تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۲۷
کد مطلب : ۲۵۴۷۴۶
حرفهایی که در باره استاندار شنیده میشود تا دختر نیزهای
۰
کبنا ؛خبرهای کهگیلویه و بویراحمد /
بر اساس شنیدهها سید موسی خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد یکی از گزینههای جدی استانداری بوشهر است.
با اتمام دوره چهار ساله ریاست جمهوری حجتالاسلام حسن روحانی و شروع دوره دوم دولت از ماههای آینده باید منتظر تغییر و تحولات در همه جای کشور به تبع در استان کهگیلویه و بویراحمد باشیم.
بر همین اساس طی روزهای اخیر بازار گمانهزنیها و البته شایعات در استان گرم بوده و در محافل مختلف خبرهایی مبنی بر تغییر و تحولات شنیده میشود که شاید برخی افراد نیز به فراخور ذائقه خود چنین مطالبی را در جامعه منتشر میکنند.
اما طی چند روز اخیر در خصوص برخی از مناصب در استان صحبتهای در گوشی زیادی شنیده شده است از جمله این که سید موسی خادمی که در گذشته سابقه خدمت در استان بوشهر را داشته در این دوره و بعد از یک حضور چهار ساله در کهگیلویه و بویراحمد به استان بوشهر رفته و مدیریت ارشد استانی را در جنوبیترین استان ایران بر عهده میگیرد.
همچنین در این چند روز بسیار شنیدهایم که اسماعیل دوستی آخرین استاندار دولت اصلاحات که در دوره گذشته عضو شورای اسلامی شهر تهران بوده یکی از گزینههای استانداری کهگیلویه و بویراحمد است.
همچنین شنیدهها پس از تغییر ترکیب شورای اسلامی شهر یاسوج حاکی از این است که کورش امیدیپور یکی از گزینههای جدی شهرداری یاسوج خواهد بود.
شنیدهایم که محمدعلی جاوید شهردار چهار سال گذشته شهر یاسوج نیز از گزینههای جدی برای پذیرفتن پست معاونت عمرانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد است و یا این که مدیرکل امور شهری استانداری میشود.
اینها همه شنیدههایی است که طی روزهای اخیر به کرات در محافل مختلف شنیده شده و صحبت و سقم آن را باید در روزها و ماههای آینده نظارهگر بود.
آقای استاندار؛ آنکه از رسانه باید گلایه کند ماییم، نه شما/ از فولاد فیروزآباد بازدید کنید؛ کلنگزنی سقاوه پیشکش
امید سجادیان فعال حوزه تشکلهای مردمنهاد طی یادداشتی آورده است: همین چند صباح پیش بود که حادثهای بس ناگوار در شهر یاسوج اتفاق افتاد.
اتفاقی که موجی از تهییج افکار عمومی و متاثر شدن جامعه را بدنبال داشت. کارگران کارخانه فولاد بویراحمد و هم تباران ما در آتش سوختند.
یا به تعبیر بهتر کارخانهای به دلیل بیتدبیری و مشکلات فنی منفجر میشود و ۶ نفر از کارگران زنده در آتش میسوزند، کارگرانی که چندین بار تجمع کرده و نسبت به عدم پیگیری مطالبات خود اعتراض داشتند و این اعتراض به سفر ریاست جمهوری کشیده شد، ولی هیچ عکسالعملی از مسئولان دولتی دیده نشد و در کمال حیرت مشاهده شد که سرمایهگذاری که توانایی پرداخت مطالبات کارگران خود را ندارد، توان خرید لباس کار ضد حریق را برای استفاده ندارد و به گفته مدیران با مشکلات مالی گریبانگیر است، به دنبال احداث کارخانه فولاد در دشت سقاوه است.
مدیرانی حامی طرح کارخانه فولاد سقاوه چند بار از طرح فولاد فیروزآباد دیدن کردهاند؟ کارخانه فولادی که اسماً و رسما در سفر ریاست جمهوری به دست وزیر صنعت و معدن کلنگ خورد.
