تاریخ انتشار
جمعه ۱۰ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۰
کد مطلب : ۳۲۸۳۶۵
واکنش کهگیلویه و بویراحمدیها به درگذشت خالق «کوچ کوچ»
۰
کبنا ؛شخصیتهای مختلف استان کهگیلویه و بویراحمد با ارسال دل نوشته و پیامهای جداگانهای درگذشت «کی عطا طاهری بویراحمدی» را تسلیت گفتند.
به گزارش کبنا، متن پیامهای تسلیت به شرح زیر است؛
در سوگ انسان
هرگاه به شخصیت، منش و روش زیست انسانی دیگر گون چون روانشاد کی عطا طاهری بویراحمدی مینگرم بی درنگ کلام پرطنین شاملوی عزیز برایم تداعی میشود که: "ما انسان را رعایت کرده ایم، خود اگر شاهکار خدا بود یا نبود!! "
این مانا مرد سرزمین "ممیرو "و "ممیروها "آنچنان در پی رعایت انسان بود که حتی در جزئی ترین و کوچکترین برخوردها نیز تمامی حواسش معطوف به حفظ عزت و انسانیت طرف مقابل بود.در دوستی و ابراز محبت انسانی و اخلاقی دقت تمام داشت.هرگاه جوانی به او سلام میگفت و ایشان او را نمیشناخت از روی تواضع و فروتنی ذاتی و با ادبیات فخیمه مختص به خود طوری از او اسمش را میپرسید که در اولین دیدار به آن شخص حس بدی القا نشود. اطرافیان و دوستدارانش از هر طیف و تیره و طبقه ای بودند.طبقه بندی های مرسوم اجتماعی در ذهن مرحوم طاهری وجود نداشت.کلام ساده، دلنشین و اما پرمغز وی روایت تلخ روزگار سخت انسان بود اما روایتی پر امید و روشن.تکلف مرسوم نخبگان علمی و فرهنگی و یا به زبانی دیگر فخر شایع این قشر از جامعه فرسنگ ها از او فاصله داشت.او مدرس آداب مفقود شده اجتماعی و فرهنگی در دوران اکنون بود.هر گاه در مجلسی ادبی و یا فرهنگی دعوت میشد علیرغم سن بالا و بیماری، به احترام میزبان و رعایت تعهد و ادب تا ساعتها استوار و استوار و استوار حضور داشت.عطا طاهری بویراحمدی کتاب قطور ادب انسانی بود.مردی که "انسان را رعایت کرده بود "
محسن عسکری
-------------------------------
کلشی هالک الا وجهه
درگذشت معلم فرهیخته و همکار سالهای خدمت در آموزش و پرورش، عضو اسبق شورای اسلامی شهر گچساران مرحوم حاج مختار شفیعی را به خانواده داغدار ایشان و بستگان و همکاران فرهنگی و آحاد مردم گچساران تسلیت عرض مینمایم و غفران و رحمت واسعه الهی را برای آن مرحوم و صبر و شکیبایی را برای بازماندگان، از درگاه خداوند سبحان مسئلت مینمایم.
علیمراد جعفری
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی شهرستانهای گچساران و باشت
-------------------------------
انالله و انا الیه راجعون
کوچ غم انگیز خالق کوچ کوچ "مرحوم کی عطا طاهری بویراحمدی" موجب تاسف و تاثر گردید.
برخوردار از جایگاه مهم خانوادگی، پایگاه اجتماعی، برخورداری از دانش سرشار، هوش وافر اجتماعی و انرژی جوانی در همان آغاز راه امکان انتخابهای مختلفی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را فرا روی ایشان قرار داده بود ولی آن مرد فرهیخته در این میان راه دشوار و در عین حال ارزشمند فعالیت فرهنگی و اجتماعی را برگزید و آثار ماندگاری از خود برجای گذاشت که تا همیشه زینت بخش گنجینه فرهنگ و ادب این دیار بوده و خود هم تا پایان عمر به عنوان مصلحی بزرگ، معلمی دلسوز و روشنفکری دردمند در استان و در کنار ایل و تبار ماند و جاودانه شد و نامش با تاریخ استان کهگلیویه و بویراحمد عجین شد و البته ناگفتههایی تاریخ معاصر استان را با خود برد.
فقدان این نویسنده و چهره فرهنگی را به تمامی هم تباران و جامعه ادبی و فعالان عرصه فرهنگ و هنر و ادب، خانواده و فرزندان آن مرحوم تسلیت عرض نموده و علو درجات ایشان را از درگاه ایزد منان خواستارم.
سیدموسی خادمی
استاندار لرستان
-----------------------------------------
«انا لله و انا الیه راجعون»
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
پایگاه ادب و اندیشه و درخت تنومند قلم و دانش، کوچ ابدی نمود.
کی عطا طاهری «رحمه اله علیه» قریب به یک قرن در توسعه دانش و آگاهی، خواندن و نوشتن، تحقیق و پژوهش، عمر گرانبهای خویش را صرف فرزندان کهگیلویه و بویراحمد و مشتاقان علم و ادب نمود.
آن به معبود پیوسته، مومن بود و مهربان، صبور بود و متواضع.
اهل قلم بود و به نویسندگان و جویندگان دانش، عشق میورزید.
کی عطا؛ قصیده بلندی بود که در ۹۰ سال سروده شد و از نخستین آموزگاران این دیار سرافراز بود که گنجینه و اثرات ماندگار «کوچ کوچ، ممیرو، ...» و انبوه دانش آموختگانش، در زمره تاریخ و فرهنگ استانمان هستند.
اینجانب، خود را از فرزندان کی عطا میدانم و در فراقش به سوگ نشسته و هرگز بزرگ منشی، اصالت و دانایی وی را از یاد نخواهم برد.
بزرگمرد فرهنگ و ادب و هنر آسمانی شد تا جاودان بماند.
عروجش را به بیت مکرم، فرزندان گرامی، مردم شریف و قدردان استان کهگیلویه و بویراحمد و دوستداران فرهنگ و هنر تسلیت عرض مینمایم.
برای روح بزرگش رحمت و مغفرت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی از خداوند سبحان مسئلت دارم.
عدل هاشمی پور
نماینده مردم شریف شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی
---------------------------------------
(انا لله و انا الیه راجعون)
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
با دریغ و تاسف خبر دار شدم که معلم فرهیخته و دانشور و استاد فرزانه و گرانمایه کی عطا طاهری بویر احمدی روی در نقاب خاک کشید و روحش آسمانی شد.همو که چون آب زلال و همچون باران صاف بود معلمی که به تعبیر زنده یاد سهراب سپهری ((بزرگ بود و از اهالی امروز بود، و با تمام افق های باز نسبت داشت و لحن اب و زمین را خوب می فهمید.))
نویسنده ای که نوشته های ماندگارش بازتاب تفکرات و سنت های ایل و اجتماعش بود.
غمگنانه و سوگمندانه مصیبت درگذشت جانگزای این عزیز سفر کرده را به جامعه ی بزرگ فرهنگیان استان و خانواده ی ارزشمند طاهری و همه ی هم استانی ها و بستگان نسبی و سببی ان سعید فقید تسلیت و تعزیت عرض می نمایم.
هادی زارع پور
مدیر کل اموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویر احمد
---------------------------------------
انالله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت استاد فرهیخته "زنده یاد کی عطا طاهری" از نویسندگان پیشکسوت، بنام و باسابقه استان که عمری را در راه اعتلای فرهنگ این استان سرافرازانه سپری کردهاند موجب تأثر و تألم عمیق گردید.
بدون تردید فقدان آن نیکمرد اندیشمند برای جامعه فرهنگی و هنری استان ضایعهای است جبران ناپذیر است.
آنچه مسلم است آثار پرمایه او همواره به یادگار خواهد ماند و نامش را در پهنای تاریخ فرهنگ و ادب زاگرس زنده و جاوید نگاه خواهد داشت.
اینجانب ضمن ابراز همدردی با خانواده، دوستان و آشنایان آن زنده یاد، این مصیبت را به اصحاب فرهنگ و هنر استان تسلیت می گویم.
خدایش او را در جوار رحمت خویش قرینِ نعمتی ابدی قرار دهد.
رضا دهبانی پور
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی
استان کهگیلویه و بویراحمد
------------------------------
بازگشت همه بسوی اوست
درگذشت چهره ماندگار ادب، فرهنگ، تاریخ و هنر استان کهگیلویه و بویراحمد "جناب کی عطا طاهری" موجب تاثر و اندوه دوست داران ایشان گردید.
عمر پرثمر مرحوم طاهری که بی شک از مفاخر کم نظیر این استان و خطه جنوب اند، هر لحظه در راه تعالی این مرز و بوم بوده و جز نیکی از آن نیک مرد در یادها نمانده است.
اینجانب به نوبه خود ضایعه اسفناک درگذشت آن استاد فقید را خدمت خانواده محترم ایشان و محضر مردم شریف و قدرشناس استان تسلیت عرض می نمایم.
