تاریخ انتشار
سه شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۱۱
کد مطلب : ۲۳۱۸۳۷
وزیر راه و اهرم استیضاح
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ عرفان محمدیمفرد
استیضاح در چهارچوب سیاسی قوه ی مقننه کشور ما،ساختاری تعریف شده و الهام گرفته از شان دموکراسی در مجلس است.نمایندگان حق دارند که بنا به تشخیص و مصلحت،با جمع آوری حدنصاب امضاها،اقدام به استیضاح و طرح سوال از وزیر یا روسای سازمانهای وابسته به نهاد ریاست جمهوری بنمایند.اما هر چهارچوبی و یا هر ساختارِ سیاسی،باید توجیهی قوی و منطقی پشت سرش باشد که بتواند اذهان عموم ملت در بیرون از ساختمان مجلس و دربیرون از معادلات سیاسی را نیز قانع کند.روز گذشته شاهد استیضاح وزیر راه،جناب آقای آخوندی در مجلس بودیم.عمده ی بحث هم در پیرامونِ مساله ی حادثه ی قطار تبریز و نیز انتقاد به ناوگان حمل و نقل هوایی کشور بود.در قاموس سیاسی سایر کشورها هنگامیکه یک مسول به هر دلیلی و یا بنا به هر خطایی که متوجه ایشان است،اقدام به استعفا مینماید،این حرکت ارج نهاده میگردد و گرامی داشته میشود تا روحیه ی تقبل خطا و پذیرش قصور در بین مسولان رده بالای جامعه گسترش بیابد. بعد از حادثهی قطار، که البته غمبار و اندوهناک هم بود،رییس سازمان راه آهن کشور با عذرخواهی از مردم استعفای خود را در رسانه ی ملی اعلام نمود،همان حرکتی که خشم مردم را کمی فروکاست و البته مخالفین منافع مردمی در آتش آن دمیدند. میدانیم که رییس سازمان راه آهن با حفظ سمت،معاون وزیر راه و شهرسازی نیز هست که مقام دوم وزارتخانه ی متبوع است.ضمن آنکه وزیر راه نیز علنا اعلامنمود که خود ایشان نیز استعفایشان را تقدیم معاون اول رییس جمهور کردند که با آن موافقت نشد.براستی مصلحت چیست؟در پایان سال مالی که هجمه ی کارها بر وزارتخانه ای مهم چیره گشته،آیا قوه مقننه نباید دست همکار برای قوه ی مجریه باشد وبجای موانعی همچون استیضاح،راهکار ارائه دهد؟ آیا استعفای معاونت وزارت باید نادیده گرفته شود و تمام تمرکزها بر استعفای شخص وزیر باشد؟مساله ی بعدی ناوگان حمل و نقل هوایی است.سالها در همین کشور حوادث خطوط هوایی داغ صدها زن و فرزند را بر خانواده هایشان تحمیل نمود و ملتی مشحون از کرامت و عزت با فرسوده ترین هواپیماها به مسافرت میپرداختند،آیا باز هم دستانی در داخل و بیرون باید تجهیز ناوگان به دهها دستگاه هواپیمای جدید را نبیند و یا باز هم مثل سابق آن را کوچک و بی ارزش جلوه دهد؟ اغلب مشکلات از سوی عده ای است که منافعاشان در تعارض با منافل ملی است، همانانکه اگر رونق در امور باشد،رونق از اموراتشان به کلی رخت بر میبندد.کسی منکر کمبودها و نقصها نیست، اما ملت هم کسانی را که مدام بر طبلِ تحقیرِ خدمات صورت گرفته میکوبند، نخواهند پذیرفت و تحمل نخواهند کرد.کاش مصلحت به معنای واقعی کلمه بر روابط سیاسی و بر چیدمانِ قوای کشور سایه افکند تا شاهد آن نباشیم که اختلافات چند نفر،وزیری را به نشانه ی استیضاح به مجلس بکشد.به امید آبادانی و ترقی ایرانِ عزیز
*عضو هیات منصفه ی هیات نظارت بر تشکلهای اسلامی و دبیر سیاسی انجمناسلامی دانشگاه علومپزشکی جهرم
استیضاح در چهارچوب سیاسی قوه ی مقننه کشور ما،ساختاری تعریف شده و الهام گرفته از شان دموکراسی در مجلس است.نمایندگان حق دارند که بنا به تشخیص و مصلحت،با جمع آوری حدنصاب امضاها،اقدام به استیضاح و طرح سوال از وزیر یا روسای سازمانهای وابسته به نهاد ریاست جمهوری بنمایند.اما هر چهارچوبی و یا هر ساختارِ سیاسی،باید توجیهی قوی و منطقی پشت سرش باشد که بتواند اذهان عموم ملت در بیرون از ساختمان مجلس و دربیرون از معادلات سیاسی را نیز قانع کند.روز گذشته شاهد استیضاح وزیر راه،جناب آقای آخوندی در مجلس بودیم.عمده ی بحث هم در پیرامونِ مساله ی حادثه ی قطار تبریز و نیز انتقاد به ناوگان حمل و نقل هوایی کشور بود.در قاموس سیاسی سایر کشورها هنگامیکه یک مسول به هر دلیلی و یا بنا به هر خطایی که متوجه ایشان است،اقدام به استعفا مینماید،این حرکت ارج نهاده میگردد و گرامی داشته میشود تا روحیه ی تقبل خطا و پذیرش قصور در بین مسولان رده بالای جامعه گسترش بیابد. بعد از حادثهی قطار، که البته غمبار و اندوهناک هم بود،رییس سازمان راه آهن کشور با عذرخواهی از مردم استعفای خود را در رسانه ی ملی اعلام نمود،همان حرکتی که خشم مردم را کمی فروکاست و البته مخالفین منافع مردمی در آتش آن دمیدند. میدانیم که رییس سازمان راه آهن با حفظ سمت،معاون وزیر راه و شهرسازی نیز هست که مقام دوم وزارتخانه ی متبوع است.ضمن آنکه وزیر راه نیز علنا اعلامنمود که خود ایشان نیز استعفایشان را تقدیم معاون اول رییس جمهور کردند که با آن موافقت نشد.براستی مصلحت چیست؟در پایان سال مالی که هجمه ی کارها بر وزارتخانه ای مهم چیره گشته،آیا قوه مقننه نباید دست همکار برای قوه ی مجریه باشد وبجای موانعی همچون استیضاح،راهکار ارائه دهد؟ آیا استعفای معاونت وزارت باید نادیده گرفته شود و تمام تمرکزها بر استعفای شخص وزیر باشد؟مساله ی بعدی ناوگان حمل و نقل هوایی است.سالها در همین کشور حوادث خطوط هوایی داغ صدها زن و فرزند را بر خانواده هایشان تحمیل نمود و ملتی مشحون از کرامت و عزت با فرسوده ترین هواپیماها به مسافرت میپرداختند،آیا باز هم دستانی در داخل و بیرون باید تجهیز ناوگان به دهها دستگاه هواپیمای جدید را نبیند و یا باز هم مثل سابق آن را کوچک و بی ارزش جلوه دهد؟ اغلب مشکلات از سوی عده ای است که منافعاشان در تعارض با منافل ملی است، همانانکه اگر رونق در امور باشد،رونق از اموراتشان به کلی رخت بر میبندد.کسی منکر کمبودها و نقصها نیست، اما ملت هم کسانی را که مدام بر طبلِ تحقیرِ خدمات صورت گرفته میکوبند، نخواهند پذیرفت و تحمل نخواهند کرد.کاش مصلحت به معنای واقعی کلمه بر روابط سیاسی و بر چیدمانِ قوای کشور سایه افکند تا شاهد آن نباشیم که اختلافات چند نفر،وزیری را به نشانه ی استیضاح به مجلس بکشد.به امید آبادانی و ترقی ایرانِ عزیز
*عضو هیات منصفه ی هیات نظارت بر تشکلهای اسلامی و دبیر سیاسی انجمناسلامی دانشگاه علومپزشکی جهرم