تاریخ انتشار
شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۵۷
کد مطلب : ۴۰۸۱۵۶
در گفتوگوی اختصاصی کبنانیوز با فرشاد نگین تاجی:
برونداد لیست سیاسی و طایفهای وضعیتی است که الان ما در یاسوج داریم / کیوسکهای غیرمجاز حاصل رأی طایفهای هست / شهر یاسوج ارزان است / نه در اکثریت و نه در اقلیت نیرو نیاوردم و پروژهای ندارم و معامله نکردم
۰
کبنا ؛فرشاد نگینتاجی در پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی توانست با کسب 16 هزار و 776 رأی به عنوان نفر اول در این ماراتن سیاسی به پارلمان محلی یاسوج راه یابد. وی دارای مدرک دکترای معماری – طراحی شهری است که با او گفتوگویی انجام دادهایم که از نظر خوانندگان میگذرد.
نگینتاجی عضو شورای اسلامی شهر یاسوج در پاسخ به این سوال که اعضای شورای اسلامی برای رأی زیباسازی و اصول شهرسازی را نادیده میگیرند، آیا در مسئله جمعه بازار هم به دنبال رأی مردم هستید؟ ضمن تبریک سال جدید به همه هماستانیها، ملت ایران و به ویژه مردم یاسوج، گفت: من در اینجا هر چه میگویم نظر شخصی من است و ربطی به جمع ندارد. اعضای شورا هفت نفر هستند و گاهی فرد تصمیماتی را میگیرد که متاثر از نظر و عقیده شخصی است و گاهی هم تصمیماتی را گروه میگیرد که تاثیر دارد روی نظر و خروجی یک جمع.
حالا بنده به عنوان شخص دارم، نظرم را اعلام میکنم، حقیقتاً و از زمان قبل از انتخابات تا الان هر جایی که ما صحبت کردیم و گامی برداشتهایم، همیشه گفتهایم هر جا قرار است بنایی ساخته شود، باید سیما و منظر شهری رعایت شود.
در این راستا حقیقتاً اقداماتی انجام دادیم برخلاف اینکه تا الان هیچ گونه اتفاقی در سنوات گذشته نیفتاده بود. حداقل برای المانهای شهری فراخوان زدیم که نزدیک به بیش از 100 تا ۲۰۰ طرح مختلف به شهرداری معرفی شد، برندهها مشخص شدند و داریم برای اجرا وارد قرارداد میشویم، این گامی بود که در راستای زیباسازی سیمای شهر برداشته شد.
وقتی در بحث بازآفرینی شهری تلاش میکنیم، بازآفرینی در بحث زنده سازی و سرزندگی در زندگی افراد است که بخشی از سیما و منظر است و ارتقای بخشی از زندگی مردم است که در جهت ارتقا آن گام برمی داریم، که یک نمونه آن چشمه نباتی یاسوج است که با دیدگاه پدافند غیر عامل دارد طراحی میشود.
همچنین خیابان طالقانی که به عنوان «پیاده محور» داریم روی آن کار میکنیم و به نوعی مراکز محله دولت آباد و شرف آباد و محلههای تل زالی است.
خیابانها و آسفالت شرف آباد، بخش زیادی از حوزههای نجف آباد و امیر کبیرها که همگی درطرح باز آفرینی شهری است و بودجه دارند، سازمان مسکن شهرداری و شورای شهر متولی این طرح است و مصوب کرده که اعتبار آنها نیز آمده است، از ۳۷ میلیارد تومانی که به استان کهگیلویه و بویراحمد تزریق شد از محل بافت فرسوده، نزدیک به ۲۰ میلیارد را برای یاسوج جذب کردیم و وقتی داریم این کارها را انجام میدهیم یعنی داریم به شعارها و حرفایی که زدیم عمل میکنیم.
در مورد جمعه بازار که سوال کردید، جمعه بازار نیز قسمتی از شهر یاسوج است و من هم اعتقادم این است چون در ورودی شهر یاسوج است و شبیه به حلبی آباد است باید اصلاح شود.
اما در مورد جمعه بازار اختلاف نظری است، برخی میگویند جمع شود ولی پیشنهادی ندادند که چه چیزی جایگزین آن شود، من گفتم شهرداری چون درآمد پایداری ندارد. قطعاً نیاز دارد در این محل با عنایت به اینکه محل این مرکز تجاری و خرید و فروش برای مردم شکل گرفته ولو اینکه جا و مکان یا ساخت آن درست هم نباشد، چون در ورودی شهر است، (و معرف و نشانی است برای کل شهر)اعتقاد داریم شهرداری یاسوج باید آنجا ورود کند و فضاهای باز و نیمه باز و تجاری اصلاح و عملیاتی شود.
میگوییم جمعه بازار سامان دهی شود، سامان دهی جمعه بازار به چه معناست، یعنی حتما لازم نیست بدنه، سازه، نما، مصالح و ... بر اساس هویت ایرانی بومی اصلاح شود، نوع مصالح پارکینگ را در نظر بگیریم، حتما لازم نیست ما مغازه بسازیم، مغازه بخشی از فضا بندی ماست، ما نزدیک ۲ هکتار زمین در کف داریم، که اگر این ۲ هکتار زمین را در ارتفاع هم بسازیم هم پارکینگ تامین است، هم فضاهای تفریحی رفاهی تامین است و هم اینکه بازار شب و بازارچه سنتی ما تأمین است.
غرفههای ما مگر چند متر است،در جلسات اعلام کردم که معماری ما باید بر اساس ورودی شهر تعریف شود، دوستان گفتند دو بازار در کنار هم نمیتواند کار کند، اما شما به شهرهای بزرگ تشریف ببرید بازارچههای نزدیک به هم تعریف شده است، اما ما وقتی میگوییم دیدگاهمان این است که اینکار را انجام دهیم به این معنا نیست که همان را تخریب کنیم و روی همان مکان بازسازی کنیم. ما کف داریم، فضای باز تفریحی و... داریم. حتی اگر خیابانهای اطراف را در نظر بگیرید از حیث طراحی و معماری شهری میتواند یکی از زیباترین فضاها در آن قسمت باشد. پیشنهاد ما این است این آقایانی که به عنوان جمعه بازار نقد دارند و میگویید میخواهید از اینها رأی بگیرید، قطعا هر کسی بخواهد در مسائل انتخاباتی شرکت کند دنبال آرا است، معلوم نیست من دور آینده باشم، اگر قرار است باشیم و اگر بتوانیم کاری انجام دهیم، وارد عرصه انتخابات میشویم.
این آقایان هم جزئی از این جامعه رأی دهندگان هستند، این آقایان ۱۳ سال است دارند آنجا کار میکنند. حق کسب و پیشه دارند و اگر قرار باشد جا به جا شوند یکسری اشکالات ایجاد میشود اما نه با این ساز و کار، باید این مکان را تبدیل به غرفههای شیک کنیم به سامان دهی شود، این در حالی است که حق کسب و پیشه آنها رعایت میشود و از حقوق مردم دفاع میکنیم. ما آنجا ۹۷۵ غرفه داریم که فقط ۴۸۰ غرفه آمدند و در طرح ساماندهی قرار گرفتند. لازم نیست 975 غرفه بسازیم اصلاً ۵۰۰ تا میسازیم و بقیه فضاها را تبدیل به فضاهای خدماتی میکنیم. در یاسوج شهربازی مسقف، فضاهای تفریحی برای خانوادهها و سینما نداریم. ولی ما ۲ هکتار زمین داریم که آن را به مجتمع خدماتی رفاهی تبدیل میکنیم ، اما این طرح زمانی میتواند اجرایی شود که یک مشاور غدر با همکاری شهرداری و شورای در کنار طرح قرار بگیرد و باید مدیریت مشارکتی باشد، مردم را مقابل خود قرار ندهیم، با این طرح هم مردم راضی هستند و هم شهرداری به درآمد پایدار میرسد و هم سیمای شهر بهتر میشود.
اگر قرار است این آقایان را بیاوریم و به آنها بگوییم شما نباشید، هر روز یا جلوی استانداری هستند یا بحث و مسائل دیگری پیش میآید. این روزها 970 غرفه داخل جمعه بازار فعلی فعالیت میکنند و نزدیک ۵ هزار نفر را پوشش می دهد و حمایت میکند، اگر این ۵ هزار نفر نیمی از آنها بتوانند بروند جاهای دیگر ساماندهی شوند، وقتی ۲ هزار غرفه را میتوانیم علمی در این مکان فعلی ساماندهی کنیم، آیا ما بقی باید داخل اجتماع پراکنده شوند؟
مگر ما نسبت به مسائل اجتماعی مردم مسئولیت نداریم، عضو شورا هستم، مسئولیتم فقط معماری شهرداری که نیست؟ ما باید حداقل در بحث زیست محیطی و اجتماعی به مردم خدمات ارائه دهیم.
