تاریخ انتشار
جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۳۶
کد مطلب : ۶۰۲۲۶

قلم بدنام نمی شود!

۴
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سیدعلی عباس محدث
اصلاً هرچه را به باور انسانیت، یقین یافتیم، در دین جایگاه دارد، در معرفت ملاک برتری است، در علم میزان خردمندی است، در نبرد مبنای طرح ریزی است و در وجود انسان و جامعه انسانی گامی به سوی سعادت مندی است. یکی از این باور های عینی، قلم است. همان که گفتمان خداوند است. قلمی که نه عمرش زوال پذیر است و نه معدن جوهرش به انتها می رسد. قلم سزاوار سوگند بود و به نیکی از او تجلیل شد. فرمودند« ن والقلم و ما یسطرون» قسم به قلم یاد شد ولی اگر به همین اکتفا کنیم یقیناً به بیراهه می رویم. هر قلمی سزاوار سوگند نیست. قلمی که در نیام است نابودی اش روا است. قلمی که تملق گوید شکستنش آروز است. قلمی که نقشی بر پیراهن باشد لیاقتش این است که در دست جاهلان باشد. آن قلمی که خداوند به آن سوگند یاد نموده است، قلمی است که در کنارش نوشتن هم باشد. قسم به قلم و سطرهایش. این است قلمی که ارزش و اعتبار الهی دارد. حیثیت قلم به سطرش است و وسعت دانش به معیار سطور جامانده از قلم ارزیابی می شود. قلم پیوند فضلا و اندیشه ها است. او به دلها فرمان و به عقل ها مسیر می دهد تا ولو از دست گالیله گرفته شوند، با نوک انگشت پا بنویسد که زمین می چرخد تا قلم به کج گویی و جمود فکری نچرخد. آنچه زبان از بیانش ناتوان است قلم به فصاحت می نویسد تا اگر او سَری را بر باد داد این بادی را از سرها دور نماید. قلم قاضی عادل و فاضل جامعه انسانی است. اوست که علی(ع) را جلوی میز عدالت قاضی قرار داد تا تاریخ انسانیت بداند که قرآن ناطق هم از قضاوت قلم مغفول نمی ماند. قانون از قلم آموخته است که قانونمند باشد چرا که نه به ایسم ها و نه به اسم ها وابسته نبوده و تنها آفریده ای است که برای آفریدگان، مأمن امنیت و اعتماد است. قلم جنجگویی است که بر عکس همه جنگ افزارهای نظامی بدون کشتن و فنا کردن، طرف مقابل خود را از نابودی و نیستی زنده نگه می دارد. او با زره دگراندیشی و نیزه هم اندیشی، اذهان منحرف و ادبیات مغلطه گو را یا در صف پذیرش شایستگی و صلاحیت به خط می کند و یا راه غرق شدن در مُرَکب قلم را هموار می کند تا عبرت انسان تا قیامت شوند. کشته های قلم، ابوجهل هایی هستند که پیام وحی را از قلم حَی شنیدند و چون ارزش قلم بر هستی شان ارجحیت داشت، بجایش شمشیر از غلاف بیرون کردند تا این تسلسل مسخ شده ی قلم شکنان با نستالوژی زندگی برای هیچ تا عصر ما بیاید و از این هم بگذرد. قلم ثروتمندی است که زر می گوید و زراندوزی را مضموم می دارد. ثروتمندی است که بیلیاردها را محاسبه می کند ولی نه قارون را ستایش کرد و نه به مقدار ریالی نحوه زندگی و شأن قارونیان را لایق یادآوری دانست. قلم می نویسد خدا احد و واحد است، وقتی مارکس آن را برمی دارد می نویسد «دین افیون ملت ها است». وقتی شریعتی صاحب شود، می نویسد «قلم توتم من است». وقتی حافظ آن را بر گیرد، می نویسد:
«واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند ***چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند// مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس *** توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند // گوییا باور نمیدارند روز داوری *** کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند...»
اگر به دست سیسرون برسد، می نویسد«هر انسانی مرتکب اشتباه می شود اما فقط انسان های احمق اشتباه خود را تکرار می کنند». و همه قلم را که به دست بگیرند مشقی بر پیش نویس خود می نویسند منتهی آنچه ماندگار می ماند، تبیینات فهمی و عقلی و درونی کسانی است که بُرَّنده تر از هر شمشیری از دم تیغ اصلاحات«این واژه فراتر از مصطلح سیاسی آن است» می گذرانند تا جامعه بداند که باید زیر پای فرهیختگان خود فرش قرمز پهن کند تا مبادا افراد جاهل خیال مدیریت و حکمرانی بر مردم را به ذهن آورند. مذلت بیشتر زمانی است که قداست قلم بوسیله حرمت شکنان مسخ گردد و نویسنده اش را جیره خوار، ناشرش را مجرم، به جای پوسته اش ناودان بنشانند و مخزن جوهرش را ساقه کاه و دوات آن را گچ تصور کنند. اینجا است که علی (ع) می فرماید: « او به بندگانش چیز هایی را یاد داد که آنها را نمی دانستند، و آنها را از تاریکی جهل به سوی نور علم بیرون آورد، و به علم و کتابت ترغیب نمود. زیرا در آن منافع بسیار بزرگ و بی شماری وجود دارد، که غیر از خداوند کسی  نمی تواند آنها را احاطه نماید» اگر رسالت قلم جهل زدایی نیست، پس چرا گروهی باید با بی نامی و البته روسیاهی توهین کنند؟ اگر قلم اولین مخلوق معصوم و معلوم خداوند است، چرا برخی محاکمه اش می کنند؟ اگر قلم بی نیاز به زر و زور است، چرا اقلیتی، قلم به دستان را قیمت گذاری می کنند؟ اگر هر صفحه ای با قلم رهِ تا قیامت را ترسیم می کند، چرا راه اکثریت را می بندند؟ اگر قلم چراغ هدایت است و نور معرفت، چرا در آفتاب صدچراغ، عده ای با توبره پر و در نقاب حماقت، از انبار جامعه نیم خیز در می روند؟ وقتی قلم می نویسد و نمی شکند، وقتی می لغزد و می لرزاند، وقتی مرزها را برمی دارد و خود مرز دانایی و جهالت است، وقتی آب می نویسد و جان تازه می نوشاند، پس چرا می نویسد زندگی، عده ای می خوانند »بقای انسب» گروهی می گویند«نژاد برتر» ملتی می گویند«مدیریت انحصاری» و اندکی زندگی را زندان زندگان تصور می کنند؟ و تو ای قلم، در دست انبیاء و امامان بودی و چه بسیار شیوه های بلاغت را که نگاشتی، در دست اندیشمندان و فرزانگان بودی و چه اصلاحات که در جهت رفاه امنیت مردم داشتی؟ در دست مورخین بودی و چه عبرت ها که از احوال اَنسابمان بیان کردی؟ در دست حکما و حاکمان بودی و چه تحولات و تدبیرات را که در انداختی؟ در دست شکسپیر و شریعتی و شهریارها بودی و چه اذهان و دلها را که در نوردیدی؟ ولی هرگاه بر مَرکب متملقین و متحجرین سوار شدی، عِرض خود بردی و زحمتی به ملت دادی. علیرغم اینکه همواره قلم بودی واحد، مدرس بودی یگانه، مخلوق بودی بی نظیر، خالق بودی در عالم ظاهر یگانه، منتهی بیخردان همیشه دوران چوبی از خیزران به تمثال تو آفریدند و بر جسم و دندان و فکر و منطق همه خوب های روزگاران کوبیدند و نوشتند زندگی این نیست که همه بفهمند بلکه باید دورنگی ها، دوئیت ها،خودپنداری ها، دو نوع زندگی کردن ها و کلاً منیّت ها نیز وجه تمایز باشند، اشراف و عوام، اغنیا و فقرا، خوشگذران و بیچاره گان، نمام ها و صادقان، صالحان و ناکثان، نان به نرخ روز خورها و نقادان و خلاصه تا قلم صالح متوجه شد، پلشتی هایی بر مردمان نازل کردند و اینک تو را می بینم که نای از حنجره افتاده از قلم همچون شریعتی چنین نگاشتی که: «... فرق است ميان زيبايي‌هاي يک قلم در چشم يک نويسنده و زيبايي‌هاي قلم در چشم يک رئيس يا وزير که با آن در يک کميسيون عالي اقتصادي قراردادي پاياپاي را امضاء مي‌کند! هر دو زرين‌اند اما اين زيبايي‌اش را با طلا مي‌سنجد و او با آفتاب...» و قلم بدنام نمی شود.
نام شما

