت میماند در صورتیکه در اغلب کشورها در چنین مواقعی نرخ بهره کاهش مییابد، در غرب هم بهره تسهیلات پرداختی و هم در نرخ بهرهی پول پس اندازی مشتریان کاهش قائل میشود.
بانک وظیفهاش افزایش پول مشتریان نیست، ما اگر هدفمان رشد و توسعه اقتصادی هست باید فعالیتهای جمعی را افزایش بدهیم و در کشور ما غعالیتهای فردی غالب هست، باید بک بستهی جامع برای حل مشکلات اقتصادی در نطر داشته باشیم، تربیت فرزندان ما باید به نحوی باشد که فعالیتها جمعی رشد کند
بیکاری از آسمان نازل نمیشود، تورم از زیر زمین بیرون نمیاد و فاصله طبقاتی قرعه کشی نیست.
وارد بحث فرهنگ سازی شدیم یک سؤال کلیشهای نظر شما درباره طرح پس انداز قلکی برای دانش آموزان چیست؟
بسیار رفتار خوبی هست، ما باید اصولاً اعتبارات را حذف کنیم، و باید روی پس اندازهها تمرکز کنیم، شما وقتی که با پس انداز خود یک کسب و کار راه بیاندازید و یا مشکلی از مشکلات خود را حل نمایید دیگر دغدغهی پرداخت قسط و بدهی ندارید.
و شخصی که پس انداز ندارد مجبور هست از اعتبارات بانکی استفاده کند و توزیع درآمدها را بهم میریزیم برای جلوگیری از توزیع ناعادلانه درآمدها در این جا میتوان از کارهای جمعی و تعاون استفاده کنیم
نگاه ما به مسائل باید کلان باشد اگر مشکلات را توانستیم در کلان حل نمائیم به تبع آن میتوانیم دیگر مشکلات خرد در حوزههای مختلف را حل نمائیم.
کدام یک از دولتهای بعد از انقلاب در عرصه اقتصادی عملکرد موفقتری داشته است؟
اظهار نظر در این باره، مستلزم بررسی و کارشناسی است؛ به نظر بنده همه دولتها دچار اشکال بودند چرا که همه در بستر نظام سرمایهداری حرکت کردند. توجه کنید در دوره مرحوم رفسنجانی یک سری تحولات اقتصادی بنا به شرایط حاکم و پسا جنگ و روحیه انقلابی موجود در جامعه اتفاق افتاد و نمیتوانیم منکر باشیم، اما در دوره احمدینژاد ایران کارگاه تولیدی شد، به تنهایی مسکن مهر در دولت احمدینژاد توانست صنایع پیشرو را فعال کند، صنایع پیشرو باعث شدند که چندین بخش تولیدی و صنعت فعال شدند.
مسکن مهر نقش یک لوکوموتیو را در کشور ایفا کرد، پروژههایی که در دوران احمدینژاد ایجاد شد ده برابر دولت حال است.
متأسفانه با واگذاری صنایع و کارخانهها به بخش خصوصی و خصوصیسازی در برخی از موارد با مشکلات عدیدهای روبرو شدیم، در خصوصیسازی نیشکر هفت تپه، هپکوی اراک و حتی کارخانه قند یاسوج آنچه عاید رونق و توسعه و اشتغال شد ناامیدی و انبوهی از صنایع تعطیل و نیمه تعطیل بوده است.
اما آماری که در استان کهگیلویه و بویراحمد میدهند حاکی از رشد چند برابر نسبت به دولت قبل است؟
متأسفانه چیزی که در دولتهای مختلف با آن مواجه بودهایم آمارهای شعارگونه است، کسانی که چنین ادعایی دارند بیایند مصداق ارائه بدهند، بنده حاضرم در یک بازدید میدانی با استاندار و مقامات استانی مسئول در دولت تدبیر و امید چنین ادعایی را ثابت کنم؛ بنده مصداقی صحبت میکنم.
به نظر شما کدام محور میتواند برای استان کهگیلویه و بویراحمد توسعه ایجاد کند؟
استان ما به عنوان یک استان چهار فصل شناخته میشود، ما باید متناسب با مقتضیات تصمیمگیری کنیم، بنده معتقدم که نسخه توسعه را باید برای استان، شهرستانی تعریف کنیم.
به فرض در شهرستانهای بویراحمد و دنا به دلیل برخوردار بودن از آب هوای مطبوع و خنک میتوانیم با ایجاد بسترها و زیرساختهای مناسب در صنعت گردشگری، در حوزه گچساران و باشت با توجه به نعمت نفت و گاز صنایع وابسته به این مقوله را فعال نماییم و در شهرستانهای کهگیلویه با توجه به برخورداری از دشتهای وسیع با تأمین منابع آبی مناسب از سدهای مجاور، حوزه کشاورزی را فعال کنیم.
ما برای موفقیت در این برنامهها باید پرداخت تسهیلات را نیز خاص و ویژه کنیم، مثلاً در حوزه بویراحمد و دنا تسهیلات دولتی را صرفاً به صنعت گردشگری و در سایر حوزهها نیز با توجه به پتانسیلها پرداخت شود.