بازآفرینی شهر یاسوج به کجا رسیده است؟
نماینده شورا در بازآفرینی شهر هستم، زمانی یک مسئلهای به وجود میآید اگر خوب باشد. همه صاحب میشوند و زمانی اشکالاتی میخواهد ایجاد کنند. میگویند فرد دیگری مسوول است. این نشان دهنده این است که ما در ادبیات و کلام و رفتارمان صداقت نداریم.
یکی از دلایل ایجاد این طرح بازآفرینی در کل کشور این است که فضاهای زندگی مردم را سرزنده کنیم، الان فضای زندگی فقط واحد مسکونی نیست. وقتی شما اطراف خانه، فضاهای شهری که در آن قرار میگیرید سر زنده نباشد. روی روح و روان و رفتار شما اثر میگذارد.
همیشه افرادی که در کوچههای بن بست بزرگ میشوند با افرادی که در کوچههای فاخر بزرگ میشوند از لحاظ رفتارهای اجتماعی با هم متفاوت هستند، این در جامعهشناسی آمده است و توهین به قشری نیست.
تاثیر معماری شهری بر رفتارهای اجتماعی را بیان میکنم. متاسفانه هنوز این مسائل را در بحث کاری خودمان نیاورده ایم.
در این راستا ما چه کار کردیم، قرار بر این بود که ما بیایم بازآفرینی شهری را مطرح کنیم، به عنوان نماینده شورا در کارگروه بازآفرینی خدمت دیگر اعضا از جمله آقای فرماندار و معاونت عمرانی، این موضوعها را گفتم که شهر ما مهاجر پذیر و مرکز استان است، رشد جمعیت در سالهای اخیر را در نظر بگیرید، ما مثل بقیه شهرها حق داریم، مردم را با معماری سرزنده بسازیم، پروژههای مختلف تعریف کردیم، از جمله چشمه نباتی مراکز محلهای، پارکهای حاشیهای. ما 20 میلیارد تومان را آوردیم در این زمینه.
گاهی ما تنها نگاهمان این است که در شهر جایی برای پارک و مسیری برای رفت و آمد اتومبیل داشته باشیم. یکی از مسائلی که در طرح بازآفرینی روی آن مانور دادیم و اما آیا ما نباید مثل بقیه شهروندهای استانهای دیگر مرکز پیاده محور داشته باشیم، آیا نباید جایی برای پیاده روی شبانه داشته باشیم. مثل خیابان بوعلی سینا همدان، پیاده محور رشت، اردبیل و بلادیان گچساران که ساخته شده است؟ وقتی خود من در گچساران، نماینده نظام مهندسی در بافت فرسوده گچساران بودم، وقتی آنجا میتوانیم کار میکنیم چگونه اینجا نمیتوانم کار کنم؟!
ما در خصوص تمامی موارد و منافع مردم داریم در مورد منظر و سیما حرف میزنیم، معامله نمیکنیم. با توجه به اینکه یکسری مخالفتهایی بود با تحلیلهای علمی که داشتم پذیرفته شد. فرمانداری و سازمان مسکن تایید کرد وارد شورا شد و مصوب شد. اما، اهالی خیابان طالقانی نزدیک ۷۰ نفر جلوی شورای شهر جمع شدند که دارید زندگی ما را خراب میکنید.
من اعتقاد دارم در بحث مدیریت شهری و اجرای پروژههای شهری تا مشارکت مردمی نباشد، منجر به شکست میشود و تا مردم نخواهند محکوم به شکست هستیم، ولی این مردم باید آگاه باشند، نباید تحت تاثیر افرادی قرار بگیرند، جلوی مغازه را دارند سنگ فرش میکنند خوب خیلی بهتر است ما داریم به این سمت میرویم که خیابان طالقانی را که عبور و مرور کمی دارد. سنگ فرش کنیم و در مطالعات بعدی به اطراف میچرخد و جمعیت را میآوریم اینجا که این هم به نفع مردم است، چون ما در ادامه مسیر حرکت، نمای شب همه را تعریف میکنیم، فضاهای مکث، مغازه دار هم از قِبَلِ عبور جمعیتی فروشش بیشتر میشود.
دیروز اهالی خیابان طالقانی آمدند و مرا شکایت کردند، خُب من برای شهر دارم کار میکنم، ملکی که آنجا ندارم، منافع من منافع مردم است که این جمعیت یک مسیر عبور داشته باشند، این گام اول ما در بحث بهسازی و بازآفرینی شهری است که اگر الان جلوی این گام را بگیریم بعدها که هیچ پروژهای را نمیتوان انجام داد!
ما سه خیابان در قالب طرح بازآفرینی پیشنهاد دادیم، خیابان طالقانی، فردوسی و خیابان عمده فروشان (13 آبان) که خروجی پیشنهادهای کارشناسی با توجه به گرههای ترافیکی کمتر و عرض بیشتر و... دیده شد و به این خیابان رسیدیم و این نیست که من تنها تایید کرده باشم و متولی این کار سازمان مسکن و شهرسازی است، رئیس جلسه بازآفرینی شهری فرماندار و دبیر آن شهردار است، تمام ادارت عضو کمیته هستند و من هم نماینده شورا هستم و برای مردم، تلاش میکنم.
اما اینکه ما برخی مواقع به ناحق محکوم میشویم، بله اعتقاد دارم که به کسبه و معیشت مردم نباید ضرر رساند اما باید آگاهانه برخورد کنیم در همین راستا با شهرداری، اعضای شورا و افراد نخبه معمار و شهرسازی را از سازمان نظام مهندسی و دانشگاه دعوت کردیم و نماینده مردم ساکن در خیابان طالقانی هم باشند و مشاور بیاید اطلاعات بدهد و به یک جمع بندی برسیم و کار خوبی به مردم ارائه دهیم و داریم خودمان را هزینه میکنیم نه اینکه داریم معامله میکنیم!
چرا شورای شهر هیچ برنامه کلانی برای شهر ندارد، اگر چه خدماتی، ساخت و سازهایی در شهر است ولی یک به هم ریختگی و ناهمگونی فضایی وجود دارد؟
در مورد بحث به هم ریختگی فضایی من اسم آن را ناهمگونی فضایی میگذارم. در همریختگی هم در کالبد وجود دارد و هم در نوع آن، که در نوعش میتوانیم بحث عدالت فضایی را مدنظر بگیریم.
اشکال این است که از گذشتهها به جایی اینکه دیدگاههای ما بر اساس توسعه شهر یاسوج باشد، دچار روزمزگی شدیم و شک نکنید و صراحتاً میگویم و مربوط به این شورا نیست. فقط به کسی توهین نمیکنم انسانهای فرهیحتهای در شورا هستند و رفتند ولی دیدگاهها غلط بود، ندیدم بگویند در ۵۰ سال آینده چه جمعیتی وارد شهر یاسوج میشود، آیا تحقیقاتی برای آب شرب و خدمات و ... انجام دادند و یا سامان دهی انجام گرفت، ما که ندیدم و برنامه چشم اندازی برای شهر نبوده است مگر طرح تفضیلی خدمت شما عرض میکنم در این دوره شورا چه کردیم.
باید اول خودمان را اصلاح کنیم، وقتی در قانون به صراحت اعلام کردند باید شورای شهر شکل بگیرد و از قِبَلِ آن شهرداری انتخاب شد و مدیریت شهری یعنی چه یعنی شهر به دست خود مردم باشد.
وقتی من شهروند پای صندوق رای میروم و به جایی که به رزمه افراد رای دهم به طایفهگری رای میدهیم، چه توقعی دارم که شهر یاسوج رشد کند!
وقت رأی طایفهای و سیاسی باشد برونداد امور شهری چه میشود؟
بنده وقتی وارد شورای شهر میشوم و رای من رای طایفهای است یا رای من سیاسی است وقتی اینگونه وارد میشوم، مجبورم طایفهای و سیاسی عمل کنم و وقتی مردم این دیدگاه را دارند و بر اساس دیدگاههای احساسی رای میدهند افرادی که از ادوار مختلف آماده است. مردم وقتی خودشان نمیخواهند باید این فکر را هم بکنند که بعدا دچار اشکال میشوند، شهردار دچار اشکال میشود، شهر دچار اشکال میشود. بر اساس دیدگاه تخصصی انتخاب کنید و شورای شهر و شهرداری را هم به چالش بکشیم
نه به لیست سیاسی رای دهید نه فامیلی. چرا که برونداد لیست سیاسی همین وضعیتی است که الان ما داریم.
