تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۲
کد مطلب : ۴۰۹۷۴۴
ایمان محمدپور فتح رئیس ستاد انتخاباتی جوانان حسن روحانی در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری:
نشانههای ضعف مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد محرز است / اگر حمایتهای حاج بهرام نبود، شاید «تاجگردون» هم مثل هم کلاسیهایش یک کارمند معمولی بود / استخدامهای بدون ضابطه در ادارات گچساران و باشت قابل کتمان نیست
۱
کبنا ؛ایمان محمدپور فتح فعال سیاسی اصلاح طلب و رئیس ستاد انتخاباتی جوانان روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96، در گفتوگو با کبنا به مسائل سیاسی استان پرداخت. او معتقد است که « دو سال از حضور احمدی اساندار کهگیلویه و بویراحمد میگذرد و در این مدت تغیر خاصی در استان انجام نگرفته و سردرگمی و روزمرگی را در همه حوزه ها می بینیم.
در ادامه متن گفتوگوی کبنا نیوز را با «محمد پور» رئیس ستاد انتخاباتی جوانان روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96، می خوانید؛
در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حضرتعالی رئیس ستاد جوانان حسن روحانی در استان کهگیلویه و بویراحمد بودید، آیا مدیران این دولت در کهگیلویه و بویراحمد توانستند گامهای مثبتی برای جوانان بر دارند؟
پاسخ این سؤال کاملاً روشن و پاسخ حقیر، توضیح واضحات است. من از شما سؤال میپرسم آقای کمایی، آیا واقعاً کاری انجام دادهاند؟ خیر، نه تنها گام مثبتی برداشته نشده است، بلکه تیم مدیریتی استان فکر نکنم اصلاً برنامهای برای حوزه جوانان داشته باشند. آیا در زمینه ازدواج، مسکن، اوقات فراغت و مهمتر از همه در زمینه اشتغال جوانان در این استان قدمی برداشته شده است و ما ندیدیم؟ خیر، دریغ از یک گام. به طور مثال در زمینه اشتغال نه تنها قدمی برداشته نشده، بلکه بعضاً میبینیم که شرکتها و کارگاههای کوچکی هم که قبلاً فعال بودند، به دلیل شرایط نامساعد اقتصاد کشور، عدم برنامه ریزی مدیران استان و حمایت از آنها در این شرایط اقتصادی، اکثراً تعطیل شدند. در مقابل آیا در این مدت، سرمایه گذارها برای سرمایه گذاری در استان دعوت شدند؟ خیر، نه تنها دعوت نشدند، بلکه اگر کسی هم داوطلبانه برای سرمایه گذاری وارد استان شد، به دلیل عدم همکاری مدیران، بروکراسی اداری بسیار طولانی و فرصت سوز، فراری داده شد. البته این سردرگمی و نبود برنامه مشخص، تنها محدود به حوزه جوانان نیست و در سایر حوزهها هم به نظر نمیرسد که تیم مدیریتی استان، برنامه خاصی داشته باشد و کاملاً سردرگم و دچار نوعی روزمرگی هستند.
نظرتان درباره عملکرد تیم مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد و استاندار در این استان چیست؟
پارسال همین تاریخ بود که به سراغ من آمدید و همین سؤال را پرسیدید و حقیر هم پاسخ دادم، اما پاسخ امسال با پاسخ پارسال کاملاً متفاوت است. پارسال در پاسخ به سؤال شما گفتم که باید به تیم جدید مدیریتی استان فرصت داد و قضاوت عجولانه نباید داشته باشیم، اما الان تقریباً دو سال از حضور جناب آقای دکتر احمدی و همکاران محترمشان در استان میگذرد، از شما میپرسم، آیا تغییر خاصی نسبت به دو سال قبل در حوزههای مختلف حاصل شده است؟ خیر، نه تنها اتفاق خاصی رخ نداده، بلکه عملاً داریم سردرگمی و روزمرگی را در همه حوزهها میبینیم، به طوری که حتی استاندار محترم هم عملاً به حاشیه رانده شده است و مدیرکل حوزه استاندار دارند برای استان تصمیم میگیرند و حتی در عزل و نصب مدیران هم نقش اول را بازی میکنند و....
