تاریخ انتشار
جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۳۰
کد مطلب : ۴۱۵۵۱۰
سيد مصطفي هاشمي طبا:
مجمع، «مصلحت» را در تحريم بانكی كشور میداند؟
۰
کبنا ؛تحريم هستيم اما ميگوييم مشکلي نداريم! بازگرداندن اعتماد نيازمند صداقت با مردم است.
با شدت يافتن «تروريسم اقتصادي» آمريکا عليه ملت ايران در قالب تحريمهايي که هرروز نيز بر تعداد آنان افزوده ميشود و همچنين کوچکتر شدن سفره مردم، نارضايتي عمومي از برخي تصميمات سياسي و اقتصادي مسئولان بيشتر شده و مردم انتظاراتي دارند که برآورده نشده است در گفتوگو با سيد مصطفي هاشمي طبا، فعالسياسي و کانديداي انتخابات رياست جمهوري 1396 به بررسي راهکارهاي بازگرداندن اعتماد مردم به حاکميت و همچنين بهبود وضعيت اقتصادي آنها پرداخته است. اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
سرمايه اجتماعي دولت دچار مشکل شده و اعتماد مردم به تصميمات مسئولان از بين رفته است. به نظر شما راهي براي بازگشت اين اعتماد وجود دارد؟
ما اگر با مردم صادق باشيم و با آنها که ولي نعمتمان هستند راست و پوستکنده سخن بگوييم، مسائل حل شدني است. اما متأسفانه رفتار مسئولان ما اين گونه نبوده و تلاش ميکنند با اغراق و وارونه نمايي مسائل را حل کنند که مشخص است اين روش جواب نميدهد. براي نمونه در مسائلي نظير تحريم که مستقيما به معيشت مردم ربط پيدا ميکند و آنها فشار تحريم را با گوشت و پوست خود احساس ميکنند، راستش را به مردم نميگوييم. مدام ميخواهيم به دنيا نشان دهيم که همه چيز عالي است و هيچ کم و کسري در زمينه معيشت مردم وجود ندارد؛ خير عالي نيست. ما تحريم شدهايم و تجارتمان با جهان دچار مشکلاتي جدي است که حل و فصل اين مشکلات دستکم در کوتاه مدت ممکن نيست. ما که نميتوانيم منکر مشکلات ناشي از تحريم و فشار اقتصادي شويم، بايد شرايط را به مردم بگوييم و از آنها بخواهيم تحمل کنند. مردم بايد کاملاً در جريان قرار بگيرند و به حاکميت اعتماد داشته باشند، تا مقاومت ما در برابر فشار ظالمانه و غيرقانوني آمريکا موفق شود و ما بتوانيم به هدفمان که همان سر خم نکردن در برابر خواست غيرقانوني آمريکا و عبور از مشکلات فعلي است، دست يابيم. نميشود بگوييم معيشت شما را بهبود ميبخشيم و مردم هرروز شاهد يک مشکل جديد در زندگي خود باشند. اين تحريمهاي ظالمانه بر همه ابعاد زندگي شهروندان ايران تأثير ميگذارد. اين موضوع غيرقابل انکار است. حتي در موضوعي کاملاً غيرسياسي نيز شاهديم که تحريم سبب ميشود پرداختها به سرمربي يک تيم فوتبال قابل انجام نباشد و در نهايت او برود.
يعني شما معتقديد در شرايط فعلي ايران راهي جز مقاومت در برابر «فشار حداکثري» ندارد؟
زماني که ايالات متحده طي تصميمي يکجانبه گرايانه اقدام به خروج از توافق هستهاي ميکند، تحريمهايي جديد عليه ايران وضع و اعمال ميشود و اروپاييها نيز وقعي به قراردادشان نمينهند يعني راهي نيست. مردم بايد تحمل کنند و دولت نيز موظف است شرايطي را براي کاهش آسيبها به قشر ضعيف جامعه فراهم آورد. اگر حمايت مناسبي از محرومين صورت گيرد و سياستهايي متناسب با شرايط سخت کشور طراحي شود، آنگاه ميتوانيم از اين پيچ سخت به سلامت عبور کنيم. اما اگر بخواهيم با اين وضعيت و بدون هيچ تغييري ادامه دهيم، شرايط براي کشور هرروز سختتر ميشود.