باشد که خداوند متعال روح آن رادمرد را با اولیا خویش محشور بگرداند.
محمد بهرامی
------------------------------
بزرگ مردا که تو بودی وازاهالی امروز بودی،
در رثای بزرگمرد ایل، و نشان فرهنگ و اخلاق؛ کی عطاطاهری بویراحمدی؛
درگذشت فرهیخه وارسته و بیادعای کهگیلویه و به ویر احمد، مرداخلاق وادب استاد کی عطا طاهری، را باید ضایعهای جبرانناپذیر برای علاقمندان به فرهنگهای بومی ایران زمین دانست؛ معلم و پژوهشگر ارزشمندی که گنجیهای گرانسنگ از میراث فرهنگی ـ تاریخی کهگیلویه و بویراحمد را در حافظه داشت و به حقیقت، حافظ و نگهبانی شایسته برای آن بود و با مکتوب کردن و انتشار این میراث فرهنگی، به نیکی از عهده انتقال آن به نسلهای دیگر برآمد؛
«معلم»، «پژوهشگر» و «کنشگری سیاسی ـ فرهنگی» که همانا تعهد به فرهنگ و ارزشهای انسانی چون عدالت و آزادی را باید ابعاد مهم شخصیتی این بزرگ مرد دانست؛
آثار او چون «ممیرو»، «درخت را نکشید»، «کی بانو»، و «کوچ، کوچ»، از یک سو دریچهای برای آشنایی با فرهنگ و لایههای گوناگون فرهنگ بومی منطقه کهگیلویه و بویراحمد و گاه کاوش در این فرهنگ، و از سوی دیگر نشاندهنده دغدغهها و اندیشههای ژرف انسانی و متعهدانهای است که در ذهن خلاق، جستجوگر و امیدوارانه کی عطا طاهری، رشد کرده و بالیده بود.
«کی عطا طاهری» انسانی وارسته بود که نسل نو اندیش و نو گرای بویراحمد بیش از هر کتاب و هر شخصی، از او تأثیرپذیرفته بودند؛ هم نخبگان و تحصیل کردگان به ویر احمد و هم پژوهشگران و فرهنگ پژوهان در سطح ملی و بینالمللی از خوان دانش و آگاهیهای محلی او بهرهها بردند و ارتباط و هم صحبتی با او و بودن در کنار او را غنیمت میدانستند.
«کی عطا» انسانی واقعگرا و به دور از حاشیه، مشوق جوانان درصلح ودوستی و پیوند با کتاب وکتابخوانها بود. کسی که بیش از پنج دهه پیش، نخستین کتابخانه واقعی را در منطقه کهگیلویه و بویراحمد دایر کرد و علیرغم موقعیتهای خوبی که در پایتخت و خارج از استان، برایش فراهم بود در کسوت یک معلم متعهد و دغدغهمند فعال و موثر فرهنگی در کنار مردم نجیب و سختکوش کهگیلویه و بویراحمد ماند تا در بیداری، آگاهی بخشی و تلاش برای آبادانی همراه و یاور آنها باشد.
دوستان و یاران «کیعطا» نخبگان و تحصیلکردگان بومی و غیر بومی بودند که همگی شیفته شخصیت معنوی و دیدگاه نوگرایانه و عدالتخواهانه او بودند و در گرد او که به دور از حب مال اندوزی، قدرت طلبی و جاه و مقام، و جدا از صاحبان زر و زور و قدرت بود، درس اخلاق، تعادل و تعهد میآموختند و از اطلاعات و اندوختههاش، که حاصل سالها تجربه و مصاحبت با شخصیتهای مختلف فرهنگی، علمی، دانشکاهی و مطلعان ملی ومحلی بود بهره میبردند.
فقدان این بزرگ مرد ایل را به فرهیختگان، فرهنگ پژوهان، دوستان و بستگان او تسلیت میگویم!
دریغا از دست دادن بزرگ مردی که او بود! الگویی از معلمی متعهدانه و الگویی رفتاری و اخلاقی که در شرایط کنونی کمتر میتوان چون او یافت و دید.
روحش شاد و یادش گرامی باد،
نیکنام حسینیپورسی سخت
مدیرعامل خانه کتاب ایران
-----------------------------------------------
(ما عندکم ینفذ و ما عندالله باق))
کی عطا طاهری دار فانی را وداع گفت و در دل خاک آرام گرفت. زندگی پر فراز و نشیب او برگردان حوادث تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گوناگونی است که بر این مرز و بوم رفته، برگردان ساختار نظام اجتماعی، طبقاتی و بسیاری از مؤلفه های زادگاه او و به تبع آن سراسر کشور است. او بعد از سپری کردن دوران کودکی و نوجوانی پرمشقت خویش به کسوت معلمی درآمد. با قرار گرفتن در کوران حوادث سیاسی مربوط به ملی شدن صنعت نفت تجربیات ارزشمندی را کسب نمود و عمری را به خدمت در منطقه خویش به تعلیم و تعلم و روشنگری گذرانید در حالیکه امکان زندگی و برخورداری از رفاه و امکانات پایتخت برایش فراهم بود. زندگی ساده و بی آلایش و بدون از تجمل، زادگاه خویش را ترجیح داد. حضور او به منزله استوانه نیرومندی بود که در آگاهی بخشی به هم استانی هایش نقش تعیین کننده ای داشت. آثاری مکتوب ارزشمندی از ایشان بر جای مانده است که در زنده نگهداشتن فرهنگ بومی منطقه کهگیلویه و بویراحمد نقش بسزایی دارد. بر دانشجویان و دانش پژوهان لازم است که از این آثار ارزشمند استفاده کرده و آن را نشر دهند.
این ضایعه اسف بار را به بازماندگان آن مرحوم و هم استانی های گرانقدر به ویژه طایفه بزرگ طاس احمدی و اهالی علم و ادب و فرهنگ منطقه تسلیت عرض می نمایم.
دکترعباس اسدروز
(رییس شرکت پایانه نفتی جزیره خارگ )
--------------------------------------------
پیام تسلیت مجمع زنان اصلاح طلب استان کهگیلویه و بویراحمد بمناسبت درگذشت مرحوم کی عطا طاهری
بسم الله الرحمن الرحیم
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
با اظهار تأسف و تأثر باز دست نابهنگام اجل یار دیگری از صداقت پیشه های عرصه علم و فرهنگ و هنر را به سرای دوست برده و سنگینی این فراق را بر دل دوستان و هم استانی ها و هم کیشان تحمیل نمود ، بزرگ مرد ایل، حاج عطا طاهری که عمر خود را با تلاش صادقانه وقف خدمت به عرصه فرهنگ و ادب و هنر کرده بود از میان ما رفت و یادش را تا همیشه بر صفحه دلها حک نمود.
روحش شاد ، راهش پر رهرو و یادش گرامی باد.
این ضایعه غم انگیز را به خانواده و بستگان آن مرحوم و به جامعه فرهنگی علمی و هنری استان صمیمانه تسلیت عرض نموده و برای آن فقید سعید ، علو درجات و برای بازماندگان محترم صبرمسئلت می نماید .
امید آنکه بتوانیم با تداوم راهش ، یادش را عملا گرامی بداریم . انشاءالله
مجمع زنان اصلاح طلب استان کهگیلویه و بویراحمد
دوازدهم فروردین ۹۷ هجری خورشیدی
-----------------------------------------------
زمین گر گشاده کند راز خویش
نماید سرانجام وآغاز خویش
کنارش پر از تاجداران بود
برش پرزخون سواران بود
پراز مرد دانا بود دامنش
پراز ماهرخ جیب پیراهنش
چه افسرنهی برسرت برچه ترگ
براوبگذردچنگ ودندان مرگ
به نیکی به باید تن آراستن
که نیکی نشاید زکس خواستن
خبردرگذشت بزرگمردحماسی ایل لر و طایفه طاس احمدی استاد کی عطا طاهری، جامعهی فرهنگی و سیاسی استان کهگیلویه وبویراحمد را در نوروزباستانی به غم اندوه فرو برد و طبیعت سبز پوش استان را سیاهپوش نمود، سخن گفتن و وصف کردن مردی که تمامی جنبههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زندگی را درنوردیده وسالهای عمر پربرکت خویش را صرف خدمت به سرزمین و مردمانش کرده بسی سخت و قلم توانای حرکت را ندارد، کی عطا طاهری بنیانگذار بسیاری از بی بنیانها بود، ازنو ساختن شهری به نام بلاد شاپور یا دهدشت کنونی شاید یکی از افتخارات ایشان باشد و بنیان گذارسواد، علم، مکتب، مدرسه وفرهنگ دراستان وکهگیلویه و خدمات بی نظیر فرهنگی، اجتماعی وسیاسی ایشان رادر برخی زمینهها همسطح استاد بهمن بیگی قرارمی دهد، مصلح و اصلاحگری که بسیاری از مناقشات ودرگیری های محلی را با چهرهی کاریزمای خود حل وفصل نمودند، نویسندهی ماندگار، کوچ کوچ، ازمیان ما ادمیان خاکی به کهکشانها کوچ کردند، تا فرهنگ مهربانی وسخنان زیبا و علم ناشناخته را دران سراهای نورانی بازهم بگستراند با تعلیماتی که شاگردانی در مکتب فرهنگی خویش پرورش داده است، و آن مکتب انسانیت ودرس انسانیت بود که مهمترین میراث بجای مانده از خویش در لابلای کتب وباجوهر قلم و استخوانش
با عرض تسلیت وهمدردی به خانواده وجامعهی فرهنگی و استان وطایفهی بزرگ طاس احمدی
بختیاررضوانی از طرف ایل باشت وبابویی
--------------------------------------------
مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن ینتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا
و اینک قلب همه هم استانیها و دل ماتمزده لرنشینان از رحلت جانگداز و جبران ناپذیر و کوچ خالق اثر فاخر*کوچ کوچ* و شخصیتی وارسته، مرد روشن ضمیر، مدیر توانا، استاد کلام و سخندانی، دلیر بی بدیل و بلبل خوش الحانمان کی عطا طاهری به درد امده است و مشیت الهی بر این تعلق گرفت که بهار فرحناک عرصه تعلیم و تربیت را خزانی ماتمزده به انتظار بنشیند و در نهایت ناباوری باورمان شد که او دیگر نیست، دیگر نمی اید، ولی طنین صدایش همچنان در گوش ما و مهربانیش در قلب ما و زیبایی چهرهاش در یاد ماست.
