تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۵۲
کد مطلب : ۱۸۹۸۴۵
عقلایی‌ترین انتخاب ادوار مختلف مجلس در کهگیلویه بزرگ
۰
کبنا ؛امیر محبی فر
آنچه در هفت اسفند رخ داد یک رنسانس فکری و در واقع نشان از عقلانیت و غلبه تفکر منبعث از پیشرفت و توسعه بر تفکری بود که سالهای متمادی فقر،عقب افتادگی و بیکاری را به این شهرستان محروم تحمیل نمود، در شهرستانی که به لحاظ شاخصهای توسعه نیافتگی ،بیکاری و فقر یکی از بالاترین آمارهای کشوری را با خود یدک می کشید منطقی ترین انتخاب انتخاب وکیلی عمل گرا بود که بتواند در جهت خروج شهرستان از بن بست اقدامی فوری و اورژانسی انجام دهد و انتخاب افراد با وجهه سیاسی محض و یا چهره علمی و آکادمیک که صرفا به لفاظی های سیاسی بسنده نمایند و یا فقط دارای اندوخته علمی و فاقد تجربه عملی باشند نمی توانست گره گشای مشکلات و معضلات عدیده ی این شهرستان باشد،فلذا مردم با درک واقعیت و با درس گرفتن از گذشته هوشمندانه دست به انتخابی زدند تا شاید از رهگذر آن اندکی از دردها و آلام این منطقه و چهره غبار گرفته آن بکاهند و انتخاب جناب مهندس هاشمی پور نشان از درک و درایت مردم کهگیلویه بزرگ جهت غلبه بر نابسامانی های اقتصادی و حل مشکلات بیکاری و خروج شهرستان از بن بستی بود که سالها سایه شوم آن بر سر این مردم شریف سنگینی میکرد،ما نه نیازمند چهره سیاسی بودیم که بخواهد آلت دست گروهها و احزاب برای نشر و دفاع از عقاید شان از تریبون مجلس باشد و نه نیازمند یک چهره علمی محض که فاقد تجربه کاری و عملی باشد،آنچه شهرستان ما به آن نیازمند بود حضور یک چهره ی کیس بود که معجونی از سیاست همراه با کیاست و آشنا به فنون لابی گری را جهت حل مشکلات حوزه انتخابیه در خود داشته باشد،در واقع بین درک افراد و مدرک تحصیلی سنخیت و رابطه مستقیمی وجود ندارد چون در ذات آفرینش هر انسانی توانایی های خاصی نهفته است که در صورت بالفعل شدن انسان را قادر می سازد در آن عرصه موفق باشد،یکی در سیاست،یکی در اقتصاد و دیگری در علوم فنی و مهندسی و تحصیلات اگر بر اساس این توانایی ذاتی و علاقه و انگیزه افراد شکل بگیرد می تواند منتج به نتیجه مطلوب و موفقیت گردد،که در این بین شاخصه و توانایی ذاتی جناب مهندس هاشمی پور نماینده محترم مردم کهگیلویه بزرگ نبوغ ایشان در حوزه اقتصادی و انجام کارهای عمرانی و داشتن قدرت و کیاست لازم جهت لابی گری و استفاده از آن جهت حل مشکلات و معضلات حوزه انتخابیه خود میباشد و قطعا ایشان موفق خواهند بود و انشاءالله منشاء خدماتی ماندگار در شهرستان خواهند شد و پس از سالها که این مردم با حسرت شاهد عقب افتادن از قافله توسعه و پیشرفت بوده اند دگر بار چشم به راه خبرهای خوشی خواهند بود که به یاری خداوند بزرگ محقق خواهند شد.