به نظر شما استانداری که توان مدیریت مدیرکل دفتر خودش را ندارد، میتواند استان را اداره کند؟ گران فروشی و عدم نظارت بر بازار، تعطیلی واحدهای صنعتی، افزایش آسیبهای اجتماعی در سطح استان، بیکاری و بی عدالتی در استخدامیها، انتصاب مدیران ضعیف و بدون برنامه و... را میتوان نشانههای ضعف مدیریتی استان دانست و نیاز نیست بیشتر از این توضیح بدهم. به قول معروف؛ آن چه عیان است، چه حاجت به بیان است!
سازوکار انتصاب مدیریتها در این استان به انتخابات و سیاست گره خورده است و شایسته سالاری، تخصص و تعهد حلقه مفقوده در انتخاب مدیران است و حتی اصل تفکیک قوا هم رعایت نمیشود و مدیران بیشتر منتخب نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی هستند تا منتخب دولت، نظر شما چیست. به نظر شما این شیوه انتخاب مدیر، چه عواقبی میتواند برای استان و نمایندگان محترم داشته باشد؟
قبول دارم که انتصاب مدیران در استان ما حداقل بر اساس شایسته سالاری نیست. اجازه دهید شفافتر صحبت کنیم و گریزی به تاریخ بزنیم. متاسفانه یکی از دردهای مردم ما این است که حتی تحصیل کردگان ما هم تاریخ نمیخوانند، چرا که اگر تاریخ میخواندیم متوجه میشدیم که تاریخ ایران مشحون از پادشاهانی بوده است که بین منافع خود و منافع ملتشان، اولی را انتخاب کردهاند و کم نیستند پادشاهانی که در دورههای مختلف تاریخی مخصوصاً در زمان حکومت قاجار، ولایتهای مختلف ایران را به مزایده میگذاشتند و کسی پیروز مزایده و سپس حاکم ولایت مورد نظر بود که پول بیشتری پرداخت میکرد. طبیعی است در چنین حالتی، تنها هدفی که پادشاه به آن فکر میکرد، منفعتی بود که از طریق اجاره و یا مزایده ولایتهای مختلف به دست میآورد، این که چه کسی برنده مزایده شود و بعد از مزایده، حاکم ولایت تحت نظر ایشان شود مهم نبود، اینکه آیا آن فرد لیاقت حکومت بر مردم آن ایالت را دارد یا نه و اصلاً چطور و به چه شیوهای قرار است پول مزایده را تأمین کند، اصلاً مهم نبود. در این راه حاکمانی که برنده مزایده میشدند برای تأمین پول مزایده و مخارج خویش، به مردم بیش از اندازه ظلم میکردند.
این رسم متاسفانه مدتی است در استان ما مجدداً احیا شده است، حتماً میپرسید چطور؟ شما بهتر از حقیر اطلاع دارید که در زمان انتخاب استانداران، تنها گروهی از استانها که مورد مشورت قرار گرفتند، «نمایندگان» مردم هر استان در مجلس شورای اسلامی بودند و به نوعی میتوان ادعا کرد که استاندار محترم استان در هر دو دولت جناب آقای روحانی، منتخب نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی است و طبیعی است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نمایندگان محترم استان در انتخاب مدیر سایر ادارات دولتی استان نقش اساسی را ایفا کردهاند و حتی میتوان ادعا کرد که سایر مدیران هم منتخب نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی هستند. نمایندگان محترم هم با توجه به قولهایی که به طوایف و ایلات مختلف در زمان تبلیغات انتخابات دادهاند و با توجه به این که مجدداً به رأی آنها نیاز دارند، ادارات مختلف را به مزایده میگذارند و هر ادارهای که ارزش بیشتری داشته باشد، سهم طایفه یا ایلی است که رأی بیشتری داشته باشد و مدیر منتخب هم بعد از انتصاب، تنها و تنها یک وظیفه دارد -که از طرف نمایندگان محترم به ایشان محول شده است- و آن هم راضی نگه داشتن طایفه یا ایل خودی و اخذ رأی اهالی محترم طایفه یا ایل به نفع نماینده محترم در انتخابات بعدی مجلس شورای اسلامی است. برای راضی نگه داشتن طایفه خودی هم قطعاً باید از رانت جایگاه خویش به نفع متنفذین طایفه استفاده کند، مثل استخدامهای غیر قانونی، پروژههای پیمانکاری و... پس نتیجه میگیریم که نمایندگان محترم در انتخاب و انتصاب مدیران نه شایسته سالاری را مد نظر دارند، نه برنامه محور بودن، نه تعهد و نه تخصص، بلکه تنها و تنها یک هدف را دنبال میکنند و آن هم حفظ و یا افزایش پایگاه رأی خویش است که صندلی شیرین قدرت را از دست ندهند و مهم نیست که در این راه، استان با وجود این همه منابع مخصوصاً منابع انسانی، چه زیانهایی ببیند. البته درسی که باید نمایندگان محترم از تاریخ بگیرند و متاسفانه نمیگیرند، این است که یکی از مهمترین دلایل ضعف و انحطاط حکومتها مخصوصاً حکومت قاجاریه، همین حاکمان نالایق و بی کفایت بوده است که از طریق مزایده، حاکم ولایات مختلف میشدند. پس شک نکنید همین مدیران ضعیف و بدون برنامه که بر اساس پایگاه رأی طایفهای انتخاب میشوند، پاشنه آشیل نمایندگان محترم خواهند شد.
