تاریخ انتشار
شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۱۱
کد مطلب : ۴۶۹۴۳۵
گفت و گوی اختصاصی کبنانیوز با مربی بینالمللی فدراسیون دو و میدانی در کهگیلویه و بویراحمد
ورزشکارهای ما خیلی استعداد دارند / گاهی فشارهای سیاسی باعث شده که نیرویی تخصصی سر جای خود بکار گرفته نشود / هتل ورزشی ما ۲۰ سال پیش کلنگ آنزده شد و هنوز افتتاح نشده است! / ورزشکارهای ما خودشان را با ورزشکارهای استانهای دیگر مقایسه میکنند، میبینند که چه هزینهها و هدایایی به انان میدهند / اگر توجهی نشود استعدادهای ما سوخته میشوند
۰
کبنا ؛
از جمله معضلات قهرمانی ورزش در استان کهگیلویه و بویراحمد نبود اعتبارات و زیرساخت ها است، با وجودی که استعدادهای ورزشی استان با کمترین امکانات در مسابقات ملی و بین المللی کسب افتخار و مدال می کنند، اما به دلیل عدم حمایت مالی و نبود زیرساخت ها حیات ورزشی آنها خیلی زود تمام می شود. امیدمحمد محمدی مربی بینالمللی فدراسیون دو و میدانی بخش پرتابها در گفت و گوی اختصاصی با کبنا نیوز به این مسائل پرداخته است:
آقای محمدی برای توسعه و استفاده بهتر از استعدادهای ورزشی در کهگیلویه و بویراحمد باید چه کنیم؟
ورزش یک ارگان وابسته به سلامت و مبحثی تخصصی است، استاندار، نمایندگان و مدیران باید به این موضوع آگاهی داشته باشند، اما گاهی اوقات میبینیم مدیران هیچ تخصصی از ورزش ندارند. همین باعث میشود که کار قهرمانان ورزشی عقب بیفتد و درک نشود، تا بخواهیم مدیر را آماده کنیم و به او بفهمانیم که اوضاع ورزش از چه قرار است، عمر مدیریتی او تمام میشود و عمر ورزشی ما هم تمام میشود.
لذا باید نیروی تخصصی بیاورند، و این نیروی تخصصی سر جای خود قرار بگیرد. زیرساختها باید عادلانه تقسیم شود و هر هیئتی کار خود را انجام دهد. من مدرس فدراسیون هستم و در کشورهای خارجی کارگاههایی را شرکت کردهام، امکانات ما خیلی از نظر زیرساختی پایین است. اگر ورزش را یک مثلث در نظر بگیریم، مربی، ورزشکار، تجهیزات سه سر این مثلث هستند و باید هر سه اینها وجود داشته باشند. چیزی که در کشور ما کمبود آن خیلی احساس میشود تجهیزات است.
رقیبهای آقای پیروج، شاگرد من، از انگلیس و مربی او قهرمان المپیک بوده است، ما با این افراد رقابت میکنیم. در این بازیها در کشور چین رقبای خود را پشت سر گذاشتیم، در بازیهای آسیایی همه مدالها را گرفتیم، این نشان میدهد که ورزشکارهای ما خیلی استعداد دارند.
اگر بخواهیم در نسل آینده قهرمان پروری داشته باشیم، باید تجهیزات و زیرساختها را آماده کنیم. ورزشکاران ما وقتی میروند تجهیزات کشورهای خارجی را میبینند، مطمئن باشید که هیچوقت به سمت مربیگری نمیروند، چون سطح تجهیزات کشورهای خارجی خیلی بالا است و ورزشکاران ما با دیدن این زیرساختها بیانگیزه میشوند. از طرفی رفتارهای سازمانی باید تغییر کند و هم حداقل امکانات را فراهم کنیم تا قدری از این عقب ماندگی رفع شود.
گاهی اوقات تصور میشود سیاست در ورزش دخیل میشود، نظر شما در این باره چیست؟
کاروان ورزشی که به کشور دیگری میرود سیاست و مذهب و اقتصاد هر دو کشور میزبان و میهمان به نمایش میگذارد، ورزشکاران ما سفیرهای جمهوری اسلامی ایران هستند. بنابراین سیاست هم دخیل میشود، ولی سیاستها باید منطبق با رشته و شغل باشد. ما میتوانیم یک مهندس را رئیس بیمارستان کنیم؟ نمیتوانیم. ورزش رشتههای تخصصی دارد و افراد تخصصی باید وارد مدیریت ورزشی شوند. ما نمیگوییم سیاست نباشد، ولی نه در این حد که فلان نماینده نیرویی دارد که جایی برایش پیدا نکرده و بیاید او را در اداره ورزش بگمارد. ما نیروهای تخصصی داریم ولی گاهاً همین نیروهای تخصصی سیاسی کاری میکنند و هیچ کمکی به ورزش نمیکنند. مدیر باید دلسوز و ورزشی باشد و قهرمانان را درک کند. مربیگری نتیجه سالهای سال تلاش یک ورزشکار است و باید این موضوع درک شود. آقای دهقان مدیرکل هستند و در بحث ورزش هم بودهاند، ولی گاهی فشارهای سیاسی باعث شده که نیرویی تخصصی سر جای خود بکار گرفته نشود.