اصولا توسعه زمانی معنا و مفهوم پیدا میکند که یک توسعه متوازن و همه جانبه باشد یعنی توسعه متوازن سیاسی،اقتصادی و فرهنگی که در این بین تنها چیزی که تا به امروز نصیب منطقه ما شد توسعه سیاسی بود طوری که پدربزرگ ها و مادر بزرگ های ما هم تحلیل گر سیاسی قابلی هستند با چنین شرایطی بسیار مضحک و طنزگونه است که بعضی دوستان به اصطلاح روشنفکر هنوز برای وکالت مجلس دنبال افرادی با صبغه سیاسی می گردند تا عطش افکار مالیخولیایی خود را فرو نشانند افکاری پوچ که هیچ دستاوردی برا مردمی نخواهد داشت که از شدت فقر و بیکاری و گرسنگی یا افسرده گشته یا دست به خودکشی میزنند یا هم مهاجرت و فرار را بر قرار و ماندن در این بیغوله ترجیح می‌دهند،درد بزرگ جامعه امروز ما حرف های دهن پرکن سیاسی نیست،درد ما شعار چپ و راست دادن نیست،درد ما تراوش افکار بی خاصیت از اذهان روشنفکر نماها نیست،درد امروز ما درد بیکاری است،درد فقر است،درد شکم های گرسنه است، درد آرزوهای بر باد رفته جوانانی است که سالهای سال پشت میزهای خشک و بی روح جوانی و عمر خود را سپری کردند تا شاید آینده ی خود را بسازند ولی آینده و جوانی خود را سوختند،درد امروز ما درد مادرانی ست که با خون دل فرزند بزرگ کردند تا شاهد خوشبختی شان باشند نه شاهد اعتیاد، ولنگاری، افسردگی و جسم بی جانشان بر بالای طناب دار،پس بیاییم بار دیگر خود را مرور کنیم از شعار دست برداریم و با جدیت پیگیر طرحهایی باشیم که منجر به رشد و توسعه اقتصادی دیارمان باشد و بطور جد از سیاست زدگی پرهیز نماییم و صرفا خواسته هایمان از منتخب مردم در چارچوب کارهای اقتصادی و عمرانی جهت برون رفت از وضعیت موجود باشد و نه چیز دیگر.
والعاقبه للمتقین.
* سی ام تیرماه نود و پنج.
آنچه در هفت اسفند رخ داد یک رنسانس فکری و در واقع نشان از عقلانیت و غلبه تفکر منبعث از پیشرفت و توسعه بر تفکری بود که سالهای متمادی فقر،عقب افتادگی و بیکاری را به این شهرستان محروم تحمیل نمود، در شهرستانی که به لحاظ شاخصهای توسعه نیافتگی ،بیکاری و فقر یکی از بالاترین آمارهای کشوری را با خود یدک می کشید منطقی ترین انتخاب انتخاب وکیلی عمل گرا بود که بتواند در جهت خروج شهرستان از بن بست اقدامی فوری و اورژانسی انجام دهد و انتخاب افراد با وجهه سیاسی محض و یا چهره علمی و آکادمیک که صرفا به لفاظی های سیاسی بسنده نمایند و یا فقط دارای اندوخته علمی و فاقد تجربه عملی باشند نمی توانست گره گشای مشکلات و معضلات عدیده ی این شهرستان باشد،فلذا مردم با درک واقعیت و با درس گرفتن از گذشته هوشمندانه دست به انتخابی زدند تا شاید از رهگذر آن اندکی از دردها و آلام این منطقه و چهره غبار گرفته آن بکاهند و انتخاب جناب مهندس هاشمی پور نشان از درک و درایت مردم کهگیلویه بزرگ جهت غلبه بر نابسامانی های اقتصادی و حل مشکلات بیکاری و خروج شهرستان از بن بستی بود که سالها سایه شوم آن بر سر این مردم شریف سنگینی میکرد،ما نه نیازمند چهره سیاسی بودیم که بخواهد آلت دست گروهها و احزاب برای نشر و دفاع از عقاید شان از