برق غیرمجاز ۵ کارمند اداره برق بهمئی

مطمئن باشید با این وضعیت بالای ۹۰ درصد تو کل استان و شاید کشور برق پرسنل عزیز ادارات برق بهمین شکل و غیر مجاز یا به اصطلاح زیر کنتوری میباشد.وای به روزی که بگندد نمک آقای راهزادی مدیرکل محترم برق استان به به از این پرسنل که تربیت کردی

.. شما حکایت "رطب خورده، منع رطب چون کند؟" را خوندید؟؟ من به شما علاقه دارم نگید این حرفا را !!
شما این مدت ۶ سال که مدیر برق بودی با ماشین دولتی به خونه ای که با پول بیت المال در بهبهان برای شما اجاره شده رفت و آمد می کردی

گلم.عزیزم همه دارند استفاده مفت می کنند.شما این چندتا بدبخت را چسپیدید.چرا از شرکت نفت نمی نویسید که همه چیزشان مفته با حقوق های نجومی

کارخوبی می کنن چرا این همه برق را گران کرده اند مگه چند درصد به حقوق اضافه می شود ۳۰ اب ۳۰گاز ۳۰برق ۳۰تلفن چه بخوریم

خودش اینقد.. که نگو،به نظر بنده اگه نیروهای حجمی هستن حق دارن با این حقوق های کم و فشار زندگی

غیر از خوا و خم ب..ایشناسه حتما ماجرایی داره این حرکت ..

هر دم از این باغ بری می رسد

حاکم شهری که مرغابی بود بر سر آن شهر رسوایی بوود

هرچه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک

انشاالله که به قانون فرستاده می شوند و نتیجه آن به اطلاع مردم خواهد رسید!!!؟؟؟؟

ما برق را مجانی میکنیم.بهشت زهرا

اگه راست میگید برید سراغ خود .. و اقوام ش که تو این چندسال با مدرک های تحصیلی نامربوط به صورت خدماتی یه پله مونده به رسمی مشغول به . کرد تا حق بیشتر نیروهای حجمی با کمترین حقوق و مزایا و تحصیل کرده با مدرک های مربوطه مهندسی برق قدرت،مهندسی برق انتقال توزیع،مهندسی برق الکترونیک پایمال بشه.برید در خونه اقوام خود .. به این جایگاه رسیدن و خودشونو صاحب این شرکت میدونن و ب قول خودشون کسی جراعت نداره بهشون بگه بالای چشتون ابرو ن نیروهای بدبختی که از ساده ترین حقوق محرومند،حدا ا..م که حق زن بچه هامونو دادی به اقوامت

میخوام یه خاطره واقعی و دردناک براتون بگم
یادمه انتخابات مجلس تموم شد و زارع نماینده یاسوج موند،منم دو ماه حقوق نگرفتم و خیلی بدهی آوردم بالا برای مخارج زندگیم،با هر بدبختی بود پول کرایه رفت برگشت سفر به یاسوجم رو قرض کردم حتی تو راه برای چند دقیقه ای راننده زد کنار برای مسافرا تا هرکی دوس داره کباب بزنه به جسم اما من هیچ پولی به جز کرایه نداشتم خلاصه اومدم رسیدم به ستاد برق اونجا بعد دو ساعت پیگیری برا کارم خواستم برم پیش مسیول غذای ستاد یه نامه ای بده به عنوان میهمان برم رستوران چون از بی پولی گرسنه گی داشتم نابود میشدم،ولی متاسفانه با برخورد بد گفت . گفت اینکار خلافه قانونه تا اینکه یکی از دوستان مثل وحی الهی اومد و گفت امروز تو رستوران مهمان خودمی بعد اینکه زدیم بیرون و رسیدیم به رستوران مد نظر،چندتا از نیروهای شرکت که اقوام.. بودن رو دیدم با شکم های گنده که به زور نفس میکشیدن رفیقم گفت نگاه اینا الان نزدیک به یه هفته هست به خاطر پیروزی نماینده هر روز سر ظهر این موقع میان اینجا و غذا با پول شرکت سفارش میدن برای خانواده هاشون اینم یه نوع شیرینی پیروزیه که . به اطرافیان خودش میده برای جشن پیروزی . شاید باورتون نشه اون روز اینقدر از خودم و بی صاحبی خودم متنفر شدم که حتی حاضر بودم تو اون لحظه خودمو بکشم
آقای .خدایی شکم گرسنه دین ایمان نمیشناسه چ برسه به قانون تو رو به هرکی که میپرستی بچه های منطقه گچساران و دهدشت بهمیی هر وقت میان اونجا با احترام بهاشون برخورد کنید مگه یه غذا چه ضرری میزنه به این شرکت پر پول،جالب اینجاست آقای .. میگه دو نمونه امضا داریم برای غذاهای خوب و بد هروقت دوامضاءشد یعنی ماهیچه و گردن هروفتم یه امضا بود استمبیلی بدون سالاد و نوشابه شانس مارو ببینید همون یه امضاء گیرمم نیومد هر وقت رفتم
حالا برق . که جای خودشو داره و یه چیزی تو مایه نامه غذاست