تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۳۸
کد مطلب : ۲۵۵۰۷۱
کهگیلویه و بویراحمد در دولت دوم تدبیر و امید؛ انتظار از «روحانی» تا مدیران امتحان پس داده
۰
کبنا ؛آرمان نیک سیرت
((حجتالاسلام و المسلمین محسن رهامی معتقد است که دولت برای موفقیت باید تغییرات اساسی در درون خود ایجاد کند. دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات میگوید: برخی اعضای دولت در انتخابات نیم نگاهی به رقیب داشتند؛ میخواستند در صورت پیروزی رئیسی، پستهایشان را حفظ کنند / اینها باید کنار بکشند و جایشان را به کسانی دهند که به روحانی وفا دارند / اگر درون دولت تغییر نکند، رای اصولگرایان در ۱۴۰۰، ۲۵ میلیون می شود متاسفانه انطور که انتظار می رود دولت منسجم نیست، چه از لحاظ وزرا، چه از لحاظ فرمانداران، بخشداران و مدیران ارشد و جز. در واقع، این اقایان در حمایت از دولت یکدست عمل نکردند))
اینها سخنان حجت السلام محسن رهامی اندکی بعد از پیروزی دکتر روحانی در انتخابات است.
اما در مورد کهگیلویه و بویرحمد بعد از انتخابات قضیه باز خیلی عجیب تر است که شاید یکی از دلایل آن عدم اطلاع رسانی درست به مردم باشد .((یا للعجب ))عبارتی است که باید درباره این روزهای کهگیلویه و بویراحمد مدام تکرار کرد.
این نوشته صرفا هشداری است به برخی مسئولین و اینکه بیش از این کهگیلویه و بویراحد را به عقب نرانید، مردم آگاهند.
نکته اولی که باید بگویم این است که از ابتدای دور اول دولت محترم تدبیر و امید خوشحالی از این بود که استاندار کهگیلویه و بویراحمد یک استاندار بومی انتخاب شده است. کم کم با گذشت زمان پیش بینی متفکران و دلسوزان استان درست از آب در آمد و با حضور استاندار و به صورت کامل و بیتوجه به انتقادات طایفه گرایی رونق گرفت، به طوری که دولت ((ککاگری)) کم کم نقل محافل اداری شده بود. این در حالی بود که دکتر روحانی با گفتمان اعتدال و شایسته سالاری در سطح کشور از حمایت چهرههای اصلاح طلب برخوردار شد. و هرگز موافق این نوع مدیریت نبود. کم کم صدای منتقدین استاندار بلند شد. ولی هر بار که احتمال تغییر میشد، گروهی از طرف ایشان در سایتها شروع به نوشتن مقالات حمایتی و البته کامنت نوشتن در حمایت از استاندار در زیر مقالههای انتقادی در سایت های محلی استان می کردند!. البته به این موارد رایزنیهای مختلف با مسئولین رده بالا را نیز باید اضافه نمود. عملکرد نچندان خوب استاندار از دید دولت دور نماند و حلقه های نزدیک به روحانی کاملا از این وضعیت آگاه بودند. اما چرا اقدامی نمیشد در فرصتی مناسب به این موضوع خواهیم پرداخت.
با شروع تبلیغات انتخابات مجلس در سال ۹۴ و گمانه زنی ها از کاندیدای اجماع اصلاح طلبان در کهگیلویه بزرگ تمامی منتقدین و صاحب نظران از تلاش های پیدا و پنهان استاندار و نزدیکانش در حمایت از کاندیدای رقیب در کهگیلویه شگفت زده شدند.
حال که به پایان دوره چهار ساله خادمی نزدیک شدیم باز همان تیم رسانه ای اش ماموریت یافتند تا در فضای مجازی این تلقی را ایجاد کنند که قرار است استاندار بوشهر بشود. اگر دولت این قدر اشراف بر استاندارانش ندارد که در مقابله با کارنامه غیر قابل قبول باز پاداش بدهد به مدیرانش که ما حرفی نداریم! هر چند مطمئنم با انتشار این مقاله باز نیروهای مورد بحث به این مقاله حمله خواهند کرد.
براستی کیست که نداند در استان در انتخابات مجلس بحث بر سر حمایت های مدیران از موحد و هاشمی نوعی دو دسته گی ایجاد شد! در حالی که کاندیدایی که نزدیکترین راه فکری را به دولت داشت و مورد حمایت اصلاح طلبان بود، جناب کامرانی بود. یا للعجب! عملکرد نچندان خوب بعضی مدیران در استان در این چهار سال با هیچ منطقی توجیه پذیر نیست.
جز منطق فامیل سالاری!
به عملکرد برخی مدیران زیر دست استاندار از طیف های مختلف پرداخته نمیشود. چرا که همه چیز بر میگردد به عدم رعایت اصل شایسته سالاری.