از دشتهای لاله گون سقاوه تا تنگ ماغر و سولک و از کوه دنا تا کوه خیز؛ از عشایر کهگیلویه تا بویراحمد و از تیرههای مختلف قشقایی همه در دل خود خاطره و خاطراتی از این فرهنگی فرهیخته، استاد مسلم و اسطورهی افسانهای عرصه تعلیم و تعلم در دل خود به یادگار دارد.
مردی که همچون اسلاف و نیاکان خود؛ شان و منش، بینش و درایت و اصالت کهن در جز به جز رفتارش موج میزد، با چشمانی درخشان و قلبی همیشه مهربان و خندهای همیشه جاری بر لب همچون چشمهای زلال در دل دنا
بدین وسیله به نمایندگی از فرهنگیان شهرستان دنا، مراتب تاثر و اندوه قلبی خویش را از سفر بی بازگشت معلم فقید، ارزشمند و چهره ماندگار شادروان استاد زنده یاد کی عطا طاهری ابراز میدارم و از آستان حضرت دوست، برای روح بزرگ آن عزیز سفر کرده، علو درجات و برای فرزندان، بازماندگان و همه بستگان، شکیبایی توأم با سربلندی مسئلت مینمایم.
در تک تک اجزای تنم میمانی جز انکه مرا مرگ به یغما ببرد
خاک مزارت توتیای چشم همهی ما ابراهیم ریاضی
مدیر آموزش و پرورش شهرستان دنا
-----------------------------------------------
پیامتسلیت معاون سیاسی ،امنیتی واجتماعی استاندار بمناسبت در گذشت کی عطا طاهری بویراحمدی.
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله انت الیه راجعون.
خبر در گذشت فرهنگی اندیشمند،معلم دلسوز وپیر فرزانه دیارمان مرحوم کی عطا طاهری بویراحمدی مردم استان را در ماتم واندوه فروبرد.
بزرگمردی که هم بزرگ ایل بود وچابک سوار واستاد سیاست ،هم اهل قلم ودلسوخته فرهنگ وهنر،وحاصل این فرزانگی وعمر طولانی وبابرکت خویش را صرف تلاش برای صلح ودوستی بین طوایف وخانواده ها ورفع کدورت ها نمود.به یقین در دهن مردم شریف استان ،مردم داری وخیر خواهی گفتار نیک او به یادگار خواهد ماند.اینجانب این صایعه بزرگ را به بازماندگان،مردم عزیز استان وبخصوص جامعه ادبی واهل قلم استان تسلیت عرص نموده واز خداوند متان برای ایشان غفران ورحمت الهی وبرای همه باز ماندگان و بستگان ،صبر واجر مسئلت مینمایم.
سید محمد کاظم نظری
معاون سیاسی،امنیتی اجتماعی استاندار
-----------------------------------------------
کوچ کوچ، کوچ کرد
صدایش، موسیقی درد و شوق بود. آهنگ کوچ آدمی و تکامل تاریخی و نشان آشکار بی ثباتی وضعیت موجود در نوشتههایش ماندگار است. او به درستی، این حقیقت را یافت که پایههای تسلط یک طبقه بر طبقه دیگر امری جاودانه نیست، این خود دلیل عشق انسانهای بی شماری از گروهها و عقاید گوناگون و جناحهای مختلف به اوست. چرا که او آموخته بود تساهل و انسان مداری و گفتمان مساالمت آمیز و آزاد تنها رمز ماندگار اندیشه و انسانیت میان عقاید مختلف است.. امید او و رخنهاش در دل جوانان از نوع پدر مآبانه و مقتدرانه و نمایشی نبود بلکه از جنس جست و دهجوی رنج در گذر تاریخ و ریشههای رنج و آنچه که آدمی از سر گذرانده بود، زیرا او با خضوع و فروتنی عمر را گذرانید و نشست و برخاست با نسلهای گوناگون و قشرهای متفاوت دال بر درستی آین بیان است. در همان دو سه باری که ایشان را ملاقات کردم چنان به مطالعه و تحقیق و نوشتن و انس با قلم تشویق میکرد که گویی آدمی با یک قلم به دنیا میآید و با یک قلم از دنیا میرود و به حق او خود چنین بود. او کوچ کرد اما کتاب کوچ کوچ را به ملتی هدیه داد که نه تنها محرومیتها و دردهای یک قوم را به تصویر میکشد بلکه نماد کلیت درد توده مردم به وسیله اقلیتی حاکم در طول تاریخ است. در روزگاری که جای تحقیق در فرهنگ عشیرهای و قبیلهای در جامعه شناسی و ادبیات ایران خالی است او چه جسورانه و موشکافانه این وظیفه سنگین را به دوش کشید. او نمیمیرد کوچ میکند از یک قوم و بازسازیاش در دل قوم دیگر. از یک فرهنگ و جایگزینیاش در دل فرهنگ دیگر. از یک ناامیدی و کوچش به امیدی دیگر. به عکس برخی تاریخ نگاران نوشتههایش نه از نوع تملق بود و نه از نوع باج خواهی که عالمی مأنوس به کتاب و قلم را چه حاجت به تملق و باج.. نسل جوان کهکیلویه و بویراحمد باید بدانند آنچه که او همواره میآموزد این است تاریخ را نه فراموش کنید و نه در پستو نهان کنید. بلکه با قلم و گفتمان آن را از شکل ایستایی به پویایی بدل کنید چرا که انسان هماره با تاریخ به دنیا میآید، حرکت میکند و با تجربهاش در گذر این حرکت به تکامل میرسد. بنویسید و بخوانید و بجویبد حقایق تاریخ را تا یاد بگیریم چگونه زیستن را
یادت گرامی، راهت پر رهرو
کی عطا طاهری
صالحی
-------------------------------------------------
(انا لله و انا الیه راجعون)
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
با دریغ و تاسف خبر دار شدم که معلم فرهیخته و دانشور و استاد فرزانه و گرانمایه کی عطا طاهری به ویر احمدی روی در نقاب خاک کشید و روحش آسمانی شد. همو که چون آب زلال و همچون باران صاف بود معلمی که به تعبیر زنده یاد سهراب سپهری ((بزرگ بود و از اهالی امروز بود، و با تمام افقهای باز نسبت داشت و لحن اب و زمین را خوب میفهمید.))
نویسندهای که نوشتههای ماندگارش بازتاب تفکرات و سنتهای ایل و اجتماعش بود.
غمگنانه و سوگمندانه مصیبت درگذشت جانگزای این عزیز سفر کرده را به جامعهی بزرگ فرهنگیان استان و خانوادهی ارزشمند طاهری و همهی هم استانیها و بستگان نسبی و سببیان سعید فقید تسلیت و تعزیت عرض مینمایم.
هادی زارع پور
مدیر کل اموزش و پرورش استان کهگیلویه و به ویر احمد
-----------------------------------------------------
پیام تسلیت دکتر رضا چمن
رئیس دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
به مناسبت درگذشت کی عطا طاهری
انا لله و انا الیه راجعون
"زمین گر گشاده کند راز خویش
نماید سرانجام و آغاز خویش
برش پر ز خون سواران بود
کنارش پر از تاجداران بود
پر از مرد دانا بود دامنش
پر از ماهرخ جیب پیراهنش"
کی عطا طاهری از بزرگان نام آشنا و اهل قلم دیار دردمند کهگیلویه و بویراحمد بود؛
"از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت"
او آزاد مردی از نسل فرهیختگانی بود که دغدغه تاریخ و فرهنگ را توام با آزاد اندیشی نجیبانه داشتند.