ما الان دور پنجم هستیم، دور اول طایفهای پررنگ بود دور دوم سیاسی پررنگتر شد دوباره طایفهای، تمام طبقه بندیای که در شورا شکل میگرفت سیاسی یا طایفهای بودند این یعنی چه خداوکیلی؟
هیچ کسی و قومی سرنوشت خود را تغییر نمیدهد مگر خودش، وقتی ما دیدگاهمان این است از روستا جمع میشویم و آدم میآوریم تا رای دهند و کسی که هزینه میدهد تا شخصی از روستا بیاید رای دهد وارد فاز تخصصی میشود خیر؟
شورای شهر به ویژه شورای پنجم در این اواخر وقتی تعداد کیوسک مجوز دادند و به جای اینکه کار فرهنگی انجام دهند اگر قرار است کیوسکها سیگار بفروشند، پس سوپر مارکت برای چه آمده؟ خود شورای شهر دارد بازار ما را از رونق میاندازد؟ شما چه توضیحی دارید؟
کاملاً موافقم، وقتی شورای شهر (دورههای مختلف) با دیدگاه طایفهای و سیاسی روی کار میآید نه با دیدگاه تخصصی، مبلمان شهری برای وی معنایی ندارد و مهم این است که ۱۰ کیوسک تبدیل شود به ۳۰ تا و برای او مهم نیست این ۳۰تا کیوسک چه مشکلات ترافیکی ایجاد میکند، مبلمان شهری ما را خراب میکند، برای او مهم نیست چون مردم خواستند اینگونه بیاید بالا.
ما ۲۰۰ کیوسک داریم شناسایی کردیم انگشت شمار مجوز دارند، این آمار را فرستادیم واحد خدمات شهری، و از آنها خواستیم که نتیجه این را به ما بدهید و هنوز جواب نداند، در صحن شورا نتیجه به ما نداند، از طریق این رسانه از اعضای شورای شهر خواهش میکنم به کمک ما بیایید و دست به دست هم کیوسکهایی که مبلمان شهری ما را، سیمای شهری ما را، درآمد کسبه رسمی را تحت تاثیر قرار میدهد که بیش از ۷۵ درصد آنها حقیقتا مجوز ندارند در شواری تامین تایید شد، حل کنیم.
تداخلهایی ایجاد شده جای سوپر مارکتها و کیوسکهای روزنامه فروشی تغییر میکند و نقد هست که شورای شهر بر اساس فامیل بازی دارند قوم بازی و میزان رای دارند شهر ما را آسیب میزنند و شما قبول دارید برخی از اعضای شورا اینکار را برای رای میکنند؟
بنده قبول دارم، من کلی عرض میکنم طرف حساب من این شورا نیست من کلی میگویم وقتی دیدگاه طایفهای باشد همین است و وقتی وارد شویم میگوییم فامیلم ۱۰ تا کیوسک داشته باشد.
در بحث ناهمگونی فضای شهر یاسوج، شهر کاملا دچار اشکال است و باز هم با همین دیدگاه که ما از پایه آسیبشناسی کردیم، و به شوراها گفتیم که این مسائل هست، الان چه باید کرد؟
من قبل از انتخابات شعارهایی دادم و پای آنها ایستادم، چند مسئله را عنوان کردم یکی بحث مسائل ترافیکی، یکی مسائل فرهنگی است و یکی هم مسائل معماری است و مطالعه کنید ببینید همین چیزهایی که گفتم باید روی آن مانور دهم این است و در این شورا به همت دوستان اعضای شورای شهر، ما آمدیم در بحث ترافیک چون یاسوج مهاجر پذیر است و معضل آینده یاسوج بدون شک ترافیک است. ما مردم خودمان در بحث نوسازی همکاری میکند نه، قانونها اجرا میشود نه، نگاه ما نگاه منفعت عام نیست، بلکه منفعت فرد است.
با این دیدگاه دچار اشکال میشویم و طرح جامعی نداریم نه فقط در شهرداری یاسوج بلکه در هر سازمان و ارگانی اگر ما یک پلن و یک نقشه راه نداشته باشیم دچار اشکال هستیم، باید بدانیم کجا هستیم چه کاری میخواهیم بکنیم و به کجا برسیم در شهرداری یاسوج به خصوص در بحث ترافیک ما این مشکل را داشتیم، یکی که داریم انجام میدهیم در این زمینه داریم انجام میدهیم. طرح جامع ترافیکی است که به همت شهردار اعضای شورا و معاونت عمرانی طرح جامع را آوردیم یک مشاور آوردیم که مال یزد و ساوه و مناطقی از تهران را از مناقصه آورده بیرون و نزدیک ۸ ماه است روی طرح جامع ترافیکی کار میکند، طرح جامع ترافیکی از ریز تا درشت مسائل ترافیکی را برای آن برنامه دارد، برنامههای کوتاه مدت، میان و بلند مدت، حتی تغییر شکل هندسی، یک طرفه کردنها زیر گذرها و... یک طرح ترافیکی از ابتدا تا انتها که تاریخ مصرف آن ۲۰ سال است که در دل این طرح جامع مستقر است پس این گام را برداشتم از وعدههایی بود که دادم و با همکاری شورا و شهرداری انجام دادیم.
هر کار بزرگی باید ساز و کارهای آن تعریف شود، در بحث ترافیکی قبلاً فقط مدیر ترافیک داشتیم ولی الان با مجوزی که به ما داده شده است مدیریت تبدیل به معاونت شده است. ولی معاونت و از قِبَلِ معاونت میتوانیم کلی کار کنیم. بودجه بگیریم و البته موارد کوتاه مدتی هم در ترافیک انجام شد.
در بحث فرهنگی چطور؟
در بحث فرهنگی ما مدیر فرهنگی نداشتیم الان مدیر فرهنگی داریم که تبدیل به معاونت فرهنگی میشود از طرفی کاری که انجام دادیم مجوز گرفتیم به اسم سازمان هنری فرهنگی ورزشی شهرداری یاسوج که هنوز ابلاغ نگرفتیم، وقتی این سازمان تاسیس شود از قبل آن به ما بودجه میدهند از قبَلِش مسائل ورزشی بیشتر ساپورت میشود و دیدگاهها فرق میکند و فضای فیزیکی در اختیارش بگذاریم یعنی یک گام و یک حرکت.
ما مصوب کردیم زمین ذر اختیار کتابخانههای استان گذاشتیم، مصوب کردیم تمام فعالیتهای فرهنگی که در شورای شهر میآید خدمات میدهیم، پول میدهیم اینها کوتاه مدت هستند.
طرح تفصیلی؟
بحث بعدی طرح تفضیلی است، طرح تفصیلی شهر یاسوج تاریخ مصرفش مربوط به سال ۸۵ بود که تمام شد و سال ۹۵ هم تمام شد، اما هیچ اقدامی نشد. ما آمدیم در سال ۹۶ با همکاری اداره مسکن و اداره شهرسازی طرح تفضیلی شهری که وجود دارد بروز رسانی شود.
اما اعتقاد دارم یاسوج در حال توسعه است و رشدش نامتعارف است نباید ۱۰ ساله باشد طرح تفضیلی آن، ما داریم روی این طرح کار میکنیم ک بتوانیم این تاریخ را تغییر دهیم.
یکی از مواردی که شهر یاسوج را تهدید میکند پیرامون شهر یاسوج است که به صورت قارچ گونه دارد رشد میکند ما هنوز شرف آباد، محلاتی مثل مهریان، مادوان، اکبرآباد را تعیین تکلیف نکردیم و شهر در حال رشد است. مدیریت شهری نباید بیتفاوت باشد.
ما آمدیم هماهنگ کردیم با دانشگاه هنر اصفهان و چند تا دانشگاههای دیگر و در شورای شهر مصوب شد که در مورد پهنه بندی شهر یاسوج نقشه راه داشته باشیم، یکی از کارهایی که باعث شد شرف آبادها، نجف آبادها، مادوانها به وجود بیاید و بعدها به یاسوج ملحق میشوند و میشوند لکهای ناموزون از شهر. برای اینکه بعدها این موضوع دوباره اتفاق نیفتند، ما آمدیم در شورا مصوب کردیم و مشاور دارد کار میکند که پهنه بندی اطراف شهر یاسوج را روی آن کار میکنیم که نتیجه چه میشود؟ ما اشکالی که در ادوار گذشته برای اطراف شهر یاسوج داشتیم که برنامه ریزی زمین برای اطراف یاسوج و خود یاسوج نداریم، برنامه ریزی زمین یک علم است. مکان یابی یک علم است، ما الان بیمارستان، زندان، استادیوم وسط شهر، دچار اشکال است و پمپ بنزینها و... جا نماییهای غلط است که بدون مطالعه و آینده نگری انجام گرفت. هر کسی آمده و شخصی این کار را کرده است.
اما در قالب این پهنه بندی ما برنامه ریزی به زمین میدهیم که بعدها زمینهای اطراف یاسوج چه کاربریهایی، چه فضاهایی رشدش به کدام سمت باشد، چه کار کنیم که جمعیت کنترل شود، همه این جمعیت را نمیاوریم به سمت مرکز شهر و.... که کلیات را گفتم و در این طرح مستقر است اینها را شورای شهر انجام داده ولی متاسفانه اطلاع رسانی نشده است و با هیچ سایتی مصاحبه نکردم و اولین باری هست که این حرفها را میزنم که همچنین اتفاقاتی دارد میافتد.
