تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۲۵
کد مطلب : ۲۶۵۳۳۱
شهر سوخته دهدشت دیگر مجال آزمون و خطا ندارد؛ شورای پنجم اشتباه نکند
۰
کبنا ؛علی ژاغریان
فضا ملتهب است، هیاهوی انتخاب شهردار از بین دهها گزینهای که چنگی به دل نمیزند و انگیزه تصمیم گیری به منتخبین شورا نداده، تنور رسانهها را گرمتر از پیش کرده است.
ترکیب هفت نفرهای که دست به عصا حرکت کرده و نه تاب مقاومت در برابر فشارهای سیاسیون حامی را دارند و نه توان ریسک دیگری!
ترکیبی که خود میدانند انتخاب شورای باتجربه اما بیتفاوت پیشین، چه از آب درآمد و مجبور به حرکت آرامتر اما اصولی تری هستند.
نیک میدانند دستپخت شورای چهارم به مذاق مردم در وهله اول، مسئولین و کارمندان و هیچکس! خوش نیامد.
ماحصل روزها و ساعتها نشست و گفتگو، فردی شد که از اولین روزهای کاری خود سیل نارضایتی را برپا کرد تا در شهری که امید داشت مدرک به مدد محرومیت بیاید، این کمترین هم محقق نشود و نه تنها در مدیریت شهری ضعیف عمل کند، بلکه در چینش مهرههای خود در شهرداری نیز بد بیاورد!
مهرههایی که هرکدام در مقاطعی با رأس جریان به تقابل ایستاده و جبهه گیری کردند.
برنامه کاری دکترای عمران و برنامه ریزی!!! در دهدشت جواب نداد و حتی تیم خود را نتوانست راضی نگه دارد، شاید سهم خواهیها به حدی بود که هیچ نیرویی را راضی نگه نمیداشت!
در مدت ۴ ساله ناخداییاش! نتوانست این جریان ضعیف اما پر هیاهو را مدیریت کند. شورای شهر نیز با این انتخاب و اصرار بر اشتباه خود، به حاشیه رفت تا جائیکه شائبه دست داشتن بعضی از اعضای شورا در دست درازیهایی که از طریق رسانهها منتشر شد، قوت گرفت.
افشاگری معدود افرادی از شورا که فضا را برای کار نامناسب دیدند، تا حدودی کوتاهیها، سوءمدیریتها و سهم خواهیهای این جریان که به شورا هم کشیده شده بود، پشت پردهها را برملا کرد اما این تمام ماجرا نبود و همچنان جریان ضعیف اما پرطمطراق مدیریت تخشا در واپسین روزهای عمر شورای چهارم ادامه دارد.
آنچه بر همگان مبرهن است، اینکه اگر دوران چهارساله مدیریت تخشا برشهرداری تحت عنوان دوران سیاه یاد میشود، تنها مختص به مدیریت شخص ایشان و احیانا کوتاهی چندنفر از اعضای شورای شهری که به مراتب از منتخبین شورای پنجم پختهتر و موجهتر به نظر میرسیدند، نیست بلکه جریانی بر مسند قدرت بود که شامل معاونتها، سرپرستان واحدهای مختلف و حتی پیمانکاران خاص و نور چشمی است.
افرادی که در مقاطع مختلف به سیل جریان پیوستند، اما هیچگاه موج مثبتی از این حرکت ساطع نشد.
و اما اصل ماجرا...
حاشیه نگاری بالا در راستای نقد بر انتخاب سرپرست از مجموعه معاونتهای همین جریان ضعیف است که بیشک ادامه دهنده موج مدیریتهای نادرست بر شهر سوخته است.
این مجموعه آزمون خود را در مقاطع مختلف چه در کسوت معاونت، چه سرپرست واحدها و چه نورچشمیها پس داده، و بیشک نخواهند توانست کشتی به قهقرا نشسته شهرداری دهدشت را به سرمنزل برسانند، زیرا ادامه دهنده همان حاشیهها خواهند بود و شورای شهر با انتخاب شخصی از این مجموعه، تنها لقمه را دور سر میگرداند و مجدد همان آش و همان کاسه خواهد بود.
شنیدههای مایوس کنندهای مبنی بر سردرگمی اعضای شورای شهر و بر سر هزار راهی قرار گرفتن آنها در انتخاب شهردار به گوش میرسد اما از آن هم بدتر، رایزنی جهت انتخاب سرپرست از بین معاونتهای سابق جریان فوق الذکر است! جریانی که پیش از این آزمون خود را پس دادهاند و باید دانست دهدشت دیگر توان انتخاب بدترین را بین بدها ندارد!!
این شورا دیگر مجالی برای آزمون و خطا ندارد، خوب یا بد، از بد ماجرا به چنین حال و روز افتادهایم که چارهای جز انتخاب بهترین نداریم، و یقینا بهترین را در گزینههایی که تاکنون مطرح شدهاند، ندیده و نشناختهایم.