علاوه بر این باید سعی نماییم که کارهای گروهی را فعال کنیم و با در کنار هم قرار دادن توانهای جمعی، اعم از اندیشه و سرمایه از اخذ تسهیلات بانکی عبور کنیم و در این زمینه بخشهای مالی، برنامهریزی و حقوقی را فعال کنیم.
سید احسان عسکری هنگام ثبت نام در انتخابات یازدهمین دوره مجلس
بدون تعارف موفقترین نماینده بویراحمد دنا چه کسی بوده؟
اگر موفقیت را نفوذ بدانیم دوره آقای هدایتخواه موفقترین دوره بوده است، چرا که آقای هدایتخواه در حوزه اجرا ورود نمیکرد، ایشان در کمیسیون فرهنگی عملکرد مثبتی داشت، بنده در طول چهار سال مدیر کلی در استانداری، ایشان برای یک بار در اتاق بنده وارد نشد. ایشان در مباحث قانونگذاری، تسلط بر قانون و در تصویب قوانین مسلط بودند. در دوره چهل ساله بعد از انقلاب در حوزه بویراحمد و دنا در جناح چپ سیدباقر موسوی و در جناح راست آقای هدایتخواه نمایندگان موفقی بودند.
دلیل عدم موفقیت احزاب در چند سال اخیر در بویراحمد و دنا را در چه میبینید؟
به طور کلی مردم انتظار عملکرد دارند، حال چه نماینده از حزبها باشد و چه بدون حمایت حزبی به مجلس ورود کرده باشد. متأسفانه یک رویهی معیوب و اشتباهی مرسوم شده است و خلاف اصل تفکیک قوا، جایگاه نمایندگی فراموش شده است و نماینده در مجلس طوری صحبت میکند که با استاندار اشتباه گرفته میشود. ارزیابی حوزه اجرایی از طریق نماینده یک خطای راهبری مهلک میباشد، خطایی که جامعه ما در آن گرفتار شده است.
ما تا زمانی که حرفهای رفتار نکنیم هرگز شاهد رشد و توسعه دلخواه نخواهیم بود، کارهای عمرانی و اجرایی مطالبات مردم از قوه مجریه و دولت است، در صورتی که رویه خلاف واقع است؛ مخصوصاً در استان ما و مردم چنین مطالباتی را از نماینده مجلس دارند.
چه کسانی این انتظار نامتعارف را برای مردم ایجاد کردهاند؟
نمایندگان و خواص مردم باعث ایجاد چنین توقع و انتظاری از نماینده شدهاند.
استاندار براحتی در چنین وضعیتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند و چنین وضعیتی دلخواه استانداران است.
متأسفانه نمایندگان با ایجاد چنین توقعاتی دچار توهم قدرت میشوند. نمایندگان وقتی ادارات را به ستادهای انتخاباتی میکنند باید شاهد چنین معضلاتی باشیم.
ما کمتر دیدیم که کسی از استاندار و سازمان مدیریت مطالبه فقر زیلایی و بیکاری و گرانی و…را داشته باشد و همواره این بار به اشتباه بر دوش نمایندگان بوده است.
آیا کسی تا حالا از استاندار کهگیلویه و بویراحمد سؤال کرده چرا مدیران را نمایندگان انتخاب میکنند؟
مگر وظیفه نماینده انتخاب مدیر و معاون است؟
ابتدا باید خود مجلس اصلاح شود. هیچ کجا فسادی اتفاق نمیافتد مگر اینکه مجلس و نمایندهای در آن نقش داشته باشد.
وقتی که ناظر عالی دولت که مجلس شورای اسلامی است ونماینده به عنوان ناظر دولت سهم نظارت خود را با دولت در تخصیص بودجه و یا مسائل دیگر معامله میکند، ما چگونه انتظار پویایی و شکوفایی و تغییر داشته باشیم؟
تحلیل شما درباره دوران نمایندگی زارعی چیست؟
زارعی فاقد هویت سیاسی خاصی بود، مدل زارعی استفاده از رانت دولت بود، فرق ندارد دولت چپ باشد یا راست یا احمدینژادی باشد یا روحانی؛ مطابق با سهم خواهیاش حرکت میکرد، همانطور که در جریان سقوط هواپیما در دنا بیش از هر نماینده با وزیر راه مَچ شد. تغییر رفتار در انتخابات ریاست جمهوری از طرف زارعی نشانگر عدم رویکرد خاص ایشان است.
شما در مقطعی در انتخابات مجلس یازدهم از نامزدهای جبههی ائتلاف اصولگرایان در بویراحمد و دنا بودید، درباره عدم حضورتان توضیح میدهید؟
تا روز ۱۶ آذر که آخرین روز ثبتنام بود اسمی از آقای منتظریان نبود. بنده، آقای دهرابپور و آقای امامی نامزد بودیم و قریب ده جلسه داشتیم؛ بنده نمیدانستم که ایشان از تیم انتخاب کننده هستند، ناظر هستند یا همراه با کسی هستند، بعد از برگزاری یک جلسه متوجه شدیم که آقای منتظریان نیز از گزینهها و اتفاقاً گزینهی نهایی هستند.