چرا معمولاً شهرداران ما براساس نگاههای سیاسی و طایفهای انتخاب شده است و یک شهردار علمی دانشگاهی کم داشتیم، نگاه مردم چه طور باید به انتخابات و مدیران عوض شود تا این استان درست شود؟
من در باره شهردار خاصی صحبت نمیکنم. شهردارهایی که آمدند بر اساس نگاههای تخصصی نیامدند، چون معدن، منابع ما، محل تصمیم گیری ما خودش دچار اشکال است، منِ شورا وقتی از لحاظ طایفهای به من رای دادند و آمدم بالا، خب طایفهای هم عمل میکنم که یکی از اولین وظایف شورای شهر چیست انتخاب شهردار در اولین گام دچار اشکال هستم، هر کس میگوید باید فامیلم باشد و یکی میگوید نگاه باید سیاسی باشد، نه فقط در اینجا بلکه در هیچ جایی نگاه تخصصی نبوده و معدود افراد تخصصی هستند که در جایگاه خودشان هستند.
موضوعی که اخیراً در استان هست این است که تعداد نیروهای زیادی به بدنه شهرداری وارد شده است و اطلاع دارید که شهرداری خود نیاز به نیروهای متخصص دارد نه فردی که نامه برساند چرا حالا خود شورای شهر دارد با دست خودش ریشههای شهرداری ما را میزنند و ضعیفش میکنند با ورود همچنین نیروهایی؟
نه یک نیرو آوردم، نه یک پروژه خواستم، اگر یک نیرویی هست که گذاشتم یا پروژهای دارم شفاف به من بگویید، ما برای معامله نیامدهایم، ما آمدیم کار کنیم. شاید پیشنهاد به من هم داه باشند نیرویی بگذارم جایی، ولی نمیگذارم. بنده وظیفه دارم از نیروهای متخصص شهرداری حمایت کنم و اگر میگویند نگین تاجی در شهرداری کسی را حمایت میکند نگاهم فقط تخصصی است، من موافق اخراج نیرو هستم، به شهردار و شورا اعلام کردم و گواهند که گفتم نیروهای مازاد را از هر سالی که منع قانونی نداریم اخراج شوند. ما در قبال اشتغال مردم تعهد نداریم، ما اداره کار که نیستیم، بله؛ باید نیروی متخصص بیاوریم داخل شهرداری، صد در صد ما آمدیم کار فنی انجام دهیم، فرهنگی معماری، مشکلاتی اصلی ما از ادوار گذشته این است که ما منافع شخصی را بر منافع ملی ارجحیت میدهیم، فکر نمیکنیم یک نیرو که میآوریم چه صدمهای میزنیم!
به مدیر کل حوزه استانداری و شهردار گفتم اگر قرار بر توقع آوردن و نیرو آوردن باشد. الان در تیم اکثریت قرار دارم، الان بیشتر از همه رای آوردم، بیشتر از همه باید از من توقع داشته باشند، مگر باید همه را بیارم داخل شهرداری؟! خیر اینها باید از من توقع کنند یک حرکتی انجام دهم و شهر را درست کنم.
شورای شهر باید مصوب کند برود به سمت درآمد پایدار، از قِبَلِ درآمد پایدارش بیاید نیرو جذب کند، ولی نه اینکه منابع و درآمد ما محدود و هر روز کم شود و از طرفی ما به شدت داریم نیرو وارد میکنیم، اینها با هم نمیخوانند ورودی با خروجی ما به هم نمیخواند، در نتیجه به شهرداری یاسوج بارها این موارد را گفتیم و داد میزنیم.
شورای شهر برنامههای برای مهاجرتها دارد؟
مهاجرت در مدیریت شهری تنها خلاصه نمیشود و مدیریت شهری تنها بخشی را که وارد یاسوج شدهاند دارد مدیریت میکند چه درست چ غلط، باید وزارت کشور کار کند، ما پیشنهاد دادم به معاونت عمرانی که برای به حداقل رساندن مهاجرتها باید اطراف را سامان دهی کنیم و یک کارگروه مشترک از شورای شهر و شهرداری از نظام مهندسی، بنیاد مسکن و وزارت کشور دست به دست هم بتوانند یک بحث تخصصی آسیبشناسی در بحث مسکن داشته باشند.
یکی از مشکلاتی که در همه شهرها به خصوص یاسوج وجود دارد، این است که کسی که در روستای خود کار پیدا نمیکند، میگوید تا بروم یاسوج کار پیدا کنم، شهر ما ارزان است، وقتی میبیند تا یک کیوسک میزند و درآمدش میرود بالا، یا میآید به جای مغازه یک سازه موقت میزند میگوید شهر برای ما بهتر است.
آیا عدم استقلال واحد شهرسازی شهرداری وجود دارد و در کنار این عدم استقلال و اعضای شورا برای فامیل خود به مسئول شهرسازی فشار وارد میکند؟ برنامه چیست که دچار ساخت و سازهای غیر مجاز نشویم؟
بله اعتقادم بر این است که در عین حالی که کمیسیونهای ماده ۵ و ۱۰۰ دارد یک کارهایی انجام میدهد و در خدمت شهرسازی است اما به جد تاکید میکنم مشکلات اصلی ما به کمیسیون ماده ۱۰۰ و ۵ بر میگردد کمیسیون ماده ۱۰۰ جرایم مناسبی نیست مثلا کسی ک فضایی را به راحتی تغییر کاربری میکند در کمیسیون ۱۰۰ جریمه میکند شخص میگوید، تجاری میسازم میفروشم و جریمه را هم میدهم، این باعث میشود شهر از دست برود!
در شورای شهر علی رغم تلاشی ک برخی کردند تصویب نشود ولی ضریب منطقهای را بالا بردیم و تلاش کردیم عوارض تخلف را بالا بردیم تا کسی دیگر اینکار را نکند. اشکالی که بر کمیسیون ماده ۵ وارد است باید نظرات قویتر باشد و حتما مشاور باشد؟
و نباید به راحتی اجازه تغییر کاربری دهد، کمیسیون ماده ۱۰۰ و ۵ جز آیتمهایی است که این شهر را این جوری کرده است!
افراد و مدیرانی هستند که نخود هر آشی هستند، فلان آقای سیاسی فشار میآورد به شورا و دیگر مسوولان ک این کار را نکنید یا انفاق دهید به فلان شخص، ما چه زمانی از این ادبیات و این افراد راحت میشویم؟
مادامی که فرهنگمان اصلاح شود، فرهنگسازی است بخشی به مدیری که انتخاب میکنیم بستگی دارد، مدیری که میخواهیم انتخاب کنیم اینجا قطعا آیتمهای سختگیرانه تری است، در مورد اعضای شورا که کاندید میشوند و همه که میشناسند به افرادی رای دهیم که مورد نداشته باشند. تا فرد اصلاح نشود جامعه اصلاح نمیشود، لیستهای طایفهای و سیاسی هم بروند کنار و لیستهای تخصصی به درد این شهر بخورند، تخصصی هم نه فقط معماری، بلکه جامعهشناس قوی و...
اگر منافع شخصی را ما ارجحیت ندهیم بر منافع ملی و منافع ملی را بر فردی ارجحیت دادیم موفق هستیم، در نیرو گرفتن در آوردن کیوسک، در رفتارها، در عملیاتها و.. باید یا کم رنگ کنیم یا از بین برود.
شما به عنوان کسی که همچنین نقدی دارید، چرا تا الان مطالبهگری نکردید و از افکار عمومی نخواستید بیایند پشت سر شما برای برچیدن این بدعتهای نادرست؟!
من یک سال در اقلیت بودم، صحبتهایم را کردم، چه کسی فریاد زد که اینها باید از اقلیت بیرون بیایند و کار کنند؟نه شهردار ما رو خواست، نه معاونت عمرانی، نه مدیرکل امور شهری، نه نماینده مجلسش ما را خواست، مهم نبود که ما در اقلیت هستیم یا اکثریت، حرفمان را میزدیم من دادم را به چه کسی بزنم چه میخواهند بکنند؟ آقا شما اقلیت هستید، ما بیشتر هستیم و تمام شد، معنی دموکراسی همین است، من چه کار کنم، داد میزنم، مصاحبهها هست بیاورید، چند بار عنوان کردم که پارکها مشکل دارد. بنده عضو شورای شهر یاسوج هستم و حدود 17 هزار رأی آوردم. یک سال در اقلیت بودم یک نفر ما را نخواستند. حتی رسانهها هم ما را نخواستند.
مردم از شورای شهر رضایت دارند؟
خیر، این نظر شخصی بنده است. در اقلیت بودم و حتی در کمیسیونهای تخصصی هم حضور نداشتم. به دلایل مختلف مرا به اقلیت برده بودند. الان که هم در اکثریت هستم نمیخواهم معامله کنم. نه در اقلیت نیرو آوردم و نه در اکثریت. در بازآفرینی کنار شهرداری یاسوج هستیم. در بحث آسفالت معابر و خیابانها به دلیل مشکلات اقتصادی و کمبود قیر و خرابی کارخانه آسفالتها مشکلاتی در این رابطه هست.
