تاریخ انتشار
جمعه ۴ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۲
کد مطلب : ۴۲۵۹۱۲
با ارسال متنی مطرح شد
پاسخ مستند «پیام اکبری» به پرویز یزدانپناه و استاندار کهگیلویه و بویراحمد / دفاع من شجاعانه، شرعی، انسانی، اخلاقی و قانونی بوده
۸
کبنا ؛پیام اکبری مدیریت سابق تأمین اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با کبنا نیوز علت دعوت نشدنش را به جلسه ستاد کرونا و اختلافش را با حسین کلانتری استاندار توضیحاتی را عنوان کرد.[کلیک کنید] بعد از آن پرویز یزدان پناه رئیس دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد به اظهارات «اکبری» مدیریت سابق تأمین اجتماعی پاسخ داد. [کلیک کنید] در ادامه پیام اکبری در پاسخ به جوابیه دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد مطالب زیر را برای پایگاه خبری کبنا نیوز ارسال کرده است.
مدیریت محترم سایت خبری کبنا نیوز
با سلام
احتراماً پیرو درج خبری مبنی بر پاسخ دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد به مدیر درمان اسبق تأمین اجتماعی استان جوابیه اینجانب به شرح ذیل به استحضار میرسد:
در ابتدای امر باید یادآور شد که متاسفانه روابط عمومی آن دانشگاه کمترین اطلاعاتی در مورد حوزه عملکردی و تشکیلات سازمان تأمین اجتماعی در استانها نداشته و تلاشی برای کسب اگاهی نیز ننمودهاند، چرا که به کرات از عنوان معاونت برای این مدیریت بکار برده است. در حالیکه مدیریت درمان تأمین اجتماعی در استان مدیریتی مستقل از اداره کل بیمهای بوده و مدیر درمان هم رده مدیران کل ادارات و سازمانها در استان میباشد و در مکاتبات متعددی که با دانشگاه علوم پزشکی بعمل آمده این موضوع محرز میباشد.
1-روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان عملکرد ستاد کرونا در استان را موفق قلمداد کرده است و اینجانب را در این جوابیه دعوت کردهاند که در عالم واقعیت قدم بردارم، فلذا در این خصوص موارد ذیل قابل تأمل است:
الف: بی شک عالم واقعیت مشاهدات عینی است و منطبق بر مبانی علم اپیدمیولوژی، این سؤال پیش می اید که اگر عملکرد مدیریت کرونا در استان موفق بوده است چرا وضعیت ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونای استان، بین وضعیتهای هشدار و قرمز در نوسان است. با آگاهی از مشکلات مبتلا به ناشی از نحوه مدیریت کرونا، اینجانب در آخرین جلسه حضور خود در ستاد کرونا که در پاویون دولت برگزار شد همه آنچه را که امروز شاهد آن هستیم (افزایش بی سابقه مبتلایان و مرگ و میر ناشی از کرونا) به استاندار محترم و رئیس دانشگاه هشدار داده شده بود و مع الوصف عدم توجه به ان بحث کارشناسی منجر به عدم دعوت اینجانب به جلسات بعدی کرونا بود، ضمناً لازم به تیادآوری است که اینجانب خود سرانه در آن جلسات حضور نیافته بودم و حضور بنده با دعوت از طرف استانداری بوده و در خصوص علت دعوت بنده و حضور در 5 جلسه اول ستاد کرونای استان و عدم دعوت ناگهانی و حذف از حضور در مابقی جلسات خود جای سؤال است؟
ب: در خصوص اعضای شورای سلامت استان به استحضار میرساند، در تمام کشور به لحاظ ظرفیت سازمان تأمین اجتماعی در بحث تولید و ارائه خدمات درمانی (بیمه شدگان تأمین اجتماعی کشور 53% جمعیت کشور میباشد) مدیر درمان استانها عضو شورای سلامت آن استان هستند در این خصوص نیز برغم مکاتبات و توضیحات حضوری در تمام دوره ریاست اخیر دانشگاه، مکاتبات و دعوتنامه های مرتبط با جلسات شورای سلامت استان با اداره کل تأمین اجتماعی استان که متولی حوزه بیمهای سازمان است انجام میشد و بعد از مدتی که عموماً چند روز بعد از اتمام جلسات مذکور بود دعوت نامهها با واسطه دریافت میگردید و بنظر میرسد عدم آگاهی از تشکیلات سازمانی ادارات از جمله تأمین اجتماعی تنها منحصر به واحد روابط عمومی دانشگاه نبوده است.