آدرس ايميل شما

گلمحمی بالده
Iran, Islamic Republic of
هم اومه کر مقاله نویس کرو دس بردار اوضات همی مقالیل خیلی خرابتر کرده لندرور بهمیی
Iran, Islamic Republic of
قلم داراي جايگاه بالايي است اما نمي تواند شما را آقاي محدث نجات دهد . خودت را خسته نكن كه به زودي حكمت از سوي مقامات قضايي با قلمي شيوا صادر مي شود
آرش کنارکوهی
Iran, Islamic Republic of
با عرض عذرخواهی از کاربرانی که در این مطلب دیدگاهی داشته اند؛ بعلت نقص فنی در سایت، دیدگاه های این بخش حذف گردیده است.
غضنفر
Iran, Islamic Republic of
اقای محدث شما پیگیر شکایت ارباب رجوع ها باش اقا شما به فکر خودت باش به فکر مشکلاتی که برای قشر فقیر جامعه به وجود اوردی

یادتان رفت برای راه انداختن کار مددجویان چه پیشنهاد های شرمانه ای داده ای ؟!!!!

وای بر شما
موقعیت‫‌سنجی اصلاح‌‫طلبان در انتخابات پیش رو

موقعیت‫‌سنجی اصلاح‌‫طلبان در انتخابات پیش رو

نتخابات ریاست جمهوری مسئله جمعی است پس نیازمند اجماع جریانی است. اکنون جریان اصلاح طلب ...
شش ویژگی خاصِ مناظره اخیر ترامپ و بایدن

شش ویژگی خاصِ مناظره اخیر ترامپ و بایدن

دومین و آخرین مناظره انتخاباتی میان دونالد ترامپ و جو بایدن در مقایسه با مناظره پیشین،...
فیلم| پشت پرده کتک خوردن دختر آبادانی فاش شد

فیلم| پشت پرده کتک خوردن دختر آبادانی فاش شد

همه زنان و مردانی که در این ویدئو دیده می‌شوند دیشب بازداشت شده‌اند.
1