تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۵۴
کد مطلب : ۳۲۹۰۴۹

در سوگ قلم خالق «کوچ کوچ»

۵
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ دکتر سید علی سینا رخشنده مند
 
*در سوگ قــلم ســـــــالار خوش گـــــــفتار*
*کی عطا طاهری بویراحمدی*
زشادی کس به پیراهن نمی گنجد که عید آمد
ولی من سخت دلتنگم چو عیدم رفت از پیشم
از خوانش خبر در گذشت دانشمندی اندیشمند، فرزانه ای فرهیخته،_ کسی که نامش با نام استانمان گره خورده است_ کی عطا طاهری بویراحمدی ؛ اندوه گلویم را فشرد و بلا فا صله چهره ی مبارکشان در نظرم مجسم گردید و به گذشته ها رفتم .
آنجایکه سخن می گفت و در می سفت و پیر و جوان همه سرمست از واژه های نابش می شدند و حلاوت گفتارش تلخ کامی ایام را می زدود و روح تازه به غمگین دلان می داد .
کار برد واژه ها در نوشتارش ؛ خاص و عام را پسند می آمد و سبک نگارش وی جوانان را تشویق به نگارش می کرد .
با همان صدای گیرا، با همه، محبت خاصی داشت و لبخند آشنایش، بیگانگان را به آشنایی می کشاند .
نظر به ( کل نفس ذایقه الموت) هر نفسی مرگ را چشنده است .... اما خوشا به حال آنان که مانند این استاد گرانقدر با قدر و منزلت، جان به جانان می سپرند و نامشان جاودانه است .
پله پله تا خدا رفتنت را ستاره ‏ها در گوش زمین نجوا کردند؛ آن گاه که عرش، تو را در هاله ‏ای از نور، به سوی معراج دل باختگان بُرد.