من از شهردار یاسوج، فرماندار بویراحمد و از مهندس فیلی و مهندس موسوی معاون مسکن و شورای شهر یاسوج که در تسریع بازآفرینی شهری یاسوج پای کار هستند و حمایت میکنند، تشکر میکنم.
نگینتاجی عضو شورای اسلامی شهر یاسوج در پاسخ به این سوال که اعضای شورای اسلامی برای رأی زیباسازی و اصول شهرسازی را نادیده میگیرند، آیا در مسئله جمعه بازار هم به دنبال رأی مردم هستید؟ ضمن تبریک سال جدید به همه هماستانیها، ملت ایران و به ویژه مردم یاسوج، گفت: من در اینجا هر چه میگویم نظر شخصی من است و ربطی به جمع ندارد. اعضای شورا هفت نفر هستند و گاهی فرد تصمیماتی را میگیرد که متاثر از نظر و عقیده شخصی است و گاهی هم تصمیماتی را گروه میگیرد که تاثیر دارد روی نظر و خروجی یک جمع.
حالا بنده به عنوان شخص دارم، نظرم را اعلام میکنم، حقیقتاً و از زمان قبل از انتخابات تا الان هر جایی که ما صحبت کردیم و گامی برداشتهایم، همیشه گفتهایم هر جا قرار است بنایی ساخته شود، باید سیما و منظر شهری رعایت شود.
در این راستا حقیقتاً اقداماتی انجام دادیم برخلاف اینکه تا الان هیچ گونه اتفاقی در سنوات گذشته نیفتاده بود. حداقل برای المانهای شهری فراخوان زدیم که نزدیک به بیش از 100 تا ۲۰۰ طرح مختلف به شهرداری معرفی شد، برندهها مشخص شدند و داریم برای اجرا وارد قرارداد میشویم، این گامی بود که در راستای زیباسازی سیمای شهر برداشته شد.
وقتی در بحث بازآفرینی شهری تلاش میکنیم، بازآفرینی در بحث زنده سازی و سرزندگی در زندگی افراد است که بخشی از سیما و منظر است و ارتقای بخشی از زندگی مردم است که در جهت ارتقا آن گام برمی داریم، که یک نمونه آن چشمه نباتی یاسوج است که با دیدگاه پدافند غیر عامل دارد طراحی میشود.
همچنین خیابان طالقانی که به عنوان «پیاده محور» داریم روی آن کار میکنیم و به نوعی مراکز محله دولت آباد و شرف آباد و محلههای تل زالی است.
خیابانها و آسفالت شرف آباد، بخش زیادی از حوزههای نجف آباد و امیر کبیرها که همگی درطرح باز آفرینی شهری است و بودجه دارند، سازمان مسکن شهرداری و شورای شهر متولی این طرح است و مصوب کرده که اعتبار آنها نیز آمده است، از ۳۷ میلیارد تومانی که به استان کهگیلویه و بویراحمد تزریق شد از محل بافت فرسوده، نزدیک به ۲۰ میلیارد را برای یاسوج جذب کردیم و وقتی داریم این کارها را انجام میدهیم یعنی داریم به شعارها و حرفایی که زدیم عمل میکنیم.
در مورد جمعه بازار که سوال کردید، جمعه بازار نیز قسمتی از شهر یاسوج است و من هم اعتقادم این است چون در ورودی شهر یاسوج است و شبیه به حلبی آباد است باید اصلاح شود.
اما در مورد جمعه بازار اختلاف نظری است، برخی میگویند جمع شود ولی پیشنهادی ندادند که چه چیزی جایگزین آن شود، من گفتم شهرداری چون درآمد پایداری ندارد. قطعاً نیاز دارد در این محل با عنایت به اینکه محل این مرکز تجاری و خرید و فروش برای مردم شکل گرفته ولو اینکه جا و مکان یا ساخت آن درست هم نباشد، چون در ورودی شهر است، (و معرف و نشانی است برای کل شهر)اعتقاد داریم شهرداری یاسوج باید آنجا ورود کند و فضاهای باز و نیمه باز و تجاری اصلاح و عملیاتی شود.
میگوییم جمعه بازار سامان دهی شود، سامان دهی جمعه بازار به چه معناست، یعنی حتما لازم نیست بدنه، سازه، نما، مصالح و ... بر اساس هویت ایرانی بومی اصلاح شود، نوع مصالح پارکینگ را در نظر بگیریم، حتما لازم نیست ما مغازه بسازیم، مغازه بخشی از فضا بندی ماست، ما نزدیک ۲ هکتار زمین در کف داریم، که اگر این ۲ هکتار زمین را در ارتفاع هم بسازیم هم پارکینگ تامین است، هم فضاهای تفریحی رفاهی تامین است و هم اینکه بازار شب و بازارچه سنتی ما تأمین است.
غرفههای ما مگر چند متر است،در جلسات اعلام کردم که معماری ما باید بر اساس ورودی شهر تعریف شود، دوستان گفتند دو بازار در کنار هم نمیتواند کار کند، اما شما به شهرهای بزرگ تشریف ببرید بازارچههای نزدیک به هم تعریف شده است، اما ما وقتی میگوییم دیدگاهمان این است که اینکار را انجام دهیم به این معنا نیست که همان را تخریب کنیم و روی همان مکان بازسازی کنیم. ما کف داریم، فضای باز تفریحی و... داریم. حتی اگر خیابانهای اطراف را در نظر بگیرید از حیث طراحی و معماری شهری میتواند یکی از زیباترین فضاها در آن قسمت باشد. پیشنهاد ما این است این آقایانی که به عنوان جمعه بازار نقد دارند و میگویید میخواهید از اینها رأی بگیرید، قطعا هر کسی بخواهد در مسائل انتخاباتی شرکت کند دنبال آرا است، معلوم نیست من دور آینده باشم، اگر قرار است باشیم و اگر بتوانیم کاری انجام دهیم، وارد عرصه انتخابات میشویم.
این آقایان هم جزئی از این جامعه رأی دهندگان هستند، این آقایان ۱۳ سال است دارند آنجا کار میکنند. حق کسب و پیشه دارند و اگر قرار باشد جا به جا شوند یکسری اشکالات ایجاد میشود اما نه با این ساز و کار، باید این مکان را تبدیل به غرفههای شیک کنیم به سامان دهی شود، این در حالی است که حق کسب و پیشه آنها رعایت میشود و از حقوق مردم دفاع میکنیم. ما آنجا ۹۷۵ غرفه داریم که فقط ۴۸۰ غرفه آمدند و در طرح ساماندهی قرار گرفتند. لازم نیست 975 غرفه بسازیم اصلاً ۵۰۰ تا میسازیم و بقیه فضاها را تبدیل به فضاهای خدماتی میکنیم. در یاسوج شهربازی مسقف، فضاهای تفریحی برای خانوادهها و سینما نداریم. ولی ما ۲ هکتار زمین داریم که آن را به مجتمع خدماتی رفاهی تبدیل میکنیم ، اما این طرح زمانی میتواند اجرایی شود که یک مشاور غدر با همکاری شهرداری و شورای در کنار طرح قرار بگیرد و باید مدیریت مشارکتی باشد، مردم را مقابل خود قرار ندهیم، با این طرح هم مردم راضی هستند و هم شهرداری به درآمد پایدار میرسد و هم سیمای شهر بهتر میشود.
اگر قرار است این آقایان را بیاوریم و به آنها بگوییم شما نباشید، هر روز یا جلوی استانداری هستند یا بحث و مسائل دیگری پیش میآید. این روزها 970 غرفه داخل جمعه بازار فعلی فعالیت میکنند و نزدیک ۵ هزار نفر را پوشش می دهد و حمایت میکند، اگر این ۵ هزار نفر نیمی از آنها بتوانند بروند جاهای دیگر ساماندهی شوند، وقتی ۲ هزار غرفه را میتوانیم علمی در این مکان فعلی ساماندهی کنیم، آیا ما بقی باید داخل اجتماع پراکنده شوند؟
مگر ما نسبت به مسائل اجتماعی مردم مسئولیت نداریم، عضو شورا هستم، مسئولیتم فقط معماری شهرداری که نیست؟ ما باید حداقل در بحث زیست محیطی و اجتماعی به مردم خدمات ارائه دهیم.
بازآفرینی شهر یاسوج به کجا رسیده است؟
نماینده شورا در بازآفرینی شهر هستم، زمانی یک مسئلهای به وجود میآید اگر خوب باشد. همه صاحب میشوند و زمانی اشکالاتی میخواهد ایجاد کنند. میگویند فرد دیگری مسوول است. این نشان دهنده این است که ما در ادبیات و کلام و رفتارمان صداقت نداریم.