بعد متوجه شدیم که خروجی جریان بعد از هفت ماه تلاش و فعالیت کسی است که یک جلسه در این مدت حضور نداشتهاند و حضور شخصی به عنوان کاندیدای نهایی که به مدت ده سال در استان حضور نداشته نشانگر برنامههای پشت پرده بود، در هر صورت ما نتوانستیم از مکانیزمهای پشت پرده عبور کنیم، از ابتدا شکست آقای منتظریان پیشبینی میشد.
آقای منتظریان در زمان استانداری سید مسعود حسینی معاونت سیاسی امنیتی استانداری بود و بعد از آن به شغل سابق خود در سازمان اطلاعات بازگشت و مردم و جامعه شناخت درستی از ایشان نداشتند.
پیشبینی شما از اینکه اگر به عنوان نامزد نهایی معرفی میشدید چه بود؟
بنده اگر کاندیدای تشکیلات بودم یا پیروز بودم و یا با اختلاف آرا ۲ تا ۳ هزار رایی از آقای روشنفکر بودم و این را باتوجه به مناسبات و تجربه و سوابق کاری و ارتباطات عرض میکنم.
آینده جریان اصولگرایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
جریان اصولگرا در انتخابات گذشته متحمل سومین شکست شد، جریانی که بعد از این مدت نتوانست نیرویی را برای موفقیت معرفی کند. سرخوردگیهای درونی را با خود همراه نموده است، لذا برای بدنه این تشکیلات سؤالات زیادی مطرح است، اینکه چرا ما یک انتخابات صد درصد پیروز را به یک انتخابات شکست خورده تبدیل میکنیم؟
کسانی که در تشکیلات اصولگرایی حضور دارند و مرجع تصمیمگیری هستند باید جوابگوی وضعیت فعلی باشند، آقای روشنفکر قابلیتهایی داشت که جریان اصولگرایی میتوانست ایشان را جذب کند، ثانیاٌ اگر مبنا بر عدم جذب ایشان بود باید یک نیروی قوی را حمایت میکردند که توان پیروزی داشته باشد، اما آنچه دیدیم صرفاً برنامهای بود برای این که دیگران نباشند؛ لذا کسانی که امروز داعیه رهبری این جریان را دارند باید هوشمندانه عمل کنند. در انتخاب آقایان فرخیانی و منتظریان ما هوشمندی خاصی را ندیدیم.
در صورت ورود آقایان روشنفکر و هدایتخواه با هم به انتخابات ۹۸، چه نتیجهای رقم میخورد؟
آقای زارعی را عملکردش رد کرده بود، ایشان دارای املاء نوشته بود و مردم راحت قضاوتش کردند، آقای بهرامی هم توان برد نداشت و نسبت به دور گذشته دیدیم رشد آنچنانی نداشت و به دلیل انتسابش به اصلاحطلبان که در سیاست کلان شکست خورده بودند مردم به ایشان روی خوش نشان نمیدادند، بنابراین پیروزی نصیب هدایتخواه یا روشنفکر بود.
به عنوان سؤال آخر، اختلاف آقای روشنفکر و جریان اصولگرایی در چه بود؟
اختلاف به نوعی به عدم اعتماد طرفین بر میگشت؛ آقای روشنفکر خود را برخوردار از یک سبد بالای سی و پنج هزار رأی میدانست و تلاشهای چهار سالهی خود را نیز در کنار این سبد رأی، دلیل حتمی موفقیت میدانست و معتقد بود که اگر جریان دنبال یک نامزد برای کسب پیروزی است، ایشان توانایی آنرا دارد. تشکیلات اصولگرایی مدعیانی در درون خود داشت که عدهای خواستار حذف روشنفکر و عدهای خواستار بودن ایشان طی یک فرایند خاص بودند. آقای روشنفکر به دلیل عدم اعتماد فرآیند را نپذیرفت و حرکت زیرکانهای بود و در این نقطه عدم انطباق، سلیقه و تفکر شکل گرفت. بنده معتقد به ائتلاف بودم و در هفت جلسه که بنده به عنوان دبیر جلسات حضور داشتم تلاش ما بر این بود که این ائتلاف شکل گیرد که متأسفانه نتیجه نداد و در نهایت به دلیل عدم معرفی نیروی جاذب و کارآمد و عدم هماهنگی از طرف اصولگریان، آرا به سمت آقای روشنفکر رفت و ایشان پیروز رقابت شد. (منبع: بشار نیوز )
به گزارش کبنا، سید احسان عسکری دارای مدرک تحصیلی دکتری اقتصاد در گرایشات پولی و ریاضی، استاد دانشگاه، کارشناس رسمی دادگستری، عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور، معاون و مدیرکل دفتر برنامه ریزی و امور اقتصادی استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد، معاون پژوهشی دانشگاه پیام نور و یکی از کاندیداهای دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در حوزه بویراحمد و دنا که بعد از ثبت نام به دلایلی، انصراف داد، او در گفتوگویی نظرات خود را پیرامون مسائل روز کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد مطرح کرده که از نظر خوانندگان میگذرد.