اگر شروع به کار نکرده، پس چگونه فرصتهای سرمایهگذاری با بیتدبیری اداره صنایع و معادن و استاندار پای طرح ناقصی گذاشته میشود؟ چرا پاسخگویی درستی صورت نمیگیرد؟ این همه پنهان کاری از کجا نشات میگیرد؟
چطور برای کارخانهای که سادهترین مسائل فنی و ایمنی را رعایت نمیکند (طبق گفته های کارگران باسابقه کارخانه در تجمع مقابل استانداری) مجوز احداث کارخانه ای دیگر را صادر میکنند؟ آیا مدیران اعتقادی به حقالناس دارند؟ صادر کردن مجوزهای بیحساب و کتاب نتیجهای جز حوادثی چون کارخانه فولاد نخواهد داشت.
حمایت از تولید ناکارآمد به چه قیمتی؟ در مصاحبه مدیران کارخانه گفته شده انفجار کارخانه فولاد عادی است! کشته شدن ٣ نفر به دلیل بیتدبیری عادی است! کار کردن در شرایط سخت بدون پرداخت مطالبه و بیمه مرسوم و عادی است؟ جزغاله شدن با مواد مذاب عادی است؟ لعنت بر صنعتی که جان انسانها این گونه برای آن بیارزش است!
خبرها حکایت از رایزنی استاندار برای گرفتن تسهیلات کارخانه فولاد دارد، باید پرسید آقای استاندار شما نماینده مردم هستید یا نماینده کارخانه فولاد؟
استاندار باید حامی کارگران باشد و با متخلفین برخورد قانونی داشته باشد نه اینکه پشت درهای بسته در حال چانهزنی برای تسهیلات کارخانهای باشد که از مشکلات فنی رنج میبرد و نه مشکلات مالی، اگر بحث مشکلات و مسائل مالی مطرح است که دنبال اجرای فاز دوم کارخانه در دشت بیآب سقاوه نبودند. احداث کارخانهای مثل فولاد که جزو صنایع پر مصرف و آلاینده است طبق چه منطقی صورت گرفته؟
سوزاندن فرصتهای سرمایهگذاری استان با سرمایه گزاران ناتوانی که توانایی اداره کارخانه را ندارند از کجا نشات میگیرد؟ چرا پاسخ گویی درست و مناسبی از مسئولین صورت نمیگیرد؟
استاندار در این زمینه از رسانهها گلایه دارد، اتفاقا ما از رسانهها گلایه مندیم، که آن طور که باید و شاید به این مسأله نپرداختند، جناب خادمی فرقی نمیکند حادثه پلاسکو یا کارخانه معدن، پای جای انسانها که وسط باشد، مرز و جغرافیا نمیشناسد، دولت، حزب و گروه نمیشناسد. جان انسانها سیاست نمیشناسد.
از نظر مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد ذوب شدن ٣ انسان کم اتفاقی است یا از نظر شما آنها ٩ نفر حادثه دیده کارخانه فولاد تعداد زیادی نیست؟ کمی بخودمان بیاییم و کاری نکنیم که در این اهمال و قصور شریک باشیم.
دختر نیزهای!
شهر سیسخت در دامنه کوه دنا با آن طبیعت بکر و زیبایش حالا با یک نام دیگر هم شناخته میشود؛ سحر ضیایی سیسخت.
در روزهایی که کاروان ورزشی ایران در بازیهای کشورهای اسلامی از مدالآوری دوومیدانیکاران سرشناس ناامید شده بود ضیایی، دختری از استان کهگیلویه و بویراحمد با پرتاب نیزه، مدال نقره مسابقهها را شکار کرد.
او پیش از این در رقابتهای غرب آسیا هم مدال گرفته بود و با دومین مدالش در باکو ثابت کرد سقف آرزوهایش کوتاه نیست.
ضیایی این روزها در یاسوج برای رقابتهای دوومیدانی قهرمانی آسیا آماده میشود. اهل شکایت کردن نیست اما در حرفهایش میشود فهمید امکانات شهر برای تمرین پرتاب نیزه استاندارد نیست.
او در رویاهایش پرتابی به وسعت المپیک دارد و میخواهد آن را در سالهای بعد به واقعیت تبدیل کند.
سیسخت یا سرسخت؟
من دختر سیسختی و سرسخت هستم.
