تحلیل سیاسی انتخاباتی بویراحمد و دنا

کبنا ؛بهنام عکاشه
در گذشته مطلبی تحت عنوان «سیدباقر؛ سرنوشت انتخابات مجلس ۱۳۹۴ تنها در دستان اوست» به همین قلم در کبنا نیوز منتشر کردم.
هر چه سعی کردم مطلب کنونی تفاوتی با مطلب گذشته کرده باشد نتوانستم. بررسی های میدانی و البته غیرعلمی ام در روزهای گذشته نشان از برتری احتمالی سیدباقر درفضای اجتماعی بویراحمد دارد.
اگرچه عدد اقبال مردمی را نمی توان با بررسی های اینچنینی تخمین زد ولی می توان گفت گرایش روزافزون به سیدباقر به چالشی استراتژیک برای اصولگرایان بدل گشته است.
شاید تنها فعالیت های فراانتخاباتی بتواند عزم طبقه متوسط شهری بویراحمد برای تغییرات در اوضاع سیاسی که در دهه اخیر بوجود آمده است را عقیم بگذارد.
هرچه سرنوشت بویراحمد به بود و نبود سیدباقر موسوی جهان آباد بستگی دارد ولی سرنوشت خود او در دست دیگران است.
گرچه رقبای انتخاباتی اش امکان تائید صلاحیتش را کم می دانند و عملکرد او در مجلس ششم را دلیلی بر آن می دانند ولی واقع این است که از ۸۲ به این سو کمتر فعالیت سیاسی از سیدباقر دیده شده و حتی در پرهیجان ترین برهه سیاسی کشور در تابستان ۸۸ نیز ردپائی از او در میان منازعات دیده نشده است.
آگاهان سیاسی اما ثبت نام هدایتخواه را بدون علم به نبود رقیب قدرتمندش، غیر ممکن دانسته و آمدن هدایتخواه را، حذف احتمالی  سیدباقر تعبیر می کنند.
سیدباقر با ورودش، نتیجه انتخابات را به میزان زیادی مشخص می کند ولی خروج او از لیست انتخاباتی، به همان میزان به سردرگمی و حیرانی هوادارانش و کل فضای سیاسی بویراحمد خواهد انجامید.
گرچه ورود به فضای بعد از حذف سیدباقر و تحلیل آن، به دلیل فقدان آگاهی های لازم نسبت به پیش بینی فضای اجتماعی بوریاحمد کمی سخت است ولی اولین عرصه ای که به هم خواهد خورد عرصه اصلاح طلبان خواهد بود.
مندنی پور، وکیلی، پناه و... چشم ها را به این حوزه دوخته و منتظر تعیین تکلیف سیدباقر خواهند ماند.
در بویراحمد ولی بهرامی و رجائی نسب احتمالا بیشترین بهره را از این وضعیت خواهند برد. اگرچه نمی شود حضور زنان اصلاح طلب این حوزه را دست کم تلقی کرد.
برخی، استقبال جامعه بویراحمد از زهرا زمانی را دلیلی بر تکرار چنین حالتی در انتخابات مجلس می دانند و همین موضوع احتمالا زنان اصلاح طلب این حوزه را به حضور پررنگ تر در این دوره ترغیب نموده است.
در میان اصولگرایان نیز وضع به همین پیچیدگی می باشد.
چشمان نامصمم خلقی پور در روز ثبت نام هدایتخواه شاید حاوی معانی خاصی برای اصولگرایان بود. آنها دیگر لیدرهای دهه ۸۰ نیستند بلکه خود را در قواره نماد و نماینده جریان اصولگرائی می بینند. علیرغم این نگاه، لبخندهای حاکی از اعتماد به نفس شیخ پناهی گواه پیامی دیگر بود.
عدم استقبال اصولگرایان از پیشوا و خلقی پور، هدایتخواه را بالاخره وارد میدانی کرد که چهارسال تمام از آن دوری کرده بود.
هرچه رفتار هدایتخواه در روند تصمیم گیری برای ثبت نام در دوره قبل(۱۳۹۰) تصنعی به نظر می رسید اما سیر تصمیمات اصولگرایان و اختلافات درون جریانی، نشان می داد به عکس دوره قبل، اسطوره این بار واقعا تردید دارد.