خداوند زمانی که بزرگمرد ساختن کسی را در جامعه اراده فرماید، او را به کسوت انسانیت و اخلاق می‌آراید و جلوه‌گر می‌سازد. زیرا انسان وقتی که با سجایای اخلاقی در جولانگاهش ظاهر گردید، مورد توجه و تحسین همگان قرار می‌گیرد و روز تا روز به ارزش‌های انسانی و اجتماعی اش افزوده می‌شود و سرانجام صدرنشین دل‌ها وتکیه‌گاه اندیشه‌ها می‌گردد.
پیداست که جهان هستی با نمادها و نمودهایش برمبنای دو اصل عمده که عبارت اند از عدل و اخلاق استوار است. همه ی چهره‌های مبرز و موفق جهان که توفیق تسخیر دل‌ها را نصیب شده اند، در عملکردهای خود از همین دو اصل مایه گذارده اند.
هرگاه ما عمل را ملاک شناخت ارزش‌ها قرار دهیم و بکوشیم که ازاین دیدگاه و مبتنی بر معیارهایی چون عدالت و اخلاق شخصیت عناصر صالح و طالح را به سنجش بگیریم، بدون انکار در روزگار ما اندک کسانی می‌توانند تا حد فرهیختگی بالا بروند شایستگی خود را روشن سازد که روان شاد کی عطا طاهری بویراحمدی، در زمره ی همان اندک چهره ‌های شاخص و بارز جامعه پر رویداد ما مسجل گردیده است.
نجابت علمی و شرافت اخلاقی، پیوند بلافصلی را بین گفتار و کردار او ایجاد کرده بود.
بزرگمردی مهربان، با عطوفت، باگذشت و ایثار، خوش برخورد، خندان و شیرین سخن، ادیب، خوش نفس با کلامی دلنشین و حسنی بی شمار.
کسی که واژه هادرچنگ اوچون موم،نرم و کلام و سخنش همواره، خوش عیار بود. در صداقت بوده مرد کم نظیر و در رفاقت ، نیک مرد استوار.
از همین روی: صاف وساده گویم: ای اهل ادب، هجر او باشد برایم : ناگوار.
قلمش روان و مضمونش استوار و سرشار از سجایای اخلاقی بود، تواضع از رفتارش تبارز می‌کرد و با همه ی اقشار و طبقات جامعه آمیزش اخلاقی و فرهنگی داشت.
با همه ی وسعتی که در آگاهی‌های علمی و معلومات فرهنگی وی وجود داشت، هیچ گاه پندار کمال، دامنگیرش نشده و اسیر خود برتر بینی نگردید.
در مجموع شخصیت استاد چند وجهی است: وجه علمی، وجه سیاسی، وجه اخلاقی و وجه مذهبی که آمیخته ای از آنها وجوه او را خاص و متمایز کرده است.
عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبع
عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن
قرنها باید که تا از پشت آدم نطفه‌ای
بوالوفای کرد گردد یا شود ویس قرن
بسیار گفته‌اند که کمال علم در عمل است و شهره و میوه علم، در عمل است. شاید کسانی که در عرصه علم مراتبی پیدا کرده‌اند، نتوانند آن را نشان بدهند. اما کسانی هستند که اگر علم آنها را حذف کنیم، عمل آنها خود به تنهایی بزرگی ایشان را نشان می‌دهد.
در مجموعه آثار ماندگارش دغدغه انسان بودن و انسان زیستن موج می زند.
مرگ تو را چو داد گردون خبرم
خبرت نیست که یک باره چه آمد به سرم
کاش با قیمت جان، عمر تو می‌شد ممکن
تا دهم جانی و از بهر تو عمری بخرم.
از آسمان زندگی ما خورشیدی غروب کرد که بودنش برای ما همه گرمی و عشق بود. یادش برای همه مهر و صفا.
حیف شد از دست ما رفت آن عزیز
آن توانا
آن بزرگ
آن زنده یاد
قلمداران هر ملتی، علمداران آن ملتند
کاشکی جای سرود زنده‌یاد
در حضورش می‌سرودم زنده‌باد
راستی را نوشتن واژه ی مرگ، همچون خود آن گران و سنگین است: نمی توانم این واژه را برای جاویدی بنویسم که آسمانی بود و از جنس عرشیان... اما گویا نوشتم...
*وقتی نگاه می کنم ازجای جای شهر*
*داغ تو روشن است به جای چراغ ها*
به یاد آخرین دیدارمان افتادم و آخرین صحبتمان.... هنوز طنین صدایتان در گوشم است شوخی های همیشگی و خنده هایتان.
هرچه ذهنمان را برای پیدا کردن " کلمه " جست و جو میکنیم تا برای نبودنت بنویسیم ‌هیچ چیز جز گرمی ردپای اشک روی گونه هایمان حس نمی کنیم .
*از ملک ادب حکم گزارن همه رفتند....*
بر ما لازم است که قدر گوهرهای گرانبهای علمی و معنوی را بدانیم ، چه بسا قدر و جایگاه و تاثیرگزاری بسیاری از فرزانگان را پس از رحلتشان شناخته ایم.
چنانکه دوست و برادر فرهیخته و اندیشمندم استاد دکتر مندنی پور در مورد آثار استاد طاهری بویراحمدی، به درستی فرموده اند: «در مجموعه آثار ماندگارش دغدغه انسان بودن و انسان زیستن موج می زند. «ممیرو» بیانگر نگاه ژرف و انسانی نویسنده به فقر و نداری وتمنیات و خواسته‌ها و آرزوهای دیرینه، مناعت طبع و همت بلند مردم این دیار است.
در «درخت را نکشید» اوج دلدادگی و وابستگی اش را از گذشته‌های بسیار دور به طبیعت و پاس داشت محیط زیست نشان می دهد.در «کی بانو» از نقش باورهای خرافی و خرافه‌گرایی، فال بینی، رمّالی، دعانویسی و جن گیری و در رویاروئی«فرشته نجات آگاهی» با «دیو جهل و نادانی» سخن می‌گوید. در «شاهنامه کی سالار» عشق وعلاقه وافر خود و قوم و قبیله و ایل و تبار را به تمدن و فرهنگ و گذشته افتخار آمیز ایران و ایرانی بروز داده، و به گونه‌ءای حماسی این پیام را بر زبان می‌راند. در «مشارکت و تعاون و یا مردی از شوتاور » از جایگاه تعاونی‌های سنتی و (عشایری و روستایی )و نقش سازنده حرکت جمعی در پیشبرد کارها سخن به میان می‌آورد. در «بخوان» دانش و به تبع آن دانائی را ، راه برون رفت از همه ی دردها و مصایب بشری دانسته، چرا که از دریچه نگاه وی آگاهی بن مایه خوشبختی و آسایش وآرامش جامعه است و در همین راستا در قالب روایتی مستدلّ و آموزنده و با زبانی ساده و همه فهم بدین مهم می‌پردازد.
در«کوچ ،کوچ»فراز و فرودهای زمان، و نیز زوایای زشت و زیبا و بعضاً ناپیدای زندگی مردم این دیار را درچارچوب رویدادهای اجتماعی ،اقتصادی ،فرهنگی و سیاسی با نگاه کنجکاو و تیزبین خویش و با هدف آشنایی نسل امروز و بویژه جوانان با گذشته نه چندان دور ایل و تبار به گونه‌ای ساده و بی پیرایه چونان تابلویی زیبا نقاشی ، ودر معرض دید فرهنگ دوستان قرار می‌دهد. اثری ماندگار ، نوستالژیک و خاطره برانگیز و کاری سترگ که اوج شناخت،
امانت داری و صداقت معلم بزرگ ایل را در آفرینش روایت‌های تلخ و شیرین زندگی روزمره مردم این سامان به تصویر می‌کشاند.»
*هنر امروز ز دل خاک طلب باید کرد*
*زآنکه اندر دل خاکند همه پر هنران*

عضو بنیاد ملی نخبگان ایران
نام شما

آدرس ايميل شما

شایان
Iran, Islamic Republic of
متن معلوم نیست چی میخاد بگه. پرش و سکته مطالب بالا و بی هدف است. چنین نگارشی از یک دکتر بعید است
پدر معنوی
Iran, Islamic Republic of
چاپ عکس نویسنده مطلب در این اندازه کاملا غیر حرفه ای است، تعجب می کنم از سایتهای خبری استان که مثل روزنامه دیواری های مدرسه عمل می کنند، اسم نویسنده برای ایجاد شهرت برای نویسنده مطلب کافی است، حرفه ای باشیم نه تراکت تبلیغاتی و انتخاباتی
همشهری
Iran, Islamic Republic of
به یاد این استاد بزرگ در شهر یاسوج میدانی به اسم ایشان بزنند
م
Iran, Islamic Republic of
این عضو بنیاد ملى نخبگانش .
نیمدور
Europe
روحشان شاد مرد بزرگ و فرهیخته
دیپ‌ فیک «ایران من» همایون شجریان و هنرنمایی جمعی از قهرمانان ایران زمین

دیپ‌ فیک «ایران من» همایون شجریان و هنرنمایی جمعی از قهرمانان ایران زمین

جعل عمیق تصاویر و فیلم‌های موجود را بر روی تصاویر یا فیلم‌های منبع قرار می‌دهد و از یک ...
تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

هر چه مجلس کوتاه بیایید، دیگران او را به گوشه رینگ برده و مورد ضرباتی قرار می‌دهند. تخریب‌گران ...
اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

باور بر این است که اختلال عاطفی فصلی به دلیل اختلال در ریتم شبانه روزی بدن رخ می دهد....
1