تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۱
کد مطلب : ۴۴۰۲۷۱
در پی ارسال 89 هزار نامه مطرح شد؛
نگاهی تحلیلی به حجم نامهنگاریها به رئیس جمهور در کهگلیویه و بویراحمد
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
نامهنگاری به مسئولان و انتظار حل مشکلات نشان از سطح آزمندی و ناتوانی است که بر روح و روان مردم استان مستولی شده است و اما از طرف دیگر این موضوع نشاندهنده سیاستهای گداپروری است که در ساخت سیاسی کشور در جریان است.
سفرهای رئیس جمهوری در ایران امری مسبوق به سابقه است و از ابتدای کار دولت محمود احمدینژاد جنبهای نمایشی و تبلیغاتی به خود گرفت. بسیاری از مواقع، هدف و اهداف از چنین سفرهای پرخرجی مشخص نبود.
با شروع به کار دولت جدید، سید ابراهیم رئیسی این سفرها را در دستور کار خود قرار داده است. رئیس جمهور دولت سیزدهم ۹ مهر ماه ۱۴۰۰ به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرد.
سفر رئیس جمهور به استانی که چند روزی از انتصاب استاندار آن نمیگذرد و وی حتی هنوز نمیداند فرمانداران و مدیران در سطوح بالا تا پایینترِ وی چه کسانی هستند کار منطقی به نظر نمیرسید.
به هر صورت با هر کم و کیفی که بود این سفر استانی صورت پذیرفت و حاشیههای مختلفی را با خود به همراه داشت اما نکتهای که در حاشیهی این سفر از نظرها دور افتاد، حجم بالای نامههای مردمی به رئیس جمهور بود.
طبق اعلام مسولان، ۸۹ هزار و ۸۱۴ نامه و درخواست مردمی در استان صورت گرفت و این آمار به اندازهی جمعیت یکی از شهرهای بزرگ استان و نزدیک به جمعیت مرکز استان است و تعداد نامهها نسبت به تناسب جمعیت استان بیسابقه است.
پرواضح است، محتوای این نامهها شامل مواردی مانند: کمک مالی، اشتغال و استخدام، ساخت مسکن، وام ضروری و قرض الحسنه، هزینه درمان، تامین جهیزیه و تامین اقلام ضروری است.
قبل از اینکه در رابطه با این موضوع رفتار مردم یا مسولان را مورد قضاوت قرار دهیم باید دانست نامهنگاری به مسولان و انتظار حل مشکلات نشان از سطح آزمندی و ناتوانی است که بر روح و روان مردم استان مستولی شده است و اما از طرف دیگر این موضوع نشاندهنده سیاستهای گداپروری است که در ساخت سیاسی کشور در جریان است.
در روز جمعه ۹ مهرماه در جمع مردمی که جلوی درب استانداری به طریق مختلف داشتند با وسواس نامه مینوشتند حاضر شدیم.
در موارد متعددی از مردم پرسیدیم که آیا امید دارید رئیس جمهور نامهی شما را بخواند؟ آنها پاسخ دادند نه!
گفتیم پس چرا نامه مینویسید؟ گفتند به هر صورت کوشش بیهوده به زِ آسودگی و خفتگی ...
از محتوا و متن نامهها پرسیده شد و در موارد زیادی بحث از کمک مالی و وام بلاعوض شد.
در شرایط نامناسب اجتماعی و اقتصادی جامعهی ایران که ناشی از سیاستهای نادرست در حوزههای داخلی بوده است انتظار این است مطالبات و درخواستهای عمومی و اجتماعی در بین شهروندان رایج باشد شاهدیم که مردم دردمندانه و عاجزانه تقاضای کوچکِ شخصی و فردی از مقام رئیس جمهور دارند. جنس رفتارشناسی نامهنگاری مردم استان نشانگر نظریهی جامعهی تودهای است. نگارنده نسبت به واژه «توده» نگاه توصیفی داشته و ضرورتاَ آن را مثبت یا منفی قلمداد نمیکند.
