تاریخ انتشار
چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۲۵
کد مطلب : ۳۰۲۸۰۰
گذر از روحانی
۰
کبنا ؛محمد سعید میرزایی
جامعه تقاضامند در تداوم نظام روزمره، هستهٔ تمرکز سیاستها به دنبال رفع نیازهای جامعه میباشد. ویژگیهای اساسی انسان نیاز است و قاعدتاً با وجود وابستگیهای انسانی نمیتوان انتظار تغییرات فکری و فرهنگی را از جوامع خواستار شد. برای مدیریت ساختار زندگی امروزی با توجه به نمود جایگاه اجتماعی و فردی هر شخص، اختلال در فراهم کردن زیر ساختهای اساسی و پایه ای زندگی میتواند به طور پیشرونده برای جامعه و حکومتها به زنگ خطری تبدیل شود. تبعات اولیه امواج نارضایتی مردن را در پی داشته و سپس به فرآیندی تبدیل خواهد شد که موجب بروز در وهلهٔ اول عامل مهمی به نام و به دنبال آن فساد و ناهنجاری خواهد گردید. در شرایط حاضر کشور که مردم خود شاهد مستقیم حوادث و رویدادها هستند و نیاز به ذکر هیچ منبعی ندارد، نه تنها عبور از روحانی، بلکه عبور از هر فرد یا گروه خاصی نمیتواند چنین وضعیتی را بهبود بخشد. اگر کمی به گذشته برگشته، و به عملکرد دولت بهار بپردازیم جای سؤال مشترکی برای حامیان و منتقدان این دولت وجود داشته که چه اشتراکاتی بین عمل دولت و اقتصاد عدالت محور به عنوان شعار این دولت بوده؟ و آیا نتایج این عملکرد را به تنهایی دولت حاضر میتواند در زمان اندکی تماماً حل نماید؟. مشکلات اقتصادی حاصل از سوء مدیریتها و بروز بحران حاد اجتماعی، فرهنگی و بخصوص اقتصادی که هر یک در جایگاه خود کشور را عمیقاً متضرر و متحمل بار سنگین و جبران ناپذیری نمود. بیشتر شدن شکاف طبقات جامعه، افزایش نرخ تورم، بالا رفتن میزان بیکاری، کاهش ذخایر ارزی کشور، مشکلات بانکی و تربیت مدیرانی که هر کدام در جایگاه خود آسیبهای شدید و فاحشی را به بدنه اقتصادی وارد کرده، کاهش شدید ارزش پول کشور، تلفیق بی مورد نهادها و انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی، پروژهها هزینه بر و غیرکارشناسی مانند و اجرای نادرست مسکن مهر، واردات بیرویه کالاهای مصرفی با تکیه بر دلارهای نفتی و در نهایت مصداق فاحش فساد مدیریتی که ارائه گزارشات مطلوب و غیرواقعی بوده بطور خلاصه، ماحصل دولتی است که همه کارشناسان و متخصصین بر آنها اتفاق نظر دارند. حتی این عملکرد به گونه ای غیر قابل پوشیدن بوده که بسیاری از مدعیان واقعی و حامی دولت مذکور در پوشش منقدین آن برای کشور احساس خطر کرده و با وضعیت حال این افراد، از ایشان به عنوان انحرافیهای قانون شکن یاد میکنند. و از طرفی همین گروهها در اوضاع و شرایط حاضر کشور همچون، به دنبال تخریب شدید دولت روحانی در رسانهها و فضاهای متخلف بوده چه بسا این فرصتی باد که از آب گل آلود ماهی گرفته و با اقداماتی همچون سفرهای استانی خود و تقویت بی رضایتی از وضع حاضر به دنبال کسب مجدد قدرتی هستند که آن دولت و دوستانش به وسیلهٔ آن به عقب رفت شدید کشور اصرار نمودند. امروزه آنچه را به عنوان فساد اجرای و اداری، فقر و عطش جامعه میبینیم حاصل عمل مردیست که در قرن بعنوان نمود عینی بی مدیریتی و احساسات از وی یاد خواهم کرد، و گسترهٔ عملکردی وی نه تنها امروز بلکه سالیان آتی را درگیر خود میکند، پرژوه باور نکردنی که روحانی با بودجه و شرایط کاملاً تهی و کاملاً صفر دریافت کرده و این طفل نوپا را میبایست به هر تدبیری به آیندگان بسپارد. قطعاً هیچ گاه مردم نمیخواهند و نمیگذارند که بحران بهار مجدد در تاریخ این انقلاب تکرار شود که خطری برای انقلاب و رهبری عزیز باشد.