عملکرد مدیران شهرستان گچساران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا بر اساس شایسته سالاری انتخاب میشوند؟ مدیران گچساران هم بخشی از همان مدیران استان هستند که توضیح دادم بر چه اساسی انتخاب میشوند، پس نمیتوان و نباید منتظر عملکرد خارق العاده ای از طرف آنها باشیم. البته درصد کمی از مدیران شهرستانی، عملکرد خوبی داشتهاند و قابل تقدیر است مثل امیر نوروزی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی. اما باز هم از شما میپرسم؛ مدیری که حتی اگر عملکرد بسیار ضعیفی داشته باشد، میتواند با نوشتن چند «نظر» تعریف و تمجید در صفحه مجازی نماینده، و فشار طایفهای به ایشان، نه تنها عزل نشود، بلکه مورد تشویق و تمجید قرار گیرد و حتی بعضاً ارتقا هم پیدا کند، باید انتظار عملکرد مفید و خوب از ایشان داشته باشیم؟ خیر، انتظار ما، انتظار بیهودهای است. همین رویه باعث شده که تعدادی از مدیران حوزه گچساران و باشت، علیرغم عملکرد ضعیفی که دارند و با وجود آنکه از بازماندگان دولت دکتر احمدی نژاد هستند، همچنان هم به کار خود ادامه میدهند و یا ارتقا پیدا کردهاند.
عملکرد نماینده مجلس را چگونه میبیند؟ آیا ایشان مشی اصلاح طلبی داشتند؟ یکی از کاندیداهای مجلس گفته بود که تاجگردون میتواند کاندیدای اصولگرایان هم شود، نظر شما چیست؟
عملکرد نماینده محترم در کمک به پیشرفت کارهای عمرانی و زیرساختی خوب بوده و قابل کتمان نیست و در این زمینه نمره قابل قبولی میگیرند، اما انتقادات زیادی به عملکرد ایشان وارد است که اگر دست به اصلاح نزند، هر کدام به تنهایی میتوانند پاشنه آشیل ایشان در انتخابات آینده باشند. در مورد این که ایشان اصلاح طلب هست یا نیست، نیاز به توضیح نیست و ایشان بارها اعلام کردهاند که اصلاح طلب هستند و شکی هم نیست که در جریان اصلاحات رشد کردهاند و اگر حمایتهای جریان اصلاحات مخصوصاً پسر عموی ایشان حاج بهرام تاجگردون نبود، شاید ایشان هم مثل خیلی از هم کلاسیهایش در زمان دانشگاه، نهایتاً الان یک کارمند معمولی بود. اما پاسخ به این سؤال که عملکرد ایشان در زمان نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، اصلاح طلبانه بوده یا خیر، را به شما و مردم واگذار میکنم.
نظر شما در خصوص بکار گیری نیروهای فلهای در ادارات گچساران چیست؟ این که هر کس رأی بیشتری دارد، بچههای او در ادارات و شرکتها به کار گرفته شدهاند؟
استخدامهای بدون ضابطه و فلهای در ادارات مختلف گچساران و باشت قابل کتمان نیست، هر چند به شخصه خوشحالم که تعدادی از جوانان مشغول به کار شدهاند و حق طبیعی همه جوانان است که مشغول به کار شوند، اما ای کاش این استخدامیها ضابطه مند و با رعایت عدالت بود نه بر اساس رابطههای قومی و سیاسی و... متاسفانه همین عامل سبب شده است که خیلی از جوانان تحصیل کرده، متخصص و نجیب، دچار افسردگی و ناامیدی شوند و حتی بعضاً با اتفاقات ناگواری همچون خودکشی به زندگی خودشان پایان بدهند یا با طلاق به زندگی مشترکشان پایان دهند. ناگفته نماند این مسئله مربوط به دوره خاصی نیست و هر دوره، گروهی از این مسئله سود بردهاند و دیگران متضرر شدهاند.