حال استان در مرحله حساس تاریخی قرار دارد. ما در پیچ توسعه قرار داریم. سوال من این است این اسامی که به صورت شایعه برای پست های مدیریتی در دولت دوم دکتر روحانی مطرح میکننند با چه نیتی است؟ با چه عقبه اجرایی میخواهند این اسامی را به مقام اول دولت در استان تبدیل کنند؟
بگذارید برای دفاع از حق مردم تعارف را کنار بگذاریم. شنیدن بعضی اسامی آدم را میترساند.
شهرداری که به جرات میتوان گف بجز ساختمان های مرتفعی که خود مردم ساختند در شهر تحت نظرش که مرکز یک استان زر خیز است عملاً نکته مثبتی دیده نمیشود به عنوان گزینه معاون عمرانی مطرح است؟!یاللعجب!
محسن رهامی گفته بود در دور اول دولت بعضی مدیران با روحانی نبودند. اما گویا کهگیلویه و بویراحمد میخواهد در دور دوم از دور اول هم از این لحاظ شرایطش بدتر شود!
در استانی که همواره سبد رای آوری اصولگرایان سنگین تر بود همگان دیدند که اگر تلاش های شبانه روزی توده مردم اصلاح طلب نبود اگر نام های چون رضا توفیقی و ..... نبود هرگز این میزان رای با توجه به عملکرد ضعیف برخی مدیران و حتی در بسیاری از موارد تلاش های آنا مدیران برای حمایت از کاندیداهای رقیب که سوژه طنز شده بود بدست نمی آمد.
سوال دیگرم این است چطور مدیری که تقریباً قدرت جابه جا کردن لیوان آب روی میزش هم از اراده او خارج بود به عنوان گزینه محتمل استانداری مطرح شود!یا للعجب! آیا از عملکرد او.....خبر دارید؟ آیا طیف فکری این اسامی به دولت و اصلاح طلبان نزدیک است؟ ایا فرصت طلبی را میخواهید به یک اصل تبدیل کنید؟
انصافتان جا رفت؟
تقاضای ما از دکتر روحانی این است کسانی که بدون چشم داشتی دلسوزانه برای این استان زحمت کشیدند را بر اساس اصل شایسته سالاری در دولت جدید برای کهگیلویه و بویراحمد انتخاب کند. این استان آهنگ توسعه اش بسیار کند است. نیاز به دلسوز دارد. نیاز به کار سنگین دارد. نیاز به مدیرانی دارد که امتحان خود را پس دادند. مردم این استان ناب شخصیت های با ناب ترین تفکرات اصلح طلبی را دارند. حیف است مردم از دولت و اصلاح طلبان نامید بشوند.
((حجتالاسلام و المسلمین محسن رهامی معتقد است که دولت برای موفقیت باید تغییرات اساسی در درون خود ایجاد کند. دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات میگوید: برخی اعضای دولت در انتخابات نیم نگاهی به رقیب داشتند؛ میخواستند در صورت پیروزی رئیسی، پستهایشان را حفظ کنند / اینها باید کنار بکشند و جایشان را به کسانی دهند که به روحانی وفا دارند / اگر درون دولت تغییر نکند، رای اصولگرایان در ۱۴۰۰، ۲۵ میلیون می شود متاسفانه انطور که انتظار می رود دولت منسجم نیست، چه از لحاظ وزرا، چه از لحاظ فرمانداران، بخشداران و مدیران ارشد و جز. در واقع، این اقایان در حمایت از دولت یکدست عمل نکردند))
اینها سخنان حجت السلام محسن رهامی اندکی بعد از پیروزی دکتر روحانی در انتخابات است.
اما در مورد کهگیلویه و بویرحمد بعد از انتخابات قضیه باز خیلی عجیب تر است که شاید یکی از دلایل آن عدم اطلاع رسانی درست به مردم باشد .((یا للعجب ))عبارتی است که باید درباره این روزهای کهگیلویه و بویراحمد مدام تکرار کرد.
این نوشته صرفا هشداری است به برخی مسئولین و اینکه بیش از این کهگیلویه و بویراحد را به عقب نرانید، مردم آگاهند.
نکته اولی که باید بگویم این است که از ابتدای دور اول دولت محترم تدبیر و امید خوشحالی از این بود که استاندار کهگیلویه و بویراحمد یک استاندار بومی انتخاب شده است. کم کم با گذشت زمان پیش بینی متفکران و دلسوزان استان درست از آب در آمد و با حضور استاندار و به صورت کامل و بیتوجه به انتقادات طایفه گرایی رونق گرفت، به طوری که دولت ((ککاگری)) کم کم نقل محافل اداری شده بود. این در حالی بود که دکتر روحانی با گفتمان اعتدال و شایسته سالاری در سطح کشور از حمایت چهرههای اصلاح طلب برخوردار شد. و هرگز موافق این نوع مدیریت نبود. کم کم صدای منتقدین استاندار بلند شد. ولی هر بار که احتمال تغییر میشد، گروهی از طرف ایشان در سایتها شروع به نوشتن مقالات حمایتی و البته کامنت نوشتن در حمایت از استاندار در زیر مقالههای انتقادی در سایت های محلی استان می کردند!. البته به این موارد رایزنیهای مختلف با مسئولین رده بالا را نیز باید اضافه نمود. عملکرد نچندان خوب استاندار از دید دولت دور نماند و حلقه های نزدیک به روحانی کاملا از این وضعیت آگاه بودند. اما چرا اقدامی نمیشد در فرصتی مناسب به این موضوع خواهیم پرداخت.