2-در خصوص گلایه اینجانب به عدم دعوت به ستاد کرونای استان اعلام میدارم که اینجانب هیچوقت درخواستی مبنی بر عضویت در ستاد کرونای استان را نداشتهام و در صورت وجود هرگونه مستند یا مکاتبهای تقاضا میگردد این شواهد ارائه گردد. ضمن آنکه نمایندگان سایتهای خبری که در آخرین جلسه حضور من در ستاد استانی کرونا حضور داشتند پیگیر علت عدم حضور اینجانب در جلسات بعدی بودهاند.
3- در خصوص ادعای دروغ روابط عمومی دانشگاه مبنی بر عدم تحویل ترمومتر لیزری و عدم پاسخ مدیر درمان به دانشگاه، نهایت بی اخلاقی و بی شرمی در ارائه مطالب خلاف واقعیت بیان شده است، چرا که بعد از درخواست دانشگاه و تاکید استاندار مبنی بر هماهنگی و همکاری با دانشگاه اینجانب شبانه با رئیس دانشگاه تماس گرفته و آدرس و فرد تحویل دهنده را معرفی نمودم که بعد از ساعت 10 شب ترمومترها تو سط نماینده ایشان از انباردار دارو و تجهیزات پزشکی پلی کلینیک تخصصی واقع در بلوار قرنی تحویل گرفته شد. در این خصوص مدیر کل محترم بیمه تأمین اجتماعی استان (جناب آقای نورمحمدی) هیچگونه اطلاع و امکان همکاری نیز نداشتند.
4- بر اساس کدام یافته صوتی و تصویری (فیلم کامل مراسم تودیع و معارفه موجود میباشد) اینجانب در خصوص عدم حضور استاندار یا معاون سیاسی ایشان در جلسه تودیع صحبت یا گلایهای نمودهام که قطعاً اگر چنین فایل یا تصویری موجود است پیشنهاد میگردد در اختیار رسانهها قرار گیرد و لازم به توضیح است کلیه مدعوین به این جلسه به دعوت روابط عمومی و مدیر درمان جدید استان دعوت شده بودند.
5- در خصوص بند 3 مبنی بر عدم درخواست آن دانشگاه جهت واگذاری پلی کلینیک یاسوج، جای بسی تأسف است که نگارندهی این مطلب زحمت کمی بررسی و تحقیق را بخود ندادهاند که چنین رسوایی ببار نیاید و اینجانب مجبور به ارائه اصل نامه دانشگاه جهت تنویر افکار عمومی به رسانهها نشوم تا روسیاهی دروغگویان مشخص گردد، ضمن آنکه پیرو نامه فوق از طرف آقای دکتر وفایی مشاور رئیس دانشگاه پیگیریهای مستمر انجام شد و جواب منفی دریافت کردند همچنین در جلسات بعدی که در فرماندهی سپاه استان تشکیل گردید بر این موضوع پافشاری شد که از طرف اینجانب مورد قبول واقع نگردید.
6- در خصوص تأمین پزشکان متخصص مورد نیاز حوزه تأمین اجتماعی مطالب بشرح زیر ارائه میگردد:
در تمام ادوار از سال 1373 به بعد پزشکان متخصص مورد نیازحوزه تأمین اجتماعی توسط دانشگاه علوم پزشکی تأمین شده است بعد از طرح تحول سلامت برغم ضوابط حاکم بر عملکرد پزشکان تمام وقت طبق تفاهم نامههای موجود که در اختیار مراجع ذیصلاح و استانداری هم قرار گرفت، دانشگاه علوم پزشکی پزشکان متخصص مورد نیاز تأمین اجتماعی را تا حد ممکن تأمین نموده است و بعد از شروع بکار بیمارستان شهدای گمنام یاسوج در اکثر موارد بالغ بر 50% پزشکان شاغل دران از دانشگاه تأمین شده است. (مستندات موجود است) ایجاد فشار و تنگناهها از دوره ریاست جدید دانشگاه شروع شد که ایشان ضمن ممانعت از حضور پزشکان دانشگاهی، با تهدید پزشکان متخصصی که خارج از استان دعوت به همکاری شدند را از همکاری بر حذر داشتند. (مستندات پیوست میگردد).
