مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
حسین مدرس*
بعد از انتشار مطالبی در پایگاه خبری کبنا نیوز یکی از خوانندگان به آن مطالب واکنش نشان داد.
مرا ببخشید که در عرصه‌ای که مردان نیک نام و خوش ذات و نیک سرشت از لنز دوربین ها به دورند و به جای شوی رسانه ای و شعور سواری بر ملت؛ در کنار ملت دوشادوش آنان گام بر میدارند مجبورم با کسانی که نماد تفکر تحجر،تحقیر و واپس گرایی و عقب ماندگی هستید خطاب کرد؛
البته این قلم نه در وصف فردی یا کسانی که مهره‌ای کوچک در این عرصه وسیع می دانم بلکه پاسخی روشنگرانه خطاب به دنای استوار و بشار خروشان و مردان و زنان محجوب و فهیم می دانم تا تاریخ دوباره حماسه بیافریند که افراط و تفریط فرد سابق هیچ گاه به حقیقت نخواهد پیوست چرا که تاریخ کارنامه آن جناب را هیچ گاه از یاد نخواهد برد که چگونه با رفتار بدون تدبیر بر سیمای بویراحمد رنگ فقر پاشید و بر قامت دنا اسید پاشید تا دنا از ریل توسعه خارج شود و بسوزد.
این ملت به پا خواسته همواره در بزنگاه های حساس تاریخی رسالت خویش را در قبال حال و آینده این خاک به نیکی رقم زده اند و با کارنامه ای درخشان و انتخاب های عاقلانه دین خود را به تاریخ این مهد ادا کرده اند؛ اما اگر گاهی در این کارنامه درخشان انتخاب های دیده می شد که اشتباهاتی را ۸ سال بر بویراحمد چیره کردند و کج اندیشی را در این خاک کاشتند و بذر خشونت را درو کردند؛ حاصل انتخاب این ملت فهیم نبود بلکه ریشه در شرایطی بود که ماحصل آن انتخاب های پر اشتباه و نابخشودنی ... در آن حوزه انتخابیه بود که صدای بلبلان را قطع کردند، قناری صلح و مهر را به گلوله حسادت بستند، پرستوهای آزادی را پرشکستند و کبوترهای سپید آسمان را به دام انداختند و به قفس ها تبعید کردند تا ریشه ۸ سال سریال افراطی گری که موجی از ترس،حقارت و تحقیر بود به روح مردم شریف بویراحمد و دنا تحمیل شود تا این شائبه تقویت شود که ورشکستگی و بدبختی جبر تاریخی ۸ ساله بویراحمد خواهد بود.
از کدام عزت سخن می‌رانید؟
از کدام هویت نغمه می‌سرایید؟
از کدام ملت قلم می‌زنید؟
و درد کدام مردم را فریاد می زنید؟
مگر میتوان کیهان نویس بود و دل در گرو ملت داشت؟
مگر می توان اصولگرای افراطی بود هم پای ملت نوشت؟
مگر می توان، آگهی نویس کیهانی بویراحمد بود و مُریدی مرادِ، ...شد و دغدغه ملت و عزت و توسعه را داشت؟
کجایی ای قلم؟
بایست و از این بی صداقتی ....!
.. از انتخاب... که ۸ سال بویراحمد و دنا را به خاک.... نشاند!
... از معرفی .. که بعد از ۸ سال جز افراط و تحقیر ... حماسه ای در تاریخ نساخت!
... از وجدان به خواب رفته اتان!
.. از قلمی که باید شرافت از جوهره اش بچکد و از مردم بنویسد اما آن قلم که ریشه در حسادت و انتقام از ملت بویراحمد دارد امروز به جای شرم ساری و عذر خواهی از ملت رشید و فهیم بویراحمدو دنا به خاطر ۸ سال که به مثابه ۸ ....بر تاریخ بویراحمد و دنا گذشت و ۸ سال مردمش را پیر تر، پسرانش را شکسته تر، دخترانش را افسرده تر و مردانش را خمیده تر و زنانش را پا برهنه کرد چشم در چشم ملت می دوزند و با چشمانی ....گوهرهای روشن ضمیر این ملت رنگ نفاق می پشانند و بر چشمانشان چشم بند مشکی و بر دهانشان گاز مسموم افراط تزریق می کنند تا باز با ترس و وحشت و فضای پادگانی نقشه های شوم خود را اجرا کنند؛ زهی خیال باطل!
.... و قلم بر روح کاغذ نرنجانید؛ که خون از این قلم می چکد و روح سپید کاغذ از این ظلم و تحقیر و ترس ۸ ساله می سوزد......
گر تاریخ بویراحمد را عزتمند می خوانی؛ بخوان!
بخوانید که چگونه ملت به پا خواست و ریشه افراط را بخشکاند، بخوان و ببین ویرانه ای که با مدیریت ۸ ساله پادگانی در سازمان ها و ادارات دوستان هم قطارت ساخته بودند چه خون ها که از چشم ملت سرازیر نکردند؛ چه لب های که در مهد فهم و اندیشه ندوختند و چه زندگی های که در اوج سبز بودن، زرد شدن و چه زوج های که به تجرد نینجامیدند!