شاید هراس از شکست احتمالی از اسطوره اصلاح طلبان، به این تردید دامن زده باشد ولی او می داند دوستانش دیگر دوستان ۴ سال پیش نیستند.
اصرار او بر فعالیت های فرهنگی در سطح ملی و عدم دخالت موثر در اوضاع داخلی بویراحمد، کمی نگاه های سیاسی را از او برگردانده و از نظر اجتماعی تا حدودی به تقویت زارع و سیدباقر منجر شده است.
برخی بر این باورند از بین رفتن برتری سیاسی نمایندگان بویراحمد در زمان زعامت هدایتخواه به خصوص در دوره دوم نمایندگی اش رخ داد.
زمانی که سیدقدرت توانست با زیرکی مدیرکل هایش را به هدایتخواه تحمیل کند و در واقع این عده بر این باورند وضعیت کنونی که در آن زارع را مقصر عنوان می کنند، هدایتخواه آغازگر آن بوده است.
او در این بین دو سد بزرگ را جلوی خود می بیند.
ثبت نام نیکبخت و روشنفکر در هفته‌های منتهی به انتخابات به مهم ترین چالش های او تبدیل می شود.
بویژه روشنفکر به عنوان کسی که کف رای بالایی در بویراحمد است می تواند به برگ برنده رقبای ستار هدایتخواه بدل شود، اگرچه او در حوزه ای دارای رای است که زارع نیز سرمایه گذاری زیادی در آن منطقه کرده است.
هدایتخواه ولی چهره ای وجیه المله-لااقل در بین اصولگرایان- است که با کاریزمائی فوق العاده نقش سیدباقر را در این سوی بویراحمد بازی می کند.
اما بویراحمد سوی دیگری جز باقرخان** و ستارخان** هم دارد. امیرکبیر** بویراحمدی ها در میانه ایستاده و فعلا نظاره گر است.
سه سال پیش در دشت روم حادثه ای در مقابل چشمانم بوقوع پیوست که انتشار تصاویرش در کبنا نیوز انتقاداتی را به دنبال داشت.
ساماندهی این جاده برای آنها که در این جاده زیاد تردد دارند سمبلی برای امیرکبیر خواندن زارع شده است.
فعالیت های عمرانی مرد آرام بویراحمد که تاکنون نخواسته نقش ستارخان و باقرخان را بازی کند، به اعتقاد هوادارانش چشمگیر بوده است.
عملکرد او در روستاها و طبقه فرودست کمی به وجهه اجتماعی او کمک کرده ولی او خود می داند که برای راضی کردن بویراحمدی ها برای نوشتن نامش بر روی برگه رای، کار زیادی پیش رو دارد.
مردمی سخت گیر که گزینه های جدی و زیادی روی میز دارند و برعکس دوره پیشین، در مورد آن فکر بیشتری خواهند کرد.
او با قرار گرفتن در وسط صفحه اجتماعی بویراحمد و میانه سیاست کشور تلاش کرده به محافظت از آرایش در بخش های مختلف بپردازد.
عملکرد او ولی مورد انتقاد عده زیادی از منتقدین و بخشی از هوادارانش قرار گرفته است.
«تحقیر بویراحمد» احتمالا آسی باشد که رقبایش برای به چالش کشیدن او رو کنند.
نگاه او به سیاست آرامش و میانه روی و تحت الشعاع نام تاجگردون قرار گرفتن، احتمالا در هفته های پیش رو بیشترین بار روانی را در این حوزه ایجاد خواهد کرد.
او با عدم واکنش جدی، ولی نشان داده چندان با این روند مخالف نیست.
سیاست او بازی با برگی است که دیگران در دست ندارند و احتمالا زارع دوست داشته باشد رقبایش با برگی مشابه به نبرد با او بپردازند و روش او به برندی منحصربه فرد در آستانه انتخابات تبدیل شود.
اینکه این روش به چه نتیجه ای ختم می شود مهم نیست. مهم این است که او در ۵۰ روز آینده چاره ای جز این نیز نخواهد داشت.
..........................................................................................................................
** اگرچه راقم با به کاربردن چنین القابی برای این اشخاص مخالف است ولی به دلیل مصطلح شدن آن در فضای سیاسی اجتماعی بویراحمد، به کارگیری آن را در مطلب فوق چندان مضر ندیدم.