نظر شما به عنوان فردی که قصد ورود به انتخابات مجلس را داشته درباره مجلس یازدهم چیست؟
مجلس یازدهم کار سختی را پیش رو خواهد داشت، اگر به عملکرد مجلس دهم نگاته کنیم متوجه خواهیم شد که آن مجلس دچار سیاست زدگی شده بود و مجلس جایگاه خود را از دست داده بود، برخی از نمایندگان مجلس دهم که در انتخابات مجلس یازدهم نیز حضور داشتند میزان آرایشان با دور قبل اختلاف فاحشی داشت، و این نشان از ضعف عملکردی مجلس دهم و رویگردانی مردم از شعار سرایی و اعتراض به عملکرد مجلس و نا امیدی از بهبود اوضاع دارد
متاسفانه در اکثر ادوار در مجلس شورای اسلامی نگاه تخصصی حاکم نبوده است، واگر ما تاکنون آنچنان که باید و شاید به توسعه و اهداف مد نظر نرسیدیم غیر تخصصی بودن کمیسیونها در مجلس، سیاست زدگی، وکیل الدوله بودن برخی از نمایندگان در ادوار مختلف مجلس و…. بوده است، مجلسی که وظیفهاش قانونگذاری و نظارت است و قتی خود دچار زد وبند شد دیگر توان عمل به وظابف قانونی و به چالش کشیدن دولتها در عمل به آنچه به عنوان وظیفه برایشان تعریف شده را ندارند
متأسفانه در مجلس یازدهم نیز ترکیب اکثر کمیسیونها غیر تخصصی هست و این عدم تخصص و ورود افراد غیر متخصص به مجلس نتیجهاش میشود حال روز امروز حاکم بر جامعه برخی از کشورها در جهان گامهای توسعه یافتگی را برداشتهاند و هر روز کشورها برای بهتر شدن وضعیت حیات و رفاه جامعه خود تلاشهای گسترده ایرا انجام میدهند، و توسعه بدون تکیه بر علم و تخصص معنایی ندارد و هرگز محقق نخواهد شد.
تخصص به معنای اشراف علمی بر موضوعات میباشد، تخصص یک امر فانتزی وشکلی نیست و یک امر ماهوی هست و مشکلات نیز ماهوی هستند، برای حل مشکلات باید درمان آن را پیدا کرد ومیتوان بر مبنای علم و تجربه به حل مشکلات برسیم وعلم چیزی غیر از تجربه بشر نیست، علم کشف قانونمندیهای طبیعت در طول زمان است، پس نگاه تخصصی به موضاعات مهمترین رکن حل معضلات هست، در مجلس یازدهم نیزدر ابتدا به موضوع تخصص گرایی توجه نشده است، اگر مجلس یازدهم نتواند انتظارات مردم را بر آورده کند مردم از آن عبور خواهند کرد مردم با کسی عهد اخوت نبستهاند، همانطور که از مجلس دهم و اصلاحطلبان عبور کردند.
فرآیند انتخابات مجلس اشتباه میباشد و باید اصلاح شود، ورود افراد به مجلس براساس شایسته سالاری نیست، در قرن ۲۱ زندگی میکنیم باید رفتار ما حرفهای باشد، قرن ۲۱ پرورش استعدادهاست و این پرورش استعدادها قابلیت ایجاد میکند و باید افراد قابل و حرفهای پرورش بدهیم و به علم مصلح کنیم و متخصص پرورش بدهیم و در موارد نیاز از حضورشان استفاده کنیم.
برداشت ما این است که بنظر شما تخصص حلقه گمشدهی مجلس است؟
بله، شما توجه کنید که در مجلس کنونی چند نماینده متخصص در زمینه حقوقی، کشاورزی، عمرانی، اقتصادی، اجتماعی، و…. وجود دارد و اصلاً در کمیسونها افراد متخصص وارد شدهاند و اصلاً مبنای ورود افراد برای ورود به کمیسیونها چیست؟
فرآیند انتخاب نمایندگان در کمیسیونها باید به نحوی باشند که افراد متخصص وارد شوند چرا که یکی از وظایف مجلس قانونگذاری است واگر افراد حاضر در مجلس غیر متخصص باشند چگونه میتوانیم قوانین قوی داشته باشیم؟
در برگزاری انتخابات اندیشه احزاب حاکم نیست و اکثراًانتخابها براساس دوستی و گروهی و.. انتخاب میشوند و انتخابات ما عاقلانه نیست چگونه انتظار داریم که مجلس پویا داشته باشیم؟
تغییر نحوه انتخابات باید یر چه مبنایی باشد؟
تغییر انتخابات باید بر مبنای اندیشه باشد، تا اندیشه سالم نباشد ما به نتیجه مطلوب در حل مشکلات نخواهیم رسید، در طول تاریخ بشر در حیات خود یک سیر و تحولات متفاوتی داشته است، مکاتب فلسفی شکل گرفته در تاریخ بشر نظیر سوسیالیسم و لیبرالیسم بر اساس اندیشه بودهاند، واگر بشر امروز جایگاهی فراتر از موجودات دارد و هروز بر پیشرفت ومدرن بودنش میافزاید ناشی از همان متکی بودن بر اند یشه هاست.