یکی از دلایل ایجاد این طرح بازآفرینی در کل کشور این است که فضاهای زندگی مردم را سرزنده کنیم، الان فضای زندگی فقط واحد مسکونی نیست. وقتی شما اطراف خانه، فضاهای شهری که در آن قرار میگیرید سر زنده نباشد. روی روح و روان و رفتار شما اثر میگذارد.
همیشه افرادی که در کوچههای بن بست بزرگ میشوند با افرادی که در کوچههای فاخر بزرگ میشوند از لحاظ رفتارهای اجتماعی با هم متفاوت هستند، این در جامعهشناسی آمده است و توهین به قشری نیست.
تاثیر معماری شهری بر رفتارهای اجتماعی را بیان میکنم. متاسفانه هنوز این مسائل را در بحث کاری خودمان نیاورده ایم.
در این راستا ما چه کار کردیم، قرار بر این بود که ما بیایم بازآفرینی شهری را مطرح کنیم، به عنوان نماینده شورا در کارگروه بازآفرینی خدمت دیگر اعضا از جمله آقای فرماندار و معاونت عمرانی، این موضوعها را گفتم که شهر ما مهاجر پذیر و مرکز استان است، رشد جمعیت در سالهای اخیر را در نظر بگیرید، ما مثل بقیه شهرها حق داریم، مردم را با معماری سرزنده بسازیم، پروژههای مختلف تعریف کردیم، از جمله چشمه نباتی مراکز محلهای، پارکهای حاشیهای. ما 20 میلیارد تومان را آوردیم در این زمینه.
گاهی ما تنها نگاهمان این است که در شهر جایی برای پارک و مسیری برای رفت و آمد اتومبیل داشته باشیم. یکی از مسائلی که در طرح بازآفرینی روی آن مانور دادیم و اما آیا ما نباید مثل بقیه شهروندهای استانهای دیگر مرکز پیاده محور داشته باشیم، آیا نباید جایی برای پیاده روی شبانه داشته باشیم. مثل خیابان بوعلی سینا همدان، پیاده محور رشت، اردبیل و بلادیان گچساران که ساخته شده است؟ وقتی خود من در گچساران، نماینده نظام مهندسی در بافت فرسوده گچساران بودم، وقتی آنجا میتوانیم کار میکنیم چگونه اینجا نمیتوانم کار کنم؟!
ما در خصوص تمامی موارد و منافع مردم داریم در مورد منظر و سیما حرف میزنیم، معامله نمیکنیم. با توجه به اینکه یکسری مخالفتهایی بود با تحلیلهای علمی که داشتم پذیرفته شد. فرمانداری و سازمان مسکن تایید کرد وارد شورا شد و مصوب شد. اما، اهالی خیابان طالقانی نزدیک ۷۰ نفر جلوی شورای شهر جمع شدند که دارید زندگی ما را خراب میکنید.
من اعتقاد دارم در بحث مدیریت شهری و اجرای پروژههای شهری تا مشارکت مردمی نباشد، منجر به شکست میشود و تا مردم نخواهند محکوم به شکست هستیم، ولی این مردم باید آگاه باشند، نباید تحت تاثیر افرادی قرار بگیرند، جلوی مغازه را دارند سنگ فرش میکنند خوب خیلی بهتر است ما داریم به این سمت میرویم که خیابان طالقانی را که عبور و مرور کمی دارد. سنگ فرش کنیم و در مطالعات بعدی به اطراف میچرخد و جمعیت را میآوریم اینجا که این هم به نفع مردم است، چون ما در ادامه مسیر حرکت، نمای شب همه را تعریف میکنیم، فضاهای مکث، مغازه دار هم از قِبَلِ عبور جمعیتی فروشش بیشتر میشود.
دیروز اهالی خیابان طالقانی آمدند و مرا شکایت کردند، خُب من برای شهر دارم کار میکنم، ملکی که آنجا ندارم، منافع من منافع مردم است که این جمعیت یک مسیر عبور داشته باشند، این گام اول ما در بحث بهسازی و بازآفرینی شهری است که اگر الان جلوی این گام را بگیریم بعدها که هیچ پروژهای را نمیتوان انجام داد!
ما سه خیابان در قالب طرح بازآفرینی پیشنهاد دادیم، خیابان طالقانی، فردوسی و خیابان عمده فروشان (13 آبان) که خروجی پیشنهادهای کارشناسی با توجه به گرههای ترافیکی کمتر و عرض بیشتر و... دیده شد و به این خیابان رسیدیم و این نیست که من تنها تایید کرده باشم و متولی این کار سازمان مسکن و شهرسازی است، رئیس جلسه بازآفرینی شهری فرماندار و دبیر آن شهردار است، تمام ادارت عضو کمیته هستند و من هم نماینده شورا هستم و برای مردم، تلاش میکنم.
اما اینکه ما برخی مواقع به ناحق محکوم میشویم، بله اعتقاد دارم که به کسبه و معیشت مردم نباید ضرر رساند اما باید آگاهانه برخورد کنیم در همین راستا با شهرداری، اعضای شورا و افراد نخبه معمار و شهرسازی را از سازمان نظام مهندسی و دانشگاه دعوت کردیم و نماینده مردم ساکن در خیابان طالقانی هم باشند و مشاور بیاید اطلاعات بدهد و به یک جمع بندی برسیم و کار خوبی به مردم ارائه دهیم و داریم خودمان را هزینه میکنیم نه اینکه داریم معامله میکنیم!
چرا شورای شهر هیچ برنامه کلانی برای شهر ندارد، اگر چه خدماتی، ساخت و سازهایی در شهر است ولی یک به هم ریختگی و ناهمگونی فضایی وجود دارد؟
در مورد بحث به هم ریختگی فضایی من اسم آن را ناهمگونی فضایی میگذارم. در همریختگی هم در کالبد وجود دارد و هم در نوع آن، که در نوعش میتوانیم بحث عدالت فضایی را مدنظر بگیریم.
اشکال این است که از گذشتهها به جایی اینکه دیدگاههای ما بر اساس توسعه شهر یاسوج باشد، دچار روزمزگی شدیم و شک نکنید و صراحتاً میگویم و مربوط به این شورا نیست. فقط به کسی توهین نمیکنم انسانهای فرهیحتهای در شورا هستند و رفتند ولی دیدگاهها غلط بود، ندیدم بگویند در ۵۰ سال آینده چه جمعیتی وارد شهر یاسوج میشود، آیا تحقیقاتی برای آب شرب و خدمات و ... انجام دادند و یا سامان دهی انجام گرفت، ما که ندیدم و برنامه چشم اندازی برای شهر نبوده است مگر طرح تفضیلی خدمت شما عرض میکنم در این دوره شورا چه کردیم.
باید اول خودمان را اصلاح کنیم، وقتی در قانون به صراحت اعلام کردند باید شورای شهر شکل بگیرد و از قِبَلِ آن شهرداری انتخاب شد و مدیریت شهری یعنی چه یعنی شهر به دست خود مردم باشد.
وقتی من شهروند پای صندوق رای میروم و به جایی که به رزمه افراد رای دهم به طایفهگری رای میدهیم، چه توقعی دارم که شهر یاسوج رشد کند!
وقت رأی طایفهای و سیاسی باشد برونداد امور شهری چه میشود؟
بنده وقتی وارد شورای شهر میشوم و رای من رای طایفهای است یا رای من سیاسی است وقتی اینگونه وارد میشوم، مجبورم طایفهای و سیاسی عمل کنم و وقتی مردم این دیدگاه را دارند و بر اساس دیدگاههای احساسی رای میدهند افرادی که از ادوار مختلف آماده است. مردم وقتی خودشان نمیخواهند باید این فکر را هم بکنند که بعدا دچار اشکال میشوند، شهردار دچار اشکال میشود، شهر دچار اشکال میشود. بر اساس دیدگاه تخصصی انتخاب کنید و شورای شهر و شهرداری را هم به چالش بکشیم
نه به لیست سیاسی رای دهید نه فامیلی. چرا که برونداد لیست سیاسی همین وضعیتی است که الان ما داریم.
ما الان دور پنجم هستیم، دور اول طایفهای پررنگ بود دور دوم سیاسی پررنگتر شد دوباره طایفهای، تمام طبقه بندیای که در شورا شکل میگرفت سیاسی یا طایفهای بودند این یعنی چه خداوکیلی؟
هیچ کسی و قومی سرنوشت خود را تغییر نمیدهد مگر خودش، وقتی ما دیدگاهمان این است از روستا جمع میشویم و آدم میآوریم تا رای دهند و کسی که هزینه میدهد تا شخصی از روستا بیاید رای دهد وارد فاز تخصصی میشود خیر؟
شورای شهر به ویژه شورای پنجم در این اواخر وقتی تعداد کیوسک مجوز دادند و به جای اینکه کار فرهنگی انجام دهند اگر قرار است کیوسکها سیگار بفروشند، پس سوپر مارکت برای چه آمده؟ خود شورای شهر دارد بازار ما را از رونق میاندازد؟ شما چه توضیحی دارید؟
کاملاً موافقم، وقتی شورای شهر (دورههای مختلف) با دیدگاه طایفهای و سیاسی روی کار میآید نه با دیدگاه تخصصی، مبلمان شهری برای وی معنایی ندارد و مهم این است که ۱۰ کیوسک تبدیل شود به ۳۰ تا و برای او مهم نیست این ۳۰تا کیوسک چه مشکلات ترافیکی ایجاد میکند، مبلمان شهری ما را خراب میکند، برای او مهم نیست چون مردم خواستند اینگونه بیاید بالا.