از نظر هانا آرنت در یک جامعهی تودهای، افراد فاقد آگاهیهای جمعی هستند و هیچ گونه مصلحت و خیر عمومی یا گروهی در بین افراد آن نیست. زیرا اساساً اعضای جامعهی تودهوار، افرادی بیهویت، بیتفاوتاند که صرفاً به منفعت شخصی و فردی خود توجه دارند. تحلیل نامههای نوشته شده به رئیس جمهور نشانگر آن است که مردم انتظار دارند فرد به فرد و تک به تک مشکلات آنها حل شده و دغدغهای برای حل امور بهصورت عمومی و جمعی ندارند.
تجربهی چهار دههی گذشته به مردم و دولت نشان داده است که نمیتوان مشکلات جامعه را بهصورت فرد به فرد و با نامهنگاری حل کرد. اما همچنان در بر همان پاشنه میچرخد و تغییر نگرشی در میان مسئولان و مردم مشاهده نمیکنیم و همچنان مردم منتظر پاسخگویی خلق الساعهی رئیس جمهور به نامهها و دریافت اکسیر شفابخشی از وی میباشند. بهنظر میرسد الگوی حکمرانی مطلوب حلقهی مفقودهی دهههای اخیر در کشور و به ویژه استانهای کمتربرخوردار مانند کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
ایده حکمرانی مطلوب به دنبال آن است که دولتها و بهطورکلی ساختار اداری و سیاسی را بهسمتی هدایت کند که حداقل آسیبها و فساد و در مقابل، بالاترین کارایی و عملکرد، سبب احساس خوشبختی و شادکامی را در شهروندان شود.
دوای دردِ جامعهی امروز ایران، کمکهای بلاعوض و مواردی از این دست نیست. بلکه در ساحتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت موظف است سیاستهای بازتوزیع ثروت را برای جلوگیری از افزایش شکاف طبقاتی مد نظر قرار دهد.
دولت جدید اگر به دنبال مفاهیمی مانند عدالت است باید ارکان مهم توسعه یعنی اقتصاد، جامعه و محیط زیست را در کنار هم دیده و بر پایهی برنامهی جامع و هدفمند حرکت کند و از رویکردهای مقطعی، عوامانه و تودهگرا فاصله بگیرد.
از استاندار و مدیران در سطوح مختلف استان نیز انتظار میرود نگاهی جامع و کلاننگر داشته و در سیکل معیوب و ناکارآمد پاسخگویی به تقاضاهای شخصی و فردی نیفتند و برای خیر عمومی چارهای اندیشه کنند.
_________
نویسنده: صیاد خردمند
سفرهای رئیس جمهوری در ایران امری مسبوق به سابقه است و از ابتدای کار دولت محمود احمدینژاد جنبهای نمایشی و تبلیغاتی به خود گرفت. بسیاری از مواقع، هدف و اهداف از چنین سفرهای پرخرجی مشخص نبود.
با شروع به کار دولت جدید، سید ابراهیم رئیسی این سفرها را در دستور کار خود قرار داده است. رئیس جمهور دولت سیزدهم ۹ مهر ماه ۱۴۰۰ به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرد.
سفر رئیس جمهور به استانی که چند روزی از انتصاب استاندار آن نمیگذرد و وی حتی هنوز نمیداند فرمانداران و مدیران در سطوح بالا تا پایینترِ وی چه کسانی هستند کار منطقی به نظر نمیرسید.
به هر صورت با هر کم و کیفی که بود این سفر استانی صورت پذیرفت و حاشیههای مختلفی را با خود به همراه داشت اما نکتهای که در حاشیهی این سفر از نظرها دور افتاد، حجم بالای نامههای مردمی به رئیس جمهور بود.
طبق اعلام مسولان، ۸۹ هزار و ۸۱۴ نامه و درخواست مردمی در استان صورت گرفت و این آمار به اندازهی جمعیت یکی از شهرهای بزرگ استان و نزدیک به جمعیت مرکز استان است و تعداد نامهها نسبت به تناسب جمعیت استان بیسابقه است.
پرواضح است، محتوای این نامهها شامل مواردی مانند: کمک مالی، اشتغال و استخدام، ساخت مسکن، وام ضروری و قرض الحسنه، هزینه درمان، تامین جهیزیه و تامین اقلام ضروری است.