جمهوری اسلامی هدفش پیاده کردن اندیشه وساحت مقدس وحدانی در زندگی بشر بوده است و نواقص هم دارد و نیاز به نظزیه پردازی دارد، جمهوری اسلامی بعداز گذشت ۴۲ سال دارد اندیشه مقدس وحدانی را به جهان صادر میکند، بر این اساس مجلس ما نمیتواند یک مجلس غیر حرفهای و غیر علمی باشد که اندیشمندان در آن حضور نداشته باشند، جمهوری اسلامی در صدد اندیشه نووطرح نو بوده است وگر نه که میتوانست با کپی برداری از دیگر نظامها همان تفکرات و اندیشهها را پیاده کند، هر گز نمیتوان با اندیشه لیبرالی و نظام سرمایه داری بیایم نسخه اسلامی پیاده کنیم، منکر دستاوردهای دیگر نظامها نیستیم و معتقدیم که باید از آن دستاوردها در جنبه مثبت استفاده کنیم.
در جایگاه یک کارشناس امور اقتصادی تحلیلتون درباره نظام بانکی و ارائه تسهیلات در ایران چیست؟
نظام بانکی در ایران یک نظام بانکی مریض و مبتنی بر ربا میباشد، نظام بانکی ما ذاتاً مریض است، توجه کنید که متناظزاً پرداخت تسهیلات ۲۰ درصد به همان اندازه هم بیکاری آفرین هست، اکثر طرحهای تعطیل ما به دلیل عدم تناسب بین سود تسهیلات و درآمد در طرح است، در اکثر مواقع نرخ سود تسهیلات بیشتر از سود عایدی برای متقاضی هست.
در پرداخت تسهیلات بانکی به ایجاد طرح وکارآفرینی دقت لازم صورت نمیگیرد و اکثر طرحها محکوم به شکست خواهند بود.
بر اساس معادلات اثباتی معادل نرخ بهره بانکی تورم داریم، اساساً نرخ بهرههای بانکی هستهی تورم هستند
در جمهوری اسلامی ما سه معضل اساسی داریم؛ ۱-تورم ۲-بیکاری ۳-فاصله طبقاتی.
ایجاد تورم باعث میشود که اخلاقیات نابود شود، بشر ایستاده بر آبشخور لیبرالیسم در عرصه موجودیت تورم درنده میشود و اخلاقیات از بین میرود.
جمهوری اسلامی بر اساس همان اندیشه وحدانی باید به این مسائل ژرف نگاه کند، رشد قارچ گونه بانکها باعث ایجاد یک پدیده و معضل پولی بنام تورم هست، نرخ بهره در غرب خیلی کمتر از ایران هست، نرخ بهره تسهیلات پرداختی در غرب تا ۲۵ صدم درصد و حتی صفر نیز میباشد در صورتیکه در ایران نرخ بهرههای عجیب و غریب وجود دارد.
در ایران دراکثر طرحهای با بازده کم که سرمایه گذار احتمال با شکست مواجه شدن را میدهد، ابنیه و امکانات را به فروش میگذارد و پول حاصله در بانک برای اخذ سود سپرده میکند که این خود باعث مشکلات فراوانتری میشود.
یعنی بنظر شما سپرده گذاری پول برای کسب سود اشتباه است؟
صد در صد غلط است، پول نباید راکد باشد، پول باید چرخه ایجاد کند و در گردش کار باعث ایجاد رشد شود و فعالیت اقتصادی هست که رشد ایجاد میکند، اساساً اشتباه فاحشی هست که پول در حسابها برای کسب سود راکد باشد.
به طور کلی بهرهی پولی تمام وظایف پول را مختل میکند، تشکیل و ایجاد نهادی بنام بانک صرفاًجهت سولت در مبادلات بوده است، اما با شکا گیزی بهره پول ماهیت و اصالت بانک نقض میشود
وقتی چگالی پول کم شود تورم در حال ایجاد شدن است و چگالی پول در حالی صورت میگیرد که حجم پولی زیاد باشد.
وضعیت اقتصادی امروز کشور را باتوجه به تحریمها چگونه میبینید؟
تحریم را ما خیلی بزرگ کردیم، مشکل اساسی درون اقتصاد ماهست، نظام پولی و بانکی اگر اصلاح شود ۸۰ تا ۸۵ از مشکلات اقتصادی ما حل خواهد شد.
