چاره ای نیست، صبرم را بیشتر می کنم

کبنا ؛سیدعلی عباس محدث
بعد از انتشار مطلبی با عنوان ( پاسخی به مطلب «پشت پرده وارونه خوانی سخنان سردار») توسط رضا دلاور، سید علی عباس محدث نویسنده مطلب «پشت پرده وارونه خوانی سخنان سردار» نیز به آن پاسخ داده است که از نظر شما خوانندگان می‌گذرد؛
در ابتدای مطلبی که شخصی با هویت مشخص یا صوری بنام «رضا دلاور» با آن جواب دادند، به این نکته اشاره کرده بودم که «تصمیم داشتم تا بیشتر غصه این مصیبت فرهنگی را احساس کنم ...» و واقعاً معتقد به این هستم که منتقدین و پاسخ دهندگان الزاماً می بایست با فهم و درک بالا نسبت به مطالب مورد نظرشان، اظهار نظر کنند. چون اینگونه نمی دیدم، قصد داشتم تا زمان اصلاح این افکار کوته بینانه، از نوشتن هایم صرفنظر کنم. حال، فرض بر این می گذارم که شما موجودیت داری و نماینده انسان هایی هستی که مثل شما برداشت می کنند، فکر می کنند، تصمیم می گیرند و مطلب می زنند. اعتقاد بر این دارم که نقد باید برآیند تفکرات روشنگرانه باشد. جهت حرکت به سوی اصلاحات را فراهم کند. نقد نباید برای دلخوشی گروه، جریان، باند و صنف خاصی باشد. متأسفانه جنابعالی خیلی مبتدیانه و بدون کمترین بینش علمی و منطقی، تبیین رویکردهای مثبت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه را به هدف برخورداری از پست و منصب و مقام دانسته ای و دانش و بینش تان در این است که هر کس، منصبی می خواهد باید مجیزگویی کند و هرکس نقدی کرد حتماً سهمی گیرش نیامده است. واقعاً باید تأسف خورد که اینگونه تفکرات هنوز هم وجود دارد. البته وقتی گروهی هستند که عمری را برای خوب و بد جلوه دادن روش های سیاسیون موافق و مخالف گذرانده اند، باید هم که شاهد موجودیت تفکرات عصر حجری چون شما باشیم.
به هر حال شما را به مطالب خودتان وصل می کنم تا شاید بفهمید که چقدر ساده اندیش هستید که نه مفهوم و مقصود موضوعات قبلی را درک کرده اید و نه دانش لازم را برای نقد و پاسخگویی دارید. در مطلب«پیشنهاد به اصلاح طلبان کهگیلویه» که اتفاقاً پاراگراف خوبی را انتخاب کرده اید، قبل از انتخابات، به سران اصلاح طلب کهگیلویه توصیه کردم که شماها قبلاً امتحان پس داده اید و توفیقی در این آزمون نداشتید، لذا کنار بکشید تا اگر فلانی به کهگیلویه آمد، به باور پیشین( یعنی همین درایتی که الان جنابعالی مصداق آن هستید)،عقل و منطق را کنار بگذاریم و همه با هم به ایشان رأی دهیم. در ساده ترین درک مطلب، باید متوجه می شدی که اولاً، من اصلاح طلبان را نقد کرده ام که سران هر دو طیف موجود، عامل حذف و مردودی اصلاح طلبان شده اند. و هم اینکه رد صلاحیت می شوند که شدند و هم پیروزی نصیب شان نمی شود که نشد. دوماً، معتقد بودم که چون بزرگان اصلاح طلبی کهگیلویه در سالهای پس از «بهرام تاجگردون» سیاستی منطقی برای انتخابات های متعدد، در پیش نداشتند، پس باور اکثریت مثل جنابعالی، زایش فکری بود که در هر صورت موحد هست پس چه بنالیم چه ننالیم، او برنده انتخابات هست. سوماً، قسمت اول جمله ام که دوستان را توصیه کردم که وقتی چاره ای امیدوار کننده در سیاست تان نیست، پس کنار بروید و عقل و درایت و منطق را کنار بگذارید، نفی شرایط آتی جامعه سیاسی کهگیلویه بود و کسی را که توصیه کرده بودم به او رأی دهیم، همان کعبه ی آمال و آرزوی شما بود.
