تاریخ انتشار
شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۶
کد مطلب : ۲۲۷۱۸۶

کولبران را به رسمیت بشناسیم

۰
کبنا ؛حسین نوری‌نیا
در هفته گذشته شاید برای نخستین‌بار بود که حادثه در بهمن ماندن کولبران کُرد و یخ زدن و درگذشت ۴ تن از آنان، مرزهای محلی را درنوردید و صدای ناله آنان در نقاط مختلف ایران شنیده شد. کولبران با پذیرش خطرات جانی حمل بار در نقاط پرخطر اعم از خطر سقوط از کوه، تیراندازی مرزبانان به خاطر عبور غیرقانونی و سرمازدگی و ... در قبال دستمزدی ناچیز، اجناس قاچاق خارجی (از دید قانون) را از نقاط غیررسمی وارد کشور می‌کنند تا اگر جانی سالم به در بردند، اندک حقوق‌شان را دریافت کنند؛ دستمزدی که شاید اکنون به گذران زندگی آنان و خانواده‌شان یاری رساند، ولی نمی‌تواند یارای آسیبی باشد که در این فرآیند بلندمدت بر جسم و روح‌ آنان وارد می‌شود.
نوشتم قاچاق از دید قانون، به این علت که عرف محلی این گروه را قاچاقچی نمی‌خواند. به نظرم حتی ساکنان دیگر نقاط ایران نیز از این جهت با آنان همراه و همدل باشند که فعالیت این گروه را که در پی کسب روزی حلال در فضای بیکاری و کمتر توسعه‌یافتگی منطقه، به اجبار به کار پرمشقت کولبری مشغول هستند، قاچاق بنامند؛ هر چند در نگاه قانون خروج غیرقانونی از مرز و وارد کردن غیرقانونی کالا به هر میزان، قاچاق محسوب می‌شود. همین شکاف و فاصله در فهم مردم و دولت از فعالیت کولبران، نکته مهمی است که افکار عمومی را نسبت به برخوردهای تند با آنان همراه نمی‌کند و آن را مشروع نمی‌داند.
بعد از حادثه اخیر، شهردار بانه کولبران را «سمبل مظلومیت، شکاف طبقاتی و عدم برنامه‌ریزی‌های زیرساختی» دانست. او کولبران را «انسان‌های شریفی دانست که در نبود درآمد و شغل پایدار و مولد، خود را به دست کوران حوادث و اتفاقات پیش‌بینی نشده می‌سپارند و در این راه نیز متاسفانه جان خود را از دست می‌دهند». این جملات حکایت از آن دارد که نگاه مردم به کولبران توانسته است در ساخت رسمی نیز نفوذ و آنان را نیز به لحاظ نگرشی با کولبران همراه کند.
با این حال، به نظر نمی‌رسد فرآیندهای رسمی و قانونی فعالیت کولبران را بپذیرد و آنان همچنان افرادی در کار قاچاق شناخته می‌شوند که باید با آنان برخورد شود؛ زمینه‌ای که در بسیاری از موارد بروز فساد را در منطقه ازجمله سهم‌خواهی برخی ماموران دولتی و انتظامی را فراهم کرده است.
به کولبران از دو زاویه می‌توان نگاه کرد. نخست از زاویه دلایل شکل‌گیری، می‌توان از لایه‌های متنوع و گوناگون چرایی شکل‌گیری کولبری سخن گفت. اما عمده‌ترین دلایل را می‌توان در سطح توسعه‌یافتگی آن مناطق و بهره کم آنان از برنامه‌های توسعه و فقدان برنامه توسعه پایدار منطقه‌ای، میزان بالای بیکاری و فقدان زمینه‌های مناسب برای اشتغال مولد، رواج فرهنگ سوداگری و قدرت گرفتن دلالان و فروشندگان قاچاق در عرصه بازار، در کنار غیرتمندی جوان و مرد کُرد در تامین معاش خانواده و لزوم تامین هزینه‌های زندگی در وضعیت نابسامان اقتصادی کشور یافت.
تقریبا تمام مطالعات حوزه توسعه حکایت از توسعه‌نیافتگی و محرومیت شدید مناطق مرزی کشور و نیز استان‌های کُردنشین ایران از این دریچه دارد. این در صورتی است که این مناطق از ظرفیت نسبتا بالایی برای توسعه‌ای متوازن برخوردار هستند؛ به‌عنوان مثال در مناطق کُردنشین، وجود منابع آبی و معادن فراوان و ظرفیت‌های غنی کشاورزی، رشد روزافزون قشر تحصیلکرده دانشگاهی و حضور نیروهای متخصص در منطقه، گسترش شهرنشینی، وجود جاذبه‌های گردشگری طبیعی و نیز بازارچه‌های مرزی که میلیون‌ها بازدیدکننده و خریدار را به آن مناطق می‌کشاند و عوامل دیگر حکایت از وجود فرصت‌ها و بستر مناسب برای برنامه‌ریزی منطقه‌ای توسعه دارد. قطعا توجه به این ظرفیت‌ها و تلاش برای رشد و توسعه منطقه با توجه به نیازها و توانمندی‌های انسانی و طبیعی آن با حفظ اصول توسعه پایدار می‌تواند بخش قابل توجهی از مشکلات مناطق کُردنشین را در بلندمدت حل و چهره زیبای آن مناطق را از رنج و سختی‌ای که مردم شریف کُرد برای گذران زندگی روزمره می‌کشند، پاک کند. برنامه‌ها و اقدامات توسعه‌ای قطعا دو وجه دارد که یکی از آنها دولت و دیگری مردم و صاحبان سرمایه هستند. متاسفانه صاحبان سرمایه در این مناطق نیز به ندرت عزمی ملی - محلی دارند و عمدتا در پی سود و منافع خود هستند. از این زاویه می‌توان گلایه‌ای از سرمایه‌داران محلی داشت که در سال‌های اخیر و از قِبل درآمدهای ناشی از کار کولبران به سرمایه‌های کلانی دست یافته‌اند و گفته می‌شود به جای صرف این سرمایه‌ها در مناطق کُردنشین غرب کشور به سرمایه‌گذاری در کشورهای دیگر پرداخته‌اند. چنانچه همت و عزمی شکل گیرد تا با سرمایه این افراد توجه تازه‌ای به توسعه در مناطق مرزی غرب کشور شود، می‌توان به حل برخی مشکلات بیش از گذشته امیدوار بود.
دوم توجه و تلاش برای حل کوتاه‌مدت مسائلی از قبیل کولبری  یا حتی صدمات و عواقب ناخواسته‌ای است که از این فعالیت به خانواده‌ها تحمیل می‌شود. قطعا نشستن برای تدوین برنامه‌های توسعه منطقه‌ای و اجرایی کردن آن، به‌ویژه در زمانه‌ای که برنامه‌ریزی در ایران به صورت متمرکز صورت می‌گیرد، مشکل زندگی جاری کولبران را حل نمی‌کند. برای همین ضروری است تا با توجه به سخن شهردار بانه درباره کولبران و نوع نگاه مردم به فعالیت آنان، با برنامه‌ریزی و ساماندهی فعالیت آنان از یک‌سو از رنج و دشواری فعالیت آنان کاست و از سوی دیگر نگرانی خانواده‌ها را برای بازگشت سالم فرزندان و مردان‌شان به خانه کاهش داد و از آسیب‌های جسمی و جانی آنان تا آن‌جا که ممکن است، کاست. سرشماری از کولبران، صدور کارت شناسایی، اجازه ورود و خروج آنان از مبادی قانونی، مراقبت از امنیت و سلامت آنان در طول مسیر و حتی ایجاد مکان‌های مستقل برای آنان با هدف عرضه کالاها و خدمات‌شان می‌تواند از یک‌سو از بروز اتفاقات ناگوار تا حد ممکن بکاهد و از سوی دیگر فضای همدلی را در منطقه بین مردم و دولت افزایش دهد.
نام شما

آدرس ايميل شما

اصلاح‌طلبان در سه راهی انتخاب

اصلاح‌طلبان در سه راهی انتخاب

حزب ندای ایرانیان هم یک طیف نواصلاح‌طلب محسوب می‌شود خواهان حضور در رقابت‌های انتخاباتی ...
جنجال فحاشي به عربستانی‌ها

جنجال فحاشي به عربستانی‌ها

ناراحتیم؛ از بازی ناجوانمردانه‌ای که پشت پرده صورت گرفته، عصبانی هم می‌شویم، ولی آیا ...
دیپ‌ فیک «ایران من» همایون شجریان و هنرنمایی جمعی از قهرمانان ایران زمین

دیپ‌ فیک «ایران من» همایون شجریان و هنرنمایی جمعی از قهرمانان ایران زمین

جعل عمیق تصاویر و فیلم‌های موجود را بر روی تصاویر یا فیلم‌های منبع قرار می‌دهد و از یک ...
1