خداوند آن بزرگمرد عرصه تعلیم و تربیت را مورد رحمت و مغفرت واسعه قرار دهد و به بازماندگانش صبر جزیل عطا نماید.
دکتر رضا چمن
رئیس دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
---------------------------------------------------
ای دوست گرانقدرم، بگو! من کدام تصویر تو را برای همیشه در ذهن خود نگاه دارم که از هر تصویر دیگر به آنچه بودهای نزدیکتر باشد؟ آخر این یاد فراموشکار پر از خاطرات تو از آن زندگی پر فراز و نشیب است، بازو به بازوی مبارزین، سوار بر اسب در گذر از تنگهها و دامنهها، رو در روی دژخیمان و یا در کلاسهای درس برای فرزندان این سرزمین، ایستاده در پیشگاه جمعیت، در حال سخن گفتن از این خاک و سرنوشت مردمش، گاه نیمه جان فتاده بر زین در مبارزه با تب و مرگی وهم آلود و گاه نشسته میان بزرگان و ریش سپیدان، کدام تصویر از تو را باید در خاطرهی نا امن خود نگاه دارم؟ بر دیوارهی خاطرهای که لرزان است و زود از یاد میبرد، کدام قاب عکس را بچسبانم که لرزش زمین و زمان از جا برنکند و از میان نبردش؟!
ای دوست، تو خود می دانی که هیچ خاطرهای از تو از یادها نخواهد رفت، آری! اما من خوشتر میدارم از این پس و تا همیشه تو را نشسته بر همان زیرانداز ساده در خانهی قدیمیات به یاد آورم. کنار آن پنجره، رو به حیاط بی غل و غش خانهات که آغوشش همیشه به روی مردم و خیابان گشوده بود. در آن نشیمن کوچک، کنار آن بخاری که سالها رو به میهمانان خود نشستی و به مهر گوش دادی و با شور سخن گفتی. من این تصویر را میبایست تا ابد بر این صفحه به یادگار بگذارم، که یاداور تمامی آن خاطرات و تصویرهای دیگر باشد.
پس از رفتن تو، در یاد من، هوای خانه تو تا ابد چون فیرزوه صاف و روشن خواهد ماند و نسیم ملایم اندیشههایت بر این خیابان که جسم خسته تو را از آن بیرون میبرند خواهد وزید. تا سالها پس از رفتنت، نم نم باران مهر روی سقف خانهات خواهد بارید و خاطرات تو به سان ماهیهای سرخ زیر و درشتی میان برکههای درست شده لابلای درختچههای حیاط قدیمیات پرسه خواهند زد.
بر این گمانم که آن رویاها، آن آرزوهای خوش که برای مردمت میداشتی به سان انبوهی از گیاهان و پیچکهای، لابلای دیوارها و پنجرههای خانهات سبز خواهند شد و دور سنگها و خشتهایش خواهند پیچید و علت نبودنت را میان اجزاء و عناصر آن بنا از همدیگر خواهند پرسید.
در رویایم ای دوست، آن جنگل بلوط، که چه دوستش میداشتی به سان مادری بی قرار، دوان دوان و مویه کنان از تپههای بالای شهر به سوی خانه فرزند عزیز و آزردهی خود سرازیر خواهد شد. در رویایم لحظهای پس از فراموشی خاطرات تو، این سرزمین در سکوت خواهد رفت.
در رویایم، تا هزاران سال دیگر، از نشیمن خانهات صدای نواخته شدن سازی به گوش خواهد رسید. نوایی شفاف، آرام و به ضربی ثابت که شبیه به چکه کردن قطرهای اسرارآمیز تا به ابد نواخته خواهد شد. نوایی که رها از قید و بندهای سرسختانه بود و خوش میداشت، به سان آرزوهایت سر به دامنههای سرزمینت بگذارد. آری! دوست گرانمایه و فرهیختهام، عطا طاهری عزیز و مهربان و دوست داشتنی! امروز از پس پنجرههای خانهام صدای شیون زنان را شنیدم و دانستم که با همان صلابت همیشگیات برای آخرین بار به حرکت درآمدهای. با به یاد آوردن آنچه بر زبان میآوردی و با تصور تمامی آن مسیر پر سنگلاخ که در زندگیات پیمودی، به خود می گویم، چه سخت آن همه سال، بی وقفه و امیدوارانه به دنبال رویاهایت بودی و پا پس ننهادی. آن هم در آن روزگار بی آب و علف و آن سالهای قحطی، که دست روی گرده هر ارادهای که میگذاشتی نحیف و مردنی بود...
مرتضی غفاری. بهار ۱۳۹۷
---------------------------------------------------------
الذین إذا أصابتهم مصیبه قالوا إنّا لله وإنّا إلیه راجعون ...
متاسفانه خبردار شدم، روح مهربان فرهنگی فرهیخته، کی عطا طاهری بویراحمدی از بزرگان فرهنگی استان، نویسنده کتاب کوچ کوچ، از این دنیای سنگی پر کشیدند و رهسپار کوچ ابدی شدند...
طیفون غمم گره، افتایه به هونم
کور وابی چراغ دل، شو سهونه جونم
دنانه زرده گرو، تو مشنایه و جونم
اشکنایه کمرم، سهته هسخونم
کی عطای عزیز؛
صدای (شروه) بادهای حیران و سوزناک برخواسته از برفهای دنا، گوش هر رهگذری را میخراشد.
ابرهای سیاه، بسان سیاه چادر، غریبانه بر «ورد» ایل، سایه افکندهاند.
طوفان، پنجه در گلوی بلوطهای (تل بابونه) کرده است.
مه، ایل را محاصره کرده است و توای فرمانده بی چون و چرای فرهنگ استان، بسان سروی شکسته در آغوش سرد خاک خوابیدهای و گرمای هیچ (چاله) و (تش و تنگی)، حریف سرمای سوزناک غم رفتنت نیست که نیست.
قلم مهربان ایل؛
چگونه رفتنت را باور کنیم؟ چگونه باور کنیم که بار سفر بستی و از جادهی سرد زمستان رهسپار ابدیت شدی؟ بهراستی چگونه باور کنیم که چراغ چشمانت خاموش شده و از صدای مهربانت خبری نیست.؟ شیر زرد، وری، مخوس. ایل ایخو کنه بار
جاهلون بی حرف خوت، هیچ نیکنن کار
کی عطای عزیز؛
برخیز که برای مهربانیهایت در این مسلک که صورتهای بی احساس بهسوی قلبهای ساده میتازند، اینجا در صف مرگ شقایقهای ایلم، دلتنگم.
برخیز، که این روزها، به وسعت تمام داشتههای ایلم که همان مهر و صفاست، حرف برای گفتن داریم.
برخیز ای بزرگ مرد مهربان ایلم که دل دریاییت لبریز از آرامش بود و همچون کوه دنا، استوار در مقابل حوادث روزگار، ایستادی و پا پس نکشیدی از آرمانهایت.
برخیز ای ابر باران زای مهر ومحبت ایلم.
برخیز و با خورشید مهر ومحبت، گرمابخش وجود ما و حرارت کلبه سرد، نمور وتاریک ایل باش.
روحت شاد بزرگ مرد ایل
ایمان محمدپور
-----------------------------------------
در این گردش ایام، بخت با توفیق، رفیق افتاد و به محضر استاد و پیر فرزانهای از قوم لر، رسیدم. استاد طاهری یا همانکه "کی عطا" میخوانندش، از بزرگان قومی و قلمی ایل بویراحمد است. هم در تشریفات ایل و مناسبات اجتماعی، جایی نیکو دارد و هم میان اهل فرهنگ، مقامی رفیع دارد.
او تاریخ معاصر این قوم را در سینه دارد و البته خود نیز بخش مهمی از این تاریخ است. اشتغال به امور "کلان" ایل، چشمان تیز او را از لطایف نغز جزئی غافل نکرد. "کوچکوچ" و "ممیرو" نشان داد که او تا چه اندازه نکات نیکوی زندگی عشایری به چشمش میآمد.
هرکه تجربهی زیستهی عشایری را داشته باشد با این دو جریده، عجیب همدلی میکند. "دیده معشوق بازِ" او، او را به بادهای پاییزی، سرخی غروب آفتاب، حتی رنگِ طلاییِ چشمنوازِ برگهای درختان در مسیر نورِ خسته و کجِ غروبهای پاییز و خشخشِ شاخهها در مسیر بادها، حساس کرده بود.
دورانی پرتلاطم و سرشار از تلاشهای شورمندانه در نهضت مصدق را از سر گذرانده است. در این دوران پیری، چون فرزانگان، مصلحی قابل اتکا بود و فرهیختگی خود را با قلمِ فاخرِ خود به رخ کشید. در این ایام به بالین او رسیدم. هرچند دستِ زمان و زمانه او را "از تاخت بینداخت" اما قطعاً در حافظه تاریخی این ایل و در عرصه فرهنگ این دیار، تا "بی زمانی" خواهد تاخت.