شما اعتقاد دارید که از نظر عمرانی و زیر ساختی عملکرد تاج گردون قابل دفاع است، اما آن چه که میبینیم این است که گچساران چندان به لحاظ مبلمان شهری پیشرفت چندانی نداشته است و بیشتر به نظر میآید در حباب تبلیغات قرار داریم و روزی میترکد، نظر شما چیست؟
هر چند منتقد جدی عملکرد آقای تاج گردون هستم، اما واقعاً در حوزههای عمرانی و زیرساختی عملکرد خیلی خوبی داشتند. در حوزه مبلمان شهری هم پیشرفت خوبی داشتیم و مبلمان شهری دو شهر دوگنبدان و باشت قابل مقایسه با قبل نیست.
میتوانید در حوزه مبلمان شهری و زیرساخت فرهنگی، چند طرح مثال بزنید آقای محمدپور؟ بله، چرا که نه در بحث مبلمان شهری؛ بازسازی بافت فرسوده، پیاده روی محور خیابان بلادیان، طرح دریاچه مصنوعی و... . این طرحها هر کدام به تنهایی چهره شهر را دگرگون میکنند. در بحث زیرساختهای فرهنگی هم انصافاً پیشرفتهای خوبی داشتیم با تلاشهای جناب آقای نوروزی و همکاری آقای تاج گردون که میتوان به طرح بازسازی مجدد سینمای شهر با کمک بخش خصوصی، پردیس هنری، کتابخانههای مختلف در سطح شهر و روستاها، فرهنگسرای محله سادات و... اشاره کرد. پس بی انصافیست که بگوییم در حباب تبلیغات قرار داریم و انصافاً کارهای خوبی انجام گرفته و پیشرفت داشتهایم.
پارسال همین تاریخ یعنی ۲۹ اردیبهشت ماه و همزمان با سالروز انتخابات ریاست جمهوری، اتفاق تلخی برای شما رخ داد و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتید، جریان چه بود؟ آیا ضاربین، آمرین و هدفشان مشخص شده؟ پرونده به کجا کشید؟
در این که جریان چه بود و هدف ضاربین چه بوده، اطلاع دقیقی ندارم و هنوز چیزی مشخص نیست، اما این که ضاربین و آمرین چه کسانی بودهاند و حامیان اصلی آنها چه کسانی هستند، اجازه بدهید صحبت نکنم و همه آنها را به وجدان خودشان واگذار کنم. اما پرونده علیرغم کارشکنیها و دخالتهای متعدد اصحاب زر و زور و تزویر، با تلاش نیروی محترم انتظامی و دادستان محترم تقریباً به نتیجه رسیده است و در صورت صلاحدید توسط مقامات قضایی اطلاع رسانی خواهد شد. یادآوری خوبی بود، جا دارد از این فرصت استفاده کنم و به صورت ویژه از نیروی محترم انتظامی، دادستان محترم شهرستان و استان و همه عزیزانی که در به ثمر رسیدن پرونده نقش داشتهاند، تشکر و قدردانی کنم.
آقای محمدپور قبول دارید که عدهای، طوایف را برای رأی آوری در انتخابات آینده درگیر بازیهای سیاسی کردهاند و این تبدیل به یک معضل جدی خواهد شد، این موضوع چقدر در جریان ضرب و شتم شما دخیل بوده است؟
متاسفانه حرف شما درست است و در این زمینه بازگشت به عقب عجیبی داشتهایم و با سیاست تفرقه انداز و حکومت کن، مردم طوایف مختلف را به جان هم انداختهاند، به طوری که هر طایفه سعی در قدرت نمایی دارد و برای این کار نیاز دارد که به اصحاب قدرت نزدیکتر شود و از این طریق بتواند به دیگر طوایف فخر بفروشد. این خود سبب میشود که اصحاب قدرت از این فرصت به بهترین شکل ممکن استفاده کرده و طوایف مختلف را زیر سلطه خویش نگه دارند و به سلطه خویش ادامه دهند. در چنین شرایطی، نه تنها حقیر، بلکه هر انسان آزادهای که دست به نقد اصحاب قدرت یا پلیدیها و پلشتیها بزند، جانش در خطر است و جا دارد که این موضوع به صورت جدی در دستور کار مسئولان قرار بگیرد.