با شروع تبلیغات انتخابات مجلس در سال ۹۴ و گمانه زنی ها از کاندیدای اجماع اصلاح طلبان در کهگیلویه بزرگ تمامی منتقدین و صاحب نظران از تلاش های پیدا و پنهان استاندار و نزدیکانش در حمایت از کاندیدای رقیب در کهگیلویه شگفت زده شدند.
حال که به پایان دوره چهار ساله خادمی نزدیک شدیم باز همان تیم رسانه ای اش ماموریت یافتند تا در فضای مجازی این تلقی را ایجاد کنند که قرار است استاندار بوشهر بشود. اگر دولت این قدر اشراف بر استاندارانش ندارد که در مقابله با کارنامه غیر قابل قبول باز پاداش بدهد به مدیرانش که ما حرفی نداریم! هر چند مطمئنم با انتشار این مقاله باز نیروهای مورد بحث به این مقاله حمله خواهند کرد.
براستی کیست که نداند در استان در انتخابات مجلس بحث بر سر حمایت های مدیران از موحد و هاشمی نوعی دو دسته گی ایجاد شد! در حالی که کاندیدایی که نزدیکترین راه فکری را به دولت داشت و مورد حمایت اصلاح طلبان بود، جناب کامرانی بود. یا للعجب! عملکرد نچندان خوب بعضی مدیران در استان در این چهار سال با هیچ منطقی توجیه پذیر نیست.
جز منطق فامیل سالاری!
به عملکرد برخی مدیران زیر دست استاندار از طیف های مختلف پرداخته نمیشود. چرا که همه چیز بر میگردد به عدم رعایت اصل شایسته سالاری.
حال استان در مرحله حساس تاریخی قرار دارد. ما در پیچ توسعه قرار داریم. سوال من این است این اسامی که به صورت شایعه برای پست های مدیریتی در دولت دوم دکتر روحانی مطرح میکننند با چه نیتی است؟ با چه عقبه اجرایی میخواهند این اسامی را به مقام اول دولت در استان تبدیل کنند؟
بگذارید برای دفاع از حق مردم تعارف را کنار بگذاریم. شنیدن بعضی اسامی آدم را میترساند.
شهرداری که به جرات میتوان گف بجز ساختمان های مرتفعی که خود مردم ساختند در شهر تحت نظرش که مرکز یک استان زر خیز است عملاً نکته مثبتی دیده نمیشود به عنوان گزینه معاون عمرانی مطرح است؟!یاللعجب!
محسن رهامی گفته بود در دور اول دولت بعضی مدیران با روحانی نبودند. اما گویا کهگیلویه و بویراحمد میخواهد در دور دوم از دور اول هم از این لحاظ شرایطش بدتر شود!
در استانی که همواره سبد رای آوری اصولگرایان سنگین تر بود همگان دیدند که اگر تلاش های شبانه روزی توده مردم اصلاح طلب نبود اگر نام های چون رضا توفیقی و ..... نبود هرگز این میزان رای با توجه به عملکرد ضعیف برخی مدیران و حتی در بسیاری از موارد تلاش های آنا مدیران برای حمایت از کاندیداهای رقیب که سوژه طنز شده بود بدست نمی آمد.
سوال دیگرم این است چطور مدیری که تقریباً قدرت جابه جا کردن لیوان آب روی میزش هم از اراده او خارج بود به عنوان گزینه محتمل استانداری مطرح شود!یا للعجب! آیا از عملکرد او.....خبر دارید؟ آیا طیف فکری این اسامی به دولت و اصلاح طلبان نزدیک است؟ ایا فرصت طلبی را میخواهید به یک اصل تبدیل کنید؟
انصافتان جا رفت؟
تقاضای ما از دکتر روحانی این است کسانی که بدون چشم داشتی دلسوزانه برای این استان زحمت کشیدند را بر اساس اصل شایسته سالاری در دولت جدید برای کهگیلویه و بویراحمد انتخاب کند. این استان آهنگ توسعه اش بسیار کند است. نیاز به دلسوز دارد. نیاز به کار سنگین دارد. نیاز به مدیرانی دارد که امتحان خود را پس دادند. مردم این استان ناب شخصیت های با ناب ترین تفکرات اصلح طلبی را دارند. حیف است مردم از دولت و اصلاح طلبان نامید بشوند.