لازم به توضیح است در مقطعی فقط یک جراح عمومی حوزه درمان تأمین اجتماعی را پوشش میداد که در استخدام رسمی سازمان تأمین اجتماعی بودند، منتهی در اقدامی غیر قانونی از سهمیه مناطق محروم (پذیرش دستیاری) استفاده کردند، ایشان تا شهریور 98 قریب 4 سال همزمان تعهداتش را در دانشگاه انجام میداد با توجه به تعهدات استخدامی خود به سازمان تأمین اجتماعی خدمات خود را در سازمان نیز انجام میدادند ولی بر اثر فشارهای مضاعف ناگزیر به ترک سازمان و قطع همکاری با بیمارستان شهدای گمنام شدند و این مدیریت خلاف تمام ضوابط وزارتی و سازمانی بمدت 2 ماه از یک رزیدنت سال 4 جراحی جهت پوشش بیمارستان کمک گرفت تا خدمت رسانی متوقف نشود.
دانشگاه علوم پزشکی که مدعی است یاسوج منطقه محروم نمیباشد، احتمالاً شیراز که قطب 5 درمانی کشور است را منطقه محروم میداند چرا که این سؤال پیش میاید که چگونه پزشکان هیئت علمی در شیراز مجازند در بیمارستانهای کوثر و پیوند که غیر دانشگاهی و خیریه هستند خدمت کنند ولی در یاسوج در شرایطی که 95% پزشکان در اختیار دانشگاه هستند و دسترسی به پزشکان بسیار سخت میباشد امکان استفاده خدمتی از پزشکان جهت اقشار کارگری و ضعیف در استان میسر نمیباشد.
آیا دانشگاه علوم پزشکی نمیداند که چطور پزشکان تمام وقت در مراکز استان و شهرستانها که موظفی خود را به اتمام میرسانند چگونه سایر اوقات خود را در شهرهای محل سکونت در مراکز خیریه و خصوصی مشغول بکارند. این اقدام منعی ندارد اما خدمت به اقشار کارگری و ضعیف جامعه خلاف قوانین محسوب میگردد.
اما آنچه که اینجانب در مدت تصدی خود در منصب مدیر در این مدیریت در راستای اهداف عالیه سازمان و اخلاق پزشکی انجام دادم نه اقدامات نسنجیده و نه شتاب زده بودهاند، بلکه مواجهه با تیمی منسجم جهت زمین گیر کردن درمان تأمین اجتماعی بود در این راستا توجه هم استانیهای عزیز را به مطالب ذیل جلب مینمایم:
در حوزه عملکرد ارائه خدمات درمانی و مبارزه با بیماری کرونا که تمامی عملکرد و اقدامات این مدیریت وفق ضوابط علمی، فنی و اعتبار بخشی درمان بوده و بر اساس دادههای آماری عملکردی موفق و در خور تحسین نیز میباشد، شما بر اساس حب و بغض و خلاف آنچه که در ظواهر به ان اعتقاد دارید و در گفتههای مولایمان حضرت علی متجلی بود، با حضور در سازمان تأمین اجتماعی و نادیده گرفتن تمام خدمات و تلاشهای تیم مدیریت درمان، شخصاً از مدیر عامل محترم سازمان و معاونت درمانان خواهان برکناری اینجانب شدید شما در مقابل تمامی وجدانهای بیدار و حقوق جامعه مستمند کارگری مسئول و پاسخگو خواهید بود و هر حند تمام معیارهای اخلاقی را زیر پا گذاشتید تا در یک اقدامی غیر عرفی و خلاف واقعیت گام بردارید آیا اینهمه تلاش و خدمات که در یک استان توسعه نیافته در مقام مقایسه با استانهای برخوردار صاحب مقام و موقعیت میشود و از یک دیکلینیک یک بیمارستان مجهز که قادر است اعمال فوق تخصصی انجام دهد، شایسته تقدیر و سپاسگزاری بود آیا رسالت شما بعنوان ناظر عالی دولت در استان پاسداشت کوششها و خدمات مدیران و کارکنان پر تلاش آنها بوده یا بر خورد قهری و حذفی، جنابعالی بر اساس آن اعتقادات است و باورهای دینی خودتان و کلام مولایمان مرتکب گناه نابخشودنی شدهاید و اینک عقوبت اقدامات شما را به وجدانهای بیدار و در نهایت به دادگاه عدل الهی میسپاریم.