در ادامه متن گفتوگوی کبنا نیوز را با «محمد پور» رئیس ستاد انتخاباتی جوانان روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96، می خوانید؛
در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حضرتعالی رئیس ستاد جوانان حسن روحانی در استان کهگیلویه و بویراحمد بودید، آیا مدیران این دولت در کهگیلویه و بویراحمد توانستند گامهای مثبتی برای جوانان بر دارند؟
پاسخ این سؤال کاملاً روشن و پاسخ حقیر، توضیح واضحات است. من از شما سؤال میپرسم آقای کمایی، آیا واقعاً کاری انجام دادهاند؟ خیر، نه تنها گام مثبتی برداشته نشده است، بلکه تیم مدیریتی استان فکر نکنم اصلاً برنامهای برای حوزه جوانان داشته باشند. آیا در زمینه ازدواج، مسکن، اوقات فراغت و مهمتر از همه در زمینه اشتغال جوانان در این استان قدمی برداشته شده است و ما ندیدیم؟ خیر، دریغ از یک گام. به طور مثال در زمینه اشتغال نه تنها قدمی برداشته نشده، بلکه بعضاً میبینیم که شرکتها و کارگاههای کوچکی هم که قبلاً فعال بودند، به دلیل شرایط نامساعد اقتصاد کشور، عدم برنامه ریزی مدیران استان و حمایت از آنها در این شرایط اقتصادی، اکثراً تعطیل شدند. در مقابل آیا در این مدت، سرمایه گذارها برای سرمایه گذاری در استان دعوت شدند؟ خیر، نه تنها دعوت نشدند، بلکه اگر کسی هم داوطلبانه برای سرمایه گذاری وارد استان شد، به دلیل عدم همکاری مدیران، بروکراسی اداری بسیار طولانی و فرصت سوز، فراری داده شد. البته این سردرگمی و نبود برنامه مشخص، تنها محدود به حوزه جوانان نیست و در سایر حوزهها هم به نظر نمیرسد که تیم مدیریتی استان، برنامه خاصی داشته باشد و کاملاً سردرگم و دچار نوعی روزمرگی هستند.
نظرتان درباره عملکرد تیم مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد و استاندار در این استان چیست؟
پارسال همین تاریخ بود که به سراغ من آمدید و همین سؤال را پرسیدید و حقیر هم پاسخ دادم، اما پاسخ امسال با پاسخ پارسال کاملاً متفاوت است. پارسال در پاسخ به سؤال شما گفتم که باید به تیم جدید مدیریتی استان فرصت داد و قضاوت عجولانه نباید داشته باشیم، اما الان تقریباً دو سال از حضور جناب آقای دکتر احمدی و همکاران محترمشان در استان میگذرد، از شما میپرسم، آیا تغییر خاصی نسبت به دو سال قبل در حوزههای مختلف حاصل شده است؟ خیر، نه تنها اتفاق خاصی رخ نداده، بلکه عملاً داریم سردرگمی و روزمرگی را در همه حوزهها میبینیم، به طوری که حتی استاندار محترم هم عملاً به حاشیه رانده شده است و مدیرکل حوزه استاندار دارند برای استان تصمیم میگیرند و حتی در عزل و نصب مدیران هم نقش اول را بازی میکنند و....
به نظر شما استانداری که توان مدیریت مدیرکل دفتر خودش را ندارد، میتواند استان را اداره کند؟ گران فروشی و عدم نظارت بر بازار، تعطیلی واحدهای صنعتی، افزایش آسیبهای اجتماعی در سطح استان، بیکاری و بی عدالتی در استخدامیها، انتصاب مدیران ضعیف و بدون برنامه و... را میتوان نشانههای ضعف مدیریتی استان دانست و نیاز نیست بیشتر از این توضیح بدهم. به قول معروف؛ آن چه عیان است، چه حاجت به بیان است!