در ایران برعکس خیلی از کشورها دردر حالت رکود اقتصادی بهره افزایش و یا به همان نرخ ثابت میماند در صورتیکه در اغلب کشورها در چنین مواقعی نرخ بهره کاهش مییابد، در غرب هم بهره تسهیلات پرداختی و هم در نرخ بهرهی پول پس اندازی مشتریان کاهش قائل میشود.
بانک وظیفهاش افزایش پول مشتریان نیست، ما اگر هدفمان رشد و توسعه اقتصادی هست باید فعالیتهای جمعی را افزایش بدهیم و در کشور ما غعالیتهای فردی غالب هست، باید بک بستهی جامع برای حل مشکلات اقتصادی در نطر داشته باشیم، تربیت فرزندان ما باید به نحوی باشد که فعالیتها جمعی رشد کند
بیکاری از آسمان نازل نمیشود، تورم از زیر زمین بیرون نمیاد و فاصله طبقاتی قرعه کشی نیست.
وارد بحث فرهنگ سازی شدیم یک سؤال کلیشهای نظر شما درباره طرح پس انداز قلکی برای دانش آموزان چیست؟
بسیار رفتار خوبی هست، ما باید اصولاً اعتبارات را حذف کنیم، و باید روی پس اندازهها تمرکز کنیم، شما وقتی که با پس انداز خود یک کسب و کار راه بیاندازید و یا مشکلی از مشکلات خود را حل نمایید دیگر دغدغهی پرداخت قسط و بدهی ندارید.
و شخصی که پس انداز ندارد مجبور هست از اعتبارات بانکی استفاده کند و توزیع درآمدها را بهم میریزیم برای جلوگیری از توزیع ناعادلانه درآمدها در این جا میتوان از کارهای جمعی و تعاون استفاده کنیم
نگاه ما به مسائل باید کلان باشد اگر مشکلات را توانستیم در کلان حل نمائیم به تبع آن میتوانیم دیگر مشکلات خرد در حوزههای مختلف را حل نمائیم.
کدام یک از دولتهای بعد از انقلاب در عرصه اقتصادی عملکرد موفقتری داشته است؟
اظهار نظر در این باره، مستلزم بررسی و کارشناسی است؛ به نظر بنده همه دولتها دچار اشکال بودند چرا که همه در بستر نظام سرمایهداری حرکت کردند. توجه کنید در دوره مرحوم رفسنجانی یک سری تحولات اقتصادی بنا به شرایط حاکم و پسا جنگ و روحیه انقلابی موجود در جامعه اتفاق افتاد و نمیتوانیم منکر باشیم، اما در دوره احمدینژاد ایران کارگاه تولیدی شد، به تنهایی مسکن مهر در دولت احمدینژاد توانست صنایع پیشرو را فعال کند، صنایع پیشرو باعث شدند که چندین بخش تولیدی و صنعت فعال شدند.
مسکن مهر نقش یک لوکوموتیو را در کشور ایفا کرد، پروژههایی که در دوران احمدینژاد ایجاد شد ده برابر دولت حال است.
متأسفانه با واگذاری صنایع و کارخانهها به بخش خصوصی و خصوصیسازی در برخی از موارد با مشکلات عدیدهای روبرو شدیم، در خصوصیسازی نیشکر هفت تپه، هپکوی اراک و حتی کارخانه قند یاسوج آنچه عاید رونق و توسعه و اشتغال شد ناامیدی و انبوهی از صنایع تعطیل و نیمه تعطیل بوده است.
اما آماری که در استان کهگیلویه و بویراحمد میدهند حاکی از رشد چند برابر نسبت به دولت قبل است؟
متأسفانه چیزی که در دولتهای مختلف با آن مواجه بودهایم آمارهای شعارگونه است، کسانی که چنین ادعایی دارند بیایند مصداق ارائه بدهند، بنده حاضرم در یک بازدید میدانی با استاندار و مقامات استانی مسئول در دولت تدبیر و امید چنین ادعایی را ثابت کنم؛ بنده مصداقی صحبت میکنم.
به نظر شما کدام محور میتواند برای استان کهگیلویه و بویراحمد توسعه ایجاد کند؟
استان ما به عنوان یک استان چهار فصل شناخته میشود، ما باید متناسب با مقتضیات تصمیمگیری کنیم، بنده معتقدم که نسخه توسعه را باید برای استان، شهرستانی تعریف کنیم.
به فرض در شهرستانهای بویراحمد و دنا به دلیل برخوردار بودن از آب هوای مطبوع و خنک میتوانیم با ایجاد بسترها و زیرساختهای مناسب در صنعت گردشگری، در حوزه گچساران و باشت با توجه به نعمت نفت و گاز صنایع وابسته به این مقوله را فعال نماییم و در شهرستانهای کهگیلویه با توجه به برخورداری از دشتهای وسیع با تأمین منابع آبی مناسب از سدهای مجاور، حوزه کشاورزی را فعال کنیم.