ما ۲۰۰ کیوسک داریم شناسایی کردیم انگشت شمار مجوز دارند، این آمار را فرستادیم واحد خدمات شهری، و از آنها خواستیم که نتیجه این را به ما بدهید و هنوز جواب نداند، در صحن شورا نتیجه به ما نداند، از طریق این رسانه از اعضای شورای شهر خواهش میکنم به کمک ما بیایید و دست به دست هم کیوسکهایی که مبلمان شهری ما را، سیمای شهری ما را، درآمد کسبه رسمی را تحت تاثیر قرار میدهد که بیش از ۷۵ درصد آنها حقیقتا مجوز ندارند در شواری تامین تایید شد، حل کنیم.
تداخلهایی ایجاد شده جای سوپر مارکتها و کیوسکهای روزنامه فروشی تغییر میکند و نقد هست که شورای شهر بر اساس فامیل بازی دارند قوم بازی و میزان رای دارند شهر ما را آسیب میزنند و شما قبول دارید برخی از اعضای شورا اینکار را برای رای میکنند؟
بنده قبول دارم، من کلی عرض میکنم طرف حساب من این شورا نیست من کلی میگویم وقتی دیدگاه طایفهای باشد همین است و وقتی وارد شویم میگوییم فامیلم ۱۰ تا کیوسک داشته باشد.
در بحث ناهمگونی فضای شهر یاسوج، شهر کاملا دچار اشکال است و باز هم با همین دیدگاه که ما از پایه آسیبشناسی کردیم، و به شوراها گفتیم که این مسائل هست، الان چه باید کرد؟
من قبل از انتخابات شعارهایی دادم و پای آنها ایستادم، چند مسئله را عنوان کردم یکی بحث مسائل ترافیکی، یکی مسائل فرهنگی است و یکی هم مسائل معماری است و مطالعه کنید ببینید همین چیزهایی که گفتم باید روی آن مانور دهم این است و در این شورا به همت دوستان اعضای شورای شهر، ما آمدیم در بحث ترافیک چون یاسوج مهاجر پذیر است و معضل آینده یاسوج بدون شک ترافیک است. ما مردم خودمان در بحث نوسازی همکاری میکند نه، قانونها اجرا میشود نه، نگاه ما نگاه منفعت عام نیست، بلکه منفعت فرد است.
با این دیدگاه دچار اشکال میشویم و طرح جامعی نداریم نه فقط در شهرداری یاسوج بلکه در هر سازمان و ارگانی اگر ما یک پلن و یک نقشه راه نداشته باشیم دچار اشکال هستیم، باید بدانیم کجا هستیم چه کاری میخواهیم بکنیم و به کجا برسیم در شهرداری یاسوج به خصوص در بحث ترافیک ما این مشکل را داشتیم، یکی که داریم انجام میدهیم در این زمینه داریم انجام میدهیم. طرح جامع ترافیکی است که به همت شهردار اعضای شورا و معاونت عمرانی طرح جامع را آوردیم یک مشاور آوردیم که مال یزد و ساوه و مناطقی از تهران را از مناقصه آورده بیرون و نزدیک ۸ ماه است روی طرح جامع ترافیکی کار میکند، طرح جامع ترافیکی از ریز تا درشت مسائل ترافیکی را برای آن برنامه دارد، برنامههای کوتاه مدت، میان و بلند مدت، حتی تغییر شکل هندسی، یک طرفه کردنها زیر گذرها و... یک طرح ترافیکی از ابتدا تا انتها که تاریخ مصرف آن ۲۰ سال است که در دل این طرح جامع مستقر است پس این گام را برداشتم از وعدههایی بود که دادم و با همکاری شورا و شهرداری انجام دادیم.
هر کار بزرگی باید ساز و کارهای آن تعریف شود، در بحث ترافیکی قبلاً فقط مدیر ترافیک داشتیم ولی الان با مجوزی که به ما داده شده است مدیریت تبدیل به معاونت شده است. ولی معاونت و از قِبَلِ معاونت میتوانیم کلی کار کنیم. بودجه بگیریم و البته موارد کوتاه مدتی هم در ترافیک انجام شد.
در بحث فرهنگی چطور؟
در بحث فرهنگی ما مدیر فرهنگی نداشتیم الان مدیر فرهنگی داریم که تبدیل به معاونت فرهنگی میشود از طرفی کاری که انجام دادیم مجوز گرفتیم به اسم سازمان هنری فرهنگی ورزشی شهرداری یاسوج که هنوز ابلاغ نگرفتیم، وقتی این سازمان تاسیس شود از قبل آن به ما بودجه میدهند از قبَلِش مسائل ورزشی بیشتر ساپورت میشود و دیدگاهها فرق میکند و فضای فیزیکی در اختیارش بگذاریم یعنی یک گام و یک حرکت.
ما مصوب کردیم زمین ذر اختیار کتابخانههای استان گذاشتیم، مصوب کردیم تمام فعالیتهای فرهنگی که در شورای شهر میآید خدمات میدهیم، پول میدهیم اینها کوتاه مدت هستند.
طرح تفصیلی؟
بحث بعدی طرح تفضیلی است، طرح تفصیلی شهر یاسوج تاریخ مصرفش مربوط به سال ۸۵ بود که تمام شد و سال ۹۵ هم تمام شد، اما هیچ اقدامی نشد. ما آمدیم در سال ۹۶ با همکاری اداره مسکن و اداره شهرسازی طرح تفضیلی شهری که وجود دارد بروز رسانی شود.
اما اعتقاد دارم یاسوج در حال توسعه است و رشدش نامتعارف است نباید ۱۰ ساله باشد طرح تفضیلی آن، ما داریم روی این طرح کار میکنیم ک بتوانیم این تاریخ را تغییر دهیم.
یکی از مواردی که شهر یاسوج را تهدید میکند پیرامون شهر یاسوج است که به صورت قارچ گونه دارد رشد میکند ما هنوز شرف آباد، محلاتی مثل مهریان، مادوان، اکبرآباد را تعیین تکلیف نکردیم و شهر در حال رشد است. مدیریت شهری نباید بیتفاوت باشد.
ما آمدیم هماهنگ کردیم با دانشگاه هنر اصفهان و چند تا دانشگاههای دیگر و در شورای شهر مصوب شد که در مورد پهنه بندی شهر یاسوج نقشه راه داشته باشیم، یکی از کارهایی که باعث شد شرف آبادها، نجف آبادها، مادوانها به وجود بیاید و بعدها به یاسوج ملحق میشوند و میشوند لکهای ناموزون از شهر. برای اینکه بعدها این موضوع دوباره اتفاق نیفتند، ما آمدیم در شورا مصوب کردیم و مشاور دارد کار میکند که پهنه بندی اطراف شهر یاسوج را روی آن کار میکنیم که نتیجه چه میشود؟ ما اشکالی که در ادوار گذشته برای اطراف شهر یاسوج داشتیم که برنامه ریزی زمین برای اطراف یاسوج و خود یاسوج نداریم، برنامه ریزی زمین یک علم است. مکان یابی یک علم است، ما الان بیمارستان، زندان، استادیوم وسط شهر، دچار اشکال است و پمپ بنزینها و... جا نماییهای غلط است که بدون مطالعه و آینده نگری انجام گرفت. هر کسی آمده و شخصی این کار را کرده است.
اما در قالب این پهنه بندی ما برنامه ریزی به زمین میدهیم که بعدها زمینهای اطراف یاسوج چه کاربریهایی، چه فضاهایی رشدش به کدام سمت باشد، چه کار کنیم که جمعیت کنترل شود، همه این جمعیت را نمیاوریم به سمت مرکز شهر و.... که کلیات را گفتم و در این طرح مستقر است اینها را شورای شهر انجام داده ولی متاسفانه اطلاع رسانی نشده است و با هیچ سایتی مصاحبه نکردم و اولین باری هست که این حرفها را میزنم که همچنین اتفاقاتی دارد میافتد.