چرا راه ديگري وجود ندارد؟ براي نمونه رئيس جمهور بارها درخواست کرده رفراندوم در اين موضوع برگزار شود.
من اين ايده رئيس جمهور را قبول ندارم. رفراندوم در شرايط فعلي يک ايده عاميانه است و دولت توانايي طرح سوال مناسب براي به رأي گذاشتن را ندارد. البته سؤالي هم وجود ندارد که بتواند چاره گشا باشد. چه ميخواهيم از مردم بپرسيم؟ رفراندوم بگذاريم که با آمريکا مذاکره کنيم يا نه؟ اين مسأله که قابل حل از طريق صندوق رأي نيست. بايد پيشينه مسأله را ديد، شرايط آينده را سنجيد و با توجه به اقتضائات زمان در پي حل موضوع برآمد.
يعني شما ميگوييد فقط و فقط بر «مقاومت» تکيه کنيم؟
خير اصلاً منظورم اين نيست. بايد طراحيهاي لازم براي اداره کشور در شرايط تحريم صورت گيرد و همزمان ابتکاراتي براي حل موضوع در خارج از کشور مطرح شود. دولت نميتواند با همان روشي که در شرايط نبود تحريم، کشور را اداره ميکرد امروز نيز کشور را اداره کند. بايد تجديد نظر جدي صورت گيرد و سياستهاي رياضتي از خود دولت آغاز شود. نه اينکه هرجا کم آورديم به مردم فشار بياوريم و بعد بياييم از بياثر بودن تحريمها سخن بگوييم.
فکر ميکنيد در شرايط تحريم، امکان طراحي راهي براي بهبود وضعيت اقتصادي وجود داشته باشد؟
کشور ما کشوري است که ظرفيتهاي زيادي براي پيشرفت دارد و مسئولان ميتوانند تدابيري براي خروج از وضعيتفعلي اتخاذ کنند اما مسألهاي که وجود دارد آن است که همه بايد تدابير اتخاذ شده را بپذيرند و با آن همراهي کنند. چگونه و چه زماني مردم سياستهاي رياضتي را خواهند پذيرفت؟ زماني که صادقانه با آنها سخن بگوييم و ضمن توضيح شرايط از آنها براي همراهي درخواست کمک کنيم. دولت نيز وظيفه دارد به تأمين معيشت مردم بپردازد و همه تلاش خود را براي اين منظور به کار بندد.
اگر اين تأمين معيشت مردم نيازمند تجديدنظر در سياست خارجي باشد، چطور؟
من فکر ميکنم سياست خارجي ما سياست خارجي بدي نيست. اهل مذاکره و گفتوگو هستيم، توافق کردهايم و برجام را به دست آوردهايم. بعد هم به اين توافق پايبند بوديم. مشکل از طرف مقابل است که ميخواهد با قلدري و استفاده از ابزارهاي نامشروع ايران را وادار به تسليم کند. ما که نميتوانيم هر چه آنها ميگويند بگوييم چشم و بعد انجام دهيم. بايد مقاومت کنيم تا بتوانيم منافع ملي کشور را تأمين کنيم و نگذاريم استقلالمان بازيچه دست ديگر کشورهاي قلدر نظير آمريکا، قرار گيرد.
اين روزها دو لايحه CFT و پالرمو در مجمع تشخيص مصلحت نظام مسکوت مانده، چرا ؟
من واقعا نميتوانم برخي رفتارها را درک کنم. شايد مجمع تشخيص مصلحت نظام، مصلحت کشور را اين گونه تشخيص داده که ما تحريم بانکي شويم و نتوانيم با دنيا تجارت کنيم. واقعا تحليل ديگري که نميتوانيم داشته باشيم. اگر اين هشدار گروه ويژه اقدام مالي عملي شود و ايران در ليست سياه قرار گيرد، آنگاه مطمئناً شرايط معيشتي مردم از امروز هم سختتر خواهد شد.
فکر ميکنيد راهکاري براي خروج از اين بن بست بر سر موضوع FATF وجود دارد؟
دولت يک چيزي ميگويد، مجمع چيز ديگري. بايد بپذيريم مجلس قانونگذار است و دولت مجري قانون. ديگر نهادها بايد به وظيفه خود عمل کنند و بر سر راه دولت و مجلس در کشور مانع نگذارند. من اساسا راهحلي براي اين موضوع ندارم و فکر ميکنم ادامه اين روند براي کشور خطرآفرين خواهد شد.