ما برای موفقیت در این برنامهها باید پرداخت تسهیلات را نیز خاص و ویژه کنیم، مثلاً در حوزه بویراحمد و دنا تسهیلات دولتی را صرفاً به صنعت گردشگری و در سایر حوزهها نیز با توجه به پتانسیلها پرداخت شود.
علاوه بر این باید سعی نماییم که کارهای گروهی را فعال کنیم و با در کنار هم قرار دادن توانهای جمعی، اعم از اندیشه و سرمایه از اخذ تسهیلات بانکی عبور کنیم و در این زمینه بخشهای مالی، برنامهریزی و حقوقی را فعال کنیم.
سید احسان عسکری هنگام ثبت نام در انتخابات یازدهمین دوره مجلس
بدون تعارف موفقترین نماینده بویراحمد دنا چه کسی بوده؟
اگر موفقیت را نفوذ بدانیم دوره آقای هدایتخواه موفقترین دوره بوده است، چرا که آقای هدایتخواه در حوزه اجرا ورود نمیکرد، ایشان در کمیسیون فرهنگی عملکرد مثبتی داشت، بنده در طول چهار سال مدیر کلی در استانداری، ایشان برای یک بار در اتاق بنده وارد نشد. ایشان در مباحث قانونگذاری، تسلط بر قانون و در تصویب قوانین مسلط بودند. در دوره چهل ساله بعد از انقلاب در حوزه بویراحمد و دنا در جناح چپ سیدباقر موسوی و در جناح راست آقای هدایتخواه نمایندگان موفقی بودند.
دلیل عدم موفقیت احزاب در چند سال اخیر در بویراحمد و دنا را در چه میبینید؟
به طور کلی مردم انتظار عملکرد دارند، حال چه نماینده از حزبها باشد و چه بدون حمایت حزبی به مجلس ورود کرده باشد. متأسفانه یک رویهی معیوب و اشتباهی مرسوم شده است و خلاف اصل تفکیک قوا، جایگاه نمایندگی فراموش شده است و نماینده در مجلس طوری صحبت میکند که با استاندار اشتباه گرفته میشود. ارزیابی حوزه اجرایی از طریق نماینده یک خطای راهبری مهلک میباشد، خطایی که جامعه ما در آن گرفتار شده است.
ما تا زمانی که حرفهای رفتار نکنیم هرگز شاهد رشد و توسعه دلخواه نخواهیم بود، کارهای عمرانی و اجرایی مطالبات مردم از قوه مجریه و دولت است، در صورتی که رویه خلاف واقع است؛ مخصوصاً در استان ما و مردم چنین مطالباتی را از نماینده مجلس دارند.
چه کسانی این انتظار نامتعارف را برای مردم ایجاد کردهاند؟
نمایندگان و خواص مردم باعث ایجاد چنین توقع و انتظاری از نماینده شدهاند.
استاندار براحتی در چنین وضعیتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند و چنین وضعیتی دلخواه استانداران است.
متأسفانه نمایندگان با ایجاد چنین توقعاتی دچار توهم قدرت میشوند. نمایندگان وقتی ادارات را به ستادهای انتخاباتی میکنند باید شاهد چنین معضلاتی باشیم.
ما کمتر دیدیم که کسی از استاندار و سازمان مدیریت مطالبه فقر زیلایی و بیکاری و گرانی و…را داشته باشد و همواره این بار به اشتباه بر دوش نمایندگان بوده است.
آیا کسی تا حالا از استاندار کهگیلویه و بویراحمد سؤال کرده چرا مدیران را نمایندگان انتخاب میکنند؟
مگر وظیفه نماینده انتخاب مدیر و معاون است؟
ابتدا باید خود مجلس اصلاح شود. هیچ کجا فسادی اتفاق نمیافتد مگر اینکه مجلس و نمایندهای در آن نقش داشته باشد.
وقتی که ناظر عالی دولت که مجلس شورای اسلامی است ونماینده به عنوان ناظر دولت سهم نظارت خود را با دولت در تخصیص بودجه و یا مسائل دیگر معامله میکند، ما چگونه انتظار پویایی و شکوفایی و تغییر داشته باشیم؟
تحلیل شما درباره دوران نمایندگی زارعی چیست؟
زارعی فاقد هویت سیاسی خاصی بود، مدل زارعی استفاده از رانت دولت بود، فرق ندارد دولت چپ باشد یا راست یا احمدینژادی باشد یا روحانی؛ مطابق با سهم خواهیاش حرکت میکرد، همانطور که در جریان سقوط هواپیما در دنا بیش از هر نماینده با وزیر راه مَچ شد. تغییر رفتار در انتخابات ریاست جمهوری از طرف زارعی نشانگر عدم رویکرد خاص ایشان است.