به خاطر پرتاب نیزه؟
اتفاقا پرتاب نیزه زیاد به سرسخت بودن آدمها ارتباطی ندارد اما جزو صفات من است. خیلیها فکر میکنند به دلیل نوع ورزشم اهل دعوا هستم اما خیلی صلحطلبم.
قهرمان سیسختی؟
سختکوش با کمترین امکانات. باانگیزه برای رسیدن به بهترین مقامها. سیسخت منطقهای خوشآب و هوا و توریستی است و قهرمانانش کمافتخار ندارند اما ناشناخته ماندهاند.
مثل؟
سامان پاکباز، قهرمان پارالمپیکی در دوومیدانی کمبینایان.
پایگاه دوومیدانی؟
ما بچههای دنا در خیلی از ورزشها استعداد داریم. سیسخت استعدادهای خوبی در دوومیدانی دارد مثل برادر خودم در پرتاب دیسک.
شاید حدادی دیگر؟
هنوز در اندازه احسان حدادی نیست اما قول میدهم اگر به همین صورت تمرین کند یک روز جانشین احسان حدادی شود.
پدر و مادر؟
عاشق ورزش بچهها. پدرم برای اینکه از رفت و آمد بین سیسخت و یاسوج خسته نشوم برای من در یاسوج خانه اجاره کرده تا راحتتر تمرین کنم. هرچه دارم از پدرومادرم دارم و مدالم را تقدیمشان میکنم.
مردم؟
با قهرمانیهای اخیرم یک مقدار به پرتاب نیزه علاقهمند شدهاند اما هنوز ۹۰ درصد آدمها با دیدن من میپرسند «مگه دختر هم نیزه پرتاب میکنه»؟ یا «این همه ورزش چرا رفتی پرتاب نیزه؟»
با نیزه به شکار میروید؟
امروز به جای جنگ و شکار باید رکورد زد. فلسفه پرتاب نیزه تمرین برای جنگ بود و شکار اما امروز در ورزشگاهها اوضاع فرق دارد.
چه فرقی؟
الان تجهیزات مجهزتری برای شکار یا جنگ وجود دارد و نیزه برای این کار نیست.
چند متر پرتاب میکنید؟
رکورد ملی که اخیرا توسط من جابه جا شده ۴۹ متر و ۱۵ سانتیمتر است.
رکورد المپیک؟
خیلی بیشتر. حدود ۶۷ متر.
رکورد آسیا؟
رکورد نفر سوم ۵۲ متر بود.
نزدیک هستید؟
بله. اگر بنا بر رتبه سوم دوره قبلی حساب کنیم ۳متر با مدال آسیا فاصله دارم.
هر سانتیمتر چقدر تمرین؟
در ورزشهای رکوردی تمرین نقش زیادی دارد. در چند ماه گذشته هر پرتابم ۳ تا ۴ متر بیشتر شده است. در بازیهای باکو رکورد اولم به ۴۲ متر رسید، اما آخرین پرتابم ۶ متر بیشتر بود.
هنوز ۳ متر تا نفر سوم کم دارید؟
در ورزشهای رکوردی به مدال نباید فکر کرد. هدف من به جا گذاشتن رکورد بهتر است و با این انگیزه به مسابقهها میروم و اگر مدال بگیرم بهتر.
دست پیش میگیرید؟
نمی شود این جوری گفت اما ذهن ورزشکار رکوردی با این نگاه به ورزش قهرمانی راحتتر است و بهتر میتواند کار کند.
ارتباط قد با پرتاب؟
پرتاب نیزه، ورزشی قدرتی، سرعتی و تکنیکی است و قد هم در آن تاثیر دارد. با قد بلندتر دامنه حرکتی بیشتر میشود و بدن کشش لازم را برای پرتاب بهتر دارد.
کار دیگری بلدید؟
واقعیتش را بخواهید نه. دستپختم هم بد نیست آن هم اگر خسته نباشم و حوصله داشته باشم.
سقف آرزوها؟
یک پرتاب بلند در المپیک آینده.