تریبون مجلس باشد و نه نیازمند یک چهره علمی محض که فاقد تجربه کاری و عملی باشد،آنچه شهرستان ما به آن نیازمند بود حضور یک چهره ی کیس بود که معجونی از سیاست همراه با کیاست و آشنا به فنون لابی گری را جهت حل مشکلات حوزه انتخابیه در خود داشته باشد،در واقع بین درک افراد و مدرک تحصیلی سنخیت و رابطه مستقیمی وجود ندارد چون در ذات آفرینش هر انسانی توانایی های خاصی نهفته است که در صورت بالفعل شدن انسان را قادر می سازد در آن عرصه موفق باشد،یکی در سیاست،یکی در اقتصاد و دیگری در علوم فنی و مهندسی و تحصیلات اگر بر اساس این توانایی ذاتی و علاقه و انگیزه افراد شکل بگیرد می تواند منتج به نتیجه مطلوب و موفقیت گردد،که در این بین شاخصه و توانایی ذاتی جناب مهندس هاشمی پور نماینده محترم مردم کهگیلویه بزرگ نبوغ ایشان در حوزه اقتصادی و انجام کارهای عمرانی و داشتن قدرت و کیاست لازم جهت لابی گری و استفاده از آن جهت حل مشکلات و معضلات حوزه انتخابیه خود میباشد و قطعا ایشان موفق خواهند بود و انشاءالله منشاء خدماتی ماندگار در شهرستان خواهند شد و پس از سالها که این مردم با حسرت شاهد عقب افتادن از قافله توسعه و پیشرفت بوده اند دگر بار چشم به راه خبرهای خوشی خواهند بود که به یاری خداوند بزرگ محقق خواهند شد.
اصولا توسعه زمانی معنا و مفهوم پیدا میکند که یک توسعه متوازن و همه جانبه باشد یعنی توسعه متوازن سیاسی،اقتصادی و فرهنگی که در این بین تنها چیزی که تا به امروز نصیب منطقه ما شد توسعه سیاسی بود طوری که پدربزرگ ها و مادر بزرگ های ما هم تحلیل گر سیاسی قابلی هستند با چنین شرایطی بسیار مضحک و طنزگونه است که بعضی دوستان به اصطلاح روشنفکر هنوز برای وکالت مجلس دنبال افرادی با صبغه سیاسی می گردند تا عطش افکار مالیخولیایی خود را فرو نشانند افکاری پوچ که هیچ دستاوردی برا مردمی نخواهد داشت که از شدت فقر و بیکاری و گرسنگی یا افسرده گشته یا دست به خودکشی میزنند یا هم مهاجرت و فرار را بر قرار و ماندن در این بیغوله ترجیح می‌دهند،درد بزرگ جامعه امروز ما حرف های دهن پرکن سیاسی نیست،درد ما شعار چپ و راست دادن نیست،درد ما تراوش افکار بی خاصیت از اذهان روشنفکر نماها نیست،درد امروز ما درد بیکاری است،درد فقر است،درد شکم های گرسنه است، درد آرزوهای بر باد رفته جوانانی است که سالهای سال پشت میزهای خشک و بی روح جوانی و عمر خود را سپری کردند تا شاید آینده ی خود را بسازند ولی آینده و جوانی خود را سوختند،درد امروز ما درد مادرانی ست که با خون دل فرزند بزرگ کردند تا شاهد خوشبختی شان باشند نه شاهد اعتیاد، ولنگاری، افسردگی و جسم بی جانشان بر بالای طناب دار،پس بیاییم بار دیگر خود را مرور کنیم از شعار دست برداریم و با جدیت پیگیر طرحهایی باشیم که منجر به رشد و توسعه اقتصادی دیارمان باشد و بطور جد از سیاست زدگی پرهیز نماییم و صرفا خواسته هایمان از منتخب مردم در چارچوب کارهای اقتصادی و عمرانی جهت برون رفت از وضعیت موجود باشد و نه چیز دیگر.
والعاقبه للمتقین.
* سی ام تیرماه نود و پنج.