بخوانید که عزت بویراحمد در ۸ سال قدرت انحصار طلبت به قیمت ...نابودی بویراحمد و دنا تمام شد؛ بخوانید که پاسخ ۸ سال تحقیر بویراحمد توسط تئورسین های ...نشینت، «نه» تاریخی دنای با صلابت به سیمای اربابتان بود!
بخوانید که بویراحمد بعد از آن ۸ سال ....که بر فکر و روح این ملت روا ساختید به همت این ملت آواره های آن ...اندک اندک جمع آوری شده است و بعد از سالها شعور و فهم و عقلانیت در این سرزمین طلوع کرده است و بعد از ۸ سال دوباره انسانیت زنده شد و لب های دوخته خندان شدند و چشم های بسته به چشم بند، بینا شدند و دود حرکت کارخانه سیمان و قند را می بینند و گوش های گرفته شده، صدای سوت قطار را می شنوند و قامت در بند شده، ازاد گشته و سرود آزادی می خواند.
عزت را ننویس، نخوان، بلکه به سیمای بویراحمد و دنا بنگر تا روح عزتمندی را در چهره یشان ببینی که چطور از رنج ۸ ساله جوانانش در اوج جوانی پیشانیشان پر از چروک شد و قامت رعنای دخترانش در اوج بهار زندگی، به خزان و خمیدگی گرائیده است!
بویراحمد را ۸ سال عزتش را پاره کردید و غیرتش را ۸ سال به آتش کشیدید؛ بس است ؛ باور کنید ملت نه از رفتارتان که حتی از عملکردتان هم بیزارند؛ پس به حرمت ملت شریف بویراحمد و دنا:
برخی قلم شان را زمین بگذارند!
که ما بیزارم از این توپخانه افراط!
که شرم می کند وجدان بیدار!
از این ....بی اخلاق!
من در مسیر زندگی، رهروی "فکور" و مسافری "صبور" را دیدم
که چون «عاقلانه» راهی برای بازگشت و رقم زدن «آغازی زیبا» نداشت،
« عاشقانه» برای خود« پایانی زیبا» را رقم زد.
بنابراین من خط «اعتدال» را برای همه رهروانی
که «به هر دلیل» و « با هر تحلیل» در طی ۸ سال افراط « آغازی زیبا» نداشته اند،
«بهترین و عقلانی ترین گزینه» با « کمترین هزینه» دیدم.
زندگی را اگر با زیبایی« آغاز» نکرده ای،
می توانی با زیبایی«اعتدال» پایان دهی!
حسین مدرس*
بعد از انتشار مطالبی در پایگاه خبری کبنا نیوز یکی از خوانندگان به آن مطالب واکنش نشان داد.
مرا ببخشید که در عرصه‌ای که مردان نیک نام و خوش ذات و نیک سرشت از لنز دوربین ها به دورند و به جای شوی رسانه ای و شعور سواری بر ملت؛ در کنار ملت دوشادوش آنان گام بر میدارند مجبورم با کسانی که نماد تفکر تحجر،تحقیر و واپس گرایی و عقب ماندگی هستید خطاب کرد؛
البته این قلم نه در وصف فردی یا کسانی که مهره‌ای کوچک در این عرصه وسیع می دانم بلکه پاسخی روشنگرانه خطاب به دنای استوار و بشار خروشان و مردان و زنان محجوب و فهیم می دانم تا تاریخ دوباره حماسه بیافریند که افراط و تفریط فرد سابق هیچ گاه به حقیقت نخواهد پیوست چرا که تاریخ کارنامه آن جناب را هیچ گاه از یاد نخواهد برد که چگونه با رفتار بدون تدبیر بر سیمای بویراحمد رنگ فقر پاشید و بر قامت دنا اسید پاشید تا دنا از ریل توسعه خارج شود و بسوزد.
این ملت به پا خواسته همواره در بزنگاه های حساس تاریخی رسالت خویش را در قبال حال و آینده این خاک به نیکی رقم زده اند و با کارنامه ای درخشان و انتخاب های عاقلانه دین خود را به تاریخ این مهد ادا کرده اند؛ اما اگر گاهی در این کارنامه درخشان انتخاب های دیده می شد که اشتباهاتی را ۸ سال بر بویراحمد چیره کردند و کج اندیشی را در این خاک کاشتند و بذر خشونت را درو کردند؛ حاصل انتخاب این ملت فهیم نبود بلکه ریشه در شرایطی بود که ماحصل آن انتخاب های پر اشتباه و نابخشودنی ... در آن حوزه انتخابیه بود که صدای بلبلان را قطع کردند، قناری صلح و مهر را به گلوله حسادت بستند، پرستوهای آزادی را پرشکستند و کبوترهای سپید آسمان را به دام انداختند و به قفس ها تبعید کردند تا ریشه ۸ سال سریال افراطی گری که موجی از ترس،حقارت و تحقیر بود به روح مردم شریف بویراحمد و دنا تحمیل شود تا این شائبه تقویت شود که ورشکستگی و بدبختی جبر تاریخی ۸ ساله بویراحمد خواهد بود.
