تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۲۶
کد مطلب : ۴۷۳۷۷۹
یادداشت؛
تحلیلی بر ماهیت انتخابات در حوزهی بویراحمد
۰
کبنا ؛یادداشت - محمدباقر راد - انتخابات رویدادی است که بنیادش بر دموکراسی و آزادی اندیشی استوار است و اگر فرایند آن در سطح استانداردهای تعریف شده بینالمللی و در یک فضای سالم رقابتی مبتنی بر آزادی عقیده، رعایت قواعد انتخاباتی، تحمل اندیشههای گوناگون و حتی مخالف برگزار شود، باعث رشد و بلوغ اجتماعی جامعه میشود.در حقیقت انتخابات پدیدهای است که بشر برای نفی دیکتاتوری و عبور از منیتها، خودخواهیها، خودبرتربینیها و انحصارطلبیها انتخاب کرده است تا بتواند راه و روشی بهگزینی، انتخاب اصلح، شایستهسالاری را با مراجعه به آرای عمومی و خرد جمعی به دست آورد.
اما اصل انتخابات در جوامعی که بافت اصلی و ترکیب جمعیتش عشیرهای - قبیلهای است تحتالشعاع هویت فرهنگی و تاریخی عشیرهای قرار میگیرد. گرچه ما در قرن 21 میلادی زندگی میکنیم وسبک زندگی اکثریت جامعه آماری بویراحمد شهر نشینی وصنعتی است ولی به دلیل سابقه کم شهرنشینی در این منطقه ازایران هنوز نگرش بخش قابل توجهی از جامعه آماریش نسبت به مسائل اجتماعی از جمله انتخابات، نگرشی عشیره ای – قبیله ای قبل از زندگی شهرنشینی است که ریشه در دوران زندگی ملوک الطوایفی گذشتگان دارد. تا زمانی که شاخصترین مولفه ی شیوهی انتخاب نامزدهای انتخاباتی در این حوزه انتخابی وحوزه های مشابه مرزبندی جغرافی، زادگاهی و سیاسی دوران ملوک الطوایفی وایلخانی گذشتگان باشد. اهداف انتخاباتی محقق نخواهد شد و تحولی چشمگیر در حوزهی فرهنگ، اقتصاد، صنعت این مناطق اتفاق نخواهد افتاد. یکی از بزرگترین موانع پیشرفت وتوسعه نیافتگی استان کهگیلویه وبویراحمد در مقایسه با دیگر استانهای توسعه یافته مسئله دخالت نگرش قبیله گرایی وطایفه محوری در امورات اجتماعی، سیاسی واداری است در حالی که این تفکر در جوامع پیشرفته وتوسعه یافته موضوعیت ندارد ومنسوخ شده است. مولفههای متعددی در پازل انتخابات موثر، محرک ورای سازبوده و هستند که عبارتند از:
1-جریانهای سیاسی کشورمانند اصلاح طلب، اصول گرا و...
2-رسانههای جمعی و عمومی
3- اسپانسرها و پیمانکاران معاملهگر
4-معتمدین محلی و فعالین سیاسی و با نفوذ در جامعه
5- جایگاه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تجربی، علمی و کاریزماتیک نامزدهای انتخاباتی
اما گاهی تودهی عظیمی از رأیدهندگان بیشتر عام و بعضاً خاص که ملاک رأیشان تعلق و تعصب طایفهگری است معادلات را به هم میزند و هنگامی که این غول بیمنطق انتخاباتی تحریک، تهییج و فعال شود سرنوشت انتخابات را رقم میزند. آنچه مسلم است و لازم است که جامعه آماری عام و خاص رأیدهنده به آن توجه کند مختصات زمان و مکان و مقتضیات دورهای است که زندگی میکنیم دنیای امروز دنیای ارتباطات است دنیای دهکده جهانی است دنیایی است که در آن حقوق بشر و حقوق شهروندی مطرح است. امروزه در بین مردم شهرنشین بویراحمد و در همسایگی آنها اقلیتهای مختلفی از دیگر نقاط ایران زندگی میکنند و لازم است که حقوق شهروندی آنها بخصوص مسئولین استانی و شهرستانی علیالخصوص در عرصه انتخابات محفوظ بماند. اگر تفکر انحصاری عشیرهای - قبیلهای مشکلگشا و راهگشا بود در بین مردمان قبیلهمان اینهمه فقر، بیکاری، افسردگی موج نمیزد و درآمد سالانه خانوارمان از میانگین کشوری پایینتر نبود. فلذا لازم است که متولیان امور فرهنگی به جایگاه فرهنگ در توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی توجه ویژه داشته باشند.