سازوکار انتصاب مدیریتها در این استان به انتخابات و سیاست گره خورده است و شایسته سالاری، تخصص و تعهد حلقه مفقوده در انتخاب مدیران است و حتی اصل تفکیک قوا هم رعایت نمیشود و مدیران بیشتر منتخب نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی هستند تا منتخب دولت، نظر شما چیست. به نظر شما این شیوه انتخاب مدیر، چه عواقبی میتواند برای استان و نمایندگان محترم داشته باشد؟
قبول دارم که انتصاب مدیران در استان ما حداقل بر اساس شایسته سالاری نیست. اجازه دهید شفافتر صحبت کنیم و گریزی به تاریخ بزنیم. متاسفانه یکی از دردهای مردم ما این است که حتی تحصیل کردگان ما هم تاریخ نمیخوانند، چرا که اگر تاریخ میخواندیم متوجه میشدیم که تاریخ ایران مشحون از پادشاهانی بوده است که بین منافع خود و منافع ملتشان، اولی را انتخاب کردهاند و کم نیستند پادشاهانی که در دورههای مختلف تاریخی مخصوصاً در زمان حکومت قاجار، ولایتهای مختلف ایران را به مزایده میگذاشتند و کسی پیروز مزایده و سپس حاکم ولایت مورد نظر بود که پول بیشتری پرداخت میکرد. طبیعی است در چنین حالتی، تنها هدفی که پادشاه به آن فکر میکرد، منفعتی بود که از طریق اجاره و یا مزایده ولایتهای مختلف به دست میآورد، این که چه کسی برنده مزایده شود و بعد از مزایده، حاکم ولایت تحت نظر ایشان شود مهم نبود، اینکه آیا آن فرد لیاقت حکومت بر مردم آن ایالت را دارد یا نه و اصلاً چطور و به چه شیوهای قرار است پول مزایده را تأمین کند، اصلاً مهم نبود. در این راه حاکمانی که برنده مزایده میشدند برای تأمین پول مزایده و مخارج خویش، به مردم بیش از اندازه ظلم میکردند.
این رسم متاسفانه مدتی است در استان ما مجدداً احیا شده است، حتماً میپرسید چطور؟ شما بهتر از حقیر اطلاع دارید که در زمان انتخاب استانداران، تنها گروهی از استانها که مورد مشورت قرار گرفتند، «نمایندگان» مردم هر استان در مجلس شورای اسلامی بودند و به نوعی میتوان ادعا کرد که استاندار محترم استان در هر دو دولت جناب آقای روحانی، منتخب نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی است و طبیعی است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نمایندگان محترم استان در انتخاب مدیر سایر ادارات دولتی استان نقش اساسی را ایفا کردهاند و حتی میتوان ادعا کرد که سایر مدیران هم منتخب نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی هستند. نمایندگان محترم هم با توجه به قولهایی که به طوایف و ایلات مختلف در زمان تبلیغات انتخابات دادهاند و با توجه به این که مجدداً به رأی آنها نیاز دارند، ادارات مختلف را به مزایده میگذارند و هر ادارهای که ارزش بیشتری داشته باشد، سهم طایفه یا ایلی است که رأی بیشتری داشته باشد و مدیر منتخب هم بعد از انتصاب، تنها و تنها یک وظیفه دارد -که از طرف نمایندگان محترم به ایشان محول شده است- و آن هم راضی نگه داشتن طایفه یا ایل خودی و اخذ رأی اهالی محترم طایفه یا ایل به نفع نماینده محترم در انتخابات بعدی مجلس شورای اسلامی است. برای راضی نگه داشتن طایفه خودی هم قطعاً باید از رانت جایگاه خویش به نفع متنفذین طایفه استفاده کند، مثل استخدامهای غیر قانونی، پروژههای پیمانکاری و... پس نتیجه میگیریم که نمایندگان محترم در انتخاب و انتصاب مدیران نه شایسته سالاری را مد نظر دارند، نه برنامه محور بودن، نه تعهد و نه تخصص، بلکه تنها و تنها یک هدف را دنبال میکنند و آن هم حفظ و یا افزایش پایگاه رأی خویش است که صندلی شیرین قدرت را از دست ندهند و مهم نیست که در این راه، استان با وجود این همه منابع مخصوصاً منابع انسانی، چه زیانهایی ببیند. البته درسی که باید نمایندگان محترم از تاریخ بگیرند و متاسفانه نمیگیرند، این است که یکی از مهمترین دلایل ضعف و انحطاط حکومتها مخصوصاً حکومت قاجاریه، همین حاکمان نالایق و بی کفایت بوده است که از طریق مزایده، حاکم ولایات مختلف میشدند. پس شک نکنید همین مدیران ضعیف و بدون برنامه که بر اساس پایگاه رأی طایفهای انتخاب میشوند، پاشنه آشیل نمایندگان محترم خواهند شد.