و اما در مطلب«عجلوا به انتخابات»، نیز صحبتی از آقای سردار هاشمی خواندم که واقعاً برای همه تأسف بار بود. آنجا که شما هم به آن اشاره کرده ای،«در این سال‌ها، مردم کهگیلویه تاوان ادعاهای نابخردانه خیلی‌ها را پس دادند، ...» دقیقاً نقدی بود بر اصرار امثال جنابعالی بر همین سَبُک اندیشی و ساده انگاری در انتخابات که نتیجه اش توصیه رهبر همان شرایط نابخرانه ای بود که الان نیز می خواست استفاده ای دیگر از کاندیدی دیگر بکند. پس باید نقد می کردم، دلیلی وجود نداشت که وقتی تلاشم در نقد گفتمان های مخرب و بد اندیش جامعه است، آن مطلب را ننویسم. بنابراین خودِ همین نقد نوشتن ها یعنی اینکه امثال بنده به دنبال مناصب اداری به قیمت سرسپردگی نیستند و امثال این نمایندها به هرکسی مثل بنده هم بخواهند منصبی بدهند، خیلی جسارت کرده اند که این ها به فهم شما بسیار سنگین است. توصیه می کنم که افراد ساده اندیشی که همیشه افکار جزیره ای دارند و فراتر از متوسط جامعه نمی توانند بیاندیشند، در این وادی وارد نشوند. چون ساده انگاری بلای توسعه و پیشرفت جامعه ای است که سازو کارهای خودش را دارد.
البته این که فهم شما در این است که من دولت تدبیر و امید را برای سهم خواهی در جایی تمجید کردم و در جایی دیگر نقد کردم، کاری از دست من بر نمی آید. چون همانطور که قبلاً گفتم، اقناع فهم شما صبر می خواهد و تحمل سختی ها که بر این دو ایمان دارم و از خواوند می خواهم که مرا در این مسیر کمک کند. بنابراین دولت ها در ابتدای کارشان، نیازمند پیشنهاد و ارائه راهکار از افراد مختلف جامعه هستند. ولی وقتی که مسیر مدیریت شان هموار گردید، راهبردشان مشخص و برای کسانی که به دنبال اصلاحات اجتماعی، اقتصادی جامعه هستند، فرض است که قلم اصلاح و اقتدار خود را به حرکت درآورند. برای اصلاح تفکرات کوته اندیش در این جامعه، باید بی تدبیر ها و تیرهای عقل ستیز شماها را به جان خرید. این میزانِ سَبُکِ بینش تان، نوعی از حمله های نابخردانه ای بوده که سالها است دارم تحمل می کنم و برای جامعه خودم، حاضر نشده ام برای هر پست و مقامی در هر دولت و دوره ای، کمترین لغزشی در دیدگاه خودم داشته باشم. وقتی می بینم که سالها است هیمنه استان و دیارمان را برای چهره شدن افراد سبک مغزی که خود را چهره های سیاسی می دانند، داریم از دست می دهیم، کسانی مثل«دکتر تاجگردون» و « دکتر هدایت خواه» را، چه شماها خوشتان بیاید چه نیاید، زبان گویای اقتدار و عظمت این قوم فرهیخته ای می دانم که شماها با افکار ناکارآمدتان، حمایت از این افراد را برای منصب خواهی یا خوش خدمتی می دانید. ضمن اینکه باید به عرض جنابتان برسانم، همین دکتر هدایتخواه را در دوره نمایندگی اش و در زمانی که خبری از سایت های استانی نبود و شما هم با روزنامه ها بیگانه بودید، بارها نقد کردم و اتفاقاً همیشه پاسخ شان در مقابل نقدها، تغییر رویه های مدیریتی بود، هر چند که مسئولین وقت نمی خواستند بپذیرند.
بیش از این وقت خوانندگان ارزشمند و مدیریت محترم سایت کبنا نیوز را نمی گیرم. خدا را شاهد می گیرم که اگر جوابیه ی شما از سر دلسوزی بود، پاسخ نمی دادم و الان هم اگر فحاشی بکنید پاسخ تان را نخواهم داد. چون بر این باورم که « از کوزه همان تراود که در او است». البته دوستانه به شما توصیه می کنم که اگر موافق هستید، به این افکار ساده اندیشانه پایان دهید و از دوستانت که گاهاً کامنت های برابر با فهم شان می نویسند، سفارش کنید که جامعه ی کوچک ما به افکار بلندی نیاز دارد که مغز های فکور، دل های بی کینه و اندیشه های بارور شده را پشت خود می بینند.
خداوند به امثال کبنا نیوز توفیق خدمت، به جنابعالی، اگر موجودیت فیزیکی دارید، عزت و به این حقیرقدرت مقاومت در مقابل این افکار را عنایت فرماید.