بدیهی است یکی از مولفههای اخذ رأی توسط نامزدهای انتخاباتی و دستیابی به کرسی پارلمانی میتواند توجه به ظرفیتها و استعدادهای اقوام گوناگون باشد؛ اما موجسواری بر تعصبات قومی و قبیلهای امری مذموم و ناپسند است که بهخصوص در دوره 11 و12 انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشتر شاهد آن بودیم اگر ادوار گذشته انتخابات حوزه بویراحمد را به دقت بررسی کنیم متوجه میشویم که در ادوار مختلف انتخابات این حوزه، شاخص جریانهای سیاسی کشور اصلاحطلبی و اصولگرایی هماهنگ با دولتها تعیین کننده اصلی وبرنده انتخابات بودند اما با کم رنگ شدن جریانهای سیاسی کشور و عدم اقبال عمومی به اصول گرایی واصلاح طلبی در مناطقی مانند بویراحمد جریان طایفه گرایی در دور نهم کلید زده شد، در دور یازدهم غالب شد ودر دور دوازدهم به اوج خود رسید وعملاً بویراحمد را سه قطبی کرد واگر این روند وتفکر ادامه داشته باشد آینده مبهمی برای بویراحمد رقم خواهد زد. محصول انتخابات عشیرهای – قبیلهای نه تنها باعث بروز تنش، ترک برداشتن گسلهای قومی وفعال نمودن تعصبات وتعلقات برتری طلبی قومی میشود بلکه مانع پیشرفت، عمران وآبادی منطقه میشود. از دیگر آسیبهای جدی این نوع انتخابات جابجایی اولویتهای ضروری منطقه، منزوی کردن بسیاری از اشخاص فرهیخته، توانمند وعدم حضور نخبههای علمی –سیاسی جوان در میدان رقابت انتخابات میباشد.
کلام آخر اینکه تنوع قومی و فرهنگی در یک منطقه نهتنها یک تهدید نیست؛ بلکه فرصتی است برای همه از جمله نمایندهی مجلس و مسئولین تا از ظرفیتهای بیشمار اقوام گوناگون در جهت پیشرفت و توسعهی منطقهی خود گام بردارند. نماینده و مسئولی که جایگاه پستش محصول تفکر طایفهگرایی باشد نهتنها در انجام وظایفش موفق نخواهد شد؛ بلکه محکوم به سکوت در مقابل زیادهخواهیها، تندرویها، هیجانات کاذب انتخاباتی و اقدامات غیراخلاقی افراد منسوب به طایفه و عشیرهاش، علیرغم میل باطنیاش خواهد بود کمااینکه در جریان انتخابات اخیر و پس از انتخابات شاهد بداخلاقیهای انتخاباتی بودیم و خسارت مادی و معنوی به برخی همشهریان وارد شد؛ اما دریغ از یک واکنش و محکومیت ساده در قبال اتفاقات ناخوشایند منتسب به کاندیداهای محترم. بههرحال انتخابات تمام شد و رقابت دیروز باید جای خود را با رفاقت امروز بسپارد. از معتمدین محلی، کنشگران مؤثر سیاسی، اجتماعی، دانشگاهی و حوزوی انتظار میرود نقش سازندهی خود را جهت تحکیم روابط مردمان شریف خطه بویراحمد بکار گیرند و منتخب حوزه انتخابات بویراحمد را در امر وکالت یاری کنند. از نمایندهی محترم هم انتظار میرود تمام تلاش و وقت گرانبهای خود را صرف عمران و آبادانی منطقه با بهکارگیری نیروهای توانمند، متخصص و شایستهسالار از همهی طیفها و گروهها بنماید و جمله آخر اینکه: شاید یک نماینده در مرحلهی اول با رأی و اقبال مردم وارد مجلس شود؛ اما در دورههای بعد عملکرد چهارسالهاش او را روانه پارلمان خواهد کرد.