مدیریت محترم سایت خبری کبنا نیوز
با سلام
احتراماً پیرو درج خبری مبنی بر پاسخ دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد به مدیر درمان اسبق تأمین اجتماعی استان جوابیه اینجانب به شرح ذیل به استحضار میرسد:
در ابتدای امر باید یادآور شد که متاسفانه روابط عمومی آن دانشگاه کمترین اطلاعاتی در مورد حوزه عملکردی و تشکیلات سازمان تأمین اجتماعی در استانها نداشته و تلاشی برای کسب اگاهی نیز ننمودهاند، چرا که به کرات از عنوان معاونت برای این مدیریت بکار برده است. در حالیکه مدیریت درمان تأمین اجتماعی در استان مدیریتی مستقل از اداره کل بیمهای بوده و مدیر درمان هم رده مدیران کل ادارات و سازمانها در استان میباشد و در مکاتبات متعددی که با دانشگاه علوم پزشکی بعمل آمده این موضوع محرز میباشد.
1-روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان عملکرد ستاد کرونا در استان را موفق قلمداد کرده است و اینجانب را در این جوابیه دعوت کردهاند که در عالم واقعیت قدم بردارم، فلذا در این خصوص موارد ذیل قابل تأمل است:
الف: بی شک عالم واقعیت مشاهدات عینی است و منطبق بر مبانی علم اپیدمیولوژی، این سؤال پیش می اید که اگر عملکرد مدیریت کرونا در استان موفق بوده است چرا وضعیت ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونای استان، بین وضعیتهای هشدار و قرمز در نوسان است. با آگاهی از مشکلات مبتلا به ناشی از نحوه مدیریت کرونا، اینجانب در آخرین جلسه حضور خود در ستاد کرونا که در پاویون دولت برگزار شد همه آنچه را که امروز شاهد آن هستیم (افزایش بی سابقه مبتلایان و مرگ و میر ناشی از کرونا) به استاندار محترم و رئیس دانشگاه هشدار داده شده بود و مع الوصف عدم توجه به ان بحث کارشناسی منجر به عدم دعوت اینجانب به جلسات بعدی کرونا بود، ضمناً لازم به تیادآوری است که اینجانب خود سرانه در آن جلسات حضور نیافته بودم و حضور بنده با دعوت از طرف استانداری بوده و در خصوص علت دعوت بنده و حضور در 5 جلسه اول ستاد کرونای استان و عدم دعوت ناگهانی و حذف از حضور در مابقی جلسات خود جای سؤال است؟
ب: در خصوص اعضای شورای سلامت استان به استحضار میرساند، در تمام کشور به لحاظ ظرفیت سازمان تأمین اجتماعی در بحث تولید و ارائه خدمات درمانی (بیمه شدگان تأمین اجتماعی کشور 53% جمعیت کشور میباشد) مدیر درمان استانها عضو شورای سلامت آن استان هستند در این خصوص نیز برغم مکاتبات و توضیحات حضوری در تمام دوره ریاست اخیر دانشگاه، مکاتبات و دعوتنامه های مرتبط با جلسات شورای سلامت استان با اداره کل تأمین اجتماعی استان که متولی حوزه بیمهای سازمان است انجام میشد و بعد از مدتی که عموماً چند روز بعد از اتمام جلسات مذکور بود دعوت نامهها با واسطه دریافت میگردید و بنظر میرسد عدم آگاهی از تشکیلات سازمانی ادارات از جمله تأمین اجتماعی تنها منحصر به واحد روابط عمومی دانشگاه نبوده است.