قبل از اینکه در رابطه با این موضوع رفتار مردم یا مسولان را مورد قضاوت قرار دهیم باید دانست نامهنگاری به مسولان و انتظار حل مشکلات نشان از سطح آزمندی و ناتوانی است که بر روح و روان مردم استان مستولی شده است و اما از طرف دیگر این موضوع نشاندهنده سیاستهای گداپروری است که در ساخت سیاسی کشور در جریان است.
در روز جمعه ۹ مهرماه در جمع مردمی که جلوی درب استانداری به طریق مختلف داشتند با وسواس نامه مینوشتند حاضر شدیم.
در موارد متعددی از مردم پرسیدیم که آیا امید دارید رئیس جمهور نامهی شما را بخواند؟ آنها پاسخ دادند نه!
گفتیم پس چرا نامه مینویسید؟ گفتند به هر صورت کوشش بیهوده به زِ آسودگی و خفتگی ...
از محتوا و متن نامهها پرسیده شد و در موارد زیادی بحث از کمک مالی و وام بلاعوض شد.
در شرایط نامناسب اجتماعی و اقتصادی جامعهی ایران که ناشی از سیاستهای نادرست در حوزههای داخلی بوده است انتظار این است مطالبات و درخواستهای عمومی و اجتماعی در بین شهروندان رایج باشد شاهدیم که مردم دردمندانه و عاجزانه تقاضای کوچکِ شخصی و فردی از مقام رئیس جمهور دارند. جنس رفتارشناسی نامهنگاری مردم استان نشانگر نظریهی جامعهی تودهای است. نگارنده نسبت به واژه «توده» نگاه توصیفی داشته و ضرورتاَ آن را مثبت یا منفی قلمداد نمیکند.
از نظر هانا آرنت در یک جامعهی تودهای، افراد فاقد آگاهیهای جمعی هستند و هیچ گونه مصلحت و خیر عمومی یا گروهی در بین افراد آن نیست. زیرا اساساً اعضای جامعهی تودهوار، افرادی بیهویت، بیتفاوتاند که صرفاً به منفعت شخصی و فردی خود توجه دارند. تحلیل نامههای نوشته شده به رئیس جمهور نشانگر آن است که مردم انتظار دارند فرد به فرد و تک به تک مشکلات آنها حل شده و دغدغهای برای حل امور بهصورت عمومی و جمعی ندارند.
تجربهی چهار دههی گذشته به مردم و دولت نشان داده است که نمیتوان مشکلات جامعه را بهصورت فرد به فرد و با نامهنگاری حل کرد. اما همچنان در بر همان پاشنه میچرخد و تغییر نگرشی در میان مسئولان و مردم مشاهده نمیکنیم و همچنان مردم منتظر پاسخگویی خلق الساعهی رئیس جمهور به نامهها و دریافت اکسیر شفابخشی از وی میباشند. بهنظر میرسد الگوی حکمرانی مطلوب حلقهی مفقودهی دهههای اخیر در کشور و به ویژه استانهای کمتربرخوردار مانند کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
ایده حکمرانی مطلوب به دنبال آن است که دولتها و بهطورکلی ساختار اداری و سیاسی را بهسمتی هدایت کند که حداقل آسیبها و فساد و در مقابل، بالاترین کارایی و عملکرد، سبب احساس خوشبختی و شادکامی را در شهروندان شود.
دوای دردِ جامعهی امروز ایران، کمکهای بلاعوض و مواردی از این دست نیست. بلکه در ساحتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت موظف است سیاستهای بازتوزیع ثروت را برای جلوگیری از افزایش شکاف طبقاتی مد نظر قرار دهد.
دولت جدید اگر به دنبال مفاهیمی مانند عدالت است باید ارکان مهم توسعه یعنی اقتصاد، جامعه و محیط زیست را در کنار هم دیده و بر پایهی برنامهی جامع و هدفمند حرکت کند و از رویکردهای مقطعی، عوامانه و تودهگرا فاصله بگیرد.
از استاندار و مدیران در سطوح مختلف استان نیز انتظار میرود نگاهی جامع و کلاننگر داشته و در سیکل معیوب و ناکارآمد پاسخگویی به تقاضاهای شخصی و فردی نیفتند و برای خیر عمومی چارهای اندیشه کنند.
_________
نویسنده: صیاد خردمند