اما اصل انتخابات در جوامعی که بافت اصلی و ترکیب جمعیتش عشیرهای - قبیلهای است تحتالشعاع هویت فرهنگی و تاریخی عشیرهای قرار میگیرد. گرچه ما در قرن 21 میلادی زندگی میکنیم وسبک زندگی اکثریت جامعه آماری بویراحمد شهر نشینی وصنعتی است ولی به دلیل سابقه کم شهرنشینی در این منطقه ازایران هنوز نگرش بخش قابل توجهی از جامعه آماریش نسبت به مسائل اجتماعی از جمله انتخابات، نگرشی عشیره ای – قبیله ای قبل از زندگی شهرنشینی است که ریشه در دوران زندگی ملوک الطوایفی گذشتگان دارد. تا زمانی که شاخصترین مولفه ی شیوهی انتخاب نامزدهای انتخاباتی در این حوزه انتخابی وحوزه های مشابه مرزبندی جغرافی، زادگاهی و سیاسی دوران ملوک الطوایفی وایلخانی گذشتگان باشد. اهداف انتخاباتی محقق نخواهد شد و تحولی چشمگیر در حوزهی فرهنگ، اقتصاد، صنعت این مناطق اتفاق نخواهد افتاد. یکی از بزرگترین موانع پیشرفت وتوسعه نیافتگی استان کهگیلویه وبویراحمد در مقایسه با دیگر استانهای توسعه یافته مسئله دخالت نگرش قبیله گرایی وطایفه محوری در امورات اجتماعی، سیاسی واداری است در حالی که این تفکر در جوامع پیشرفته وتوسعه یافته موضوعیت ندارد ومنسوخ شده است. مولفههای متعددی در پازل انتخابات موثر، محرک ورای سازبوده و هستند که عبارتند از:
1-جریانهای سیاسی کشورمانند اصلاح طلب، اصول گرا و...
2-رسانههای جمعی و عمومی
3- اسپانسرها و پیمانکاران معاملهگر
4-معتمدین محلی و فعالین سیاسی و با نفوذ در جامعه
5- جایگاه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تجربی، علمی و کاریزماتیک نامزدهای انتخاباتی
اما گاهی تودهی عظیمی از رأیدهندگان بیشتر عام و بعضاً خاص که ملاک رأیشان تعلق و تعصب طایفهگری است معادلات را به هم میزند و هنگامی که این غول بیمنطق انتخاباتی تحریک، تهییج و فعال شود سرنوشت انتخابات را رقم میزند. آنچه مسلم است و لازم است که جامعه آماری عام و خاص رأیدهنده به آن توجه کند مختصات زمان و مکان و مقتضیات دورهای است که زندگی میکنیم دنیای امروز دنیای ارتباطات است دنیای دهکده جهانی است دنیایی است که در آن حقوق بشر و حقوق شهروندی مطرح است. امروزه در بین مردم شهرنشین بویراحمد و در همسایگی آنها اقلیتهای مختلفی از دیگر نقاط ایران زندگی میکنند و لازم است که حقوق شهروندی آنها بخصوص مسئولین استانی و شهرستانی علیالخصوص در عرصه انتخابات محفوظ بماند. اگر تفکر انحصاری عشیرهای - قبیلهای مشکلگشا و راهگشا بود در بین مردمان قبیلهمان اینهمه فقر، بیکاری، افسردگی موج نمیزد و درآمد سالانه خانوارمان از میانگین کشوری پایینتر نبود. فلذا لازم است که متولیان امور فرهنگی به جایگاه فرهنگ در توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی توجه ویژه داشته باشند.