به احترام خدمات این مرد فرهنگ، از پای برمیخیزم و کلاه از سر برمیدارم.
محمدعلی وکیلی
عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی
به گزارش کبنا، متن پیامهای تسلیت به شرح زیر است؛
در سوگ انسان
هرگاه به شخصیت، منش و روش زیست انسانی دیگر گون چون روانشاد کی عطا طاهری بویراحمدی مینگرم بی درنگ کلام پرطنین شاملوی عزیز برایم تداعی میشود که: "ما انسان را رعایت کرده ایم، خود اگر شاهکار خدا بود یا نبود!! "
این مانا مرد سرزمین "ممیرو "و "ممیروها "آنچنان در پی رعایت انسان بود که حتی در جزئی ترین و کوچکترین برخوردها نیز تمامی حواسش معطوف به حفظ عزت و انسانیت طرف مقابل بود.در دوستی و ابراز محبت انسانی و اخلاقی دقت تمام داشت.هرگاه جوانی به او سلام میگفت و ایشان او را نمیشناخت از روی تواضع و فروتنی ذاتی و با ادبیات فخیمه مختص به خود طوری از او اسمش را میپرسید که در اولین دیدار به آن شخص حس بدی القا نشود. اطرافیان و دوستدارانش از هر طیف و تیره و طبقه ای بودند.طبقه بندی های مرسوم اجتماعی در ذهن مرحوم طاهری وجود نداشت.کلام ساده، دلنشین و اما پرمغز وی روایت تلخ روزگار سخت انسان بود اما روایتی پر امید و روشن.تکلف مرسوم نخبگان علمی و فرهنگی و یا به زبانی دیگر فخر شایع این قشر از جامعه فرسنگ ها از او فاصله داشت.او مدرس آداب مفقود شده اجتماعی و فرهنگی در دوران اکنون بود.هر گاه در مجلسی ادبی و یا فرهنگی دعوت میشد علیرغم سن بالا و بیماری، به احترام میزبان و رعایت تعهد و ادب تا ساعتها استوار و استوار و استوار حضور داشت.عطا طاهری بویراحمدی کتاب قطور ادب انسانی بود.مردی که "انسان را رعایت کرده بود "
محسن عسکری
-------------------------------
کلشی هالک الا وجهه
درگذشت معلم فرهیخته و همکار سالهای خدمت در آموزش و پرورش، عضو اسبق شورای اسلامی شهر گچساران مرحوم حاج مختار شفیعی را به خانواده داغدار ایشان و بستگان و همکاران فرهنگی و آحاد مردم گچساران تسلیت عرض مینمایم و غفران و رحمت واسعه الهی را برای آن مرحوم و صبر و شکیبایی را برای بازماندگان، از درگاه خداوند سبحان مسئلت مینمایم.
علیمراد جعفری
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی شهرستانهای گچساران و باشت
-------------------------------
انالله و انا الیه راجعون
کوچ غم انگیز خالق کوچ کوچ "مرحوم کی عطا طاهری بویراحمدی" موجب تاسف و تاثر گردید.
برخوردار از جایگاه مهم خانوادگی، پایگاه اجتماعی، برخورداری از دانش سرشار، هوش وافر اجتماعی و انرژی جوانی در همان آغاز راه امکان انتخابهای مختلفی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را فرا روی ایشان قرار داده بود ولی آن مرد فرهیخته در این میان راه دشوار و در عین حال ارزشمند فعالیت فرهنگی و اجتماعی را برگزید و آثار ماندگاری از خود برجای گذاشت که تا همیشه زینت بخش گنجینه فرهنگ و ادب این دیار بوده و خود هم تا پایان عمر به عنوان مصلحی بزرگ، معلمی دلسوز و روشنفکری دردمند در استان و در کنار ایل و تبار ماند و جاودانه شد و نامش با تاریخ استان کهگلیویه و بویراحمد عجین شد و البته ناگفتههایی تاریخ معاصر استان را با خود برد.
فقدان این نویسنده و چهره فرهنگی را به تمامی هم تباران و جامعه ادبی و فعالان عرصه فرهنگ و هنر و ادب، خانواده و فرزندان آن مرحوم تسلیت عرض نموده و علو درجات ایشان را از درگاه ایزد منان خواستارم.
سیدموسی خادمی
استاندار لرستان
-----------------------------------------
«انا لله و انا الیه راجعون»
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
پایگاه ادب و اندیشه و درخت تنومند قلم و دانش، کوچ ابدی نمود.
کی عطا طاهری «رحمه اله علیه» قریب به یک قرن در توسعه دانش و آگاهی، خواندن و نوشتن، تحقیق و پژوهش، عمر گرانبهای خویش را صرف فرزندان کهگیلویه و بویراحمد و مشتاقان علم و ادب نمود.
آن به معبود پیوسته، مومن بود و مهربان، صبور بود و متواضع.
اهل قلم بود و به نویسندگان و جویندگان دانش، عشق میورزید.
کی عطا؛ قصیده بلندی بود که در ۹۰ سال سروده شد و از نخستین آموزگاران این دیار سرافراز بود که گنجینه و اثرات ماندگار «کوچ کوچ، ممیرو، ...» و انبوه دانش آموختگانش، در زمره تاریخ و فرهنگ استانمان هستند.
اینجانب، خود را از فرزندان کی عطا میدانم و در فراقش به سوگ نشسته و هرگز بزرگ منشی، اصالت و دانایی وی را از یاد نخواهم برد.
بزرگمرد فرهنگ و ادب و هنر آسمانی شد تا جاودان بماند.
عروجش را به بیت مکرم، فرزندان گرامی، مردم شریف و قدردان استان کهگیلویه و بویراحمد و دوستداران فرهنگ و هنر تسلیت عرض مینمایم.
برای روح بزرگش رحمت و مغفرت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی از خداوند سبحان مسئلت دارم.
عدل هاشمی پور
نماینده مردم شریف شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی
---------------------------------------
(انا لله و انا الیه راجعون)
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
با دریغ و تاسف خبر دار شدم که معلم فرهیخته و دانشور و استاد فرزانه و گرانمایه کی عطا طاهری بویر احمدی روی در نقاب خاک کشید و روحش آسمانی شد.همو که چون آب زلال و همچون باران صاف بود معلمی که به تعبیر زنده یاد سهراب سپهری ((بزرگ بود و از اهالی امروز بود، و با تمام افق های باز نسبت داشت و لحن اب و زمین را خوب می فهمید.))
نویسنده ای که نوشته های ماندگارش بازتاب تفکرات و سنت های ایل و اجتماعش بود.
غمگنانه و سوگمندانه مصیبت درگذشت جانگزای این عزیز سفر کرده را به جامعه ی بزرگ فرهنگیان استان و خانواده ی ارزشمند طاهری و همه ی هم استانی ها و بستگان نسبی و سببی ان سعید فقید تسلیت و تعزیت عرض می نمایم.
هادی زارع پور
مدیر کل اموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویر احمد
---------------------------------------
انالله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت استاد فرهیخته "زنده یاد کی عطا طاهری" از نویسندگان پیشکسوت، بنام و باسابقه استان که عمری را در راه اعتلای فرهنگ این استان سرافرازانه سپری کردهاند موجب تأثر و تألم عمیق گردید.
بدون تردید فقدان آن نیکمرد اندیشمند برای جامعه فرهنگی و هنری استان ضایعهای است جبران ناپذیر است.
آنچه مسلم است آثار پرمایه او همواره به یادگار خواهد ماند و نامش را در پهنای تاریخ فرهنگ و ادب زاگرس زنده و جاوید نگاه خواهد داشت.
اینجانب ضمن ابراز همدردی با خانواده، دوستان و آشنایان آن زنده یاد، این مصیبت را به اصحاب فرهنگ و هنر استان تسلیت می گویم.
خدایش او را در جوار رحمت خویش قرینِ نعمتی ابدی قرار دهد.
رضا دهبانی پور
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی
استان کهگیلویه و بویراحمد
------------------------------
بازگشت همه بسوی اوست
درگذشت چهره ماندگار ادب، فرهنگ، تاریخ و هنر استان کهگیلویه و بویراحمد "جناب کی عطا طاهری" موجب تاثر و اندوه دوست داران ایشان گردید.
عمر پرثمر مرحوم طاهری که بی شک از مفاخر کم نظیر این استان و خطه جنوب اند، هر لحظه در راه تعالی این مرز و بوم بوده و جز نیکی از آن نیک مرد در یادها نمانده است.
اینجانب به نوبه خود ضایعه اسفناک درگذشت آن استاد فقید را خدمت خانواده محترم ایشان و محضر مردم شریف و قدرشناس استان تسلیت عرض می نمایم.
باشد که خداوند متعال روح آن رادمرد را با اولیا خویش محشور بگرداند.
