کبنا ؛فرزاد باقرزاده
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تردیدی نیست که یکی از آفات بزرگ جریانات سیاسی و فکری در کشور و یکی از عوامل اصلی جلوگیری از شایسته سالاری و رشد و بالندگی نخبگان این ملت و بکار گیری آنها در مصادر امور نفوذ و ورود فرصت طلبانی است که در این جریانات و احزاب رخنه نموده واجازه اتخاذ تصمیمات درست و دادن حق به صاحبان آن را از این گروههای سیاسی میگیرند.
این فرصت طلبان فرصت سوز (اپورتونیست) که همچون مگسان گرد شیرینی برای کسب طعمه ای هر روز در این یا آن جریان سیاسی سرک می کشند، پس از پیروزی هر حزب یا گروهی به ناگاه در پیشانی آن جناح قرار گرفته و خود را انقلابی تر وجلوتر از دلسوزان و زحمتکشان آن جریان معرفی میکنند، مسؤلیتها را از آن خود میدانند و منافع احتمالی را برای خود وخانواده خود طلب میکنند و تا میتوانند برای خود به جمع آوری امتیاز میپردازند و به هیچ چیز جز نفع آنی خود نمی اندیشند.
همچو زنبور دربدرپویان/هر کجا طعمه ای بود مگسی است
این معضل تاریخی قرنهاست که در این مملکت ریشه دوانیده است وپس از انقلاب نیز ریشه آن کلفت تر و محکم تر شده است و حال به جایی رسیده است که برای خلاصی از آن ظاهرا راهی نیست و اراده‌ای را میطلبد که کمتر کسی در جریانات سیاسی کشور آن را دارد. در نتیجه فعالان سیاسی کشور در جریانات مختلف ساده ترین راه را انتخاب می کنند که همانا دست بالا بردن به نشانه تسلیم است و به همزیستی مسالمت آمیز با آنها تن میدهند.
آنچه باعث شده است تا این فرصت طلبان اندک وبی مایه پس از پیروزی انقلاب اسلامی مجال ظهور و بروز بیشتری برای خود بیابند، قطبی شدن بی سابقه جامعه و تبدیل افراد به دو گروه خیر و شر بوده است.
این خط کشی و مرز بندی جامعه و سرکوب و منکوب کردن گروهی توسط گروه دیگر، باعث گردیده است تا این جمع اندک نفوذی و منفعت طلب همواره در کشمکش بین این جناح‌ها سکوت کرده و هر زمان گروهی بر گروه دیگر برتری یافت، خود را به جناح پیروز نزدیک نموده و حتی پس از چندی همه کاره وتصمیم گیر آن جناح پیروز نیز شوند.
از طرف دیگر ملاحظات قومی ، فامیلی، سیاسی و منطقه ای سران جناحهای سیاسی و ساده اندیشیه ای آنان باعث تدارک فرصتی بیشتر برای این جمع فرصت طلب شده است و آنها را به اوج کامیابی درهمه زمان ها رسانده است.
اکنون و پس از پیروزی جریان اعتدال ، که در سایه تلاش و تدبیر و خردورزی جبهه اصلاحات به دست آمده است نیز این فرصت طلبان با تمام قوا به میدان آمده تا سهم همیشگی خود را از این جریان مطالبه نمایند و جالب اینست که در این دوره نیز سهمی می خواهند که بسیار بیشتر از عدد و ظرفیت آنهاست و ردا و عبایی میطلبند که بر تن نحیف و ضعیف و ذلیلشان بسی گشاد است و البته کم کم دارند به مراد خود نیز میرسند.
استان کهگیلویه و بویر احمد نیز شاید بیشتر از هر جایی از کشور از این عده محدود و مردود زیان و خسران دیده است. کافی است تا نگاهی به وضعیت مدیریتها در ادارات مختلف استان بیندازیم تا واقعیت این امرمذموم برایمان روشن گردد. بدیهی است که واژه اعتدال بر خلاف خواست پردازندگان آن ، برای این عده بار مفهومی بیشتری برای جولان در فضای سیاسی استان داشته است و سکوت و مصلحت –اندیشی خود را دلیلی بر میانه روی خود ابراز میکنند و متاسفانه مدیران ارشد استانی نیز آگاهانه یا از روی غفلت به این حیله وفرصت طلبی آنان پاسخ مثبت میدهند.