2-در خصوص گلایه اینجانب به عدم دعوت به ستاد کرونای استان اعلام میدارم که اینجانب هیچوقت درخواستی مبنی بر عضویت در ستاد کرونای استان را نداشتهام و در صورت وجود هرگونه مستند یا مکاتبهای تقاضا میگردد این شواهد ارائه گردد. ضمن آنکه نمایندگان سایتهای خبری که در آخرین جلسه حضور من در ستاد استانی کرونا حضور داشتند پیگیر علت عدم حضور اینجانب در جلسات بعدی بودهاند.
3- در خصوص ادعای دروغ روابط عمومی دانشگاه مبنی بر عدم تحویل ترمومتر لیزری و عدم پاسخ مدیر درمان به دانشگاه، نهایت بی اخلاقی و بی شرمی در ارائه مطالب خلاف واقعیت بیان شده است، چرا که بعد از درخواست دانشگاه و تاکید استاندار مبنی بر هماهنگی و همکاری با دانشگاه اینجانب شبانه با رئیس دانشگاه تماس گرفته و آدرس و فرد تحویل دهنده را معرفی نمودم که بعد از ساعت 10 شب ترمومترها تو سط نماینده ایشان از انباردار دارو و تجهیزات پزشکی پلی کلینیک تخصصی واقع در بلوار قرنی تحویل گرفته شد. در این خصوص مدیر کل محترم بیمه تأمین اجتماعی استان (جناب آقای نورمحمدی) هیچگونه اطلاع و امکان همکاری نیز نداشتند.
4- بر اساس کدام یافته صوتی و تصویری (فیلم کامل مراسم تودیع و معارفه موجود میباشد) اینجانب در خصوص عدم حضور استاندار یا معاون سیاسی ایشان در جلسه تودیع صحبت یا گلایهای نمودهام که قطعاً اگر چنین فایل یا تصویری موجود است پیشنهاد میگردد در اختیار رسانهها قرار گیرد و لازم به توضیح است کلیه مدعوین به این جلسه به دعوت روابط عمومی و مدیر درمان جدید استان دعوت شده بودند.
5- در خصوص بند 3 مبنی بر عدم درخواست آن دانشگاه جهت واگذاری پلی کلینیک یاسوج، جای بسی تأسف است که نگارندهی این مطلب زحمت کمی بررسی و تحقیق را بخود ندادهاند که چنین رسوایی ببار نیاید و اینجانب مجبور به ارائه اصل نامه دانشگاه جهت تنویر افکار عمومی به رسانهها نشوم تا روسیاهی دروغگویان مشخص گردد، ضمن آنکه پیرو نامه فوق از طرف آقای دکتر وفایی مشاور رئیس دانشگاه پیگیریهای مستمر انجام شد و جواب منفی دریافت کردند همچنین در جلسات بعدی که در فرماندهی سپاه استان تشکیل گردید بر این موضوع پافشاری شد که از طرف اینجانب مورد قبول واقع نگردید.
6- در خصوص تأمین پزشکان متخصص مورد نیاز حوزه تأمین اجتماعی مطالب بشرح زیر ارائه میگردد:
در تمام ادوار از سال 1373 به بعد پزشکان متخصص مورد نیازحوزه تأمین اجتماعی توسط دانشگاه علوم پزشکی تأمین شده است بعد از طرح تحول سلامت برغم ضوابط حاکم بر عملکرد پزشکان تمام وقت طبق تفاهم نامههای موجود که در اختیار مراجع ذیصلاح و استانداری هم قرار گرفت، دانشگاه علوم پزشکی پزشکان متخصص مورد نیاز تأمین اجتماعی را تا حد ممکن تأمین نموده است و بعد از شروع بکار بیمارستان شهدای گمنام یاسوج در اکثر موارد بالغ بر 50% پزشکان شاغل دران از دانشگاه تأمین شده است. (مستندات موجود است) ایجاد فشار و تنگناهها از دوره ریاست جدید دانشگاه شروع شد که ایشان ضمن ممانعت از حضور پزشکان دانشگاهی، با تهدید پزشکان متخصصی که خارج از استان دعوت به همکاری شدند را از همکاری بر حذر داشتند. (مستندات پیوست میگردد).