بدیهی است یکی از مولفههای اخذ رأی توسط نامزدهای انتخاباتی و دستیابی به کرسی پارلمانی میتواند توجه به ظرفیتها و استعدادهای اقوام گوناگون باشد؛ اما موجسواری بر تعصبات قومی و قبیلهای امری مذموم و ناپسند است که بهخصوص در دوره 11 و12 انتخابات مجلس شورای اسلامی بیشتر شاهد آن بودیم اگر ادوار گذشته انتخابات حوزه بویراحمد را به دقت بررسی کنیم متوجه میشویم که در ادوار مختلف انتخابات این حوزه، شاخص جریانهای سیاسی کشور اصلاحطلبی و اصولگرایی هماهنگ با دولتها تعیین کننده اصلی وبرنده انتخابات بودند اما با کم رنگ شدن جریانهای سیاسی کشور و عدم اقبال عمومی به اصول گرایی واصلاح طلبی در مناطقی مانند بویراحمد جریان طایفه گرایی در دور نهم کلید زده شد، در دور یازدهم غالب شد ودر دور دوازدهم به اوج خود رسید وعملاً بویراحمد را سه قطبی کرد واگر این روند وتفکر ادامه داشته باشد آینده مبهمی برای بویراحمد رقم خواهد زد. محصول انتخابات عشیرهای – قبیلهای نه تنها باعث بروز تنش، ترک برداشتن گسلهای قومی وفعال نمودن تعصبات وتعلقات برتری طلبی قومی میشود بلکه مانع پیشرفت، عمران وآبادی منطقه میشود. از دیگر آسیبهای جدی این نوع انتخابات جابجایی اولویتهای ضروری منطقه، منزوی کردن بسیاری از اشخاص فرهیخته، توانمند وعدم حضور نخبههای علمی –سیاسی جوان در میدان رقابت انتخابات میباشد.
کلام آخر اینکه تنوع قومی و فرهنگی در یک منطقه نهتنها یک تهدید نیست؛ بلکه فرصتی است برای همه از جمله نمایندهی مجلس و مسئولین تا از ظرفیتهای بیشمار اقوام گوناگون در جهت پیشرفت و توسعهی منطقهی خود گام بردارند. نماینده و مسئولی که جایگاه پستش محصول تفکر طایفهگرایی باشد نهتنها در انجام وظایفش موفق نخواهد شد؛ بلکه محکوم به سکوت در مقابل زیادهخواهیها، تندرویها، هیجانات کاذب انتخاباتی و اقدامات غیراخلاقی افراد منسوب به طایفه و عشیرهاش، علیرغم میل باطنیاش خواهد بود کمااینکه در جریان انتخابات اخیر و پس از انتخابات شاهد بداخلاقیهای انتخاباتی بودیم و خسارت مادی و معنوی به برخی همشهریان وارد شد؛ اما دریغ از یک واکنش و محکومیت ساده در قبال اتفاقات ناخوشایند منتسب به کاندیداهای محترم. بههرحال انتخابات تمام شد و رقابت دیروز باید جای خود را با رفاقت امروز بسپارد. از معتمدین محلی، کنشگران مؤثر سیاسی، اجتماعی، دانشگاهی و حوزوی انتظار میرود نقش سازندهی خود را جهت تحکیم روابط مردمان شریف خطه بویراحمد بکار گیرند و منتخب حوزه انتخابات بویراحمد را در امر وکالت یاری کنند. از نمایندهی محترم هم انتظار میرود تمام تلاش و وقت گرانبهای خود را صرف عمران و آبادانی منطقه با بهکارگیری نیروهای توانمند، متخصص و شایستهسالار از همهی طیفها و گروهها بنماید و جمله آخر اینکه: شاید یک نماینده در مرحلهی اول با رأی و اقبال مردم وارد مجلس شود؛ اما در دورههای بعد عملکرد چهارسالهاش او را روانه پارلمان خواهد کرد.