عملکرد مدیران شهرستان گچساران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا بر اساس شایسته سالاری انتخاب میشوند؟ مدیران گچساران هم بخشی از همان مدیران استان هستند که توضیح دادم بر چه اساسی انتخاب میشوند، پس نمیتوان و نباید منتظر عملکرد خارق العاده ای از طرف آنها باشیم. البته درصد کمی از مدیران شهرستانی، عملکرد خوبی داشتهاند و قابل تقدیر است مثل امیر نوروزی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی. اما باز هم از شما میپرسم؛ مدیری که حتی اگر عملکرد بسیار ضعیفی داشته باشد، میتواند با نوشتن چند «نظر» تعریف و تمجید در صفحه مجازی نماینده، و فشار طایفهای به ایشان، نه تنها عزل نشود، بلکه مورد تشویق و تمجید قرار گیرد و حتی بعضاً ارتقا هم پیدا کند، باید انتظار عملکرد مفید و خوب از ایشان داشته باشیم؟ خیر، انتظار ما، انتظار بیهودهای است. همین رویه باعث شده که تعدادی از مدیران حوزه گچساران و باشت، علیرغم عملکرد ضعیفی که دارند و با وجود آنکه از بازماندگان دولت دکتر احمدی نژاد هستند، همچنان هم به کار خود ادامه میدهند و یا ارتقا پیدا کردهاند.
عملکرد نماینده مجلس را چگونه میبیند؟ آیا ایشان مشی اصلاح طلبی داشتند؟ یکی از کاندیداهای مجلس گفته بود که تاجگردون میتواند کاندیدای اصولگرایان هم شود، نظر شما چیست؟
عملکرد نماینده محترم در کمک به پیشرفت کارهای عمرانی و زیرساختی خوب بوده و قابل کتمان نیست و در این زمینه نمره قابل قبولی میگیرند، اما انتقادات زیادی به عملکرد ایشان وارد است که اگر دست به اصلاح نزند، هر کدام به تنهایی میتوانند پاشنه آشیل ایشان در انتخابات آینده باشند. در مورد این که ایشان اصلاح طلب هست یا نیست، نیاز به توضیح نیست و ایشان بارها اعلام کردهاند که اصلاح طلب هستند و شکی هم نیست که در جریان اصلاحات رشد کردهاند و اگر حمایتهای جریان اصلاحات مخصوصاً پسر عموی ایشان حاج بهرام تاجگردون نبود، شاید ایشان هم مثل خیلی از هم کلاسیهایش در زمان دانشگاه، نهایتاً الان یک کارمند معمولی بود. اما پاسخ به این سؤال که عملکرد ایشان در زمان نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، اصلاح طلبانه بوده یا خیر، را به شما و مردم واگذار میکنم.
نظر شما در خصوص بکار گیری نیروهای فلهای در ادارات گچساران چیست؟ این که هر کس رأی بیشتری دارد، بچههای او در ادارات و شرکتها به کار گرفته شدهاند؟
استخدامهای بدون ضابطه و فلهای در ادارات مختلف گچساران و باشت قابل کتمان نیست، هر چند به شخصه خوشحالم که تعدادی از جوانان مشغول به کار شدهاند و حق طبیعی همه جوانان است که مشغول به کار شوند، اما ای کاش این استخدامیها ضابطه مند و با رعایت عدالت بود نه بر اساس رابطههای قومی و سیاسی و... متاسفانه همین عامل سبب شده است که خیلی از جوانان تحصیل کرده، متخصص و نجیب، دچار افسردگی و ناامیدی شوند و حتی بعضاً با اتفاقات ناگواری همچون خودکشی به زندگی خودشان پایان بدهند یا با طلاق به زندگی مشترکشان پایان دهند. ناگفته نماند این مسئله مربوط به دوره خاصی نیست و هر دوره، گروهی از این مسئله سود بردهاند و دیگران متضرر شدهاند.