لازم به توضیح است در مقطعی فقط یک جراح عمومی حوزه درمان تأمین اجتماعی را پوشش میداد که در استخدام رسمی سازمان تأمین اجتماعی بودند، منتهی در اقدامی غیر قانونی از سهمیه مناطق محروم (پذیرش دستیاری) استفاده کردند، ایشان تا شهریور 98 قریب 4 سال همزمان تعهداتش را در دانشگاه انجام میداد با توجه به تعهدات استخدامی خود به سازمان تأمین اجتماعی خدمات خود را در سازمان نیز انجام میدادند ولی بر اثر فشارهای مضاعف ناگزیر به ترک سازمان و قطع همکاری با بیمارستان شهدای گمنام شدند و این مدیریت خلاف تمام ضوابط وزارتی و سازمانی بمدت 2 ماه از یک رزیدنت سال 4 جراحی جهت پوشش بیمارستان کمک گرفت تا خدمت رسانی متوقف نشود.
دانشگاه علوم پزشکی که مدعی است یاسوج منطقه محروم نمیباشد، احتمالاً شیراز که قطب 5 درمانی کشور است را منطقه محروم میداند چرا که این سؤال پیش میاید که چگونه پزشکان هیئت علمی در شیراز مجازند در بیمارستانهای کوثر و پیوند که غیر دانشگاهی و خیریه هستند خدمت کنند ولی در یاسوج در شرایطی که 95% پزشکان در اختیار دانشگاه هستند و دسترسی به پزشکان بسیار سخت میباشد امکان استفاده خدمتی از پزشکان جهت اقشار کارگری و ضعیف در استان میسر نمیباشد.
آیا دانشگاه علوم پزشکی نمیداند که چطور پزشکان تمام وقت در مراکز استان و شهرستانها که موظفی خود را به اتمام میرسانند چگونه سایر اوقات خود را در شهرهای محل سکونت در مراکز خیریه و خصوصی مشغول بکارند. این اقدام منعی ندارد اما خدمت به اقشار کارگری و ضعیف جامعه خلاف قوانین محسوب میگردد.
اما آنچه که اینجانب در مدت تصدی خود در منصب مدیر در این مدیریت در راستای اهداف عالیه سازمان و اخلاق پزشکی انجام دادم نه اقدامات نسنجیده و نه شتاب زده بودهاند، بلکه مواجهه با تیمی منسجم جهت زمین گیر کردن درمان تأمین اجتماعی بود در این راستا توجه هم استانیهای عزیز را به مطالب ذیل جلب مینمایم:
- *آقای کلانتری مقام ارشد اجرایی استان کهگیلویه و بویراحمد که بر اساس شرع و قانون میباسیت حافظ حقوق حقه آحاد جامعه باشند و در اقدامی غیر معمول برغم مذاکرات حضوری و طرح مساله با معاون سیاسی و در ادامه مدیرکل سیاسی نه تنها از حقوق جامعه کارگری استان دفاع ننمودند و اقدامی عملی جهت رفع مشکل انجام ندادند بلکه به لحاظ رویکرد سیاسی خودشان با جانبداری بی قید و شرط از مجموعه دانشگاه و با نادیده گرفتن خدمات ویژه درمان تأمین اجتماعی در 4 سال گذشته، صرفاً بدلیل جسارت اینجانب در دفاع از حقوق کارگران و انتقاد از ایشان و حوزه علوم پزشکی مبادرت به تشکیل یک مثلث شوم برای درمان تأمین اجتماعی نمودند و با پیگیری مستمر از سازمان تأمین اجتماعی خواهان برکناری اینجانب شدند که توجه ایشان را به مطلب زیر جلب میکنم:
*جناب آقای کلانتری استاندار دولت تدبیر و امید توجه جنابعالی را به بخشی از فرمایشات امام علی (ع) به مالک اشتر هنگامی که او را فرماندار مصر قرارداد جلب میکنم: "سپس (از میان اینان) افرادی را که در گفتن حق از همه صریحتر، و درمساعدت و همراهی نسبت به آنچه خداوند برای اولیایش دوست نمیدارد، به تو کمتر کمک میکند، مقدم دار، خواه موافق میل تو باشند یا نه، با اهل ورع و صدق و راستی بپیوند، و آنان را طوری تربیت کن که ستایش بی حد از تو نکنند و تو را نسبت باعمال نادرستی که انجام ندادهای تمجید ننماید. زیرا مدح و ستایش بیش از حد عجب و خود پسندی ببار میآورد و انسان را بکبر و غرور نزدیک میسازد." جنابعالی بعنوان مقام ارشد اجرایی استان چه سنجشی از عملکرد مجموعه تحت مدیریت اینجانب داشتهاید مگر نه این است که در اوج تحریمها، مشکلات مالی کشور و سازمان، همینطور مشکلات ارزی در طی 4 سال موفقیتهای پی در پی در تمام زمینههای عملکردی در حوزه درمان سازمان در سطح استان بعنوان مثال در سه سال پی درپی بیمارستان تأمین اجتماعی رتبه 2 کشوری و رتبه یک در میان بیمارستانهای کوچک مقیاس سازمان را کسب نموده و سایر افتخاراتی مانند اخذ لوح سبز از سازمان محیط زیست کشور، دستگاه برتر اجرایی در سطح استان اخذ گواهینامه مدیریت کیفیت واجرای 100 درصدی برنامه عملیاتی سازمان و ارتقای تجهیزات پزشکی استان و ...، بطوریکه در طی 4 سال به میزان 22.5 درصد 23 سال قبل شاهد توسعه، تجهیز، تأمین اعتبار و تأمین نیرو در سطح استان بودهایم که نتیجه مشهودان افزایش سهم درمان از حق بیمه در سال 94 از 6 بیست وهفتم به 11 بیست هفتم در پایان سال 1398 باشیم در حالیکه نرم سازمان 9 بیست و هفتم میباشد.
در حوزه عملکرد ارائه خدمات درمانی و مبارزه با بیماری کرونا که تمامی عملکرد و اقدامات این مدیریت وفق ضوابط علمی، فنی و اعتبار بخشی درمان بوده و بر اساس دادههای آماری عملکردی موفق و در خور تحسین نیز میباشد، شما بر اساس حب و بغض و خلاف آنچه که در ظواهر به ان اعتقاد دارید و در گفتههای مولایمان حضرت علی متجلی بود، با حضور در سازمان تأمین اجتماعی و نادیده گرفتن تمام خدمات و تلاشهای تیم مدیریت درمان، شخصاً از مدیر عامل محترم سازمان و معاونت درمانان خواهان برکناری اینجانب شدید شما در مقابل تمامی وجدانهای بیدار و حقوق جامعه مستمند کارگری مسئول و پاسخگو خواهید بود و هر حند تمام معیارهای اخلاقی را زیر پا گذاشتید تا در یک اقدامی غیر عرفی و خلاف واقعیت گام بردارید آیا اینهمه تلاش و خدمات که در یک استان توسعه نیافته در مقام مقایسه با استانهای برخوردار صاحب مقام و موقعیت میشود و از یک دیکلینیک یک بیمارستان مجهز که قادر است اعمال فوق تخصصی انجام دهد، شایسته تقدیر و سپاسگزاری بود آیا رسالت شما بعنوان ناظر عالی دولت در استان پاسداشت کوششها و خدمات مدیران و کارکنان پر تلاش آنها بوده یا بر خورد قهری و حذفی، جنابعالی بر اساس آن اعتقادات است و باورهای دینی خودتان و کلام مولایمان مرتکب گناه نابخشودنی شدهاید و اینک عقوبت اقدامات شما را به وجدانهای بیدار و در نهایت به دادگاه عدل الهی میسپاریم.
- *بی شک استان محرومی مانند کهگیلویه و بویراحمد نیاز به مدیران ارشد کارآمد با حسن نیت، مدیر و مدبر دارد کسانیکه میبایست بدون غرض ورزی با داشتن تجارب کافی و روحیه انتقاد پذیری بجای حذف منتقدین به اصلاح خود و سیاستهای اشتباه خود اهتمام بورزد.