قله را دوست دارید؟
بله دوست دارم به رتبههای بالاتر صعود کنم و تا حالا دوبار از سیسخت تا بلندیهای زیبای دنا رفتهام.
جام جم
بر اساس شنیدهها سید موسی خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد یکی از گزینههای جدی استانداری بوشهر است.
با اتمام دوره چهار ساله ریاست جمهوری حجتالاسلام حسن روحانی و شروع دوره دوم دولت از ماههای آینده باید منتظر تغییر و تحولات در همه جای کشور به تبع در استان کهگیلویه و بویراحمد باشیم.
بر همین اساس طی روزهای اخیر بازار گمانهزنیها و البته شایعات در استان گرم بوده و در محافل مختلف خبرهایی مبنی بر تغییر و تحولات شنیده میشود که شاید برخی افراد نیز به فراخور ذائقه خود چنین مطالبی را در جامعه منتشر میکنند.
اما طی چند روز اخیر در خصوص برخی از مناصب در استان صحبتهای در گوشی زیادی شنیده شده است از جمله این که سید موسی خادمی که در گذشته سابقه خدمت در استان بوشهر را داشته در این دوره و بعد از یک حضور چهار ساله در کهگیلویه و بویراحمد به استان بوشهر رفته و مدیریت ارشد استانی را در جنوبیترین استان ایران بر عهده میگیرد.
همچنین در این چند روز بسیار شنیدهایم که اسماعیل دوستی آخرین استاندار دولت اصلاحات که در دوره گذشته عضو شورای اسلامی شهر تهران بوده یکی از گزینههای استانداری کهگیلویه و بویراحمد است.
همچنین شنیدهها پس از تغییر ترکیب شورای اسلامی شهر یاسوج حاکی از این است که کورش امیدیپور یکی از گزینههای جدی شهرداری یاسوج خواهد بود.
شنیدهایم که محمدعلی جاوید شهردار چهار سال گذشته شهر یاسوج نیز از گزینههای جدی برای پذیرفتن پست معاونت عمرانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد است و یا این که مدیرکل امور شهری استانداری میشود.
اینها همه شنیدههایی است که طی روزهای اخیر به کرات در محافل مختلف شنیده شده و صحبت و سقم آن را باید در روزها و ماههای آینده نظارهگر بود.
آقای استاندار؛ آنکه از رسانه باید گلایه کند ماییم، نه شما/ از فولاد فیروزآباد بازدید کنید؛ کلنگزنی سقاوه پیشکش
امید سجادیان فعال حوزه تشکلهای مردمنهاد طی یادداشتی آورده است: همین چند صباح پیش بود که حادثهای بس ناگوار در شهر یاسوج اتفاق افتاد.
اتفاقی که موجی از تهییج افکار عمومی و متاثر شدن جامعه را بدنبال داشت. کارگران کارخانه فولاد بویراحمد و هم تباران ما در آتش سوختند.
یا به تعبیر بهتر کارخانهای به دلیل بیتدبیری و مشکلات فنی منفجر میشود و ۶ نفر از کارگران زنده در آتش میسوزند، کارگرانی که چندین بار تجمع کرده و نسبت به عدم پیگیری مطالبات خود اعتراض داشتند و این اعتراض به سفر ریاست جمهوری کشیده شد، ولی هیچ عکسالعملی از مسئولان دولتی دیده نشد و در کمال حیرت مشاهده شد که سرمایهگذاری که توانایی پرداخت مطالبات کارگران خود را ندارد، توان خرید لباس کار ضد حریق را برای استفاده ندارد و به گفته مدیران با مشکلات مالی گریبانگیر است، به دنبال احداث کارخانه فولاد در دشت سقاوه است.
مدیرانی حامی طرح کارخانه فولاد سقاوه چند بار از طرح فولاد فیروزآباد دیدن کردهاند؟ کارخانه فولادی که اسماً و رسما در سفر ریاست جمهوری به دست وزیر صنعت و معدن کلنگ خورد.