با شدت يافتن «تروريسم اقتصادي» آمريکا عليه ملت ايران در قالب تحريمهايي که هرروز نيز بر تعداد آنان افزوده ميشود و همچنين کوچکتر شدن سفره مردم، نارضايتي عمومي از برخي تصميمات سياسي و اقتصادي مسئولان بيشتر شده و مردم انتظاراتي دارند که برآورده نشده است در گفتوگو با سيد مصطفي هاشمي طبا، فعالسياسي و کانديداي انتخابات رياست جمهوري 1396 به بررسي راهکارهاي بازگرداندن اعتماد مردم به حاکميت و همچنين بهبود وضعيت اقتصادي آنها پرداخته است. اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
سرمايه اجتماعي دولت دچار مشکل شده و اعتماد مردم به تصميمات مسئولان از بين رفته است. به نظر شما راهي براي بازگشت اين اعتماد وجود دارد؟
ما اگر با مردم صادق باشيم و با آنها که ولي نعمتمان هستند راست و پوستکنده سخن بگوييم، مسائل حل شدني است. اما متأسفانه رفتار مسئولان ما اين گونه نبوده و تلاش ميکنند با اغراق و وارونه نمايي مسائل را حل کنند که مشخص است اين روش جواب نميدهد. براي نمونه در مسائلي نظير تحريم که مستقيما به معيشت مردم ربط پيدا ميکند و آنها فشار تحريم را با گوشت و پوست خود احساس ميکنند، راستش را به مردم نميگوييم. مدام ميخواهيم به دنيا نشان دهيم که همه چيز عالي است و هيچ کم و کسري در زمينه معيشت مردم وجود ندارد؛ خير عالي نيست. ما تحريم شدهايم و تجارتمان با جهان دچار مشکلاتي جدي است که حل و فصل اين مشکلات دستکم در کوتاه مدت ممکن نيست. ما که نميتوانيم منکر مشکلات ناشي از تحريم و فشار اقتصادي شويم، بايد شرايط را به مردم بگوييم و از آنها بخواهيم تحمل کنند. مردم بايد کاملاً در جريان قرار بگيرند و به حاکميت اعتماد داشته باشند، تا مقاومت ما در برابر فشار ظالمانه و غيرقانوني آمريکا موفق شود و ما بتوانيم به هدفمان که همان سر خم نکردن در برابر خواست غيرقانوني آمريکا و عبور از مشکلات فعلي است، دست يابيم. نميشود بگوييم معيشت شما را بهبود ميبخشيم و مردم هرروز شاهد يک مشکل جديد در زندگي خود باشند. اين تحريمهاي ظالمانه بر همه ابعاد زندگي شهروندان ايران تأثير ميگذارد. اين موضوع غيرقابل انکار است. حتي در موضوعي کاملاً غيرسياسي نيز شاهديم که تحريم سبب ميشود پرداختها به سرمربي يک تيم فوتبال قابل انجام نباشد و در نهايت او برود.
يعني شما معتقديد در شرايط فعلي ايران راهي جز مقاومت در برابر «فشار حداکثري» ندارد؟
زماني که ايالات متحده طي تصميمي يکجانبه گرايانه اقدام به خروج از توافق هستهاي ميکند، تحريمهايي جديد عليه ايران وضع و اعمال ميشود و اروپاييها نيز وقعي به قراردادشان نمينهند يعني راهي نيست. مردم بايد تحمل کنند و دولت نيز موظف است شرايطي را براي کاهش آسيبها به قشر ضعيف جامعه فراهم آورد. اگر حمايت مناسبي از محرومين صورت گيرد و سياستهايي متناسب با شرايط سخت کشور طراحي شود، آنگاه ميتوانيم از اين پيچ سخت به سلامت عبور کنيم. اما اگر بخواهيم با اين وضعيت و بدون هيچ تغييري ادامه دهيم، شرايط براي کشور هرروز سختتر ميشود.
چرا راه ديگري وجود ندارد؟ براي نمونه رئيس جمهور بارها درخواست کرده رفراندوم در اين موضوع برگزار شود.