*اینجانب قاطعانه اعلام میدارم آنچه که در مقام دفاع از بیمه شده استان انجام دادهام وظایف شرعی، انسانی، اخلاقی و قانونی بوده است، بنده قبل از آنکه مدیر باشم پزشک میباشم و سوگند پزشکی یاد کردهام که به حقوق بیمار خیانت نکنم و پذیرفتن خواست رئیس دانشگاه و استاندار مبنی بر تأمین خواست دانشگاه و تحویل پلی کلینیک تخصصی یاسوج خیانتی نابخشودنی و آشکار به حقوق 350 هزار بیمه شده تأمین اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد بود که اینجانب شجاعانه در مقابل این خواست نامشروع ایستادگی و مقاومت نمودم و از این حیث خدای را شاکرم چرا که آنچه انجام دادم دفاع مشروع و قانونی از حقوق اقشار کم درآمد و افراد تحت پوشش آنان بود و جای بسی تعجب و تأسف است که تشکلهای کارگری و کارفرمایی در سطح استان و کشور که مأموریت ذاتی انان حمایت از حقوق جامعه کارگری است کوچکترین اقدام یا اعتراضی دران خصوص ننموده و کوچکترین صدایی از آنان برنخواست و البته این انفعال ادامه همان خفت و خواری و سکوتی است که منجر به از دست رفتن ساختمانهای متعلق به سازمان که به ستاد دانشگاه و جهاد کشاورزی با بالغ بر 10 ساختمان جانبی و 4 هکتار زمین از حقوق حقه کارگران شد که شرایطی که هم ساختمان ادارات کل و واحدهای بیمه و هم مراکز درمان در مرکز استان در ساختمانهای استجاری بودهاند و در ادامه واگذاری بیمارستان 96 تختخوابی امام سجاد که اماده افتتاح بود با 15 هکتار زمین جانبی به غنیمت به دانشگاه واگذار شد و همینطور تصاحب سه هکتار از زمینهای تعاونی مسکن کارکنان تأمین اجتماعی جهت ساخت بیمارستان شهید جلیل (دانشگاهی) توسط دانشگاه شد و در این برهه تنها جسارت و شجاعت اینجانب مانع از دست رفتن پلی کینیک تخصصی یاسوج با مراجعه بیش از 1500 نفربیمار، 105 نیروی انسانی و بیش از 500 میلیارد ریال تجهیزات پزشکی گردید و مطمئناً این تشکلها برای همیشه مورد نکوهش تاریخ و وجدانهای بیدار خواهند بود.
*در خصوص سیاسیون استان کهگیلویه و بویراحمد باید گفت جای بسی تأسف است که کسانیکه ردای اصلاح طلبی برتن دارند عمدتاً منفعت طلب شده و حامی دولت و دولتمردانی شدهاند که استاندار آن در زمین مخالفان دولت بازی میکند، برای مدیر عامل سازمان تأمین اجتماعی جای بسی تأسف است که سوابق 20 ساله مدیریتی و دانش کسب شده یک مدیر سازمانی را به بهایی ناچیز به تاراج ناکسان داد. سوابق و دانش مدیریتی که با رنج و مشقت فراوان بدست آمده و در نهایت مدیرانی متعهد و دلسوز و آبدیده در آن راستا تربیت شدهاند، اینک براحتی بدون ملاحظه صرفاً جهت مطامع شخصی به یغما رفت در انتها یادآوری مینمایم که مدیران سیاسی سازمان کسانی هستند که عمری کوتاه در این سازمان عریض و طویل دارند اما کارکنان سازمان و کارگران صاحبان اصلی این سازمانند که از دل و جان برای آن مایه گذاشتهاند و قطعاً سرمایههای انسانی سازمان را به راحتی به مهرههای سوخته تبدیل نخواهند کرد و در انتها قطعاً قضاوت آیندگان مشخص خواهد نمود که بازنده نهایی این ماجرای تلخ مدیران سیاسی بوده و هستند و واقعیات زیادی برملا خواهد شد.