محمد بهرامی
------------------------------
بزرگ مردا که تو بودی وازاهالی امروز بودی،
در رثای بزرگمرد ایل، و نشان فرهنگ و اخلاق؛ کی عطاطاهری بویراحمدی؛
درگذشت فرهیخه وارسته و بیادعای کهگیلویه و به ویر احمد، مرداخلاق وادب استاد کی عطا طاهری، را باید ضایعهای جبرانناپذیر برای علاقمندان به فرهنگهای بومی ایران زمین دانست؛ معلم و پژوهشگر ارزشمندی که گنجیهای گرانسنگ از میراث فرهنگی ـ تاریخی کهگیلویه و بویراحمد را در حافظه داشت و به حقیقت، حافظ و نگهبانی شایسته برای آن بود و با مکتوب کردن و انتشار این میراث فرهنگی، به نیکی از عهده انتقال آن به نسلهای دیگر برآمد؛
«معلم»، «پژوهشگر» و «کنشگری سیاسی ـ فرهنگی» که همانا تعهد به فرهنگ و ارزشهای انسانی چون عدالت و آزادی را باید ابعاد مهم شخصیتی این بزرگ مرد دانست؛
آثار او چون «ممیرو»، «درخت را نکشید»، «کی بانو»، و «کوچ، کوچ»، از یک سو دریچهای برای آشنایی با فرهنگ و لایههای گوناگون فرهنگ بومی منطقه کهگیلویه و بویراحمد و گاه کاوش در این فرهنگ، و از سوی دیگر نشاندهنده دغدغهها و اندیشههای ژرف انسانی و متعهدانهای است که در ذهن خلاق، جستجوگر و امیدوارانه کی عطا طاهری، رشد کرده و بالیده بود.
«کی عطا طاهری» انسانی وارسته بود که نسل نو اندیش و نو گرای بویراحمد بیش از هر کتاب و هر شخصی، از او تأثیرپذیرفته بودند؛ هم نخبگان و تحصیل کردگان به ویر احمد و هم پژوهشگران و فرهنگ پژوهان در سطح ملی و بینالمللی از خوان دانش و آگاهیهای محلی او بهرهها بردند و ارتباط و هم صحبتی با او و بودن در کنار او را غنیمت میدانستند.
«کی عطا» انسانی واقعگرا و به دور از حاشیه، مشوق جوانان درصلح ودوستی و پیوند با کتاب وکتابخوانها بود. کسی که بیش از پنج دهه پیش، نخستین کتابخانه واقعی را در منطقه کهگیلویه و بویراحمد دایر کرد و علیرغم موقعیتهای خوبی که در پایتخت و خارج از استان، برایش فراهم بود در کسوت یک معلم متعهد و دغدغهمند فعال و موثر فرهنگی در کنار مردم نجیب و سختکوش کهگیلویه و بویراحمد ماند تا در بیداری، آگاهی بخشی و تلاش برای آبادانی همراه و یاور آنها باشد.
دوستان و یاران «کیعطا» نخبگان و تحصیلکردگان بومی و غیر بومی بودند که همگی شیفته شخصیت معنوی و دیدگاه نوگرایانه و عدالتخواهانه او بودند و در گرد او که به دور از حب مال اندوزی، قدرت طلبی و جاه و مقام، و جدا از صاحبان زر و زور و قدرت بود، درس اخلاق، تعادل و تعهد میآموختند و از اطلاعات و اندوختههاش، که حاصل سالها تجربه و مصاحبت با شخصیتهای مختلف فرهنگی، علمی، دانشکاهی و مطلعان ملی ومحلی بود بهره میبردند.
فقدان این بزرگ مرد ایل را به فرهیختگان، فرهنگ پژوهان، دوستان و بستگان او تسلیت میگویم!
دریغا از دست دادن بزرگ مردی که او بود! الگویی از معلمی متعهدانه و الگویی رفتاری و اخلاقی که در شرایط کنونی کمتر میتوان چون او یافت و دید.
روحش شاد و یادش گرامی باد،
نیکنام حسینیپورسی سخت
مدیرعامل خانه کتاب ایران
-----------------------------------------------
(ما عندکم ینفذ و ما عندالله باق))
کی عطا طاهری دار فانی را وداع گفت و در دل خاک آرام گرفت. زندگی پر فراز و نشیب او برگردان حوادث تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گوناگونی است که بر این مرز و بوم رفته، برگردان ساختار نظام اجتماعی، طبقاتی و بسیاری از مؤلفه های زادگاه او و به تبع آن سراسر کشور است. او بعد از سپری کردن دوران کودکی و نوجوانی پرمشقت خویش به کسوت معلمی درآمد. با قرار گرفتن در کوران حوادث سیاسی مربوط به ملی شدن صنعت نفت تجربیات ارزشمندی را کسب نمود و عمری را به خدمت در منطقه خویش به تعلیم و تعلم و روشنگری گذرانید در حالیکه امکان زندگی و برخورداری از رفاه و امکانات پایتخت برایش فراهم بود. زندگی ساده و بی آلایش و بدون از تجمل، زادگاه خویش را ترجیح داد. حضور او به منزله استوانه نیرومندی بود که در آگاهی بخشی به هم استانی هایش نقش تعیین کننده ای داشت. آثاری مکتوب ارزشمندی از ایشان بر جای مانده است که در زنده نگهداشتن فرهنگ بومی منطقه کهگیلویه و بویراحمد نقش بسزایی دارد. بر دانشجویان و دانش پژوهان لازم است که از این آثار ارزشمند استفاده کرده و آن را نشر دهند.
این ضایعه اسف بار را به بازماندگان آن مرحوم و هم استانی های گرانقدر به ویژه طایفه بزرگ طاس احمدی و اهالی علم و ادب و فرهنگ منطقه تسلیت عرض می نمایم.
دکترعباس اسدروز
(رییس شرکت پایانه نفتی جزیره خارگ )
--------------------------------------------
پیام تسلیت مجمع زنان اصلاح طلب استان کهگیلویه و بویراحمد بمناسبت درگذشت مرحوم کی عطا طاهری
بسم الله الرحمن الرحیم
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
با اظهار تأسف و تأثر باز دست نابهنگام اجل یار دیگری از صداقت پیشه های عرصه علم و فرهنگ و هنر را به سرای دوست برده و سنگینی این فراق را بر دل دوستان و هم استانی ها و هم کیشان تحمیل نمود ، بزرگ مرد ایل، حاج عطا طاهری که عمر خود را با تلاش صادقانه وقف خدمت به عرصه فرهنگ و ادب و هنر کرده بود از میان ما رفت و یادش را تا همیشه بر صفحه دلها حک نمود.
روحش شاد ، راهش پر رهرو و یادش گرامی باد.
این ضایعه غم انگیز را به خانواده و بستگان آن مرحوم و به جامعه فرهنگی علمی و هنری استان صمیمانه تسلیت عرض نموده و برای آن فقید سعید ، علو درجات و برای بازماندگان محترم صبرمسئلت می نماید .
امید آنکه بتوانیم با تداوم راهش ، یادش را عملا گرامی بداریم . انشاءالله
مجمع زنان اصلاح طلب استان کهگیلویه و بویراحمد
دوازدهم فروردین ۹۷ هجری خورشیدی
-----------------------------------------------
زمین گر گشاده کند راز خویش
نماید سرانجام وآغاز خویش
کنارش پر از تاجداران بود
برش پرزخون سواران بود
پراز مرد دانا بود دامنش
پراز ماهرخ جیب پیراهنش
چه افسرنهی برسرت برچه ترگ
براوبگذردچنگ ودندان مرگ
به نیکی به باید تن آراستن
که نیکی نشاید زکس خواستن
خبردرگذشت بزرگمردحماسی ایل لر و طایفه طاس احمدی استاد کی عطا طاهری، جامعهی فرهنگی و سیاسی استان کهگیلویه وبویراحمد را در نوروزباستانی به غم اندوه فرو برد و طبیعت سبز پوش استان را سیاهپوش نمود، سخن گفتن و وصف کردن مردی که تمامی جنبههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زندگی را درنوردیده وسالهای عمر پربرکت خویش را صرف خدمت به سرزمین و مردمانش کرده بسی سخت و قلم توانای حرکت را ندارد، کی عطا طاهری بنیانگذار بسیاری از بی بنیانها بود، ازنو ساختن شهری به نام بلاد شاپور یا دهدشت کنونی شاید یکی از افتخارات ایشان باشد و بنیان گذارسواد، علم، مکتب، مدرسه وفرهنگ دراستان وکهگیلویه و خدمات بی نظیر فرهنگی، اجتماعی وسیاسی ایشان رادر برخی زمینهها همسطح استاد بهمن بیگی قرارمی دهد، مصلح و اصلاحگری که بسیاری از مناقشات ودرگیری های محلی را با چهرهی کاریزمای خود حل وفصل نمودند، نویسندهی ماندگار، کوچ کوچ، ازمیان ما ادمیان خاکی به کهکشانها کوچ کردند، تا فرهنگ مهربانی وسخنان زیبا و علم ناشناخته را دران سراهای نورانی بازهم بگستراند با تعلیماتی که شاگردانی در مکتب فرهنگی خویش پرورش داده است، و آن مکتب انسانیت ودرس انسانیت بود که مهمترین میراث بجای مانده از خویش در لابلای کتب وباجوهر قلم و استخوانش
با عرض تسلیت وهمدردی به خانواده وجامعهی فرهنگی و استان وطایفهی بزرگ طاس احمدی
بختیاررضوانی از طرف ایل باشت وبابویی
--------------------------------------------
مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن ینتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا
و اینک قلب همه هم استانیها و دل ماتمزده لرنشینان از رحلت جانگداز و جبران ناپذیر و کوچ خالق اثر فاخر*کوچ کوچ* و شخصیتی وارسته، مرد روشن ضمیر، مدیر توانا، استاد کلام و سخندانی، دلیر بی بدیل و بلبل خوش الحانمان کی عطا طاهری به درد امده است و مشیت الهی بر این تعلق گرفت که بهار فرحناک عرصه تعلیم و تربیت را خزانی ماتمزده به انتظار بنشیند و در نهایت ناباوری باورمان شد که او دیگر نیست، دیگر نمی اید، ولی طنین صدایش همچنان در گوش ما و مهربانیش در قلب ما و زیبایی چهرهاش در یاد ماست.