توفیق و کامیابی این خرده برخی منفعت جو و آویزان در شهرستان چرام طی یکسال گذشته نیز همانند ادوار پیش از آن بسیار زیاد بوده است و آنان یکی پس از دیگری سکانها را در این منطقه از آن خود میکنند، این حقیر و بسیاری از دوستان در همان ابتدانسبت به وقوع چنین انحرافی در منطقه و استان هشدار داده بودیم اما ظاهرا گوش افراد پر ادعا ولی کم بضاعت اصلاحات که بارها مصلحت جویی و خویشاوند سالاری و ضعف آنان در برابر چنین پدیده ای را به عیان دیده بودیم و همچنین ترس مدیران استانی از به خطر افتادن موقعیت خویش و عدم مشاوره با جریان اصیل اصلاحات میرود تا آنان را بر همه مقدرات منطقه و استان حاکم گرداند.
براستی این جمع اندک و گاها خانوادگی تا کی و تا کجا می خواهند به کسب منفعت و گردآوری امتیازات برای خود و خانواده خود بپردازند؟
آیا گرفتن منافع فراوان در قالب وامهای نسبتا بزرگ ، مسؤولیتها ، معاونتها ، امتیاز تاسیس نهادهای غیر دولتی و دولتی ، بیمه ها و غیره برای آنان کافی نیست ؟
اگر قرار باشد چند هزار نفر از اینان امتیاز میلیونها نفر از مردم این مملکت را تصاحب شوند که تقریبا هم همین گونه است ، پس بر سر بقیه افراد این کشور چه خواهد آمد؟
و؟
؟
؟......................
امید که این دوستان دلگیر و عصبانی نشوند ، باور کنید این حرف دل بسیاری از مردم است!
والسلام
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تردیدی نیست که یکی از آفات بزرگ جریانات سیاسی و فکری در کشور و یکی از عوامل اصلی جلوگیری از شایسته سالاری و رشد و بالندگی نخبگان این ملت و بکار گیری آنها در مصادر امور نفوذ و ورود فرصت طلبانی است که در این جریانات و احزاب رخنه نموده واجازه اتخاذ تصمیمات درست و دادن حق به صاحبان آن را از این گروههای سیاسی میگیرند.
این فرصت طلبان فرصت سوز (اپورتونیست) که همچون مگسان گرد شیرینی برای کسب طعمه ای هر روز در این یا آن جریان سیاسی سرک می کشند، پس از پیروزی هر حزب یا گروهی به ناگاه در پیشانی آن جناح قرار گرفته و خود را انقلابی تر وجلوتر از دلسوزان و زحمتکشان آن جریان معرفی میکنند، مسؤلیتها را از آن خود میدانند و منافع احتمالی را برای خود وخانواده خود طلب میکنند و تا میتوانند برای خود به جمع آوری امتیاز میپردازند و به هیچ چیز جز نفع آنی خود نمی اندیشند.
همچو زنبور دربدرپویان/هر کجا طعمه ای بود مگسی است
این معضل تاریخی قرنهاست که در این مملکت ریشه دوانیده است وپس از انقلاب نیز ریشه آن کلفت تر و محکم تر شده است و حال به جایی رسیده است که برای خلاصی از آن ظاهرا راهی نیست و اراده‌ای را میطلبد که کمتر کسی در جریانات سیاسی کشور آن را دارد. در نتیجه فعالان سیاسی کشور در جریانات مختلف ساده ترین راه را انتخاب می کنند که همانا دست بالا بردن به نشانه تسلیم است و به همزیستی مسالمت آمیز با آنها تن میدهند.
آنچه باعث شده است تا این فرصت طلبان اندک وبی مایه پس از پیروزی انقلاب اسلامی مجال ظهور و بروز بیشتری برای خود بیابند، قطبی شدن بی سابقه جامعه و تبدیل افراد به دو گروه خیر و شر بوده است.
