مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛امید کشاورز
دیروز» پیرو حزب باد‌ها اگر دویده‌ام
امروز «آرام در سوگ قلم نشسته‌ام.
بیش از یک ماه از (نه) تاریخی، کوبنده و سرنوشت ساز مردم فهیم دهدشت» دیار گم شده در جغرافیای ایران و بلادشاپور گم شده در تاریخ وطن به منتخبان دوره چهارم یا همان ویرانگران چهار که اگر بخواهم نام شورا را برآنان بگذارم در حق واژه اهانت کرده‌ام می‌گزرد.
هر چند حکایت منتخبان دوره چهارم حکایت سوختن شایستگان اقلیت به پای منفعت طلبان اکثریت بود لیکن هیچ چیزی از زدوبند‌ها و گیرودار‌ها و میراث شوم چهار ساله دوره چهارم از مردم مخفی نماند.
قطعآ «بزرگ‌ترین درس انتخابات شورای شهر ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ برای عوام و خواص چیزی جز این نبود. که هرکسی و در هر جایگاهی هم که باشی و به هرکسی و هر قدرتی هم که وابسته باشی، اگر در راستای جلب رضایت مردم و عمران و آبادانی برای مردم قدم برنداری و در بین مردم جایگاهت را از دست بدهی یقین داشته باش که با دست همین مردم به زمین سفت خواهی خورد.
حکایت نوشته مزبور حکایت نقد‌ها و شکایات بی‌سابقه این روز‌ها و هفته‌های اهل قلم در فضای رسانه و فضاهای مجازی از اسوه اخلاق و ساده زیستی استاد محمود منطقیان است که حقیقتآ در طول سه دهه اخیر سابقه نداشته است.
مردی که زندگی خود را صادقانه و خالصانه برای به وجود آوردن یک جامعه مدنی در کهگیلویه بزرگ علی الخصوص دهدشت در کف دست گذاشت و لیکن چند صباحی نگذشت که در دام احساسات اسیر شد و بی‌اطلاع از پشت پرده‌ها و اتاق فکرهای ابوسفیان‌ها و ابوجهل‌های زمان و فرشهای پر از تزویر و ریایی که زیر پای این شخصیت ممتاز پهن کردند، او را سکوی پرتاب و اعتماد به هر انسان ناشایست و منفعت طلبی کردند.
که به قول دوست عزیز اهل قلم آقای کاظمی: آخرین گل سرسبد آقای منطقیان سکوت اسفندماه ۱۳۹۴ به نفع جریان رقیب بود و پیروزی جریان رقیب با رآی خالص اصلاحات و اصلاح طلبانی که همه با هم کلاه برسر خود گذاشتند.
فی الحال جناب آقای منطقیان. چشم و گوشتان را باز بکنید و صدای ناطق قلمهای جوانان داغ بر دل نشسته کهگیلویه‌ای را که از ته دل می‌نویسند نه که از سر دل، ببینید و بشنوید. بیش از این اسیر احساسات ناسیونالیستی و سیاسی نشوید و اگر قدمی بر می‌دارید برای مردم بردارید که اگر غیر ازین باشد قدمهای مردم و خصوصآ نسل روشنفکر امروز توانایی برچیدن و له کردن هر چیزی و هرکسی را دارد.
آنچنان که منتخبان دوره چهارم را یکجا خانه نشین کرد ند.
و صمیمانه از جنابعالی انسان والامقام و بدون شک مخلص و ارجمند تقاضامندیم که آب در هاونگ نکوبید و بیش از این با فرستادن وکیل و وصی برای کار نشد ذهن منتخبان مردم را مغدوش و پریشان نکنید.
با تشکر از عزیزانی که درسایت کبنا نیوز تقبل زحمت می‌کنند و با امید به روزی که همه ما در مقابل قلم‌هایمان متعهد باشیم.
دیروز» پیرو حزب باد‌ها اگر دویده‌ام
امروز «آرام در سوگ قلم نشسته‌ام.
بیش از یک ماه از (نه) تاریخی، کوبنده و سرنوشت ساز مردم فهیم دهدشت» دیار گم شده در جغرافیای ایران و بلادشاپور گم شده در تاریخ وطن به منتخبان دوره چهارم یا همان ویرانگران چهار که اگر بخواهم نام شورا را برآنان بگذارم در حق واژه اهانت کرده‌ام می‌گزرد.
هر چند حکایت منتخبان دوره چهارم حکایت سوختن شایستگان اقلیت به پای منفعت طلبان اکثریت بود لیکن هیچ چیزی از زدوبند‌ها و گیرودار‌ها و میراث شوم چهار ساله دوره چهارم از مردم مخفی نماند.
قطعآ «بزرگ‌ترین درس انتخابات شورای شهر ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ برای عوام و خواص چیزی جز این نبود. که هرکسی و در هر جایگاهی هم که باشی و به هرکسی و هر قدرتی هم که وابسته باشی، اگر در راستای جلب رضایت مردم و عمران و آبادانی برای مردم قدم برنداری و در بین مردم جایگاهت را از دست بدهی یقین داشته باش که با دست همین مردم به زمین سفت خواهی خورد.
حکایت نوشته مزبور حکایت نقد‌ها و شکایات بی‌سابقه این روز‌ها و هفته‌های اهل قلم در فضای رسانه و فضاهای مجازی از اسوه اخلاق و ساده زیستی استاد محمود منطقیان است که حقیقتآ در طول سه دهه اخیر سابقه نداشته است.
مردی که زندگی خود را صادقانه و خالصانه برای به وجود آوردن یک جامعه مدنی در کهگیلویه بزرگ علی الخصوص دهدشت در کف دست گذاشت و لیکن چند صباحی نگذشت که در دام احساسات اسیر شد و بی‌اطلاع از پشت پرده‌ها و اتاق فکرهای ابوسفیان‌ها و ابوجهل‌های زمان و فرشهای پر از تزویر و ریایی که زیر پای این شخصیت ممتاز پهن کردند، او را سکوی پرتاب و اعتماد به هر انسان ناشایست و منفعت طلبی کردند.
که به قول دوست عزیز اهل قلم آقای کاظمی: آخرین گل سرسبد آقای منطقیان سکوت اسفندماه ۱۳۹۴ به نفع جریان رقیب بود و پیروزی جریان رقیب با رآی خالص اصلاحات و اصلاح طلبانی که همه با هم کلاه برسر خود گذاشتند.
فی الحال جناب آقای منطقیان. چشم و گوشتان را باز بکنید و صدای ناطق قلمهای جوانان داغ بر دل نشسته کهگیلویه‌ای را که از ته دل می‌نویسند نه که از سر دل، ببینید و بشنوید. بیش از این اسیر احساسات ناسیونالیستی و سیاسی نشوید و اگر قدمی بر می‌دارید برای مردم بردارید که اگر غیر ازین باشد قدمهای مردم و خصوصآ نسل روشنفکر امروز توانایی برچیدن و له کردن هر چیزی و هرکسی را دارد.
آنچنان که منتخبان دوره چهارم را یکجا خانه نشین کرد ند.
و صمیمانه از جنابعالی انسان والامقام و بدون شک مخلص و ارجمند تقاضامندیم که آب در هاونگ نکوبید و بیش از این با فرستادن وکیل و وصی برای کار نشد ذهن منتخبان مردم را مغدوش و پریشان نکنید.
با تشکر از عزیزانی که درسایت کبنا نیوز تقبل زحمت می‌کنند و با امید به روزی که همه ما در مقابل قلم‌هایمان متعهد باشیم.