من اين ايده رئيس جمهور را قبول ندارم. رفراندوم در شرايط فعلي يک ايده عاميانه است و دولت توانايي طرح سوال مناسب براي به رأي گذاشتن را ندارد. البته سؤالي هم وجود ندارد که بتواند چاره گشا باشد. چه ميخواهيم از مردم بپرسيم؟ رفراندوم بگذاريم که با آمريکا مذاکره کنيم يا نه؟ اين مسأله که قابل حل از طريق صندوق رأي نيست. بايد پيشينه مسأله را ديد، شرايط آينده را سنجيد و با توجه به اقتضائات زمان در پي حل موضوع برآمد.
يعني شما ميگوييد فقط و فقط بر «مقاومت» تکيه کنيم؟
خير اصلاً منظورم اين نيست. بايد طراحيهاي لازم براي اداره کشور در شرايط تحريم صورت گيرد و همزمان ابتکاراتي براي حل موضوع در خارج از کشور مطرح شود. دولت نميتواند با همان روشي که در شرايط نبود تحريم، کشور را اداره ميکرد امروز نيز کشور را اداره کند. بايد تجديد نظر جدي صورت گيرد و سياستهاي رياضتي از خود دولت آغاز شود. نه اينکه هرجا کم آورديم به مردم فشار بياوريم و بعد بياييم از بياثر بودن تحريمها سخن بگوييم.
فکر ميکنيد در شرايط تحريم، امکان طراحي راهي براي بهبود وضعيت اقتصادي وجود داشته باشد؟
کشور ما کشوري است که ظرفيتهاي زيادي براي پيشرفت دارد و مسئولان ميتوانند تدابيري براي خروج از وضعيتفعلي اتخاذ کنند اما مسألهاي که وجود دارد آن است که همه بايد تدابير اتخاذ شده را بپذيرند و با آن همراهي کنند. چگونه و چه زماني مردم سياستهاي رياضتي را خواهند پذيرفت؟ زماني که صادقانه با آنها سخن بگوييم و ضمن توضيح شرايط از آنها براي همراهي درخواست کمک کنيم. دولت نيز وظيفه دارد به تأمين معيشت مردم بپردازد و همه تلاش خود را براي اين منظور به کار بندد.
اگر اين تأمين معيشت مردم نيازمند تجديدنظر در سياست خارجي باشد، چطور؟
من فکر ميکنم سياست خارجي ما سياست خارجي بدي نيست. اهل مذاکره و گفتوگو هستيم، توافق کردهايم و برجام را به دست آوردهايم. بعد هم به اين توافق پايبند بوديم. مشکل از طرف مقابل است که ميخواهد با قلدري و استفاده از ابزارهاي نامشروع ايران را وادار به تسليم کند. ما که نميتوانيم هر چه آنها ميگويند بگوييم چشم و بعد انجام دهيم. بايد مقاومت کنيم تا بتوانيم منافع ملي کشور را تأمين کنيم و نگذاريم استقلالمان بازيچه دست ديگر کشورهاي قلدر نظير آمريکا، قرار گيرد.
اين روزها دو لايحه CFT و پالرمو در مجمع تشخيص مصلحت نظام مسکوت مانده، چرا ؟
من واقعا نميتوانم برخي رفتارها را درک کنم. شايد مجمع تشخيص مصلحت نظام، مصلحت کشور را اين گونه تشخيص داده که ما تحريم بانکي شويم و نتوانيم با دنيا تجارت کنيم. واقعا تحليل ديگري که نميتوانيم داشته باشيم. اگر اين هشدار گروه ويژه اقدام مالي عملي شود و ايران در ليست سياه قرار گيرد، آنگاه مطمئناً شرايط معيشتي مردم از امروز هم سختتر خواهد شد.
فکر ميکنيد راهکاري براي خروج از اين بن بست بر سر موضوع FATF وجود دارد؟
دولت يک چيزي ميگويد، مجمع چيز ديگري. بايد بپذيريم مجلس قانونگذار است و دولت مجري قانون. ديگر نهادها بايد به وظيفه خود عمل کنند و بر سر راه دولت و مجلس در کشور مانع نگذارند. من اساسا راهحلي براي اين موضوع ندارم و فکر ميکنم ادامه اين روند براي کشور خطرآفرين خواهد شد.