برای بهبود وضعیت زیرساختها باید چه کاری انجام دهیم؟
به نظر من مدیرکل ورزش به تنهایی نمیتواند در حوزه زیرساختها کمک کند، استاندار و نمایندهها باید برای حوزه زیرساختها تلاش کنند. شهر ما پایتخت طبیعت ایران است و استان چهارفصلی داریم، آیا ما نمیتوانیم در شهرستانهای استان اردوی تیمهای ملی و تیمهای بزرگ را ایجاد کنیم؟ الان مدیران ما بومی و دلسوز هستند، ولی چرا نمیتوانیم زیرساختها را ایجاد کنیم؟ استادیوم ۱۵ هزار نفری یاسوج برای نیروهایش ردیف استخدام ندارد، هتل ورزشی ما ۲۰ سال پیش کلنگ آنزده شد و هنوز افتتاح نشده است! ما اگر زیرساخت داشته باشیم میتوانیم میزبانی مسابقات را بگیریم. کشور چین وقتی مسابقات بزرگ جهانی را در یک شهر کوچکی به اندازه یاسوج برگزار میکند، دارد قدرت خود را به نمایش میگذارد، ما باید فکرهای بزرگی داشته باشیم و بتوانیم با ایجاد زیرساخت ها میزبانی مسابقات ملی را در یاسوج بگیریم.
تنها اسپانسری که وجود دارد شرکت نفت است، و اسپانسر خاصی در سطح استان نداریم. در استان ما ورزشکارهای ملی و فراملی خوبی وجود دارد، بحث فقط مربی نیست، ما نیاز به زیرساخت داریم، خیلیها تشویق میکنند، ارگانهایی مثل سپاه همیشه کمک کرده و تشویق کردهاند، دفتر امام جمعه تشویق کرده است. مدیرکل ورزش ما را کمک کرد. اما ورزشکارهای ما خودشان را با ورزشکارهای استانهای دیگر مقایسه میکنند، میبینند که چه هزینهها و هدایایی به آنان میدهند. مسئولان باید به این چند قهرمان ورزشی استان رسیدگی کنند. اگر توجهی نشود قهرمانان ما دیگر انگیزه حضور در مسابقات را پیدا نمیکنند و استعدادهای ما سوخته میشوند. مورد دیگر بحث آموزش است. لازم است که مباحث آموزشی در رشتههای ورزشی استان بهبود پیدا کند. همچنین باید متخصصان در اداره ورزش حضور پیدا کنند و از نگهبان دم در گرفته تا مدیرکل باید همگی ورزشی باشن و ورزشی فکر کنند.
سخن پایانی؟
از همه مسوولان استان کهگیلویه و بویراحمد بهویژه آقای استاندار که ما را در این راه همراهی کردند، صمیمانه تشکر میکنم.
آقای محمدی برای توسعه و استفاده بهتر از استعدادهای ورزشی در کهگیلویه و بویراحمد باید چه کنیم؟
ورزش یک ارگان وابسته به سلامت و مبحثی تخصصی است، استاندار، نمایندگان و مدیران باید به این موضوع آگاهی داشته باشند، اما گاهی اوقات میبینیم مدیران هیچ تخصصی از ورزش ندارند. همین باعث میشود که کار قهرمانان ورزشی عقب بیفتد و درک نشود، تا بخواهیم مدیر را آماده کنیم و به او بفهمانیم که اوضاع ورزش از چه قرار است، عمر مدیریتی او تمام میشود و عمر ورزشی ما هم تمام میشود.
لذا باید نیروی تخصصی بیاورند، و این نیروی تخصصی سر جای خود قرار بگیرد. زیرساختها باید عادلانه تقسیم شود و هر هیئتی کار خود را انجام دهد. من مدرس فدراسیون هستم و در کشورهای خارجی کارگاههایی را شرکت کردهام، امکانات ما خیلی از نظر زیرساختی پایین است. اگر ورزش را یک مثلث در نظر بگیریم، مربی، ورزشکار، تجهیزات سه سر این مثلث هستند و باید هر سه اینها وجود داشته باشند. چیزی که در کشور ما کمبود آن خیلی احساس میشود تجهیزات است.
رقیبهای آقای پیروج، شاگرد من، از انگلیس و مربی او قهرمان المپیک بوده است، ما با این افراد رقابت میکنیم. در این بازیها در کشور چین رقبای خود را پشت سر گذاشتیم، در بازیهای آسیایی همه مدالها را گرفتیم، این نشان میدهد که ورزشکارهای ما خیلی استعداد دارند.
