تاریخ انتشار
جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۱۷
کد مطلب : ۲۸۹۱۸۲
نقدی برسخنان رضاتوفیقی در دفاع از موسی خادمی/خانه خراب گشته ایم بس که سکوت کرده ایم!
۰
کبنا ؛جمعی از جوانان اصلاح طلب استان با ارسال یادداشتی نقدی بر سخنان سیدرضا رضاتوفیقی در دفاع از موسی خادمی استاندار سابق داشتند که عیناً منتشر میگردد:
چندی پیش گفتگوی دوست اصلاح طلب، برادر بزرگوارمان جناب رضاتوفیقی را خواندیم آنچه ذهن و زبان کاتبان این سطور را ترغیب و تهییج به نوشتن این مرقومه کرد،
اشاراتشان به دفاع از جناب دکتر خادمی استاندار سابق بود؛
نقل است ارسطو به استادش افلاطون میگفت «تو را دوست دارم امّا حقیقت را بیشتر» آنجا که گفتید «خادمی استاندار اصلاح طلب توانمندی بود» باید گفت:
«ز عمل کار بر آید به سخندانی نیست»
حکیمان گفتهاند:
" دو صد گفته چون نیم کردار نیست "
اگر خادمی اصلاح طلب بود جسارت و جربزه اصلاح گرایانه نداشت!
اگر در گفتار اصلاح طلب بود رفتار و عملکردش اصلاح طلبانه نبود!
اگر بود گامی در جهت وفاق و همدلی سیاسیون اصلاحات در استان بر میداشت!
اگر بود بستر لازم و حمایت خویش را برای ورود اصولگرایان به مجلس تمهید و مهیّا نمیساخت!
اگر بود، مُروّج خویشاوند سالاری در استان نمیشد! و در حاکمیت شایسته سالاری تلاش میکرد؛
اگر اصلاح طلب بود که نبود،
مدیرکلِ او، خواهان جلوگیری صدایِ رهبرانِ اصلاحات و نفی آنان نمیشد!!!
اگر اصلاح طلب بود با عَلَم بدستانِ جبهه اصلاحات استان، ملاطفت و مدارا میکردی و در کهکیلویه با عناد و عداوت، با حامیان رنج کشیدگان این جبهه مقابله نمیکردی!!
خادمی ..... در چهار سال مدیریت خود، سفره ای گستراند که نزدیکانش بر آن نشستند و متنعّم شدند، رفقا و همپیاله هایش از طعام و شرابش سرمست گشتند و مدیرانِ دوگانه سوز و ذوالوجهینش از آن رزق و روزی خوردند؛
خادمی هیچ گام مثبتی درجهت توسعه وعمرانِ استان بر نداشت برگ زرّینی از خویش به یادگار نگذاشت و چهرهٔ ماندگاری از سیمای خود ترسیم نکرد؛
خادمی در جهت اشتغال جوانان دیارش، کمرِ همّت بر نبست؛ در جهت تخصیص اعتبار و بودجهٔ لازم و کافی و توزیع عادلانه آن از خود اراده و اجازه کافی نداشت؛ خادمی، خادمِ چالاکی بود در خدمت به نمایندگان استان و غلامِ حلقه به گوششان بود؛ اعوان و اقمارِ خویش را سِمَت داد و مدیرانش نیز، در جهت اشتغالِ منسوبینِ خویش، از هیچ کوششی دریغ نکردند؛ متاسفانه شکاف اصلاح طلبان کهگیلویه را که پر نکرد شکاف را عمیق تر و کدورتها را به اوج رساند تا جایی که دوستان را با وعدهها به موضع گیری علیه دکتر لاهوتی پیشکسوت اصلاح طلبان اصیل میکرد.
به اعتقاد اغلب دلسوزان استان خادمی رفت امّا کوهی از مشکلات و معضلات و نابسامانیها برای خلَف خویش به یادگار گذاشت که اَهَمِّ آنها حلقهٔ مدیرانِ به هم تنیده و
ناموزون، و بی تدبیرِ او بودند؛
وی مدیرانی حولِ خویش جمع کرد که برایش هورا میکشیدند و چون برخی معاونینش مدح و تمجیدش میکردند و طیف و طایفهاش سوت و کف میزدند؛
اگر نبود همت و تلاش مجدّانهٔ سیدباقرموسوی و مندنی پورها در بویراحمد، و لاهوتی و خواجوی ها در کهکیلویه و گچساران، و بسیج و فراخوانی آن عزیزان و حسن اعتماد مردم به آنها، و برنامه پردازی جناب رضاتوفیق و روسایِ پرتلاش ستاد اصلاحات استان در حمایت و پشتیبانی مقتدرانه از دولت برای نیل به پیروزی، حامیان اصلاحات و هواداران دولت رنگ و روی پیروزی را نمیدیدند و شاید به ضِرس ِ قاطع بتوان گفت:
استاندار خادمی لیاقت جلب آراء، زادگاه و موطِنش را در سبد رأی انتخاباتی دکتر روحانی را نداشت؛ در یک کلام خادمی و هم نوعانِ مدیرش استان محروم ما را شخم زدند و رفتند؛
«آری اینچنین بود برادر»
به قول شاعر:
ناله اگر که برکشیم خانه خراب میشوید خانه خراب گشتهایم بس که سکوت کردهایم "
والسلام
جمع کثیری از جوانان اصلاح طلب استان
آبانماه ۹۶
چندی پیش گفتگوی دوست اصلاح طلب، برادر بزرگوارمان جناب رضاتوفیقی را خواندیم آنچه ذهن و زبان کاتبان این سطور را ترغیب و تهییج به نوشتن این مرقومه کرد،
اشاراتشان به دفاع از جناب دکتر خادمی استاندار سابق بود؛
نقل است ارسطو به استادش افلاطون میگفت «تو را دوست دارم امّا حقیقت را بیشتر» آنجا که گفتید «خادمی استاندار اصلاح طلب توانمندی بود» باید گفت:
«ز عمل کار بر آید به سخندانی نیست»
حکیمان گفتهاند:
" دو صد گفته چون نیم کردار نیست "
اگر خادمی اصلاح طلب بود جسارت و جربزه اصلاح گرایانه نداشت!