از دشتهای لاله گون سقاوه تا تنگ ماغر و سولک و از کوه دنا تا کوه خیز؛ از عشایر کهگیلویه تا بویراحمد و از تیرههای مختلف قشقایی همه در دل خود خاطره و خاطراتی از این فرهنگی فرهیخته، استاد مسلم و اسطورهی افسانهای عرصه تعلیم و تعلم در دل خود به یادگار دارد.
مردی که همچون اسلاف و نیاکان خود؛ شان و منش، بینش و درایت و اصالت کهن در جز به جز رفتارش موج میزد، با چشمانی درخشان و قلبی همیشه مهربان و خندهای همیشه جاری بر لب همچون چشمهای زلال در دل دنا
بدین وسیله به نمایندگی از فرهنگیان شهرستان دنا، مراتب تاثر و اندوه قلبی خویش را از سفر بی بازگشت معلم فقید، ارزشمند و چهره ماندگار شادروان استاد زنده یاد کی عطا طاهری ابراز میدارم و از آستان حضرت دوست، برای روح بزرگ آن عزیز سفر کرده، علو درجات و برای فرزندان، بازماندگان و همه بستگان، شکیبایی توأم با سربلندی مسئلت مینمایم.
در تک تک اجزای تنم میمانی جز انکه مرا مرگ به یغما ببرد
خاک مزارت توتیای چشم همهی ما ابراهیم ریاضی
مدیر آموزش و پرورش شهرستان دنا
-----------------------------------------------
پیامتسلیت معاون سیاسی ،امنیتی واجتماعی استاندار بمناسبت در گذشت کی عطا طاهری بویراحمدی.
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله انت الیه راجعون.
خبر در گذشت فرهنگی اندیشمند،معلم دلسوز وپیر فرزانه دیارمان مرحوم کی عطا طاهری بویراحمدی مردم استان را در ماتم واندوه فروبرد.
بزرگمردی که هم بزرگ ایل بود وچابک سوار واستاد سیاست ،هم اهل قلم ودلسوخته فرهنگ وهنر،وحاصل این فرزانگی وعمر طولانی وبابرکت خویش را صرف تلاش برای صلح ودوستی بین طوایف وخانواده ها ورفع کدورت ها نمود.به یقین در دهن مردم شریف استان ،مردم داری وخیر خواهی گفتار نیک او به یادگار خواهد ماند.اینجانب این صایعه بزرگ را به بازماندگان،مردم عزیز استان وبخصوص جامعه ادبی واهل قلم استان تسلیت عرص نموده واز خداوند متان برای ایشان غفران ورحمت الهی وبرای همه باز ماندگان و بستگان ،صبر واجر مسئلت مینمایم.
سید محمد کاظم نظری
معاون سیاسی،امنیتی اجتماعی استاندار
-----------------------------------------------
کوچ کوچ، کوچ کرد
صدایش، موسیقی درد و شوق بود. آهنگ کوچ آدمی و تکامل تاریخی و نشان آشکار بی ثباتی وضعیت موجود در نوشتههایش ماندگار است. او به درستی، این حقیقت را یافت که پایههای تسلط یک طبقه بر طبقه دیگر امری جاودانه نیست، این خود دلیل عشق انسانهای بی شماری از گروهها و عقاید گوناگون و جناحهای مختلف به اوست. چرا که او آموخته بود تساهل و انسان مداری و گفتمان مساالمت آمیز و آزاد تنها رمز ماندگار اندیشه و انسانیت میان عقاید مختلف است.. امید او و رخنهاش در دل جوانان از نوع پدر مآبانه و مقتدرانه و نمایشی نبود بلکه از جنس جست و دهجوی رنج در گذر تاریخ و ریشههای رنج و آنچه که آدمی از سر گذرانده بود، زیرا او با خضوع و فروتنی عمر را گذرانید و نشست و برخاست با نسلهای گوناگون و قشرهای متفاوت دال بر درستی آین بیان است. در همان دو سه باری که ایشان را ملاقات کردم چنان به مطالعه و تحقیق و نوشتن و انس با قلم تشویق میکرد که گویی آدمی با یک قلم به دنیا میآید و با یک قلم از دنیا میرود و به حق او خود چنین بود. او کوچ کرد اما کتاب کوچ کوچ را به ملتی هدیه داد که نه تنها محرومیتها و دردهای یک قوم را به تصویر میکشد بلکه نماد کلیت درد توده مردم به وسیله اقلیتی حاکم در طول تاریخ است. در روزگاری که جای تحقیق در فرهنگ عشیرهای و قبیلهای در جامعه شناسی و ادبیات ایران خالی است او چه جسورانه و موشکافانه این وظیفه سنگین را به دوش کشید. او نمیمیرد کوچ میکند از یک قوم و بازسازیاش در دل قوم دیگر. از یک فرهنگ و جایگزینیاش در دل فرهنگ دیگر. از یک ناامیدی و کوچش به امیدی دیگر. به عکس برخی تاریخ نگاران نوشتههایش نه از نوع تملق بود و نه از نوع باج خواهی که عالمی مأنوس به کتاب و قلم را چه حاجت به تملق و باج.. نسل جوان کهکیلویه و بویراحمد باید بدانند آنچه که او همواره میآموزد این است تاریخ را نه فراموش کنید و نه در پستو نهان کنید. بلکه با قلم و گفتمان آن را از شکل ایستایی به پویایی بدل کنید چرا که انسان هماره با تاریخ به دنیا میآید، حرکت میکند و با تجربهاش در گذر این حرکت به تکامل میرسد. بنویسید و بخوانید و بجویبد حقایق تاریخ را تا یاد بگیریم چگونه زیستن را
یادت گرامی، راهت پر رهرو
کی عطا طاهری
صالحی
-------------------------------------------------
(انا لله و انا الیه راجعون)
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
با دریغ و تاسف خبر دار شدم که معلم فرهیخته و دانشور و استاد فرزانه و گرانمایه کی عطا طاهری به ویر احمدی روی در نقاب خاک کشید و روحش آسمانی شد. همو که چون آب زلال و همچون باران صاف بود معلمی که به تعبیر زنده یاد سهراب سپهری ((بزرگ بود و از اهالی امروز بود، و با تمام افقهای باز نسبت داشت و لحن اب و زمین را خوب میفهمید.))
نویسندهای که نوشتههای ماندگارش بازتاب تفکرات و سنتهای ایل و اجتماعش بود.
غمگنانه و سوگمندانه مصیبت درگذشت جانگزای این عزیز سفر کرده را به جامعهی بزرگ فرهنگیان استان و خانوادهی ارزشمند طاهری و همهی هم استانیها و بستگان نسبی و سببیان سعید فقید تسلیت و تعزیت عرض مینمایم.
هادی زارع پور
مدیر کل اموزش و پرورش استان کهگیلویه و به ویر احمد
-----------------------------------------------------
پیام تسلیت دکتر رضا چمن
رئیس دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
به مناسبت درگذشت کی عطا طاهری
انا لله و انا الیه راجعون
"زمین گر گشاده کند راز خویش
نماید سرانجام و آغاز خویش
برش پر ز خون سواران بود
کنارش پر از تاجداران بود
پر از مرد دانا بود دامنش
پر از ماهرخ جیب پیراهنش"
کی عطا طاهری از بزرگان نام آشنا و اهل قلم دیار دردمند کهگیلویه و بویراحمد بود؛
"از دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت"
او آزاد مردی از نسل فرهیختگانی بود که دغدغه تاریخ و فرهنگ را توام با آزاد اندیشی نجیبانه داشتند.
خداوند آن بزرگمرد عرصه تعلیم و تربیت را مورد رحمت و مغفرت واسعه قرار دهد و به بازماندگانش صبر جزیل عطا نماید.