جامعه تقاضامند در تداوم نظام روزمره، هستهٔ تمرکز سیاستها به دنبال رفع نیازهای جامعه میباشد. ویژگیهای اساسی انسان نیاز است و قاعدتاً با وجود وابستگیهای انسانی نمیتوان انتظار تغییرات فکری و فرهنگی را از جوامع خواستار شد. برای مدیریت ساختار زندگی امروزی با توجه به نمود جایگاه اجتماعی و فردی هر شخص، اختلال در فراهم کردن زیر ساختهای اساسی و پایه ای زندگی میتواند به طور پیشرونده برای جامعه و حکومتها به زنگ خطری تبدیل شود. تبعات اولیه امواج نارضایتی مردن را در پی داشته و سپس به فرآیندی تبدیل خواهد شد که موجب بروز در وهلهٔ اول عامل مهمی به نام و به دنبال آن فساد و ناهنجاری خواهد گردید. در شرایط حاضر کشور که مردم خود شاهد مستقیم حوادث و رویدادها هستند و نیاز به ذکر هیچ منبعی ندارد، نه تنها عبور از روحانی، بلکه عبور از هر فرد یا گروه خاصی نمیتواند چنین وضعیتی را بهبود بخشد. اگر کمی به گذشته برگشته، و به عملکرد دولت بهار بپردازیم جای سؤال مشترکی برای حامیان و منتقدان این دولت وجود داشته که چه اشتراکاتی بین عمل دولت و اقتصاد عدالت محور به عنوان شعار این دولت بوده؟ و آیا نتایج این عملکرد را به تنهایی دولت حاضر میتواند در زمان اندکی تماماً حل نماید؟. مشکلات اقتصادی حاصل از سوء مدیریتها و بروز بحران حاد اجتماعی، فرهنگی و بخصوص اقتصادی که هر یک در جایگاه خود کشور را عمیقاً متضرر و متحمل بار سنگین و جبران ناپذیری نمود. بیشتر شدن شکاف طبقات جامعه، افزایش نرخ تورم، بالا رفتن میزان بیکاری، کاهش ذخایر ارزی کشور، مشکلات بانکی و تربیت مدیرانی که هر کدام در جایگاه خود آسیبهای شدید و فاحشی را به بدنه اقتصادی وارد کرده، کاهش شدید ارزش پول کشور، تلفیق بی مورد نهادها و انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی، پروژهها هزینه بر و غیرکارشناسی مانند و اجرای نادرست مسکن مهر، واردات بیرویه کالاهای مصرفی با تکیه بر دلارهای نفتی و در نهایت مصداق فاحش فساد مدیریتی که ارائه گزارشات مطلوب و غیرواقعی بوده بطور خلاصه، ماحصل دولتی است که همه کارشناسان و متخصصین بر آنها اتفاق نظر دارند. حتی این عملکرد به گونه ای غیر قابل پوشیدن بوده که بسیاری از مدعیان واقعی و حامی دولت مذکور در پوشش منقدین آن برای کشور احساس خطر کرده و با وضعیت حال این افراد، از ایشان به عنوان انحرافیهای قانون شکن یاد میکنند. و از طرفی همین گروهها در اوضاع و شرایط حاضر کشور همچون، به دنبال تخریب شدید دولت روحانی در رسانهها و فضاهای متخلف بوده چه بسا این فرصتی باد که از آب گل آلود ماهی گرفته و با اقداماتی همچون سفرهای استانی خود و تقویت بی رضایتی از وضع حاضر به دنبال کسب مجدد قدرتی هستند که آن دولت و دوستانش به وسیلهٔ آن به عقب رفت شدید کشور اصرار نمودند. امروزه آنچه را به عنوان فساد اجرای و اداری، فقر و عطش جامعه میبینیم حاصل عمل مردیست که در قرن بعنوان نمود عینی بی مدیریتی و احساسات از وی یاد خواهم کرد، و گسترهٔ عملکردی وی نه تنها امروز بلکه سالیان آتی را درگیر خود میکند، پرژوه باور نکردنی که روحانی با بودجه و شرایط کاملاً تهی و کاملاً صفر دریافت کرده و این طفل نوپا را میبایست به هر تدبیری به آیندگان بسپارد. قطعاً هیچ گاه مردم نمیخواهند و نمیگذارند که بحران بهار مجدد در تاریخ این انقلاب تکرار شود که خطری برای انقلاب و رهبری عزیز باشد.