اگر شروع به کار نکرده، پس چگونه فرصتهای سرمایهگذاری با بیتدبیری اداره صنایع و معادن و استاندار پای طرح ناقصی گذاشته میشود؟ چرا پاسخگویی درستی صورت نمیگیرد؟ این همه پنهان کاری از کجا نشات میگیرد؟
چطور برای کارخانهای که سادهترین مسائل فنی و ایمنی را رعایت نمیکند (طبق گفته های کارگران باسابقه کارخانه در تجمع مقابل استانداری) مجوز احداث کارخانه ای دیگر را صادر میکنند؟ آیا مدیران اعتقادی به حقالناس دارند؟ صادر کردن مجوزهای بیحساب و کتاب نتیجهای جز حوادثی چون کارخانه فولاد نخواهد داشت.
حمایت از تولید ناکارآمد به چه قیمتی؟ در مصاحبه مدیران کارخانه گفته شده انفجار کارخانه فولاد عادی است! کشته شدن ٣ نفر به دلیل بیتدبیری عادی است! کار کردن در شرایط سخت بدون پرداخت مطالبه و بیمه مرسوم و عادی است؟ جزغاله شدن با مواد مذاب عادی است؟ لعنت بر صنعتی که جان انسانها این گونه برای آن بیارزش است!
خبرها حکایت از رایزنی استاندار برای گرفتن تسهیلات کارخانه فولاد دارد، باید پرسید آقای استاندار شما نماینده مردم هستید یا نماینده کارخانه فولاد؟
استاندار باید حامی کارگران باشد و با متخلفین برخورد قانونی داشته باشد نه اینکه پشت درهای بسته در حال چانهزنی برای تسهیلات کارخانهای باشد که از مشکلات فنی رنج میبرد و نه مشکلات مالی، اگر بحث مشکلات و مسائل مالی مطرح است که دنبال اجرای فاز دوم کارخانه در دشت بیآب سقاوه نبودند. احداث کارخانهای مثل فولاد که جزو صنایع پر مصرف و آلاینده است طبق چه منطقی صورت گرفته؟
سوزاندن فرصتهای سرمایهگذاری استان با سرمایه گزاران ناتوانی که توانایی اداره کارخانه را ندارند از کجا نشات میگیرد؟ چرا پاسخ گویی درست و مناسبی از مسئولین صورت نمیگیرد؟
استاندار در این زمینه از رسانهها گلایه دارد، اتفاقا ما از رسانهها گلایه مندیم، که آن طور که باید و شاید به این مسأله نپرداختند، جناب خادمی فرقی نمیکند حادثه پلاسکو یا کارخانه معدن، پای جای انسانها که وسط باشد، مرز و جغرافیا نمیشناسد، دولت، حزب و گروه نمیشناسد. جان انسانها سیاست نمیشناسد.
از نظر مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد ذوب شدن ٣ انسان کم اتفاقی است یا از نظر شما آنها ٩ نفر حادثه دیده کارخانه فولاد تعداد زیادی نیست؟ کمی بخودمان بیاییم و کاری نکنیم که در این اهمال و قصور شریک باشیم.
دختر نیزهای!
شهر سیسخت در دامنه کوه دنا با آن طبیعت بکر و زیبایش حالا با یک نام دیگر هم شناخته میشود؛ سحر ضیایی سیسخت.
در روزهایی که کاروان ورزشی ایران در بازیهای کشورهای اسلامی از مدالآوری دوومیدانیکاران سرشناس ناامید شده بود ضیایی، دختری از استان کهگیلویه و بویراحمد با پرتاب نیزه، مدال نقره مسابقهها را شکار کرد.
او پیش از این در رقابتهای غرب آسیا هم مدال گرفته بود و با دومین مدالش در باکو ثابت کرد سقف آرزوهایش کوتاه نیست.
ضیایی این روزها در یاسوج برای رقابتهای دوومیدانی قهرمانی آسیا آماده میشود. اهل شکایت کردن نیست اما در حرفهایش میشود فهمید امکانات شهر برای تمرین پرتاب نیزه استاندارد نیست.
او در رویاهایش پرتابی به وسعت المپیک دارد و میخواهد آن را در سالهای بعد به واقعیت تبدیل کند.
سیسخت یا سرسخت؟
من دختر سیسختی و سرسخت هستم.