این خط کشی و مرز بندی جامعه و سرکوب و منکوب کردن گروهی توسط گروه دیگر، باعث گردیده است تا این جمع اندک نفوذی و منفعت طلب همواره در کشمکش بین این جناح‌ها سکوت کرده و هر زمان گروهی بر گروه دیگر برتری یافت، خود را به جناح پیروز نزدیک نموده و حتی پس از چندی همه کاره وتصمیم گیر آن جناح پیروز نیز شوند.
از طرف دیگر ملاحظات قومی ، فامیلی، سیاسی و منطقه ای سران جناحهای سیاسی و ساده اندیشیه ای آنان باعث تدارک فرصتی بیشتر برای این جمع فرصت طلب شده است و آنها را به اوج کامیابی درهمه زمان ها رسانده است.
اکنون و پس از پیروزی جریان اعتدال ، که در سایه تلاش و تدبیر و خردورزی جبهه اصلاحات به دست آمده است نیز این فرصت طلبان با تمام قوا به میدان آمده تا سهم همیشگی خود را از این جریان مطالبه نمایند و جالب اینست که در این دوره نیز سهمی می خواهند که بسیار بیشتر از عدد و ظرفیت آنهاست و ردا و عبایی میطلبند که بر تن نحیف و ضعیف و ذلیلشان بسی گشاد است و البته کم کم دارند به مراد خود نیز میرسند.
استان کهگیلویه و بویر احمد نیز شاید بیشتر از هر جایی از کشور از این عده محدود و مردود زیان و خسران دیده است. کافی است تا نگاهی به وضعیت مدیریتها در ادارات مختلف استان بیندازیم تا واقعیت این امرمذموم برایمان روشن گردد. بدیهی است که واژه اعتدال بر خلاف خواست پردازندگان آن ، برای این عده بار مفهومی بیشتری برای جولان در فضای سیاسی استان داشته است و سکوت و مصلحت –اندیشی خود را دلیلی بر میانه روی خود ابراز میکنند و متاسفانه مدیران ارشد استانی نیز آگاهانه یا از روی غفلت به این حیله وفرصت طلبی آنان پاسخ مثبت میدهند.
توفیق و کامیابی این خرده برخی منفعت جو و آویزان در شهرستان چرام طی یکسال گذشته نیز همانند ادوار پیش از آن بسیار زیاد بوده است و آنان یکی پس از دیگری سکانها را در این منطقه از آن خود میکنند، این حقیر و بسیاری از دوستان در همان ابتدانسبت به وقوع چنین انحرافی در منطقه و استان هشدار داده بودیم اما ظاهرا گوش افراد پر ادعا ولی کم بضاعت اصلاحات که بارها مصلحت جویی و خویشاوند سالاری و ضعف آنان در برابر چنین پدیده ای را به عیان دیده بودیم و همچنین ترس مدیران استانی از به خطر افتادن موقعیت خویش و عدم مشاوره با جریان اصیل اصلاحات میرود تا آنان را بر همه مقدرات منطقه و استان حاکم گرداند.
براستی این جمع اندک و گاها خانوادگی تا کی و تا کجا می خواهند به کسب منفعت و گردآوری امتیازات برای خود و خانواده خود بپردازند؟
آیا گرفتن منافع فراوان در قالب وامهای نسبتا بزرگ ، مسؤولیتها ، معاونتها ، امتیاز تاسیس نهادهای غیر دولتی و دولتی ، بیمه ها و غیره برای آنان کافی نیست ؟
اگر قرار باشد چند هزار نفر از اینان امتیاز میلیونها نفر از مردم این مملکت را تصاحب شوند که تقریبا هم همین گونه است ، پس بر سر بقیه افراد این کشور چه خواهد آمد؟
و؟
؟
؟......................
امید که این دوستان دلگیر و عصبانی نشوند ، باور کنید این حرف دل بسیاری از مردم است!
والسلام
شرح این را گفتم با مری لیک ترسم تا نلغزد خاطری
نکته ها چون تیغ پولاد است تیز گر نداری تو سپر واپس گریز
پیش این الماس بی اسپر میا کز بریدن تیغ را نبود وفا
زین سبب من تیغ کردم در غلاف تا که کژخوانی نخواند بر خلاف