شما در مقطعی در انتخابات مجلس یازدهم از نامزدهای جبههی ائتلاف اصولگرایان در بویراحمد و دنا بودید، درباره عدم حضورتان توضیح میدهید؟
تا روز ۱۶ آذر که آخرین روز ثبتنام بود اسمی از آقای منتظریان نبود. بنده، آقای دهرابپور و آقای امامی نامزد بودیم و قریب ده جلسه داشتیم؛ بنده نمیدانستم که ایشان از تیم انتخاب کننده هستند، ناظر هستند یا همراه با کسی هستند، بعد از برگزاری یک جلسه متوجه شدیم که آقای منتظریان نیز از گزینهها و اتفاقاً گزینهی نهایی هستند.
بعد متوجه شدیم که خروجی جریان بعد از هفت ماه تلاش و فعالیت کسی است که یک جلسه در این مدت حضور نداشتهاند و حضور شخصی به عنوان کاندیدای نهایی که به مدت ده سال در استان حضور نداشته نشانگر برنامههای پشت پرده بود، در هر صورت ما نتوانستیم از مکانیزمهای پشت پرده عبور کنیم، از ابتدا شکست آقای منتظریان پیشبینی میشد.
آقای منتظریان در زمان استانداری سید مسعود حسینی معاونت سیاسی امنیتی استانداری بود و بعد از آن به شغل سابق خود در سازمان اطلاعات بازگشت و مردم و جامعه شناخت درستی از ایشان نداشتند.
پیشبینی شما از اینکه اگر به عنوان نامزد نهایی معرفی میشدید چه بود؟
بنده اگر کاندیدای تشکیلات بودم یا پیروز بودم و یا با اختلاف آرا ۲ تا ۳ هزار رایی از آقای روشنفکر بودم و این را باتوجه به مناسبات و تجربه و سوابق کاری و ارتباطات عرض میکنم.
آینده جریان اصولگرایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
جریان اصولگرا در انتخابات گذشته متحمل سومین شکست شد، جریانی که بعد از این مدت نتوانست نیرویی را برای موفقیت معرفی کند. سرخوردگیهای درونی را با خود همراه نموده است، لذا برای بدنه این تشکیلات سؤالات زیادی مطرح است، اینکه چرا ما یک انتخابات صد درصد پیروز را به یک انتخابات شکست خورده تبدیل میکنیم؟
کسانی که در تشکیلات اصولگرایی حضور دارند و مرجع تصمیمگیری هستند باید جوابگوی وضعیت فعلی باشند، آقای روشنفکر قابلیتهایی داشت که جریان اصولگرایی میتوانست ایشان را جذب کند، ثانیاٌ اگر مبنا بر عدم جذب ایشان بود باید یک نیروی قوی را حمایت میکردند که توان پیروزی داشته باشد، اما آنچه دیدیم صرفاً برنامهای بود برای این که دیگران نباشند؛ لذا کسانی که امروز داعیه رهبری این جریان را دارند باید هوشمندانه عمل کنند. در انتخاب آقایان فرخیانی و منتظریان ما هوشمندی خاصی را ندیدیم.
در صورت ورود آقایان روشنفکر و هدایتخواه با هم به انتخابات ۹۸، چه نتیجهای رقم میخورد؟
آقای زارعی را عملکردش رد کرده بود، ایشان دارای املاء نوشته بود و مردم راحت قضاوتش کردند، آقای بهرامی هم توان برد نداشت و نسبت به دور گذشته دیدیم رشد آنچنانی نداشت و به دلیل انتسابش به اصلاحطلبان که در سیاست کلان شکست خورده بودند مردم به ایشان روی خوش نشان نمیدادند، بنابراین پیروزی نصیب هدایتخواه یا روشنفکر بود.
به عنوان سؤال آخر، اختلاف آقای روشنفکر و جریان اصولگرایی در چه بود؟
اختلاف به نوعی به عدم اعتماد طرفین بر میگشت؛ آقای روشنفکر خود را برخوردار از یک سبد بالای سی و پنج هزار رأی میدانست و تلاشهای چهار سالهی خود را نیز در کنار این سبد رأی، دلیل حتمی موفقیت میدانست و معتقد بود که اگر جریان دنبال یک نامزد برای کسب پیروزی است، ایشان توانایی آنرا دارد. تشکیلات اصولگرایی مدعیانی در درون خود داشت که عدهای خواستار حذف روشنفکر و عدهای خواستار بودن ایشان طی یک فرایند خاص بودند. آقای روشنفکر به دلیل عدم اعتماد فرآیند را نپذیرفت و حرکت زیرکانهای بود و در این نقطه عدم انطباق، سلیقه و تفکر شکل گرفت. بنده معتقد به ائتلاف بودم و در هفت جلسه که بنده به عنوان دبیر جلسات حضور داشتم تلاش ما بر این بود که این ائتلاف شکل گیرد که متأسفانه نتیجه نداد و در نهایت به دلیل عدم معرفی نیروی جاذب و کارآمد و عدم هماهنگی از طرف اصولگریان، آرا به سمت آقای روشنفکر رفت و ایشان پیروز رقابت شد. (منبع: بشار نیوز )
بخدا قسم هدایت خواه عقب افتادگی هیچ کاری واسه این شهر نکرد فقط حرف