از کدام عزت سخن می‌رانید؟
از کدام هویت نغمه می‌سرایید؟
از کدام ملت قلم می‌زنید؟
و درد کدام مردم را فریاد می زنید؟
مگر میتوان کیهان نویس بود و دل در گرو ملت داشت؟
مگر می توان اصولگرای افراطی بود هم پای ملت نوشت؟
مگر می توان، آگهی نویس کیهانی بویراحمد بود و مُریدی مرادِ، ...شد و دغدغه ملت و عزت و توسعه را داشت؟
کجایی ای قلم؟
بایست و از این بی صداقتی ....!
.. از انتخاب... که ۸ سال بویراحمد و دنا را به خاک.... نشاند!
... از معرفی .. که بعد از ۸ سال جز افراط و تحقیر ... حماسه ای در تاریخ نساخت!
... از وجدان به خواب رفته اتان!
.. از قلمی که باید شرافت از جوهره اش بچکد و از مردم بنویسد اما آن قلم که ریشه در حسادت و انتقام از ملت بویراحمد دارد امروز به جای شرم ساری و عذر خواهی از ملت رشید و فهیم بویراحمدو دنا به خاطر ۸ سال که به مثابه ۸ ....بر تاریخ بویراحمد و دنا گذشت و ۸ سال مردمش را پیر تر، پسرانش را شکسته تر، دخترانش را افسرده تر و مردانش را خمیده تر و زنانش را پا برهنه کرد چشم در چشم ملت می دوزند و با چشمانی ....گوهرهای روشن ضمیر این ملت رنگ نفاق می پشانند و بر چشمانشان چشم بند مشکی و بر دهانشان گاز مسموم افراط تزریق می کنند تا باز با ترس و وحشت و فضای پادگانی نقشه های شوم خود را اجرا کنند؛ زهی خیال باطل!
.... و قلم بر روح کاغذ نرنجانید؛ که خون از این قلم می چکد و روح سپید کاغذ از این ظلم و تحقیر و ترس ۸ ساله می سوزد......
گر تاریخ بویراحمد را عزتمند می خوانی؛ بخوان!
بخوانید که چگونه ملت به پا خواست و ریشه افراط را بخشکاند، بخوان و ببین ویرانه ای که با مدیریت ۸ ساله پادگانی در سازمان ها و ادارات دوستان هم قطارت ساخته بودند چه خون ها که از چشم ملت سرازیر نکردند؛ چه لب های که در مهد فهم و اندیشه ندوختند و چه زندگی های که در اوج سبز بودن، زرد شدن و چه زوج های که به تجرد نینجامیدند!
بخوانید که عزت بویراحمد در ۸ سال قدرت انحصار طلبت به قیمت ...نابودی بویراحمد و دنا تمام شد؛ بخوانید که پاسخ ۸ سال تحقیر بویراحمد توسط تئورسین های ...نشینت، «نه» تاریخی دنای با صلابت به سیمای اربابتان بود!
بخوانید که بویراحمد بعد از آن ۸ سال ....که بر فکر و روح این ملت روا ساختید به همت این ملت آواره های آن ...اندک اندک جمع آوری شده است و بعد از سالها شعور و فهم و عقلانیت در این سرزمین طلوع کرده است و بعد از ۸ سال دوباره انسانیت زنده شد و لب های دوخته خندان شدند و چشم های بسته به چشم بند، بینا شدند و دود حرکت کارخانه سیمان و قند را می بینند و گوش های گرفته شده، صدای سوت قطار را می شنوند و قامت در بند شده، ازاد گشته و سرود آزادی می خواند.
عزت را ننویس، نخوان، بلکه به سیمای بویراحمد و دنا بنگر تا روح عزتمندی را در چهره یشان ببینی که چطور از رنج ۸ ساله جوانانش در اوج جوانی پیشانیشان پر از چروک شد و قامت رعنای دخترانش در اوج بهار زندگی، به خزان و خمیدگی گرائیده است!
بویراحمد را ۸ سال عزتش را پاره کردید و غیرتش را ۸ سال به آتش کشیدید؛ بس است ؛ باور کنید ملت نه از رفتارتان که حتی از عملکردتان هم بیزارند؛ پس به حرمت ملت شریف بویراحمد و دنا:
برخی قلم شان را زمین بگذارند!
که ما بیزارم از این توپخانه افراط!
که شرم می کند وجدان بیدار!
از این ....بی اخلاق!
من در مسیر زندگی، رهروی "فکور" و مسافری "صبور" را دیدم
که چون «عاقلانه» راهی برای بازگشت و رقم زدن «آغازی زیبا» نداشت،
« عاشقانه» برای خود« پایانی زیبا» را رقم زد.
بنابراین من خط «اعتدال» را برای همه رهروانی
که «به هر دلیل» و « با هر تحلیل» در طی ۸ سال افراط « آغازی زیبا» نداشته اند،
«بهترین و عقلانی ترین گزینه» با « کمترین هزینه» دیدم.
زندگی را اگر با زیبایی« آغاز» نکرده ای،
می توانی با زیبایی«اعتدال» پایان دهی!