فضا ملتهب است، هیاهوی انتخاب شهردار از بین دهها گزینهای که چنگی به دل نمیزند و انگیزه تصمیم گیری به منتخبین شورا نداده، تنور رسانهها را گرمتر از پیش کرده است.
ترکیب هفت نفرهای که دست به عصا حرکت کرده و نه تاب مقاومت در برابر فشارهای سیاسیون حامی را دارند و نه توان ریسک دیگری!
ترکیبی که خود میدانند انتخاب شورای باتجربه اما بیتفاوت پیشین، چه از آب درآمد و مجبور به حرکت آرامتر اما اصولی تری هستند.
نیک میدانند دستپخت شورای چهارم به مذاق مردم در وهله اول، مسئولین و کارمندان و هیچکس! خوش نیامد.
ماحصل روزها و ساعتها نشست و گفتگو، فردی شد که از اولین روزهای کاری خود سیل نارضایتی را برپا کرد تا در شهری که امید داشت مدرک به مدد محرومیت بیاید، این کمترین هم محقق نشود و نه تنها در مدیریت شهری ضعیف عمل کند، بلکه در چینش مهرههای خود در شهرداری نیز بد بیاورد!
مهرههایی که هرکدام در مقاطعی با رأس جریان به تقابل ایستاده و جبهه گیری کردند.
برنامه کاری دکترای عمران و برنامه ریزی!!! در دهدشت جواب نداد و حتی تیم خود را نتوانست راضی نگه دارد، شاید سهم خواهیها به حدی بود که هیچ نیرویی را راضی نگه نمیداشت!
در مدت ۴ ساله ناخداییاش! نتوانست این جریان ضعیف اما پر هیاهو را مدیریت کند. شورای شهر نیز با این انتخاب و اصرار بر اشتباه خود، به حاشیه رفت تا جائیکه شائبه دست داشتن بعضی از اعضای شورا در دست درازیهایی که از طریق رسانهها منتشر شد، قوت گرفت.
افشاگری معدود افرادی از شورا که فضا را برای کار نامناسب دیدند، تا حدودی کوتاهیها، سوءمدیریتها و سهم خواهیهای این جریان که به شورا هم کشیده شده بود، پشت پردهها را برملا کرد اما این تمام ماجرا نبود و همچنان جریان ضعیف اما پرطمطراق مدیریت تخشا در واپسین روزهای عمر شورای چهارم ادامه دارد.
آنچه بر همگان مبرهن است، اینکه اگر دوران چهارساله مدیریت تخشا برشهرداری تحت عنوان دوران سیاه یاد میشود، تنها مختص به مدیریت شخص ایشان و احیانا کوتاهی چندنفر از اعضای شورای شهری که به مراتب از منتخبین شورای پنجم پختهتر و موجهتر به نظر میرسیدند، نیست بلکه جریانی بر مسند قدرت بود که شامل معاونتها، سرپرستان واحدهای مختلف و حتی پیمانکاران خاص و نور چشمی است.
افرادی که در مقاطع مختلف به سیل جریان پیوستند، اما هیچگاه موج مثبتی از این حرکت ساطع نشد.
و اما اصل ماجرا...
حاشیه نگاری بالا در راستای نقد بر انتخاب سرپرست از مجموعه معاونتهای همین جریان ضعیف است که بیشک ادامه دهنده موج مدیریتهای نادرست بر شهر سوخته است.
این مجموعه آزمون خود را در مقاطع مختلف چه در کسوت معاونت، چه سرپرست واحدها و چه نورچشمیها پس داده، و بیشک نخواهند توانست کشتی به قهقرا نشسته شهرداری دهدشت را به سرمنزل برسانند، زیرا ادامه دهنده همان حاشیهها خواهند بود و شورای شهر با انتخاب شخصی از این مجموعه، تنها لقمه را دور سر میگرداند و مجدد همان آش و همان کاسه خواهد بود.
شنیدههای مایوس کنندهای مبنی بر سردرگمی اعضای شورای شهر و بر سر هزار راهی قرار گرفتن آنها در انتخاب شهردار به گوش میرسد اما از آن هم بدتر، رایزنی جهت انتخاب سرپرست از بین معاونتهای سابق جریان فوق الذکر است! جریانی که پیش از این آزمون خود را پس دادهاند و باید دانست دهدشت دیگر توان انتخاب بدترین را بین بدها ندارد!!
این شورا دیگر مجالی برای آزمون و خطا ندارد، خوب یا بد، از بد ماجرا به چنین حال و روز افتادهایم که چارهای جز انتخاب بهترین نداریم، و یقینا بهترین را در گزینههایی که تاکنون مطرح شدهاند، ندیده و نشناختهایم.