اگر در گفتار اصلاح طلب بود رفتار و عملکردش اصلاح طلبانه نبود!
اگر بود گامی در جهت وفاق و همدلی سیاسیون اصلاحات در استان بر میداشت!
اگر بود بستر لازم و حمایت خویش را برای ورود اصولگرایان به مجلس تمهید و مهیّا نمیساخت!
اگر بود، مُروّج خویشاوند سالاری در استان نمیشد! و در حاکمیت شایسته سالاری تلاش میکرد؛
اگر اصلاح طلب بود که نبود،
مدیرکلِ او، خواهان جلوگیری صدایِ رهبرانِ اصلاحات و نفی آنان نمیشد!!!
اگر اصلاح طلب بود با عَلَم بدستانِ جبهه اصلاحات استان، ملاطفت و مدارا میکردی و در کهکیلویه با عناد و عداوت، با حامیان رنج کشیدگان این جبهه مقابله نمیکردی!!
خادمی ..... در چهار سال مدیریت خود، سفره ای گستراند که نزدیکانش بر آن نشستند و متنعّم شدند، رفقا و همپیاله هایش از طعام و شرابش سرمست گشتند و مدیرانِ دوگانه سوز و ذوالوجهینش از آن رزق و روزی خوردند؛
خادمی هیچ گام مثبتی درجهت توسعه وعمرانِ استان بر نداشت برگ زرّینی از خویش به یادگار نگذاشت و چهرهٔ ماندگاری از سیمای خود ترسیم نکرد؛
خادمی در جهت اشتغال جوانان دیارش، کمرِ همّت بر نبست؛ در جهت تخصیص اعتبار و بودجهٔ لازم و کافی و توزیع عادلانه آن از خود اراده و اجازه کافی نداشت؛ خادمی، خادمِ چالاکی بود در خدمت به نمایندگان استان و غلامِ حلقه به گوششان بود؛ اعوان و اقمارِ خویش را سِمَت داد و مدیرانش نیز، در جهت اشتغالِ منسوبینِ خویش، از هیچ کوششی دریغ نکردند؛ متاسفانه شکاف اصلاح طلبان کهگیلویه را که پر نکرد شکاف را عمیق تر و کدورتها را به اوج رساند تا جایی که دوستان را با وعدهها به موضع گیری علیه دکتر لاهوتی پیشکسوت اصلاح طلبان اصیل میکرد.
به اعتقاد اغلب دلسوزان استان خادمی رفت امّا کوهی از مشکلات و معضلات و نابسامانیها برای خلَف خویش به یادگار گذاشت که اَهَمِّ آنها حلقهٔ مدیرانِ به هم تنیده و
ناموزون، و بی تدبیرِ او بودند؛
وی مدیرانی حولِ خویش جمع کرد که برایش هورا میکشیدند و چون برخی معاونینش مدح و تمجیدش میکردند و طیف و طایفهاش سوت و کف میزدند؛
اگر نبود همت و تلاش مجدّانهٔ سیدباقرموسوی و مندنی پورها در بویراحمد، و لاهوتی و خواجوی ها در کهکیلویه و گچساران، و بسیج و فراخوانی آن عزیزان و حسن اعتماد مردم به آنها، و برنامه پردازی جناب رضاتوفیق و روسایِ پرتلاش ستاد اصلاحات استان در حمایت و پشتیبانی مقتدرانه از دولت برای نیل به پیروزی، حامیان اصلاحات و هواداران دولت رنگ و روی پیروزی را نمیدیدند و شاید به ضِرس ِ قاطع بتوان گفت:
استاندار خادمی لیاقت جلب آراء، زادگاه و موطِنش را در سبد رأی انتخاباتی دکتر روحانی را نداشت؛ در یک کلام خادمی و هم نوعانِ مدیرش استان محروم ما را شخم زدند و رفتند؛
«آری اینچنین بود برادر»
به قول شاعر:
ناله اگر که برکشیم خانه خراب میشوید خانه خراب گشتهایم بس که سکوت کردهایم "
والسلام
جمع کثیری از جوانان اصلاح طلب استان
آبانماه ۹۶