دکتر رضا چمن
رئیس دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
---------------------------------------------------
ای دوست گرانقدرم، بگو! من کدام تصویر تو را برای همیشه در ذهن خود نگاه دارم که از هر تصویر دیگر به آنچه بودهای نزدیکتر باشد؟ آخر این یاد فراموشکار پر از خاطرات تو از آن زندگی پر فراز و نشیب است، بازو به بازوی مبارزین، سوار بر اسب در گذر از تنگهها و دامنهها، رو در روی دژخیمان و یا در کلاسهای درس برای فرزندان این سرزمین، ایستاده در پیشگاه جمعیت، در حال سخن گفتن از این خاک و سرنوشت مردمش، گاه نیمه جان فتاده بر زین در مبارزه با تب و مرگی وهم آلود و گاه نشسته میان بزرگان و ریش سپیدان، کدام تصویر از تو را باید در خاطرهی نا امن خود نگاه دارم؟ بر دیوارهی خاطرهای که لرزان است و زود از یاد میبرد، کدام قاب عکس را بچسبانم که لرزش زمین و زمان از جا برنکند و از میان نبردش؟!
ای دوست، تو خود می دانی که هیچ خاطرهای از تو از یادها نخواهد رفت، آری! اما من خوشتر میدارم از این پس و تا همیشه تو را نشسته بر همان زیرانداز ساده در خانهی قدیمیات به یاد آورم. کنار آن پنجره، رو به حیاط بی غل و غش خانهات که آغوشش همیشه به روی مردم و خیابان گشوده بود. در آن نشیمن کوچک، کنار آن بخاری که سالها رو به میهمانان خود نشستی و به مهر گوش دادی و با شور سخن گفتی. من این تصویر را میبایست تا ابد بر این صفحه به یادگار بگذارم، که یاداور تمامی آن خاطرات و تصویرهای دیگر باشد.
پس از رفتن تو، در یاد من، هوای خانه تو تا ابد چون فیرزوه صاف و روشن خواهد ماند و نسیم ملایم اندیشههایت بر این خیابان که جسم خسته تو را از آن بیرون میبرند خواهد وزید. تا سالها پس از رفتنت، نم نم باران مهر روی سقف خانهات خواهد بارید و خاطرات تو به سان ماهیهای سرخ زیر و درشتی میان برکههای درست شده لابلای درختچههای حیاط قدیمیات پرسه خواهند زد.
بر این گمانم که آن رویاها، آن آرزوهای خوش که برای مردمت میداشتی به سان انبوهی از گیاهان و پیچکهای، لابلای دیوارها و پنجرههای خانهات سبز خواهند شد و دور سنگها و خشتهایش خواهند پیچید و علت نبودنت را میان اجزاء و عناصر آن بنا از همدیگر خواهند پرسید.
در رویایم ای دوست، آن جنگل بلوط، که چه دوستش میداشتی به سان مادری بی قرار، دوان دوان و مویه کنان از تپههای بالای شهر به سوی خانه فرزند عزیز و آزردهی خود سرازیر خواهد شد. در رویایم لحظهای پس از فراموشی خاطرات تو، این سرزمین در سکوت خواهد رفت.
در رویایم، تا هزاران سال دیگر، از نشیمن خانهات صدای نواخته شدن سازی به گوش خواهد رسید. نوایی شفاف، آرام و به ضربی ثابت که شبیه به چکه کردن قطرهای اسرارآمیز تا به ابد نواخته خواهد شد. نوایی که رها از قید و بندهای سرسختانه بود و خوش میداشت، به سان آرزوهایت سر به دامنههای سرزمینت بگذارد. آری! دوست گرانمایه و فرهیختهام، عطا طاهری عزیز و مهربان و دوست داشتنی! امروز از پس پنجرههای خانهام صدای شیون زنان را شنیدم و دانستم که با همان صلابت همیشگیات برای آخرین بار به حرکت درآمدهای. با به یاد آوردن آنچه بر زبان میآوردی و با تصور تمامی آن مسیر پر سنگلاخ که در زندگیات پیمودی، به خود می گویم، چه سخت آن همه سال، بی وقفه و امیدوارانه به دنبال رویاهایت بودی و پا پس ننهادی. آن هم در آن روزگار بی آب و علف و آن سالهای قحطی، که دست روی گرده هر ارادهای که میگذاشتی نحیف و مردنی بود...
مرتضی غفاری. بهار ۱۳۹۷
---------------------------------------------------------
الذین إذا أصابتهم مصیبه قالوا إنّا لله وإنّا إلیه راجعون ...
متاسفانه خبردار شدم، روح مهربان فرهنگی فرهیخته، کی عطا طاهری بویراحمدی از بزرگان فرهنگی استان، نویسنده کتاب کوچ کوچ، از این دنیای سنگی پر کشیدند و رهسپار کوچ ابدی شدند...
طیفون غمم گره، افتایه به هونم
کور وابی چراغ دل، شو سهونه جونم
دنانه زرده گرو، تو مشنایه و جونم
اشکنایه کمرم، سهته هسخونم
کی عطای عزیز؛
صدای (شروه) بادهای حیران و سوزناک برخواسته از برفهای دنا، گوش هر رهگذری را میخراشد.
ابرهای سیاه، بسان سیاه چادر، غریبانه بر «ورد» ایل، سایه افکندهاند.
طوفان، پنجه در گلوی بلوطهای (تل بابونه) کرده است.
مه، ایل را محاصره کرده است و توای فرمانده بی چون و چرای فرهنگ استان، بسان سروی شکسته در آغوش سرد خاک خوابیدهای و گرمای هیچ (چاله) و (تش و تنگی)، حریف سرمای سوزناک غم رفتنت نیست که نیست.
قلم مهربان ایل؛
چگونه رفتنت را باور کنیم؟ چگونه باور کنیم که بار سفر بستی و از جادهی سرد زمستان رهسپار ابدیت شدی؟ بهراستی چگونه باور کنیم که چراغ چشمانت خاموش شده و از صدای مهربانت خبری نیست.؟ شیر زرد، وری، مخوس. ایل ایخو کنه بار
جاهلون بی حرف خوت، هیچ نیکنن کار
کی عطای عزیز؛
برخیز که برای مهربانیهایت در این مسلک که صورتهای بی احساس بهسوی قلبهای ساده میتازند، اینجا در صف مرگ شقایقهای ایلم، دلتنگم.
برخیز، که این روزها، به وسعت تمام داشتههای ایلم که همان مهر و صفاست، حرف برای گفتن داریم.
برخیز ای بزرگ مرد مهربان ایلم که دل دریاییت لبریز از آرامش بود و همچون کوه دنا، استوار در مقابل حوادث روزگار، ایستادی و پا پس نکشیدی از آرمانهایت.
برخیز ای ابر باران زای مهر ومحبت ایلم.
برخیز و با خورشید مهر ومحبت، گرمابخش وجود ما و حرارت کلبه سرد، نمور وتاریک ایل باش.
روحت شاد بزرگ مرد ایل
ایمان محمدپور
-----------------------------------------
در این گردش ایام، بخت با توفیق، رفیق افتاد و به محضر استاد و پیر فرزانهای از قوم لر، رسیدم. استاد طاهری یا همانکه "کی عطا" میخوانندش، از بزرگان قومی و قلمی ایل بویراحمد است. هم در تشریفات ایل و مناسبات اجتماعی، جایی نیکو دارد و هم میان اهل فرهنگ، مقامی رفیع دارد.
او تاریخ معاصر این قوم را در سینه دارد و البته خود نیز بخش مهمی از این تاریخ است. اشتغال به امور "کلان" ایل، چشمان تیز او را از لطایف نغز جزئی غافل نکرد. "کوچکوچ" و "ممیرو" نشان داد که او تا چه اندازه نکات نیکوی زندگی عشایری به چشمش میآمد.
هرکه تجربهی زیستهی عشایری را داشته باشد با این دو جریده، عجیب همدلی میکند. "دیده معشوق بازِ" او، او را به بادهای پاییزی، سرخی غروب آفتاب، حتی رنگِ طلاییِ چشمنوازِ برگهای درختان در مسیر نورِ خسته و کجِ غروبهای پاییز و خشخشِ شاخهها در مسیر بادها، حساس کرده بود.
دورانی پرتلاطم و سرشار از تلاشهای شورمندانه در نهضت مصدق را از سر گذرانده است. در این دوران پیری، چون فرزانگان، مصلحی قابل اتکا بود و فرهیختگی خود را با قلمِ فاخرِ خود به رخ کشید. در این ایام به بالین او رسیدم. هرچند دستِ زمان و زمانه او را "از تاخت بینداخت" اما قطعاً در حافظه تاریخی این ایل و در عرصه فرهنگ این دیار، تا "بی زمانی" خواهد تاخت.
به احترام خدمات این مرد فرهنگ، از پای برمیخیزم و کلاه از سر برمیدارم.
محمدعلی وکیلی
عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی