تاریخ انتشار
شنبه ۱ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۵۷
کد مطلب : ۲۰۶۹۸۶
شهر یاسوج در کنش فعالیت‌های فرهنگی عقیم شده است
۰
کبنا ؛
محسن مطهریان
فرهنگ و شهر دو پدیده‌ی مکمل یکدیگر هستند که هر یک دیگری را تکمیل کرده و بدون آن معنا و مفهوم ندارد، به عبارتی می‌توان اینگونه بیان کرد که هر دو پدیده‌های انسانی شهر را تکمیل می‌کنند. شهر نوعی سازمان یافتگی اجتماعی در فضاست که باید آن را تولید کنده‌ی دائم فرهنگ و بهترین بستر برای فرهنگ سازی به حساب آورد. در مفهوم سازی از فرهنگ تعاریف متعدد و متنوعی مطرح شده است که هر یک به نحوی ابعاد مختلف زندگی انسان را بررسی کرده‌اند. «در انسان‌شناسی، فرهنگ الگوهای رفتاری و فکری مردمی است که در گروههای اجتماعی زندگی می‌کنند، یاد می‌گیرند، خلق می‌کنند و در آن مشارکت دارند. فرهنگ متمایز کننده‌ی یک گروه انسانی از سایر گروههاست. امروزه یکی از کارآمد‌ترین سازوکارهای مدیریت شهری برای رسیدن به مناسبات اجتماعی مطلوب و کاهش هزینه‌های وارده بر شهر توجه و برنامه ریزی برای ارتقای فرهنگ شهرنشینی در بین شهروندان است. باید توجه داشت مدیریت شهری ابزاری است که به وسیله آن می‌توان توسعه پایدار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به وجود آورد.
شهر یاسوج در سالهای اخیر با رشد کالبدی شهری مواجه شده است که عدم توجه به مسائل فرهنگی_اجتماعی در برنامه‌های مدیریت شهری بخوبی مشاهده می‌شود.
در واقع قطع ارتباط فرهنگ و اجتماع را می‌توان اصلیترین معضل شهری شهر یاسوج بیان کرد عدم توجه به مسائل فرهنگی در شهر، عدم ارتباط مردم با برنامه‌های فرهنگی و عدم رابطه‌ی بین کالبد یا سیمای شهر یاسوج با هویت بومی، بخوبی قابل لمس می‌باشد.
متاسفانه در ماه‌های اخیر شاهد خودکشی‌های زنجیره‌ای بغرنج جوانان شهرمان بوده‌ایم که بخشی از این اتفاق ناگوار را می‌توان به بعد اجتماعی_فرهنگی تعمیم داد. که این مسئله در جای خود نیاز به واکاوی اساسی در بعد اجتماعی و انسان شانسی دارد.
با یک نگاه کلی به امور مدیریتی کلان شهر‌ها می‌توان فعالیت‌های فرهنگی شهرداری‌های هر شهر را به خوبی مشاهده کرد. این درصورتی است که در کادر مدیریتی شهرداری شهر یاسوج، فعالیت‌های فرهنگی به کندی مشاهده شده است که البته بنظر می‌رسد حذف معاونت امور فرهنگی_اجتماعی از کادر مدیریتی شهرداری یاسوج، این شهر را در کنش فعالیت‌های فرهنگی عقیم کرده است، در اولین فرصت ممکن خواستار پاسخ‌های منطقی و گویای مسئولین هستیم.
این مسئله، سوالی را در ذهن همگان متبادر ساخته است که:
اعضای محترم شواری شهر بخصوص مسئول کمیسیون اجتماعی_فرهنگی در خصوص این معضل جدید شهری ریشه یابی کرده‌اند؟ و برای رفع این معضل چه سیاست‌های تهاجمی اتخاذ شده است؟
سوال کلی ذکر شده تنها بخشی از دغدغه‌های مردم شهر یاسوج است که توجه با آن می‌تواند حرکتی به سوی توسعه‌ی فرهنگی شهرمان باشد.
بنظر می‌رسد علاوه بر مشکلات فیزیکی و کالبدی،» مدیریت فرهنگی شهر یاسوج «معضل جدیدی برای «مدیریت شهری» به حساب می‌آید در این راستا با ارائه‌ی پیشنهادات کلی و گذرا می‌توان تا حدودی به مدیریت فرهنگی کمک قابل توجه‌ای کرده باشد:
۱-برگزاری گفتمان‌های اجتماعی بصورت محلی
۲-شناخت مشکلات روانی شهروندان و کوشش برای رفع آن‌ها
۳_باتوجه به مواجه شدن با پدیده‌ی خودکشی در شهر، توجه به کودک و نوجوان و درگیر کردن آن‌ها در امور فرهنگی شهر
۴_ توجه به سیمای کالبدی شهر، ایجاد فضاهای مکث و می‌دانچه‌های محلی برای گذراندن اوقات فراغت و افزایش تعاملات اجتماعی در محلات
۵_ ایجاد هماهنگی بین شهرداری، اداره‌ی صنایع دستی، گردشگری و میراث فرهنگی، اداره‌ی فرهنگ ارشاد و شورای شهر
محسن مطهریانفرهنگ و شهر دو پدیده‌ی مکمل یکدیگر هستند که هر یک دیگری را تکمیل کرده و بدون آن معنا و مفهوم ندارد، به عبارتی می‌توان اینگونه بیان کرد که هر دو پدیده‌های انسانی شهر را تکمیل می‌کنند. شهر نوعی سازمان یافتگی اجتماعی در فضاست که باید آن را تولید کنده‌ی دائم فرهنگ و بهترین بستر برای فرهنگ سازی به حساب آورد. در مفهوم سازی از فرهنگ تعاریف متعدد و متنوعی مطرح شده است که هر یک به نحوی ابعاد مختلف زندگی انسان را بررسی کرده‌اند. «در انسان‌شناسی، فرهنگ الگوهای رفتاری و فکری مردمی است که در گروههای اجتماعی زندگی می‌کنند، یاد می‌گیرند، خلق می‌کنند و در آن مشارکت دارند. فرهنگ متمایز کننده‌ی یک گروه انسانی از سایر گروههاست. امروزه یکی از کارآمد‌ترین سازوکارهای مدیریت شهری برای رسیدن به مناسبات اجتماعی مطلوب و کاهش هزینه‌های وارده بر شهر توجه و برنامه ریزی برای ارتقای فرهنگ شهرنشینی در بین شهروندان است. باید توجه داشت مدیریت شهری ابزاری است که به وسیله آن می‌توان توسعه پایدار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به وجود آورد.
شهر یاسوج در سالهای اخیر با رشد کالبدی شهری مواجه شده است که عدم توجه به مسائل فرهنگی_اجتماعی در برنامه‌های مدیریت شهری بخوبی مشاهده می‌شود.
در واقع قطع ارتباط فرهنگ و اجتماع را می‌توان اصلیترین معضل شهری شهر یاسوج بیان کرد عدم توجه به مسائل فرهنگی در شهر، عدم ارتباط مردم با برنامه‌های فرهنگی و عدم رابطه‌ی بین کالبد یا سیمای شهر یاسوج با هویت بومی، بخوبی قابل لمس می‌باشد.
متاسفانه در ماه‌های اخیر شاهد خودکشی‌های زنجیره‌ای بغرنج جوانان شهرمان بوده‌ایم که بخشی از این اتفاق ناگوار را می‌توان به بعد اجتماعی_فرهنگی تعمیم داد. که این مسئله در جای خود نیاز به واکاوی اساسی در بعد اجتماعی و انسان شانسی دارد.
با یک نگاه کلی به امور مدیریتی کلان شهر‌ها می‌توان فعالیت‌های فرهنگی شهرداری‌های هر شهر را به خوبی مشاهده کرد. این درصورتی است که در کادر مدیریتی شهرداری شهر یاسوج، فعالیت‌های فرهنگی به کندی مشاهده شده است که البته بنظر می‌رسد حذف معاونت امور فرهنگی_اجتماعی از کادر مدیریتی شهرداری یاسوج، این شهر را در کنش فعالیت‌های فرهنگی عقیم کرده است، در اولین فرصت ممکن خواستار پاسخ‌های منطقی و گویای مسئولین هستیم.
این مسئله، سوالی را در ذهن همگان متبادر ساخته است که:
اعضای محترم شواری شهر بخصوص مسئول کمیسیون اجتماعی_فرهنگی در خصوص این معضل جدید شهری ریشه یابی کرده‌اند؟ و برای رفع این معضل چه سیاست‌های تهاجمی اتخاذ شده است؟
سوال کلی ذکر شده تنها بخشی از دغدغه‌های مردم شهر یاسوج است که توجه با آن می‌تواند حرکتی به سوی توسعه‌ی فرهنگی شهرمان باشد.
بنظر می‌رسد علاوه بر مشکلات فیزیکی و کالبدی،» مدیریت فرهنگی شهر یاسوج «معضل جدیدی برای «مدیریت شهری» به حساب می‌آید در این راستا با ارائه‌ی پیشنهادات کلی و گذرا می‌توان تا حدودی به مدیریت فرهنگی کمک قابل توجه‌ای کرده باشد:
۱-برگزاری گفتمان‌های اجتماعی بصورت محلی
۲-شناخت مشکلات روانی شهروندان و کوشش برای رفع آن‌ها
۳_باتوجه به مواجه شدن با پدیده‌ی خودکشی در شهر، توجه به کودک و نوجوان و درگیر کردن آن‌ها در امور فرهنگی شهر
۴_ توجه به سیمای کالبدی شهر، ایجاد فضاهای مکث و می‌دانچه‌های محلی برای گذراندن اوقات فراغت و افزایش تعاملات اجتماعی در محلات
۵_ ایجاد هماهنگی بین شهرداری، اداره‌ی صنایع دستی، گردشگری و میراث فرهنگی، اداره‌ی فرهنگ ارشاد و شورای شهر