چرا معمولاً شهرداران ما براساس نگاههای سیاسی و طایفهای انتخاب شده است و یک شهردار علمی دانشگاهی کم داشتیم، نگاه مردم چه طور باید به انتخابات و مدیران عوض شود تا این استان درست شود؟
من در باره شهردار خاصی صحبت نمیکنم. شهردارهایی که آمدند بر اساس نگاههای تخصصی نیامدند، چون معدن، منابع ما، محل تصمیم گیری ما خودش دچار اشکال است، منِ شورا وقتی از لحاظ طایفهای به من رای دادند و آمدم بالا، خب طایفهای هم عمل میکنم که یکی از اولین وظایف شورای شهر چیست انتخاب شهردار در اولین گام دچار اشکال هستم، هر کس میگوید باید فامیلم باشد و یکی میگوید نگاه باید سیاسی باشد، نه فقط در اینجا بلکه در هیچ جایی نگاه تخصصی نبوده و معدود افراد تخصصی هستند که در جایگاه خودشان هستند.
موضوعی که اخیراً در استان هست این است که تعداد نیروهای زیادی به بدنه شهرداری وارد شده است و اطلاع دارید که شهرداری خود نیاز به نیروهای متخصص دارد نه فردی که نامه برساند چرا حالا خود شورای شهر دارد با دست خودش ریشههای شهرداری ما را میزنند و ضعیفش میکنند با ورود همچنین نیروهایی؟
نه یک نیرو آوردم، نه یک پروژه خواستم، اگر یک نیرویی هست که گذاشتم یا پروژهای دارم شفاف به من بگویید، ما برای معامله نیامدهایم، ما آمدیم کار کنیم. شاید پیشنهاد به من هم داه باشند نیرویی بگذارم جایی، ولی نمیگذارم. بنده وظیفه دارم از نیروهای متخصص شهرداری حمایت کنم و اگر میگویند نگین تاجی در شهرداری کسی را حمایت میکند نگاهم فقط تخصصی است، من موافق اخراج نیرو هستم، به شهردار و شورا اعلام کردم و گواهند که گفتم نیروهای مازاد را از هر سالی که منع قانونی نداریم اخراج شوند. ما در قبال اشتغال مردم تعهد نداریم، ما اداره کار که نیستیم، بله؛ باید نیروی متخصص بیاوریم داخل شهرداری، صد در صد ما آمدیم کار فنی انجام دهیم، فرهنگی معماری، مشکلاتی اصلی ما از ادوار گذشته این است که ما منافع شخصی را بر منافع ملی ارجحیت میدهیم، فکر نمیکنیم یک نیرو که میآوریم چه صدمهای میزنیم!
به مدیر کل حوزه استانداری و شهردار گفتم اگر قرار بر توقع آوردن و نیرو آوردن باشد. الان در تیم اکثریت قرار دارم، الان بیشتر از همه رای آوردم، بیشتر از همه باید از من توقع داشته باشند، مگر باید همه را بیارم داخل شهرداری؟! خیر اینها باید از من توقع کنند یک حرکتی انجام دهم و شهر را درست کنم.
شورای شهر باید مصوب کند برود به سمت درآمد پایدار، از قِبَلِ درآمد پایدارش بیاید نیرو جذب کند، ولی نه اینکه منابع و درآمد ما محدود و هر روز کم شود و از طرفی ما به شدت داریم نیرو وارد میکنیم، اینها با هم نمیخوانند ورودی با خروجی ما به هم نمیخواند، در نتیجه به شهرداری یاسوج بارها این موارد را گفتیم و داد میزنیم.
شورای شهر برنامههای برای مهاجرتها دارد؟
مهاجرت در مدیریت شهری تنها خلاصه نمیشود و مدیریت شهری تنها بخشی را که وارد یاسوج شدهاند دارد مدیریت میکند چه درست چ غلط، باید وزارت کشور کار کند، ما پیشنهاد دادم به معاونت عمرانی که برای به حداقل رساندن مهاجرتها باید اطراف را سامان دهی کنیم و یک کارگروه مشترک از شورای شهر و شهرداری از نظام مهندسی، بنیاد مسکن و وزارت کشور دست به دست هم بتوانند یک بحث تخصصی آسیبشناسی در بحث مسکن داشته باشند.
یکی از مشکلاتی که در همه شهرها به خصوص یاسوج وجود دارد، این است که کسی که در روستای خود کار پیدا نمیکند، میگوید تا بروم یاسوج کار پیدا کنم، شهر ما ارزان است، وقتی میبیند تا یک کیوسک میزند و درآمدش میرود بالا، یا میآید به جای مغازه یک سازه موقت میزند میگوید شهر برای ما بهتر است.
آیا عدم استقلال واحد شهرسازی شهرداری وجود دارد و در کنار این عدم استقلال و اعضای شورا برای فامیل خود به مسئول شهرسازی فشار وارد میکند؟ برنامه چیست که دچار ساخت و سازهای غیر مجاز نشویم؟
بله اعتقادم بر این است که در عین حالی که کمیسیونهای ماده ۵ و ۱۰۰ دارد یک کارهایی انجام میدهد و در خدمت شهرسازی است اما به جد تاکید میکنم مشکلات اصلی ما به کمیسیون ماده ۱۰۰ و ۵ بر میگردد کمیسیون ماده ۱۰۰ جرایم مناسبی نیست مثلا کسی ک فضایی را به راحتی تغییر کاربری میکند در کمیسیون ۱۰۰ جریمه میکند شخص میگوید، تجاری میسازم میفروشم و جریمه را هم میدهم، این باعث میشود شهر از دست برود!
در شورای شهر علی رغم تلاشی ک برخی کردند تصویب نشود ولی ضریب منطقهای را بالا بردیم و تلاش کردیم عوارض تخلف را بالا بردیم تا کسی دیگر اینکار را نکند. اشکالی که بر کمیسیون ماده ۵ وارد است باید نظرات قویتر باشد و حتما مشاور باشد؟
و نباید به راحتی اجازه تغییر کاربری دهد، کمیسیون ماده ۱۰۰ و ۵ جز آیتمهایی است که این شهر را این جوری کرده است!
افراد و مدیرانی هستند که نخود هر آشی هستند، فلان آقای سیاسی فشار میآورد به شورا و دیگر مسوولان ک این کار را نکنید یا انفاق دهید به فلان شخص، ما چه زمانی از این ادبیات و این افراد راحت میشویم؟
مادامی که فرهنگمان اصلاح شود، فرهنگسازی است بخشی به مدیری که انتخاب میکنیم بستگی دارد، مدیری که میخواهیم انتخاب کنیم اینجا قطعا آیتمهای سختگیرانه تری است، در مورد اعضای شورا که کاندید میشوند و همه که میشناسند به افرادی رای دهیم که مورد نداشته باشند. تا فرد اصلاح نشود جامعه اصلاح نمیشود، لیستهای طایفهای و سیاسی هم بروند کنار و لیستهای تخصصی به درد این شهر بخورند، تخصصی هم نه فقط معماری، بلکه جامعهشناس قوی و...
اگر منافع شخصی را ما ارجحیت ندهیم بر منافع ملی و منافع ملی را بر فردی ارجحیت دادیم موفق هستیم، در نیرو گرفتن در آوردن کیوسک، در رفتارها، در عملیاتها و.. باید یا کم رنگ کنیم یا از بین برود.
شما به عنوان کسی که همچنین نقدی دارید، چرا تا الان مطالبهگری نکردید و از افکار عمومی نخواستید بیایند پشت سر شما برای برچیدن این بدعتهای نادرست؟!
من یک سال در اقلیت بودم، صحبتهایم را کردم، چه کسی فریاد زد که اینها باید از اقلیت بیرون بیایند و کار کنند؟نه شهردار ما رو خواست، نه معاونت عمرانی، نه مدیرکل امور شهری، نه نماینده مجلسش ما را خواست، مهم نبود که ما در اقلیت هستیم یا اکثریت، حرفمان را میزدیم من دادم را به چه کسی بزنم چه میخواهند بکنند؟ آقا شما اقلیت هستید، ما بیشتر هستیم و تمام شد، معنی دموکراسی همین است، من چه کار کنم، داد میزنم، مصاحبهها هست بیاورید، چند بار عنوان کردم که پارکها مشکل دارد. بنده عضو شورای شهر یاسوج هستم و حدود 17 هزار رأی آوردم. یک سال در اقلیت بودم یک نفر ما را نخواستند. حتی رسانهها هم ما را نخواستند.
مردم از شورای شهر رضایت دارند؟
خیر، این نظر شخصی بنده است. در اقلیت بودم و حتی در کمیسیونهای تخصصی هم حضور نداشتم. به دلایل مختلف مرا به اقلیت برده بودند. الان که هم در اکثریت هستم نمیخواهم معامله کنم. نه در اقلیت نیرو آوردم و نه در اکثریت. در بازآفرینی کنار شهرداری یاسوج هستیم. در بحث آسفالت معابر و خیابانها به دلیل مشکلات اقتصادی و کمبود قیر و خرابی کارخانه آسفالتها مشکلاتی در این رابطه هست.
من از شهردار یاسوج، فرماندار بویراحمد و از مهندس فیلی و مهندس موسوی معاون مسکن و شورای شهر یاسوج که در تسریع بازآفرینی شهری یاسوج پای کار هستند و حمایت میکنند، تشکر میکنم.
اجرکم عندالله