به خاطر پرتاب نیزه؟
اتفاقا پرتاب نیزه زیاد به سرسخت بودن آدمها ارتباطی ندارد اما جزو صفات من است. خیلیها فکر میکنند به دلیل نوع ورزشم اهل دعوا هستم اما خیلی صلحطلبم.
قهرمان سیسختی؟
سختکوش با کمترین امکانات. باانگیزه برای رسیدن به بهترین مقامها. سیسخت منطقهای خوشآب و هوا و توریستی است و قهرمانانش کمافتخار ندارند اما ناشناخته ماندهاند.
مثل؟
سامان پاکباز، قهرمان پارالمپیکی در دوومیدانی کمبینایان.
پایگاه دوومیدانی؟
ما بچههای دنا در خیلی از ورزشها استعداد داریم. سیسخت استعدادهای خوبی در دوومیدانی دارد مثل برادر خودم در پرتاب دیسک.
شاید حدادی دیگر؟
هنوز در اندازه احسان حدادی نیست اما قول میدهم اگر به همین صورت تمرین کند یک روز جانشین احسان حدادی شود.
پدر و مادر؟
عاشق ورزش بچهها. پدرم برای اینکه از رفت و آمد بین سیسخت و یاسوج خسته نشوم برای من در یاسوج خانه اجاره کرده تا راحتتر تمرین کنم. هرچه دارم از پدرومادرم دارم و مدالم را تقدیمشان میکنم.
مردم؟
با قهرمانیهای اخیرم یک مقدار به پرتاب نیزه علاقهمند شدهاند اما هنوز ۹۰ درصد آدمها با دیدن من میپرسند «مگه دختر هم نیزه پرتاب میکنه»؟ یا «این همه ورزش چرا رفتی پرتاب نیزه؟»
با نیزه به شکار میروید؟
امروز به جای جنگ و شکار باید رکورد زد. فلسفه پرتاب نیزه تمرین برای جنگ بود و شکار اما امروز در ورزشگاهها اوضاع فرق دارد.
چه فرقی؟
الان تجهیزات مجهزتری برای شکار یا جنگ وجود دارد و نیزه برای این کار نیست.
چند متر پرتاب میکنید؟
رکورد ملی که اخیرا توسط من جابه جا شده ۴۹ متر و ۱۵ سانتیمتر است.
رکورد المپیک؟
خیلی بیشتر. حدود ۶۷ متر.
رکورد آسیا؟
رکورد نفر سوم ۵۲ متر بود.
نزدیک هستید؟
بله. اگر بنا بر رتبه سوم دوره قبلی حساب کنیم ۳متر با مدال آسیا فاصله دارم.
هر سانتیمتر چقدر تمرین؟
در ورزشهای رکوردی تمرین نقش زیادی دارد. در چند ماه گذشته هر پرتابم ۳ تا ۴ متر بیشتر شده است. در بازیهای باکو رکورد اولم به ۴۲ متر رسید، اما آخرین پرتابم ۶ متر بیشتر بود.
هنوز ۳ متر تا نفر سوم کم دارید؟
در ورزشهای رکوردی به مدال نباید فکر کرد. هدف من به جا گذاشتن رکورد بهتر است و با این انگیزه به مسابقهها میروم و اگر مدال بگیرم بهتر.
دست پیش میگیرید؟
نمی شود این جوری گفت اما ذهن ورزشکار رکوردی با این نگاه به ورزش قهرمانی راحتتر است و بهتر میتواند کار کند.
ارتباط قد با پرتاب؟
پرتاب نیزه، ورزشی قدرتی، سرعتی و تکنیکی است و قد هم در آن تاثیر دارد. با قد بلندتر دامنه حرکتی بیشتر میشود و بدن کشش لازم را برای پرتاب بهتر دارد.
کار دیگری بلدید؟
واقعیتش را بخواهید نه. دستپختم هم بد نیست آن هم اگر خسته نباشم و حوصله داشته باشم.
سقف آرزوها؟
یک پرتاب بلند در المپیک آینده.
قله را دوست دارید؟
بله دوست دارم به رتبههای بالاتر صعود کنم و تا حالا دوبار از سیسخت تا بلندیهای زیبای دنا رفتهام.
جام جم