شما اعتقاد دارید که از نظر عمرانی و زیر ساختی عملکرد تاج گردون قابل دفاع است، اما آن چه که میبینیم این است که گچساران چندان به لحاظ مبلمان شهری پیشرفت چندانی نداشته است و بیشتر به نظر میآید در حباب تبلیغات قرار داریم و روزی میترکد، نظر شما چیست؟
هر چند منتقد جدی عملکرد آقای تاج گردون هستم، اما واقعاً در حوزههای عمرانی و زیرساختی عملکرد خیلی خوبی داشتند. در حوزه مبلمان شهری هم پیشرفت خوبی داشتیم و مبلمان شهری دو شهر دوگنبدان و باشت قابل مقایسه با قبل نیست.
میتوانید در حوزه مبلمان شهری و زیرساخت فرهنگی، چند طرح مثال بزنید آقای محمدپور؟ بله، چرا که نه در بحث مبلمان شهری؛ بازسازی بافت فرسوده، پیاده روی محور خیابان بلادیان، طرح دریاچه مصنوعی و... . این طرحها هر کدام به تنهایی چهره شهر را دگرگون میکنند. در بحث زیرساختهای فرهنگی هم انصافاً پیشرفتهای خوبی داشتیم با تلاشهای جناب آقای نوروزی و همکاری آقای تاج گردون که میتوان به طرح بازسازی مجدد سینمای شهر با کمک بخش خصوصی، پردیس هنری، کتابخانههای مختلف در سطح شهر و روستاها، فرهنگسرای محله سادات و... اشاره کرد. پس بی انصافیست که بگوییم در حباب تبلیغات قرار داریم و انصافاً کارهای خوبی انجام گرفته و پیشرفت داشتهایم.
پارسال همین تاریخ یعنی ۲۹ اردیبهشت ماه و همزمان با سالروز انتخابات ریاست جمهوری، اتفاق تلخی برای شما رخ داد و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتید، جریان چه بود؟ آیا ضاربین، آمرین و هدفشان مشخص شده؟ پرونده به کجا کشید؟
در این که جریان چه بود و هدف ضاربین چه بوده، اطلاع دقیقی ندارم و هنوز چیزی مشخص نیست، اما این که ضاربین و آمرین چه کسانی بودهاند و حامیان اصلی آنها چه کسانی هستند، اجازه بدهید صحبت نکنم و همه آنها را به وجدان خودشان واگذار کنم. اما پرونده علیرغم کارشکنیها و دخالتهای متعدد اصحاب زر و زور و تزویر، با تلاش نیروی محترم انتظامی و دادستان محترم تقریباً به نتیجه رسیده است و در صورت صلاحدید توسط مقامات قضایی اطلاع رسانی خواهد شد. یادآوری خوبی بود، جا دارد از این فرصت استفاده کنم و به صورت ویژه از نیروی محترم انتظامی، دادستان محترم شهرستان و استان و همه عزیزانی که در به ثمر رسیدن پرونده نقش داشتهاند، تشکر و قدردانی کنم.
آقای محمدپور قبول دارید که عدهای، طوایف را برای رأی آوری در انتخابات آینده درگیر بازیهای سیاسی کردهاند و این تبدیل به یک معضل جدی خواهد شد، این موضوع چقدر در جریان ضرب و شتم شما دخیل بوده است؟
متاسفانه حرف شما درست است و در این زمینه بازگشت به عقب عجیبی داشتهایم و با سیاست تفرقه انداز و حکومت کن، مردم طوایف مختلف را به جان هم انداختهاند، به طوری که هر طایفه سعی در قدرت نمایی دارد و برای این کار نیاز دارد که به اصحاب قدرت نزدیکتر شود و از این طریق بتواند به دیگر طوایف فخر بفروشد. این خود سبب میشود که اصحاب قدرت از این فرصت به بهترین شکل ممکن استفاده کرده و طوایف مختلف را زیر سلطه خویش نگه دارند و به سلطه خویش ادامه دهند. در چنین شرایطی، نه تنها حقیر، بلکه هر انسان آزادهای که دست به نقد اصحاب قدرت یا پلیدیها و پلشتیها بزند، جانش در خطر است و جا دارد که این موضوع به صورت جدی در دستور کار مسئولان قرار بگیرد.