اگر بخواهیم در نسل آینده قهرمان پروری داشته باشیم، باید تجهیزات و زیرساختها را آماده کنیم. ورزشکاران ما وقتی میروند تجهیزات کشورهای خارجی را میبینند، مطمئن باشید که هیچوقت به سمت مربیگری نمیروند، چون سطح تجهیزات کشورهای خارجی خیلی بالا است و ورزشکاران ما با دیدن این زیرساختها بیانگیزه میشوند. از طرفی رفتارهای سازمانی باید تغییر کند و هم حداقل امکانات را فراهم کنیم تا قدری از این عقب ماندگی رفع شود.
گاهی اوقات تصور میشود سیاست در ورزش دخیل میشود، نظر شما در این باره چیست؟
کاروان ورزشی که به کشور دیگری میرود سیاست و مذهب و اقتصاد هر دو کشور میزبان و میهمان به نمایش میگذارد، ورزشکاران ما سفیرهای جمهوری اسلامی ایران هستند. بنابراین سیاست هم دخیل میشود، ولی سیاستها باید منطبق با رشته و شغل باشد. ما میتوانیم یک مهندس را رئیس بیمارستان کنیم؟ نمیتوانیم. ورزش رشتههای تخصصی دارد و افراد تخصصی باید وارد مدیریت ورزشی شوند. ما نمیگوییم سیاست نباشد، ولی نه در این حد که فلان نماینده نیرویی دارد که جایی برایش پیدا نکرده و بیاید او را در اداره ورزش بگمارد. ما نیروهای تخصصی داریم ولی گاهاً همین نیروهای تخصصی سیاسی کاری میکنند و هیچ کمکی به ورزش نمیکنند. مدیر باید دلسوز و ورزشی باشد و قهرمانان را درک کند. مربیگری نتیجه سالهای سال تلاش یک ورزشکار است و باید این موضوع درک شود. آقای دهقان مدیرکل هستند و در بحث ورزش هم بودهاند، ولی گاهی فشارهای سیاسی باعث شده که نیرویی تخصصی سر جای خود بکار گرفته نشود.
برای بهبود وضعیت زیرساختها باید چه کاری انجام دهیم؟
به نظر من مدیرکل ورزش به تنهایی نمیتواند در حوزه زیرساختها کمک کند، استاندار و نمایندهها باید برای حوزه زیرساختها تلاش کنند. شهر ما پایتخت طبیعت ایران است و استان چهارفصلی داریم، آیا ما نمیتوانیم در شهرستانهای استان اردوی تیمهای ملی و تیمهای بزرگ را ایجاد کنیم؟ الان مدیران ما بومی و دلسوز هستند، ولی چرا نمیتوانیم زیرساختها را ایجاد کنیم؟ استادیوم ۱۵ هزار نفری یاسوج برای نیروهایش ردیف استخدام ندارد، هتل ورزشی ما ۲۰ سال پیش کلنگ آنزده شد و هنوز افتتاح نشده است! ما اگر زیرساخت داشته باشیم میتوانیم میزبانی مسابقات را بگیریم. کشور چین وقتی مسابقات بزرگ جهانی را در یک شهر کوچکی به اندازه یاسوج برگزار میکند، دارد قدرت خود را به نمایش میگذارد، ما باید فکرهای بزرگی داشته باشیم و بتوانیم با ایجاد زیرساخت ها میزبانی مسابقات ملی را در یاسوج بگیریم.
تنها اسپانسری که وجود دارد شرکت نفت است، و اسپانسر خاصی در سطح استان نداریم. در استان ما ورزشکارهای ملی و فراملی خوبی وجود دارد، بحث فقط مربی نیست، ما نیاز به زیرساخت داریم، خیلیها تشویق میکنند، ارگانهایی مثل سپاه همیشه کمک کرده و تشویق کردهاند، دفتر امام جمعه تشویق کرده است. مدیرکل ورزش ما را کمک کرد. اما ورزشکارهای ما خودشان را با ورزشکارهای استانهای دیگر مقایسه میکنند، میبینند که چه هزینهها و هدایایی به آنان میدهند. مسئولان باید به این چند قهرمان ورزشی استان رسیدگی کنند. اگر توجهی نشود قهرمانان ما دیگر انگیزه حضور در مسابقات را پیدا نمیکنند و استعدادهای ما سوخته میشوند. مورد دیگر بحث آموزش است. لازم است که مباحث آموزشی در رشتههای ورزشی استان بهبود پیدا کند. همچنین باید متخصصان در اداره ورزش حضور پیدا کنند و از نگهبان دم در گرفته تا مدیرکل باید همگی ورزشی باشن و ورزشی فکر کنند.
سخن پایانی؟
از همه مسوولان استان کهگیلویه و بویراحمد بهویژه آقای استاندار که ما را در این راه همراهی کردند، صمیمانه تشکر میکنم.
تقریبا تمامی شاگردان استاد محمدی در رشته های مختلف دو میدانی و در دهه های مختلف دارای مقام و عضو تیم ملی بوده اند بنابراین باید از این مربی بینظیر استفاده بشه و مورد تقدیر و تکریم قرار بگیره. والله این مربی در هر استان دیگری بود نمیگذاشتن قند تو دلش اب بشه اونقدر که برای زحماتش و شاگردانش هزینه میکردند اما در استان ما چی!